🍁🍂روضۀ جانسوز _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها فاطمیه دوم 95_ حاج محمد طاهری🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
____
دیشب تو خواب،بابامو دیدم
که تو نگاهش یه دنیا غم بود
*امیرالمومنین علیه السلام فرمود:فاطمه جان رحمی به حال بچه هات بکن ... فرمود:من دیگه باید برم*
دیشب تو خواب بابامو دیدم
که تو نگاهش یه دنیا غم بود
از وقتی که چشامو دیدش
همش حواسش،به صورتم بود ...
گریه م گرفت،وقتی دیدم
خبر داره (از غربت من۳)
میگفت چرا،خون افتاده
به چشمایِ (امانتِ من۳)
حالا وقتِ رفتنه اما
خاطره هامون،راهمو بسته
میخوام پاشم،جلوت بشینم
دردِسره این دستِ شکسته
دلم میخواد،پاشم بازم
دخترمو (بغل بگیرم۳)
حالا که اون منو میخواد
جلو چشاش،دارم می میرم
حالا وقتِ وصیتامه
بلند شو رخت عزا به تن کن
نیمۀ شب،تنهایِ تنها
با اشکِ چشمات،منو کفن کن
چن تا کفن برایِ من برایِ تو
(برا حسن هست۳)
مادر بمیره که فقط برا حسین
(یه پیرُهن هست۳)
حسین ... وا .....
*نمیدونم کنار گودال اون لحظه مادر بود یا نه! وقتی که اون نانجیب پیراهنُ داشت از تنش بیرون می آورد ... (برا حضرت زهرا هر چقدر داد بزنی کمه ...) برا این مادری که فرمود : یا رسول الله مهریه منم مثل دخترای دیگه باشه ؟ فرمودند :چی میخوای دخترم ؟ گفت : مهریۀ من میخوام از طرف خدا یه امان نامه باشه برا امت تو روز قیامت بتونم شفاعتشون کنم ... جبرییل نازل شد ، آورد ... امضا شده از طرف پروردگار .
امروز وقتی که داشت وصیت میکرد به امیرالمومنین اون نامه رو آورد ، فرمود : این نامه رو بذار زیر کفنم ...
این روایتم توی بحارِ : امیرالمومنین میفرمایند : دیدم فاطمه داره گریه میکنه ... تو گریه هاشم میگه : خدا ! شیعیان ما ... شیعیان ما ... دوستان حسینم ... دوستانِ علی ... همه دل نگرانی این مادر نه برای زینب نه برای ابی عبدالله ... برا من و تو بوده ...
همه وصیتاشو کرد، صدازد : علی جان! "غَسِّلنی بِاللَّیل ... کَفِّنّی بِاللَّیل ... دفِّنّی بِاللَّیل ..." نکنه کسی باخبر بشه .. اما مثل امروز مولا وقتی برگشت خانه دید انگار وضع فرق کرده ... دیشب وصیت میکرد اما امروز بلند شده داره خونه رو جارو میزنه . الهی قربون این مادر مهربون برم ... با این بهونه همه رو از خونه بیرون کرد ... کسی نباشه جون دادنش رو ببینه ... علی جان برو مسجد قربونت برم، میخوام نان درست کنم برا بچه هام ... حسنم،حسینم شما هم برید مسجد ... فقط وقتی تنها شد با اسماء ،خیالش راحت شد همه رفتند ... فرمود : اسماء! ساعتی بعد وقتی آمدی تو حجره م اول وارد نشو . اگر دیدی روبه قبله خوابیدم ، پارچه ای روم انداختم بدون مهمانِ بابام رسول خداشدم ... بگو برن علی رو صدا کنند .. اسماء میگه دل تو دلم نیست، خدا نکنه بلایی سر دختر پیغمبر بیاد .. اما امر فاطمه ست...
گذاشتم ساعتی گذشت،وارد حجره شدم،دیدم دختر رسول الله رو به قبله خوابیده،یه پارچه رو صورتش انداخته،آمدم صداشون زدم ... بی بی جان! :کلِّمینی! جوابمو بده ... داشتم با فاطمه حرف میزدم یه وقت دیدم درِ خونه باز شد آقازاده ها وارد خونه شدند ، یه نگاه به من کردند اسماء مادرمون کجاست؟ الان داشت برامون نون درست میکرد ، حالش بهتر شده بود ، دیدند آقازاده ها مادرشون خوابیده.با تعجب گفتند این موقع روز هیچ وقت مادرمون نمیخوابید ....
دویدند وارد حجره شدند ... دیدند مادر رو به قبله خوابیده ... وقتی رو صورت مادرُ کنار زدند ،دیدند مادر از دنیا رفته .. سریع دیدند امام حسن خودشُ رو سینۀ مادر انداخت ... هی صدا میزنه مادر جواب حسنُ بده دارم دق میکنم ...
جوونا اربابتون یه کاری کرد تا قیامت بهتون درس داده ... یه وقت دیدن آمد پایین پای مادر ... رو پاهایِ مادرُ کنار زد ... صورت گذاشت کف پایِ مادر ...
قدیمیا اینطوری روضه رو میخوندن ... میگفتن هر دیدی یه بازدیدی داره ... اینجا حسین پایین پای مادر اومد ... تو گودال مادر اومد پایین پا نشست ... اما مدینه کجا ؟! کربلا کجا؟! جلو چشم مادر ..."والشِّمرُ جالسُُ عَلی صَدرِه ..."
هر چی میگفت آه جگرم ... کسی صداشو نمیشنید ... مادر تو سینه میکوبید براش ... بمیرم برات ... غریبِ مادر ...
"بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا..."
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
صوت حاج محمد رضا طاهری
متن روضه حضرت معصومه س
وقتی (حضرت معصومه) ازدنیا رفت،همه ی اهل قم عزادار شدند، بزرگان ِ قم،علماء جمع شدند، بر بدن نماز خوندند،خانم های ِ محترمه ی قم این بدن رو غسل دادن و كفن كردند، تا اینجا كار زیاد سخت نبود،اما می خوان بدن ِ بی بی رو روانه ی قبر كنند،چه كار می خوان بكنند؟یه وقت دیدن از راه دور دو سوار خودشون رو شتابان رسوندن، بعضی ها نوشتن یكی از این سوارها علی بن موسی الرضاست، دیگری هم جواد الائمه است، اومدن بر بدن نماز خوندن، یه نفر وارد ِ قبر شد، یه نفر دیگه این بدن رو روانه ی قبر كرد، دو تا محرم باید باشند بدن خانمی رو روانه ی قبر كنند، امیرالمؤمنین كنار بدن ِ زهرا نشسته، دور وبرش رو نگاه كرد،سلمان و اباذر و مقداد كه محرم نیستند،حسنین كه در سن ِ خردسالی اند،خدایا علی چیكار كنه؟یه وقت دید دو تا دست از قبر بیرون اومد، دست ها شبیه دست ِ پیغمبر ِ، یعنی علی جان امانتیم رو بهم برگردون،آه،یه حرفی اینجا امیرالمؤمنین زده خیلی دلها رو میسوزونه، عرضه داشت یا رسول الله:فاطمه ات كه با من حرفی نزد،چیزی به من نگفت، تو از زهرا سئوال كن، چرا صورتش نیلی بود؟چرا پهلوش شكسته شده؟
hazratemasomeh-2-taheri.mp3
678K
حاج محمد رضا طاهری
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
نوحه زمزمه امام هشتم امام رضا ( ع )
زمزمه امام رضا ع مخصوص شهادت
ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم
تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم
منم خاک درت .......... غلام و نوکرت
مران از در مرا.............به جان مادرت
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم
گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم
تو خوبی من بدم........به این در آمدم
به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی
به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی
نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو
دلم خورده گره .........به تار موی تو
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی
ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی
الا ای یار من........تویی دلدار من
نظر کن بر دل....... سیاه و زار من
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم
چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم
امیر کاروان..........امان ای الامان
مرو پیشم بمان....امام مهربان
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت
سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت
منم دیوانه ات.........مقیم خانه ات
تویی باغ گل و ........منم پروانه ات
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
ای همه بود و نبودم .......خاک تو مهر سجودم
از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم
نظر کن بر دلم............اگرچه غافلم
دعا کن کربلا...........کند حق شاملم
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
ای امام هشتمینم.....نور رب العالمینم
نظری کن تا که روزی....روی ماهت را ببینم
دلم سرمست توست....فقط پابست توست
کلید مشکلم ..........فقط در دست توست
علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
▪️▪️▪️
مداحی آنلاین - روی قبرم بنویسید که خواهر بودم - مهدی رسولی.mp3
5.71M
🎤 #حمیدعلیمی
⏯ #واحد
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سالها منتظر روی برادر بودم
بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قد خمیده رفتم
بنویسید همه دور ربرم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
چقدر مردم این شهر ولایی خوبند
که سرم را نشکستند خدایی خوبند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال وپرم سنگ نخورد
چادرم دور وبرم بود وبه پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود وبه جایی نگرفت
...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟
بنویسید که عشاق همه مال هم اند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سالها منتظر دیدن خواهر بوده
روی قبرش بنویسید که عطشان نشده
بدنش پیش نگاه همه عریان نشده
بنویسید کفن بود،خدایا شکرت
هرچه هم بود بدن بود خدایا شکرت
یار هم آنقدری داشت که غارت نشود
در کنارش پسری داشت که غارت نشود
اوکجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟
اوکجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟
بنویسید سری بر سر نی جا میکرد
خواهری از جلوی خیمه تماشا میکرد
علی اکبر لطیفیان
🔳 #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
روضه جانسوز حضرت رقیه س
نقل میکنند حسنین گم شدند مادرشون حضرت زهرا بیتاب شد دلنگران شد اومد پیش پیغمبر ،شروع کرد گریه کردن پیغمبر فرمودند چیه فاطمه جان چرا اینقدر نا آرامی،، آخه بابا طاقت نداره گریه کردن دخترشو ببینه آخه بابا طاقت نداره ببینه دخترش غصه داره، عرض کرد بابا جان حسن و حسین از صبح رفتند بیرون خبری ازشون نیست دلنگرانشونم ،فرمودن فاطمه جان نگران نباش اون خدا خیلی بیشتر از تو مهربانتره ب بندش ،دست دعا رو بالا اوردن پیغمبر عرضه داشتند ای خدااگر در دریان در خشکین اونا رو محافظت کن سلامت نگهشون دار ،جبرییل نازل شد یا رسول الله خدای عزوجل سلام رسونده فرموده نگران حسن و حسین نباش اونا تو قبیله بنی نجار ارمیدند ،پیغمبر اصحاب و جمع کردن رفتن قبیله بنی نجار،دیدن حسن و حسین همدیگه رو بغل کردن یه ملکی هم کنارشون مراقبشونه یک بال ملک زیر سرشونه یه بال ملک رو شونه انگار جلو جلو رفتی فهمیدی چی میخوام بگم اما صبر کن حرف دارم باهات ،میگن پیغمبر اومد انقدر حسن و حسینو بوسید تا بیدار شدند ،رفقا هزار تا پسر گم بشه ولی یه دختر گم نشه دیدند نیزه حرکت نمیکنه تو خاک فرو رفته اومدن محضر امام سجاد عرض کردن آقا نیزه از جا حرکت نمیکنه عرض کرد حتما یکی از بچه ها نیستن ،گفتند آقا کدوم مسیر و بریم فرمودند هر جا که دیدید سر روی نیزه داره نگاه میکنه همون مسیر و بگیرید برید ،دیدی تا حالا یه عده از جایی میرسن خسته و کوفتن میخوان استراحت کنن این ب اون میگه تو برو دنبالش ،اون ب این میگه تو برو دنبالش ،همه خستن حوصله ندارن میخوان استراحت کنن همه با هم زجر و مجبور کردن بره ،این بی حیا از جا با عصبانیت بلند شد گفت مگه من این دختر و پیداش نکنم ،یا رسول الله اینقده حسنین و بوسیدی تا از خواب بیدار شن ،این نامرد دید این سه ساله زیر بوته خار خوابیده پای نحسشو بلند کرد
😭😭😭😭
اومدی اما حالا ،دیگه دارم میفتم از پا
تموم کار من ای بابا ،ببین شدم شبیه زهرا
سنی ندارم اما ببین سفیده گیسوی من
کبوده دست و بازوی من
لگد زدن به پهلوی من
توی خرابه امشب ،هلال غم دمیده بابا
سرتو کی بریده بابا ،موهاتو کی کشیده بابا
کرببلا تا اینجا باید هزار دفعه میمردم
بابا تا اسمتو میبردم
از این و اون کتک میخوردم
وای من از شهر شام لباس پارمو میدیدند
به حال و روز من خندیدند عروسک من دزدیدند
خواب میبینم هر شب من ،تو مجلس یزیدم بابا
چه حرفایی شنیدم بابا دیگه نگم چی دیدم بابا
گفت
شامیان بی مروت و پستند
ده نفر را ب ریسمان بستند
همه را با شتاب میبردند
سوی بزم شراب میبردند
من که کوچکتر از همه بودم
راه با دست بسته پیمودم
بارها بین رهزنی میخوردم
عمه ام گر نبود میمردم
حرفا زیاده اما یکیشو من بگم شرمنده
اونی که دستمو میبنده منو میزد برای خنده
اون شبی که زجر اومد تو گوش من هنوز حرفاشه
رو صورتم جای دستاشه ،رو چادرم رد پاهاشه
دیدی اخر غم عشق تو گرفتارم کرد
داغ لبهای تو چون لاله تب دارم کرد چشمم افتاد به پیشانی تو ماتم برد
عمه کوبید به محمل سر و بیدارم کرد
دست بسته به روی ناقه نشستن سخت است
از سفر بودن با حرمله بیزارم کرد
خسته بودم به روی ناقه کمی خوابم برد
زجر از راه رسید و زدو بیدارم کرد
لگدی زد که خدا قسمت کافر نکند
😭😭😭😭
عباس جان
این دختران من بیابان ندیده اند
در عصر خویش خار مغیلان ندیده اند
یا رسول الله ادامه روایته وقتی حسنین و بیدار کرد با بوسه هاش حسن و پیغمبر بغل گرفت ابی عبدالله رو جبرییل بغل کرد خود پیغمبر برگشت بچه ها رو سپرد دست زهرا گفت دخترم دیگه ناراحت نباش نگران نباشی ها یا رسول الله باید بچه رو بغل گرفت اما این نامرد که اومد مقتل میگه رو زمین کشوندش چجوری بگم برات
هی گفتم بهش میام میام میام
موهامو نکش میام میام میام
😭😭😭😭😭😭
درد دل حضرت معصومه س با برادرشان امام رضا ع
فی البداهه حقیر
سوقندی
امیدم بودم رویت راببینم (رضا جان)
زرخسارت برادر بوسه گیرم
اجل آمد سرراهم قدم زد
نشد آن مه جبینم را ببینم .....
امون ای دل ای دل
امان از جدایی
دادوبیداد
رضا جان منتظر دیگرنمانید
فلک برچید عمرم در جوانی
بیا دفنم نما ،اما نه گریی
برای غربتت خواهر بنالید..
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#وفات
#مسمط_مربع
ای سایه ی بالا سرِ خواهر برادر
ای جانِ از جانِ خودم بهتر برادر
خواهر همان احساس مادر بر برادر
دارم برایت می شوم مادر برادر
ای سوره چشمی بر منِ آیه بیانداز
یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز
یک بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز
بر خواهرانش سایه دارد هر برادر
چیزی به غیر از چشم تر دارم ندارم
از گوشه ی زندان خبر دارم ندارم
اصلاً نمی دانم پدر دارم ندارم
دیدم کمالاتِ پدر را در برادر
از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟
با التماس من دعایی می فرستی؟
دارالشِفای من دوایی می فرستی؟
افتاده ام در گوشه ی بستر برادر!
اینجامسیرِ کوچه هاخوب است خوب است
وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است
حالا که احوالِ رضا خوب است خوب است
از بس فنا گردیده ام من در برادر
در کوچه ها با حالِ بیمارم نبردند
وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند
این معجری را که سرم دارم نبردند
اینجا چه شأنی دارد این معجر برادر
ای کاش مرغی را کسی بی پَر نبیند
جسمِ برادر را کسی بی سر نبیند
هر کس ببیند کاش که خواهر نبیند
افتاده روی تلِ خاکستر برادر
نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت
نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت
نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت
پس ما دو تا قربانِ آن خواهر برادر
با نیزه ای تا شاه را از حال بردند
یک یک تماماً رو سوی اموال بردند
هر آنچه را که بود در گودال بردند
تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر برادر
#علی_اکبر_لطیفیان
راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س) نه در وصیت پدر است و نه در نبودن همسر هم کفو؛ بلکه علت آن وجود اختناق شدید هارون و مأمون بود که باعث شد هیچ کس جرات نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر (ع) و بعد از او فرزندش امام رضا(ع) رفت و آمد داشته باشد.به […]
دختران عزیز امروز ما نگویند ازدواج نمی کنیم
از حضرت معصومه س الگو می گیریم
راهگشای مشکلات فلسفی ام
مرحوم صدر المتألهین شیرازی، فیلسوف بزرگ جهان اسلام و صاحب کتاب گرانسنگ «اسفار اربعه» شاهکار فلسفه اسلامی، در سالهای اواخر عمر پر برکت خود، تبعید شده و در روستای«کهک» قم مقیم گشته و در آنجا به تحریر مباحث فلسفی مشغول شده بود. ایشان گفته است: هرگاه در زمینه ی فلسفه، مشکلی برایم پیش می آمد که از حلّ آن عاجز می ماندم، با پای پیاده از کهک به قم می رفتم و به کنار قبر حضرت فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها رفته، از آن حضرت استمداد می نمودم. با این کار، مسأله و مشکل من حل می شد و سپس به روستای کهک باز می گشتم.
مکاشفه بزرگ صدر المتالهین در حرم فاطمه معصومه
استاد آیة الله جوادی آملی: اگر انسان کتابی و یا مطلب علمی را در شهری که از نظرآب و هوا و موقعیت اقلیمی از قم بهتر است، مطالعه کند؛ بعدعین همان کتاب و یا مطلب را در جوار رحمت بارگاه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم مطالعه کند، می بیند که برکات دیگری نصیب انسان می شود، و حقایق بالاتری برای انسان کشف می گردد. این حقیقت برای جناب صدر المتالهین نیز پیش آمده است. زیرا ایشان، هنگامی که در کهک زندگی می کرد، برای عرض ادب و توسل به بارگاه کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف می شد. در یکی از این سفرها در جوار قبر فاطمه معصومه یک مساله مهم و پیچیده فلسفی یعنی اتحاد عاقل و معقول در یک مکاشفه عرفانی، برایش حل شد. او خود در این زمینه می گوید: مسأله اتحاد عاقل و معقول از مشکلترین مسایل فلسفی است ک تا کنون هیچ فیلسوف مسلمانی توفیق حل آن را پیدا نکرده است. من با توجه کامل به سوی خدای سبحان از او خواستم که مشکل برایم حل شود. دری از رحمت حق بر من گشوده شد و در این مورد معرفت جدیدی برایم حاصل شد. «کنت حین تسوید هذا المقام به کهک من قری قم، فجئت الی قم زائرا لبنت موسی ابن جعفر مستمدا منها و کان یوم الجمعه فانکشف لی هذا الامر؛» هنگام نوشتن این بحث من درقریه کهک قم بودم. از آنجا رهسپار قم شدم، به زیارت دختر موسی بن جعفر علیهما السلام مشرف گردیدم و از آن حضرت در حل این مسأله یاری جستم. به برکت او در روز جمعه این مطلب بر من کشف گردید.
کرامت حضرت معصومه علیها السلام نسبت به جوان نخجوانی
حضرت آیت الله مکارم شیرازی می فرمود: «بعد از فروپاشی شوروی و آزاد شدن جمهوری های مسلمان نشین، مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند که عده ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند.
مقدمات کار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین سیصد نفر داوطلب، پنجاه نفری که معدل بالایی داشتند و جامع ترین آن ها بودند برای اعزام به حوزه علمیه انتخاب شدند. در این میان جوانی که با داشتن معدل بالا، به سبب اشکالی که در یکی از چشمانش وجود داشت، انتخاب نشده بود، با اصرار فراوان پدر ایشان، مسؤول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد. ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از کاروان علمی، مسؤول فیلم برداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمرکز کرده و تصویر برجسته ای از آن را به نمایش می گذارد. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شکسته می شود. وقتی کاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساکن شدند، این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می شود و در همان حال خوابش می برد. در خواب عوالمی را مشاهده کرده و بعد از بیداری می بیند چشمش سالم و بی عیب است.
او بعد از شفا گرفتن به مدرسه بر می گردد. دوستان او با مشاهده این کرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف شده و ساعت ها مشغول دعا و توسل می شوند. وقتی این خبر به نخجوان می رسد، آن ها مصرانه خواهان این می شوند که این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آن جا برگردد که باعث بیداری و هدایت دیگران و استحکام عقیده مسلمین گردد.»
آزاد شدن اسیر جنگی
حضرت حجه الاسلام و المسلمین آقای ابن الرّضا از حاج آقای کشفی از خدمتگزاران بلند پایه حرم حضرت معصومه علیها السلام نقل کردند که در ایام جنگ، شبی از شبها گروهی از اسرای عراقی را به حرم مطهّر کریمه اهل بیت آورده بودند، در طرف بالای سر حضرت میله هایی نهاده شده بود که اسرا در داخل میله ها و دیگر زائران در بیرون میله ها مشغول زیارت بودند. یکمرتبه دیدیم که زنی از میان تماشاگران جیغ کشید و بلافاصله یکی از اسرا نیز جیغی کشید.
معلوم شد که این اسیر از شیعیان عراقی بوده، به خدمت سربازی رفته، توسّط ارتش عراقی او را اجباراً به جبهه برده اند و آنجا به اسارت نیروهای ایرانی درآمده است.
مادرش نیز به جرم شیعه بودن از عراق اخراج شده، به ایران آمده، در قم اسکان داده شده، و به کلّی از سرنوشت پسرش بی خبر مانده است.
این مادر بیچاره، هر شب به حرم مطهّر حضرت معصومه علیها السلام مشرّف می شده، به خدمت بی بی عرض می کرده: بی بی جان من پسرم را از تو می خواهم.
آن شب نیز چون شبهای دیگر به حرم مشرّف شده، برای پسرش دعا کرده، به حضرت معصومه علیها السلام متوسّل شده است که یکمرتبه پسرش را در میان اسیران دیده، بی اختیار جیغ کشیده، پسرش نیز متوجّه مادر شده، متقابلاً جیغ کشیده و اینگونه از عنایات حضرت معصومه علیها السلام پس از سالها جدایی، چشم مادر با دیدن میوه دلش روشن گردیده است.
پس از این رخداد جالب، توسّط سازمان بین المللی ترتیبی داده شد که این پسر از اسارت آزاد شده به کانون گرم خانواده برگردد
💠 سه داستان
⚫️عظمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها⚫️
1⃣✳️مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی - قدّس سره - بارها برای طلاب می فرمودند:
💠علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی - که از زهّاد و عبّاد معروف نجف بود - چهل شب در حرم امیر المؤمنین (علیه السلام) بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند.
♻️پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی (علیه السلام) را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.
🌸حضرت فرموده بودند: من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم.
عرض می کند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
🌹حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه ی معصومه - سلام اللّه علیها- عنایت فرموده اند؛ پس هر کس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه ی زهرا نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها برود...
2⃣✳️آیت اللّه حاج سید محمد وحیدی(ره) از یکی از سادات برقعی نقل فرمودند که گفته بود: شبی در عالم رؤیا محضر مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها رسیدم. مانع و حجابی در بین نبود.
احساس کردم که من محرم ایشان هستم و ایشان عمه ی سادات برقعی می باشند. از محضر مقدسشان سؤال کردم: «آیا شما به اهل قم، شفاعت خواهید فرمود؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «میرزای قمی(ره) برای شفاعت اهل قم کافی است. من برای همه ی شیعه شفاعت می کنم.
3⃣✳️مرحوم علامه طباطبایی در زمان سکونت در قم، در ماه های رمضان، پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه ی اهل بیت، فاطمه ی معصومه سلام الله علیها مشرف می شدند و با بوسه زدن بر ضریح مطهر آن بانوی بزرگوار، روزه ی خود را افطار می کردند.ایشان از فرط علاقه پیاده از منزل تا حرم مطهّر(با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف می شد. ضریح مقدّس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد.
🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️
📕کتاب فروغی از کوثر، زندگینامه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
📘نشریه خیمه، شماره 10
.
#وفات_حضرت_معصومه
#شور
#جواد_مقدم
.
گدایان کرم امشب کریمان سوگوارند
خدایان کرم امشب تمامی داغدارند
غریب طوس خون میبارد از داغ کریمه
عزیزان خدا چون طاقت غربت ندارند
شده در وادی قم ، دُر ناسفته ای گم
بزن بر سینه ریزد که خون از چشم مردم
همه قدسیان زمین و زمان زنند بر سینه و سر
که پرپر شده زِ جور فلک گل موسی بن جعفر
... الهی یا الهی ، یا الهی ، یا الهی ...
فلک با عمه ی غمدیده ی مهدی چه ها کرد
غریبانه روانه در میان کوچه ها کرد
دلی که پاره از بیداد هجران رضا بود
بسان لُجه ی خون پاره از زهر جفا کرد
زِ داغ شش برادر دلش شد باغ پرپر
چه ها دیده که گشته ست کمان هم او کمان تر
زِ داغ و جفا غم و غصه ها اگه جان بر لب اوست
به یاد حسن ، به یاد حسین ، به یاد زینب اوست
... الهی یا الهی ، یا الهی ، یا الهی ...
زنان شهر قم مردانه بذل جان نمودند
گلابِ دیده آوردند و گل باران نمودند
زنان بر سینه کوبیدند و مردان نوحه خواندند
تسلای دلش با آیه ی قرآن نمودند
امان از مردم شام ، امان از آتش بام
بگو ای وای زینب ، نگو از تیغ دشنام
به قلب کباب به بزم شراب اهانت ها شنیده
غم عالمین فراق حسین به دوش جان کشیده
... الهی یا الهی ، یا الهی ، یا الهی ...
#حضرت_معصومه س
▪️▪️▪️
Moghadam-13961006[02].mp3
5.36M
▪️گدایان کرم امشب کریمان سوگوارند▪️
سبـک : شــور
▪️⬆️
نماز شب را چگونه می خوانند ؟
یکی از اعمالی که مورد تأکید تمامی علما میباشد بحث نماز شب است و این سیره علما برگرفته از سفارش و تأکید ائمه اطهار (ع) میباشد . نماز شب از نماز های مستحب در شریعت اسلام است که بسیار تأکید شده و براي آن پاداش های بسياري ذکر شده است. نماز شب نمازی است مستحبی که بر نبی اکرم واجب بود.
نحوه خواندن نماز شب:
نماز شب يازده ركعت است: چهار تا دو ركعت (مانند نماز صبح) به نيت نماز شب و یک نماز دو ركعت به نيت نماز شَفْعْ و يك نماز يک ركعتی به نيت نماز وَتْر
- نيت نماز شب: دو ركعت نماز شب میخوانم قُربة اِلي الله
- در ركعت نخست: يک بار سوره حمد + يک بار سوره قل هو الله احد + ركوع + سجده
- در ركعت دوم: يک بار سوره حمد + يک بار سوره قل هو الله احد + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام.
( نماز شبی كه در قست بالا آمده است را چهار بار تكرار كنيد كه جمعاً هشت ركعت نماز شب میشود ).
نماز شفع:
نيت: دو ركعت نماز شَفْعْ میخوانم قُربة اِلي الله
- در ركعت نخست: يک بار سوره حمد + يك بار سوره قل هو الله احد یا يك بار سوره قل اعوذ برب الناس+ ركوع+ سجده.
- در ركعت دوم: يک بار سوره حمد+ يك بار سوره قل هو الله احد یا يك بار سوره قل اعوذ برب الفلق + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام.
نماز وتر:
نيت: يک ركعت نماز وَتْر میخوانم قُربة اِلی الله
- در ركعت نخست: يک بار سوره حمد + سه بار سوره قل هو الله احد + يك بار سوره قل اعوذ برب الفلق + يك بار سوره قل اعوذ برب الناس
- در قنوت: خواندن كامل قنوت + در حاليكه دستهايتان در وضعیت قنوت است،( با انگشتان دست راست يا با تسبيح) چهل بار بگویید:
( اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنينَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمينَ وَ اَلْمُسلِماتْ )
«خدايا ببخش جميع مؤمنين مرد و مؤمنين زن را».
و پس از آن هفتاد بار بگوييد:
( اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبی وَ اَتُوبُ اِلَيه)
« امرزش مي طلبم از خدايي كه پروردگارم است و بسويش باز مي گردم».
بعد هفت بار بگوييد:
( هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار)
« اين است مقام كسي كه از آتش قيامت به تو پناه مي برد».
بعد سيصد مرتبه بگوييد:
( اَلْعَفو)« ببخش».
و بعد يک بار بگوييد:
( رَبّ اغْفِرْلى وَ ارْحَمْنى وَ تُبْ عَلىََّ اِنَّكَ اَنْتَ التّوابُ اَلْغَفُورُ الرّحيم )
« پروردگارا ببخش مرا و رحم كن به من و استغفار مرا بپذير به راستي كه تو، استغفار پذيرنده، بخشنده و مهرباني».
+ ركوع+ سجد+ تشهد+ سلام+( پايان نماز)+ تسبيحات فاطمة زهرا( س)
( تسبيحات حضرت زهرا( سلام الله عليها): ( 34 دفعه الله اكبر، 33 دفعه الحمد لله و 33 دفعهسبحان الله)
در حديثي آمده: خواندن تسبيحات فاطمه زهرا( سلام الله عليها) از هزار ركعت نماز مستحب، نزد خداوند بهتر است).
4_478155118471020751.m4a
15.1M
#روضه حضرت معصومه س و گریز به ورود اسرا به شام
#حجت الاسلام حاج رشید اسفندیاری
#ترکی
▪️زمینه حضرت معصومه سلام الله علیها
به سبک دست خالی مو نبوس ▪️
جون رسیده رو لبام
لحظه های آخره
چشم خیس خواهرت
خیره مونده بر دره
یا رضا بیا تا آروم بگیرم
بیا تا تو رو ندیده نمیرم
دنبال تو داداش شدم آواره
از هجر تو چشام داره میباره
ای جان من رضا همهء عمرم
فاطمه بودم ولی
توی قم تو کوچه ها
گیر نیفتادم دیگه
زیر مُشت و دست و پا
کشیدن علی رو با بند و کلاف
تو کوچه مادر و زدن با غلاف
زهرا نفس نفس زد و پرپر زد
پرپر مقابل چشم حیدر زد
ای جان من رضا همهء عمرم
خیر بده خدا به این
مردمون با وفا
یار بودن اینا واسه
خواهر امام رضا
رو سرم یه عالمه گُل پاشیدن
همه شون به کمک من رسیدن
اما بیاد شام جون میاد بر لب
بارون سنگ اومد رو سر زینب
ای جان من رضا همهء عمرم
صمدی شهاب
4_5922748966197264984.mp3
11.85M
﷽
روضه | ای دختر خورشید ای...
شهادت حضرت معصومـه ١٣٩۶
حـاج سیـد مهـــدی میردامــــاد
مداحی آنلاین - سلام خدا بر تو ای خواهر امام - مهدی رسولی.mp3
2.74M
🔳 #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه
🌴سلام خدا بر تو ای دختر امام
🌴سلام خدا بر تو ای خواهر امام
🎤مهدی #رسولی
⏯ #واحد
مداحی آنلاین - دلم با غصه مأنوسه - جواد مقدم.mp3
7.24M
🔳 #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه
🌴دلم با غصه مأنوسه
🌴خاک حرم رو می بوسه
🎤 #جوادمقدم
⏯ #زمینه