🕊﷽🕊
▪️#روضه_امام_رضا_ع
🧿#دفتری_رضاع
♻️بر رضا ضامن غریبان صلوات
♻️برپادشه ملک خراسان صلوات
♻️یارب به رضای تو رضابود رضا
♻️خشنودی قلب اهل ایمان صلوات
🍁« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁
🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی
🌾قرار دل بی قرارش تو باشی
🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها
یه لحظه شمع
(آقا جان یا امام رضا)
🌾خوشا آن که یک عمر پروانه
🌾کناری نشیند کنارش تو باشی
یا امام رضا٢
⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ
آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ ؟
جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا
(یا امام رضا)٢
⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن
خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید
(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره)
فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید
(یا امام رضا)٢
خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست
◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا..
امام رضا رو زهر دادن...
اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره....
صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن...
آقا جان چرا...
آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم...
اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست..
هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣
اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره...
این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه....
امام رضا منتظره کی جوادش میاد...
⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا...
به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ...
آقا گرفتارم...
به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم ...
امروز نزار دست خالی برگردم
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره....
میوهٔ دل امام رضا اومد...
وارد حجره امام رضا شد....
امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد....
جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد...
سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ...
⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا...
آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد.....
تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم)
🍁تو ستارهٔ سحر منی...
🍁تو که پارهٔ جگر منی...
🍁ولدی علی ولدی علی...
🍁ای نور بصرم ولدی علی...
🍁آخر پدرم ولدی علی...
⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی
⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد
⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد
⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد
💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود..
خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین💔
التماس دعا
⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
کانال روضه دفتری 👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
.
روضه حضرت زهرا "س"و گریز به امام رضا و سپس گریز به روضه حضرت عباس ع
.
بی بی رو بین در و دیوار قراردادن و مولا رو دست بسته به مسجد بردن.
یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد.
این تنها جا نبود، چند جا در تاریخ داریم که از اهل بیت یک نفر زمین می خورَد،
یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست.
شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند
اما میگن ذکر آخر امام رضا وا اُمّا بود. آقا به پسر شبیب فرمودند یابن شبیب ان کنت باکیا ً لشیٍ،، فبک للحسین .یعنی به هرچی میخوای گریه کنی،به غریبیِ جدّ ما گریه کن.اما باید بگم یا امام رضا یکی هست که خودِ امام حسین، خیلی براش گریه کرد.آنچنان که روایت شرحِ حال امام رو بالای سر عباسش میگه: فَبکا بکاءً عالیا
امام حسین خیلی برای برادرش گریه کرد.
حالا اهلبیت که بدهکار کسی نمی مانند.روایت میگه به جبران خدمات عباس، فردای قیامت به حضرت زهرا س خبر میدن که بابات رسول الله گفته :اسبابِ شفاعتِ امتم هرچی داری بیار. بی بی می فرماید-دو دست قلم شده عباسم برای شفاعت کافیه.
#فاطمیه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
گریز به #جواد الائمه ع امام #رضا
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بقیة الله آجرک الله...
آقا سرتون به سلامت...
ایّامِ شهادتِ مادرِ غریبتونه ...
کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه...
کجا برا مادرتون دارید اشک میریزید...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
امسال هم فاطمیه ی ما، بدون شما بگذره...
آقا...اگه بخاطر این عزادارها و گریه کنا نمی آیی، بخاطر مادرت بیا.... بحرمتِ اشک های امیرالمؤمنین،بر بالین فاطمه ،بیا
...صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
نميدونم آیا من زنده ام اون فاطمیه ای که شما می آیید...
و برای مادرِ غریبتون مجلس میگیرید...
روضه میخونید...
شیعیان دور شما جمع ميشن...
زار زار گریه میکنند...
نمیدونم قبر پنهانِ مادر را نمایان میکنی یا همچنان قبرِ زهرا مخفی می مونه...؟
اما...یا اباصالح!
کاش می شد گمشده هایم را یکجا پیدا کنم. تو را ،کنارِ مزار مادر ببینم...دیگه عقده های دلم وا میشه....
در انتظارم،مهدی بیاید
تا تربتت را پیدا نماید
🔸در ماتم عزای،مادرِ خود نشستی
🔸ای غائب از نظرها، گویم سرت سلامت
اما آقا جان این محبت شما به مادرتان فاطمه، دوطرفه است، آخه بی بی هم بینِ در و دیوار،پسرش مهدی رو صدا زد:
💧جز به مهدی رویِ سیلی خورده نگشایم به کس
💧مُنتقم باید ببیند گشته نیلی رویِ من
الهی بمیرم، بی بی تا روزای آخر هم از علی رو می گرفت.آخه بعد از حادثه کوچه ،بی بی فرمود: حسن جان مبادا به بابات حرفی بزنی...! بابات به اندازه کافی غم داره....
خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه...
یه جا مظلومیت و دردِ امام حسن ،حادثه کوچه ست، امام جواد هم بچه بود ی وقت امام رضا اومد دید جوادش ،بابغض هی میگه انتقام میگیرم ....
امام رضا پرسید چی شده؟
فرمود بابا اونهایی که مادرمان فاطمه رو آزردند رو میگیرم.
اون دونفر رو از قبر بیرون می آورم و آتش میزنم.
🔸از دیده خون فشانی، بر مادرِ غریبت
🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت
ما هم امشب اومدیم بگیم آقا...
شما رو تنها نمیگذاریم...
اومدیم بگیم یا زهرا...
پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم...
امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم...
هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
میگن توی عرصه ی محشر پیامبر به فاطمه اش پیغام میده، و می فرماید برای شفاعت امتم هرچی داری بیار. بی بی میفرمایند دو دستِ قلم شده ی عباسم برای شفاعت کافیه
پس دستات رو بالا بیار...
خدایا به دستان قلم شده عباس، فرج امام زمان برسان
#روضه_حضرت_زهرا گریز به #امام_رضا #حضرت_عباس
.
#گریز_روضه_امام_رضا
#غریب
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دلم برای غریبان همیشه سوزان است
علی الخصوص غریبی که در خراسان است
غریب تر ز حسین و رضا اگر خواهی
برو بقیع و ببین قبرها ویران است
🔹نقل می کنند زائری از مدینه آمد خراسان برای زیارت امام رضا ، همین که حرم با صفا ی امام رضا را دید ، زائرن را دید ، خدّام را دید . این زائر دم در ایستاد .
🔸صدا زد : آقا جان از مدینه آمدم ، در مدینه بودم ، به من می گفتند امام رضا غریب است ، گذر نامه گرفتم ، با تمام مشکلات آمدم ترا زیارت کنم .
▪️حالا می بینم گنبد و بارگاه داری ، زائرین مثل پروانه دور حرمت می گردند آقا اگر می خواهی غریب ببینی بیا برویم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشانت بدهم که قبورشان با خاک یکسان است حتی یک سایبان هم ندارند . روزها آفتاب بر آن قبورمی تابد ... 😭
خراسان بدن امام رضا را گلباران کردند
▪️اما مدینه جنازه امام حسن را تیر باران کردند... 😭
▪️ کربلا هم بدن امام حسین را زیر سمّ اسبها قرار دادند ... 😭
#گریز_روضه_امام_رضا
#غریب
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دلم برای غریبان همیشه سوزان است
علی الخصوص غریبی که در خراسان است
غریب تر ز حسین و رضا اگر خواهی
برو بقیع و ببین قبرها ویران است
🔹نقل می کنند زائری از مدینه آمد خراسان برای زیارت امام رضا ، همین که حرم با صفا ی امام رضا را دید ، زائرن را دید ، خدّام را دید . این زائر دم در ایستاد .
🔸صدا زد : آقا جان از مدینه آمدم ، در مدینه بودم ، به من می گفتند امام رضا غریب است ، گذر نامه گرفتم ، با تمام مشکلات آمدم ترا زیارت کنم .
▪️حالا می بینم گنبد و بارگاه داری ، زائرین مثل پروانه دور حرمت می گردند آقا اگر می خواهی غریب ببینی بیا برویم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشانت بدهم که قبورشان با خاک یکسان است حتی یک سایبان هم ندارند . روزها آفتاب بر آن قبورمی تابد ... 😭
خراسان بدن امام رضا را گلباران کردند
▪️اما مدینه جنازه امام حسن را تیر باران کردند... 😭
▪️ کربلا هم بدن امام حسین را زیر سمّ اسبها قرار دادند ... 😭
#متن_روضه_هجوم_به_خانه_مولا
#اول_ربیع
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️فَجَمَعُوا الحَطَبَ؛ هیزم آوردن چه هیزمی
فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا؛ معمولاً ما جزل به معنای کثیر معنا می کنیم و رد میشیم، یعنی هیزم زیادی رو آوردن دم خانۀ من
▪️اما این غلطه، جزل یعنی هیزمی آوردن که به زودی خشک نشه و از بین نره، یعنی ساعت ها در این آتش این هیزم بسوزه...😭
فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا؛ یعنی هم خونه مونُ بسوزونن هم خودمونو بسوزونن. باورم نمی کردم که اینا بدون اجازه وارد بشن، لذا وقتی با استفهام سوال کرد واقعا میخوای خونمو بسوزونی؟ نانجیب یه جوابی داد؛
▪️گفت هَذَا مَا جَاءَک الَّذِی به أَبُوک یعنی فاطمه مگه بابات نگفت: لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ اومدم مزد مودت رو بهت بدم،
▪️الله اکبر عجب جسارتی کرد که امام صادق قریب به صد و ده سال بعد از شهادت مادر به مُفَضَّل فرمود: اگر چه کربلا برای ما بالاترین غم و محنته، اما اون روزی که در خونۀ مادرم رو سوزوندن اون ریشۀ همۀ مصائب و فتنه هاست...😭
▪️ اون به مراتب سخت تر و تلخ تر از کربلاست وَ تُضرَبُ فَاطِمَةُ و هِیَ حامِله
▪️ یا صاحب الزمان آقاجان معذرت می خوام این روضه ای که خدا در شب معراج برای پیغمبر خونده.
▪️فرمود: یُدْخَلُ عَلی حَریمِها بِغَیْرِ إذْنٍ؛ بدون اجازه وارد میشن ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ؛ دیگه ترجمه نمی کنم اما تُضرَبُ و هِیَ حامِله وتَمُوتَ مِنَ ذَلِک الظَّنِّ؛
▪️همین قدر بگم بلایی به سرش آوردن که دیگه این روزا از بسترم نمی تونست بلند بشه؛ حتی برا خواندن نماز، دستور داد بسترش رو کنار دیوار پهن کنن یعنی برای هر نشست و برخواستی فاطمه از دیوار کمک می گرفت... 😭
آخ بمیرم گفتم و تحویل دادم، پنجاه سال بعد کربلا هم اون نانجیب دستورحمله به خیمه ها که داد، گفت خیمه را با اهلش بسوزانید، اگه امر زین العابدین بر فرار از خیمه ها نبود این هشتاد و چهار زن و بچه زنده زنده تو خیمه می سوختن...😭
ناله بزن یا زهـــرا...
توجه📣
فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا👌😍
#شور
#سرود
#مدح
اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین_ ع ))شادوسر افراز باشید🌺
بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃
💐🍃
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
هشتک نام کانال حذف نشود
❣﷽❣
⬛️ #روضه_حضرت_سکینه_س
◼️ #روضه_امام_حسین_ع
◾️ #دفتری_سکینه_س
▪️ #دفتری_حسین_ع ( 7 )
🍁به آیه آیه قرآن احمدی صلوات
🍁به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات
🍁به اهل بیت رسول گرامی اسلام
🍁به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات
(دعای فرج)
⏺السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسین شهید
یاسکینه س
🔅از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم
🔅شکر خدا گرمی بازار حسینیم
(الحمدالله)
🔅هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید
🔅با افتخارما جزو نوکرهای دربار حسینیم
🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم
(هرکس هر چی میخواد بگه بگه ما حسین داریم)
🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم
🔅تنها در این عالم پی کار حسینیم
🔅این رفت و آمدهای ما معنیش این است
🔅دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم
⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین …
دختر حسین سکینه سلام الله علیها …
(عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت)
کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد…
◼️آی دلای کربلایی …
روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته…
( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره)
⏺گفت بابا … بابا …بابا
🍁اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🍁بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
بابا …
🍁ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید
🍁مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را
(صدا زد بگو دخترم)
گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا
بابا باهات حرف دارم
(حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا)
گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا
🔷یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند…
◾️دخترو به دامن گرفت(بگو بابا)
گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو بهت دادن اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو روش کشیدی…
بابا … میدونم دیگه بر نمی گردی…
بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا…
خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم بابا…
دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا…
🔘 یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد…
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا…
(ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا…
سکینه برگشت خیمه …منتظر بود
امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت)
⏺همین روضه ام باشه و ببینمت کربلا
⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد…
حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد :
وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه …
ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟
صدا زد :
«یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً»
ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند…
◾️امان امان …2
امان از اون لحظه ای که
مظلومانه اومد گودال قتلگاه…
( ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه …
کنار یه بدنی داره گریه میکنه)
صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟»
(نشناخت بدن باباش حسینو)
(سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟)
🍁این نعش کیست گوشه ی گودال عَمَّتی
🍁از چه شده ست این همه پامال عَمَّتی
(عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… )
«نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه …
یا حسین … یا حسین …
قربون اسمت برم آقا جان…
⏹تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا…
بابا… بابا…
بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا…
⏺اینقدر این نازدانه روسینه بابا گریه کرد…اعتَنَقَت جَسَدَ ابیها الحسین»به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: « یا ابتا أنظر الی رووسنا المکشوفه و الی اکبادنا الملهوفه(سوخته) و الی عمتی المضروبه و الی امی المسحوبه(به هر سو می کشن)...» بدن پدر رو رها نمی کنه: « فاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْاَعْرابِ حَتِي جَرّوها عَنْ نعشِ ابیها...
یه عده اوباش ریختن تو گودال یهو لحن دختر عوض شد هی صدا میزد بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا …
◾️ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین …
.
🍁با عشق حسین هر که سر و کار ندارد
🍁خشکیده نهالیست ، پر و بال ندارد
🍁ما غرق گناهیم و ز آتش نهراسیم
🍁آتش به محبان حسین کار ندارد
⏪خود امام زمان فرمود هر کس بعد از روضه جدم بر منه مهدی دعا کنه من براش دعا میکنم…
خداااا … به بدن کبود شده حضرت سکینه خدایا به بدن پاره پاره امام حسین قسمت میدیم فرج امام زمان برسان…
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیهاالسلام
#روضه_دفتری
@roze_daftari
❣﷽❣
✳️#روضه_امام_عسکری_ع
💠#دفتری_عسکری ع
🏴فرزند اما دهمین را صلوات
🏴مفخر اهل زمین را صلوات
🏴عسکری آن گلِ گلزار رسول
🏴حجت دین مبین را صلوات
🔘برعسکری آن نورولایت صلوات
🔘برآن گل گلزار رسالت صلوات
🔘خواهی که خداگناه تو،عفوکند
🔘بفرست برآن روح کرامت،صلوات
(#دعایفرج)
⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ....
🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن
⬅️روز عزای امام حسن عسکری...
امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است...
☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه...
امروز هم ناله شیم با امام زمان....
قربون اشک چشمت برم آقا جان...
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی...
امروز دم در ایستاده...
شال عزا به گردن انداخته...
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی....
هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه...
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ...
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه...
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا....
🔳آقا جان مهدی زهرا....
امروز بیا یه روزی به ما بده...
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم....
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن....
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی...
💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله...
🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
✨سامرا بار دیگر در عزا شد
✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن....
اینقدر آقا ضعیف شده...
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه...
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.....
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد...
اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن
از سینه اش خون میچکید
دنبال حیدر میدوید
میگفتُ با سوز جگر
یابن الحسن یابن الحسن
💥(گریز روضه به حضرت زهرا س)
⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر...
ظرف آب رو برداشت...
ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد...
اینقدر این بدن ضعیف شده...
اینقدر این بدن نحیف شده...
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
🌾امان امان(3)....
نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد...
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين.....
(گریز)
⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم...
خیلی غریبی...
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
✳️اما می خوام بگم آقا جان...
درسته داغ بابا دیدی...
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند....
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ...
⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین ....
چه تشیع جنازه ای شد....
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ...
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن...
امان امان ...
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه...
چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید
◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔘#روضه_امام_عسکری_ع
سرسفره عزای امام عسگری بگو یا صاحب الزمان ما عزادار پدر بزگوارتیم
یازده بار جهان در دل زندان كم نیست
كنج زندان بلا گریه باران كم نیست
امام عسگری هم مثل جدغریبش سالها در زندان معتمد عباسی بود
قسمت كعبه نشد تا كه طوافت بكند
بر دل كعبه همین داغ فراوان كم نیست
خبر داری كه امام عسكری نتونست،در طول عمرش یه بار هم سفره حج بره،
گشت بابای تو مسموم از جفا یا بن الحسن
سوخت از زهر ستم سر تابه پا یا بن الحسن
بدستور معتمد ملعون امام عسگری رو مسموم کردن یه وقت امام به عقید خدمتکارش فرمود عقید به حجره برو کودکی در حال عبادته همراه خودت بیار – عقید میگه وارد حجره شدم کودکی پنج شش ساله سر به سجده گذاشته بود همراه خودم به نزد امام آوردم – تا امام نگاهش به میوه دلش افتاد اشک در چشمانش حلقه زد یه وقت دیدم امام با کمک فرزندش وضو گرفت و اسرار امامت رو به عزیز دلش انتقال داد – امام میفرمود تو حجت خدا بر زمینی – تو صاحب الزمانی هرجا نشستی بگو یا صاحب الزمان عقید میگه یوقت دیدم آقام جان به جان آفرین تسلیم کرده
آسمان ماتم گرفته از جفا يا بن الحسن
سر کشيده ساقي من جام بلا يا بن الحسن
بر دل ياران غمي نا گفتني بنشسته است
غرق ماتم گشته شهر سامرا يا بن الحسن
شیعیان خبر دار شدن بدن عزیز زهرا رو غسل دادن و کفن کردن با چه شکوهی - امام زمان بر بدن پدر نماز خواند - دلاتون آماده است يک جمله بگم عرضم تمام : به فداي اون آقایی که خواهرش زينب نبدن پاره پارشو شناختش ، ديدن زينب خيره خيره به اون بدن نگاه مي کند میگه آيا تو حسين مني همه صدا بزنين حسين جان
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خارو خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
حال همه با هم نوحه بخوانیم و به امام زمان تسلیت بگیم
تسلیت یابن الحسن
تسليت اي حجت ثاني عشر يابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر يابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر يابن الحسن
تسلیت یابن الحسن
کودک شش ساله بودي بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشم خود خون جگر يابن الحسن
زود گرد بي کسي بر ماه رخسارت نشست
زود کردي جامه ي ماتم به بر يابن الحسن
طفل بودي پيش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردي و او زد بال و پر يابن الحسن
قرنها چشم تو گريان است بر جدت حسين
لحظه لحظه ريختي اشک از بصر يابن الحسن
دانم از داغ پدر گريان و سوزاني چو شمع
در کنار قبر او داري نوا يا بن الحسن
دوبیتی آخر :
اي اميد آخرين اي روشني بخش دلم
اي که مي باشي کنون صاحب عزا يا بن الحسن
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈