eitaa logo
روضه دفتری
16.2هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) همراه با آموزش مداحی اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
‍ ورود به شهر شام زبانحال زینب @roze_daftari 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️ شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شادی نکنین شِما مردم شام چرخ ندین اماره پیش خاص و عام چه انده ظلم و جفا بونه به ما خدا دونده شمه کار هسّه حرام شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شمه شهر چِسّه چراغون بهیعه زینب دل شمه کار خون بهیعه پسرِ پیغمبره نیزه بالا چه شمه تک انده خندون بهیعه شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ خارجی نیمی نزنین تش و سنگ رحم هاکنین مردم بی نام و ننگ بی وفایی نکنین انده شما پاک ننه دامن جه اینجوری ننگ شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ این مریضی که دوِسّه دسّ و پا زادهٔ پیغمبره زین العبا حجت حقه کم هاکنین جفا چشی جواب گنّی در روز جزا شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ امه سر انده تش و سنگ نِوارین خاخره دل ره شما درد نیارین اتی آزاده بوئین مردمه شام خاره تیم آخرته سه. دکارین شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شهر شام زینب ره ته پیر هاکردی وره جانه جه خله سیر هاکردی انده بی حرمتی بیّه با وِشون بدجوری ونه دلره تیر هاکردی شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ (صفا) یاد بیار حرف زین العبا بعوته امان از این شام بلا هیج جایی اینجوری بلا ندیمی امان از دروازهً شهر و جفا شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی @roze_daftari
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ 3 ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ ◼️ ◼️ ◼️ 2 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 @roze_daftari 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش @roze_daftari
به نام خدا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 رقیه یم بولود کیمین آغلارام گؤزیاشیمنان بیر جهانی داغلارام سَنسیز بابا سَرین سویی ایچمَرَم ئولؤنجه من باشه قرا باغلارام @roze_daftari 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 پر پر اولان یاسمنه آغلارام بولبول باغ وچمنه آغلارام خرابه ده دفن اولونان بالاما کؤینگی قاره کفنه آغلارام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 رقیه سن حسینیمون مارالی نیه دؤشدون اِئللروننان آرالی آنام کیمین سَنده گِئجَه یاریسی قبره گِئتدی گؤل بدنون یارالی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @roze_daftari
دوبیتی های حضرت رقیه س من رقیه همنشین زینبم گوشه ی ویرانه در تاب و تبم قامت خم، با رخ نیلی شده از غم داغ پدر جان بر لبم ▪️ سه ساله دختر خون خدایم به سیرت فاطمه خیرالنسایم مسیر کوفه و شام و خرابه عزادار حسین سرجدایم ▪️ نگر بر آه شبگیرم پدرجان در این گوشه زمین گیرم پدرجان دعا کن در کنار تو بمیرم که از این زندگی سیرم پدرجان ▪️ گلی از گلشن زهرا رقیه چو زینب کعبه ی دل ها رقیه سه ساله دخت سالار شهیدان شفیع روز وا نفسا رقیه ▪️ ای گل زهرا چراغ خانه ام آمدی با سر در این کاشانه ام ای غریب فاطمه خوش آمدی روشن از نور تو شد ویرانه ام ▪️ ای پدرجان من به تو دل بسته ام کن نگه بر این دل بشکسته ام یوسف زهرا مرا با خود ببر دیگر از این زندگانی خسته ام ▪️ از روز ازل دل به تو بستیم رقیه ما سائل درگاه تو هستیم رقیه بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت در بزم عزای تو نشستیم رقیه @roze_daftari
❣﷽❣ 🌹 ع 🌹 ع @roze_daftari ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برصبر حسن و خوی احمد صلوات براختر دوم امامت صلوات خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا بفرست براین امام، بی حدّ صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ با نام حسن به قلبها گل بزنید با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید فرمود که هر وقت گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ به حسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوش حبیبه ی حق به گل روی مجتبی صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بردست‌کریم وجان زهرا صلوات برجود و سخای آل طاها صلوات در ماه صیام جلوه‌گر شد رویش بر ماه صیام و ماه بطحا صلوات بر خلق حسن امام دوم صلوات بر حُسن جمال حَسن و صورت نیکوش صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ میوه دل رسول خدا و علی و فاطمه حسن است بر میوه دل رسول و عزیز عزیزان صلوات هر کس به کسی نازد و غریبان مدینه به حسن بر ناز غریبان مدینه پیشوای دوم صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بیچاره دستے ڪه گداے مجتبـے نیسٺ یا آن سرے ڪه خاڪ پاے مجتبـے نیسٺ بر گریہ زهـرا قسم مدیون زهراسٺ چشمے ڪه گریان عزاے مجتبـے نیسٺ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنش را با دم تکبیر بردند کنارش دست بر شمشیر بردند ملائک پیکر پاک حسن را به سوی فاطمه با تیر بردند ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تمام تیرها بر پیکرش خورد یکی از تیر ها بر حنجرش خورد یکی برسینه و بازو و پهلو تمامش را به عشق مادرش خورد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ کشیدند از تن او تیرها را کسی پوشید روی مجتبی را شنیدم هاتفی از آسمان گفت گرفته سهم خود از کربلا را ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برای تو دلم دارد بهانه گرفت از آه من آتش زبانه به زیر لب حسین اینگونه می گفت الهی دفن می گشتی شبانه ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ در جود و کرم دست خدا هست حسن دست همه را وقت عطا بست حسن نومید نگردد کسی از درگه او زیرا که کریم اهل بیت است حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ مائیم و کرامات خدا داد حسن دست همه را وقت عطا بست حسن دوریم گر زمدینه امروز ولی ما را به مدینه میبرد یاد حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ این گرامی پسر اول زهرا حسن است دومین حجت و چهارم نفر از پنج تن است اختر برج شرف مطلع الانوار جهان آفتاب دل زهرا مَه هر انجمن است ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنگ است دلم میل رهایی دارد با یاد حسن چه کربلایی دارد تردید نکن تصورش هم زیباست ایوان حسن عجب صفایی دارد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
برحسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق به گل روی مجتبی صلوات السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مرغ دل من گشته گرفتار بقیع قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع شبها که در بقیع را میبندند من گریه کنم به پشت دیوار بقیع @roze_daftari
🕊﷽🕊 🍂 1 🎋 1 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم     🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا....     ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)    ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان..    💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...    ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ⬇️هنگام نشر حذف نشه لطفا⬇️ ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ @roze_daftari
❣﷽❣ ع 2 ع 2 به امام حسین ابوالفضل علیه السلام 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا  غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا  با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم  برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای  دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹 @roze_daftari
اربعین به حضرت زهرا سلام الله علیها میرداماد امروز كربلا زینب روضه گرفته، مجلس ختم برای حسین برپا كرده، همه هركدوم یه گوشه ای ایستاده بودند، هر كی یه صورت قبر رو بغل می كرد، هر كی یه جور ناله می زد، نوحه ها فرق می كرد، یكی میگفت:  جوانان بنی هاشم بیایید، یكی اون طرف تر میگفت، صدا میزد: گلم تاب ندارد، حرم آب ندارد، یكی اون طرفتر میگفت: سقای دشت كربلا اباالفضل، اباالفضل، اما همه ی این روضه هارو زینب جمع كرد، یه مرتبه دیدند یه خواهری داره ناله میزنه، همه روضه خونها ساكت شدند، گفتند بشنویم زینب چی میگه: آخ، اگر كشتند چرا آبت ندادند... حسین... صدا نمونه تو سینه، معلوم نیست اربعین سال دیگه زنده باشیم یا نه، حسین.... هی خاكهارو میریخت رو سرش، هی میگفت، بیچاره زینب، الان برم مدینه سراغ حسین رو از من بگیرن، جواب چی بدم، بگم حسین و تو گودال جا گذاشتم، ای حسین.... زبون حال میگم، تصورم اینه، میشه زینب كنار قبر برادر قرآن نخونده باشه، آخه از باباش علی یاد گرفت، باباشم میرفت سر قبر مادر میخواست آروم بشه، آخه خود فاطمه وصیت كرد، كجا رفتم، یازهرا، كجا رفتم روز اربعین، قربون دل سوخته ات برم زینب، شاید دلت برا روضه ی مادر تنگ شده، علی فاطمه شو دفن كرد، خودش با دست خودش خاك ریخت، سنگ لحد گذاشت، دستاشو به هم زد نشست رو قبر، شروع كرد قرآن خوندن، آخه زهرا فرموده بود، علی جان نكنه منو دفن كنی زود بری، تنهام نذار، بشین بالا قبرم قرآن بخون، شاید میخواست بگه، وقتی بهم گفتن امامت كیه؟ میخوام بگم این آقای غریب بالای قبر، این كه داره گریه میكنه...
🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین... تو ديگه برای من گریه نکن حسین... ((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه)) آخ آقا جان امام حسن... چشمان مبارک رو باز کردی... دیدی برادرت حسین... بالا سرت نشسته... داره گریه میکنه... اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد... دید شمر با خنجر برهنه... آقا جانم امام حسن... لحظات آخر فرمودید بگید خواهرم زینب بیاد... اما کربلا... ابی عبدالله صدا زد... زینبم... خواهرم برگرد... خواهرم برگرد نبینی... 🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن آه آتشینم.
‍ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین _ سید مهدی میرداماد بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین *یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم* نه نای ماندن دارم ..... *چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره* نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن *اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟* مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین *داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته* {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین...... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین شاعر:محمد بیابانی *این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت* بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! *حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله @roze_daftari 💫💫💫💫💫
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک @roze_daft 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊 @roze_daftari
‍ ❣﷽❣ ➖ ✨یا حضرتِ صدّیقه کبری مددی کن ✨اُم الحسنین اُم ابیها مددی کن ✨یا راضیه یا مرضیه یا بنت محمد ✨ریحانِ نبی،اِنسیه،حوراء مددی کن یا حضرت زهرا... ✨ما کشتی طوفان زده و غرق گناهیم ✨فریاد برس حضرت دریا مددی کن *گرفتار بلا شدیم،این مریضی جز با توسل و تضرع برطرف نمیشه بی بی جانم...به داد اُمتت برس...یا زهرا...فاطمیه هم رسید...* ✨ما کشتی طوفان زده و غرق گناهیم ✨فریاد برس حضرتِ دریا مددی کن ✨نومید مکن مشتعل عشق علی را ✨خواهیم بسوزیم سراپا،مددی کن *فاطمیه ات شروع شد مادر...هر وقت مُحرم شروع میشه،خودت که میدونی ما شب اول به خودت سلام میدیم...صدا می زنیم:بی بی سلام ماه محرم شروع شد... ✨طومار عمل یکسره نقطه سر خط است *من همه ش توبه می کنم دوباره به کارای بدم برمی گردم...* ✨طومار عمل یکسره نقطه سر خط است ✨حبط است چنین دفتر رسوا،مددی کن *یه مددی کن ما رو...به یاری تو محتاجیم ای مادر...روز به روز داریم از شما دورتر میشیم ای مادر...* ✨ره توشه نبستیم جز از عشقِ تو در گور ✨ای گنج گران مایه گدا را مددی کن ✨یارب سببی ساز به گرداب قیامت ✨یا فاطمه یا حضرت زهرا مددی کن... *ابوهاشم عسکری از شاگردان و صحابی امام عسکری علیه السلام هست. میگه از آقای خودم یا سوالی کردم چه جوابی شنیدم..."سَاَلتُ صاحِبَ العسکر لماذا سُمَّیَت فاطِمَه،الزهرا"سوال کردم آقا چرا به مادر شما فاطمه،زهرا میگن؟ چه جوابی داد؟خودش روضه هست... فرمود: "یَظهَرُ وَجهَها لِامیرالمومنین مِن اَوّلِ النَّهار کَالشَّمسِ الضّاحیَه..."چهره نورانی و مبارکش از اول روز برای علی مثل خورشید می درخشید..."وَ عِندَالزَّوال کَالقمر..."موقع مغرب که میشد،صورت مبارکش برای امیرالمومنین مثل ماه میدرخشید..."َوَ عِندَ غروبِ الشَّمس کَالکَوکَبِ الدُّرّی..."خورشید که غروب می کرد مثلِ ستاره ی درخشانی میشد‌.... "اما زهرای من چرا چندوقته صورتِ مبارکت مثل ماه کبود شده....بمیرم برات..."* ✨چندیست که آن چهره چون ماه گرفته ✨یارب به دل زخمیِ مولا مددی کن *امیدوارم اونایی که مریض دارند مریضشون شفا بگیره... اونایی که حاجت دارند امشب دست خالی برنگردند...* ✨در کوچه چه آمد به سَرِ همسر مولا ✨میگفت حسن، آه خدایا مددی کن... *خدا کمک کن مادرم رو ببرم خونه... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺 روضه امام رضا ع ..... 🌴🌴🌴🌴 آقا بویوردی من گیتملیم مجلس بیداده اباصلت ایله اوزووی حجرده آماده اباصلت باشیمده گلن وقته اگر گورسون عبانی بیل ائدیله مسموم غریب الغربانی .... (اباصلت دی ایلشدیم حجرده آقامی گودیم ....) گوردی گلور اما باشینه چکمیش عبانی 😭 مسموم ایلیوب زهر جفا بیلدی رضانی 😭😭 رنگی سارالیب واردی دوداقینده نشانی دیواره ائدر تکیه او افسرده و خسته گاهی گلور اما اوتورور گاهی یول اوسته .... (اباصلت دی آقا وقتی حجریه وارد اولدی بویوردی حجره نین قاپلارین باغلا --دی عرض الدیم آقا جان شاید گلیب گئدن اولدی ....آقا بویوردی اباصلت بیز بو شهر ایچره غریبوخ بی کسیمیز یوخ 😭😭😭 اباصلت حجره نین فرش لرین ، حصیرلرین جمع ایله ایستیم جدیم حسین کیمین غریبانه قوری یرده جان وئرم .....) غربتده غریبون غم و دردین بیلن اولماز گرد محنی داغلی دیلیندن سیلن اولماز جان اوسته قالار گوزلری یولدا گلن اولماز نیسگیلرینی یاده سالیب آغلیان اولماز جان وئرسه اونون گوزلرینی باغلیان اولماز 🌴🌴 🖤 اونان آقا اوز توتدی خانم معصومیه ساری..... ددی گل باجی معصومه قارداشوون ناله و افغانینه باخ قاپی باغلی قوری یئر حال پریشاننه باخ گوزومون یاشینی سیل لبلریمون قاننه باخ اما خانم گله بیلمدی قاداش بالینینه یولدا بیمار اولدی قم شهرینده خانم تپراقا تاپشیریلدی .....🖤 اما خانم زینبه بو ایش برعکس اولدی خانم قارداشین یارالی باشین گوریدی عوض اینکی آغزینین قانین سیله شاهد چوب خیزرانیدی کی آقیا جسارت اولیدی 🥹🥹 ددی مگر گورمیسوز حسینیم یارالیدی آغاج وئرما اولبلره قانی آخور آغاج وئرما او لبلره بالالاری باخور یا حسین یا حسین (ع) 😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 التماس دعای فرج . اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 روضه امام رضا ع و خانم معصومه و گریز به شام 👆👆 @roze_daftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣﷽❣ 🔳 🔳د یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم 🔳 برگشته ام ای قبله ی عشق و امیدم شکر خدا من ماندم و قبر تو دیدم بارم به منزل آمده زورق به ساحل آمده 🔳مظلوم حسینم از بعد تو بی اشک چشم آبی نخوردم از پیش چشم خود تو را یکدم نبردم هر گه بُردم نام تو آمد به یادم کام تو 🔳مظلوم حسینم تو روی نِی بودی ولی زینب به محمل هر جا که رفتم آمدی منزل به منزل ای گل فدای روی تو آمد به هر جا بوی تو 🔳مظلوم حسینم شام بلا را تا اَبَد غمخانه کردم گنج تو پنهان گوشه ی ویرانه کردم در گِل نهان کردم گُلت ناید نوای بُلبُلت 🔳مظلوم حسینم یک شب چرا بر خواهرت مهمان نبودی با ما چرا در گوشه ی زندان نبودی من بودم و آلام تو بُردم ولی پیغام تو 🔳مظلوم حسینم (آقای علی انسانی) کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊 ✴️ 🛑 س 2 💐بر خلق خوش و خوی محمد (ص) صلوات 💐بر عطر گل روی محمد (ص) صلوات 💐در گلشن سر سبز رسالت گویید 💐بر چهره گل بوی محمد (ص) صلوات 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ❤️هر که دارد به دلش آرزوی کرببلا ❤️  یا شود زائر آن دشت پر بلا ❤️  از سه ساله حسین گیرد برات ❤️  گوید بر دل سوخته ی زینب صلوات () 🦋(())🦋 ⚡️ای عمه بیا تا که غریبانه بگرئیم ⚡️دور از وطنُ خانه و کاشانه بگرئیم ⚡️پژمرده گل روی تو از تابش خورشید ⚡️در سایه نشینیم و به جانانه بگرئیم ⚡️لبریز شد ای عمه دگر کاسهٔ صبرم ⚡️بر حال تو و این دل دیوانه بگرئیم ⚡️نومید ز دیدار پدر گشته دل من ⚡️بنشین به کنارم که غریبانه بگرئیم ⚡️این عقده مرا میکُشد ای عمه که باید ⚡️پیش نظر مردم بیگانه بگرئیم امروز متوسلیم در خانه دُردانه ابی عبدالله، همه دست توسل به دامن سوخته خانم رقیه بگیریم، امروز همه با هم بریم یتیم نوازی، یتیم نوازی خیلی ثواب داره، چقدر خدا سفارش یتیمارو به پیغمبرش کرد.. یا رسول الله اگه کسی دست نوازش به سر یتیمی بکشه، به اندازه موهای سرش خدا براش حسنه مینویسه امروز نمیدونم با چه نیتی تو این مجلس نشستی، اما میدونم خوب دری اومدی بزنی، خوب جایی اومدی آخه مبیگن جای خدا تو دلای شکسته است امروز در خونه یه دختر بی بابا اومدی یه دختری که بی برادر شد، یه دختری که عمو نداره، مَحرم و یاور نداره، امروز حاجتت رو به رقیه بگو خانم رقیه درد آشناست 🌾از برای درد بی درمان دوا دارد رقیه (دلتو ببرم خرابه شام ) ⏪امان از اون لحظه ای که اسرا رو وارد شهر شام کردن هر روز غروب که میشد خانم رقیه می اومد جلوی در خرابه می نشست، مردم کوچه و بازار و نظاره میکرد نمیدونم تا حالا تو شهر غریبی مهمون بودی یا نه.. وقتی هوا میخواد تاریک بشه، وقت غروب، هر کیو نگاه میکنی همه میرن خونه هاشون اما آدمی که غریب باشه دلش میگیره خدایا من کجا برم.. چی میخوام بگم.. ◀️میخوام بگم این حالُ سه ساله امام حسین هم درک کرد.. یه روز غروب نگاه کرد دید این دخترا دست باباها رو گرفتن دارن میرن .. صدا زد عمه..عمه..عمه عمه این دخترا دست باباهاشونو گرفتن کجا میرن عمه.. صدا زد عمه جان این دخترا به خونه هاشون میرن به کاشونه هاشون میرن... یه وقت صدا زد عمه..عمه مگر ما خانه نداریم..مگر ما کاشانه نداریم عمه... ⚡️مگر ما بلبلان خانه نداریم ⚡️آخ بجز ویرانسرا کاشانه نداریم ⚡️همه رفتن سوی خانهٔ خویش ⚡️مگر ای عمه ما خانه نداریم ⬅️یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا.. ⬅️صدا زد عمه دلم برا بابام پر میزنه...عمه دلم تنگ بابا شده عمه... آخه از کربلا تا شام هر وقت این نازدانه بهانه بابا می گرفت...میگفتن بابات سفر رفته... ای بابا.. ای بابا صدا زد عمه جان زینب... ✳️دوست دارم که شب هجر پدر سر گردد ✳️دیده از دیدن او باز منور گردد ✳️من دعا میکنم ای عمه تو آمین برگو ✳️کز سفر باب منه خسته جگر برگردد ⬅️وقتی خانم زینب از شام به مدینه حرکت کرد..یه وقت دیدن سر از محمل بیرون آورد.. صدا زد آی مردم شام،، اگه مارو خارجی صدا زدید رفتیم..اگه مارو تو خرابه جای دادید رفتیم.. گیریم ما کافر بودیم ولی این رسم مهمان نوازی نبود.. ما میریم..ولی یه یادگاری تو خرابه جا گذاشتیم..یه امانت از ما تو خرابه مونده...سر قبر رقیه برید..آبی سر قبرش بریزید... شمعی روشن کنید.. این یتیم تو این شهر غریبه.. نزارید تو این سهر غریب بمونه.. یا باب الحوائج رقیه جان به حق اون سری که تو خرابه بغل گرفتی..ناله کردی..گریه کردی..یه نظری به ما کن خانم جان..نزار دست خالی برگردیم.. 🕊رقیه جان بنت الحسین دخیلم 🕊ای خانم بی خانمان دخیلم 🕊ای کودک بی آشیان دخیلم 🕊به من بده مُرادم از غم بده نجاتم 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کجا گل نشکفته را،فصل خزان باشد بابا ببین سه ساله ات قدش کمان باشد ویرانه نشین شده ام من نقش زمین شده ام بابا بابا بابا بابا... بابا انقده اذیتمون کردن سریر بن عربف میگه این دختر خوابش برد از رو ناقه افتاد،،، تجسم کن روضه رو یه جای دیگه میگه این دختر از بس بهونه بالارو گرفت،ساربان عصبانی شد دخترو پرت کرد پایین الان شاید تو ذهنت بگی این دختر که افتاده،باید یه صدایی ازش بلند میشد عمه جانش میشنید رفقا، اینی که میگیم داد بزن بگو حسین، مرجعت رقیه خانومه انقده داد زده،بابا گفت صدا جوهره نداره همه جا گفتن زجر داوطلب شد شقی ترین آدما زجر بوده اما داوطلبی نبوده چندین روز تو راه بودن، زجرو انتخاب کردن گفت من خستم نای راه رفتن ندارم میخوام استراحت کنم گفت امر،امر نظامیه باید اجرا کنی از همونجا غضب،همه وجودشو گرفت گفت اگه دستم به این دختر برسه 😭😭😭😭😭😭😭 من نمیخواستم این حرفو بزنم حالا که اینجوری شده، شب اولت چقد قشنگ شروع شده بی بی جان ممنونتم اگه خواب باشی،مار هم نیشت نمیزنه بی هوا موهاشو گرفتن بی هوا لگد به پهلوش زدن میدونم... این حرف که میاد این لفظ که میاد،دلت کجا میره 😭😭😭😭😭😭 ⬅️ امام حسن میگه اصلا تو کوچه دعوایی نبوده اصلا بحثی نشده مادرم نگاش به زمین بوده تو یه چشم بهم زدن،دیدم مادرم نقش زمین شده 😭😭😭😭😭😭 دشمن به زخم من نمک زد بر صورتم داغ فدک زد از پشت سر،نامردی آمد دور از همه مرا کتک زد هر چی بهش گفتم 🔹هرچی ناله داری خرج کن ... 😭😭😭😭😭😭 گریزبه حضرت زهرا سلام الله @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم اهل بیت 🖤: http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) همراه با آموزش مداحی اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین  زنده‌ی جاوید كیست كشته‌ی شمشیر دوست كه آب حیات قلوب ، در دم شمشیر اوست   گر بشكافی هنوز ، خاك شهیدان عشق آید از آن كشتگان زمزمه‌ ی ، دوست دوست   عاشق دیدار دوست ، اوست كه هم‌چون حسین زردی رخسار او ، سرخ زخون گلوست   عاشق وارسته را با سر وسامان چه كار قصه‌ی ناموس و عشق صحبت سنگ وسبوست   دوست به شمشیر اگر پاره كند پیكرش منت شمشیر دوست بر بدنش مو به موست گر به اسیری برند عترت او دشمنان هرچه زدشمن براو، دوست پسندد نكوست شاعر : فؤاد کرمانی   *گفت آقا از این سفر حذر کن . گفت : جدم رسول خدا رو دیدم به من فرمود : حسین جان! " اُخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاكَ قَتِیلًا" ... گفت : پس این زن و بچه رو با خودت نبر ، فرمود : جدم رسول خدا فرموده : "إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا ...خدا میخواد اینهارو اسیر ببینه ...   @roze_daftari  روز اربعین و شب جمعهِ و شب زیارتی ابی عبدالله ، دلا بره کربلا ، فرمودند : اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد ، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین ، سه مرتبه بگین : صَلَّ الله علیک یا اباعبدالله ...   اول زائر امروز جابرِِ ، تو آب فرات غسل کرد ، اومد کنار قبر ابی عبدالله ، هی صدا میزنه: " حبیبی یا حسین" جواب نمیشنوه ، چی شده آقا؟ دوست جواب دوستش رو نمیده ؟ خودش جواب خودش رو داد ، چگونه جواب بده ، آقایی که بین سر و نازنین بدنش جدایی اُفتاده ... حسین .......   شنید صدای زنگ قافله داره میاد ، گفت: عطیه برو ببین چه خبره ؟ رفت ، برگشت ، صدا زد:* زجا برخیز جابر دلبر جانانه می آید قدم از خانه بیرون نه که صاحبخانه می آید *زینب داره میاد ، امام زین العابدین داره میاد ، کلثوم داره میاد ...* زجا برخیز و خود را کُن مهیا بهر استقبال که از ره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید *تا نزدیک شدن دیگه نگذاشتن شتران رو روی زمین بخوابانند ، مثل برگ خزان ریختند رو زمین ...*   هر یکی سوی مزاری می دوید هر یکی قبری در آغوش می کشید   لیک یک بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای   گفت یارب من چه سازم یا کریم رو سوی قبر که سازم یا رحیم   ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین .... حسین .... یاحسین زینبت آمد زسفر بر سر قبر تو ای تشنه جگر   آمدم عقده ی دل باز کنم با تن بی سر تو راز کنم   ارغوانی شده رنگ رویم شد سفید از غم داغت مویم   آنچنان رنج اسیری دیدم سیر از زندگی ام گردیدم *عزیز دلم ، یادم نمیره همین جا بود اومدم شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو از روی بدنت کنار زدم ... نازنین بدنت رو دیدم ... پاره پاره ، غرق به خون ، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من ! *   تو را آنروز من نشناختم اما مرا امروز تو نشناسی ... حسین..... ببین صبر و تحمل تا کجا کرده ام ...   * حسین جانم! مگر نه اینکه هر کی سفر میره با خودش سوغات میاره؟ ...* اشک سرخ و چهره زرد و تن کبود و مو سفید این همه سوغات از شام خراب آورده ام *همه ناله بزنیم : حسین .....* زبس نالیده ام ، درون سینه ام نمانده ناله ای ... دراین خونین چمن ، برای باغبان نمانده لاله ای ... مسیحایی نفس ، به فریادم برس ندارم جز تو کس ... حبیبی یا حسین ... منم آن باغبان ، که هفتاد و دو گل به پیشم  چیده اند ... در این خونین چمن ، به اشک باغبان همه خندیده اند ... تو ای مادر بیا ، ببین حال مرا که افتادم زپا .... حبیبی یا حسین .... هر روز این چهل روز بوده مرا چهل سال می سوختم همیشه می ساختم هماره ... "السّلام علی قلب زینب الصبور" 🔴روضه جانسوز اربعین 😭😭😭💔💔💔 @roze_daftari
@roze_daftari 🍁بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد 🍁دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد 🍁دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند 🍁که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد 🍁به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید 🍁به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد 🍁اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون 🍁ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد 🍁به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته 🍁به کف جامی لبالب از سبوی کربلا دارد 🍁اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش 🍁همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد... ‐---------------------------------------------------------- 🥀🥀روزاربعین امام حسین (ع) دو زائر دل شکسته داشته، یکی زینبه یکی جابره ،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برا اولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه، (آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین) کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه خوشی ندیده ،آخه چهل روزه از این منزل به اون منزل اسیری رفته ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...😭 ♦️جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید ♦️بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید اما کاروان رسید کربلا به یاد روز دوم محرم وقتی رسیدند با احترام پیاده شدند علی اکبر اومد ،عباس زانو رکاب کرد بی بی زینب پیاده شه . اما روز اربعین نه عباسی هست، نه علی اکبری ... (به یاد همه شهدا و درگذشتگان ،پدر مادرا ،همرو یاد کن ) یه وقت دیدند این زن و بچه مثل برگ خزان از بالای محمل خودشونو به پایین می اندازن. هر کدوم اومدن بالا سر یه قبر یکی صدا میزنه علی اکبر یکی صدا میزنه قاسمم یه وقت دیدن رباب بی تابی میکنه ،هی بر سرو سینه میزنه صدازد پس قبر علی اصغرم کجاست ‌... مادر کجایی مادر امام سجاد (ع) اومد خدمت رباب. صدازد :ناراحت نباش رباب علی رو گزاشتم رو سینه ی پاره پاره ی حسییییین ... یه وقت دیدند سکینه یه ظرف آب گرفت ،اومد کنار علقمه صدازد عمو عباس پاشو دیگه نمیخواد آب بیاری عمو پاشو ببین بعد چهل روز از اسیری برگشتیم عمو ... ((هاهاها یا الله یا الله مشکل دارا کجا نشستن ،مریض دارا کجا نشستن ،جوون دارا کجا نشستن)) اما بی بی زینب اومد کنار قبر برادر حسین جان : ✨چهل شب است که میگویم السلام علیک ✨چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین * نشست کنار قبر داداشش هی میزد رو قبر میفرمود: حسین جان بلند شو داداش ببین زینبت از سفر برگشته داداش (هرکی سفر سوغاتی میاره مگه نه ) زینبم از کوفه و شام سوغاتی آورده داداش (سوز صدا) سوغاتی زینب صورت نیلی و تن کبودو پاهای پر آبله ست ... 🔶سفر کردم به دنبال سر تو  🔶سپر بودم برای دختر تو  🔶چهل منزل کتک خوردم برادر  🔶به جرم این که بودم خواهر تو  بمیره *** (دیدی اگه سفر بری اگه خدایی نکرده یکی از همسفرات اتفاقی براش بیفته میگی خدایا به خانوادش چی بگم ) صدازد زد حسین جان همه ی اوناییکه با خودم بردم کوفه و شام برگردوندم اما حسین جان بیا سراغ رقیه رو ازم نگیر (چرا ) آخه کنار سر تو تو خرابه انقده ناله زد ،انقده گریه کرد یه وقت دیدم سرت یک طرف رقیه ات یک طرف ... حسسسسین🏴 🥀فرج امام زمان هرجا نشستی با سوز دلت به حق بنت الحسین سه مرتبه صدا بزن حسین🥀 @roze_daftari
اربعین به حضرت زهرا سلام الله علیها میرداماد امروز كربلا زینب روضه گرفته، مجلس ختم برای حسین برپا كرده، همه هركدوم یه گوشه ای ایستاده بودند، هر كی یه صورت قبر رو بغل می كرد، هر كی یه جور ناله می زد، نوحه ها فرق می كرد، یكی میگفت:  جوانان بنی هاشم بیایید، یكی اون طرف تر میگفت، صدا میزد: گلم تاب ندارد، حرم آب ندارد، یكی اون طرفتر میگفت: سقای دشت كربلا اباالفضل، اباالفضل، اما همه ی این روضه هارو زینب جمع كرد، یه مرتبه دیدند یه خواهری داره ناله میزنه، همه روضه خونها ساكت شدند، گفتند بشنویم زینب چی میگه: آخ، اگر كشتند چرا آبت ندادند... حسین... صدا نمونه تو سینه، معلوم نیست اربعین سال دیگه زنده باشیم یا نه، حسین.... هی خاكهارو میریخت رو سرش، هی میگفت، بیچاره زینب، الان برم مدینه سراغ حسین رو از من بگیرن، جواب چی بدم، بگم حسین و تو گودال جا گذاشتم، ای حسین.... زبون حال میگم، تصورم اینه، میشه زینب كنار قبر برادر قرآن نخونده باشه، آخه از باباش علی یاد گرفت، باباشم میرفت سر قبر مادر میخواست آروم بشه، آخه خود فاطمه وصیت كرد، كجا رفتم، یازهرا، كجا رفتم روز اربعین، قربون دل سوخته ات برم زینب، شاید دلت برا روضه ی مادر تنگ شده، علی فاطمه شو دفن كرد، خودش با دست خودش خاك ریخت، سنگ لحد گذاشت، دستاشو به هم زد نشست رو قبر، شروع كرد قرآن خوندن، آخه زهرا فرموده بود، علی جان نكنه منو دفن كنی زود بری، تنهام نذار، بشین بالا قبرم قرآن بخون، شاید میخواست بگه، وقتی بهم گفتن امامت كیه؟ میخوام بگم این آقای غریب بالای قبر، این كه داره گریه میكنه...
🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین... تو ديگه برای من گریه نکن حسین... ((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه)) آخ آقا جان امام حسن... چشمان مبارک رو باز کردی... دیدی برادرت حسین... بالا سرت نشسته... داره گریه میکنه... اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد... دید شمر با خنجر برهنه... آقا جانم امام حسن... لحظات آخر فرمودید بگید خواهرم زینب بیاد... اما کربلا... ابی عبدالله صدا زد... زینبم... خواهرم برگرد... خواهرم برگرد نبینی... 🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن آه آتشینم.