eitaa logo
روضة الحسین علیه السلام
332 دنبال‌کننده
178 عکس
157 ویدیو
26 فایل
🏴روضه الحسین علیه السلام 🔰کانالی برای مبلّغین 📝حاوی روضه ها و سینه زنی های زیبا، پرمحتوا و مستند و همچنین کشکولی از مطالب مفید برای مبلغین و روضه خوان ها
مشاهده در ایتا
دانلود
راضی به هر قضایِ خدا می روی علی چون نوح سمتِ موج بلا می روی علی   دارم به فتحِ خیبر تو فکر می کنم با دستهای بسته کجا می روی علی   ای سرشناس شهر، برای تو خوب نیست مسجد چرا بدون عبا می روی علی   آشفته حالِ فاطمه ی پشتِ در نباش قدرِ خودت به هول و ولا می روی علی   آیینه ی شکسته ی این کوچه ها منم از من شکسته تر تو چرا می روی علی   بی رحمیِ مغیره عجب شمرگونه است داری چه زود کرببلا می روی علی   این کوچه، آخرش ته گودال می رسد داری میان حرمله ها می روی علی @rozeh1443
آخرش شرح غمم روی زبانها افتاد همه گفتند که خیبر شکن از پا افتاد   آه ، رفتی و تمام بدنم می لرزد پهلوان تو زمین خورد ، وَ از نا افتاد   غسل جسم تو بود سخت تر از هر کاری کوه ، پاشیده شد و بر روی دریا افتاد   دو سه ماه است که رخسار تو با پوشیه است چشم من بر رخ نیلی تو حالا افتاد   مَحرمت بودم و نامَحرم زخم بدنت این چه زخمی ست که بر بازوی تو جا افتاد ؟   بشکند دست کسی که ... اثرش معلوم است جای دستی به روی صورت حورا افتاد   با یتیمان تو همناله شده جبرائیل ولوله در وسط عرش معلّی افتاد   ساحلم بودی و رفتی و نگفتی با خود ... که علی در وسط موج بلایا افتاد   با چه رویی بدنت را بدهم بر پدرت لبم از شرم ، ز هر صحبت و نجوا افتاد   با چه رویی به پدرجان تو این را گویم ... "پیش چشمان همه ، ام ابیها افتاد" @rozeh1443
ای جان ایمان،اصل دین،روح عبادت حق تو را خوردند با غصب خلافت! هر کس که می گوید برائت بی برائت آویزه ی گوشش کند، ما تا قیامت بغضی مقدس در درون سینه داریم از دشمن زهرا و حیدر کینه داریم @rozeh1443
میرزا محمّد قربانی[@noororreza]14430602-03.mp3
زمان: حجم: 6.91M
زمینه (أمّا حُزنی فَسَرمَدً) 🎥روز سوّم عزاداری شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها(روایت 95 روز) 🗓 چهار شنبه 2 جمادی الثّانی 1443 🎙 مداح: کربلایی محمد_قربانی 📍مدرسۀ علمیّۀ نورالرّضا علیه السّلام @rozeh1443
بی‌تو یافاطمه با محنت دنیا چه کنم؟ وای، با این‌همه غم، بی‌کس و تنها چه کنم... بی تو دنیاست مرا، هم‌چو کویری سوزان دور، از سایه‌ات ای شاخۀ طوبی چه کنم؟ آتش فتنه ز خاموشی تو روشن شد در چنین مهلکه، ای بضعۀ طاها چه کنم؟ من به دریای غمت کشتی طوفان‌زده‌ام پای بندم به تو و، غرق به دریا؛ چه کنم؟ ای که در رحلت احمد بگرفتی دستم حال کز داغ تو افتاده‌ام از پا، چه کنم؟ در دل شب، ز یتیمان تو پنهان گریم گر صدایم شنود زینب کبری، چه کنم؟ گر محمد نِگرَد سینۀ مجروح تو را یا کند روی کبود تو تماشا، چه کنم؟ حبیب چایچیان @rozeh1443
شبی که آینه‌ام را به دستِ خاک سپردم هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم دو دست از سر حسرت به هم زدم که چگونه به دست خود گل خود را چنین به خاک سپردم؟ شد اشک غربت و گل کرد روی خاک مزارش هر آنچه داغ که دیدم، هر آنچه غصه که خوردم شب آمدم که بگریم تمام درد دلم را سحر به غربت خانه، جز اشک و آه نبردم بدون فاطمه سخت است زندگی، که پس از او برای آمدنِ روزِ مرگ، لحظه شمردم سیدمحمدجواد شرافت @rozeh1443
افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است برکت این زندگی از روضه های فاطمه است درس توحیدم بوَد زهرا شناسی، زین سبب می پرستم آن خدایی که خدای فاطمه است چشم دل واکردم و دیدم که قرآنِ خدا آیه هایش یک به یک مدح و ثنای فاطمه است هیچ کس با پای خود در مجلس روضه نرفت هرکجا روضه بوَد، مهمانسرای فاطمه است گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان عالم امکان ولی دولتسرای فاطمه است خلقت جنت برای شیعه ی حیدر بود نار، جای منکرین بی حیای فاطمه است بین قبرم دو ملک تا سینه ام را بو کنند پیش خود گویند : به به، این گدای فاطمه است روز محشر سینه زن هایش شفاعت می کنند این شفاعت برکتِ شال عزای فاطمه است نیست ذکری برتر از ذکر شریف فاطمه افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است @rozeh1443
مغتنم ديدند صبر رو به پايان مرا آتش آوردند نمرودان گلستان مرا بيت من در آتش و مصراع من افتاده بود بي ادبها خوب سوزاندند ديوان مرا آرزوهاي مرا در پشت در آتش زدند كاش ميبستند جاي دست چشمان مرا دست من بسته ولي دست مغيره باز بود زد تو را تا که بگيرد زودتر جان مرا حرف ناموسش كه شد ايوب صبرش سر رسيد باتو سنجيدند بين كوچه ايمان مرا در نهان چشم من اشك است مهمان سالها ظلم بيرون ميكشد از خانه مهمان مرا @rozeh1443
حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر ع کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند؟ چه بلائی به سر چشم ترت اوردند ؟ شدی آزاد دگر از قفس تاریکت ولی افسوس که بی بال وپرت اوردند دخترانت همگی چشم به راهت بودند آخر از گوشه ی زندان خبرت اوردند عجبی نیست که چیزی زتنت باقی نیست حمله بر زانو و ساق و کمرت اوردند تاکه برتخته ی در جسم تو را میبردند آن در سوخته را در نظرت اوردند محمد حسن بیات لو @rozeh1443
سجاده ها ز جلوه روحانى تواند زندانى خدا همه زندانى تواند با دستهاى بسته مناجات دیدنی ست یک گوشه اى نشسته مناجات دیدنى ست در زیر تازیانه خدا را صدا بزن آه اى غریب قید ملاقات را بزن جایت کم است بال و پرت را تکان مده دیوار محکم است سرت را تکان مده تا ساقه ات خمید خمیده شدى تو هم زنجیر را کشید کشیده شدى تو هم خورشیدى و به جانب گودال میروى ساقت تکان که میخورد از حال میروى بالت به میله هاى قفس گیر میکند با این گلوى بسته نفس گیر میکند این چهار تا غلام غریبت کشیده اند انگار تخته ها به صلیبت کشیده اند یک گوشه دختران خودت را صدا زدى با دست و پاى بسته شده دست و پا زدى پا جاى دستهاى توسل گذاشتند جسم تو را سه روز روى پل ....  رد میشدند مردم بى عار بارها رد میشدند از بغل تو سوارها اما کسى به رخت و لباس تو پا نزد اما کسى دهان تو را با عصا نزد علی اکبر لطیفیان @rozeh1443
ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم سفرۀ ذكر مرا بد دهنی ریخت به هم رویِ این ساقِ ترك خورده بلندم كردند استخوانم پَسِ هر پا شدنی ریخت به هم كار من از همه مجذوبِ خدا ساختن است نظری كرده ام و قلب زنی ریخت به هم دید حساس شدم آمد و دشنامم داد پسر فاطمه را با سخنی ریخت به هم كار تشییع مرا لنگه دری عهده گرفت از غم من دلِ هر سینه زنی ریخت به هم محمد جواد پرچمی @rozeh1443