#زندگینامه حضرت خدیجه سلام الله علیها
✨🌾✨🌾✨🌾
پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است. تولّد حضرت خدیجه علیها السلام سال 68 پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و چهل سال از عمر حضرت خدیجه علیها السلام می گذشت. او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به پیغمبر نزدیک تر است . او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب علیه السلام درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت . (1)
🥀#زندگینامه پیامبر صل الله علیه وآله وسلم
🍃▪️نام : محمد(ص)
🍃▪️نام پدر :عبدالله بن عبدالمطلب «شيبة الحمد» بن هاشم «عمرو» بن عبدمناف
🍃▪️نام مادر: آمنه، دختر وهب، بن عبد مناف
🍃▪️ كنيه حضرت محمد «ص» :
ابوالقاسم و ابو ابراهيم.
🍃▪️رسالت: پیامبر ص در 27 رجب سال چهلم عام الفيل
در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شدند.
🍃▪️پیامبرص مدت 23 سال عهده دار امر رسالت و نبوت بودند.
🍃▪️پیامبر ص از حضرت خدیجه چهار دختر ( زينب «س».رقيه «س». ام كلثوم «س». فاطمه زهرا «س).
و دو پسر بنامهای
(قاسم و عبدالله) داشتند که همگی آنان بجز حضرت زهراس در کودکی فوت کردند.
🍃▪️تاريخ و سبب رحلت حضرت محمد «ص» :
🍃▪️پیامبر ص در روز دوشنبه 28 صفر، بنا به روايت بيشتر علماى شيعه و دوازدهم ربيع الاول بنا به قول اكثر علماى اهل سنّت، درسال يازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدينه بر اثر زهرى كه زنى يهودى به نام زينب در جريان نبرد خيبر به آن حضرت خورانيده بود بشهادت رسیدند.
🍃▪️ مشهور است كه پيامبر اسلام«ص» در بيمارىِ وفاتش مىفرمود: اين بيمارى از آثار غذاى مسمومى است كه آن زن يهودى پس از فتح خيبر براى من آورده بود.
🍃▪️محل دفن حضرت محمد «ص»
مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز «عربستان سعودى كنونى» در همان خانه اى كه وفات يافته بود.
🍃▪️هم اكنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.
💐🌱🌹🌱🌷🌱🌺🌱🌼🌱🌸🌱🌻🌱🍀🌱🌾🌱🌹
#زندگینامه امام عسکری علیه السلام
#میلاد مبارک با
🌿💫🌿 #امام حسن عسکری (ع) در روز هشتم ماه ربیع الثانی سال ۲۳۲ قمری (سال ۸۴۷ میلادی) در مدینه بدنیا آمدند.
🌿🌸🌿🌸 پدرشان امام هادی (ع)
🌿🌺🌿🌺 و مادرشان بانوییمکرمه به نام حدیثه
🍃🌻🍃امام حسن عسکری (ع) در سنین کودکی (سال ۲۳۳ یا ۲۳۶ قمری) به همراه پدرش توسط حاکم وقت به عراق فراخوانده شد و در شهر سامرا آن ها را تحت نظر قرار دادند.
🍃💐🍃ایشان بیشتر عمر خود را در این شهر به سر برد و تنها امامی است که نتوانست در طول عمر خود به سفر حج برود.
🍃🌹🍃بعد از شهادت امام هادی (ع) امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۵۴ در حالی که ۲۲ سال سن داشت به امامت رسید.
🍃🌷🍃همسرامام حسن عسکری ع بانویی فاضله و الهی بنام نرجس خاتون بود که از وی فرزندی بدنیا آمد و نامش را مهدی ؛ محمد گذاشتند .
🍃🌺🍃مدت امامت امام یازدهم ۶ سال بوده است.
🍃🌼🍃در طول دوران امامت ایشان سه خلیفه عباسی به روی کار آمدند:
۱ _معتز عباسی، ۲ _مهتدی عباسی
۳_ معتمد عباسی
💫🌱حرم امام حسن عسکری (ع) در شهر سامرا کشور عراق و در کنار پدر بزرگوارش امام هادی ع است.
🍃🌷در حرم امامین عسکریین ؛ علاوه بر
🍃💐حضرتِ امام علی النقی ، امام دهم شیعیان
🌿🌺و حضرتِ امام حسن عسکری، امام یازدهم شیعیان ؛ این بزرگواران نیز دفن شده اند👇
🌿🌼نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری(ع) و مادر امام زمان(عج)،
🍀🌹حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع).
🌿💐و تعداد دیگری از سادات علوی و علما و بزرگانِ عالم تشیع.
🌾🌸 در کنار این حرم، مسجدی بزرگ قرار دارد که به آن سرداب غیبت امام زمان(عج) میگویند و محلِ شروعِ غیبتِ امام زمان عج است.
🍃✨ در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ قسمتهایی از حرم عسکریین در دو انفجار توسط دواعش تخریب شد که دوباره بزیبایی بازسازی گردید.
#زندگینامهً حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
نام=عبدالعظیم
پدر=عبدالله ( که نسب اوبه چهارواسطه به امام حسن مجتبی میرسد)
مادر=فاطمه
تولد=۴ربیع الثانی سال۱۷۳ قمری مدینهً منوره
لقب= سیدالکریم.شاه
عبدالعظیم
همسرش=خدیجه دخترقاسم ابن الحسن ابن زیدابن حسن مجتبی
فرزندان=به روایتی محمدوام سلمه یابه روایتی رقیه نیز بوده است
مدت عمر=۷۹
اوازعالمان وراویان بزرگ احادیث میباشد
اومحضرامام رضاوامام جواد(ع)رادرک کرده ودرزمان امام هادی(ع) وفات نمودند
وفات=۱۵شوال سال۲۵۲قمری درزمان امامت امام هادی(ع) وخلافت معتز بالله فرزندمتوکل رحلت کردند
مدفن=شهرری
خوشبو شده گیسوی نسیم از کرمت
آویخته دست هر کریم از کرمت
آن روز که آبرو به ری بخشیدی
همسایهی کربلا شدیم از کرمت
*****
بسیار شنیدم ز صفای حرمت
آن گنبد آسمانی محترمت
ای حضرت سید الکریم الحسنی
صد حاتم طائی به فدای کرمت
****
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
ای دل اهل تولاّیت حریم
نسل طاها، زادۀ و المرسلات
نجل بسم الله رحمان الرّحیم
*****
اینجا دیار گریهکنها از قدیم است
دولتسرای حضرت عبدالعظیم است
صاحب لوای این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان این حریم است
******
سر می نهم روی قدمت سیّدُ الکریم
با گـریه می دهـم قسَمَت سیّدُ الکریم
دستِ مرا بگیر و دَمی هم رها مکن
شرمنده هستم از کرمت سیّدُ الکریم
احیـا نما دلِ زِ گـنه ، مرده ی مرا
بـا گـرمی صفای دَمت سیّدُ الکریم
یا سید الکریم که جان ها فدای تو
شد چشم شیعه غرق به خون در عزای تو
در شهر ری که همچو بهشت است در زمین
بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو
از جور معتصم چه کشیدی که از وفا
دل های عاشقان شده خونین برای تو
چون آستان توست کلید بهشت ما
قربان گنبد و حرم با صفای تو
هدیه به زائر حرمت اجر نینواست
بوی حسین می دهد این کربلای تو
ای نور چشم فاطمه و پور مجتبی
دست همه به دامن لطف و عطای تو
بیچارگان به سمت حریم تو رو کنند
چون جود مجتباست عیان از سخای تو
دشمن نمی رود ز حریم تو نا امید
محروم کی شود ز درت آشنای تو
گرچه بهشت روی زمین گشته شهر ری
ویرانه هست باز بقیع نیای تو
آتش به جان ما زده ای درد و ای دریغ
گم گشته قبر مادر نیلی لقای تو
با ما بخوان دعای فرج سید الکریم
بهر ظهور مهدی آل عبای تو
××××××سینه رنی××××××××
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
همسایۀعزیز دل مجتبی شدیم
شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم
در هر طواف زائر کرببلا شدیم۲
یاسیدالکریم(۴)
ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم
ما هم به این امید در این خاک آمدیم
مدیون مهربانی زهرا شدیم ما
ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم۲
یاسیدالکریم(۴)
جامانده ایم از سفر کربلا، ولی
در این دیار بر همه عالم سر آمدیم
شب های جمعه گریه کنان کنج این حرم
انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم۲
یاسیدالکریم(۴
ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین
این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین
با هر سلام در حرم سیدالکریم
پر می کشیم تا حرم کربلا حسین۲
جانم حسین حسین(۴)
این خاک بوی خون گلو را گرفته است
این سرزمین برای تو شد خون بها حسین
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا، زده ای دست و پا حسین۲
جانم حسین حسین(۴)
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین۲
جانم حسین حسین(۴)
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما” شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند.
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین۲
جانم حسین حسین(۴)
مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند
یک عده گرگ های بی حیا حسین
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین۲
جانم حسین حسین(۴)
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود۲
پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین۲
جانم حسین حسین(۴)
ای دامن مدینه ری، کربلای تو
ای اهل فیض تشنه ی جام ولای تو
ریحانه امام حسن، سیدالکریم
ای اوفتاده جود و کرامت به پای تو
مدح تو را امام زمان تو گفته است
من کیستم که مدح بگویم برای تو
نجل کریم آل محمّد تویی تویی
تنها نه اهل ری همه عالم گدای تو
ماه حسن، که نور گرفتند اهلبیت
از آفتاب روی محمّد نمای تو
جسم مطّهر تو و آغوش خاک ری
بردار سر که در دل ما هست جای تو
آیات وحی در نفس روح پرورت
علم حدیث درسخن دلربای تو
بر اهل ری نه، بر همه عالم وجود
واجب بود زیارت صحن و سرای تو
بر زائری درود که گردد به دور تو
بر شاعری سلام که گوید ثنای تو
بر اهل ری سلام که همسایه تواند
بر شهر ری درود که شد نینوای تو
در موج فتنه های اجانب خدا گواست
ایران نیاز
#زندگینامهً حضرت حمزه سیدالشهداعلیه السلام
نام=حمزه
پدر=عبدالمطلب
مادر=هاله ابن وهب پسرعبدمناف که دخترعموی امنه مادرپیغمبر اکرم(ص)بوده است
کنیه=ابویعلی
لقب=سیدالشهدا.اسدالله
تولد=۵۵ یا۵۷ سال عام الفیل مکه مکرمه
به روایتی ۲یا۴سال بزرگترازپیغمبراکرم(ص)بود
همسران=سلمی بنت عمیس.خولهً بنت قیس
فرزندان=یعلی.عامر.عماره.امامه( که بعدازشهادت حضرت حمزه تحت تکلف جعفرابن ابیطالب درامد)
شهادت= ۷شوال یابه روایتی ۱۵شوال سال سوم قمری منطقهً احد درجنگ احدبدست وحشی ابن حرب به شهادت رسید
مدفن=متطقهً احد
(سیّد شُهدا)، تو را لقب،قبل حسین
مقطوع و بریده گشته ای مثل حسین
ای شیر خدا،شیر نبیّ موتمن
ای حمزه، لبت بریده چون لعلِ حسین
****
علم افتاده است؟ فدای سرت
من به قربان زخم بال و پرت
چه خبر گشته است به دور و برت
زیر دندان هنده است جگرت
******
تاکه زوبین اجاره کرد وحشی
جدلت را نظاره کرد وحشی
شکمت را اشاره کرد وحشی
پهلویت پاره پاره کرد وحشی
****
ای محاسن سپید آل الله
همه چشم و امید آل الله
ای غیور شهید آل الله
ای عموی رشید آل الله
ذکر و خیر تو بر لب همه است
زائر تربت تو فاطمه است
***
از بلا ، کربلا به یاد آمد
از نوا ، نینوا به یاد امد
از جفا ، نیزه ها به یاد آمد
از عبا ، بوریا به یاد آمد
****
کربلا غرق در محن شده یود
کربلا قحطی کفن شده بود
تشنه لب پاره پاره تن شده بود
مثل یک لایه پیرهن شده بود
*****
تا همیشه غمت بر این دلهاست
گریه بر تو سفارش طاها ست
در مقامت همین بس است نبی
گفت حمزه سیدالشهدا ست
اي كشته اي كه بود اُحُد كربلاي تو
اهل ِ مدينه نوحه گران در عزاي تو
شير خدا و شير رسول خدا تويي
اي نام سيدالشهدايي سزاي تو
قبل از حسين و واقعه ي جانگداز او
زهرا گريست بر تو و بر كربلاي تو
شد خلعتِ شهادت تو جامه ي رسول
جانها فداي پيكر در خون شناي تو
اي قامتِ بلند رشادت به هر زمان
كوتاه بود عباي پيمبر براي تو
ماتم چرا گياه به پاي تو ريختند؟!
ميبايد آنكه ريخت سر و جان به پاي تو
اعضاءِ تو ز تيغ ستم پاره پاره شد
پايان نشد به كشته شدن ماجراي تو
هر عضوت از نسيم شهادت چو گُل شكفت
در راهِ دين چو مُثله نشد كس سواي تو
××××××مرثیه××××××××
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد وخاک به موی مطهرت نرسد
عبارسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خداکند از راه خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای واعطشایت به مادرت نرسد
تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خداکند که دگر حرف بوریا نشود
به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟
تونیزه خورده ای اصلا زپشت سر یانه؟
به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟
عبور کرده ای از کوچه یهودی ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟
به غیر شام که در ان نبود هم نفسی
سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی
به شام قافله را با عذاب اوردند
برای دست یتیمان طناب اوردند
مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود
که بعدچند دقیقه شراب اوردند؟
به روی نیزه سر شیر خواره را عمدا
درست پیش نگاه رباب اوردند
برای اینکه دلش بیشتر به درد اید
مدام روبرویش ظرف اب اوردند
به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت
نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
×××××××سینه زنی××××××××
دلم محزون داغی از قدیم است
عزای حمزه و عبدالعظیم است
کشد پر مرغ دلهامان ز سینه
گهی سوی ری و گاهی مدینه
واویلتاواویلا(۴)
دل اهل ولا از غم شکسته
دو داغ سخت بر دلها نشسته
منم که سائل بیت الکریمم
حزین حمزه و عبدالعظیمم
واویلتاواویلا(۴)
بگیرم رخصت از حیّ تعالی
به نام نامیِ خلّاق یکتا
بِرم با ذکر بانویی حزینه
مسیر روضه را سوی مدینه
واویلتاواویلا(۴)
حمزه که جان عالم و آدم فداي او
لب باز مي کنم که بگويم رثاي او
مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود
در غيرت و شکوه و شهامت نمونه بود
شير خدا و شير نبي فارس العرب
در انتهاي جاده ی مردانگي، ادب
هم يکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها
هم آشناي بي کسي اهل دردها
هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود
خورشيد آسماني و روشن ضمير بود
شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش
او صاحب تمام صفات حميده بود
دل را به نور حضرت حق پروريده بود
الگوي اهل سرّ و يقين بود طاعتش
يعني زبانزد همه مي شد عبادتش
در آسمان مکه ی دلها ستاره بود
بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود
$$$$$$$$$$$$$$$$$$
بوی خون آید از دل صحرا
خاک عالم به سر چه رخ داده
بین لشگر به پاشده غوغا
حمزه دیگر ز پای افتاده
****
مصطفی را خبر کنید آید
تاکه دستان هنده(لع) را گیرد
دیر اگر آید