چگونه آب نگردم کنار پیکرتان
که خیره مانده به چشمم نگاه آخرتان
میان هلهله ی قاتلاتان تنها
نشسته ام که بگریم به جسم پر پرتان
خمیده آمد اینجا خمیده تر شده ام
شکسته ام منو شرمنده در برابرتان
خدا کند که بگیرند چشم زینب را
که تیغ تیز نبیند به روی حنجرتان
میان قافله نیزه دار ها فردا
خدا کند که نخندد کسی به مادرتان
به پیش ناقه ای او در میان شادی ها
خدا کند که نیفتد زنیزه ها سرتان
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
دوباره در دل من خیمه عزا نزنید
نمک به زخم من و زخم خیمه ها نزنید
شکسته تر زمن پیر دیگر اینجا نیست
مرا زمین زده است اکبرم شما نزنید
برای آنکه نمیرم ز شرم مادرتان
میان این همه لبخند دست و پا نزنید
خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان
فقط نه اینکه دو بی کس دو تشنه را نزنید
که در برابر چشمان مادری تنها
سر دو تازه جوان را به نیزه ها نزنید
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
زینب که بود عالم غم را خدای صبر
در غربت دیار ستم آشنای صبر
معنا گرفت ماتم عظمی چو جاگرفت
بر شانه های زینب کبری همای صبر
مجموعه ی مصائب دنیا به او رسید
ایوب هم نبودچو او مبتلای صبر
در کودکی بدید که در کوچه های شهر
سیلی زدند مادر او را برای صبر
تا تیغ کینه فرق پدر را دو نیمه کرد
دختر گذاشت بر سر زخمش دوای صبر
از زهر فتنه جان برادر چو پر کشید
خواهر کشید بر سر و چشمش عبای صبر
خارج شد از منی به تمنای کربلا
تا کربلا بگشت برایش منایِ صبر
خونهای کربلا همه میگشت پایمال
تا زینبی نداشت به لب کیمیای صبر
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
کودکانی عاشق و دلداده پروردم حسین
تا جوان گشتند قربان تو آوردم حسین
شیرشان دادم که شیر کربلای تو شوند
هر دو را نذر علی اکبرت کردم حسین
گر چه نا قابل ترین هدیه دو طفل زینبند
اذن تو درمان بود بر قلب پر دردم حسین
داغ این دو پیش مظلومی تو هیچ است هیچ
من پریشان تو بین قوم نا مردم حسین
کودکانم جای خود گر رخصتی بر من دهی
سینه و پهلو سپر دور تو می گردم حسین
غیرت این دو ز جنس غیرت سقای توست
هر دو را رزمنده ی راه تو پروردم حسین
در وجود این دو صبر و طاقت این درد نیست
بنگرند از کینه نیلی چهره ی زردم حسین
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
گیرم که رد کنی دل ما را خدا که هست
باشد محل نده قسم مرتضی که هست
وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست
چادر نماز حضرت خیر النسا که هست
یک گوشه می نشینم و حرفی نمی زنم
بیرون مکن مرا تو از این خانه جا که هست
از درد گریه تکیه نده سر به نیزه ات
زینب نمرده شانه دارالشفا که هست
قربانیان خواهر خود را قبول کن
گیرم که نیست اکبر تو طفل ما که هست
گفتی که زن جهاد ندارد برو برو
لفظ«برو»چه داشت برادر؟بیا که هست
خون را بیا به دست دو قربانی ام بکش
تو خون مکش به دست عزیزم حنا که هست
گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم
از سر مرا تو باز مکن کربلا که هست
گفتی که بی تو سر نکنم خوب! نمی کنم
بعد از تو راه کوفه و شام بلا که هست
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
اگر که درد تو در ناله ام اثر دارد
و گر که از دل من روح تو خبر دارد
مزن به سینه ی من دست رد، نباید دید
برادری به دلش این همه شرر دارد
اگر چه خواهر تو بی بضاعت است اما
ببین میان بساطش دو تا پسر دارد
یکی برای رسیدن به اکبر و قاسم
که شوق و شور پریدن به بال و پر دارد
که دیگری که امید دلش به اذن شماست
که ذره ای غمت از روی سینه بر دارد
و من تعجب از این می کنم، نمی دانم
برادرم به زبان نه چرا دگر دارد
برای نجمه و لیلا اگر نیاوردی
همین که نوبت من شد هزار اگر دارد؟
حلالشان شده شیرم که خونشان ریزد
به پای خون خدا پس نگو خطر دارد
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
همچون غریبه با من دلخسته تا مکن
طفلان خواهرت ز سر خویش وا مکن
یکبار می شود که فدای غمت شوند
حالا که وقتش آمده چون و چرا مکن
دو نوجوان زینب و این قتلگاه تو
بی بهره ام ز قافله ی کربلا مکن
یک عمر بوده ام همه جا در کنار تو
سهم مرا ز سفره ی سرخت جدا مکن
یکبار کار من به تو افتاد یا اخا
رد قسم به عصمت خیرالنساء مکن
---
مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه
پا می کشند راه نفس باز وا کنند
در آخرین نفس که نفس بر لب آمده
می خواستند مادر خود را صدا کنند
اما زخیمه گاه نیامد به جای او
زود آمدند تا سرشان را جدا کنند
عباس اگر نبود که چیزی نمانده بود
می خواستند هر چه که تیغ است جا کنند
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/rozeh1443
▪️کاروان برگشت
زینب اومد مدینه دو به دو با عبدالله نشسته بودن گفت خانوم جان یه حرف خصوصی باهات دارم
فرمود:عبدالله حرف خصوصیت چیه؟
گفت زینبم وقتی علی اکبر کشته شد دوان دوان رفتی خودتُ رو بدن علی اکبر انداختی ؛اما بچه های من وقتی کشته شدن شنیدم از خیمه بیرون نیومدی !
بگو ببینم علتش چیه؟
صدا زد عبدالله ترسیدم داداشم خجالت بکشه .. لذا از خیمه ها بیرون نیامدم ..
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
https://eitaa.com/rozeh1443
▪️ابي عبدالله به همين راحتي اجازه نداد بچه ها برن ميدان
هر چي خواهر مي گفت: آقا مي گفتن: نه،
من جوابِ حسن رو می تونم بدم، بچه هایِ برادرم هستن
اما من جوابِ عبدالله رو چی بدم؟
بی بی گفت: باشه نمیخوای برن نمیرن، اما حسن رو یادت هست یه بار جلوش مادرم رو زدن، همه ی موهاش سفید شد؟
میخوای دوتا بچه هام بمونن، میخوای کتک خوردن زینب رو ببینن؟
تا حرفِ مدینه رو زد گفت: بگو اماده شن!
▪️سریع اومد خیمه، پاشید لباسِ رزم بپوشید، مُهیّایِ رفتن شدن، لباسِ رزمشون رو که می پوشوند،
بی بی می گفت: حواستون به حرمله باشه، حواستون به سنان باشه، اون از پشت میزنه، هی دست می کشید رو سر و صورتشون، آبروم رو بخرید،رو سفیدم کنید
▪️ مهیای رفتن شدن، دَمِ دَرِ خیمه، یه وقت دیدن زینب بیرون نمیآد، یکی از بچه ها اومد گفت: مادر! چرا بیرون نمیآی؟ گفت: آروم باش پسرم،
😔دوتا خواسته دارم از شما
گفت: من اگه پشتِ سرتون بیام، حسین خجالت میکشه، من از اینجا براتون دعا میکنم، اما خواسته دومم اینه: مادر! هر کی از اسب افتاد حسین رو صدا کرد، یه وقت از بالای اسب افتادید من رو صدا نکنید، حسینم خجالت میکشه.
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
https://eitaa.com/rozeh1443
▪️بی بی فرمود:
عبدالله یادت باشه من باید هر روز حسینم رو ببینم. وگرنه میمیرم .
دوم شرطم اینه هرجا حسینم بره منم باید برم ..
عبدالله ابن جعفر گفت خانم من غلامتم هرچی شما بگی درسته ..
درستِ من شوهرِ شما هستم ولی بدون منم غلام شما هستم ..
با عشقِ ابی عبدالله بچه هاش رو بزرگ کرد .. عرضه داشت داداش جان، برادرم .. همه رو قبول کردی، بچه های حسنم رو قبول کردی؛ میخوای این دو تا بچه رو قبول نکنی!!
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
https://eitaa.com/rozeh1443
فرصت کم است دامن من را رها کنید
وقتش رسیده نذر پدر را ادا کنید
وقتش رسیده نوبت جان بازی شماست
جان را فدای خامس آل عبا کنید
شیران نسل جعغر طیار! یا علی!
رخصت اگر نداد، مبادا حیا کنید
او را به جان حضرت زهرا قسم دهید
وقتی که اذن داد، علی را صدا کنید
راضی نمی شود که به میدان روید، باز
در دل برای اذن شهادت دعا کنید
از نسل شیرهای بنی هاشمید، پس
وقتش رسیده محشر کبری به پا کنید
وقتی زره به قامتتان بوسه می زند
فکری به حال تشنگی خیمه ها کنید
چون کوه، پیش مادر خود ایستاده اید
فرصت کم است، دامن او را رها کنید
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
https://eitaa.com/rozeh1443
📍برای سهولت به دستیابی مطالب شب چهارم محرم هشتک زیر را کلیک کنید
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#حر_بن_یزید_ریاحی
https://eitaa.com/rozeh1443