#حضرت_زهرا
دارد به حال خویش قلم گریه میکند
با غصه های فاطمه غم گریه میکند
دیوار سر به شانه بیرق گذاشته
بر روی شانه های علم گریه میکند
نوحه ز حال رفت غزل هم قدش خمید
اما هنوز ذکر دو دم گریه میکند
سائل گرفت لباس عروسش به دست و دید
دارد ز شرم جود و کرم گریه میکند
بیچاره آن که گریه برایت نکرد و رفت
بیچاره تر کسی ست که کم گریه میکند
عقده شده برای حرمها ضریح تو
بر بی نشانی تو حرم گریه میکند ...
وقتی که دستهای یدالله بسته شد
دیدم به چشم تیغ دو دم گریه میکند
وقتی حسن ز کوچه گذر میکند ببین
با یاد او قدم به قدم گریه میکند
حامد شریف
#حضرت_زهرا
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان
نمی یابم تو را، ای در جهان مانند جان پنهان!
فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد
کسی که می برد نام تو را زیر زبان پنهان
رمان آفرینش با علی جذاب شد اما
تو قََدرت در تمام جمله های داستان پنهان
زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمی کردند
کمال مردها باشد میان دختران پنهان
در اطراف رسول الله (ص) آگاهانه می دیدی
چه شیطانی ست پشت چهره های مهربان پنهان
همه دیدند حق تنهاست، پهلوی تو زد فریاد
صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان
خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید
که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان
تو از قلب علی دلبازتر قبری نمی خواهی
از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان
تو جان حیدری، یعنی دوتایی یک نفر هستید
پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان، پنهان
به جز لاهوت، هر جا دفن شد کوثر چنان باشد
که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان
قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند
که دارد دخترت در حنجره، آتشفشان پنهان
و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود
شدی چون خون به رگ ها، زیر جریان زمان پنهان
به حدّی محوم از داغت که پیدایت نمی کردم
اگر می شد تنت در قبر حتی با نشان پنهان
هادی جانفدا
#حضرت_زهرا
اشکش چکید آرام؛ دانه دانه در بستر
دارد به پایان میرسد پیمانه در بستر
بال و پرش در شعله مانده در هجومی سخت
تب می چکد از صورتِ پروانه در بستر
همسایه ها با خاطری آسوده میگفتند
افتاده دیگر مادرِ این خانه در بستر
تا که نبیند لرزش ِ دستِ کبودش را
موهای زینب(س)شد شبانه شانه؛ در بستر
پهلو شکسته! ضربه خورده سخت بازویش
مجروح می پیچد به خود دردانه در بستر
دلداده بود و عاشقانه از علی(ع) میگفت
جانِ دو عالم با غمی جانانه در بستر
دیگر جوابِ «کلّمیني» یک تبسم بود
از درد می لرزید وقتی چانه در بستر
دست علی(ع) در دستهایِ ناتوانش بود
با دلخوشی های جهان بیگانه؛ در بستر...
داغش به دل ماند و نفس محکم زد و یخ کرد-
انگشتهایش دانه دانه دانه در بستر!
مرضیه عاطفی
#حضرت_زهرا
#امام_زمان_عج
چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد
میان زندگی اش صاحب الزمان دارد
به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است...
تمام عمر نظر سوی آسمان دارد
هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی
هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد
نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش
که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد
به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست
کجاست آن که چنین یار مهربان دارد
نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز
حکایتی شده این عشق، داستان دارد
چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا
دلم هوای حریمِ حسین جان دارد
از آتشی که فراگیر باشد و باقی
هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد
به سوی زائر او مادری جوان آید
تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟!
تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟!
ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟!
میان مجمع زوار کربلا، زهرا
می آید و همه ی روضه را بیان دارد
چه کرده است مگر با حسین و دندانش
چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟!
محمدجواد شیرازی
🌷 امیرالمومنین(عليه السّلام) فرمودند :
✍ مِنَ العَناءِ أنَّ المَرءَ يَجمَعُ مالا يَأكُلُ ويَبنِي ما لا يَسكُنُ ، ثُمّ يَخرُجُ إلى اللّه تعالى لا مالاً حَمَلَ ، ولا بِناءً نَقَلَ!
👌 یکی از رنجها اين اسـت كه انسان چيزى را فراهم آورد كه نمى خورد و بنايى بسازد كه در آن سكونت نمى كند و سپس به جانب خداوند متعال مى رود در حالى كه نه مالى با خود مى برد و نه ساختمانى منتقل مى كند!
📖 نهج البلاغة ، خطبة۱۱۴
☀️
#حضرت_زهرا
دختری از سینهاش آهی مُکرر را کشید
زیرِ پایِ مادرش چشمی مکدر را کشید
آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید
باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید
تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه
فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید
با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته
روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید
بعد از آن گهوارهای خالی کنارش نقش زد
جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید
یادش اُفتاد آتش و جمع ارازل جمع بود
یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید*
وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست
وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید
بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند
بعد از ان این کوچه و آن کوچه حیدر را کشید
بچهها کَندند در را تا که مادر پا شود
یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید
پشت بابا بود اما ضربهی سخت قلاف
روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر را کشید
حال امشب بُغچهای را باز کرد و گریه کرد
روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید
کربلا می گوئیم :"مادر تماشا میکنی
از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید
یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد
یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید"
هر دو میگفتند از آن سر که نیزه میبَرد
تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید
*بعضی از مقاتل به این موضوع اشاره کرده اند
حسن لطفی
#حضرت_زهرا
با گزیدنهای لب این درد را پنهان مکن
هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن
یاکه جارو میزنی یاکه غذا را میپزی
جانِ زینب این مکن ، جان حسینت آن مکن
منکه میدانم که از این زخم میپیچی به خود
تاکه میآیم به زور این چهره را خندان مکن
زینبت را میکُشی وقتی که خود را میکِشی
مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن
سرفههایت را رها کُن لااقل آهی بکش
شیشهام میپاشی از هَم سینه را زندان مکن
بر تَرکهایت ضرر دارد بغل وا میکنی
با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ کسی که دستِ او دستت شکست
هیچ کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن
چهره پنهان کن وصیت کن شکایت کن ولی
با فشردنهای دندان درد را پنهان مکن
حسن لطفی
#حضرت_زهرا
می آید استجابت اگر پیشواز تو
فخر خداست محفل راز و نیاز تو
محراب خانه نور علی نور می شود
از جانماز و وصله ی چادر نماز تو
فهم بشر به ساحت درکت نمی رسد
پنهان شده به دست خداوند راز تو
این آن حقیقتیست که کتمان نمی شود
غیر از علی نبوده کسی هم تراز تو
ای ساده زیستی تو تدریس بندگی
ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو
نامت سلام داشت قیامت قیام داشت
زنده است آن شهادت تاریخ ساز تو
محشر که اختیار شفاعت به دست توست
داریم ما امید به برگ جواز تو
محمدحسن بیات لو
#حضرت_زهرا
دین حق را نقطۀ پرگار ، دست فاطمه ست
گردش این گنبد دوّار دست فاطمه ست
حجة الله الحُجَج ، آرام جان مصطفاست
بوسه گاه احمد مختار دست فاطمه ست
جبرئیلش همزبان و کاتب وحی اَش علی
بعد احمد رشتۀ گفتار دست فاطمه ست
مهبط زهرا کجا و طور موسای کلیم
مُصحف خلقت چنان طومار دست فاطمه ست
آینه دار مناجاتش قنوت هر شبش
رازدار حضرت دادار دست فاطمه ست
یار مست فاطمه دلدار مست فاطمه
کار دست فاطمه پیکار دست فاطمه ست
در مصاف حق و باطل ، در غبار فتنه ها
چون عَلَم افتد علم بردار دست فاطمه ست
خطِّ بیعت را اگر روشن نمی فرمود او
حق نهان می ماند ، پس اینکار دست فاطمه ست
تا ابد پیروزِ جنگی نابرابر کوثر است
چون مدال بهترین رفتار ، دست فاطمه ست
آنکه با اقدام زهرا مفتضح شد خصم اوست
پس شکست دشمن قدّار دست فاطمه ست
بسکه اقدامِ به هنگامش بصیرت ساز بود
تا قیامت پرچم ابرار دست فاطمه ست
جبهۀ اسلام تا آنسوی عالم فاتح است
فتح ما اینبار نه ، هربار دست فاطمه ست
روز رزم عاشقان سربند یا زهرا خوش است
ریزش اُردوی استکبار دست فاطمه ست
مرتضی هم روز رزمش ذکر یا زهرا گرفت
ذوالفقار حیدر کرار دست فاطمه ست
(روز تنهایی که حتی یک نفر یارش نبود)
یاور آن رهبرِ بی یار دست فاطمه ست
هر جفایی دید راضی بود در راه علی
اذن و حکمِ ضربۀ مسمار دست فاطمه ست
هیچ با مولا سخن از سیلیِ دشمن نگفت
سرِّ مستودع در این اسرار دست فاطمه ست
فاطمه می خواست تا عالم نگردد زیر و رو
ورنه نفرین بر همه اغیار دست فاطمه ست
بیش از این رسوا نکرده آن چهل نامرد را
آری اسرار در و دیوار دست فاطمه ست
کربلای کوچه تا کرب و بلا محصول اوست
کربلا تا کربلا ایثار دست فاطمه ست
محمود ژولیده
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
🌾چهارشنبه_های_زیارتی
4_5769607294463509713.mp3
3.22M
🌷 یک روزی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میاد🌷
Ali Fani - Elahi Azumal Bala [320].mp3
9.08M
الهی عظم البلاء...
🌾🍁🌾🍁🌾
چرا هر روز برای فرج امام زمان دعا می کنیم؟
🔴 امام حسن عسکری علیهالسلام می فرمایند:
به خدا قسم! فرزندم مهدی غیبتی خواهد داشت که کسی از هلاکت در آن نجات نمییابد، مگر کسی که خداوند وی را بر اعتقاد به امامت اهل بیت علیهمالسلام پایدار سازد و بر دعای بر تعجیل فرج توفیق دهد.
📚 کمال الدین و تمام ، تالیف شیخ صدوق، جلد ۲، صفحه ۴۱۶
110-0085-haghighi-ghamat-khamide.mp3
11.21M
🍂آهنگ «قامت خمیده» 🥀
با صدای حسین_حقیقی
Osveye Shahide Gomnam.mp3
9.38M
🔰نواهنگ محشر فوق العاده
عالی و بسیار زیبای اسوه ی
شهید گمنام با صدای
حاج محمد رضا طاهری
🌾سوه ی شهید گمنام
🍂سلام مادرم سلام
🥀مایه ی وقار اسلام
🍁سلام مادرم سلام
4_5814231369013789589.Mp3
14.1M
🔰آثار محبت اولیای الهی در زندگی انسان
🔆حٰاج آقا عـالے
▪️حضرت زهرا سلام الله علیها نقل میکنند که پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله به من فرمود:
يَا فَاطِمَةُ مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
🥀 ای فاطمه! هرکس بر تو سلام بفرستد خدا او را می آمرزد و به من ملحقش میکند هر جای بهشت که باشم.
📚بحارالانوار، ج 97، ص194.
🍂حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
○° چندتایی زدن با پا در
تا ڪه افتاد روی "زهرا" در 🥀
🔰استوری
🥀دههفاطمیھ
CQACAgQAAx0CVBp6RAACCjJf9Mp1vXyw9xN7MqpzDzwBqPYsjgACNgcAAmwRqFMdyzPVVAKyLx4E.mp3
7.56M
🌷مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃سلام ای مهر از روی تو پیدا
🍃رخت پنهان و انوارت هویدا
🎤حاج #محمود_کریمی
👌بسیار دلنشین
🌷 اللهم_عجل_لولیک_الفرج
دلا تا فرصت قال است و قیل است
🍁🍁🥀🍁🍁🥀
در مدیحت و منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها و زبانحال مولی بر بالین حضرتش
🍂فارسی_ترکی
.
شاهی اردبیلی
.
دلا تا فرصت قال است و قیل است
بگو زهرا که این ذکری جمیل است
.
من اندر مدح آن بانو چه گویم
که مدّاح جنابش جبرئیل است
.
ندارد تاب نعت این وزن کوتاه
سخن آنسوتر از بحر طویل است
.
دلم کز شهرتش در غیب غوغاست
به نام نامی زهرا دخیل است
.
به آبش ده بدون نام زهرا
اگر کاغذ خرید سلسبیل است
.
عدویش خواند قرآن و ندانست
که ده قرن است آن قرآن قتیل است
.
بترس از اشک من در سوگ زهرا
که موج کمترش دریای نیل است
.
ز لطفش نام «شاهی» رفت تا عرش
اگرچه گوشه گیر اردبیل است
.
ندانست آن که آتش بر درش زد
که آن در قبلۀ جانِ خلیل است
.
کند با یاد رویش گل مناجات
چه حرف سیلی و دست ثقیل است
.
.
.
خدای واحدش کوثر لقب داد
به جز ثانی که با واحد در افتاد
.
.
.
چه فرقی بین روح و جان و زهراست
خدا و ربّ و ایزد هر سه یکتاست
.
بگو زهرا و حیرت کن از این اشک
وزین طوفان که اندر سینۀ ماست
.
مرا این سینه و این چشم تا هست
چه جای صحبت دریا و صحراست
.
چنان از دولت او گشته ام مست
که جانم فارغ از فکر دو دنیاست
.
دو عالم را بده بر شیخ و زاهد
سزای مختصرها، مختصرهاست
.
نباشد در سری گر شور زهرا
مگویش سر، که آن سر کمتر از پاست
.
مگس از عرصۀ عنقا چه گوید
ببخشید ار سخن پایین و بالاست
.
میاور (لام) و (نون) در حذف حقّش
که این حذف (الف) های (اطعنا) ست
.
چو گوید منکر او (قل هو الله)
فلک در پاسخش (قدخاب) گویاست
.
چو گویم راه دین کج شد پس از او
مرنج اهل خرد کی رنجد از راست
.
اگر بین در و دیوار ماند او
چرا این خاک و این افلاک بر جاست
.
.
.
یخلدی خاکه گر اول گوهر ناب
خجالتدن نیه خاک، اولمادی آب
.
.
.
وریلمیش بندیه خمس معانی
او دور شعریم دوتوب ربع جهانی
.
دیلیم زهرا دیینده لبلریمدن
شرافت قرض ائدر لعل یمانی
.
دییر احسن منه ربع المثمن
ائدر تحسین منی سبع المثانی
.
چو لب بربندم از فخر و مباهات
بگوید روح الأرواح، ای فلانی
.
بنازم بر کلام و کبر و نازت
تکبّر از تو کی دارد زیانی
.
تو آن مستی که از مستی نبینی
که داری ذوالفقاری با زبانی
.
دلم یا فاطمه خوان غم توست
نشینی گر کنارِ همچو خوانی
.
کنم خورشید را یک حبۀ قند
بیندازم، درون استکانی
.
ایچه بو جامدن بیر جرعه هر کیم
ئولونجه یاده سالماز آب و نانی
.
ائدر اول جامده زهرا تجلّی
تجلّانی سِوَر «شاهی» نه جانی
.
کیم ائتدی بیر جانین زهرایه قربان
او بیرلن تاپدی مین سرّ نهانی
.
اگر زهرا آدیلان مکتب آچسون
ائدر ادریس و آدم درسخوانی
.
ولی هیهات صد هیهات، هیهات
او زهرانی جوان ئولدوردی ثانی
.
.
.
هو الله نوری خاموش اولدی افسوس
هی العلیا، کفن پوش اولدی افسوس
.
.
.
یتیشدی موج ماتم من یشایه
عزادار اولدی قرآن آیه آیه
.
سونوب معبدلرین مصباحی بیردن
ظهور ائتدی گونون آلنیندا سایه
.
گلوب فریاده بش فرض آشکارا
بوکولدى آلتی یوم الله، قرایه
.
بهشتی لر دوتوب یاس یدّی گویده
دولوب سگّیز نوا دوقّوز سمایه
.
علیده بیر پریشان دودماندا
ائدور آهسته زهرادن گلایه
.
نه تئز ای باوفا دویدون ائووندن
نه تئز دوندی بو ائو ماتم سرایه
.
علیدن اینجیدون یا زندگیدن
گئدورسن جنّته یا کربلایه
.
سنه بیر حکم یازدی نوک مسمار
که «نون» و «والقلم» گلدی نوایه
.
بوروندون سن کفن اما من ئولدوم
یتیشدوک سنده منده انتهایه
.
سنه یوز شرمیلن وار یوز سلامیم
دئنن بیر یول علیک ای عرش پایه
.
یولور زینب باشین هیچ باخمیورسان
دئمورسن ساخلا سهمون نینوایه
.
دئمه اما همین باش ناقه اوسته
دَیَنده محمله تئز گل هرایه
.
او قان ترصیع ائمدن زلفی هور آغلا
قولوندا قمچی آثارین گور آغلا
فَخر نِسوان جهان بَضعۀ طاهایه سلام
🥀🌾🥀🌾🥀
حالات حضرت زهراسلام الله علیها
حاج نادر بابایی
.
فَخر نِسوان جهان بَضعۀ طاهایه سلام
قبری گیزلینده قالان حضرت زهرایه سلام
.
.
مام سادات آدینا نصب اولا هر یاندا علم
محترمدور اومکانی بیلرعشق اهلی حرم
بَختوردور اورا کیم قویسا خلوصیله قدم
چونکه روحُ القدوس اول یرده گلوب نوحه دِیَر
شهپرین اهل عزا مقدمینه فرش ائلیَر
.
.
ال اله وئرمیشدی یخماقا حقّی زر و زور
اِزدحام ائتمیشیدی کوچه ده اوچ یوز کَروکور
آنلاری پینه لی امّا هاموسی فاقد نور
تَله سوردی قاپونی سیندیرا عُمّال ستم
قبله ی عشقه هُجومین گتوروب اهل صَنم
.
.
ثانی غیضیله وِروب ضربه او یانمیش قاپیا
شهرت و مَنزلتی عرشه دایانمیش قاپیا
آغلا قان آغلا گوزوم قانه بویانمیش قاپیا
توکولنلر اِئوه جَهل و جَدَلی بوشلامادی
در ودیوار آراسیندا قالانی یوخلامادی
.
.
حق بو طاها گلونون مِثلینی حاشا یارادا
شانۀ غَمله قضا ایسته دی زُلفون دارادا
قاپی دیواره دایاندی ، گُل اوولدی آرادا
باغبان هاردادی گورسون گُلی دوشدی خطره
هم اوولدی گُلی هم گئتدی گلابی هَدره
.
.
چون امامت زِرهین سالدی یره وحشی عرب
سیلی زهرایه وران باشلادی گیزلینده طَرب
مرتضایه بله کافر نجه ساخلاردی ادب
فرصت اولدی او یدالله الینی باغلیالار
دورد بالا هم آنیا هم آتیا آغلیالار
.
.
بِله بیر ظلمه هیچ اَدواریده یازموبلا نظیر
سالدیلار بوینونا دستاری او عمّال شَریر
عجبا روبَه و کَفتاره اسیر اولدی او شیر
سریلوبدور یره گوردی گُل طاها سارالور
آپارولّار ئوزون امّا ئورگی یرده قالور
.
.
فاطمه آچدی گوزون فضیه بیر ائتدی نظر
عمریمون شمعی دئدی گرچه بو دردیله سونر
گودَرَم ئوز بالامی قبریده من شام و سحر
مهدی اوغلوم که گلر آستاناما سایه سالار
ذوالفقاریله او گون مُحسنیمون قانین آلار
.
.
نَه بیلوردوم بیزه بو شهریده دشمن چوخوموش
باخیشی حیدریمون دشمنه گویا اوخوموش
دئمه بو یثرب اَرا بیزدن آدامسیز یوخوموش
جمع مظلومیده من حیدری باشدا سانورام
گوزونون یاشین اودور دردیمه درمان تانورام
.
.
یاعلی ای شرف ارض و سما ، میر امم
رحمت و جودووی دَرج ائتمگه عاجزدی قلم
هاردادور حاتم طایی آلا تا درس کرم
گجه کئچمیش یاریدان «نادرون» احوالینه باخ
معرفت نورینی مولا بو یانان سینیه شاخ
مداحی آنلاین - شیر زن مدینه یا زهرا - وحید شکری.mp3
2.89M
🔳 ایام_فاطمیه
🌴شیر زن مدینه یا زهرا
🌴چه حماسه ای به پا کردی
🎤 #وحید_شکری
⏯شور
دو تا فاطمه رو تو مدینه تشیع کردند یکی فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین بود، خیلی زحمت پیغمبر رو کشیده بود، وقتی خبر وفاتش رو آوردن، امیرالمومنین گریه کرد صدا زد یا رسول الله آقا مادرم رفت.
پیغمبر بلند شد پیشانی امیرالمومنین رو بوسه زد و گریه کرد،فرمود مادر علی مادر منم بود خیلی زحمتم کشید،
آقا فرمودند زنای بنی هاشم بیان، زنای بنی هاشم اومدن،
فاطمه بنت اسد رو غسل دادن، کفنش کردن،
پیغمبر صدا زد مردای بنی هاشم برید تو بقیع یه قبری آماده کنید،
همه مردم مدینه اودن،
پیغمبر به بدنش نماز خوند،
چه تشیع جنازه ای شد،
پیغمبر خودش وارد قبر شد، تو قبر خوابید، هی صدا میزد ای قبر فاطمه مادر علی مادر منه،
⏪اما چی میخوام بگم این یه فاطمه بود تو مدینه
اما یه فاطمه دیگه ای هم تو مدینه این تشیع جنازه کجا، اون تشیع جنازه کجا،
اینجا بدن فاطمه بنت اسد رو غسل دادن،
بدن رو تشیع کردن، روز بدن رو برداشتن،
تشیع کردند، تشیع جنازه فاطمه بنت اسد همه مردم مدینه اومدن، تشیع جنازه باشکوهی بود اما چی بگم از تشیع جنازه دختر پیغمبر،
چهار بچه بی مادر دنبال جنازه مادر هی می گفتن مادر.. مادر...
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکند دست مغیره
میان کوچه ها بی مادرم کرد
به دعای تو هیئتی شدم
به محبتت قیمتی شدم
مادرونه منو صدا کردی
منو با روضه آشنا کردی
برای نوکری سوا کردی
دلم رو گرفت زدی به پرچم حسینت
که همه سال بی قرارم
برا محرم حسینت
گریه می کنم برای غم بچه های تو
همیشه هم صدای تو ای مادر
به دعای تو سینه زن شدم
نوکر شه بی کفن شدم
به دعای تو هر کجا رفتم
یه شب جمعه کربلا رفتم
تا حرم امام رضا رفتم
شدم دوباره میون روضه ها بهشتی
همیشه اسم من رو مادر برای اربعین نوشتی
گریه می کنم برای غم مادر حسین
غم منو میخره حسین ای مادر
یا زهرا
🔰🌾🌾🔰🌾🌾
Untitled 8.mp3
5.34M
شور | 🥀حضرت_زهرا(سلاماللهعلیها)
🎶 [ به دعای تو هیئتی شدم... ]
ویژه_ایام_فاطمیه 🏴
🎤 کربلایی امیر برومند
🔰🌾🌾🔰