eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
302 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم پخته ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین از همه سیریم الا رحمة للعالمین ظرف مان خالی شود هم دستْ خالی نیستیم ما اگر در راه پر نور ولایت مانده ایم با دعاهای محمد پر صلابت مانده ایم با عنایت زیر باران محبت مانده ایم تشنه و بی کس زمان خشک سالی نیستیم گشته ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت بچه های ما همه یک جا فدای اهل بیت قوم سلمانیم، قوم بی کمالی نیستیم جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه ما نمک گیریم... محشر در جنان فاطمه... ... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است: از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم ¹ باطن سیر به سوی حق همان سیر علی است بیشتر از ما خدا گوینده ی خیر علی است هر کجا باشیم راه حق مگر غیر علی است؟! حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم ذاکر عشقیم با قرآن، اسیر احمدیم آیه آیه راوی خط غدیر احمدیم با برائت از سقیفه در مسیر احمدیم پیرو آن دو خبیثِ لاابالی نیستیم پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده ایم نام حیدر که وسط باشد همه آماده ایم عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده ایم ما علی داریم بی مولی الموالی نیستیم شمس تابان امامت منجلی باشد بس است یک ولی الله در عالم ولی باشد بس است نائب صاحب زمان سید علی باشد بس است با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم هم چنان پای همان قول و قرار سابقیم در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم راوی دین با روایات امام صادقیم غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم می رسد بوی غریبی از مدینه با نسیم در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم طرح صحن جامع شیخ الائمه می کشیم بی خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم آخرش این فتنه را از ریشه در می آوریم حرف آل الله باشد بال و پر می آوریم سر بخواهند این قبیله کوه سر می آوریم بنده ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم عاقبت همدرد یار بی قرینه می شویم دسته جمعی کارگرهای مدینه می شویم مرهمی کوچک برای زخم سینه می شویم منتظر هستیم، اهل بی خیالی نیستیم محمدجواد شیرازی ۱. شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می کند: هنگامی که روز قیامت می شود و صراط بر روی جهنم نصب می گردد. هیچ کس نمی تواند از روی آن عبور کند مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد و این همان است که خداوند می گوید: «و قفوهم انهم مسئولون» ✨✨▪️✨✨▪️▪️
ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت ای زمینت لاله زار اهلبیت ای امین و راز دار اهلبیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت  کعبۀ دل در طواف خفته در تو اسوۀ شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است “نقش هستی نقشی از ایوان توست” “آب و باد و خاک سرگردان توست” ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامۀ درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما توئی آیه های صبر را معنا توئی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گرکه عمری سخت پابند توام چون «وفائی» آرزومند توام هاشم وفایی
عادت به گنبد داده ام چشم ترم را این بارگاه اما به هم زد باورم را در روضه ات می سوزم و امیدوارم بادی به سویت آورد خاکسترم را سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم روی ضریحی که نمی بینم، سرم را آباد کردی خانه ام را، زیر دینم باید بسازم پس برای تو حرم را با اشک هایم حوض می سازم در این صحن این گونه می سازم بهشت و کوثرم را دارایی ام را پای گنبد می گذارم حتی النگوی طلای دخترم را می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست هر قدر می گردد سرم دور و برم را جبریل هم می آید و می خواهد این را: بگذار زیر پای زائرها پرم را ... چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را آل سعودی نیست دیگر می توانم راحت ببوسم آستان دلبرم را آن روز می خوانم چه زیبا در بقیعت با سجده بر تربت نماز آخرم را رحیمی
السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان مهدی (عج) جان..... گفتم غم تودارم، گفتا غمت سرآید گفتم فراق تاکی، گفتا یقین سر آید....... گفتم زهجر رویت ساقی خمار هستم گفتا که باده ء وصل درجامِ صبر آید....... گفتم میِ وصالت، ریزد به کامم آیا! گفتا زکام یاران، مر کام بهتر آید.....!؟ گفتم مرا دردیست گویی که نیست درمان گفتا دوای هردرد ازدست ما برآید...... گفتم که روسیاهم، دانم که خوب دانی گفتا به چشمِ نیکان، اسوَد چو احمر آید...... گفتم فدای نامت، الکَن شده زبانم گفتا ز لفظ بازیست، بهتر که کمتر آید...... گفتم که لعنت حق برمنکر وجود ت گفتا بسی صداقت ازراه منکر آید....... گفتم چگونه باشد،با خوب وبد یک هستی! گفتا که مِهرِ گردون، ازمهِرِ ما برآید....... گفتم که درحریمت پارا توان نهاد ن؟ گفتا نگاه عشاق چون پرده در درآید........ گفتم شنیده بودم، عشاق پرده پوشند! گفتا غلط شنیدی، پوشش به زاهد آید...... گفتم که(ذاکری) را،ساقی چه حد جنون است گفتا چه رتبه جویی، مجنون چو ذاکر (ره) آید..... گفتم دگر توانی درجان وتن نمانده است گفتاخنک نسیمی کز کوی دلبر آید....... اللهم عجل لولیک الفرج.
460.9K
کربلایی محسن صفری
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر پریشان است احوال من از حالی پریشان تر مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر بیابانی
عادت به گنبد داده ام چشم ترم را این بارگاه اما به هم زد باورم را در روضه ات می سوزم و امیدوارم بادی به سویت آورد خاکسترم را سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم روی ضریحی که نمی بینم، سرم را آباد کردی خانه ام را، زیر دینم باید بسازم پس برای تو حرم را با اشک هایم حوض می سازم در این صحن این گونه می سازم بهشت و کوثرم را دارایی ام را پای گنبد می گذارم حتی النگوی طلای دخترم را می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست هر قدر می گردد سرم دور و برم را جبریل هم می آید و می خواهد این را: بگذار زیر پای زائرها پرم را ... چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را آل سعودی نیست دیگر می توانم راحت ببوسم آستان دلبرم را آن روز می خوانم چه زیبا در بقیعت با سجده بر تربت نماز آخرم را رحیمی
‍ # شهیدگمنام دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛وای شهید گمنام سلام،خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام،پرستوی مهاجر من،صفا دادی به شهرمون وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد،مگه با آقا بودی؟ وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید،تو مگه کجا بودی؟ شهید گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام بگو،بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی! شهید گمنام بگو،پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟ راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد،خدا رحمتش کنه! راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره،چرا اینجا خوابیدی؟ خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای حق داری هر چی بگی،تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم! حق داری هر چی بگی،به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم! باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم،تو فقط غصه نخور!
820.9K
🍃🌹تقدیم به ساحت مقدس شهداي گمنام # کربلائی محسن صفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸سعی کنید هر روز به امام حسین سلام بدید۰۰۰ بسیارزیباوشنیدنی 👌👌
ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت ای زمینت لاله زار اهلبیت ای امین و راز دار اهلبیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت  کعبۀ دل در طواف خفته در تو اسوۀ شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است “نقش هستی نقشی از ایوان توست” “آب و باد و خاک سرگردان توست” ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامۀ درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما توئی آیه های صبر را معنا توئی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گرکه عمری سخت پابند توام چون «وفائی» آرزومند توام هاشم وفایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢شیطان یک موجود واقعی است... 🔸لشکرکشی داره . . 🍃براحضرت آدم قسم خورد که میخواد نصیحتشون کنه، گولشون زد،براماکه ....
4_77163335195297287.m
12.12M
✨🥀کی میگه که بقیع بی زائره ✨🥀 حرم تو میون قلب ماست حسین سیب سرخی 🥀
🔰 چیز نشانه بزرگواری انسان است : 🌸خوش اخلاقی 🌸فرو بردن خشم 🌸و فرو پوشیدن چشم 🍃✨امام صادق علیه السلام
🔸 لقمان حکیم گوید: 🍃روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم که از روی تکبرسر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند نظرم را به خود جلب نمودند و هنگامی که آنها را لمس کردم، ✨ •• شگفت زده شدم •• ✍🏻خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه و خوشه های سر به زیر را پر از دانه های گندم یافتم با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند اما در حقیقت خالی اند.
همه جا کربلاست 🌾✨🍃🌾✨🍃 «می کنم گریه من برحسین و حسن» «این یکی بی حرم آن یکی بی کفن» یاحسین یاحسن (۲) پاره قلب حسن شد ز زهر جفا تشنه لب شد حسین سر پا کش جدا هر دوتا جرمشان عشق شیر خدا هم غریب و وحید هم اسیر محن یاحسین یاحسن (۲) در مدینه دل هر دو شد پر شرر چونکه افتاده بود فاطمه پشت در از حسین و حسن گشته پاره جگر فاطمه فاطمه ذکر آن انجمن یاحسین یاحسن (۲) از لبان حسن خون دل می چکید بر لبان حسین خورده چوب یزید این همه غصه را زینب خسته دید کفن خون چکان بدن بی کفن یا حسین یاحسن (۲)
✨🍃تموم زندگیم مال حسینه دلم همواره دنبال حسینه✨🍃 ، سخنان بزرگان و داستانهای کوتاه و پند آموز. 🍃بزرگواری تعریف میکرد👇 پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم، در شش سالگی که کمی خواندن ونوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ). بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد: در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت: حسین آقا قربان اسمت، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد: آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است... 🍃🌹اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀▪️ دفتری تخریب بقیع 🔸برنور دل حضرت زهراصلوات 🔸برقبور خاکی امامان بقیع صلوت 🔸هر شب به کنار ان قبور ویران 🔸سیل ملک وحور فرستدصلوات 🤲🌿 فرج 🥀سپری‌میشوداین‌ظلم،عَدو می‌بازد 🥀می‌رسدآنکه‌خداوندبراو می‌نازد 🥀آیدآن روزکه بیننـدهمه عالمیان 🥀در بقیع حضرت مهدی حرمی می‌سازد. ✨🍃 الزمان الغوث الامان ✨✨ 🌾🍁غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش درهای صحن وا بشود شوق در سیــنه‌ها بنا بشود کاش بادست حضرت مهدی این حرم نیز با صــفا بشود بقیع رفته ها کجانشسته اند.. اونایی که صحن و سرای خاکی بقیع رو دیدن کجا نشستند.. اونایی که غربت بقیع را دیدنو اشک ریختن کجا نشستند.. اونایی که رفتن ضریح شش گوشه رو دیدنو پشت دیوار بقیع گریه کردن کجا نشستند.. زائرایی که رفتن قبر علمدار کربلا رو زیارت کردندو اومدن پشت دیوار بقیع به یاد مادرش ام البنین گریه کردن کجا نشستند.. 🍁▪️ کاش با‌نغمه حسین‌حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مــزار ام بنین طرحی از علقمه بنا بشود وقتی ازپله‌های بقیع زائرمیره بالا، ابتدای بقیع سمت چپ، قبر خاکی یه مادری رونشون می‌دن میگن اینجا قبرفاطمه ام البنینه.. ▪️🌱▪️اینجا قبراون مادریه که 4صورت قبر برا عزیزاش کشیده بودگریه میکرد،،کنار قبراناله میکرد.... ▪️✨امان امان..روز تخریب قبور ائمه بقیع یعنی میشه ببینیم اون روزی که امام زمان بیاد این صحن و سرارو آباد کنه چهار گنبد طلا برای 4 امام‌مون بسازه هر که دلتنگ قبرامام حسن بشه بره کنار قبر امام حسن.. هرکی دلتنگ امام سجاد بشه بره کنارقبرامام سجاد.. آقایی که زبان حالی داره... اون آقایی که می‌فرمود: 🍂▪️خودم‌دیدم که‌عمه ناله میزد به رگهای بریده بوسه میزد خودم دیدم پدر یاور ندارد به‌خون‌غلطیده‌است‌وسرندارد هرکه دلتنگ امام باقر و امام صادق میشه.. میره کنار ضریحشون دست ادب به سینه بگذاره.. ✨🍃آقاجان یاصاحب الزمان آرزوی اون لحظه ها را داریم آقا. شماروضه مادر بخونیدما گریه کنیم،. کنارقبرچهار گل پسر فاطمه روضه مادرصفا داره.. اونجاامام زمان روضه مادربخونه شیعه ها اشک بریزند ( ایام ایامی که هرسال زائران مدینه آماده سفر حج میشن) زائر وقتی مدینه میره مدینه..میره زیارت قبر پیغمبر، زیارت ائمه بقیع، ولی بزرگان، اهل معرفت میگن هرکی مدینه میره دراصل میزبانش حضرت فاطمه زهراست.. امروز زهرای مرضیه براتون سفره اشک و آه و ناله پهن کرده قدر خودتونو بدونید.. جوون داری دست حضرت زهرا بسپار.. مریضتو دست بی بی بسپار.. اونایی که درد دارن آبرو دارند ... ‏امروز از بی‌بی مدد بگیرن آخه مادر با دست شکسته برای زائرای مدینه سفره پهن می‌کنه. امروزبا پا نرفتیم زیارت بچه های فاطمه... آخه راه زیارت بسته است امروز با پای دلت بریم کنار درب خانه خانم فاطمه زهراسلام الله علیها... (اونجا که بری میگی خانم جان فاطمه جان) 🥀▪️ یافاطمه من عقده دل وانکردم 🥀▪️گشتم ولی قبر تو راپیدا نکردم اماامروز هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیعه 🌾▪️هشت شوال آسمان لرزید دید صحنو مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راهوچاره می‌سوزد این‌حرم‌مثل‌چادر زهراست که در‌اینجادوباره می‌سوزد یه روزهم درب خانه مادر رو آتش زدن.. اگه اون روزهتک حرمت نمی‌کردند به ساحت مقدس دختر پیغمبر..مثل امروزی هم به قبور ائمه بقیع جسارت نمی‌کردند.. امروزفقط بگو زهرا جان خانم جان سرت سلامت.. امروزمادر،صاحب عزاست.. امروزنمی خوای زیر بغل مادر رو بگیری.. امروزنمی خوای گوشه چادر زهرا(س)روبگیری برای دوای دردت... 🔶جمله آخرُ التماس دعا حالا که دلت مدینه است یه لحظه رو یاد کنم..آی جوون دارا..آی حاجت مندا..آی آبرو دارا 🔸صدا زد علی جان..شبانه غسلم بده..علی جان شبانه کفنم کن..علی جان شبانه بدنمو بخاک بسپار.. امان از دل امیرالمومنین بندای کفن زهراشو بست...یه وقت نگاه کرد دید بچه ها دارن بی تابی میکنند صدا زد بچه ها بیایین از مادر توشه بردارین امان امان.. بچه ها دویدند یه وقت بندای کفن زهرا باز شد یه دست گردن حسن یه دست گردن حسین..یه وقت ندارسید یا علی.. بچه هارو از رو یدن مادر بلند کن بخدا ملائکه آسمان طاقت نمیارن.. 🥀هرکی ناله داره به سوزجگر ائمه بقیع...به سوز و اشک و آه و ناله دل یتیمان زهرا ازسویدای دل بلندبگو. 🔸.. ✨صل الله علیک یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله ✨🍃# هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها صلوات