eitaa logo
روضة الحسین علیه السلام
369 دنبال‌کننده
178 عکس
157 ویدیو
26 فایل
🏴روضه الحسین علیه السلام 🔰کانالی برای مبلّغین 📝حاوی روضه ها و سینه زنی های زیبا، پرمحتوا و مستند و همچنین کشکولی از مطالب مفید برای مبلغین و روضه خوان ها
مشاهده در ایتا
دانلود
تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین دست هایم را گرفتی هرکجاخوردم زمین تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین اشک هایم را خریدی،خنده دادی جای آن در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین هرکه باهر نیّتی خوانده تورا دادی جواب گاه با اخلاص و گاهی با ریا گفتم حسین گاه در تنهایی ام نام تو را ناله زدم گاه در بزم عزایت بی صدا گفتم حسین تاکه دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند ناگهان بغضم شکست وبی هوا گفتم حسین "ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین" اربعین، من از وطن تا کربلا گفتم حسین حال میخواهی جواب گریه هایم را نده ابتدا گفتم "حسین" و انتها گفتم حسین
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبانِ اشک‌های بی‌صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین... ماند هَل مِن ناصِرَت بی‌پاسخ اما بارها آمد از کرب‌وبلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم حسین کُلُّ أرضٍ کربلا... من تازه می‌فهمم چرا درخراسان،درنجف، در سامرا، گفتم حسین عاشقی گفت آن‌چه میخواهددل تنگت بگو با دلی غم‌بار گفتم کربلا... گفتم حسین
پیوسته سوختم شررم را قبول کن سیل سرشک و چشم ترم را قبول کن یک اربعین برای تو هر شب گریستم اشک شب و دل سحرم را قبول کن گیسوی خود زخون جبین گرده‌ام خضاب منت گذار و زخم سرم را قبول کن زوار قتلگاه تو بر گشته از سفر آقا زیارت دگرم را قبول کن تو یک محیط خونی و من یک محیط اشک، این بحر اشک و این گهرم را قبول کن چل روز بی تو رنج چهل سال دیده‌ام رنج چهل شب سفرم را قبول کن یک نیمه جان برای تو آوردم از سفر، این نیمه جان مختصرم را قبول کن بال و پرم زسنگ حوادث شکسته است درهم شکسته بال و پرم را قبول کن تا چوب بر لبان تو می‌خورد، سوختم سوز کنار طشت زرم را قبول کن «میثم» فقط به سوز شما سوخت و سرود: داغ همــارۀ جگــرم را قبــول کـــن
( گریز روضه ) 🔸️می روم تا به خودآیم به صفایی برسم سعی دارم که دراین حج به منایی برسم (کامل الزیارات باب پنجاه و هفت)عن ابی عبدالله علیه السلام: من زار الحسین محتسبا لا اشرا و لا بطرا و لا ریاء و لا سمعه...یکتب له بکل خطوه حجه و کلما رفع قدما عمره: 👆یک حج به نامهء عملم ثبت میشود/ با هر قدم که رو به دیار تو میکنم خوشا به حال دل حاجی ای که دور تو گردد/ که کعبه بیت خدا باشد و تو خون خدایی 🔸️قلبم از جوشش لبیک لبالب شده است تا به وادی اجابت به دعایی برسم در حرم کاش که بی پرده "مجابم" سازند دور شش گوشه به گوش شنوایی برسم (ابراهیم مجاب) مولا نکنه منو جواب کنی. جوابم بده و مرا مجاب کن تو پاسخ زائران خود را گویی/ آن گوش بده که آن صدا را شنود اما مثل امروز جابر به صورت دیگری گفت: حبیب لا یجیب حبیبه...چرا؟ 🔸️میروم بشنوم از دوست که "فاخلع نعلیک" طی این راه به وادی "طوا"یی برسم قال ابوجعفر علیه السلام(کامل الزیارات باب هشتادوهشت): الغاضریه هی بقعه التی کلم الله فیها موسی بن عمران و ناجی نوحا فیها و هی اکرم ارض الله علیه... 🔸️شوق شش گوشه به آتش بکشد دلها را سوختم تا که به مصباح"هدایی" برسم انی انست نارا لعلی آتیکم منها بقبس او اجد علی النار هدی 🔸️"آه" من ترجمه ای از "نفس المهموم" است همدم آه شدم تا به نوایی برسم 🔸️کاش در راه حرم لایق دیدارشوم "لن ترانی" نشنیده به لقایی برسم ندبه:متی ترینا و (نریک) دعای عهد:اللهم (ارنی) الطلعه الرشیده علامه حلی هم با آن مقام در راه زیارت امام حسین به ملاقات امام زمان نایل میشود زیارت اربعین حج ایمان ماست: کمال الحج لقاء الامام 🔸️باید از رهگذر چله به میقات رسید اربعین کاش به طوری به حرایی برسم 🔸️کاش در سیر مسیر سفر اکسیر شوم شاید (یعنی) از خاک به ایوان طلایی برسم 🔸️هر قدم سوی حرم "سیرالی الله" من است غیر از این راه بعید است به جایی برسم و سبل الراغبین الیک شارعه و ان الراحل الیک قریب المسافه تا سالکان به آبله پایی نمیرسند صد سال اگر روند به جایی نمیرسند(صائب) تعداد انگشت شمار از اصحاب سرشان بر دامن سیدالشهدا بود و شهید شدند.دختر یتیم اباعبدالله با آبله پایی به جایی رسید که سر بابا در آغوشش بود و جان داد 🔸️ازحرم تا به حرم سفرهء مادر پهن است کاش ازاین مائده من هم به سمایی برسم به پیروان موسی من و سلوی و به حواریون عیسی مائده نازل شد زیارات مائده ای است که ما رو آسمانی میکنه (و موائد المستطعمین معده و مناهل الظماء مترعه) حضرت زهرا سلام الله علیها برا ما سفره پهن میکنند. ما هم که مهمانیم برا میزبان سفرهء دلمون رو پهن میکنیم. روضه هم مائده است امام سجاد: قتل ابن رسول الله جائعا قتل ابن رسول الله عطشانا رقیه:چنان گرسنگی شام کرده مدهوشم که گشته تشنگی کربلا فراموشم 🔸️کاش هرجا بروم همدم جابر باشم کاش همراه عطیه به عطایی برسم 🔸️کاش با رنگ خدا از همه سبقت گیرم با "حبیب ابن مظاهر" به حنایی برسم (سفر به محضر محبوب شرطها دارد حبیب باش که دعوت به کربلات کنند) فدای اصحاب اباعبدالله:الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام 🔸️آه ای دل "بذل مهجته فیک" بخوان تا که از خوان زیارت به نوایی برسم بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله ناحیه مقدسه: السلام علی الحسین الذی سمحت نفسه بمهجته تیر حرمله به قلب مطهر نیزه سنان به سینه نشستن قاتل بر سینه:والشمر جالس علی صدرک مولغ سیفه علی نحرک قابض علی شیبتک بیده ذابح لک بمهنده بعد از شهادت هم بدن را رها نکردند من ینتدب للحسین...فداسوا الحسین بحوافر خیلهم حتی رضوا ظهره و صدره (نحن رضضنا..) از فشار اسبها بر پیکرش/ خون برون زد از شکاف حنجرش روز یازدهم بدن را روی زمین رها کردند ولی بی غسل و کفن(امام سجاد از این مصیبت داشت جان میداد) بدن را رها کردند اما سر؟ چهل منزل بر نیزه غیر از آن: تنور، چوب عبیدالله، خاکستر اهل شام، چوب یزید
میروم تا به خود آیم به منایی برسم سعی دارم که در این حج به صفایی برسم قلبم از جوشش لبیک لبالب شده است تا به وادی اجابت به دعایی برسم میروم بشنوم از دوست که "فاخلع نعلیک" طی این راه به وادی "طوا"یی برسم شوق شش گوشه به آتش بکشد دلها را سوختم تا که به مصباح"هدایی" برسم "آه" من ترجمه ای از "نفس المهموم" است همدم آه شدم تا به نوایی برسم کاش در راه حرم لایق دیدارشوم "لن ترانی" نشنیده به لقایی برسم هر قدم سوی حرم "سیرالی الله" من است غیر از این راه بعید است به جایی برسم کاش در سیر مسیر سفر اکسیر شوم شاید از خاک به ایوان طلایی برسم کاش هرجا بروم همدم جابر باشم کاش همراه عطیه به عطایی برسم کاش با رنگ خدا از همه سبقت گیرم با "حبیب ابن مظاهر" به حنایی برسم آه ای دل "بذل مهجته فیک" بخوان تا که از خوان زیارت به نوایی برسم 👆👆👆 توضیح شعر در پشت قبل
لطف خدای تا نشود یاور کسی دیدار کربلا نشود باور کسی امروز خاطرات اسیران کربلا کی میرود ز خاطر غم پرور کسی امروز یاد میکند از اهل بیت نور در راه اگر ورق بخورد دفتر کسی در این سفر به تشنه لبان آب میدهند خنجر فرو نیامده بر حنجر کسی اینجا کبوتران همه را ناز میکنند سنگ ستم نخورده به بال و پر کسی در پیش چشم همسفران شکسته دل بر نیزه نیست ماه بلند اختر کسی در طول این مسیر مقدس نمیزنند با تازیانه بر سر و بر پیکر کسی گل هدیه میدهند به زوار نینوا سیلی نمی‌زنند به نیلوفر کسی با پای غرق آبله و چشم اشکبار دنبال کاروان ندود دختر کسی در کاروان خانه به دوشان اربعین کنج خرابه ای نشود بستر کسی وقت عبور قافله از روی پشت بام خاکستری نریخته روی سر کسی امروز میروند ولی وقت بازگشت صد داغ نیست بر جگر خواهر کسی یادش بخیر قافله کربلا که بود هشتادوچهار گل همه نیلوفر کبود استاد محمدجواد غفورزاده (شفق)
تو وارث رسولی و ما وارث توایم میراث ماست مرثیه های تو یاحسین از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد!؟ کو پیرهن!؟ کجاست ردای تو یاحسین!؟ زیارت اربعین وَأَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ ، هذا حسین..... مسلوب العمامه و الردا
یک اربعین گذشت و ندیدم تو را حسین دیدم ولی کجا؟ به سر نیزه ها حسین ما بوسه میزدیم به پیشانیت ز دور تو می گریستی به غریبی ما حسین تو روز بر فراز سنان هم زبان من من در نماز شب به تو کردم دعا حسین شکر خدا که بعد چهل مرحله فراق شد قسمتم زیارت کرب و بلا حسین از گوشه خرابه یتیم سه ساله ات در کربلا رسانده سلام تو را حسین لب بر لبت نهاد و سرت را به بر گرفت آهی کشید و ناله زد و گفت یا حسین یادم نمیرود که بر احوال ما گریست راس تو در میانه ی تشت طلا حسین در تشت خون گریست و از شرم آب شد چوبی که خورد بر لب تو از جفا حسین «میثم» سروده است و به یاد تو سوخته نظمش چو شمع بوده به بزم عزا حسین
«چشم گریان سویت ازشام خراب آورده ام» «خیز،ای لب تشنه ازبهرتوآب آورده ام» گربپرسی داغ توباسینه ی خواهرچه کرد قامت خم گشته ای بهرجواب آورده ام اشک،سرخ وچهره،زردوتن،سیاه وموسفید این همه سوغات ازشام خراب آورده ام اشک میبارم زداغ چارساله دخترت گرچه پرپرشدگلت باخودگلاب آورده ام همرهم زین العباداین حجت داداررا جان وتن مجروح ازبزم شراب آورده ام
14420219-04.mp3
4.96M
دلتنگای کربلا گوش کنن... 😭 قسم به اون موکبای ساده
📍 آدرس کانال روضه الحسین علیه السلام 👇👇👇👇 @rozeh1443 دوستانتون رو هم عضو کنید
باب الحرم _ نریمانی.mp3
5.89M
|⇦•مثلاً تو قبول کردی..‌ 😭 باشه کربلا نبر...
👤امام حسن عسکری(ع) می فرماید : «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ : ۱)صَلَاةُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ ۲)وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ ۳)وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ ۴)وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ ۵)وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» ♦️علامت مومن پنج چیز است : ۱)خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (۱۷رکعت واجب و مابقی نوافل نمازها) ۲)زیارت اربعین ۳)انگشتر به دست راست کردن ۴)قرار دادن پیشانی بر مهر[خصوصا تربت امام حسین(ع)] ۵)بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم!(۱) 📚منبع : ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۸۲، ص۷۵
▪️از اختصاصات سیّدالشهداء علیه السلام▪️ علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه 🏴 أربعين در اسلام فقط براى حضرت سيّدالشهداء عليه‏ السّلام وارد شده و از اختصاصات آن حضرت بوده و زيارت آن حضرت در اربعين از علامات مؤمن و شعائر شيعه است؛ و حتّى براى حضرت رسول أكرم يا أميرالمؤمنين يا صدّيقه كبرى صلوات الله وسلامه عليهم أجمعين أربعين وارد نشده است‏ 📚«نور مجرّد» ج ۲ ص ۸۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•من بی تو دلگیرم 😭 اربعین کرببلایم نبری میمیرم #اربعین
گر فراق بنده از بد بندگیست چون تو با بد بد کنی پس فرق چیست💔💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤هر کسی کامِ دلی آورده در كويَت به دست 🖤ما هم ‌آخر ‌در‌ غمت خاکی به سر‌خواهیم کرد [حاج محمود کریمی]
حرم مطهر رضوی نائب الزیاره همه دوستان هستم یاعلی
▪️و قَبرُه في قُلوب مَن والاهُ▪️ من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود یک دست پرچم بود یک دست استکان چای یک سو صدای روضه ی عباس می آمد یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای! بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم هم آبله هم درد پایم را بغل می کرد هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا چای عراقی بود کامم را عسل می کرد باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک پر کرده بود از نان و با پای علیل خود خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود گفتند نذری دارد و هر سال می آید کارش در این جا شستن جوراب زائر بود مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم این چیزها در کربلا بسیار عادی بود ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود باید که برگردیم راه کربلا باز است در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست در خانه ی خود زائران اربعین هستیم...
انالله و اناالیه راجعون حکیم متاله و فقیه عارف ذوالفنون حضرت علامه حسن حسن زاده املی قدس الله نفسه دار فانی را وداع گفته و به ملکوت اعلی پیوستند. این ضایعه مولمه را به محضر بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه و نائب برحقشان حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله العالی، مراجع تقلید ، بیت معظم و شاگردان ایشان و همه ی علاقه مندان معارف قرآن و عرفان شیعی تسلیت عرض میکنیم. هدیه به روح مطهر و قدسی ایشون فاتحه مع الصلوات.
یک اربعین به نیزه سر یار دیده ام  یک اربعین چو شمع به پایت چکیده ام  یک اربعین به ضربه شلاق ساربان  بر روی خارهای مغیلان دویده ام  یک اربعین تمام تنم درد می کند  با ضرب تازیانه ز جایم پریده ام  یک اربعین رقیه تو مُرد از غمت  اکنون بدون او به کنارت رسیده ام  یک اربعین به شام و به کوفه حماسه ها  با خطبه های حیدری ام آفریده ام  یک اربعین به چوبه محمل سرم شکست  همچون پدر ببین تو، جبین دریده ام  یک اربعین کنار عدو، وای وای وای!  بس جور طعنه های فراوان کشیده ام  یک اربعین به ضربه سیلی ببین حسین!  روی کبود و قامت از غم خمیده ام 
از من مپرس زینب من معجرت چه شد  با من بگو برادر زینب سرت چه شد  از من مپرس از چه لبت خشک و زخمی است  با من بگو که ساقی آب آورت چه شد  از من مپرس رخت تنت از چه خاکی است  با من بگو که پیروهن پیکرت چه شد  از من مپرس از چه زدی سر به محملت  با من بگو در نظر مادرت چه شد  از من مپرس در دل محمل چه دیده ام  با من بگو که راس علی اصغرت چه شد  از من مپرس از چه نمازت نشسته است  با من بگو اذان علی اکبرت چه شد  از من مپرس موی سرت از چه شد سپید  با من بگو عمامه ی پیغمبرت چه شد  از من بپرس شرح تمام سفر ولی  دیگر نپرس شام بلا دخترت چه شد
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد  دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد  دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند  که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد  به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید  به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد  اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون  ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد  به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته  به کف جامی لبالب از سبوی کربلا دارد  اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش  همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد 
اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید  گوئیا زینب محزون ز سفر می آید  باز در کرببلا، شیون و شینی برپاست  کز اسیران ره شام، خبر می آید  رود، رودی شنوم از طرف شام، مگر  ام لیلا به سر نعش پسر می آید؟  کاش می داد کسی بر علی اکبر پیغام  کای جوان، مادر پیرت ز سفر می آید  و علی اصغر بی شیر بداند که رباب  با دل و سینه پر خون جگر می آید  ای صبا، گوی به عباس که از جا برخیز  ام کلثوم تو، خم گشته کمر می آید  « صامتا » از چه نگفتی به سر قبر حسین  عابدین، خون جگر و دیده تر می آید؟