❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_رقیه_س
⚫️ #دفتری_رقیه_س (4)
🔅ما هدیه کنیم به روح احمد صلوات
🔅بر آدم و نوح و هم محمد صلوات
🔅بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام
🔅بر خاتم انبیا محمد صلوات
(دعای فرج)@roze_daftari
◽️#السلام_علیک_یابنت_رسول_الله
◽️#السلام_علیک_یا_رقیه_یابنت_ابی_عبدالله
◾ای بر دل هر غمزده غمخوار رقیه
◾بر سینه ی ماتم زده دلدار رقیه
◾مرغ دل من گرد حریم حرم تو
◾از روز ازل گشته گرفتار رقیه
◾با قافله عشق چو رفتی به اسارت
◾شد عمه ی تو قافله سالار رقیه
⬅️امروز کیا با سه ساله حسین ع کار دارند
کیا مریض دارن...کیا جوون دارن.. کیا حاجت به دل دارند..
سه ساله ی حسین باب الحوایجه...
⬅️یکی از آقایون تفحص شهدا میگفت بهمون گفتن برید به خانواده شهیدی خبر بدید که استخوانهای شهیدتون معراج شهداست.. بیایید تحویل بگیرید..
میگه رفتیم در خونه شهید خبر بدیم..
دختری درو باز کرد... گفتم تو با این شهید چه نسبتی داری
(گفت بابامه... چی شده)
گفتم جنازه شو پیدا کردن میخوان پنجشنبه ظهر بیارن ..
(میگه دیدم دختر شروع کرد گریه کردن گفت آقا یه خواهش دارم تو رو خدا رد نکنید نه نیارید)
میگه دختر شروع کرد گریه کردن آقا میشه یه خواهشی بکنم..گفتم چی میگی؟
خانم های داغ دیده منو ببخشین ..
اونایی که داغ بابا دیدن منو ببخشند ..
(گفت حالا که بعد این همه سال بابام اومده میشه ظهر نیاریدش... میشه شب جنازه رو بیارید گفتم نمیشه... ما معذوریم نمیتونیم.. باید ظهر برسونیم...گفت خواهش میکنم به عنوان فرزند شهید ازتون میخوام.)
قبول کردیم گفتیم حتما سری داره..
میگه روز مدنظر تابوتو با استخوانها برداشتیم.. بردیم به همون آدرس..
تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغونی کردن.. ریسه کشیدن..
( شلوغه..میان میرن..گفتیم چه خبره؟
اون روز اومدیم خبری نبود
رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره..
گفتند عروسی دختر این خونه است..میگه تا اومدیم برگردیم دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه)
گفت تو رو خدا بابامو نبرید..
من آرزو داشتم بابام سر سفره عقدم بیاد...
بابامو بیارید داخل..
(میگه تابوتو بردیم داخل.. چند تا تیکه استخون بابارو گذاشت کنار سفره عقد.. همه گریه کردند عجیب بود اون مجلس)
⬆️(اوج) هی ناله میکرد میگفت بابا به مجلس عروسی دخترت خوش اومدی بابا..آرزوم برآورده شد بابا... آرزو داشتم بابام سر سفره ی عقدم بشینه..
🏴امان امان
دلتو ببرم خرابه شام ..ناله بزن برا سه ساله حسین..
قربون اون نازدانه ای که بی تاب بابا بود..
تو خرابه خیلی بی قراری کرد ..اینقدر بهانه بابا گرفت.. تا سر بریده بابا براش آوردن..
(آخ دختر ۴_۳ ساله تحمل نداره یه خراش رو صورت بابا ببینه ..حالا سر باباشو براش آوردن)
با دوتا دستای کوچولوش سر بریده بابا رو بغل گرفت
▫️عمه بیا گمشده پیدا شده
▫️کنج خرابه شب یلدا شده2
(اوج)آخ..
▪️مونس شامو سحرم آمد
▪️ازسفرباب منه خونجگرآمد
▪️کودکان آیید مهمان دارم
▪️با سر بابا گرم دیدارم
▪️آخ ..پدرم آمد پدرم آمد
▪️با سر بابا راز دل گویم
▪️باگلاب اشک روی اوشویم
▪️جان من بود و در برم آمد
▪️پدرم آمد پدرم آمد2
⬇️(فرود) قربون ناله های دلت خانم جان..
صدا زد بابا.. بابا.. بابا...
هر وقت سراغتو از عمه جانم زینب میگرفتم میگفت بابات سفر رفته ..
بابا خوش اومدی بابا ..
(بابا یادته میگفتی تو نازدانه بابایی.. دردانه بابایی.. )
بابا پاشو ببین تو خرابه جای گرفتم بابا..
(اوج) آخ بابا .. پاشو بابا...
پاشو ببین با عمه جانم زینب چه کردند بابا..
بابا عمه مو سیلی زدند بابا..
سکینه رو سیلی زدند بابا..
خیمه هامونو آتش کشیدند بابا..
➖(حاجت دارا کجا نشستند..جوون دارا کجا نشستند ..ناله دارا کجا نشستند
باب الحوائجه ها)
همینطور با بابا درد دل میکرد..
⬇️(فرود)آخ بابا...بابا... کجا بودی کجا بودی بابا...
شنیدم رو نیزه ها بودی بابا.. شنیدم زیر دست و پا بودی بابا...
گفت..
➖ای ماه کمان ابرویم
➖من با تو سخن میگویم
➖ای روی تو قرص ماهم
➖ای گرمی اشک و آهم
➖امشب سر پر خون تو
➖گردیده زیارت گاهم
➖من از لبت بوسه بگیرم
➖دورت بگردمو بمیرم2
✔️اینقدر گوشه خرابه با سربریده حرف زد... اینقدر ناله کرد..اینقدر بابا بابا گفت..
⬅️ یه وقت دیدن صدای نازدانه ابی عبدالله نمیاد.. رقیه آرام شد ..
(گفتن رقیه خسته شده از بس ناله زده گریه کرده حتما خوابش برده)
اما یه وقت نگاه کردند دیدن سر یه طرف افتاد..
رقیه یه طرف افتاد..
◾️ناله داری به سوز ناله های سه ساله ی حسین ع به دردای دل بی بی رقیه صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین ..
حاجتمندی سه مرتبه ناله بزن بگو یا رقیه..
( أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین) (هود ۱۱)
وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ) (الشعراء: ۲۲۷)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
@roze_daftari
◾💠◾💠◾
*دوبیتی*
*بسم الله الرحمن الرحیم*
یا کعبه الرضایا،
*دوبیتی های اربعین*
فدای گریه های عمه زینب
چه غم داره صدای عمه زینب
بیا تا خون بگرییم مثل مهدی
همه واسه غمای عمه زینب
عجب حال هوایی داره امشب
حسینم وا حسینا ذکر هر لب
به عباس و علی اکبر بگویید
که از شام بلا برگشته زینب
فلک از غم شکسته بال زینب
خدا داره خبر از حال زینب
جوونای بنی هاشم کجایید
پاشید بیاید به استقبال زینب
سلام ای لاله ی در خون تپیده
سلام ما برآن حلق بریده
تو حق داری منو نشناسی داداش
تنم زخم و همه موهام سپیده
منم زینب که زهرا در وجودم
سراسر عشق تو در تار وپودم
به شوق دیدنت برگشتم اینجا
وگرنه تو خرابه مرده بودم
من از روز ازل دل بر تو بستم
دیدی تا پای جون پای تو هستم
یه جوری مثل مادر خطبه خوندم
دهان کوفه و شامو شکستم
طلای دخترت رو پس گرفتم
ببین انگشترت رو پس گرفتم
چهل روز تازیونه خوردم اما
من از نیزه سرت رو پس گرفتم
منو زخم زبونو ناسزا کشت
منو این طعنه های ناروا کشت
میون کوچه و بازار، ای وای
منو اين چشمهای بی حیا کشت
چهل روز نه چهل سال غصه خوردم
برات موی سفید سوغات آوردم
چهل منزل به روی نیزه داداش
تو گریه کردی و من سنگ خوردم
همینکه خیمه غارت شد حرم سوخت
دل بابامو قلب مادرم سوخت
همین جا بود رقیه داد میزد
بیا عمه کمک کن چادرم سوخت
همین جا اکبرت رو بوسه دادم
رخ پیغمبرت رو بوسه دادم
بجای مادرم زهرا تو گودال
رگای حنجرت رو بوسه دادم
همین جا هستی من رفته بر باد
همین جا دخترت در اتش افتاد
نمیشه باورم بعد چهل روز
رسیدم کربلا ای داد بیداد
سکینه با دلی زار و پریشون
یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون
کنار قبر عباس ناله میزد
چشت روشن چشت روشن عمو جون
میاد از پشت خیمه ها صدایی
گل مادر گل مادر کجایی
واست گهواره اوردم عزیزم
علی لالای علی لالا، لالایی
تو رفتی زخم بال و پر نبینی
پر پروانه خاکستر نبینی
سر تو بارها از نیزه افتاد
که سیلی خوردن مادر نبینی
ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش
سرت رو نیمه شب آورد داداش
منو شرمندگی از این امانت
رقیه ات تو خرابه مُرد داداش
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
#اربعین
#روضه_دفتری
@roze_daftari
#اربعین
#زوار_کربلا
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
روضه ۳
🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین
🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین
اربعین سیدالشهداء و...
بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی...
بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه...
🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا
🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین
آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد...
کسی جوابت رو نداد...
اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت...
🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم
🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین
🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن
🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین
#شاعر: محمد مهدی سیار
بازم جا موندم آقا...
کی میشه منم دعوت کنی حسین...
خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند...
خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن...
اونایی که رفتند میدونند...
بهترین لحظه زندگی...
اون لحظه ای که وارد کربلا میشی...
همش سراغ حرم رو میگیری...
تا نگاهت به حرم با صفاش میفته...
نا خودآگاه اشکت جاری میشه...
دستهات روی سینه میزاری میگی...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ
____________
#زمزمه
حالا هر کی دلش کربلائی شده بسم الله ...
کربلا کربلا 8
🔸این دل تنگم عقده ها دارد1
🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1
(یا حسین مظلوم) 8
🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2
🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1
🔸ای حسین ما را کربلایی کن2
🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن1
یا حسین مظلوم 8
(در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید).
____________
یکی از زایران ابی عبدالله...
جابر بن عبدالله انصاریِ ...
تا رسید کربلا...
با آب فرات غسل کرد...
با خضوع و خشوع...
اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست...
دست گذاشت رویِ قبر مبارک...
سه مرتبه از سوز دل صدا زد...
یا حسین...
اما جوابی نیومد...
صداش به ناله بلند شد...
حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟
آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟
خودش جواب داد...
گفت جابر...
جواب سلام میخواهی...
از آقایی که...
بین سر و بدنش جدایی افتاده...
ناله بزن یا حسین...
🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
🕊﷽🕊
💔#روضه_حضرت_زینب_س
💔#هنده
❣#دفتری_زینب_س 3
✨اول به مدینه مصطفی را صلوات
✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات
✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
✨یاد آور بهترین نسا را صلوات
✨از ما همه بر امام مسموم سلام
✨مظلوم امام مجتبی را صلوات
✨مظلوم دگر امام در خون خفته
✨افتاده به خاک کربلا را صلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یا_زینب_یا_زینب_س
این دل همـاره دارد
حال و هوای زینب
امروز دلم گرفته
از غصه های زینب
از بین آتــــــش و دود
آید صدای زینب
🍂منــــــم گـدای زینب
🍂جانم فدای زینب3
از کربلا به کوفه
از شهر کوفه تا شام
بگذشت تـــــــازیانه
پا جای پای زینب
🍂جــانم فدای زینب
من خاک پای زینب
منم گـــــــدای زینب
🍂جانم فدای زینب
پیــــــــراهن حسینش
از او جدا مسازید
این تحفه یــــادگاری
مانده برای زینب
🍂 جانم فــدای زینب..
⬅️قربون غصههای دلت برم بیبی جان.
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار..
یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه.
صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی..
صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم..
آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه..
هر روضه ای رو بخونی نام بیبی زینب میاد..
⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه..
پاره های جگر برادر حسنُ میبینه..
توو گودی قتلگاه زینبه..
علقمه زینبه..
اسیری زینبه..
خرابه شام زینبه..
🖤(آخ میون همه دلها
امان از دل زینب2)2
⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید.
اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد..
فرمود زینبم مادر..
مادر برات وصیتی دارم .
کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه
زینب جان.
روزی میاد روز عاشورا..
مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم..
روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد..
زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس..
(دشتی)
🖤(آخ میون همه دلها
امون از دل زینب3)
⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا
هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم.
یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن..
تاج بزار..
رو تخت سربازا ببرنت.
خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش.
همچنین که رسید بچههای حسین دارند میبینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن..
این بچه ها هم تشنه.گرسنه.
⚫️ یه وقت سکینه دوید بچهها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه..
نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون
زن یزید گفت..
تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه..
کی این حرفُ میزنه..
یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است..
اومد کنار بیبی زینب نشست..
🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید..
این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه...
بیبی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟
⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،،
بگو حسین براش دعا کنه..
خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،،
مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم.
اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم..
ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده..
⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد..
(سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم..
یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی.
بیبی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم.
امروز برا زینب بلند بلند گریه کن.
برا دردای دل زینب گریه کن..
برا غربتش گریه کن..
برا مظلومیت بیبی ناله بزن
(بگمو التماس دعا)
صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،،
بگم؟
(دشتی)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
(کوحسینت)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت
بیبی قرمود هتده سرتو بیار بالا
⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب
(صدا زد چی تو زینبی؟)
میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین.
این خانمم زینبه..
یه وقت بیبی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا.
🔘او میدوید و من میدویدم
🔘او سوی مقتل من سوی قاتل
🔘او مینشست و من مینشستم
🔘او روی سینه من در مقابل
🔘او میکشید و من میکشیدم
🔘او از کمر تیغ من آه از دل
🔘او میبرید و من میبریدم
🔘او ازحسین سر من از حسین دل
▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن
صلوات
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
┈••✾
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
اگه توهم مثل من جاموندی ازقافله
پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇
#استوری
#پروفایل
#نوحه
#روضه
اینجا خیمه امام حسین هست🖤
دلت روآروم میکنه😭
بزن روی لینک تا ببینی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین 👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#روضه_خداحافظی
متن روضه شهادت امام رضا (ع):
كی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم
تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم
نهادم از سعادت دست در دامن مولایی
كه تاج سلطنت در كوی او ریزد زدامانم
ندارم باك از محشر، ندارم باك از میزان
كه كامل با تولای رضا گردیده ایمانم
تمام عمر دور ِ قبر او گشتم به امیدی
كه وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین….
@roze_daftari
❣﷽❣
⏹#روضه_امام_سجاد_ع
⏺#روضه
⏹ #بازگشت_کاروان_به_مدینه
⏺#آقای_نریمانی
⬅️شامِ شهادتِ امام سجادِ ... خیلی این آقا غریبِ ... از غربت این آقا همین بس ، 35 سال گریه می کرد ... براش غذا می آوردم میزاشت کنار ، گریه می کرد ... آب براش می آوردن میزاشت کنار ، گریه می کرد ... هی می گفتن آقا ، چرا انقدر گریه می کنی؟ ناله ش بلند میشد ، می گفت خودم دیدم ... بابام گرسنه بود ، تشنه بود ...
@roze_daftari
☑️همچین که برگشتن مدینه ( خیلی جانسوزِ این روضه ) همچنین که از کربلا برگشتن مدینه وقتی بشیر اومد خبر آورد برا اهلِ مدینه ، دسته دسته مردم میومدن بیرون از مدینه میگفتن آقا چطوری شد باباتون رو کشتن ؟ ... فقط یه جمله جواب می داد ( به امام حسین ، ساعت ها باید برا این جمله گریه کنی ) میگفت فقط همینُ براتون بگم حیوانات هم کربلا آب خوردن .... میفرمود أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا ... من فرزندِ اون آقایی ام که با قتلِ صبر کشتنش ... (یعنی چی آقا ) یعنی یواش یواش کشتنش ... یعنی اول با نیزه زدن ... بعد با شمشیر زدن .... تازه سنگ میزدن ... سنگاشون که تموم شد ریختن تو گودال ...
♻ته گودال پیکر اُفتاده
♻توی گودال مادر افتاده
♻خواهر افتاده ، یک سر افتاده
♻نالۀ واعطشا بر جگرش می افتاد
♻آب میدید به یادِ قمرش می افتاد
♻بی سبب نیست که از جملۀ بَکّائون است
♻اشک از گوشۀ چشمانِ ترش می افتاد
♻شیرخواره بغل تازه عروسی میدید
♻یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد
♻با دلی خون شده میگفت که الشام الشام
♻تا به بازار مدینه گذرش می افتاد
♻جلوی پای سکینه دم دروازۀ شهر
♻از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد
♻میشکست آینۀ صبر و غرورش را زجر
♻تا به جانِ اُسرا با کمرش می افتاد
♻روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
♻تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد
♻گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
♻خنجرِ کُند و گلویِ پدرش می افتاد
#رضاقربانی
⬅️تا می دید گوسفندی رو دارن سر میبرن ، سریع میومد به قصاب میگفت ببینم آب بهش دادید یا نه ؟ عرضه میداشت آقا ما مسلمانیم ، خودِ شما به ما یاد دادید آب بدیم به قربانی قبل از ذبح شدن ... آقا می نشست گریه میکرد ... میگفت بیا برات تعریف کنم ... یه عده به ظاهر مسلمون کربلا بابایِ منو .... آب بهش ندادن ... آی حسین .... *
🔘گریه بر کشتۀ عریان خوب است
🔘گریه بر آن لبُ دندان خوب است
🔘گریه خوب است که هر شب باشد
🔘گریه بر چادر زینب باشد
⬅️یه چیزی همیشه آقا رو خیلی اذیت میکرد ، تا نگاه به دستاش می کرد ، هی می گفت با همین دستا خاکش کردم ... با همین دستا بود بوریا آوردم ... با همین دستا بود بابام رو تو قبر گذاشتم ..
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
﷽
#دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
#دفتری_ام_البنین_س
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
🌴بر نام حسین و کربلایش صلوات
🌴بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🌴بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🌴بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
صل الله علیک … یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
🌾خسته و بی نور عین برگشته ام
🌾سوزم و با شور و سینه برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
🥀ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
🥀در مدینه بی حسین برگشته ام
🥀زینب اینک آمده یا فاطمه
🥀نور عینت آمده یا فاطمه
🥀دختر خونین دلو غم دیده ات
🥀بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
🥀بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
◾️صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🌾دلی دارم که دلدارم حسین است
🌾تمام یار غمخوارم حسین است
🌾به وقت حشر گویم من به فریاد
🌾همه هست و مددکارم حسین است
✍#شاعر. علی اصغر بابا
◾️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
#روضه_دفتری
@roze_daftari
😭😭😭
❣﷽❣
🔳#روضه_امام_حسن ع 2
⚫️#دفتری_حسن ع 2
🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات
🍁 براختر دوم امامت صلوات
🍁خواهیکهخداوندبخشدهمهعصیانتورا
🍁بفرستبرغریبمدینهامامحسنمجتبیصلوات
✅(#دعای_فرج)
❣#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌹من گدایم من گدایم یا حسن
🌹من گدای بینوایم یا حسن
🌹تو گل زهرائی ومن خار توام
🌹عشق تو داده بهایم یا حسن
🌹مبتلای درد هجران توام
🌹من مریضم ده شفایم یاحسن
🌹توطبیب قلب هردل خستهای
🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن
🌷آقا جان...
🌹بر ندارم دست از دامان تو
🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن
🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن
🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن
🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را
🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن
✳️نقل میکنند عربی بود تو مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...میگفت السلام علیک یا غریب الغربا...
@roze_daftari
یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد..
شروع کرد گریه کردن..
گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع..
آقا از مدینه بهت سلام میدادم...
میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا..
میگفتن امام رضا غریبه..
غریب الغرباست..
آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت ..
(ان شاالله خدا قسمت وروزیت بکنه..)
آقا حالا که اومدم زیارتت..
میبینم، صحن و سرا داری..
گنبد طلا داری..
آقا جان ضریح داری...
این همه زائر داری..
زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند..
⚫️شروع کرد ناله زدن..
گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن...
🎋(رحمت خدا به این گریه ها..)
🎋(رحمت خدا به این ناله ها...)
🥀الهی بری مدینه..
الهی قسمت و روزیت بشه مدینه...
اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه..
اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه..
قربان غربت ائمه بقیع..
⏹قربون غربت امام حسن ع..
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..
الهی هیچ کس غریب نباشه...
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..
✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
💫(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره...
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص
⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
🔲امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره......
🍂تو مثل جون عزیزی
🍂اگر که برنخیزی
🍂رقیه ام رو میبره
🍂عدو برا کنیزی
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
🍂خیمه ها میشه غارت
🍂زن ها میرن اسارت
🍂میشه به پیش چشمات
🍂به زینبت جسارت
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊
🍂#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع 1
🎋#دفتری_حسن_ع 1
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیاید حسنم داره جون می ده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...@roze_daftari
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
⬇️هنگام نشر #صلوات حذف نشه لطفا⬇️
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔘#دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔘#دفتری_ام_البنین_س
🔘#بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات
🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
السلام علیک یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
@roze_daftari
⚡خسته و بی نور عین برگشته ام
⚡سوزم و با شوروشین برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
⚡در مدینه بی حسین برگشته ام
⚡زینب اینک آمده یا فاطمه
⚡نور عینت آمده یا فاطمه
⚡دختر خونین دلو غم دیده ات
⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
@roze_daftari
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره مادر…
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🔅دلی دارم که دلدارم حسین است
🔅تمام یار غمخوارم حسین است
🔅به وقت حشر گویم من به فریاد
🔅همه هست و مددکارم حسین است
(شاعر. علی اصغر بابا)
⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین …
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔘#دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔘#دفتری_ام_البنین_س
🔘#بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات
🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
@roze_daftari
صل الله علیک … یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
⚡خسته و بی نور عین برگشته ام
⚡سوزم و با شور و سینه برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
⚡در مدینه بی حسین برگشته ام
⚡زینب اینک آمده یا فاطمه
⚡نور عینت آمده یا فاطمه
⚡دختر خونین دلو غم دیده ات
⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
@roze_daftari
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🔅دلی دارم که دلدارم حسین است
🔅تمام یار غمخوارم حسین است
🔅به وقت حشر گویم من به فریاد
🔅همه هست و مددکارم حسین است
(شاعر. علی اصغر بابا)
⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین …
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔯اشعار دوبیتی شهادت
ثامن الحجج آقا امام رضا ع
⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕....
✏شعراز.آرمین غلامی.
(مجنون کرمانشاهی)
👇👇👇👇👇👇👇👇
@roze_daftari
غلام حضرت دلدار گشتم
برای دیدنش بیمار گشتم
بنام ضامن آهو اسیرم
خوشم چون عبداین دربارگشتم
🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾
رضافرزندختم المرسلین است
رضا عشق امیرالمومنین است
یدالله فوق ایدیهم کلامش
رضاشاهنشهه روی زمین است
⬅➡⬅➡⬅➡⬅➡
تویی سرحلقه ی رندان هستی
رضا ای جان وای جانان هستی
چه داند.آنکه باشدبی تومولا
بدستت بعدحق .فرمان هستی
✴✴✴✴✴✴✴✴
رضاجان مرغ بستان توهستم
هزاری در گلستان توهستم
به دام زلف مشکینت اسیرم
طفیلی در دبستان توهستم
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵
درمدح رضا غزل سرابایدشد
بر درگه سلطان چوگدابایدشد
سرمست لقای دلبرت گرکه شوی
آنوقت گدای این سرا بایدشد
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
بایاد رضاسیروسفربایدکرد
زآغاز طریق .ترک سربایدکرد
گرنوکریش راننمایم .ای وای
در روزجزابسی ضرر باید کرد
🔵🔴🔴🔵🔵🔴🔴🔵🔵
همواره مرا محرم اسرار رضابود
بی ارزشم ومرا خریدار رضابود
آنجاکه دلم خوش بره دلدار نشیند
سرمستی ام از لطف همان یار رضابود
🌺🌻🌹🍀🌷🌸🍁🍃🍀🍀
شده ام شیفته ی صورت نیکوی رضا
منه (مجنون)شده ام عاشق آن روی رضا
همه شب گشته شعارم به خلایق همه جا
که منم خاک کف پای سگ کوی رضا
🌳🍂🌿🌾🍄🌵🌴🌺🌹🍀
@roze_daftari
..
دوبیتی های شهادت امام حسن
چشمان تو غرق خون و لبها پر آه
آتش به دلت شراره ميزد ناگاه
هر قطرۀ خون، روي لب تو ميگفت:
« لا يوم كيومك أباعبدالله »
........
از آن همه بيكسي سخن ميگويند
از شعلۀ آه و سوختن ميگويند
بالاي سرت زينب و عبّاس و حسين
بر سينهزنان حسن حسن ميگويند
یوسف رحیمی
*متن روضه ویژه رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم*
*شب رحلت و شهادتِ پیغمبرِ،شبِ یتیمیِ فاطمه ست …
*@roze_daftari
_____________________
قدِ رعنایِ رسول الله آخر سر شکست
پایه هایِ عرش ازین داغِ درد آور شکست
رحمةٌ للعالمین بود و مصیبت ها چشید
صبر کرد و حرمتش در بین هر معبر شکست
*کم ما برای پیغمبر گریه کردیم،خدایا این شبا چشمایِ ما رو گریان قرار بده مثه چشمانِ فاطمه … بالاسرِ باباش نشسته بود،با دستمالی عرقِ پیشانی بابا رو پاک می کرد*
جز علی و چند تن دور و برش یاری نبود
در اُحد تنها شد و دندان او آخر شکست
فتنۀ آن دو یهودی عاقبت کاری شد و …
زهر آتش زد به جان او ، دلِ دختر شکست
گوشه ای از شهر غوغایِ سقیفه شد بلند
جسم او جان داشت اما حرمتِ منبر شکست
خواست پیغمبر بگوید باز هم حق با علی است
مردکی پرخاش کرد و قلبِ پیغمبر شکست
*فرمود یه کاغذ و قلم بیارید بنویسم،راه رو گم نکنید … دومی صدا زد «ان الرَجُل لِیَهجُر» استغفرالله ؛ گفت پیغمبر داره هذیان میگه …*
بال خود را بست و سوی عرش اعلی پر کشید
سخت تنها شد امیرالمؤمنین ، حیدر شکست
بعد پیغمبر شرر بر خانۀ عصمت زدند
در میانِ غربت این شهر نیلوفر شکست
در میان دود و آتش با لگد بر در زدند
در شکست و سر شکست و حرمتِ مادر شکست
بار شیشه دارد این بانو ، کمی آرام تر
پشت در اصلاً چه شد؟آیینه سرتاسر شکست
پیش چشمانِ ولی الله زهرا را زدند
پیش همسایه غرورِ فاتح خیبر شکست
**
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
خبرِ پر زدن فاطمه ، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
*یا رسول الله … دو نفر وارد حجرۀ پیغمبر شدن … از دیدن یکی شون پیامبر فرمود تعجب نکنید،زهرا جان این فقط از تو اجازه میگیره وارد میشه،این برادرم عزرایئلِ اما یکی دیگه هم واردِ حجره شد … ابی عبدالله عادت داشت وقتی میومد پیشِ پیغمبر،میرفت رو سینۀ رسول الله … حضرت رو زمین میخوابید ، حسین رو سینه ش قرار می گرفت … ابی عبدالله هم به عجله و عادت همیشه اومد رو سینۀ رسول خدا … امیرالمومنین دست برد حسین رو برداره،آخه محتضر باید سینه ش سبک باشه … یه وقت پیغمبر چشماش رو باز کرد، فرمود علی جان صبر کن ، بزار حسین رو سینۀ من باشه … حسین آرامِ جانِ منه … آی ….
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری : به روی سینه نرو …
گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بردند
زره اش هیچ … سرِ پیرهنش دعوا شد
خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید
بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد
کاش انگشتری اش تنگ نبود … اما بود
عاقبت نیمۀ سبابۀ او پیدا شد؟ .
ای حسین …
کنارِ بسترِ پیغمبر مثلِ باران داره گریه می کنه فاطمه … همچین پیغمبر تصلی بهش میداد ، علی تصلی میداد … فرمود زهرا جان گوشت رو نزدیک بیار،کنارِ گوشش یه جمله ای گفت ، زهرا آرام شد … یه وقت دید آرام آرام چشمایِ پیغمبر بسته شد … دیگه رسولِ خدا نفس نمی کشید … یا الله … امیرالمومنین آماده شد ، رسولِ خدا رو غسل داد ، کفن کرد … بر پیغمبر نماز خواند …. یا الله … نانجیب ها علی رو اینجا هم تنها گذاشتن … پیغمبر داشت جان میداد اونا تو سقیفه نشسته بودن ، برایِ حکومت داشتن نقشه می کشیدن … چند نفر بدنش رو برداشتند یه روایت دیگه هم هست که شب پیغمبر رو دفن کردن،سلمان اباذر،دیگران …
وقتی از دفنِ پیغمبر آمدن،زهرایِ مرضیه استقبال کرد ازشون … فرمود چگونه دلتون اومد رو بابام خاک بریزید … چگونه دلتون اومد پیغمبر رو زیرِ خاک قرار بدید …
میخوام بگم زهرا جان … بابات رو با احترام کفن کردن … تشییع کردن … دفن کردن …. کجا بودی کربلا … بدنِ حسینتُ پاره پاره کردن … سر رو یه طرف بردن … دستُ یه طرف … بدنش رو زیرِ سمِ اسب قرار دادن ..
ای حسین …
@roze_daftari
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
@roze_daftari
السلام علیک یاعلی ابن موسی
هروقت که کارم زارشدگفتم علی موسی الرضا
هروقت گره درکارشدگفتم علی موسی الرضا
هروقت دلم بیمارشدگفتم علی موسی الرضا
یاهومددیاهومددای ضامن اهومدد
جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا
جانم به فدای اون اقایی که فرمودهرکه بدیدنم بیادسه جابه دیدنش میرم اول لحظه ی جون دادنمون دوم عندالقبرامام صادق میفرمایدوقتی بدن منوشماروبه خانه ی قبرمیسپارن همه میرن میگی اولادمیبینی رفت پدررفت مادررفت اهل بیت رفتن میگی پاشم ازاین خونه برم تامیری بلندشی سرت به سنگ لحدتازه بیدارمیشی میبینی همه رفتن اون موقع نتیجه ی روضه هایی که برااهل بیت ورفتی میبینی همون لحظه است که میبینی یه اقای نورانی ایستاده صدامیزنی اقاشماکی هستی
میگه منم غریب وضامن غریبانم
منم غریب ودردغریب میدانم من علی ابن موسی الرضام حالابرات بخونم روضه ی امام رضارو
اباصلت میگه دیدم صدای اذان بلنده
مردم اومدن کنارمعذنه آی معذن چرابی وقت اذان میگی گفت مردم خراسان مگه خبرنداریدامام رضاروکشتن اباصلت میگه یوقت دیدم زنهای خراسانی شاخه های گل دستشونه بدن امام رضاروگلبارون میکنن گفتم خانمهاچرااینطورمیکنیدگفتن اباصلت اخه امام رضاغریبه مادرنداره خواهرنداره من یه سوال دارم ازامام رضا میگم اقااگه قراره بی مادرهاروگلبارون میکنن اگه قراره غریباروگلبارون میکنن اگه قراره مظلوماروگلبارون میکنن من یه بیمادرسراغ دارم کربلا مریض داراگرفتارا کربلاییاچه کردن بااین بی مادرکربلاعوضاینکه گلبارونش کنن تیربارانش کردن کاش به همین اکتفامیکردن اسباشونونعل تازه زدن به بدن حسین تاختن کاری بااین بدن کردن که خواهراومد نشناخت بدن برادرو مجبورشدسه تاسوال ازاین بدن بکنه اول صدازدآی کشته ایاتوحسین منی ایاتوبرادرزینبی ایاتوپسرفاطمه مادرمنی ازهویدای دل شب جمعه براخوشنودی دل امام رضاوفرج امام زمان ناله بزن یاحسیییییییییین
@roze_daftari
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
متن روضه شهادت امام رضا (ع) - به همان کس که محرم زهراست - مهدی سلحشور

به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
گر محرم عزای زینب بود
فاطمیه محرم زهراست
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم زهراست
و آن چه در حشر هم نمی خشکد
کوثر اشک نم نم زهراست
و آنچه شرح غمش بود بسیار
زندگی کردن کم زهراست
و آنچه خشم خدا به آن بسته است
موی خاکی و در هم زهراست
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین.... لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب.... حسین....
#متن_روضه_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام_گریز_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
4_6026125053735733231.mp3
3.27M
_روضه_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام_گریز_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
@majmaozakerine
بوی جدایی می رسد از گریه هایم
بر داغ هجرانت حسین جان مبتلایم
در این دو ماهی که عزادار تو بودم
آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟
🖤🖤🖤🖤
روضه ونوحه های جدید آخر ماه صفر دانلودشد👌
پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇
#استوری
#پروفایل
#نوحه
#روضه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین 👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام و گریز به #خرابه_شام و #حضرت_رقیه ی
#ماه_صفر #آخر_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم
🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
ای امام رضا آقا جانم...
🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
قربون غریبیت برم امام رضا...
🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
شب شهادت امام رضاست...
آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید...
( بعد منزل نبود در سفر روحانی)
امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید...
بریم کنار پنجره فولاد امام رضا...
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون...
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن...
بدان کارم تمامه...
یا صاحب الزمان...
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن...
عبا روی سر کشیدن...
حالشون منقلبه...
هی روی زمین میشینه...
هی بلند میشه...
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخام تنها باشم...
یه گوشه ای داخل حجره...
این فرش ها رو کنار زد...
روی زمین نشست...
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده...
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد...
حضرت خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزدند...
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا...
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید...
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای ناله بلند شد...
اما خود امام رضا فرمودند...
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
اینجا یه پسر سرِ پدر رو به دامن گرفت ، توی خرابه شام هم یه دختر سر! پدر رد بدامن گرفت، اما چه سری... غرقه بخون... لبها خشک و ترک خورده ... دندانها شکسته ... یه وقت این ناز دانه به زبان حال گفته باشد: بابا منتظر بودم که بیایی و سرم رو به دامن بگیری .. اما کادِ دنیا رو ببین که الان من سر بریده تو رو بدامن گرفنم ... آی حسین...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
یه دختر سه ساله سراغ دارم ... گفتن بابات سفر رفته ... هی نگاه میکرد روی نیزه ... عمه جان ... این سر روی نیزه خیلی شبیه بابامه ...
(برای جوادالائمه سر بابارو نیاوردند) ... سرو بغل کرد ... گفت بابا منو می یتیم کرده ؟! ... چرا محاسنت خونی شده ؟! ... چرا دندونات شکسته ؟! ... اینقدر به لب و دندان خودش زد ...
ای حسین ....
شرار زهر آتش زد همه عمر و وجودم را
به فریادم برس ، آتش گرفتم ، سوختم مادر
🕊﷽🕊
☑️#روضه_پیامبر_ص 2
🔘#دفتری_پیامبر 2
☑️#کانال_روضه_دفتری
🔘#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا س
🔹براحمد و محمود و محمد صلوات
🔹برشافع رهروان عبد خدا روح مؤید صلوات
🔹بر خلق و ملک بر همه رُسُل تاج سر است
🔹بر تاج سر تمام انبیاء عالم محمد صلوات
🔸بر تور جمال پاک احمد صلوات
🔸بر عطر وجود حی سرمد صلوات
🔸بر وَجه نکویُ خُلق نکوی رسول
🔸بر خاتم الانبیاء محمد صلوات
🌿#السلامعلیکیامظلومیارسولاللهیاامامالرحمهیاسیدناومولانااناتوجهنا.
▪️نبی در بسترو زهرا کنارش
▪️عزیزقلب او شد بی قرارش
▪️بگوید دخترم کمتر نوا کن
▪️برای رفتن بابا دعا کن
⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه...
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه...
ان شالله روزی هممون باشه مدینه..
گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم..
(یارسول الله آقا جان ..)
آقاجان...این دلا برا مدینهات تنگه آقا..
🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم..
آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن...
هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند...
امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام...
اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه...
آی مردم فاطمه پاره تن منه..
آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2)
آی مردم حسنین میوه دلِ منند...
آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات...
⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن...
☑️ آخ دل عالم بسوزه برا اون دختری که داغ بابا دید....اما بجای گُل دسته های هیزم آوردند...درب خونشو آتش زدند...
اون خونه ای که پیغمبر اذن ورود میگرفت وارد میشد....اومدن در خانه فاطمه شو آتش زدند....
فاطمه شو بین در و دیوار قرار دادند...
( بمیرم برات زهرا جان....)
🔹آی حاجت دارا.... ناله دارا ...آی جوون دارا....
🔘خانم فاطمه زهرا بین درو دیوار دوتا ناله زد..میدونی چی بود....
اولین ناله بیبی این بود... صدا زد ..
یا ابتا یارسول الله...
بابا بیا ببین با فاطمت چه کردند...
بابا بیا ببین اون سینه ای که تو میبوسیدی...بین در و دیوار گذاشتند...
یه نالهٔ دیگه ای هم زد فاطمه....
صدا زد
یا فِضه خُزینی..
فضه بیا پهلومو شکستند...
.فضه بیا محسنمو کشتند...
⏪کاری کردند با دختر پیغمبر...
صدازد علی جان شبانه غسلم بده...
شبانه بدنم و کفن کن...
شب بدنم رو بخاک بسپار...
امان از دل امیرالمومنین ع ...
(هااا ناله بزن برا غربت امیرالمومنین ع...)
علی غریبه علی مظلومه....
@roze_daftari
⏺بدن زهراشو کفن کرد...خدا غریبانه بدن زهرارو تشیع کرد ...همچین که رسید نزدیک قبر فاطمه اش...
(دیدید وقتی مادری از دنیا بره...میگن محارم مادر بیان...کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارند...)
خدا سلمان محرم نیست...اباذر محرم نیست...محارمش بچه های کوچکشند...
خدا چه کنه علی..
اگه بره درون قبر کسی نبود فاطمه رو به علی بِده...
اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه..
آخ بمیرم یه وقت دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر....
💠علی جان اِلَیَّ...اِلَیَّ
علی جان بِده امانتمو... بِده فاطمه مو....
شاید گفته باشه یا رسول الله...آقا جان ...ازت خجالت میکشم آقا ...
(چرا)
چون امانتی که شب عروسی بمن دادی ..سیلی خورده نبود...
آخ تازیانه خورده نبود...
پهلو شکسته نبود...
......
✳️هر چقدر ناله داری به غربت امیرالمومنین ع ..به مظلومی امیرالمومنین... صدای نالتو بلند کن 3 مرتبه ناله بزن یگو...
🍁یا حسـیـــــن
🔸درلحظه هاي آخر،امّيدوارم ارباب
🔸آیی و من ببينم، يك دم رخِ شما را
🔸در لحظه وفاتم، چشم انتظارم ای شاه
🔸آسان كنی زلطفت جان دادنِ گدارا(عاصی)
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🎋هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🎋
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🌹#دوبیتی_امام_حسن_ع
من گدایم من گدایم یا حسن
من گدای بی نوایم یا حسن
تو گُل زهرایی و من خار تو
عشق تو داده بهایم یا حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
هر چه دارم از تو دارم یا حسن
هر چه خواهم از تو خواهم یا حسن
گر نبودم کنیز خوبی تو را
باز امید شفاعت از تو دارم یا حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ای مسیحای مسیحا پرور عالم حسن
ای به دستت رشته عشق بنی آدم حسن
گر که بی نام و نشانم یا امام مجتبی
خاک بوس آستانم یا امام مجتبی
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
غربت آن نیست که سر بر سر نی
ره کند با سپه دشمن طی
غربت آن است که، فردی مظلوم
شود از کینه یارش مسموم
غربت آن است که بعد از کشتن
بارش تیر ببارد به بدن
تیر بارید ز بس بر بدنت
بدنت گشت یکی با کفنت
سینهها از الم، فروخته شد
تن و تابوت بهم دوخته شد
ای بیاد تو دل هستی، خون
وی حساب غمت از حد بیرون
قلب احمد که برایت خون بود
به همه مردم عالم فرمود:
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
غمِ مادر نمك پاشِ دلم شد
جگر در طشت خونين حاصلم شد
خدايا بعد عمري اشك و ماتم
سراخر زهرِ يارم قاتلم شد
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
یا حسن ع ناقابلم
اما گرفتار توأم
یا حسن ع دستم تهی
اما خریدار توأم
بر سر بازار حُسنت
نقد جان آورده ام
نیست قابل لیک
هر چه بود آن آورده ام
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
يا حسن دست منو دامان تو
ياحسن درد من و درمان تو
من چه گويم از يم احسان تو
من به دل دارم همه ايمان تو
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
تو کریم اهل بیتی
من گدای اهل بیت
دست خالی رد مسازم
ای صفای اهل بیت
خوب میدانم که میدانی
چه هستم یا حسن
ذره ام، هیچم ولی
دل بر تو بستم یا حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسن قبری ملال انگیز دارد
حسن صبری شهادت خیز دارد
سلام ما به قبر بی چراغش
قلوب شیعیان سوزد ز داغش
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
تو را زهرا به دامان پروریده
رسول الله اوصاف تو خوانده
تو زهرا و علی را نور عینی
امید زینب و عشق حسینی
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسینم را بگو آید کنارم لحظه ای از غم
که گویم درد دل با یادگار مادرم امشب
بیا آخر دم آخر مرا دیگر حلالم کن
که مهمانم به جنت نزد جد اطهرم امشب
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
جگر صبر کباب بود از صبر حسن
گریه ممنوع بود بر سر قبر حسن
نه فقط شعلهٔ داغش زده آتش به دلم
قبر بی شمع و چراغش زده آتش به دلم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
مدتی هست که جان رفته برون از بدنم
تحت درمان شفاخانه ی بیت الحسنم
من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید
همه ی اهل جهان را حسنی خواهم کرد
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
غارت زده منم که تو را خاک می کنم
تابوت را ز خون تنت پاک می کنم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
دارد دلم سوز و محن
با نغمه مرغ چمن
دم یا حسین باشد اگر
در بازدم گویم حسن
💔جانم حسن جانم حسن...
دو چشم دارم هر یکی
از دیگری سیلاب تر
چشمی برای بی حرم
چشمی برای بی کفن
💔جانم حسن جانم حسن🖤
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ای اهل مدینه فتنه بنیان مکنید
بر آل علی این همه عصیان مکنید
گر لاله نریزید به تابوت حسن
شرمی ز رسول، تیر باران نکنید
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
بر درد دل خلق کریم است حسن
هر چند ز درد غم نصیب است حسن
مهدی بکنار قبر او میگرید
تا خلق نگویند غریب است حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ذکرِ اسمت میشود مشکل گشای دردها
گفتنِ یک یاحَسن ...صد چارهسازی میکند
#دوای دردم حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
پرچم یا حسنم روز قیامت بالاست
علتش غربت و آن نام غریبانهٔ توست
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
هر کس که کند گریه به مظلومی او
هرگز نشود کور به روز محشر
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسن زیباترین اسم دو دنیاست
کرامت از سراپایش هویداست
اگرچه عالمی هست ریزه خوارش
ولی مظلومترین فرزند زهراست
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
مستان ولائیم و به خود مینازیم
سر رابه ره عشق حسن میبازیم
یک بار دگر به کوری آل صعود
قبر پسر فاطمه را میسازیم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
امشب به لبم ذکر حسن جان دارم
در کنج دلم کلبه ی احزان دارم
از روضه ی « لا یوم کیومِ » آقا
تا آخر عمر آه سوزان دارم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ای جان جهانیان فدایت
هستی همه سائل و گدایت
ای تکیه گه گناه کاران
دیوار بقیع با صفایت
گریان نبود به روز محشر
چشمی که بگرید از برایت
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
از غربت تو اشک دمادم داریم
دائم به لب پنجره شبنم داریم
این درد دل ماست ، خودت می دانی
در خاک مدینه یک حرم کم داریم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
عوض لاله و گل بر بدنت
چوبهٔ تیر نشسته به تَنَت
پیش چشمان حسین و عباس
خون بریزد ز حجاب کقنت
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسنی هستم و از حشر چه باكی دارم
كه سر و كار غلامان حسن با زهراست
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
شد تیر باران پیکرش
مقابل برادرش
قاسم خونین جگرش
ناله زند بر پدرش
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈