استاد رمضانی پیرامون سفر مقام معظم رهبری به آمل، خاطرهای تعرف میکنند که جالب توجه است:
«روزی خدمت علامه بودم و در مورد تعابیری همچون "قائد ولی وفی"، "رائد سائس وفی"، "مصداق بارز نرفع درجات من یشاء" و "دادار عالم و آدم، همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد" كه ایشان برای مقام معظم رهبری به كار بردهاند، گفتوگو و سؤال كردم. چرا كه آن زمان برخی نتوانستند این ستایشها را تحمل كنند و به استاد خرده گرفتند. وی افزود: به استاد عرض كردم كه برخی، عبارات شما در تمجید از مقام معظم رهبری را برنتافتهاند. ایشان فرمودند: این عناوین بسیار خوب و بهجا بود و از نظر بنده هیچ مشكلی ندارد.»
این سخنان حضرت علامه در شرایطی است که علامه عظیمالشأن حضرت آیتالله حسنزاده آملی در استقبال از رهبر انقلاب، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب میكنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه میفرمایند این كار را نكنید. علامه حسنزاده می فرمایند: «اگر یك مكروه از شما سراغ داشتم این كار را نمیكردم.»
#وصف_عشق
#داستانهای_آموزنده
🕌قال الامام الصادق عليه السلام:
احرصوا على قضاء حوائج المؤمنين، وإدخال السرور عليهم، ودفع المكروه عنهم، فإنه ليس من الأعمال عند الله عز وجل بعد الايمان أفضل من إدخال السرور على المؤمنين.
برای قضاى حوائج و رسیدگی به مشکلات مومنان، #حریص و همچنین در جهت شادكامى قلبى آنان و دفع هرگونه بدى و دور کردن ناگواریها از آنان، شتابان باشید، زیرا که پس از واجبات، هیچ کاری نزد خدای بزرگ، برتر از شاد کردن مؤمنان نیست.
🔸 بحارالانوار
#داستانهای_آموزنده
🌼جناب علاّمه طباطبایی فرمودند :
روزی از خیابان عبور می کردم. بنّایی را در حال چیدن بنای ساختمان دیدم.
ناگهان دیدم بنّا پایش لغزیده و دارد از آن بالا به پایین می افتد در همین حال کارگر او که پایین ساختمان بود نگاهی به بنّا کرد و گفت : نیفت.
دیدم که بنّا از همان بالا آرام پایین آمد.
جناب علاّمه می فرمایند که به دنبال کارگر راه افتادم تا ببینم این شخص کیست که خود را به کارگری زده است.
بعد فهمیدم آن فرد کسی است که هر روز به محضر مقدّس ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مشرّف می شود.
#داستانهای_آموزنده
🌹پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: كسى كه ـ بدون هيچ عذرى ـ نماز خود را همراه ديگر مسلمانان در مسجد نمى خواند نمازش مقبول نيست.
«وسائل الشيعه / ج۵/ ص۳۹۴»
📝تفسیر حدیث:
منظور حدیث اینست که انسان با فرادا خواندن نماز واجب فقط به تکلیف دینی اش عمل کرده و در قیامت به خاطر نماز نخواندن مواخذه و عذاب نمیشود
ولی خود را از خیلی از پاداش ها ، فضلیت ها ، کمالات و تاثیرات معنوی نماز جماعت محروم کرده.
به بیانی دیگر خواندن نماز فرادا آن هم در حالی که شخص میتواند نمازش را به جماعت بخواند ولی نمیخواند، در پیشگاه خدا مقبولیت و ارزشی در مقایسه با نماز جماعت ندارد.
✅ این تاکید بیشتر برای مردها است.
⚡️حیف هست با غفلت و تنبلی خود را از نماز جماعت با این فضیلت فوق العاده محروم کنیم.
#داستانهای_آموزنده
از حکيمي پرسيدند:
چرا از کسي که اذيتت
مي کند انتقام نمي گيري؟
با خنده جواب داد:
آيا حکيمانه است سگي
را که گازت گرفته گاز بگيري
ميان پرواز تا پرتاب تفاوت
از زمين تا آسمان است
پرواز که کني، آنجا
ميرسي که خودت مي خواهي
پرتابت که کنند ، آنجا مي روي
که آنان مي خواهند
پس پرواز را بياموز...!!!
پرنده اي که "پرواز" بلد نيست
به "قفس" ميگويد "تقدير"
#داستانهای_آموزنده
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️ گناه و آثار آن و راهکار ترک آن
✔️گزیده ای از ده ها سخنرانی
#داستانهای_آموزنده
1_141899038.mp3
زمان:
حجم:
2.79M
🎤 استاد دارستانی
شکر خدا
📥چـرا خـدا رو شـکر نمـیکنیم؟!
#داستانهای_آموزنده
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
✨﷽✨
#پندانه
هیچ وقت ناامید نشوید
✍ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. عدهای ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﮐﻤﮏ کنند. ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ناامید شده و ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎت ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍرد. ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ تلاش شما ﺑﯽﻓﺎﯾﺪﻩ است ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ مُرد. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮد. ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ تمام تلاشش را برای نجات از آب به کار گرفت. ﺑﻴﺮﻭﻧﯽﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽﻓﺎﯾﺪﻩ است …
ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ.
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ آن ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﺳﺖ. دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ رسیدن به خواستههایت میگویند...
🔅امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
فی القُنُوطِ اَلتَّفرِيطُ نااميدی، موجب کوتاهی در عمل میشود.
📚 ميزان الحكمة ج3 صفحه 263
#داستانهای_آموزنده
📚 #حکایتی_از_گلستان_سعدی
👈 زورمندی مکن بر اهل زمین
🌴در زمان های قديم ، حاکم ظالمی بود که هيزم کارگرهای فقير را به بهای اندک می خريد و آن را به قيمت زياد به ثروتمندان می فروخت. صاحبدلی (يکی از اهل باطن) از نزديک او عبور کرد و به او گفت:
🍂ماری تو که هر که بينی بزنی
🍂يا بوم که هر کجا نشينی بکنی
🍂زورت ار پيش می رود با ما
🍂با خداوند غيب دان نرود
🍂زورمندی مکن بر اهل زمين
🍂تا دعايی بر آسمان برود
🌴حاکم ظالم از نصيحت آن صاحبدل، رنجيده خاطر شد و چهره در هم کشيد و به او بی اعتنايی کرد، تا اينکه يک شب آتش آشپزخانه به انبار هيزم افتاد و همه دارايی او سوخت و به خاکستر مبدل شد.
🌴از قضا روزگار، همان صاحبدل روزی از نزد آن حاکم عبور می کرد، شنيد حاکم می گويد: نمی دانم اين آتش از کجا به سرای من افتاد؟ به او گفت: اين آتش از دل فقيران به سرای تو افتاد.(يعنی آه دل تهيدستان رنجديده، خرمن هستی تو را بر باد داد.)
🍂حذر کن ز دود درون های ريش
🍂که ريش درون عاقبت سر کند
🍂بهم بر مکن تا توانی دلی
🍂که آهی جهانی به هم بر کند
#داستانهای_آموزنده