eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
5.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
373 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوچه را هرکس شنید آه از عمق وجودش بر کشید لمس کن اوج مصیبت را کمی سر کش از دریایی از ماتم نمی تاکنون بغض شکسته دیده ای؟ مادری از پا نشسته دیده ای؟ تاکنون سر نهفته داشتی؟ ماجراهای نگفته داشتی؟ تاکنون دریای ماتم دیده ای؟ مادرت را با قد خم دیده ای؟ داشتی در سینه آهی دردناک؟ مادرت را دیده ای بر روی خاک؟ دیده ها از اشک خون تر دیده ای؟ خاک کوچه روی چادر دیده ای؟ تاکنون لا جرعه از غم خورده ای؟ تاکنون سیلی محکم خورده ای؟ تاکنون بودی عصای مادرت؟ از مصیبت خاک ریزی بر سرت؟ گوشواره دانه دانه برده ای؟ مادرت را سمت خانه برده ای؟ : 💔 یا رب نصیب هیچ غریب دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
🌼🍃🌹🌸🌹🍃🌼 دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است کیسه ی زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضاجان، سائلت پشت در است از میان این همه کفتر که دورت میپرند میخری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است : در بین سینه شوق حریم تو بی‌ حد است اصلاً تمام دلخوشی‌ام شهر مشهد است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🌼🍃🌹🌸🌹🍃🌼
مینویسم با عطش امشب غزل بر بوریا مینشینم یاد شاهِ بی مثَل بر بوریا یاد آن شبها که آمد اشک-ریزان نورِ ماه تا بپوشاند تنش را با زُحل بر بوریا سینه ی تیرِ سه شعبه خورده اش را ضجّه زد آفتاب افتاد وقتی بی خلل بر بوریا با دعای خواهرش راهی شد آهسته سه روز ظهرگاهان یک نسیم از روی تل بر بوریا شد اذانِ مغرب و افتاده پیش قتلگاه تکه تکه حضرتِ خیرالعمل بر بوریا غرق در خون است از نامردی صیادها اهل عالم! نیست جای شیرِ یل بر بوریا خوب شد برداشتند از روی خاک و ریختند پیکر صد پاره اش را لاأقل بر بوریا اینچنین شد که ملائک لطمه زن در کربلا روضه میخوانند از روز ازل بر بوریا : 💔 ای کشته ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی ست که تا روز ابد بر جگر ماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد از ابتدا تا انتهایش فرق دارد اینجا همه کاره کریم اهل بیت است آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد با دست خالی برنمیگردی از این در بیت الکرم جود و سخایش فرق دارد چشمی که گریان عزای مجتبی شد بر او خدا لطف و عطایش فرق دارد گریه نکرده مزد کارت را گرفتی گریه کنی که ماجرایش فرق دارد آقا خودش فرموده از کوچه بخوانید اصلاً گریز روضه هایش فرق دارد دارد صدای سیلی از کوچه می آید این مجلس روضه عزایش فرق دارد : بنویسید به روی کفنم سینه زن است سینه‌اش وقف‌حسین است و گدای‌حسن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
باورم کن ای طبیبِ ناب، بیرونم نکن میخورم از درد پیچ و تاب، بیرونم نکن عشق تو عمریست دل را در عطش انداخته تشنه ام! قدری بنوشان آب، بیرونم نکن دوست دارم این جنون نابِ مادرزاد را میشوم در روضه ات بیتاب، بیرونم نکن عاشقم! در هروله دور تو میگردم حسین سخت غرقم کن در این گرداب، بیرونم نکن من شهیدت میشوم آخربه هرنحوی شده من فراهم میکنم اسباب! بیرونم نکن توبه کردم، لطف کن اسم مرا از دفترت خط نزن! از هیئتت ارباب، بیرونم نکن پشت پا خوردم فقط ازهررفیق ونارفیق پشت «در» جامانده ام، دریاب! بیرونم نکن از منِ بیچاره آقا را نگیر از حرم حتی میانِ خواب، بیرونم نکن : 💔 شب جمعه است ودلم بازهوایی شده است چه شود گر شب جمعه حرمت باشم و بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
دلم دوباره ببین که شده پریشانت عزیز فاطمه ای جان من به قربانت برای روز ظهورت، برای آمدنت چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟ بگو چگونه بیایم چگونه به جستجوی تو و خیمه و بیابانت به که قسم بخورم بی تو من کم آوردم بس است این همه دوری بس است هجرانت تو را قسم به صبوریِ قلب منتظران عزیز برگرد سوی کنعانت عدالت علویِ تو خواب این شهر است فدای آن لبه ی ذوالفقار برانت اگر چه لایق احسان تو نبودم من همیشه شامل من بوده است احسانت از این حجاب پر از ابر آسمان، آخر ظهور می کند آن روی ماه پنهانت : دیدار تو گر صبحِ ابــد هم دهَدَم دست من سرخوشم از لذت این چشم براهی سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
می نشینم در خیالم با تو خلوت می کنم باز هم دل را به پابوسیت دعوت می کـنم میروم با سر فرو، بین فُراتِ اشکِ خویش ارتمـاسی هم شده غـسـل زیارت می کنم من از اُفتــادن به خاکِ پایت عزّت یـافتم شاهدم،این سجده هایی که به تُربت می کنم بی بضاعت هستم امّـا باز خوشحالم لااقل عُـمرِ خودم را صرفِ هیئت می کنم کاملاً حِـس می کنم ابواب رحمت وا شـدند آن زمانهایی که در باب تو صحبت می کنم خوب یا بد، زشت و زیبا،چون به تو وابسته اند با تمــام سینه چاکانت رفاقت می کنم نَفْـس هم حاضر نشد حـرف دلم را بشــنود از خودم دارم به درگاهت شکایت می کـنم مرهم دردت نبودن جای خود، طوری شده دردهایم را نشـستم با تو قـسمت می کنم خیمه های روضه ات وقتی که خلوت می شوند بیشتر از هر زمان احساسِ غُربت می کنم نـیّـتم تنها تأسّـی کردن است و بس، اگر شب به شب در روضه ها ذکر مصیبت می کنم من مُرید روضه خوانهای تو هستم ورنه کی در محـضر جسارت می کنم روضه خوانهای تو آنانـند که افتاده اند در دل ویرانه ها پای سرت جان داده اند : 💔 ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست کنون که مرهم تو گریه‌ی محبین است.. سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
تو مرا نوكر خود كردی و من در عجبم كه مثال من ِ بد، ارج و مقامی دارد نوكرت معتبر از سوی تو ميباشد و بس لطف تو باشد اگر عز و سلامی دارد هركه در زندگی اش با تو خدا را حس كرد بيمه ی عشق تو شد، بَه چه امامی دارد ذكر هر ثانيه ام را تو خودت ميدانی بأبی انت و امی چه صفایی دارد نام تو در شريان بدنم ميجوشد اسم زيبای حال و هوایی دارد هر كه نامت به لب آورد يقيناً دق كرد راه عشق است كه زلفت چه بهایی دارد من در اين وادی غم نوكر دربار توام غيز از اين كار گدايت چه نشانی دارد شب جمعه حَـرَمَـت مادر تو می آيد هركه آنجاست به لب شور و نوایی دارد آرزو دارم اگر مُردم و در گور شدم به سرم آیی و گويم چه وفایی دارد : 💔 سرگرمِ روضه های ام ولی دلـتنگِ شدنم را چه می کُنی؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
شبی به حال دل ما نظر کنی بد نیست تفقّدی به گـدایت اگر کنی بد نیست سه شنبه های من و جمعه های تو باقیست نظر به گمشده ی دربدر کنی بد نیست برای دیدنتان سالـها سفر کردیم برای دیدن ما هم سفر کنی بد نیست تمام بتکده ها را، اگر بیایی و نذر تبر کنی بد نیست نگاه روشن تو جوشن کبیر من است از این اسیرِ بلا دفع شرّ کنی بد نیست خدا کند که به درد ظهورتان بخورم مرا برای وجودت سپر کنی بد نیست نشسته ام به امیدی ببینمت یک بار شبی ز کوچه ی ما هم گذر کنی بد نیست : مثل هر جمعه دلـم حس عجیبی دارد حس دیدار تو این جمعه کمی بیشتر است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد اما، بهار من، تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه‌ای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟ اگرچه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی دل از امیر سواران، گرفته است بشارت از آسمان خراسان، شنیده است ندایی خودت مگر که به زهرا توسلی کنی امشب نمیرسد گل نرگس، دعای ما که به جایی : 💔 دل عشـاق بِسوزد ز غـمِ دوریِ تـو قدِ عـالـم ز فراقِ تو کمان است بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
بیکار برای تو دعا سود ندارد عاشق شدن ناقص ما سود ندارد ثروت که مهم نیست غرض قرب به مولاست اینجا سخن از فقر و غنا سود ندارد خاصیت ما در گرو سوختن ماست عمری که نشد وقف شما سود ندارد هر چیز که سود است برای همه مردم گر دور کند از تو مرا سود ندارد وقتی که خدا سود کلان داده به این در رفتن ز درِ تو، به خدا سود ندارد تو برکتی و واسطه‎ی برکتی آقا بی‎فیض شما هیچ کجا سود ندارد لنگ سفر کرب و بلاییم کمک کن نوکر نرود کرب و بلا سود ندارد : 💔 یعقوب چشم بسته شکایت کند ز هجر آخر ببین چه می‌کشد این چشمِ باز ما سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سالها داغ زیارت به جگر داشته ام به هوای حرمت شوق سفر داشته ام مادرم مهر تو با شیر به من داد حسین عشق شیرین تو از خون پدر داشته ام منم آن عاشق سرگشته که در طیّ طریق از سر کوی شما قصد گذر داشته ام سائلی بی کس و کارم به درِ خانه تان که به دستان کریم تو نظر داشته ام کام من وا شده با تربت قبرَت آقا از شفا بخشی این خاک خبر داشته ام قول دادم که فقط لب بزنم نان حلال زین سبب نان ز سر خوان تو برداشته ام هر کجا نام تو آمد ز جگـر ناله زدم پای هر روضه ی تو دیده ی تر داشته ام همه‌ی عمر کنار عَـلـَم و بیرق تو سایه ی پرچمتان را روی سر داشته ام حال کز فرط گنه دور شدم یادم رفت در بهشت تو ملک بودم و پر داشته ام نه که از بدو تولد که ز قبل از خلقم مهر تو در دلـم از عالـم ذر داشته ام دل زائر به تولای تو دارد امیّد که به لبخند رضای تو اثر داشته ام : 💔 خیر یعنی در جوانی رفته باشی کربلا رحم کن بر من برات کربلا گم کرده ام سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام