🥀#زمزمه حضرت_معصومه_سلام الله🥀
🎶سبک حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم....
رضا جان ، شده کار من گریه و آه و زاری
رضاجان ، خبر از دل خسته من نداری
رضاجان ، نمونده برا خواهرت غمگساری ، رضاجان
بیا که ، به راه تو چشم انتظارم
بیا که ، گره خورده آخر به کارم
بیا که ، میخوام سر رو زانوت بزارم
▪️رضا جان …
رضا جان ، ندارم به جز غم تو سینه م
رضا جان ، همه آرزوم اینه روتو ببینم
رضاجان ، میشد کاش دوباره کنارت بشینم، رضا جان
اگرچه ، اومد جونم از غصه بر لب
ولی من ، نشد غربتم مثل زینب
ندیدم ، تنت رو زیر سم مرکب
▪️رضا جان …
برادر ، تو این شهر با من با بدی تا نکردن
برادر ، من و همدم درد و غمها نکردن
برادر ، پای من رو تو کوچه ها وا نکردن ،رضا جان
مث شام ، نشد اون همه غصه تکرار
مث شام ، نگردوندنم توی بازار
مث شام ، نبردن من و بین انظار
▪️رضا جان …
یه خواهر ، اسیر یه مشت بی حیا بود
یه خواهر ، با دستای بسته روی ناقه ها بود
یه خواهر ، سر دلبرش بر سر نیزه ها بود ،یه خواهر
بمیرم ، برا گریه های مدامش
بمیرم ، گرفتن چه خوب احترامش
بمیرم ، کشوندن تو بزم حرامش
▪️رضا جان …
بمیرم ، برای همون مادری که جوون بود
بمیرم ، جوون بود ولی سرو قدش کمون بود
بمیرم ، شب و روز مدام اشک چشمش روون بود ، بمیرم
بمیره ، اونیکه به پشت در اومد
اونیکه ، برای بردن حیدر اومد
اونیکه ، برای کشتن مادر اومد
▪️رضا جان …
✍(علی_سلطانی)
🍂#حضرت_معصومه_سلام الله_علیها