eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
304 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🌹 ع 🌹 ع @roze_daftari ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برصبر حسن و خوی احمد صلوات براختر دوم امامت صلوات خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا بفرست براین امام، بی حدّ صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ با نام حسن به قلبها گل بزنید با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید فرمود که هر وقت گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ به حسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوش حبیبه ی حق به گل روی مجتبی صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بردست‌کریم وجان زهرا صلوات برجود و سخای آل طاها صلوات در ماه صیام جلوه‌گر شد رویش بر ماه صیام و ماه بطحا صلوات بر خلق حسن امام دوم صلوات بر حُسن جمال حَسن و صورت نیکوش صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ میوه دل رسول خدا و علی و فاطمه حسن است بر میوه دل رسول و عزیز عزیزان صلوات هر کس به کسی نازد و غریبان مدینه به حسن بر ناز غریبان مدینه پیشوای دوم صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بیچاره دستے ڪه گداے مجتبـے نیسٺ یا آن سرے ڪه خاڪ پاے مجتبـے نیسٺ بر گریہ زهـرا قسم مدیون زهراسٺ چشمے ڪه گریان عزاے مجتبـے نیسٺ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنش را با دم تکبیر بردند کنارش دست بر شمشیر بردند ملائک پیکر پاک حسن را به سوی فاطمه با تیر بردند ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تمام تیرها بر پیکرش خورد یکی از تیر ها بر حنجرش خورد یکی برسینه و بازو و پهلو تمامش را به عشق مادرش خورد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ کشیدند از تن او تیرها را کسی پوشید روی مجتبی را شنیدم هاتفی از آسمان گفت گرفته سهم خود از کربلا را ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برای تو دلم دارد بهانه گرفت از آه من آتش زبانه به زیر لب حسین اینگونه می گفت الهی دفن می گشتی شبانه ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ در جود و کرم دست خدا هست حسن دست همه را وقت عطا بست حسن نومید نگردد کسی از درگه او زیرا که کریم اهل بیت است حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ مائیم و کرامات خدا داد حسن دست همه را وقت عطا بست حسن دوریم گر زمدینه امروز ولی ما را به مدینه میبرد یاد حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ این گرامی پسر اول زهرا حسن است دومین حجت و چهارم نفر از پنج تن است اختر برج شرف مطلع الانوار جهان آفتاب دل زهرا مَه هر انجمن است ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنگ است دلم میل رهایی دارد با یاد حسن چه کربلایی دارد تردید نکن تصورش هم زیباست ایوان حسن عجب صفایی دارد بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
مرحوم شیخ احمد کافی ♠️♠️♠️ امشب دلم می خواهد همه شما را در خانه امام حسن مجتبی(ع) پسر بزرگ زهرا(س) ببرم. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذولجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش عقیده من این است هر کس که می خواهد روضه امام حسن(ع) بخواند،باید در ماه رمضان بخواند. چرا؟ چون امام حسن(ع) روزه بود. بارها مرتبه امام حسن(ع) را زهر دادند. هر دفعه می آمد به حرم پیغمبر(ص) متوسل می شد و خدا شفایش می داد. معاویه به تنگ آمد.به پادشاه روم نوشت: من یک دشمن سرسخت دارم. چند مرتبه تا حالا زهرش دادم،ولی کارگر نشده،می خواهم او را از پا در بیاورم. یک زهری برایم آماده کن تا از زندگی قطع امید کند و کشته شود. پادشاه روم زهری آماده کرد. و برای معاویه فرستاد. و پیغام داد: مبادا!این زهر را به یک خدا پرست و مومن و مسلمانی بدهی. معاویه با چند واسطه با زن امام حسن (ع) جعده تماس گرفت و این زن خبیثه و ملعونه را فریب داد. معاویه صد هزار درهم پول برای جعده فرستاد و پیغام داد: فقط این زهر را به شوهرت بده تا بخورد.ممکن است به من بگویی پول به من دادی اما شوهرم را از من گرفتی چه کنم؟ تو شوهرت را بکش من تو را برای پسرم،یزید می گیرم. این زن فریب خورد.آی بمیرم، امام حسن (ع) روزه بود. هوا بسیار گرم بود. این زن نا نجیب یک ظرف شیر مخلوط با عسل که در آن زهر ریخته بود برای آقا آورد. آقا تشنه اش بود،تا این شربت از گلوی آقا پایین رفت اثر زهر را احساس کرد. شاید داد زده و ناله می کرده است: آه جگرم!آه جگرم! شماها بیشترتان زن دارید. می دانید چه می گویم. هر مردی در زندگی هر دردی داشته باشد اول به زنش می گوید. آی بمیرم برایت امام حسن!که در خانه ات هم غریب بودی،زنت دشمنت بود. تا آب از گلویش پایین رفت عوض اینکه زنش جعده را صدا بزند صدا زد: کنیزها!بروید زینیم بگویید بیایید، خواهرم بیاید،این بلاکش دوران باید. بی بی را خبر کردند، آمد. صدا زد: حسنم! داداش چه شده؟ صدا زد: خواهرم!حالم منقلب است. برو زود حسینم راخبر کن بیاید. نمی دانم رفقا! هیچ وقت مریض شده اید تا ببینید خواهرتانچه می کند؟ آی آنهایی که خواهر دارید تا زنده است قدرش را بدانید.خواهر خوب نعمتی است. وقتی آدم مریض می شود خواهر می آید،جلوی چشم آدم چیزی نمی گوید، اما می رود در صحن حیاط هی پشت دستش می زند و می گوید: نمی دانم داداشم چه شده است. بروید زودتر طبیب بیاورید برادم ناراحت است. امشب چراغها را خاموش کنید. چرا؟ چون کنارقبر امام حسن(ع) تاریک است همه کنار بستر امام حسن (ع) آمدند. صدا زد: برادرم! چه شده داداش؟ فرمود: حسینم! هر چه به سرم آمد از همین کوزه بود. برادرم!به خدا قسم اگر بخواهم بگویم،چه کسی زهرم داد می توانم بگویم،اما رسوایش نمی کنم. چقدر این بچه های فاطمه(ع) آقا هستند. صدا زد : حسینم ! دلم می خواهد مرا به سوی قبر جدم پیغمبر (ص) ببری تا با او تجدید عهد کنم. آنگاه مرا به جانب قبر مادرم فاطمه(س) برگردان. سپس مرا به بقیع ببر و در آنجا دفن کن. راضی نیستم به اندازه یک حجامتی خونریزی شود. یک وقت سرش را بلند کرد حالش منقلب شد صدا زد: زینبم!برو برایم یک تشت بیار!آی غریب آقا! رفتند یک تشت آوردند. آقا سرش را میان تشت کرد،همه نگاه می کنند یک وقت پاره های جگرش را میان تشت دیدند. جنازه امام حسن(ع) را به طرف حرم پیغمبر(ص) آوردند. یک وقت عایشه دختر ابی بکرسوار بر استر آمد و جلوی جنازه را گرفت. گفت: نمی گذارم جنازه حسن را کنار قبر شوهرم،پیغمبر دفن کنید. گفت: پیغمبر(ص) شوهر من است،پیغمبر(ص) را در خانه اش دفن کردید و خانه پیغمبر(ص) مال من است. ابن عباس جلو آمد،صدا زد: آی عایشه!پیغمبر(ص) نُه تا زن داشت،این خانه را اگر هشت قسمت کنند یک قسمت آن خانه سهم نه زن می شود. چطور نمی گذاری؟ یک روز سوار شتر می شوی جنگ جمل را راه می اندازی و به جنگ علی (ع) می آیی. یک روز سوار قاطر می شوی جلوی جنازه حسن (ع) ا می گیری.اگر تو زنده بمانی سوار فیل هم می شوی.جنازه آقا را به سمت قبرستان بقیع حرکت دادند. آی بمیرم جنازه امام حسن (ع) را تیر باران کردند. « اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسن المجتبی و أخیه الحسین سید الشهداء یا الله کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
4_5922570372867163149.mp3
3.57M
ویژه شهادت امام حسن علیه السلام مرحوم شیخ احمد کافی(ره) بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• یه روز آقا رسول الله ... وارد منزل فاطمه زهرا شدن ... امام حسن و امام حسین علیهما السلام ... دویدن جلوی جدّشون ... خودشون رو به بغل رسول الله انداختن ... جدشون محبت شون کرد ... گفتن: پدر جان ... اجازه بدین زورآزمایی کنیم ... ببینیم کی برنده میشه ... حضرت به خاطر اینکه نکنه آسیب ببینن ... اجازه ی روز آزمایی به اون دو عزیز رو ندادن ... فرمود برین ... خط بنویسین ... ببینم خط کی زیباتره ... رفتنن ... خط نوشتن ... آوردن ... آقا رسول الله ... نگاه کرد به خط ها ... امّا هر چه کرد نتونست دل یکی از این دو تا رو بشکنه ... فرمود: برین پیش باباتون علی ... اومدن پیش باباشون علی ... امیر المومنین ... هر چی نگاه به این خط ها کرد ... دلش راضی نشد از این دو تا یکی رو انتخاب کنه ... لذا فرمود: این کار من نیست ... برین ازمادرتون سوال کنین ... اومدن پیش مادر ... مادر نگاهی به این نوشته ها کرد ... یه نگاه به چشمان مظلوم و صورت معصوم حسن کرد ... یه نگاهی هم به چشمان حسین مظلوم کرد ... یه نگاه به آسمون کرد ... فرمود: خدا ... خیلی سخته ... این دو خط خیلی زیبا هستن ... کمکم کن خدا ... یه چیزی به ذهنش رسید ... فرمود: عزیزایِ دلم ... این گردنبند یاقوت من هفت تا دونه داره ... اون رو به سر شما میریزم ‌... هر کدوم تعداد بیشتری یاقوت دستش بود ... اون برنده است ... تا یاقوت ها رو به سر این دو عزیز ریخت ... نگاه کرد ... دید سه تا حسن برداشته ... سه تا حسین ... یکی از یاقوت ها مونده وسط ... قربون ناله تون برم ... آی جانم ... میدونی میخوام چی بگم ها‌ ... آه خدا ... دل زهرا به شور افتاد ... خدا کدوم یکی از اینها این رو بر میداره ... هر دو به طرف یاقوت دست بردن ... پروردگار فرمود: جبرئیل عجله کن ... زود یاقوت رو به دو نیمه کن .ها ... فهمیدی ها ... خود خدا هم نخواست بین این دو عزیز یکی بر گزیده بشه ... مجلسی که به نام پنج تن مزیّن بشه ... محل ّ نزول رحمت ِ پروردگاره ... •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
❣﷽❣ 🌹 👇 چند نمونه صلوات مورد استفاده در مجلس👇👇👇👇 1) هدیه ساحت مقدس امام زمان عج‌.. و تعجیل در امر فرج حضرت صلوات... 2) هدیه به پیشگاه چهارده معصوم و همچنین خانم فاطمه معصومه سلام الله علیهما صلوات... 3) ان شاالله شیطان از محفل و مجلسمون به دور باشه و محفل و‌مجلس مورد نظر و عنایت خاص بقیة الله الاعظم آقا صاحب الزمان عج قرار بگیره سوم صلوات رو بلندتر هدیه کن... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 4) بر مهدی زهرا محمدی صلوات.. 5)‌ بر خانم الانبیا محمد صلوات... 6) ‏هدیه به اول مظلوم عالم آقا امیرالمومنین شاه نجف علی مرتضی علیه السلام صلوات.. 7) ‏هدیه محضر بی بی دو عالم زهرای شهیده...سیدة النساء عالمین انسیة الحورا... شفیع القیامه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات... 8) ‏هدیه به سبط اکبر آقا امام حسن مجتبی غریب مدینه صلوات.... 9) ‏هدیه به ارباب بی کفن امام حسین علیه السلام ان شاالله که یه شب جمعه زائر حرمش باشی صلوات.... 10) ‏هدیه به پنج تن آل عبا صلوات.... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 11) ‏ان شاالله که فردای قیامت مورد شفاعت بی بی دو عالم خانم فاطمه زهرا قرار بگیریم محمدی صلوات... 12) ‌ ان شاالله این مجالس و محافل به امضای نورانی حضرت زهرا برسه صلواتی جلیل تر هدیه کنید... 13) برای شادی اموات از دوستان امیرالمومنین(سوم) صلوات رو بلند تر هدیه کنید... 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 14) هدیه به اشرف مخلوقات عالم ، پیغمبر خاتم ، حضرت محمد مصطفی ص صلوات... 15) جهت تعجیل و سلامتی آقا حجة ابن الحسن بقیة الله الاعظم محمدی صلوات... 16 ) هدیه نثار روح آقا امیرالمومنین ، مولی الموحدین ،شاه نجف ، علی مرتضی و همسر مکرمه اش بی بی دو عالم خانم فاطمه زهرا س ، و‌ سلاله های پاکشون بلاخص اباعبدالله الحسین صلوات غرا هدیه کنید.... 17) خداوند ان شاالله زیارت امام حسین ع در این دنیا و شفاعت حضرت رو فردای قیامت نصیب و ‌بهرمون کنه ، به صلوات بر محمد و آل محمد... 18) هدیه به ولی نعمتمون ، امام رئوف ثامن الائمه ، امام رضا ع صلوات... 19) خدا به حق این روزها ...فهم و درک مارو نسبت به اهل بیت بیشتر و بیشتر کنه صلوات (دوم ) رو محمدی پسند هدیه کنید... 20) خداوند قلب هامونو به نور معرفت اهل بیت منور کنه ،، به صلوات بر محمد و آل محمد ص... 21) به نیت اونایی که جوون دارند ...التماس دعا گفتن..آن شاالله که آخر عاقبت جوونها ختم بخیر بشه صلوات... 22) ان شاالله یه شب جمعه ای زائر حرم ابی عبدالله باشی ، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ص... 23) ان شاالله که قرآن فردای قیامت شفیع منو ‌شما باشه محمدی صلوات ... 24) ان شاالله که خداوند این قدمهارو به کربلای معلا و مدینه منوره مهمان کنه ، محمدی صلوات... 25) ان شاالله که خداوند نور اهل بیت رو لحظه به لحظه در قلبمون بیشتر و بیشتر کنه به صلوات بر محمد و آل محمد ص... 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 26) هدیه به 14نور ازلی صلوات... 27) شادی روح اموات ،، بد وارث ،،بی وارث ،، کم وارث،، علما ،، شهدا،، فضلا ،، اموات جمع ،، بانی مجلس و منه حقیر هدیه کنید با شاخه گلی به صلوات بر محمد و آل محمد... 28) ان شاالله امسال سال ظهور آقاجانمون امام زمان عج باشه صلوات.... 29) حاجت بانی ،،حاجت جمع ،، حاجت منه حقیر،،، به نیت اونایی که التماس دعا داشتند ،، ملتمسین دعا مخصوصا حاجت بانی مجلس صلوات 30)شفای همه مرضا بخصوص مریضهایی که گوشه بیمارستانها هستند گوشه خونه ها هستند..خداوند به حق مریض مصلحتی کربلا لباس عافیت برتنشون بپوشونه به صلوات بر محمد . آل محمد ص... کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
روزی ما سر هر سفره به نامِ حسن است تا کرم بین مقیمینِ  مَقام حسن است هرکه مجنون حسین است خودش می‌داند که حسینی شده‌ی دست امام حسن است ◼️ صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد
علیه‌_السلام این حسن(ع) کیست که نامش سندِ غربت شد بوسه بر تربتِ او در دلِ ما حسرت شد این حسن(ع) کیست که تشییعِ عجیبی دارد تیرها بود که بر پیکرِ او دعوت شد این حسن(ع) کیست که از روزِ ازل مظلوم است غمِ عالم همه در طالعِ او قسمت شد خاندانش همه مصداقِ غریبند و ولی غربتِ حضرتشان بر همه کس حجت شد او که هرگز عوضِ خدمتِ خود مزد نخواست اجرش از مردمِ گمراه فقط محنت شد چه بگویم که چگونه به وطن تنها بود همه ی غربتش از تربتِ او پیدا بود او غریبِ وطن و کشته به دستِ جعده جرمش این است فقط نورِ دلِ زهرا بود دشمن و دوست همه بر درِ این خانه گدا چون کریمِ و کرمش بیشتر از دریا بود کرمِ بی حدِ او شهره ی آفاق شده است پست تر از همه چیز از نظرش دنیا بود وَ چه شبها که طعام از شکمِ خود می زد این عجب نیست چرا، چون پسرِ مولا بود وَ سرانجام بگو مزدِ محبت هایش ظلم از سوی عدو، مزدِ ذوِی القربی بود آه خاکی شدنِ چادرِ مادر را دید بعدِ کوچه به لبش نغمه ی واویلا بود عشق را زنده نگه داشت که پرپر نشود لیک در چشمِ عدو عشق چه بی معنا بود به فدای دو جوانش که صفِ کرب و بلا رقصشان در برِ شمشیر چقدر زیبا بود یا حسن با تو همه زندگی ام غرقِ صفاست هستیِ هستی همه از نظرِ لطفِ شماست!
علیه السلام دل مردگان از صلح و تمکینت چه می دانند آه از فشارِ قلبِ سنگینت چه می دانند گر از نفاقِ جامعه هم بگذریم اصلا_ از آن زنِ  مرتدِ از دینت چه می دانند آه از دعای نیمه شبها آرزوی مرگ از جامِ زهر و جانِ شیرینت چه می دانند مفهومِ غربت در تو اینجا میشود کامل بارانِ تیر آمد به تدفینت چه می دانند باید امامت حفظ گردد بعدِ جدِ تو قرآن و عترت هر دو تضمینت چه میدانند وقتی به سَمّ ادغام گردد حق و باطل. پس از خونِ دل یا تشتِ خونینت چه می دانند توحید را خط میزنند آه از اصول دین از حکمت و عقل و براهینت چه می دانند هر استخوانت خرد گشت از خنجرِ این صلح آنها از این دنیای غمگینت چه می دانند صلحِ تو راهی بر قیامِ کربلا دارد از انقلابِ بطنِ آئینت چه می دانند یک آرمان در دو برادر مشترک باشد اینکه حسین هم کرده تحسینت چه می دانند تعریف کن شیرِ جمل سردارِ خیبرها از قدرتِ شمشیرِ صِفینت چه می دانند        صلحِ حسن جنگِ حسین امری الهی بود ِوقتی خدا این کرده تدوینت چه می دانند اینجا فقط برنامه ی صلح اقتضا می کرد تا گم نگردد راه یاسینت چه میدانند جانم فدایت که کریم ابنِ کریمانی از سفره ی احسان و رنگینت چه می دانند قبرت نمادِ آخرِ مظلومی و وای از_ قلبِ کبوترهایی غمگینت چه می دانند
*📜حدیث روز* *💚امام صادق عليه السلام:* *🔹 زيَارَةُ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ، تَعْدِلُ حَجَّةً مَبْرُورَةً مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ* *🔸 زيارت قبر امام حسين عليه السلام برابر است با يك حجّ مقبول همراه رسول خدا صلي الله عليه و آله* *📗وسائل الشیعة ج14ص355*
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 من امام مجتبى ریحانه پیغمبرم از چراغ انجمن در انجمن تنها ترم من غریب خانه ام در وطن بی گانه ام ▪️شهادت آقا امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد
🖤هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد حسن یعنی تمام هست زهرا 🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا 🖤حسن یعنی سکوت و رازداری 🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری 🖤حسن یعنی غروری که شکسته 🖤حسن یعنی شهود دست بسته 🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی 🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی 🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار 🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار 🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری 🖤حسن یعنی نداری گریه داری 🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی 🖤حسن یعنی شکسته درجوانی 🖤حسن یعنی شهید زهر کینه 🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه 🖤حسن یعنی تمام عشق مادر 🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر ◾️هفت صفر سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد🖤 التماس دعا
🕊﷽🕊 ▪️🌾▪️ علیه السلام ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم     اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا....     ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)    ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان..    💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...    ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)
💚امام حسن مجتبی علیه السلام: ۱-شوخی کردن هیبت انسان را میخورد و از بین میبرد، و همانا شخص کم حرف بر اُبهت خویش افزوده است. ←حدیث ۱۹۸۸ ۲-مردم در این دنیا در سرای بی‌خبری و غفلت به سر می برند، عمل می‌کنند نمی‌دانند، وقتی که به سرای آخرت و به خانه ی رسیدند، آنگاه است که مےدانند، ولی دیگر عمل نمےکند. ← حدیث ۲۰۱۵ ۳-هیچ جماعتی با هم مشورت نکردند، مگر اینکه به کمال مطلوب خود رسیدند. ←حدیث ۱۹۹۷ ۴-همانا کسی که بخواهد خدا را عبادت کند، باید خود را برای عبادت (از گناهان)  پاک کند. ←حدیث ۱۹۹۹ 📗احادیث الطلاب
ای زینت شهر نبی مدینه حسن جان حسن جان گردیده ای شهید زهر کینه حسن جان حسن جان در خانه ی خود هم آقا غریبی حسن جان حسن جان چون فاطمه مولی تو غم نصیبی حسن جان حسن جان همسر تو گردیده قاتل تو حسن جان حسن جان شرر زده با زهر بر دل تو حسن جان حسن جان با زهر کین شرر زده به جانت حسن جان حسن جان سوزانده است تا مغز استخوانت حسن جان حسن جان از زهر کین جانت رسیده بر لب حسن جان حسن جان آمد کنار بستر تو زینب حسن جان حسن جان ظلم و ستم کس مثل تو ندیده حسن جان حسن جان نقش زمین دیدی تو یاس چیده حسن جان حسن جان تو دیده ای آتش زدند به خانه حسن جان حسن جان بر مادرت می زد به تازیانه حسن جان حسن جان تو دیده ای زخم علی نمک خورد حسن جان حسن جان میان کوچه مادرت کتک خورد حسن جان حسن جان تو دیده ای مادر تو زمین خورد حسن جان حسن جان یاس علی از ظلم و کینه پژمرد حسن جان حسن جان اشک تو شد از دیده ات روانه حسن جان حسن جان دیدی تو غسل مادرت شبانه حسن جان حسن جان تو دیده ای ظلم و ستم فراوان حسن جان حسن جان زینب شده از داغ تو پریشان حسن جان حسن جان
🌷دوشنبه های امام حسنی🌷 توسل به امام حسن مجتبی (ع) ت‍ـو ای ع‍ـزی‍ـز ف‍‍‍ـاط‍ـم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ـه ، درد م‍ـن‍ـو دوا بک‍ــن ام‍‍ـی‍ـد شی‍‍ع‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ــ‍‍ی‍ـان ه‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ـ‍ـم‍‍‍‍ـه ، ره‍ـای‍ـم از ب‍ـلا بک‍ـن حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن تو را قس‍‍‍‍ـم به مادرت ، به تش‍ـنه لب برادرت ب‍ـه ق‍‍‍ـ‍‍‍‍ـاس‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ــم دلاورت ، چاره ی غصه ها بکن حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن بب‍ـین که بی بال و پ‍‍ـرم ، اس‍ـی‍ـر درد پی‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ـک‍ـرم م‍‍ـون‍ـده ب‍ـه در چش‍ـم ت‍‍ـرم ، در ام‍‍ـی‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ـدو وا بکن حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن ت‍ـوی‍ـی ام‍ـام م‍ـج‍ـت‍ـب‍ـی ، وص‍‍‍‍‍‍‍‍ـی پ‍ـاک م‍‍‍‍‍ـرت‍‍ـضی ع‍ـزی‍ـز دخت مصط‍‍‍‍‍‍‍‍ـفی ، نظ‍‍‍‍‍ـر به این گ‍ـدا بکن حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن ت‍ـو را ب‍‍‍‍‍ـه ح‍ـرم‍‍ـت ع‍ـل‍ـی ، ه‍ـم‍ـون ام‍ـام اول‍ــی خ‍ـا‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ل‍‍ـی‍‍‍‍ـه دس‍‍‍ـت م‍‍ـن ول‍ـی ، ش‍ـف‍ـاع‍ـت م‍ـرا بک‍‍ـن حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن ت‍ـو را به بانگ یارب‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ـت ، به ناله های هر شبت ب‍ـه اش‍ـک پ‍‍ـاک ز‍‍ی‍ـن‍ـب‍ـت ، از آت‍ـش‍ـم ره‍ـا بک‍ـن حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن التماس دعا
سبک بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا 🌷مداحی خادم🌷 با عنایات تو ای شاه کرم یا مجتبا اربعین راهی شوم سمت حرم یا مجتبا سائلی از خانه تو دست خالی رد نشد کربلا شد خواهش چشم ترم یا مجتبا یا امام مجتبی 2 در حرم گویم حسین زیر علم گویم حسن با پدر گویم حسین با مادرم گویم حسن اربعین قسمت شود من از نجف تا کربلا یک قدم گویم حسین و یک قدم گویم حسن یا امام مجتبی ع 2 بی تو کافر میشوم با تو مسلمانم حسن در فراق کربلا بی تاب و گریانم حسن ای امام بی حرم من را ببر تا کربلا پای ایوان طلا میگویم ای جانم حسن یا امام مجتبی ع 2 نوکر تو هر کجا حرف تو شد با سر دوید طعم تلخ دوری از کرب و بلا را هم چشید در میان روضه ات شوقی به دل دارم حسن من به روز هفتم از ماه صفر دارم امید یا امام مجتبی ع. 2 من حسینی گشته دست تو هستم یاحسن با امیدی دل به احسان تو بستم یاحسن آنقدر در میزنم در میزنم این خانه را تا دهی اذن زیارت را به دستم یاحسن مرتضی کربلایی
سینه زنی شهادت امام حسن مجتبی پرم شکسته مثه کبوتر پرم شکسته مثه کبوتر دلم گرفته کجایی مادر زنده ام به بوی چادر نمازت زنده ام به یاد راز و نیازت کشتی من و با قد خمیده روی کبود و رنگ پریده شب ها بدون تو چه سرده قلبم پر از عزا و درده مادر دلم هواتو کرده پرم شکسته مثه کبوتر دلم گرفته کجایی مادر تموم این درد با من میمونه غمت من و کشت تو راه خونه این زخم کهنه درمون نمیشه رازی که دارم پنهون نمیشه افتادی رو خاک مثل قباله دیوار کوچه شد باغ لاله غربت از آسمون می بارید اَبرا با چشمامون می بارید دیوار برا تو خون می بارید مادر دلم هواتو کرده پرم شکسته مثه کبوتر دلم گرفته کجایی مادر مادر دلم هواتو کرده حسن غریب کریم دنیاست حسن تمام وجود زهراست میراث زهراست صبر و قرارش رفته به مادر حتی مزارش بال ملائک گلدسته هاشه خاک مدینه ایوون طلاشه دست کریم آل حیدر نور مدینه ی پیمبر جانم حسن غریب مادر پرم شکسته مثه کبوتر دلم گرفته کجایی مادر مادر دلم هواتو کرده *** عباس علمدار حسین حسین علمدار حسن
‍ واحد_شهادت امام حسن سلام الله علیه من غریبِ عالمی در میانِ خانه اَم مانده اَم تنها در این خانه نه ویرانه اَم/ خانه اَم ویرانه شد در کوچه ها سمتِ مادر آمد آن دستِ سیاه می پریدم تا سپر بر او شوم دستَش از رویِ سرم رد شد خدا/ بر رُخِ مادر نشست گوشُوارَش را شکست گوش‍ُوارَش را شکست (وایِ من وای مادرم)....)))))) کاشُ جایِ مادرم صورتم می شد کبود جایِ مادر مجتبی تازیانه خورده بود// راحتم کردی تو ای زهرِ جفا تا نبینم من دگر آن کوچه را زنده بودن کرده بازی با دلم گشته دیدارِ مغیره قاتلم// شد نَفَس هایم‌عذاب گشته اَم خانه خراب گشته اَم خانه خراب (وایِ من وای مادرم)......)))) بر دلم آتش زده گریه هایِ خواهرم کربلایی می شوم لحظه‌هایِ آخرم// زینبم گریه مکن تا کربلا وعده یِ ما بینِ گودالِ بلا وایِ من انگشتری را می برند بر رویِ نیزه سری را می برند// چادری را می برند معجری را می برند معجری را می برند (یاحسین جانم حسین).....))))) محمدجواد خلیلی
داغ امام حسن زده به دلها شراره از زهر کینه شد جگر او پاره پاره خزانی شد گلشن،سوزِ هر انجمن،مظلوم امام حسن مظلوم امام حسن... ای آیه ی پاکی فرمانروای افلاکی ای کشته ی داغ ِ سیلی و چادر خاکی پیش ِ چشمان تو،شده زار و حزین،مادر نقش زمین مظلوم امام حسن...
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای امیــر کــرم یا حسن جان ای شهید سـتم یا حسن جان حَرَمَت در دل شیعـیان است گر نداری حرم یا حسن جان ای ،، یـــــادگار حیـــــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمـــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عالِمانی که نیکــو ســرشتند این حدیث از پیـمبر نوشتند که حسین وحسن هردومولا برجــــوانــــان اهل بهشتنـد ای،، یـــــــادگار حیــــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپ وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای به روز جـــمل مرد میــــدان ای شــب قدر شـــب زنده داران مفتخـــر از تـو باشـــد کرامــت ای سجیّه تو را جود و احســان ای ،، یـــــــادگار حیـــدر ای ،، لالــــــه ی پیغـمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هم سکــوتـــت برای خـدا بود هم پیام تو صــدق و صفا بود صلح و صبر و قیام و قعودت ضــامــن نهضت کــــربــلا بود ای ،، یـــــــادگار حیـــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو امیری ولی بی سپاهی داده تاریخ عُمرت گواهی بعد بــابــایت اوّل غریبی جُــز خدایت نباشد پناهی ای ،، یـــــــادگار حـیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُـمـــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دل تــــو پر ز زخــــم زبان بود جگرت خـون ز داغی گران بود خســته روحـــت ز نــامردمیهـا در گلـــوی تو بُغضــی نهان بود ای ،، یــــــــادگار حیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای که در کودکی قلبت افسرد گل عمر تو در کوچــــه پژمرد پیش چشمــــان بـــارانــی تو مــادرت از مغیـره کتک خورد ای ،، یـــــــادگار حــیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغــمبــر شد ،، گَُلِ عُمـــــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کوچـــــه بود و تـو و آه مادر دشمـــــن آمد ســــر راه مادر آسمان پیش چشمت سیه شد بـر کبـــــــود رخ مــــاه مـادر ای،، یـــــــادگار حـیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خصم حیدرچه ظلم وجفا کرد سینـه ات را به غم مبتــلا کرد ضرب سیـــلـی ثانی به پیشت با رخ مـــــادر تــــو چهــا کرد ای،، یـــــــادگار حـیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمـــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تـو خطیب خـطا زاده دیدی از لبــش ســبّ بـابـا شنیدی تو به مسجـــد ز بـالای منبر طعـم تلخ غریبـــی چشیدی ای ،، یـــــــادگار حیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُـمــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بعد بابا زبس خـون دلت شد غم چــراغ شـب محـفلت شد تو غریبی که در خانه ی خود همســــر بی وفـــا قاتلت شد ای ،، یـــــــادگار حیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُــمــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ بسکه دیدی خیانت ز یاران بر تو گریان شـد ابر بهاران پیکـــــر نازنیـــن تو گردید وقــت تشییـــع تو تیرباران ای،، یـــــــادگار حیـــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظلوم (3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای که باشـــد عیان از مزارت غــــربت روح افـــــلاکــی تو مهدی و فاطمه هـر دو باشند زائــــــــر تــربـت خــاکــی تو ای،، یـــــــادگار حیــدر ای ،، لالــــــه ی پیغمبــر شد ،، گَُلِ عُمــــرَت پرپر وای ،، یا حسن یا مظوم(3) اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدّسه) تهیه و تنظیم کنندگان: علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری
چهار شنبه امام رضایی معجزه امام رضا شماره ( ۲) پیرمردی  ساده   آمد  در  حرم پای او  لنگ  و   دلش  آمال غم نای رفتن  در   وجود  او ‌  نبود بر  لبش ذکر  رضا  بود  و درود پیش خادم آمدو گفتش اوسلام با  تو دارم من سخن  بشنوکلام گو  امام   مهربانی ها   کجاست اوطبیب دردمن مشکل گشاست قصد   آن  دارم   ببینم  روی  او راه  دوری  آمدم   من   سوی  او آمدم   تا    اینکه   درمانم    کند من   گدایم   بلکه   احسانم  کند گفت  و   با  او خادمِ کوته   نظر گوش  کن  حرف  مرا  دارد  ثمر رو  به   سوی  آن  مِناره کن گذر بر    فراز    آن   بود   مولا   پدر پیرمرد   آمد    کنار    آن    مِنار تا    رود   بالا   و  بودش بیقرار پله    اول   توانش    را     ربود نای   رفتن   در   وجود  او نبود ناگهان   بشنید   صوتی   دلنواز زائر   من  خود   بیایم   پیشواز آمد  و  دستی  به  پای او کشید زائر   آقا   ز  درد   و  غم   رهید آن   امام   مهربان  دادَش   شِفا شد  ز  درد  پای خود  ناگه  رها خادم   آمد   تا   ببیند   حال او بنگرد   در  آن  مکان  احوال او پیر  قصه  گفت ممنون  از شما گشته ام   مشمول  الطاف رضا آن   امام   مهربان   دادم   شِفا گشتم از  رنج  و گرفتاری جدا راحت  سالم  روم در شهر خود هیچگونه زحمتی  بر   من   نبُد خادم  بیچاره حیران مانده بود بس خجل ازکارخودشرمنده بود بس پشیمان بود با حالی پریش توبه کرد آن بینوا از کار خویش ای   امام   مهربان   نور     بصر بر   محبان  خودت   بنما   نظر (بیقرارم)   من   گدای   کویتان آرزو     دارم    ببینم      رویتان بیقرار اصفهانی محرم ۱۴۴۴۴