4_5771455599279606241.m4a
8.83M
#امید_علی_مهر_و_ماه_علی
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا_س
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
امید علی مهر وماه علی
کجا می روی تکیه گاه علی
ببین بی توای چراغ دلم
جهان شب شده درنگاه علی
بداغت دلم چو غمخانه شد
که تشییع تو غریبانه شد
غمت شمع ودل چوپروانه شد
به شبهای پر غصه ماه علی
کجامی روی تکیه گاه علی
عزیز خدا تو بی ما مرو
همه هستیم واز اینجامرو
بهشت علی تو زهرا مرو
که هرجا توبودی پناه علی
کجامی روی تکیه گاه علی
از این کودکان جدا می شوی
از اندوه و غم رها می شوی
سوی جنت الرضا می شوی
ببین اشک طفلان وآه علی
کجامی روی تکیه گاه علی
امید علی مهر وماه علی
کجا می روی تکیه گاه علی
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
شاعر:??
🎙مداح:علی اکبراسفندیار
@roze_daftari
#روضه_دفتری
🏴#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
🏴#دوبیتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
محشـــــر شد و ديدم همه جا غوغا بود
هر كـس كه حسينـــے شده بود، آقا بود
والله قـــــسم هر چه خدا داد به ما
از لطف حســين (ع) و مادرش زهــرا (س) بود
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
فاطمه باغ گلاب است خداميداند
فاطمه گوهرناب است خدا ميداند
فاطمه واژه زيباست ،تعجب نكنيد
كرم فاطمه درياست، تعجب نكنيد
فاطمه دخترطاهاست بگو يازهرا
فاطمه روح تولاست، بگو يا زهرا
ای تاج سر عالم و آدم یا زهرا
از کودکی ام دل بتو دادم یا زهرا
آن روز که من هستم و تاریکی قبر
جان حَسَنت برس به دادم یا زهرا
دریاست نبی و گوهرش فاطمه است
مولاست علی و همسرش فاطمه است
با آنکه حسین است پناه دو جهان
او خود به پناه مادرش فاطمه است
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه
دست حاجت میبرم سوی خدای فاطمه
گر برای درد بی درمان مداوا طالبی
رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه
عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما گریه کن حضرت زهرائیم
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی كه تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
(شور)
بی پناهیم و پناه ما تویی
در دو عالم تکیه گاه ما تویی
برق امید نگاه ما تویی
بی نوایان را نوایی فاطمه
فاطمه( یا فاطمه )2
از کرم بنما تو بیماران شفا
با نگاهی حاجت ما کن روا
دست ما گیرو تو در روز جزا
شافع روز جزایی فاطمه
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
ز سوز دل كنم گریه برایت
كه دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم
به یادم آورد آن ناله هایت
(قبر)
كنار تربتت اندر دل شب
بود نام تو زهرا جاری از لب
به خانه تا روم با دیده تر
كشد ناز مرا مظلومه زینب
چنان داغت دلم غمناك كرده
كه دست من تو را در خاك كرده
بجایت زینب مظلومه تو
غبار غم ز رویم پاك كرده
(زینب س)
غم دوران من گردد یتیمی
كه هم پیمان من گردد یتیمی
من از قد كمانت حتم دارم
بلای جان من گردد یتیمی
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
والا گهر تاج نبوت زهراست
دردانه یک دانهٔ عصمت زهراست
در عالمیان رحمت و رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور رضوان زهراست
در روز جزا شفیع محشر زهراست
بر عالمیان سایهٔ رحمت زهراست
نوری که دهد شاخهٔ طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گوشهٔ چشمی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كآنچه خواهی، عطا كند زهرا
روز محشر -كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا
همچو مرغی كه دانه بر چیند،
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا؟
مرو جانا که حیدر بی تو تنهاست
همیشه سینهاش دریای غمهاست
خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟
که امید علی بر دستِ زهراست
@roze_daftari
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
تنها نه شعله و دود
با نار یا علی گفت
در کَنده شد از جا
دیوار یا علی گفت
ثانی لگد به در زد
صدیقه بال و پر زد
در زخم سینهٔ او
مسمار یا علی گفت
گر فتنه و غم فکر شکستم باشد
دائم پی نابودی هستم باشد
سوگند به تو اهل نجاتم زهرا
تا ریشه ی چادر تو دستم باشد
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
اولاد علی گوهرشان فاطمه است
در غصه و غم یاورشان فاطمه است
گویند که با تاب و تعب می آیند
هر جا سخن از مادرشان فاطمه است
تا مهر تو را به سینه دارم زهرا
در موج بلا سفینه دارم زهرا
هر کس به دل خود آرزویی دارد
من آرزوی مدینه دارم زهرا
بی اذن تو هرگز عددی صد نشود
بر هر که نظر کنی دگر بد نشود
زهرا تو دعا کن که بیاید مهدی
زیرا تواگر دعا کنی رد نشود
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
فردای قیامت که گرفتاری تو
بی یاور و بی مونس و بی یاری تو
آن قدر طرفدار تو باشد زهرا
انگار نه انگار گنه کاری تو
وقتی که لبت را به دعا باز کنی
یا فاطمه با لطف خود اعجاز کنی
فردا همگی کمیتشان می لنگد
در وقت شفاعت تو اگر ناز کنی
ای نام علی ذکر لبت یا زهرا
ای لیلۀ قدر هر شبت یا زهرا
از بهر شفاعتت دل ما کافیست
یک گوشه ی چشم زینبت یا زهرا
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
افتاده راه عشق را یاری کن
در فتنه روزگار دین داری کن
چشمت که به ذریۀ زهرا افتاد
ذکر صلوات بر لبت جاری کن
جبریل امین اگر مقامی دارد
در دفتر عشق اگر که نامی دارد
از دولت پا بوسی زهرا باشد
در پیش خدا گر احترامی دارد
#روضه_دفتری
@roze_daftari
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
@roze_daftari
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خود بی بی میفرماید :لحظه های آخر بابام بود، بابام علی رو صدا زد تو اتاق ،خلوت کردن ،صدای بابامو نمی شنیدم ولی می شنیدم علی هی میگه چشم یا رسول الله ...... یه مرتبه دیدم علی ریخت بهم یعنی اینجا هم صبر کنم یا رسول الله .... ؟!!
*خانم ،یادم نمیرود، من گوشه ی خونه زانوی غم بغل گرفتم نشستم ، شما رفتی پشت در ..." ای خاک عالم به سر من .....*
یادم نمی رود به خدا لحظه ای که تو
با یا علی به آتش در پا گذاشتی .....
*معمولا اینجوره ، وقتی مادری فرزندی رو ، خصوصا نوزادی رو از دست میده تا یه مدتی با لباس های اون بچه ، با یادگاری هایی که آماده کرده برا ولادتش ، معاشقه داره " فاطمه اجازه نمی داد علی ببینه این صحنه ها رو ،می گفت : شوهرم غصه می خوره" چه بسا گاهی می فرمود که ...*
محسنم رفت ،فدای سرت "غصه نخوری"
محسنم رفت ، فدای سرت ای تاج سرم
کاش می رفت به پایت سرمن ،غصه نخور...
ماشاالله ، می بینم گوشه کنار پیرمرد ها دارن ضجه میزنن" درستش هم همینه ها امام صادق فرمود میان رفقای ما ، مرداشون مثه زن بچه مرده گریه می کنن ، برا زهرا داد بزن ،برا زهرا ضجه بزن .....
حالا علی نشسته کنار قبر فاطمه این حرف ها رو برا چی زدم ؟ برا این بیت :
زهرا لباس محسن خود را نبرده ای 2
آن را به زیر بالش خود ... جا گذاشته ای
#روضه_دفتری
@roze_daftari
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#نام_گذاری_ایام_فاطمیه
🖤🏁🖤🏁🖤🏁🖤
در ايام فاطميه عليهاالسلام نيز نام گذاري هاي زير وجود دارد كه معمولاً در هر دو روايت شهادت، پنج شب عزاداري بر پا مي شود و شب شهادت، واپسين شب عزاداري است.
عنوان هاي ايام فاطميه اين گونه است:
🏁شب اول ـ آتش زدن خانه، روضه ي در و ديوار.
🏁شب دوم ـ كوچه ي بني هاشم.
🏁شب سوم ـ بستر.
🏁شب چهارم ـ شهادت.
🏁شب پنجم ـ شام غريبان.
🏁🖤🏁🖤🏁🖤
هم چنين ترتيب ايام شهادت امير المؤمنين علي عليه السلام به شرح زير است:
⚜شب اول ـ ضربت خوردن.
⚜شب دوم ـ بستر.
⚜شب سوم ـ شهادت.
معمولاً رسم بر اين است كه در پايان عزاداري دهه هاي فاطميه و ماه رمضان، شب آخر را به حضرت عباس عليه السلاماختصاص مي دهند يا اين كه در پايان مجلس آن شب، به پاس فداكاري ايشان در نبرد تاريخ ساز كربلا، توسلي به پيشگاه آن حضرت انجام مي گيرد.
بايد دانست اشعار، مراثي ،نوحه ها و موضوع سخنراني در هر شب بر محور همان نام گذاري است و بيش تر نذرها و هديه هاي مردم نيز به تبرّك نام همان شب صورت مي گيرد.
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#مناجات_با_امام_زمان
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بي صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
به هر ديار عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاك نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز نالة مادر به گوش مي آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال
زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت
نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش
ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند
لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند
شاعر: قاسم نعمتی
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین (علیه السلام) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر امیرالمومنین (علیه السلام) گذشت؟
🔸حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خم میشد و دستش را میبوسید و به استقبالش میرفت و او را در جای خود مینشانید؛ سینه اش را میبویید و میفرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»، بوی بهشت را از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میشنوم.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت درباره او میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»؛ به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب میکند. اگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راضی شد، خدا راضی میشود. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت میفرمود: «إِنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی، وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ»؛نگویید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) روح من و جان من است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که میآمد درب خانه اش، حضرت اجازه میگرفت و وارد میشد. بی اجازه وارد خانه نمیشد.
🔹حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که پیغمبر خدا وقتی مسافرت میرفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود. وقتی برمی گشت، اولین خانهای که وارد میشد خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود.
💠آیا این حقایق تاریخ رد کردنی است؟ در مدینه طوری غریب شود که بریزند خانه اش را آتش بزنند. او را بین در و دیوار بگذارند. نامحرمها در کوچه او را محاصره کنند.
▪️از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چه بود؟ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که جوان بود. فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین (علیه السلام) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بردند.
▪️تعبیری که از امام مجتبی (علیه السلام) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد.
🔹امیرالمومنین (علیه السلام) صحنهها را دیده و طبق پیمانی که ازش گرفته شده صبر کرد. در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنهها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) باید امیرالمومنین (علیه السلام) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)! اگر خدا میخواست باید صبر کنم، صبر میکنم. امیرالمومنین (علیه السلام) صبر کرد.
▪️وقتی امشب بدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد. دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شد و عرض کرد: «قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی»؛ فرمودی صبر کن، تحمل کردم، ولی دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شده. «یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ»؛ دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ اما دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم امام علی (علیه السلام) راه ندارد.
▪️ یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خودت میدانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا»؛ به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)!
با امام علی (علیه السلام) اسراری است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در میان میگذاشت. تو از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر میبینی مخفیانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را آوردم و دفن کردم؛ اگر میبینی همه را دعوت به سکوت و آرامش میکنم که مبادا دشمن با خبر شود، اینها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)
به وصف غربتم این بس بود که با سیلی
ز گوش همسر من گوشواره افتاده
🏴#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#گریز_به
🏴#روضه_حضرت_ام_البنین_علیهم_السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
جان علے به پشت در آستانه بود
روضه امشب خیلے سنگینه...
شیعه تا قیامت، با این مصیبت میسوزه
یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا
یه نامردے اومد جلو
صدازد... علے بیرون بیا
زهراے مرضیه حامے ولایته
اومد پشت درب خونه
شاید اینا ببینند دختر پیغمبره
حیا کنند برگردند
فرمود از خدا نمیترسے نانجیب
برا چے اومدید
ما عزاداریم...
نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر...
در رو باز کن...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه...
میدونے چه کردم...
هر چے صدا زدم زهراے مرضیه در رو باز نکرد...
تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا...
أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ
اول با تازیانه...
دختر پیغمبر رو زدم...
گفتم حالا هیزم ها رو بیارید...
دیدم زهراے مرضیه بازم استقامت میکنه...
میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارڪ زدم...
صداے ناله دختر پیغمبر بلند شد...
نزدیڪ بود دلم بسوزه...
اما... یاد کینه هایے که از علے داشتم افتادم و...
با لگد...
محکم به در زدم...
همینجا بود زهراے مرضیه یه جورے ناله زد...
انگار تمام مدینه زیر رو شد...
یا صاحب الزمان
اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم...
تا زهرا در مقابلم قرار گرفت...
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض
آے غیرتے ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
میگه از روي مقنعه...
آنچنان سيلي زدم...
گوشواره شكست و روے زمين افتاد..
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
.
*همۀ این خانواده، خانوادۀ کرامتند .. تو زیارت جامعه میخونے عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ ..
فاطمه اے که سه روز گرسنه غذاے خودش رو به سائل داد ..وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ برا شما خانوادهست ..*
اما مدینه یه مادر دیگه هم که از کریمان بود، سراغ داره ....
هر سال میومد در خونه ے قمر بنے هاشم،خرج سالشو از عباس مے گرفت،میرفت...." اون سال هم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ے عباس و کوبید،کنیزے اومد درو باز کرد،چے میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گداے هر ساله اومده و میگه آقا خرج سالمو بده برم...
مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتے نکردم شما ناراحت شدید؟! من گداے عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزڪ با همون حالت اشڪ و ناله و بغض گفت اے مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چے شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزڪ جواب داد نه" آقاے تو خیلے آقاتر از این حرفاس، اما آقاے تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشڪ پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایے که شما میزنے من آقامو هر سال مے دیدم ، اون پهلوونے که من دیدم،مگه کسے حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه اے مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن .....
..سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ے قمر بنے هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چے کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چے بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چے بگم؟چے جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزڪ کے بود در میزد؟عرض کرد بے بے جان (مے خواست بے بے رو ناراحت نکنه) کسے نبود ،رفت،فرمود وقتے سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلے بود برا گدایے اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلے نداره؟چے میگفت؟تو چے گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بے بے جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنے هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسے نیست ...." اونم رفت.
یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشے دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ،
امشب گدایے کن بگو بے بے جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنے چی؟برا اینکه شما بودے وقتے خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتے از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟*
*بے بے روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر مے کشید زیر لب زمزمه اے داشت؛ چے کار کردے پسرم؟!!*
باور نمے کنم که زمین خورده اے پسر 2
تشنه کنار مشڪ تهے مرده اے پسر...
*پسرم ، پسرم....
عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر
@roze_daftari