#ایام_فاطمیه
#دشتی
مداح:
حاج مهدی سلحشور
🏴🏴🏴🏴🏴
اگه دردم یکی بودی چه بودی
اگه غم اندکی بودی چه بودی
ای وای ای وای ای وای
ببالینم طبیبی یاحبیبی
ازاین هردویکی بودی چه بودی
یا زهرا یا زهرا...
(قمر از ابر غم باشد سیه پوش)۲
چراغم کرد سوسو گشته خاموش،
تااومد بدن راتوقبربذاره
گفت:زمین ازاین بدن چیزی نمانده😭
زمین ازاین بدن چیزی نمانده،
بگیرای قبر جان من درآغوش،
تااومدبدن راتوقبربذاره،
یه وقت دیددوتا دست،
شبیه دستای پیغمبر) ص) از قبر بیرون اومد
کنایه ازاین که علی
امانت منوبه من برگردون،😭
جاداره بگه علی 9سال پیش
این امانتو به تودادم پهلوش
شکسته نبود،
بازوش ورم کرده نبود،
🏴 یازهرا....
🏴🏴🏴🏴🏴
#ایام_فاطمیه
#برمشامم_میرسد_بوی_عزای_فاطمه...
🏴🏴🏴🏴🏴
(بر مشامم میرسد، بوی عزای فاطمه)۲
(میشوم آماده ی ،گریه برای فاطمه)۲
🏴فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه ...
🏴🏴
(هاتفی از آسمان میدهد امشب ندا)۲
فاطمیه آمده ، فاطمیه آمده،
ماه عزای فاطمه
(میشوم آماده ی)۲ گریه برای فاطمه
🏴فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه ...
🏴🏴
فاطمیه آمده اِی فاطمیون غیور
خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه
(در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری)۲
این لباس مشکی اَم باشد عطای فاطمه
🏴فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه ..
🏴🏴
(من کجا و گریه در)۲ بزم عزای او کجا
(اشک چشمانم بُوَد)۲ لطف خدای فاطمه
(بر جراحات عمیق فاطمه مَرهَم نهد)۲
هر کسی گِریَد میان روضه های فاطمه
میشوم آماده برای گریه
🏴فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه ...
(هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند)۲
(میشود ایمن زِغم)۲ تحت لوای فاطمه
(مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین)۲
(افتخارم این بُوَد)۲ هستم گدای فاطمه)۲
🏴 فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه ...
🏴🏴
(در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا)۲
(بار الها جان من گردد فدای فاطمه)۲
🏴 فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه ...
🏴🏴
(یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل)۲
ای که هستی در پِی کسب رضای فاطمه
(میرسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در)۲
(ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه)۲
(کِی می آیی تا بگیری انتقام مادرت)۲
(مهدی زهرا بیا )۲ای دلربای فاطمه)۲
مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
(افتخارم این بُوَد)۲ هستم گدای فاطمه)۲
🏴فاطمه یا فاطمه ،
فاطمه یا فاطمه
#ایام_فاطمیه
#زمزمه
#سبک_میگذرد_کاروان.......
بر در کاشانه ام،آتش کین شعله زد
بین همین کوچه شد،چادر زهرا لگد
یار مرا میزدن،پیش نگاه ترم
بعد تو پاشیده شد،هینمه ی لشکرم
داغ تو مانده بر سینه م
دلگیر از شهر مدینه م.
یاسم شده،رنگ خزان ،ای وای من
فاطمه جان،با من بمان، جان حسن
یافاطمه........
_
از ستم دشمنان،نیلی شده پیکرت
گریه برایت کند،زینب غم پرورت
سینه ات آزرده شد،از شرر میخ در
روح تو زخمی شد و،جسم تو شد مختصر
خون ریزد از زیر معجرت
رحمی کن بر حال حیدرت
زهرای من،با رفتنت،پیرم مکن
ای هم نفس،از زندگی ،سیرم مکن
یافاطمه ...
_
اشک حسین و حسن،برده ز کف طاقتم
خم شده از داغ تو،فاطمه جان قامتم
این دم آخر کنی،گریه بر آن بی کفن
گریه بر آن کشته ی، زخمیه بی پیرُهن
عصر روز دهم فاطمه
وعده ی من باتو علقمه
بر لب آب،تشنه سرش،را میبُرن
گهواره ی،شیرخواره اش،را میبَرن
جانم حسین...
شاعر:هاشم محمدی آرا