همين كه پيكر تو مورد تهاجم شد
ز دست و پا زدنت دست و پايِ من گم شد
#محرم
#قتلگاه
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
🔆نماز روز آخر سال قمری
امروز(سه شنبه) روز آخر ذی الحجه
و آخرین روز سال قمری جاری است؛
که این نماز و دعای پس از آن وارد شده است.
التماس دعا
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
امشب بیا و غربتم ای آشنا ببین
همچون نسیم در به در کوچه ها ببین
رگ ها ز خون مردی و صدق و صفا تهی ست
مسلم اسیر، در کف مسلم نما ببین
من حاجی ام مناسک حج آورم به جای
محرم به کوچه کوچه، به سعی و صفا ببین
این جا به شیر مرد دهد پیرزن پناه
قحط وفا و اوج قفا و جفا ببین
این جا علی به چاه فرو برد سر، ز درد
او دید ابتدا و، تو هم انتها ببین
دانی که می کشد به کجا کار عشق من
آویزه بر قناره بیا و مرا ببین
حاج علی انسانی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
گر چه ای یار! اسیر کف اغیار توام
نی گرفتار عدو بلکه گرفتار توام
نام تو وِردِ زبانم به سر دار شده ست
تو علی هستی و من میثم تمّار توام
دشمنم آب دهد لیک ننوشم هرگز
گرچه لب تشنه ولی تشنۀ دیدار توام
دستم از پشت اگر بسته، دگر قطع نشد
فکر انگشت تو و دست علمدار توام
گر شکافی لب من خورده دگر چوب نخورد
در غم چوب یزید و لب خونبار توام
استادانسانی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
عزادار حسین (علیه السلام)
در میان روضه ها گشتم عزادارت حسین
کی شود در کربلا آیم به دیدارت حسین
😭یا حبیبی یاحسین
😭یا طبیبی یاحسین ۲
نذر کرده مادرم مشکی محرم تن کنم
تو چه کردی با دلم گشته گرفتارت حسین
گفته بابایم که زنجیر تو بر شانه زنم
شانه ام زنجیرخوردوگشته بیمارت حسین
😭یا حبیبی یاحسین
😭یا طبیبی یاحسین ۲
از غم هجران تو روضه به روضه می روم
آفرین و مرحبا گرمست بازارت حسین
قسمتم کن تا که بینم کربلایت یا حسین
تشنه دیدار تو من (بیقرارت) یا حسین
😭یا حبیبی یاحسین
😭یا طبیبی یاحسین ۲
🖋بیقرار اصفهانی
#محرم
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
😭 والوتر الموتور 😭
🖋راوی میگه:
نگاه می کردم به حسین بن علی؛وقایع رو می نوشت این جمله رو برکاغذ جاری کرد
" وَبقِیَ الحُسَینُ فَردًا وَحیِدًا"
دیدم حسین تنهایِ تنها شد.
میدونی چی کار کرد؟
"فنَظَرَ یمیناً و شِمالا" یه نگاهی به راست وچپ کرد
"فَلَمْ یرَی مِنْ أصحابِه اَحَداً»دیگه کسی رو ندید.
اینجا شروع کرد صدا زدن...
"یا مسلمَ بنَ عقیل...یا هانی بنَ عُروه...یا حبیب بنَ مَظاهر..."
دونه دونه همه رو صدا کرد بعد فرمود:
😔"فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرام"از این خواب ابدی بلند شید.،
"وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ"مگه نمی بینید دارند به خیمه های من نگاه می کنند؟
😭صدای غریبی اینجا بلند کرد
"هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّنی"
راوی میگه هر چی دور و برم رو نگاه کردم صدایی از لشگر عمرسعد بلند نشد...
کسی نگفت من یاریت می کنم...
یه وقت شنیدم یه صدا از پشتِ سرش شنیده شد..
."فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ وَ الْبُکاء"زن ها شروع کردند داد زدن دخترا شروع کردند گریه کردن...
#محرم
#عاشورا
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
🖋 السلام علیک یا مسلم بن عقیل علیهماالسلام
🍃سفیر امام حسین آمد کوفه راوی نوشته از مسجد کوفه بیرون آمد یه نگاه به پشت سرش کرد،دیدکسی نیست...
"فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِي أَزِقَّةِ الْكُوفَةِ" همین طور سرگردان تو این کوچه ها می چرخید.
"لایَدری أیْنَ یَتَوجَّه..."نمی دونست باید کجا بره...
مسلم باب امام حسینه.
🍃یکی از ویژگی های مسلم اینه که گریه کنِ امام حسینه...
در اوج سختی،در اوج خطر گریه کنِ امام حسینه
▪️یکی بهش گفت:
مسلم گریه نکن
گفت:ملعون! "واللهِ ما بِنَفْسی بَکَیتُ"من برای خودم گریه نمی کنم.
"وَ لَا لَهَا مِنَ القَتْلِ أرْثِي" من برای خودم مرثیه نمیخونم...
"وَ لَکِن أبکِی لِلحُسَینِ وَ آلِ الحُسَینِ"من دارم برای حسین گریه می کنم.
"وَ لَکِن أبکِی لأهلِی المُقبِلِینَ إلَیَّ"
من دارم برای خانواده و دخترها و زن ها و اهل حرمی که دارند میان سمت کوفه گریه می کنم.
مسلم ابن عقیل از بالای دارُالاماره بر روی زمین افتاد.
میگن استخوونای بدنش شکست
بایدم همین بشه نوکر مثل اربابش شهید میشه
عاشق عین معشوقشه
😔ارباب ما هم روز دهم زیر سم مرکب ها ...
▪️اسبها پای خود از سینه ی او بردارید...
#محرم
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
🏴حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) اولین گریه کننده بر حضرت مسلم(علیه السلام) :👇
✅شیخ صدوق روایت می کند؛
روزی امیرالمؤمنین(ع)، به حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إنَّکَ لَتُحِبُّ عَقِیلَاً؟》
♦️ای رسول خدا(ص)! آیا شما عقیل را دوست دارید؟
حضرت(ص) فرمودند :
📋《اِی وَاللهِ!》
♦️به خدا قسم، عقیل را دوست دارم.
سپس فرمود:
📋《إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّینِ، حُبَّاً لَهُ وَ حُبَّاً لِحُبِّ أَبِی طَالِبِِ(ع) لَهُ》
♦️من عقیل را از دو جهت دوست دارم!
یکی این که؛ عقیل را به خاطر خودش دوست دارم و یکی هم این که؛ عقیل محبوب پدرش ابوطالب(ع) بود و به خاطر اینکه ابوطالب(ع) عقیل را دوست داشت، دوستش دارم.
📋《وَ إنَّ وَلَدَهُ لَمَقتُولٌ فِی مَحَبَّةِ وَلَدِکَ》
♦️و همانا فرزند عقیل در راه عشق و محبت فرزند تو حسین(ع)، شهید می شود.
📋《فَتَدمَعُ عَلَیهِ عُیُونُ المُؤمِنِینَ》
♦️و بر او ،چشم همه ی اهل ایمان اشک می ریزد.
📋《وَ تُصَلَّی عَلَیهِ المَلائِکَةُ المُقَرَّبُونَ》
♦️و فرشتگان مقرب پروردگار، بر فرزند عقیل، مسلم، صلوات و درود می فرستند.
📋《ثُمَّ بَکَی النَّبِیُّ(ص) حَتَّی جَرَت دُمُوعُهُ عَلَی صَدرِهِ》
♦️با نام بردن از حضرت مسلم(ع)، پیغمبر اکرم(ص) گریه کردند تا جایی که اشک های مبارک پیغمبر(ص) برای مصیبت مسلم بر صورتشان جاری شد و سپس فرمود :
📋《إِلَى اَللَّهِ أَشْكُو مَا تَلْقَى عِتْرَتِي مِنْ بَعْدِي》
♦️به خداوند شكايت مىكنم از آنچه بر سر خاندانم مىآورند.(۱)
📚منبع:
۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۲۸
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
✅مسلم در کوفه دیگر پناهی نداشت و از طرفی هم راهی برای خروج از کوفه نیافت.
تا اینکه شبانه بی یار و یاور در کوچه های کوفه مورد تحت تعقیب قرار گرفت.
مسلم خسته و تشنه، تکیه بر دیوار خانه ای زد که صاحب خانه، زنی به نام طوعه بود.
پسری داشت بلال نام، که بيرون رفته بود و مادرش بر در ايستاده بود و انتظارش را مى كشيد.
مسلم بر طوعه، سلام كرد و طوعه نیز جواب داد.
مسلم به طوعه گفت : ای بنده خدا! به من، قدرى آب بده.
زن رفت و برايش آب آورد.
مسلم، همان جا نشست.
طوعه، ظرف آب را بُرد و بازگشت و گفت : مگر آب نخوردى؟
مسلم گفت: چرا!
طوعه گفت :
📋《يا عَبْدَالله! اِذْهَبْ اِلي مَنْزِلِکَ!》
♦️ای بنده خدا! به خانه ات برو.
مسلم، سكوت كرد.
طوعه، این حرف را برای بار دوم نیز تكرار كرد.
باز مسلم، سكوت كرد.
آن گاه طوعه گفت :
📋《ياعَبْدَالله! قُمْ! عَافَاکَ اللهُ! اِذْهَبْ اِلي اَهْلِك!》
♦️ای بنده خدا! خدا، سلامتت بدارد!
نزد خانواده ات بازگرد.
📋《فَإِنَّهُ لا يَصلُحُ لَكَ الجُلُوُسُ عَلى بَابِي، وَلَااُحِلُّهُ لَكَ!》
♦️شايسته نيست بر درِ خانه من بنشينى و من، اين كار را روا نمى دارم.
مسلم برخاست و گفت :
📋《مَا لِي فِي هَذَا الْمِصرَ مَنزِلٌ وَ لَا اَهْلٌ》
♦️من در اين شهر، خانه و خانواده اى ندارم.
آيا مى خواهى پاداشى ببرى و كار نيكى انجام دهى؟
شايد در آينده بتوانم جبران كنم.
زن گفت : اى بنده خدا! جريان چيست؟
مسلم گفت :
📋《أنَا مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ، كَذَبَني هَؤُلاءِ القَومُ وغَرُّونِي》
♦️من، مسلم بن عقيل هستم. اين مردم به من دروغ گفتند و مرا فريفتند.
زن گفت : آیا تو مسلم هستى؟
گفت : آرى!
زن گفت : داخل خانه شو!
و او را داخل اتاقى غير از اتاق نشيمن خود كرد و فرشى برايش انداخت و برايش شام برد، ولی مسلم غذایی نخورد.
وقتی پسر طوعه برگشت، به دخول و خروج نامتعارف مادرش به آن اتاق تردید کرد و علت را جویا شد.
مادرش ابتدا کتمان کرد، ولی چون پسرش اصرار نمود، وی را قسم داد تا این مطلب را به کسی نگوید.
سپس حال جریان را به پسرش گفت و پسرش سکوت کرد و خوابید.(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۵۴
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
من پیک عشق هستم و نامه بر حسین
اول فدایی حرم خواهر حسین
لب تشنه ام ولی نزنم لب به آب ها
سیراب می شوم فقط از ساغر حسین
گرد و غبار چهره ام امضا نموده است
مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را ؟
باید سلام من برسد محضر حسین
دلواپسم برای النگوی دخترش
دلواپس ربودن انگشتر حسین
مثل تنور لحظه به لحظه گداختم
نقشه کشیده اند برای سر حسین
خولی و شمر از عددی حرف می زنند
حرف از دوازده شد و از حنجر حسین
روی قناره تشنه ی صوت حجازی ام
تا که علم شود نوک نی منبر حسین
پایین پای اکبر او مدفن من است
در کوفه نیست مقبره ی نوکر حسین
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
محرمی که نباشی در آن محرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست
هزار بار خودت را به ما نشان دادی
ولی چه فایده…چشمان ما که محرم نیست
خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه
حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست
بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا
محرمی که نباشی در آن محرم نیست
#امام_زمان_علیه_السلام
#محرم
https://eitaa.com/rozeh1443/1698
▪️السابقون السابقون اولئک المقربون▪️
▫️دو تا از اولیا الهی اولین فداییان امام و ولایتشون بودند که شباهات زیادی به هم دارند
مثلا:
هر دو شون تنها موندن
هر دو شبها کوچه گردی میکردن برای امامشون
هر دو در خونه ها رو زدن و جواب نشنیدن
هر دو به در بسته خوردن
هر دو مجروح شدن
هر دو استخوناشون شکسته شد
و....
😔آره یکی مسلم بود و یکی هم مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️میشه بگیم مسلم تداعی کننده ی خاطرات فاطمیه ست...
#مسلم_بن_عقیل
https://eitaa.com/rozeh1443/1698