eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
304 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
. خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست صفای صحن و حیاط و رواق را عشق است کنار پنجره فولاد، کربلای رضاست کجا به غیر سرایش ادب کنم وقتی که پادشاه جهان سائل و گدای رضاست قسم به نغمه ی نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست در این معامله سودِ زیاد بردم من حرم برای دل من، دلم برای رضاست بگو به خادمِ آقا، مرا صدا نکند که خواب راحت من روی فرشهای رضاست : یک گوشه از رواق تو جا داشتن بس است ما را همین داشتن بس است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، (ع) .
یاصاحب الزمان🍃✨🥀 دیده بگشاکه ز دوریِ شماخسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سربه زیر آمده ام تاکه بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگرازنفسم واین عُجب وریاخسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا،خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ توراکم به خودش دیده ومن دیگرازشهرم و این حال وهواخسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید زحالم که چراخسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این غیبتت، نتیجه یِ کارِ بدِ من است من را ببخش، باعثِ تأخیرتان شدم 🍃✨🍂صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
دنيا چه زیبا می شود وقتی بیایی خوشحال زهرا می شود وقتی بیایی نور تو میتابد به عالم با ظهورت خورشید رسوا می شود وقتی بیایی فصل خزان زندگی پایان بگیرد هرغنچه ای وا می شود وقتی بیایی وقت نمازت از ملازم هایت آقا هرروزعیسی می شود وقتی بیایی باذوالفقاری که به دست خود بگیری حیدر تماشا می شود وقتی بیایی زخمی که روی سینه ی مادر نشسته حتما مداوا می شود وقتی بیایی گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان دلها مصفا می شود وقتی بیایی درکوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی هر دیده دریا می شود وقتی بیایی شبهای جمعه روضه در صحن اباالفضل هر هفته بر پا می شود وقتی بیایی : 💔 مگر خود تو نگفتی مواظبم هستی برس به داد دلم در گناه غوطه ورم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
ای عشق، کاری کن که درماندند درمان‌ها برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابان‌ها مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان بی‌تاب تسبیح سحرگاهت، شبستان‌ها مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها دور «ولیِّ عصر» می‌گردند میدان‌ها پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی» تا بگذری از زیر این دروازه قرآن‌ها در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها شوق گل روی تو را دارند گلدان‌ها ای در صدای مهربانت حجتی کامل ای در نگاه روشنت اثبات برهان‌ها هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم تا یوسف گمگشته، باز آیی به کنعان‌ها : 💔 روزجمعه یک جهان نام تورادارد به لب ، راه نجات ما تویی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
دلتنگم و حال دل من نیست مناسب در مسجد و محرابِ تو ای حاضرِ غائب صد مرتبه «إیاکَ» و صد مرتبه «نَعبد» با چشم ترم نذرِ تو شد حضرت صاحب می خوانمش و معتقدم سوره ی یوسف از عشق تو دارد به خدا سجده ی واجب این سائلِ هر هفته رسیده ست گداتر پس «أوفِ لَناالکیلْ» به کوریِ اجانب می دیدمت ایکاش زمانی که گرفتم از دستِ پر از برکتِ تو جیره مواجب شرمنده ی سنگینیِ پرونده ی خویشم شرمنده ام از این همه عصیان و معایب هر بار به یادت گرهی کور گشودم شد بیشتر از پیش حضورت به مراتب ای آرزویِ بهجت و شیخ احمد کافی ای حسرتِ دیرینه ی ادیان و مذاهب برگرد که چشمانِ به راهم شده کم سو کمرنگ شده تابش ِ خورشید و کواکب شد هر ورق از دفتر من باطله ای محض تا گوشه ی چشمان تو شد لبّ مطالب : با چه رویی بنویسم که بیا آقاجان شرم دارم خجلم من ز شما آقاجان چه کریمانه به یاد همه ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقاجان سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دیده بگشاکه ز دوریِ شماخسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سربه زیر آمده ام تاکه بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگرازنفسم واین عُجب وریاخسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا،خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ توراکم به خودش دیده ومن دیگرازشهرم و این حال وهواخسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید زحالم که چراخسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این غیبتت، نتیجه یِ کارِ بدِ من است من را ببخش، باعثِ تأخیرتان شدم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست : وابسته‌ام به روضه‌ی تو همچنان نَفَس من بی تو یک نفس نتوانم يااباعبدالله_الحسين🚩🕌 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🕌 علی_جمشیدی🌷 ❣الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🕊❣ «» «» کانال امام زمان عجل الله ↙️↙️
باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن «جامعه‌» پر شده از عشق خالیست چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی:« فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت کی مست شود جامعه از جام دعایت هر نیمه شب از ذکر تو روشن شده عالم مَستَند ملائک همه از عطر عبایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستونهاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاهست، گدایت یاد نجف افتادم و اشکم شده جاری کو گنبد و گلدسته و ایوان طلایت؟ آه از تو چه پنهان، چه بگویم، فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت : 🌸🍃 همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست به لطف این که تو هستی امام هادی ما سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ولادت (ع) مبارک باد🌹🌹 .
به فکر کربلا بودم در اوردم سر از مشهد بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما به لطفش برده ام با خود غزلهای تر از مشهد گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد  سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد "پدیده" این نمایشگاه الطاف خداوندی ست ندیدم شهر زیبایی تماشایی تر از مشهد برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد "به جان مادرت زهرا قسم" ردخور ندارد که نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد : کاش سمتِ حَرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
برای من که دلم نیست در کمند کسی به جز حسین نباشد مهم، پسندِ کسی به بند بند وجودم قسم که در همه عمر دلـم نبوده به جز اهل بیت، بندِ کسی به غیر فاطمه و حیدر و حسین و حسن خدا کند که نباشم نیازمند کسی در این دو روزه‌ی دنیا به غیر آل عبا مباد بر سر ما سایه‌ی بلند کسی در آن زمان که پدر می‌گریزد از فرزند نمی‌رسد به محب علی گزند کسی به اشک روضه قسم می‌خورم که بر لب ما به روز حشر نبیند به غیر خنده کسی : 💔 نه میل رفعت و نه حاجت کس است مرا غبار کوی ، همین بس است مرا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .