❣﷽❣
◆ #سخنرانی_امام_باقر_ع
▪️ #آقای_رفیعی ◆
📜 زندگی عبادی امام باقر علیه السلام 📜
⬅️شخصی به نام افلح می گوید: در مکه ی معظمه با امام باقر (علیه السلام) وارد مسجدالحرام شدیم. تا نگاه امام به خانه ی خدا افتاد. امام در بین جمعیت و تو مسجد الحرام با صدای بلند، گریه می کرد و ناله می زد. عرض کردم : ای پسر پیامبر ؛ شما یک نگاه به اطراف بیندازید، و ببینید که مردم چگونه به فرد باشخصیتی ،چون نوه ی پیامبر نگاه می کنند؟
⏹حضرت امام فرمودند: یا افلح! وای بر تو! مردم نگاه می کنند بگذار بکنند! خدا ان شاءالله نگاه کند، خدا قبول کند. من بامردم کاری ندارم؛
◀️بعد امام به سجده رفتند و توی سجده هم به گریه و ناله با صدای بلند ادامه دادند ، وقتی از سجده بلند شدند ،دیدم تمامی محاسن شان مرطوب است.بعد امام باقر علیه السلام بر این نکته تآکید کردند که : انسان نباید تحت تآثیر نگاه و حرف مردم قرار گیرد.
⏺فردی به نام ذریح محاربی که برای امام حسین (ع) بعضی وقت ها مجلس روضه می گرفت، و بچه هایش او را مسخره می کردند ؛ به قول بعضی از روشن فکر زده ها: قدیمی شده!! آقا امام صادق علیه السلام به ایشان فرمودند: مردم را رها کن تا هر جا که خواهند بروند.
ما یک خطوط قرمزی داریم، یک اصولی داریم و یک حدودی داریم ... اگر در اداره ای هستید و رشوه و ربا نمی گیرید و پارتی بازی هم نمی کنید ، حالا همکارهات هم به تو بگویند اُمُّل! بگویند پشت خودت را نبستی! بگذار بگویند من کار به مردم ندارم،
⬅️حضرت امام صادق (ع) در روایتی از بحار می فرماید: پدرم زیاد ذکر می گفت ، به هرجا می رفتیم وسر هر کاری پدرم ذکر می گفت ؛ حتی سر سفره و غذاخوردن و حتی وقتی که با مردم هم حرف می زد به یاد خدا بود.
پدرم ماها رو قبل از طلوع شمس بیدارمی کرد . تا خود طلوع شمس باید ذکر می گفتیم. ایشان می فرمودند : آن هایی که داخل خانه قرآن بلد هستند می فرمود: باید قرآن بخوانید، ووآنهایی هم که قرآن بلد نبودند باید ذکر بگویید. در ضمن می فرمودند باید در خانواده مراقب فرزندان بود.
⏹امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم امام باقر علیه السلام وقتی نماز شب او تمام میشد، سر به سجده می گذاشت و میگفت:«الهي لَکَ اَسْلَمْتُ بِکَ آمَنتُ عَلَیّکَ تَوَکَّلْتُ»
⏺حضرت امام باقر علیه السلام با بندگی ونماز واطاعت باذکر ، مانوس بود، مگه میشه ؛ کسی خودشو پیرو ولایت و ائمه بداند ولی با ذکر و دعا بی ارتباط باشد؟
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
❣﷽❣
🍁#سخنرانی_امام_باقر_ع
🍁#متن
(شفای نابینا)
🥀ابوبصیر از شاگردان برجسته امام باقر علیه السلام بود. او از بینایی محروم بود و از این جهت شدیدا رنج می برد. روزی به حضور امام باقر علیه السلام شتافته و از آن حضرت پرسید: آیا شما وارث پیامبر هستید؟
امام: بلی.
🥀- آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله وارث تمام پیامبران و وارث علوم و دانش های آنان بود؟
امام: بلی.
🥀- شما می توانید مرده را زنده کنید و کور مادرزاد را معالجه نمایید و از آنچه که مردم در خانه هایشان می خورند، خبر دهید؟
امام: بلی. ما همه این ها را به اذن خداوند انجام می دهیم.
🥀او می گوید: در این هنگام امام باقر علیه السلام فرمود: ای ابابصیر! نزدیک بیا. من نزدیک حضرت رفتم. آن حضرت با دست مبارک خود روی چشمان مرا مسح نمود. در این حال من خورشید و آسمان و زمین و خانه ها و هرچه در شهر بود همه را دیدم.
🥀آن گاه به من فرمود: آیا می خواهی که این چنین باشی و در روز قیامت حساب تو مانند بقیه مردم باشد و خداوند هرچه را اراده فرمود، همان شود یا می خواهی به حال اول برگردی و بدون حساب به بهشت بروی؟! ابوبصیر گفت: می خواهم به حال اول برگردم.
🥀پیشوای پنجم بار دیگر دست بر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان او به حال اول برگشت.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari