eitaa logo
روزگار
323 دنبال‌کننده
129 عکس
38 ویدیو
1 فایل
🔆 با بهاران روزی ‌نو می‌رسد و ما هم‌چنان چشم به راه روزگاری نو... اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای ‌موعود سر رسد!؟ و یحی‌الارض بعد موتها #سید_مرتضی_آوینی
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملی در طراحی اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان برای سکولاریزاسیون جمهوری اسلامی قسمت ۱از۲ 🌍 ________________________________________ بقلم وحید جلیلی استقلال، در اصلی‌ترین شعارِ جمهوری اسلامی، مقدم بر آزادی و جمهوریت و اسلامیت است. هویت با استقلال معرفتی آغاز می‌شود. متأسفانه بحث‌های معرفتی و تئوریک ‌ما در حوزه مسائل جمهوریت و مشارکت و رقابت رقیق و ضعیف شده و جای هم‌بستگی تئوریک و کار معرفتی را بحث‌های اجرایی و تشکیل ائتلاف‌های پوشالیِ تاکتیکی، گرفته است. ائتلافِ تاکتیکی را جایگزین وحدت کلمه کرده‌اند در حالی که از هم گسیختگی و لاغریِ تئوریک را با ترفندهای تاکتیکی و به قول خودشان سیاست‌ورزی، نمی‌شود رفو کرد. اگر نظریه مردم‌سالاری دینی و ولایت فقیه حاصل عمر امام است، حاصل عمر آیت‌الله خامنه‌ای را اگر بخواهیم در یک کلمه خلاصه کنیم همین «نظریه نظام انقلابی» است که اساسش را ایشان در یک جمله تبیین کرده است: «میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند». امروز در اصول‌گرایی این را من ده‌ سال پیش هم گفتم و متأسفانه هنوز هم باید تکرار کنم که شوقی و همتی برای تبیین ابعاد جمهوریتی نظام در جریان انقلابی دیده نمی‌شود. نپرداختن به ابعاد جمهوریتی نظام، یک خطای راهبردی است که البته در ضعف تئوریک نیروهای انقلابی ریشه دارد. امروز در اصول‌گرایی، تاکتیسین‌ها جای تئوریسین‌ها را گرفته‌اند و ما به اندازه کافی به این خطر توجه نمی‌کنیم. یک تعداد ژورنالیست‌ها و توئیتیست‌های مرتبط با امنیتی‌ها و اطلاعاتی‌ها که بلدند دیگران را جوگیر و فضا را ملتهب کنند، می‌شوند محور اجرای مطامع باندهای قدرت! و خطرِ بزرگتر این است که حتی تئوریسین‌های ما را وادار می‌کنند که با تنازل از مبانی معرفتی، تاکتیسین بشوند. کاری که تکنوکراسی در حوزه اقتصاد کرد را تاکتیکراسی در حوزه سیاست پیاده می‌کند؛ یعنی آرمان‌زدایی و معرفت‌زدایی از امر سیاسی. این پروژه خطرناکیست که اصول‌گرایان در مسیر سکولاریزاسیون نظام کلید زده‌اند و نیروهای حزب‌اللهی باید حواسشان باشد که اولا خودشان هیزم‌بیار این مظلمه نشوند و ثانیا مقابله با این چالش خطرناک را وظیفه خودشان بدانند. اصول‌گراها دارند تلاش می‌کنند که در سازمان‌دهی اجتماعی و سیاسی با غلبه دادن تاکتیک بر تئوری، یک تاکتیکراسی سیاسی را حاکم کنند که از جهات مختلفی مشابه همان تکنوکراسی اقتصادی است. تاکتیکراسی یعنی دور کردنِ مسائل و راه حل‌ها از حوزه معرفتی و آرمانی و فروکاستن‌شان به سطوح تاکتیکی و اجرایی. انتخابات در نگاه امام، عرصه‌ای است برای تشکل و رشد جمهور مردم، اما در رویکرد عمده اصول‌گراها _مثل اصلاح‌طلب‌ها_ دارد تبدیل می‌شود به عرصه‌ای برای تشکل و حاکمیت ِاشرافیت و خواص. انقلاب اسلامی هم‌افزایی جمهوریت و ولایت برای برانداختن سلطنت و اشرافیت بود. امام می‌گوید: «انتخابات در انحصار هیچ‌کس نیست نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروه‌ها است. انتخابات مال همۀ مردم است.» امام می‌فرماید: هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهارنظر و اظهار وجود نکنند «و یک عده از اصولگرایان هر کس دیگری که فراتر از مکانیسم‌های بعضا فاسد و مفسد آنها بخواهد اظهار وجود کند را حواله به جهنم می‌کنند! 📇 https://t.me/Rrozegar
تأملی در طراحی اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان برای سکولاریزاسیون جمهوری اسلامی قسمت ۲از۲ 🌍 _______________________________ بقلم وحید جلیلی امروز چپ و راست، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، هر دوتایشان به یک شکل دارند از تاکتیک «النصر_بالرعب» استفاده می‌کنند. مردم را بترسانیم و رأی بیاوریم! دائم بین جمهوریت و ولایت تضاد ایجاد می‌کنند و در دوره‌های مختلف، جوری جمهوریت را مطرح می‌کنند کانّه با ولایت فقیه در تضاد است و من باب اکل میته پذیرفته شده است. جالب است که در این زمینه اصول‌گرا و اصلاح‌طلب با یکدیگر متحد و هم‌نظر هستند. حالا یکی در موضع دفاع از جمهوریت این ادعا را مطرح می‌کند و دیگری در دفاع از اسلامیت. هر دو هم در این که امام از روی اضطرار یا اشتباه جمهوریت و اسلامیت را تلفیق کرده، علنا یا در خفا، هم‌رأی هستند. در حالی که «جمهوریت و ولایت» مؤیدِ هم و در برابر «سلطنت و اشرافیت» هستند. با تضعیف جمهوریت یا ولایت، آن دیگری تقویت نمی‌شود بلکه اشرافیت قدرت می‌گیرد و زمینه فشار بر ولایت و انزوای جمهوریت فراهم می شود. اصول‌گراها دارند تلاش می‌کنند که انتخابات را به انحصار گروه‌ها و احزاب در بیاورند و حتی‌الامکان احتمال حضور رویش‌های مستقل مردمی انقلاب اسلامی، بیرون از دایره طراحی مافیاهای قدرت را به صفر برسانند. این جمنا بازیها غیر از این است که دارد انتخابات را در انحصار گروه‌ها در می‌آورد!؟ می‌بینید که نه فقط در تهران بلکه در 170 حوزه انتخابیه که برای مجلس فقط یک نماینده انتخاب می‌شود تلاش می‌کنند که با ائتلاف‌های نمایشی، از ورود آدم‌های تازه به گردونه رقابت جلوگیری کنند تا انتخابات از حالت حیدری_نعمتی و استقلالی_پرسپولیسی خارج نشود. بروید ببینید در شهرستان‌ها چه خبر است؟ ارزیابی کنید بعضی تاکتیک‌ها و سازوکارهای انتخاباتی آقایان را در انتخابات شوراها، در انتخابات مجلس و ... . این روش‌ها نه تنها جمهوری اسلامی را به سمت حکومت امام زمانی نخواهد برد بلکه زمینه روی کارآمدن امویان و عباسیان را فراهم خواهد کرد. تفکر اموی و عباسی مخالف تکلیف جمهور مردم برای انتخابِ آگاهانه و مسولانه است؛ مشوّق تداول قدرت بین‌الاغنیاء با ترویج تفکر قبیله‌ای بین توده‌هاست. این نوع رویکردها اصول‌گرایی نیست؛ استحاله انقلاب به سود اشرافیت و سلطنت است. همان‌جور که تکنوکراسی از دل جریان چپ درآمد، امروز تاکتیکراسی دارد از دل جریان اصول‌گرا درمی‌آید که سازمان‌دهی اجتماعی سیاسی را بر مبنای انحصارطلبی کمونیسم و پول‌محوری کاپیتالیسم انجام می‌دهد، و با بعضی مبانی دینی نظام در این حوزه رسماً وداع کرده است. خدا سایه آقا را ان‌شاءالله تا ظهور امام زمان بر سر ما مستدام کند ولی اگر تا موقعی که آقا هست، جمهوریت نهادینه نشود بترسید از بعد این ماجرا. اگر تا موقعی که بنیان‌گذاران نظام و رهبران تئوریک نظام حضور دارند جمهوریت نهادینه نشود و ریشه‌دار نشود بترسید از حاکمیت اشراف. در فتنه 88 دیدیم که چطور مدعی‌ترین لیبرال‌ها بسیج شدند که ریشه جمهوریت را بزنند و رأی مردم را وتو کنند. هیچ بعید ندانید که این‌ها مترصدند با همکاری اربابان آمریکایی و انگلیسی‌شان یک جمهوری رضاخانی را حاکم کنند که در آن بشود مسلمان‌ها را مثل آب خوردن به خاطر حجاب و هویت دینی به گلوله بست و مجلس فرمایشی راه انداخت و از مدرنیته و مقابله با ارتجاع دم زد. اراجیف اخیر اینها در نفی اسلامیت، نشان‌دهنده‌ی ارادت‌شان به جمهوریت نیست چون در فتنه 88 معلوم شد در ذات قدرت‌پرست دیکتاتور لیبرال‌ها چیست؛ اتفاقا اینها فهمیده‌اند که در جامعه دینی ایران هیج تضمینی محکم‌تر از اسلامیت برای حفظ مردم‌سالاری نیست و حذف اسلامیت، برای غرب‌زده‌ها مقدمه حذف مردم‌سالاری است. تاریخ معاصر نهضت‌های اسلامی در جهان اسلام گواه این است که مهم‌ترین مسئله جهان اسلام رسیدن به مدل مردم‌سالاری دینی است. این دو جریان سکولاریزاسیون در دو قبیله اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، اگر چه در ظاهر مثل لبه‌های یک قیچی با هم زد و خورد دارند اما دارند برای استحاله جمهوری اسلامی از یک نظام انقلابی و مردمی به یک نظام سکولار و اشرافی، هم‌افزایی می‌کنند و جوانان انقلابی و نخبگان حزب‌اللهی اولا نباید به دام هیچ‌کدام بیفتند و ثانیا در مقابله با هر دو جریان استحاله‌طلبِ ارتجاعی، برای دفاع جانانه از مبانی معرفتی_آرمانی انقلاب اسلامی و تثبیت جمهوریت اسلامی و مردمسالاری دینی همه ظرفیت فکری و فرهنگی و اجتماعی‌شان را به صحنه بیاورند. 📇 https://t.me/Rrozegar