اشعار عبدالمحسن: #سبکهای_ماه_رمضان سبک 51 #ایام_بعداز_شهادت_حضرت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام #شب_بیست_وسوم_ماه_رمضان واحد،زمینه خانه شده ماتم سرا،دیگر پدر برسر نداریم مرهم برای غُصّه ها،جز دیده های تر نداریم دراین خزان ِباغ ما،جز غنچه ی پرپر نداریم ماییم وصدها درد سینه کشته پدر را تیغ کینه ماییم یتیمان مدینه امان امان ازاین یتیمی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 عمری شده روضه ی ما، بازو و پهلوی شکسته حالا غم رأس پدر،دردی که جان از ماگسسته درد غریبی پدر ، برقلب زار ما نشسته او رفته با خودبرده طاقت گرچه نصیبش شد شهادت از درد کوچه گشته راحت امان امان ازاین غریبی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دشمن نمی داند که ما،غمهای عالم را طبیبیم مادرغریب،باباغریب،گویی که مانسل غریبیم حالا به فکر حسن و،تنهایی شیب الخضیبیم در ماتم کرب و بلاییم فکر حسین سرجداییم فکرلب وچوب جفاییم امان امان ازاین غریبی.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)

#ایام_بعداز_شهادت_حضرت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام #شب_بیست_وسوم_ماه_رمضان (درد دل حضرت زینب با پدر علیهماالسلام) 😭گریزبه یتیمی حضرت رقیه علیهاالسلام ای قرارم/ رفتی بابا /با سر بشکسته از کینه ی اعدا چشم زینب/ گشته دریا /در غم هجرت می باره روز و شبها دختر تو /گشته تنها/ نداره دیگه یه حامی توی دنیا خونه بدون تو/ ماتم سرا شده شد دخترت یتیم/غرق عزا شده آه یا ابالمظلوم یا آه رفتی ای بابا یا آه، آه وواویلا... 🌸🌸🌸🌸🌸 گفتی دردت /بی حسابه /بعد من قلبت همش در اضطرابه منتظر باش/چون عذابه/قسمتت مهمونی ِ بزم شرابه یک یتیمی/تو خرابه/ می بینه رأس پدر تا که بخوابه یتیم شدم ولی/ نشد به من جفا ندیده ام سر ِ / تو رو ز تن جدا 🌸🌸🌸🌸🌸 یک سه ساله /نیمه جونه/ تو خرابه کرده باباشو بهونه مثل زهرا /قدکمونه/ بمیرم خورده ز دشمن تازیونه حق داره که/ نگرونه/ غصه دار ضربه های خیزرونه به روی نیزه ها /سر باباشو دید از داغ روی داغ/ موهاش شده سپید 🌸🌸🌸🌸🌸 اومدی ای /پاره حنجر/پیش چشمایی که چل منزل شده تر یاس باغت/گشته پرپر/شد شکسته رأس من بابغض حيدر گشته نیلی/ روی دختر/خورده ام سیلی من از زجر ستمگر ببین که دخترت/گردیده خون جگر بابا منو دیگه / همراه خود ببر آه ببرم بابا یا آه یا ابالمظلوم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)