eitaa logo
روضه دفتری
16.3هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قابل توجه ذاکرین و خطیبان گرامی 📣 تا محرم نیومده سریع تر عضو کانال بشید.👇👇👇 هرشب ارسال سبک های جدیدمحرم از مداحان مطرح کشوری ⚡️🔥 ✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا با ارسال مطلب بروز و مناسبتی بزن رو لینک واردشو👇 https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه شب جمعه🥀 روضه امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشالا دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭😭😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭😭 شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند ایا ای تشنه لب مادر حسین جان به خون اغشته ای مادرحسین جان انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭 به خون اغشته ای مادر حسین جان چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر به روی نیزه ها بینم سر تو حسین آرام جانم حسین روح روانم لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🌹🌹🌹
روضه شب جمعه امام حسین (ع)🥀 گریز روضه حضرت عباس(ع)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ *- اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد *شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسین قسم بده به پهلوی شکسته مادرش انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله امشب آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...." یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند ... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .... یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس و محفل فیض ببرند شب جمعه بهره امواتمان باشه عزداران این جا امام حسین با صورت به زمین افتاد درعلقمه هم وقتی دستهای عباس را قطع کردند وباعمود اهنین به سرش زدند اخ بمیرم برات قمر بنی هاشم همچنان با صورت به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم دلم خون دلم خون ایهاولناس گرفته علقمه بوی گل یاس 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 التماس دعا بهزادی🌾🌾🌾🌾
🥀🥀🥀🥀 شب جمعه امام حسین (ع) امام علی(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ ⬅️شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشاالله دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است اما عزیزان در آستانه شب قدر قرار داریم شب نوزدهم نزدیک است و معلوم نیست تا سال دیگه زنده باشیم که در شب‌های قدر شرکت کنیم یانه امشب شب جمعه است خیلی ها حاجت دارند خیلی ها گرفتارند خیلی ها مریض دارند انشاالله درهر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای به آبروی امیر المومنین حاجت راوا بشید روضه امام علی برات بخونم همه اموات فیض ببرند میگن مولا علی (ع) شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔸گلی گم کرده ام میجویم او را 🔸به هر گل میرسم میبویم او را 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... ▪️آخ گل گم کرده ات خواهر منم من ▪️سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد قبور ائمه بقیع شب جمعه روضه امام حسین(ع) السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه .. ♦️بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را ♦️درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را ♦️بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد ♦️شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد ♦️درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا ♦️نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا ♦️نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین ♦️حرم به دست حرامی خراب گشته بیا ♦️این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده ♦️چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده ♦️بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار ♦️گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان شده ⬅️ایام تخریب بقیعِ است میگن .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونه‌شُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینه‌ش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همه‌تون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن .. اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .اما عزیزان درشب جمعه قرار داریم گریزی دراین خصوص داشته باشیم بهره همه امواتمان باشه امشب شب جمعه است شبی که همه رفتگان من و شما چشم انتظار یک فاتحه هستند کسانی که بین من تو زندگی می کردند اما جایشان خالیست انشاالله روحشان امشب بر سر سفره اهل بیت مهمان بشه اما شب جمعه بی بی دو عالم فاطمه زهرا این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭😭😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین 🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔹به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔸به روی نیزه ها بینم سر تو حسین آرام جانم حسین روح روانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام صادق (ع) به قتلگاه (امام حسین) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️سلام من به مدینه به غربت صادق ♦️سلام من به بقیع و به تربت صادق ♦️سلام من به مدینه به آستان بقیع ♦️سلام من به بقیع و کبوتران بقیع ♦️سلام من به مزار معطر صادق ♦️که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع ♦️سلام من به شب ماه فاطمی بقیع ♦️سلام من به گل یاس هاشمی بقیع ⬅️ان شاءالله خدا قسمت و روزیتون کنه،اما من یه توصیه به خیلی از دوست ها و رفقا دارم، اگه مدینه قسمتت شد،دعا کنید روز برسید مدینه،کسی که نیمه های شب می رسه مدینه، بذار برات توصیفش کنم اون دل شب چه خبره،اون هایی که نرفتن ،همچین که اتوبوس وارد شهر مدینه شد،از دور قبة الخضراء رسول خدا پیداست، همه بلند می شن دست رو سینه میذارن،السلام علیک یا رسول الله،هنوز سلام گفتن زائر تموم نشده، همه دارن یه جوری نگاه میکنن،دارن دنبال یه گمشده میگردن،دنبال چی میگردی زائر مدینه؟میگن داریم ببینیم بقیع پیدا میشه یا نه،باید بگیم خیلی نگرد،تو همه ی مدینه یه جا تاریکه،اونم بقیعه، می خوام بیام مدینه کنج بقیع خیمه ی غم بپا کنم من زانو بغل بگیرم تنگ غروب مادرم رو صدا کنم من ای مهربونم،تازه جوونم مجلس امام صادق علیه السلام ناخداگاه میره به سمت روضه ی مادرش، خود امام صادق این طور بوده،ما پیرو این آقاییم، مگه نگفت: شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا ،مگه ما از زیادی گل اونها نیستیم،مگه نگفت: عجنوا به ماء محبتنا ،خود امام صادق این جوری بود، اومد پیش حضرت نشست،حضرت فرمودند،نبودید چند وقت ، سر درس غیبت داشتی،گفت:آقا جان اولاد دار شدم،دستم بند بود،حضرت گفت:خدا چی بهت داده،گفت:آقا جان دختر دار شدم،حضرت فرمود:خدا رحمتش رو بر تو نازل کرده،اسم دخترت رو چی گذاشتی؟خوشحال با غرور گفت:آقا چه اسمی بهتر از اسم مادر شما زهرا، تا گفت:اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن حضرت رفت تو هم،ناراحت شد،گریه کرد،گفت:آقا چرا گریه میکنی،من حرف بدی نزدم، آقا فرمود:مواظب باش بهش بی احترامی نکنی. خود امام صادق فرمود:خدا رحمت کنه شیعه ای که برای مادر ما بلند گریه کنه، من دوجمله روضه بخونم حرفم تمام،خونه رو آتیش زدن،نیمه ی شب،عموم روایات میگن، حدود هفتاد سال سن حضرت بوده، به ابوالائمه به شیخ الائمه معروف بوده، من یه سئوال میکنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی، همچین که ببینی که موی سفید داره احترامش میکنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میکنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی که با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میکشه،نانجیب خودش سوار بر اسب، امام رو پا برهنه و پیاده تو کوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میکنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا، همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند کرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال کردن چرا نزدی،چرا کار رو تموم نکردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب کرده میگه بنداز شمشیرت رو، به دست و پای امام صادق افتاد، به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب کن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه کرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت کردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما دلم می خواهد گریزی هم داشته باشم به گودی قتلگاه بهره امواتمان باشه حالا من یه اشاره کنم شما ناله بزن - آی کربلا رفته ها مگه امام حسین (ع) در گودال قتلگاه به شهادت نرسیدن ،پس باید محل دفن حضرت هم همون جا باشه. میدونی چرا بین گودال و ضریح مطهرفاصله هست. یه عده اومدن گفتن براین پیکر اسب بتازانید . تو گودال که نمیشه .پیکر مطهر حضرت رو از گودال بیرون آوردن ، بردند یه محل صاف و هموار ، سادات منو ببخشید ، یا امام زمان ، ده اسب تازه نعل شده براین پیکر تاختند... نعل اسبها رو به عنوان تبرک و معافیت از مالیات از پای اسبها جدا کرن بعدها هم با افتخار درخونه هاشون نصب کردن که ما همونهاییم بر پیکر عزیز زهرا اسب دواندیم(,یاحسین). حسین آرام جانم .حسین روح وروانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام حسین برگشت از کربلا بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.😭😭 ♦️بهشت عاشقان کربلایت ♦️بسوز هر دلی مولا برایت ♦️حسین فاطمه ای گشته اشک ♦️فدای آن سر از تن جدایت ⬅️آه کربلایهای مجلس آه زائرین ابا عبدالله خوش به حالتان که رفتید کربلا اما عزیزان وقتی چشمت به حرم اقا ابا عبدالله آقا قمر بنی هاشم افتاد ناخدا گاه اشکت جاری شد دستت رفت روی سینه گفتی السلام علیک یا ابا عبدالله گفتی آقاجان ممنومنم که مرا دعوت کردی ورفتی از نزدیک کنار حرم ابا عبدالله کنار حرم آقا قمر بنی هاشم نجف کنار حرم اقامان امیرالمومنین وزمانی که خواستی برگردی و خدا حافظی کنید ضمن اینکه اشک از چشمانت جاری بود گفتی اقاجان ممنونتم هستم اما عزیزان من یک خواهری را سراغ دارم که وقتی می خواست از برادرجدا بشه و خداحافظی کنه گفت برادر حسین جان به سوی شام وکوفه چه ظالمانه می برند نمی روم برادرولی مرا رابا تازیانه می برند سرتورا به نیزه نشانده دشمن علی نمی روم ولی مرا به بهانه نمی برند حسین آرام جانم حسین روح روانم تایپ مداح اهل بیت ع احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت عباس (ع) برگشت از کربلا بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل العباس آه کربلایهای مجلس آه زائرین ابا عبدالله خوشا به حالتان که از نزدیک رفتید کنارحرم ابا عبدالله کنار حرم قمر بنی هاشم نجف کنار حرم آقامان امیر المومنین السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل گر دوای دردخواهی روکن درخانه او ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭 عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭 وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭 مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم نشد که قطزه ابی برای او ببرم😭 اما وصیت سوم برادر حسین جان سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭 بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭 صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم سلام من را برسان نزد مادر پیرم بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭 جمله آخر همه اموات فیض ببرند چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد 😭 کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد علی الخصوص یتیمی که باب او مرده بهارخرمی او همیشه پژمرده تایپ مداح اهل بیت ع احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀 گریز اباالفضل (ع)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.واردنمی شم (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم... فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند میومد بقیع چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین..حسین 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم. یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما جمله آخرو التماس دعا امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل آخ همه دار و ندارم را بگیرید ولی عباس را از من نگیرید بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز(امشب) امیدمو ناامید برنگردون.... لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا بهزادی🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیه السلام_ گریز امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود 🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود 🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده 🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود 🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند 🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود 🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما 🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود 🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم 🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود 🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما 🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود 🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند 🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود 🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی 🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود 🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر 🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود 🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر 🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر ⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند. یا رسول الله! کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه (ع) و حضرت عبدالعظیم(ع) ای حریمت رشک جنّات النّعیم خطّ تو خطّ صراط‌المستقیم نسل طاها، زادۀ والمرسلات نجل بسم الله رحمان الرّحیم مشعل اِنّا هدیناه السّبیل طلعت مرآت اللهُ الحکیم... با تجلاّی تو از ظلمت چه باک در تولاّی تو از آتش چه بیم دور صحنین تو با صوت ملیح این ندا پیوسته خیزد از نسیم: یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم شهر ری که از تو گرفته احترام قبر تو کعبه، حرم بیت‌الحرام بر رواق و قبر و خدّامت درود بر مزار و صحن و زوّارت سلام فیض جوشد از حریمت روز و شب نور خیزد از مزارت صبح و شام کاروان دل شده لبّیک‌گو دور صحنین تو می‌گردد مدام تا قیامت بر تمام اهل ری سایۀ گلدسته‌هایت مستدام هر که آید در کنار تربتت می‌رسد بوی بقیعش بر مشام یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم شاعر : استاد غلامرضا سازگار *حتی نوادگانِ تو صاحب حرم شدن .. از غربت امام حسن همین بس میگن حضرت عبدالعظیم حسنی ولی هرکی زیارتش بره حسین رو زیارتش کرده .. ایام زیارت سیدالکریم برو حرمش دسته های عزاداری همه میان می ایستن ، زائرا عزادارا گریه کن ها میان اما شبِ هفتم صفر برو پشتِ دیوارِ بقیع .. یه زائرم نداره آقامون .. کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .. بریم سر سفرۀ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا ؟..* حمزه که جانِ عالم و آدم فدایِ او لب باز می کنم که بگویم رثای او مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود شیر خدا و شیر نبی فارس العرب در انتهای جادۀ مردانگی، ادب هم یکه تاز عرصۀ جنگ و نبردها هم آشنای بی کسی اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود شب های مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانۀ او از سخاوتش او صاحبِ تمام صفات حمیده بود دل را به نورِ حضرت حق پروریده بود الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش یعنی زبانزد همه می شد عبادتش در آسمانِ مکۀ دلها ستاره بود بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمانِ روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت حمزه در آن میانه که گرم قتال شد کم کم برای حملۀ دشمن مجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند تا نیزه ای به سینۀ آن نازنین زدند حمزه که رفت قلبِ رسولِ خدا شکست خورشیدِ چشم های رئوفش به خون نشست لبریزِ زخم بود و جراحت دلِ نبی از دست رفته بود همه حاصلِ نبی میدان خروشِ نالۀ واویلتا گرفت عالم برایِ غربتِ حمزه عزا گرفت جانم فدایِ پیکرِ پاک و مطهرش جانم فدایِ زخم فراوانِ پیکرش اما هنوز غربتِ آن روز مانده بود داغی عظیم بر دلِ عالم نشانده بود خواهر کنارِ جسم برادر رسید و بعد آهی ز داغِ لالۀ پرپر کشیده و بعد پیمانه هایِ صبرِ دلِ او که جوش رفت انقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آری دلم گرفته ز اندوهِ دیگری دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری زینب غروبِ واقعه را غرقِ خون که دید از خیمه تا حوالیِ گودال میدوید *تا پیغمبر بالایِ بدنِ حضرتِ حمزه رسید امیرالمومنین مطلع کرد پیغمبرُ ، آقاجان صفیه خانم خواهرِ حضرتِ حمزه داره میاد سمتِ پیکرِ برادرش .. فرمود علی جان هر کاری میتونی بکن اما خواهر نباید پیکرِ برادرشُ اینطور ببینه .. (آره والا ..) اگه پیکرِ برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالاسرِ بدن بیاد .. به هر طریقی که شد اما صفیه خانم اومد بالاسرِ برادر تا پیکرُ دید شروع کرد روضه خواندن ..* گمان نمی کنم این روحِ پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه هایِ پخش شده همان عمویِ رشیدِ پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده اگر خدای نکرده برادرم باشد چرا عبایِ پیمبر نمیگذارد تا دوباره روشنیِ دیدۀ ترم باشد *اما این خواهرم برا اون خواهر روضه خواند ..* فدایِ خواهرِ مظلومه ای که نالان گفت کنارِ کشتۀ گودال مو پریشان گفت گمان نمیکنم این زیرِ نیزه افتاده حسینِ فاطمه یعنی برادرم باشد @roze_daftari 🌾🌾🌾
‍ ❣﷽❣ 🔘 ⚫️ 🔘 🖤.. 🔻ای‌حضرت‌صادق سروجانم بفدایت 🔻دریاب‌دلی را‌که نشسته است بپایت 🔻من بردر این خانه‌گدا بوده‌و هستم 🔻ای‌یوسف زهرامددی کن به گدایت ⬅️بیخود نبود امام صادق هر وقت دلش برای عزای جدش حسین تنگ میشد روضه ای به پا میکرد..به شاعر امر میکرد مرثیه بخونه و آقا گریه میکردند.. ⏺از یه طرف بیاد مادرشون فاطمه و مدینه می افتادند..گریه میکردند.. طوری که محاسن حضرت..دستمال حضرت از اشک تر میشد.. ↩️حرفم اینه...آخه روضه امام صادق..هم بوی مدینه میده هم بوی کربلا... بیایید امشب برا غربت امام صادق ع هم مدینه ای گریه کنیم هم کربلایی... 🍁چه‌ظلم‌ها‌که‌به‌اولاد مصطفی کردند  🍁خدا گواست به آل علی جفا کردند  🍁به بیت‌حضرت صادق هجوم آوردند  🍁قیامتی دگر از این ستم به پا کردند 🍁سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند  🍁چه‌ظلم‌ها‌که‌به‌آن‌نجل مصطفی کردند  🍁همه سواره و او را پیاده می‌بردند  🍁نه‌رحم‌کرده،نه‌ازحضرتش حیا کردند  🍁سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او  🍁عجب‌به‌عهد رسول‌خدا وفا کردند!  🍁امام‌صادق مارا به زهر کین کشتند  🍁مدینه را زغمش دشت کربلا کردند  ☑️یا زهرا ..نیمه های شب به دستور منصور دوانیقی تو خونه امام صادق ریختن..درحالی که آقا مشغول عبادت بود..سجاده رو از زیر پای آقا کشیدند..بمیرم...آقا با صورت به زمین افتاد.. حضرت رو با سر برهنه از خونه بیرون کشیدند.. 🔘ابن ربیع خدا لعنتش کنه سوار مرکب بود..اما امام صادق مظلوم رو با پای پیاده میکشوند... میگه برگشتم نگاه کردم دیدم عرق به پیشانی آقا نشسته و هی نفس نفس میزنه.. آخرالامر منصور امام رو مسموم کرد و به شهادت رسوند 🔳هر جا نشستید همه بگین... ◻️غریب آقا... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 ✔️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)✔️ 👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@roze_daftari ❣﷽❣ 🔳 ع 🔳 🔳 سقای دشت کربلا آه و واویلا دستش شده از تن جدا آه و واویلا قلب محبین الحسین مبتلای تو بهشتِ دلها مرقد با صفای تو 🔘یا حضرت عبدالعظیم جان فدای تو شد نیمه ی شوال و دل، ها عزادارت فدای سوز و غربتِ اشک زوّارت 🔘یا حضرت عبدالعظیم جان فدای تو... زیارتت اجری عظیم بهر ما دارد اجر زیارت شهِ کربلا دارد 🔘واویلتا واویلتا آه و واویلا... در ماتمت در سینه دو، داغِ جانسوز است عزای تو با حضرت حمزه یک روز است 🔘واویلتا واویلتا آه و واویلا... دلها بسوزد یاد آن یار پیغمبر پاره جگر، شیر اُحُد، لاله ی پرپر واویلتا واویلتا آه و واویلا... صفیه خاتون آمد و روی دلبر دید غرقِ به خون جسم شریفِ برادر دید 🔘واویلتا واویلتا آه و واویلا... اینجا کسی بر او نزد کعب نِی امّا زدند بین قتلگاه دخت زهرا را واویلتا واویلتا آه و واویلا... زینب کنار دلبرش ناله ها میزد حسین بین قتلگاه دست و پا میزد 🔘واویلتا واویلتا آه و واویلا... @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
(ع) 🔘🔘🔘 دوّمین بار است در شهر نبی، در سوخته خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته ارثِ زهـراییِ این آقـاست که کاشانه اش بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته 🔘🔘🔘 (حاج قاسم جناتیان قادیکلایی) زمین و آسمان غم داره امشب گمونم اینکه ماتم داره امشب عزای حضرت صادق غمینم دو چشمون زین عزا نم داره امشب 🔘🔘🔘 بقیع امشب خموش ای وای برمن نداری زائری ازمرد و از زن بسازیم اذن حق گنبد و بارگاه بقربونت کنم این سرو این تن 🔘🔘🔘 جفا دیدی تو از منصور ملعون ز کینه کرده بر قلب شما خون در آتش سوخت سرایت. آن جفا کار چه ظلمی کرده بر تو چرخ گردون 🔘🔘🔘 پیاده سوی قصرش برد شبانه ربیع آن خیره سر با صد بهانه بگفتی آنچه مأموری بجا آر ندیدی روز خوش اندر زمانه 🔘🔘🔘 تو از کینه شدی مسموم عدوان پس ازظلم ستمهایی به دوران جگر شد پاره از زهر عدویت (صفا) شد از غمت محزن و نالان (حاج قاسم جناتیان قادیکلایی) 🔘🔘🔘 شعله ها پشت در خانهٔ حق برپا شد زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد گویی‌آتش‌زدن‌خانه دراینجا رسم است خانه هایی که در آن نام علی احیا شد (ناصر شهریاری ) 🔘🔘🔘 موسپید است دگر از تب و تاب افتاده روی دستش چو علی رد طناب افتاده دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده 🔘🔘🔘 گلزار بقیع مدفنی را کم داشت در هجر امام شیعیان ماتم داشت می ر یخت ز تابوت امام صادق خاکی که مدینه بر سر عالم داشت 🔘🔘🔘 پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر 🔘🔘🔘 آنان که شکوه در حقایق دیدند گل را ورقی ز حُسن خالق دیدند پُر نورترین ستارۀ دنیا را در آینۀ امام صادق دیدند 🔘🔘🔘 جهل بشر از دانش تو کاسته شد آئینه علم از تو پیراسته شد از گلشن وحی بس که گُل پاشیدی گل زار علوم از تو آراسته شد 🔘🔘🔘 خواهی به حضور دوست لایق باشیم باید که به راه عشق عاشق باشیم با پیروی از راه امـام صــادق ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم 🔘🔘🔘 ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق با یک نظاره حاجت او را روا کنی هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق 🔘🔘🔘 آموزگار مکتب اثنی عشر تویی آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی آن سروری که در عوض ناسزای خصم پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی 🔘🔘🔘 چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند دست تو را چو حیدر کرار بسته اند اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند پای برهنه و سر عریان به کوچه ها تو بودی و خیانت منصور بی حیا ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود تو سوختی به یاد شهیدان کربلا 🔘🔘🔘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج میرزامحمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن* 📿غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود 📿غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت *شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم* 📿چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت 📿به روی سر در خانه همیشه پرچم بود 📿اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز 🩺برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود ⏪*فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره* 📿همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم 📿پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود 📿شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت *خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد* 📿چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت 📿شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود *وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...) 📿شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا 📿میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود *اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...* 📿شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا 📿میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود 📿کبود زخم طناب و اسارت و غربت 📿چقدر در نظرش کربلا مجسم بود *عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد* 📿خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش 📿بساط غسل و بساط کفن فراهم بود 📿در آن زمان به خدا هر دلی پریشان 📿شهید بی کفن وادی محرم بود حسین ..... 📿به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید 📿اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود .... ✳️*چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:* 🔘ته گودال فقط پیکر تو مانده و من 🔘همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من .... حسین... @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 و توسل جانسوز _ شهادت عبدالعظیم الحسنی و حمزه سیدالشهدا سلام الله بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ♦️بوی حسین می‌دهد این کربلای تو ♦️یا سید الکریم که جان‌ها فدای تو ♦️شد چشم شیعه غرق به خون در عزای تو ♦️در شهر ری که همچو بهشت است در زمین ♦️بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو ♦️از جور معتصم چه کشیدی که از وفا ♦️دل‌های عاشقان شده خونین برای تو ♦️چون آستان توست کلید بهشت ما ♦️قربان گنبد و حرم باصفای تو ♦️هدیه به زائر حرمت اجر نینواست ♦️بوی حسین می‌دهد این کربلای تو ♦️ای نور چشم فاطمه و پورمجتبی ♦️دست همه به دامن لطف و عطای تو ♦️بیچارگان به سمت حریم تو رو کنند ♦️چون جود مجتباست عیان از سخای تو ♦️دشمن نمی‌رود ز حریم تو ناامید ♦️محروم کی شود ز درت آشنای تو ♦️گرچه بهشت روی زمین گشته شهر ری ♦️ویرانه هست باز بقیع نیای تو ♦️آتش به جان ما زده‌ای، درد و ای دریغ ♦️گم گشته قبر مادر نیلی لقای تو ♦️با ما بخوان دعای فرج سید الکریم ♦️بهر ظهور مهدی آل عبای تو ⬅️فرمود هر کسی عبدالعظیم الحسنی رو زیارت کنه کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا ... آقاجان ... آبرویِ شهرُ دیارِ ما شمایید ...قبلۀ پایتختِ ما شمایید آقا ... یاسیدالکریم ، اما امروز ، روزِ شهادتِ سیدالشهداءِ اُحد ، حمزۀ سید الشهداست ... انقدر پیغمبر گریه کرد برایِ حمزه ... (اجازه بدید من دیگه شعر نخونم ، روضه بگم ، همه گریه کنیم ...) ان شالله دستِ جمع بریم اُحد کنارِ پنجره هایِ اُحد اونجا زیارت کنیم ... جنگِ اُحد تمام شد،پیغمبر فرمود کیه منو از عموم حمزه خبری برساند،همه سر به زیر انداختن،می دونستن حمزه به شهادت رسیده ... راه افتادن بینِ کشته ها تا رسیدن بالایِ سرِ حمزۀ سیدالشهدا (یاالله) چشمِ پیغمبر به بدنِ حمزه افتاد،دید این بدن رو پاره پاره کردن ...سینۀ مبارکش رو شکافته بودن،لبها رو بریده بودن،گوش ها رو بریده بودن ... اولین بدنی هست که تو اسلام پاره پاره کرده بودن و مُثله کرده بودن ... پیغمبر کنارِ بدن نشست شروع کرد بلند بلند گریه کردن ... یکی صدا زد یا رسول الله عمۀ بزرگوارتون ، صفیه خانم داره میاد ... به عجله پاشد ، فرمود جلوش رو بگیرید ، نزارید بیاد ... با این که فاطمه همراهیش می کرد ، قولِ پیغمبر رسید ، صفیه خانم برگشت،رسولِ خدا فرموده شما رو برگردانیم،شروع کرد گریه کردن ... پیغمبر آمد ، افتاد به پایِ پیغمبر ... رسول خدا اجازه بده من یه بار برادرم رو ببینم،انقده اصرار کرد ... انقده گریه کرد پیغمبر اجازه داد ... فرمود یه عبا رو بدنش بندازید پاهاش رو با خارِِ بیابان پوشاندن ، خواهر اومد کنارِ بدن ... اجازه بدید صورتِ برادرم رو ببینم ... آخ گوشۀ عبا رو کنار زدن ... چشمش افتاد به بدنِ پاره پاره ...مُثله شده ... به ناگاه صیحه ای زد ، زمین افتاد ... زن ها دورش رو گرفتن ... فرمود رسولِ خدا ، نگفتم خواهر برادر رو نمی تونه اینگونه ببینه ... ببریدش .... اما با احترام بردنش،زن ها با احترام صفیه خانم رو بردن،دیگه کسی تازیانه نزد ... دیگه کسی لگد نزد ... دیگه کسی قلافِ شمشیر نزد ... کعبِ نی نزد ... (حالا می خوای روضه بخوانم ..( اومد کنارِ بدنِ حسین،یه نگاه کرد به بدنِ پاره پارۀ برادر ... یارسول الله گفتی خواهر طاقت نداره برادر رو اینگونه ببینه ... کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۲/۱
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام موسی بن جعفر(ع)(2) امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم یا أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸مشکل گشای کارها باب الحوائج 🔸دارد هوای شعیان باب الحوائج 🔸پیوسته می گوید یا باب الحوائج 🔸یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ۲ ⬅️امشب درخونه باب الحوائج موسی بن جعفر بریم دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن😭 امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این😭 تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست😭 لا اله الا الله حضرت معصومه 😭😭 (ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا لااله الا الله 😭ای انهای که حاجت دارید گرفتاری ،مریض داری متوسل بشیم به باب الحوائج انشاالله حاجت روا میشی اما با خود می گم این حرف رابزنم یا نزنم اما بگم گریه اش برای شما مگر این غل وزنجیر چه کرده بود با اقا که استخونهای پا ی اقا له شده بود اما چین عبارتی هم😭 درمقتل آمده بگم این عبارت دو جاه دیگه هم به کار رفته است یکی مدینه برایی مادرسادات فاطمه زهرا (س)که نوشتند دنده بی بی له شده بود لا اله الا الله 😭دلتو از مدینه ببرم کربلا والتماس دعا این عبارت یک جای دیگر درمقتل آمده آن جای که ده نفر سوار نعل تازه 😭 زدند انقدر بربدن ابا عبدالله 😭 یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس و محفل فیض ببرند وقتی این نانجیبا وارد کاخ عبیدالله شدند صدا زدند دست وپای مارا باید طلا بگیرید باید به ما هدیه وفاداری جایزه بیشتر بدید مگر شما چه کسی هستیدصدا زدما همان ده نفر😭 سوارکاری هستیم‌ که استخوان سینه وپشت حسین رابا خاک یکی کرده ایم 😭 کیست این کشته که جانم به قربان تنت 😭 خاک صحرا کفن و خون گلو پیرهنت نیزه را سرور من بر سر راهت گردید شام را غلقه صبح قیامت کردی😭 برلب تشنه تان آن روز حکایت دارد خاتمی را که در انگشت شهادت کردی لذا وقتی آقا فرمود بنی اسد برای من یک تکه بوریا بیاری امام سجاد این بوریا را زیربدن قرار داد بنی اسد گفت آقا مگربرای این بدن چه اتفاقی افتاده است همین عبارت را به کار برد😭 🔻آمان از نعل های تازه بسته 🔻همان از استخونهای شکسته علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۲/۱
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیه السلام_ گریز امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود 🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود 🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده 🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود 🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند 🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود 🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما 🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود 🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم 🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود 🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما 🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود 🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند 🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود 🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی 🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود 🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر 🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود 🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر 🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر ⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند. یا رسول الله! کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀