eitaa logo
روضه دفتری
16.5هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س @roze_daftari بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
▪️🎤متن روضه وفات حضرت ام البنین (س) 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی دستان قلم، اشک علمدار ندیدی بر پیکر بی دست علمدار رشیدت آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل غوغای مُواسات سپهدار ندیدی گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت خون بارش آن دیده و رخسار ندیدی شق القمر کوفه که در علقمه رخ داد تکرار رخ حیدر کرار ندیدی آنقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد سجاده ی خون بر بدن یار ندیدی پس داد هر آن درس که در نزد تو آموخت بالندگی مکتب ایثار ندیدی مادر که شود امّ بنین هیچ غمی نیست در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست ▪️شنیدید وقتی می اومد تو قبرستان بقیع چهار صورت قبر درست می کرد، شروع می کرد گریه کردن، طوری گریه می کرد که دشمنُ به گریه می انداخت، بعضی ها تو تاریخ نوشتند مروان می اومد گریه می کرد، همه می گفتند عجب مادری! می گفت مادر بمیرم برات شنیدم عمود به سرت زدند، کی جرأت کرده به پسر ام البنین ضربه بزنه؟! بعد می گفت راستی شنیدم اول دستای پسرم‌بریدن 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چوطفلان این سخنها را شنیدن همه از هم خجالت میکشیدند مسلمانان حسین مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره زجور ساربان بی مروت دگر انگشت و انگشتر نداره گل احساس را از من مگیرید شمیم یاس را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عباس را از من مگیرید @roze_daftari
▪️🎤وفات حضرت ام البنین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من کیم ام الادب ام الکمال ام الوفایم مادر والا مقام چهار مصباح الهدایم مادر خود خوانده زینب دختر شیر خدایم فاطمه ام الابالفضل شهید کربلایم همسر و همسنگر مولا امیرالمومنینم من عروس فاطمه بنت اسد ام البنینم چهار اختر داشتم یک روزه وقف ماه کردم از ولادت با حسین ابن علی همراه کردم در دل گهواره از ایثارشان آگاه کردم دور سر گرداندم و تقدیم ثارالله کردم شیرشان دادم اگر چه از ولادت شیر بودند شیر نوشیدند اما عاشق شمشیر بودند من به دست یوسف زهرا گل احساس دادم در گلستان وفا سه نسترن یک یاس دادم نیمروزی هستی خود را به خیر الناس دادم جعفر و عثمان و عون و حضرت عباس دادم کاش بودی باز فرزندم که می گردید یارش کاش می شد جان خود را نیز می کردم نثارش من نمی دانم به من گفتند عباست فدا شد دست و چشم و فرق او یک لحظه تقدیم خدا شد کاش می دیدم چگونه حق عباسم ادا شد کاش می دیدم چگونه دستش از پیکر جدا شد کاش می دیدم که بر فرقش عمود آهنین زد کاش می دیدم کدامین ضربه او را بر زمین زد کاش می شستم به اشک چشم خود زخم تنش را کاش می آورد بر من یک نفر پیراهنش را من نمی دانم که بیرون کرد از تن جوشنش را کاش وقت دادن جان می گرفتم دامنش را تا شود فردا به نزد حضرت زهرا شفیعم گاه گاهی روی آرد در بیابان بقیعم من که اشک خجلت آن آب آور را ندیدم من که با چشم تلذی های اصغر را ندیدم من که دیگر سینه ی بی شیر مادر را ندیدم من که در میدان زبان خشک اکبر را ندیدم من ندیدم اینکه عباسم چگونه دست و پا زد تیر دشمن بود در چشمش برادر را صدا زد من که دیگر مثل زینب جسم بی سر را ندیدم زیر سم اسب ها نعش برادر را ندیدم در کنار قتلگه زهرای اطهر را ندیدم من که اندام کبود چند دختر را ندیدم کاش در گودال جای دختران نازدانه پیکر ام البنین می شد کبود از تازیانه کاش زینب بوی عطر یاس می آورد بر من زان چه از گودال کرد احساس می آورد بر من حرفی از حلقوم خیر الناس می آورد بر من قطعه ای از پرچم عباس می آورد بر من تاری از زلف علی اکبر نیاوردند بر من یک نخ از قندافه ی اصغر نیاوردند بر من نازنین عباسم ای تا پای جان یار حسین با سر و با دست سرباز فداکار حسین من به خون چهار فرزندم خریدار حسینم تو فدایی گشتی اما من عزادار حسینم گرچه ای دست حسین از تن جدا شد دستهایت مادری داری که بعد از تو بگریداز برایت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @roze_daftari
دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم من خانه دار خانه ای افسرده هستم آرامش یک باغ طوفان خورده هستم هر چند حیدر راهی این خانه ام کرد بر غنچه های کوچکش پروانه ام من با برگ عمرم خانه را گل پوش کردم این باغ آتش خورده را خاموش کردم دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم پشت درش امدادها از رب گرفتم تا آمدم رخصت من از زینب گرفتم تنها بلا گردان این گلهایم اینجا یعنی کنیز حضرت زهرایم اینجا این خانه روزی باغی از آلاله ها بود این خانه روزی قبله گاه لاله ها بود من را مناجات حسینم خواب می کرد این خانه را عباس دق الباب میکرد دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم حضرت ام البنین (س) روضه @majmaozakerine
توجه📣 فعال ترین وپربارترین کانال درایتا👌😍 اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در ع ))شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کربلایِ معلی کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی میکنم ... شب عاشوراست دیگه ... همه باهم امشب روضه خون بشیم ... مادرش توی مجلسه ... کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه ... آقا انگشترشون‌رو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن ... نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن ... یه جوری بشه امشب بمیریم دق کنیم خیلی خوبه ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه می‌کنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه ... با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری می‌شد ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه ...) هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای ... بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه (خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه می‌کنه ، اومد بالای گودال دید ...) بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه این لعنتی کی از رو سینه پامیشه ای صید و پا زده ، در خون برابرم حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه حسین .... عصر غریبیه ، سردار بی‌سپاه اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته (بیشرف توی مدینه اومد دشنه‌رو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار ... ) دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم حالا شده یه نیزه و اومده کربلا نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن یه بی‌حیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد ... همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود ... بعد هم نیزه رو ... این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن جوونای بی‌رحمشون ، با هربه میزدن مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن پیرمردای کوفه و شام ، از خیمه‌ها اومدن بیرون ... بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین ر‌و بزنیم ... اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! ... بپرسید از اعراب ... به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن ... با خشب اومدن توی گودال ... بسم الله الرحمن الرحیم ... حسین ... یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره ... حسین لبیک یاحسین 👆 سبک بانوای حاج حسن خلج 👇👇👇
⚫️ 🔘 ⚫️ ▪️در کمال وقارو زیبایی ▪️حاج قاسم شدی تماشایی ▪️پدر کفر را در آوردی ▪️با ولای علی به تنهایی ▪️مالک اشتر سپاهِ ولی ▪️ای که چون ذوالفقار مولایی ▪️خون و یادت همیشه جاوید است ▪️تا ابد در قلوب شیدایی ▪️سخت ما انتقام میگیریم ▪️از حسودان کور دنیایی ▪️میرسد روز مرگ اسرائیل ▪️میرسد لحظه صف آرایی اما ▪️مثل قاسم تنت شده خونی ▪️همچو اکبر اربااربایی ▪️دست هایت بریده شد، آری ▪️مثل عباس مثل سقایی ▪️بدنت سوخته میان شرر ▪️این هم ار داغ های زهرایی ▪️خوب شد خاتمت به دستت بود ⬅️(امان امان ... قربون آقایی برم وقتی ساربان همراهی کرد کاروان رو رسیدند کربلا... ابی عبدالله پول داد لباس داد به ساربان... هر چی خواست ابی عبدالله داد.. اینا خانواده کرمند اما همچین که داشت میرفت ..یه وقت زینب (س) نگاه کرد، دید ساربان نگاش به انگشت و انگشتر حسینه... اما چکار کرد صبر کرد تا غروب عاشورا وارد گودال شد دید دیر رسیده چیزی دیگه برا غارت نمونده ...دید زیر نور مهتاب انگشتر آقا داره برق میزنه امان امان... هر کاری کرد انگشتر از انگشت بیرون نیومد😭😭😭 🔹یا حسین یا حسین.... ⬅️بگو یا حسین تا این دلت قرار بگیره قربون دل داغدارتون بشم ... ناله بزن ناله بزن بیاد غریب کربلا 🔸حسین.... @roze_daftari ⬅️بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس... فدای اون آقایی بشم وقتی بی‌بی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد... 🔳آخ گلی گم کرده ام میجویم او را 🔳به هر گل میرسم میبویم او را آخ 🔳گل من یک نشانی در بدن داشت 🔳یکی پیراهن کهنه به تن داشت یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده آخ 🔳گل گم گشته ات خواهر منم من 🔳سرور سینه ات خواهر منم من) ▪️خوب شد خاتم به دستت بود ▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی ▪️خوب شد دخترت کنارت نیست ▪️تا بگوید به ناله،، بابایی ⬅️میخوام بگم حاج قاسم اگه بدنت اربا اربا شد اگه دست از بدنت جدا شد دیگه دخترت کنارت نبود ببینه.. دیگه دخترت نبود کنارت بدنت ناله بزنه ☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..... 🔲《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 "عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟ عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟ بی‌بی فرمود : سکینه جان 🔲 [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه ناله داری ناله بزن یا حسین.... یا حسین..... @roze_daftari
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین الدخیل ام البنین مادری کردی تو بر نسل امیرالمؤمنین الدخیل ام البنین این منم ام البنین دارد تماشا یاس من عشق من،احساس من با که گویم بوی زهرا می دهد عباس من عشق من،احساس من با تو می شد عطر و بوی فاطمه احساس کرد جان فدای یاس کرد عصمت دامان تو عباس را عباس کرد جان فدای یاس کرد ای اهل حرم ماه من این بار می آید علمدار می آید بالای سر مادر بیمار می آید علمدار می آید هرچه که ام البنین دارد فدایت یا حسین یا حبیبی یا حسین بچه های من فدای بچه هایت یا حسین یا حبیبی یا حسین آمد به سر ای گل پسرم فصل جدایی علمدار کجایی شد کنج بقیع ام بنین کرب و بلایی علمدار کجایی چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین جان به قربان حسین چار فرزندم فدای آه طفلان حسین جان به قربان حسین این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه فاطمه یا فاطمه گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه فاطمه یا فاطمه بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین می رود ام البنین ای اباالفضلم بیا جان دادن من را ببین می رود ام البنین من مادر عباس علمدار حسینم گرفتار حسینم سوگند به عباس علمدار حسینم گرفتار حسینم من مادر سقایم و بیمار حسینم عزادار حسینم سوگند به عباس گرفتار حسینم عزادار حسینم چار فرزندم فدای نام پاک مادرت یابن زهرا یا حسین این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت یابن زهرا یا حسین. @roze_daftari
بسم الله الرحمن الرحیم -اشعارناب دشتی الاام البنین مویش کشیدند به نخلستان دوبازویش بریدند نبودی وتنش شدتیرباران بمیرم پیکرش درخون کشیدند انیس گریه‌ها افتادم ازپا امیره کربلا افتادم ازپا کمانی تر شدم چون زینب زار سرِ پیری خدا افتادم ازپا توراچون برگی از پاییز دیدم دلم را از غمت لبریز دیدم به رویِ نیزه راست کاش می‌ماند سرت بر روی اسب آویز دیدم عزایت غصه هابر سینه دارد غباری بر رخ آئینه دارد زِ داغت خاک و بر سر ریختم من دگر عباس دستم پینه دارد فتاداز سرو پر بنیاد دستش فتادازقامت شمشاد دستش دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد دستش @roze_daftari
‍ ‍ 🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین.... 👆👆👆 کوتاه @roze_daftari
نگرده ......*
مالک اشتر علی (خدا نگهدار)3 آهای علمدار (خدا نگهدار)3 (زمزمه کن) (آهای علمدار خدا نگهدار)3 مالک اشتر علی (رفتی خدا نگهدار)2 ⬅️خوش بحال اونایی که فهمیدند با کی معامله کنند... خوش بحال سردار شهیدمون... حتما معامله خوبی با خدا داشته.. که اینقدر خدا عزیزش کرد.. مالک اشتر رهبرمون بود... (ببین خدا به یه نفر چقدر عزت میده) خوشا به سعادتش.. یعنی منم میتونم یه قطره ای میون دریا باشم... مالک اشتر علی خدا نگهدار 2 آهای علمدار خدانگهدار2 سلام مارو برسون به محضر علمدار (کدوم علمدار)... همون که خورد عمودی به فرق نازنینش (آی برادر دارا.. الهی نبینی داغ برادر رو) که خورد عمودی فرق نازنینش بسوزه واسه غریبش کیا با اباالفضل کار دارن.. اونی که مریض داره.. اونی که حاجت به دل داره... اونی که هنوز داغ کربلا به سینه داره.. اوتی که هنوز کربلای ارباب رو ندیده.. امروز ناله داری یا نه... آی اونی که دلت برا کربلا پر میزنه.. امروز از مادر اباالفضل برات کربلاتو بگیر .. ادب خانم ام البنین.. عباس ادب رو از مادر داره.. (ادب رو عباس از مادر گرفته)   ⬅️وقتی عباس به دنیا اومد .. دیدند ام البنین قنداقه رو داد دست امیرالمومنین .. دید امیرالمومنین بندهای قنداق رو باز کرد... میبوسه به رو چشم میزاره..گریه. میکنه... 1⃣(روضه حضرت عباس ع) 2⃣ان شاء الله خواهر شهید تو مجلسمون نباشه.. دختر شهید تو مجلس نباشه.. خیلی سخته خصوصا دخترهایی که هنوز چشم انتظار پدر هستند... شهدامون ازاین اشک وناله فیض ببرند.. چی میخوام بگم.. میخوام بگم همه اومدن برای عرض تسلیت، منزل سردار سلیمانی.. پسرشو تسلا دادن.. همسرسو تسلیت گفتن.. آخ دخترشو تسلا دادن... بگم ای کاش گوشه خرابهٔ شام یکی هم سه ساله حسینو تسلیت میگفت... آرامش میکرد... گوشه خرابه ناله میکرد ..گریه میکرد... میگفت عمه، خیلی دلم برای بابام تنگ شده.. عمه بابام کجاست... (روضه حضرت رقیه س) 3⃣قسمتی که گفته شد به دخترش تسلیت گقتن میشه گریز به روضه حضرت زهرا س زد نمیدونم تو مدینه کسی به زینب س تسلیت گفت یا نه... کسی یتیمان زهرا رو تسلا داد یا نه... (روضه_حضرت زهرا س ) 4⃣ همه میدونن بدن سردارو شب دفن کردند.. (آره عاشق حضرت زهرا باید از بی‌بی نشونه داشته باشه) اما اما یه فرقی داره با حضرت زهرا.. چقدر مردم اومدند تشیع جناره چقدر ادب کردند احترام کردند این شهید رو ... اما من بمیرم .... تو مدینه 7نفر شبانه.. بدن زهرا رو تشیع کردند (روضه حضرت زهرا س) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
روضه کوتاه از ادب حضرت ام البنین سلام الله علیها ⚫️ شهادت حضرت سلام الله علیها 🔻 * بی بی گرچه گفتی، کنیز زهرایی مادری کرده ایی برای حسین گفتی، گفتی ام البنین صدات کند بخدا هی روضه میاد تو سرم؛ یه روز دوتایی با امیرالمومنین نشسته بودن، خانم ام البنین، گفت علی ازت یه چیزی بخوام،بگو خانمم، گفت میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنی، گفت برا چی؟ اسم به این زیبایی، من فاطمه میگم غما عالم از دلم میره بغض کرد ام البنین، گفت من جانم برا فاطمست، اما تا به من میگی فاطمه بچه های زهرا منو یجور نگاه میکنن، علی، دیگه به من فاطمه نگو بچه ها دلشون مادرشونو میخاد؛ ای جانم به تو خانم با این همه ادب گفتی، گفتی ام البنین، صدات کنم گفتی، ام البنین فدای حسین پسرت را معرفی کردی اوست، نیروی دستهای حسین بی بی هر چه را که، به دست آوردی همه را ریختی به پای حسین بی بی جان نخل امید تو به خاک افتاد خبرش را بشیر خواهد داد... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر سقّا شده از محنت دنیا رها یا اباصالح بیا نیمه جان شد در میان روضه های کربلا یااباصالح بیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شد برای روضه خوان کربلا،روضه به پا یا اباصالح بیا داده او جان در میان روضه ی دست جدا یا اباصالح بیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت ام البنین در بین روضه داده جان العجل صاحب زمان محتضر شد یاد شام و زخم چوب خیزران العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمینه مدحی وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها▪️ ▪️بنداول▪️ ملیکه ی بالا نشین عشق امیر المومنین حاجات ما را کن روا (یا‌‌‌حضرت‌ام‌البنین)۴ تا‌ خانه‌ ام البنین‌ است‌ نمی‌رود‌ با‌دست خالی از در این خانه گدایی تا خانه ام البنین است هرگز به تاب و تب نیفتد در سینه قلب بی نوایی وا می کند هر گره ای را اگر گره داری بیا در محضرش زانو بزن اگر گرفتاری بیا (ای آنکه خوردی بر زمین شد غصه با قلبت عجین امشب بگو از جان و دل (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ ▪️بند دوم▪️ تو می درخشی چون نگین باید کند یعصوب دین تعریف اوصاف تو را (یاحضرت‌ام‌البنین)۴ از روز اول گفته بودی تا لحظه ای که زنده باشی کنیز اولاد امیری از روز اول گفته بودی سختی و درد زندگی را هر چه که باشد می پذیری گفتی که هستی تا ابد همپای شاه لافتی گفتی که جان را می کنی وقف علی ی مرتضی ای یار شاه متقین تو بوده ای از برترین دلدادگان مرتضی (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ ▪️بندسوم▪️ ای ضامن خلد برین ای مادر شیر آفرین ای بانوی حیدر مدار (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ تفسیر ایثار و وفا را تفسیر پاکی و ادب را در دل و جانت می توان دید مردانگی مرتضی را شجاعت شیر خدا را در پسرانت می توان دید از شیر پاکت هر کدام آیینه حیدر شدند کل شجاعان عرب مغلوب آب آور شدند نوشته اند آن مهجبین افتاده بود از روی زین آمد به جایت فاطمه (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ شعر و سبک : محسن طالبی پور
✨برتو ای ام البنیـن 🖤مادر روضه صلوات ✨بر مادر با وفـای 🖤ســـــقا صلوات ✨رخسارِ مه و 🖤ستاره ها را صلوات ✨آن چهـار شهید 🖤و مـادر پاک سرشت ✨بر گلشــــن 🖤و باغبـانِ والا صلوات ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍوَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ ❄️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون داره با رباب _گهواره رو میده تکون گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون تشنه کنار دریا آبی نخوردی آخر تو سر بلندم کردی شیرم حلالت مادر یوماه یوماه آب از خجالت تو آب شد یوماه یوماه مشکت شرمنده‌ی رباب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی ماه من بگو_چی اومده سر چشات وقتی جلو چشمات بود عکسِ لبای اصغر بی آب نرفتی خیمه شیرم حلالت مادر یوماه یوماه رفتی توو خیمه قحط آب شد بی تو زینب راهی مجلس شراب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... حرف غیرتت _ شده زبونزد همه غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه آرزومه که_منو شفاعتم کنی روز محشرت_که هستی پیش فاطمه الحق که عباسی و بودی قد ِ یه لشکر بودی پناه زینب شیرم حلالت مادر یوماه یوماه بعد از داغت واویلتاه شد یوماه یوماه بعد از تو زینب بی پناه شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ...