eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
373 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 •┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈• حضرت خديجه در بستر بيماري قرار گرفته بود حالات آخر احتضار، در بستر افتاده بودند پيامبر عظيم الشان هم كنار بستر حضرت خديجه3قرار گرفتند وصيت هاي اين همسر با وفاء را بشنوند. خانم شروع كردند به وصيت كردن، يكي از وصيت هايش اين بود عرض كرد: يا رسول الله حلالم كن مرا عفو كن من در حق شما كوتاهي كردم. خانمي كه مال و جان و آبرو و حيثيت و همه هستيش را داده ولي باز هم عذر خواهي مي كند، حق پيامبر خيلي بزرگ است. پيامبر فرمودند: خديجه جان شما همه هستي ايت را در راه من دادي من از تو گذشتم از شما راضي هستم. 💔وصيت دوم من اين است كه يا رسول الله بعد از من يك يادگار، يك دختر 5 ساله به نام فاطمه از من مي ماند. مادر به دختر خردسال علاقه فوق العاده اي دارد دختر هم وابستگي فوق العاده اي به مادر دارد آن هم تك فرزند، چون پيامبر در يك خانه اي بودند كه سه نفري زندگي مي كردند بقيه بچه ها همه از دنيا رفته بودند. يك تك فرزند داشتند آن وقت حضرت خديجه عرض كرد: يا رسول الله بعد از من شما و فاطمه 5 ساله مي ماني جاي خالي مادرش را مي بيند غصه دار مي شود غربت به او اثر نكند شما جاي خالي مرا پر كن به او بيشتر نوازش بكن محبت بكن. حتي يك روايت عجيبي هم داريم كه شب عروسي حضرت زهراء عليهاالسلام پيامبرخدا به همه خانم ها گفتند: به خانه هايتان برويد همه رفتند ولي ديدند اسماء نرفته است. فرمودند: مگر من نگفتم همه برويد كسي اين جا نماند؟ اسماء عرض كرد: يا رسول الله يكي از جاهايي كه دختر احتياج به مادر دارد شب عروسي است همسرتان حضرت خديجه به من وصيت كرد كه من شب عروسي دخترم نيستم شما جاي من در حق دخترم مادري بكن كارهايي كه فاطمه زهراء دارد انجام بده. پيامبر خيلي منقلب شدند گريه كردند به ياد همسري كه براي عروسي حضرت زهراء هم فكر مي كرد غصه مي خورد. پيامبر به ياد همسرشان گريه كردند كه اين بانو حتي ياد اين دختر بوده كه يك روزي عروس مي شود كسي باشد كه جاي مادر را پر بكند. 💔خانم در وصيت سوم گفتند: يا رسول الله من خجالت مي كشم به شما بگويم به دخترم فاطمه مي گويم به شما بگويد. پيامبر از اتاق بيرون رفتند فاطمه 5 ساله كنار مادر نشست، خانم عرض كرد: فاطمه جان، من از قبر مي ترسم. امام سجاد عليه السلام در دعاي ابوحمزه مي گويد: «أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي»(شيخ عباس قمي/ مفاتيح الجنان/1/ ص : 186). من براي تنگي قبرم براي تاريكي قبرم گريه مي كنم. به خدا راست است يك روزي ما را تك و تنها در چاله قبر رها مي كنند و مي روند. حضرت خديجه عرض كرد دخترم من از قبر مي ترسم دوست دارم پدرت آن عبايي كه موقع وحي به دوش مي اندازد آن را كفن من قرار بدهد كه من در قبر در امان باشم به من صدمه اي نرسد ولي خجالت مي كشم به پدرت بگويم. كسي كه همه اموالش را داده از تقاضاي يك عبا خجالت مي كشد. جان همه عالم به قربان همچين بانوي باحياء و باادب و باعفتي، پيامبر وارد حجره شدند فاطمه زهرا عرض كرد بابا جان مادرم دوست دارد اين عباي خودت را كفن او قرار بدهي ولي خجالت كشيدند اين وصيت را به شما كنند. پيامبر فرمودند: باشد حتما اين كار را خواهم كرد. حضرت خديجه از دنيا رفتند پيامبر بدن اين همسر را غسل دادند وقتي خواستند با عباي خودشان كفن كنند جبرئيل نازل شد عرض كرد: يا رسول الله خداي متعال سلام مي رساند مي فرمايد كفن خديجه با ما هست. كسي كه همه هستيش را در راه خدا داده است براي هيچ كسي من نديدم از بهشت كفن بيايد جبرئيل از طرف خداي متعال فقط براي اين بانو كفن بهشتي آورده است. پيامبرخدا او را هم با عباي خودشان و هم با كفن بهشتي كفن كردند نماز خواندند در قبر وارد شدند و بدن اين بانوي عزيز را در قبر دفن كردند. •┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈• کانال روضه دفتری تلگرام وایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1