#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
انگور گریه کرد برایت شراب شد
گلبرگ گریه کرد ز داغت گلاب شد
خاک سیه به شوق لبت آفتاب شد
خورشید زیر پای غلامت تراب شد
.
اصلا تو کیستی که چنین کار می کنی
ما را به دام گریه گرفتار می کنی
.
باران به پای گریه کنانت نمی رسد
دریا به موج سینه زنانت نمی رسد
بیچاره آن گدا که به نانت نمی رسد
کون و مکان به تیر و کمانت نمی رسد
.
تیر غم تو چلّه نشین کمان ما
ای تربت تو کاسه ی شیرین بیان ما
.
از عطر سیب سرخ تو خوش عطر و بو شدم
دنبال باده بودم و صاحب سبو شدم
من زیر دست و بال خودت زیر و رو شدم
دور و بر تو گشتم و با آبرو شدم
.
داری برای من پدری می کنی حسین
کِی سوی این گدا نظری می کنی حسین
.
من پای بیرق تو خودم را شناختم
من با برادر تو کرم را شناختم
من اربعین مسیر حرم را شناختم
از لحظه ای که من پدرم را شناختم
.
گفتش پسر به سینه بزن از غم حسین
کاری بکن برای غم و ماتم حسین
.
اما حلال کن که به کارت نیامدم
آخر به کار ایل و تبارت نیامدم
با پای دل به سمت مزارت نیامدم
با مادرم اگر به زیارت نیامدم
.
اما دلم همیشه برای تو می تپید
قلبم به عشق کرببلای تو می تپید
.
بیرون مکن مرا که گرفتار می شوم
بیرون کنی به فاطمه بیکار می شوم
دیوارم و سر خودم آوار می شوم
من با اصول عشق تو دین دار می شوم
.
تا اربعین مرا تحمّل بکن حسین
خرج مرا دوباره تقبّل بکن حسین
.
شاید میان صحن تو من هم عوض شدم
من پای روضه های تو کم کم عوض شدم
با گریه زیر سایه ی پرچم عوض شدم
با روضه ی لهوف و مقرّم عوض شدم
.
صلّی علیک زینب تو می کشد مرا
این روضه های هر شب تو می کشد مرا
.
ای کشته ی حسادت دنیا حسین من
ای تشنه مانده در لب دریا حسین من
مانده تن تو گوشه ی صحرا حسین من
آتش گرفت خیمه ی زن ها ، حسین من
.
کم دست و پا بزن که صدایت نمی رسد
دست کسی به خاک عبایت نمی رسد
🔸شاعر:
#محمد_صادق_باقی_زاده