eitaa logo
روضه دفتری
3.2هزار دنبال‌کننده
38 عکس
30 ویدیو
87 فایل
با توکل بر خدا و توسل بر اهل بیت روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی آیدی کانال در ایتا و تلگرام 👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊﷽🕊 ✅ ♻️ 1 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی اومدی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم  (اینو بگمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... خانم ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... بند قنداقه ابالفضل رو باز کرد.. دستای اباالفضل رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...) ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خدا خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی.... ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دورسر حسین می گردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (بله مادر) مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضلم اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن مادر.... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) پسرم ...همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه امام حسینو صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...... 🔴هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات) 🔴 کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 🕊 🌿 📔بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات     📔بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات 📔بر روح مطهر امام و شهدا    📔بر فاطمه مادر شهیدان صلوات () ❣[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]❣ ✨الهی کام ناکامان بر آید ✨شب هجران بیماران سر آید ✨غم تنهایی و درد جدایی ✨ز هر درد و غمی غصه سر آید ◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره گفت 🌾خدایا رحم کن بر حال زارم 🌾که عمر رفته بار دیگر آید 🌾ز دشت کربلا سوی مدینه 🌾دوباره ناله پیغمبر آید 🌾آخ منو وصل پدر هیهات هیهات 🌾مرا کی اینجا دست یاور آید 🌾که عباس آن عموی تاجُ دارم 🌾چو اکبر نوجوان از در درآید ⬅️قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا) ◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن) ▪️آخ دخترا قدر بابا رو بدونید ▪️درد بی پدریُ نمیدونید ▪️هر کسی بابا داره غم نداره ▪️چیزی توی این جهان کم نداره ▪️الهی هر کی سفر کرده داره ▪️کسی براش خبر بد نیاره ⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه .... شاید درد دلش این بوده باشه .....بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ... امان امان صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید 🔘دختری را که پدر در سفر است 🔘روز و شب چشم امیدش به در است 🔘هر صدایی که ز در می آید 🔘به گمانش که پدر می آید 🔘همه کوشند ز بیگانه و خویش 🔘پی دلجویی آن طفل پریش ⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد....... 🔻آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود 🔺تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود 🔻همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من 🔺خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم (چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن) 🔻فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان 🔺کشته شد با لب عطشان به لب آب روان البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم 🕊هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊 کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 🌹 ❤️ ❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات ❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات ❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین ❇️بر پنج تن آل محمد صلوات 🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع 🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3 ⏪نبی در بسترو زهرا کنارش ⏪عزیز قلب او شد بی قرارش ⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن ⏪ برای رفتن بابا دعا کن ✅نمیدونم مدینه رفتی یانه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه، دل بده با هم بریم مدینه، بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود، الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه، آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد... 🔆بابای خوب و مهربون 🔆 حرفامو از نگام بخون 🔆من التماست می کنم 🔆یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد، ناله میزد، بابا بابا میگفت، امیرالمومنینم ایستاده، یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا، صدای ناله فاطمه بلند شد، فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا، وقتی بی‌بی جلو آومد، صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا، 💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود، اومدن دسته‌های هیزم آوردند، در خانه زهرا شو آتش زدن، فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن، بین در و دیوار ناله زد، یا ابتا یا رسول الله بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا همون سینه ای که تو می بوسیدی، اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن، میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا، 💠 چه کردند با دختر پیغمبر، صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده ✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند، حق بچه یتیمه، ⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید 🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا.... آی جوون دارا.... آی مریض دارا .... آی حسینیا.... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... ☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود، کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن، 🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع 🔸بی سرو سامان توأم یا حسین 🔹دست به دامان توأم یا حسین 🔸برسر نی زلف رها کرده ای 🔹با جگر شیعه چها کرده ای 🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین 🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین .... ..... (⭐️شعرا 227⭐️) ⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁 کانال روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 🌹 🍁 🥀 1 🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم 🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم 🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا 🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم ♻️یا صاحب الزمان ♻️الغوث الامان ✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی قربون دل داغدارت برم آقا جان ⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره... اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه... امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن .. لیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3 💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین 💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است 💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود 💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی جان.... وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه... چرا گریه می کنی.. فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم .. از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه .. از بچه گی غم دید... بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه ناله میکرد... گریه میکرد... 🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره 🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد کنار بستر بابا زینبه... کنار بستر برادرش حسن زینبه ... ⬆️(اوج ) اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه... اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد... تو گودی قتلگاه زینبه... علقمه زینبه... اسیری زینبه.... خرابه شام زینبه... آخ ▪️میون همه دلها ▪️امون از دل زینب ⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد... ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد... زینبم مادر وصیتی دارم مادر.... کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه.... زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر.... (میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...) نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد..... صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه... زینب داره نگاه میکنه ... زینب جان ... این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ... بدن بابا رو با این کفن کنه... (زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد.... زینب جان.... این کفن داداش حسنته... ⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه... امان امان3 زینب داره نگاه میکنه... ⬆️(اوج/سوز) یه وقت دید مادر بقچه بست.... ای مادر ای مادر.... مادر مگه حسینم کفن نداره مادر ..... امان از دل زینب... 🔘مگر به کربلا کفن 🔘به غیر بوریا نبود 🔘مگر حسین تشنه لب 🔘عزیز مصطفی نبود 🔘مگر کسی که کشته شد 🔘تنش برهنه میکنند 🔘مگر که پاره پیروهن 🔘به پیکرش روا نبود 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 کانال روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 ▪️ 2 🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه ⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری... ایامی که بی‌بی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه... وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت.. 💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم 💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم 💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند... با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند... 💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود 💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود ⬅️بی‌بی رو وارد شهر کوفه کردند.... خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه... (چه خاطراتی) مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری... خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد.. (خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه) 💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود 💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود 💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود ⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن... هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت... هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید... اینجا خونه باباش علی بوده... این شهر بوی باباش علی میده... این شهر بوی برادرشو میده.... این شهر بوی حسین میده... همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است... ⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده.... اسیرو بی کس و تنها... دستای بی‌بی رو بستن.... از بالا بام خاکستر میریزن... سنگ میزنن... 💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست ♻️بگمو التماس دعا ♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا ⬅️یه وقت بی‌بی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر... دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن... زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت.. آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه...... امان امان امان 💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست 💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم 💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم 💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم ⬅️اینجا یه زبان حالی داره.... یه نگاه کرد به سر بریده عباس... صدا زد عباسم داداش.... دادلش پاشو حال زینبو ببین... ای غیرت الله .. پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری.... زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید... حالا ما بین نامحرماست... ⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره... امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید... نور چراغو کم کنید... کسی قد و قامت زینبم رو نبینه.... داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم... ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس.... 🖤کوفه چه غوغایی شده 🖤زینب تماشایی شده هرچقدر ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن...... هنگام نشر لطفا حذف نشه⬇️ 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 کانال روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 💔 💔 3 ✨اول به مدینه مصطفی را صلوات ✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم ✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات ✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست ✨یاد آور بهترین نسا را صلوات ✨از ما همه بر امام مسموم سلام ✨مظلوم امام مجتبی را صلوات ✨مظلوم دگر امام در خون خفته ✨افتاده به خاک کربلا را صلوات (دعای فرج) این دل همـاره دارد حال و هوای زینب امروز دلم گرفته از غصه های زینب از بین آتــــــش و دود آید صدای زینب 🍂منــــــم گـدای زینب 🍂جانم فدای زینب3 از کربلا به کوفه از شهر کوفه تا شام  بگذشت تـــــــازیانه پا جای پای زینب 🍂جــانم فدای زینب من خاک پای زینب منم گـــــــدای زینب 🍂جانم فدای زینب پیــــــــراهن حسینش از او جدا مسازید این تحفه یــــادگاری مانده برای زینب 🍂 جانم فــدای زینب.. ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. ⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 ⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید. اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد.. فرمود زینبم مادر.. مادر برات وصیتی دارم . کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه زینب جان. روزی میاد روز عاشورا.. مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم.. روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد.. زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس.. (دشتی) 🖤(آخ میون همه دلها امون از دل زینب3) ⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم. یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن.. تاج بزار.. رو تخت سربازا ببرنت. خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش. همچنین که رسید بچه‌های حسین دارند می‌بینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن.. این بچه ها هم تشنه.گرسنه. ⚫️ یه وقت سکینه دوید بچه‌ها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه.. نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون زن یزید گفت.. تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه.. کی این حرفُ میزنه.. یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است.. اومد کنار بی‌بی زینب نشست.. 🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید.. این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه... بی‌بی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟ ⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،، بگو حسین براش دعا کنه.. خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،، مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم. اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم.. ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده.. ⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد.. (سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم.. یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی. بی‌بی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم. امروز برا زینب بلند بلند گریه کن. برا دردای دل زینب گریه کن.. برا غربتش گریه کن.. برا مظلومیت بی‌بی ناله بزن (بگمو التماس دعا) صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،، بگم؟ (دشتی) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت (کوحسینت) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت 🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت بی‌بی قرمود هتده سرتو بیار بالا ⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب ⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب (صدا زد چی تو زینبی؟) میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین. این خانمم زینبه.. یه وقت بی‌بی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا. 🔘او می‌دوید و من می‌دویدم 🔘او سوی مقتل من سوی قاتل 🔘او می‌نشست و من می‌نشستم 🔘او روی سینه من در مقابل 🔘او می‌کشید و من می‌کشیدم 🔘او از کمر تیغ من آه از دل 🔘او می‌برید و من می‌بریدم 🔘او ازحسین سر من از حسین دل ▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من ⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️ 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 ✴️ ❣بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات ❣بر وارث بر حق امامت صلوات ❣خواهی که خداوند گناهت بخشد ❣بفرست به این امام و رهبر صلوات (دعای فرج) _الله .... من آن مرغ غزل خوانم  به شوق روی جانانم بیاد شاه خوبانم  ❤️علی گویم،علی جویم ❤️علی جانم علی جانم من بیچاره در محشر به عشق ساقی کوثر زنم بر سینه و سر ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم علی ای ساقی کوثر علی داماد پیغمبر علی مولا علی سرور ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم ⬅️دلتو راهی نجف کن ..انشاالله کنار ایوون طلای امیرالمومنین ناله بزنی.. خوش بحال اونایی که کنار حرم امیرالمومنین هستند... ⏪حارث هَمْدانی از اصحاب امیرالمومنین اومد خدمت امیرالمومنین ... حضرت دید حادث خیلی پریشانه... فرمود حارث چرا اینقدر پریشانی.. چرا ناراحتی... عرض کرد آقا دیشب به فکر جان دادن افتادم ... هنگام سرازیری قبر چه کنم.... برای شب اول قبر چه کنم ... آقا جان ....فکر فشار قبر افتادم... جواب نکیر و منکر چه بدم .... (حضرت فرمود :حارث مگه تو شیعه و پیرو من نیستی؟؟ ) گفت "چرا آقاجان ... فرمود پس چرا غصه میخوری.. بدونُ آگاه باش.... وقت جان دادن... هنگام سرازیری قبر.... شب اول قبر... تمام عقبات تا پل صراط.. من با شیعیانم هستم... دست شیعیانم رومی‌گیرم... تنهاشون نمیگذارم امروز بگو یا امیرالمومنین آقا جان...حاجتمندم ...گرفتارم ... آقا جان به مظلومیت و غربتت قسمت میدم نزار دست خالی اومدم ..دست خالی برگردم ⏺روضه برات بخونم و التماس دعا.... ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... 🔳آخ دلم باغ خزونه 🔳چشام برکه خونه 🔳همه آرزوم اینه 🔳بابام زنده بمونه 🔳آخ دلم از همه سیره 🔳بابام داره میمیره آخ بابا ..بابا... 🔳نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته (آماده ای بگم نالتو بلند میکنی) 🔳آخ نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته 🔳فقط این دم آخر 🔳یا زهرا رو لباته (زمزمه)امون از دل زینب... ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔘گلی گم کرده ام میجویم او را 🔘به هر گل میرسم میبویم او را 🔘گل من یک نشانی در بدن داشت 🔘یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... 🔘آخ گل گم کرده ات خواهر منم من 🔘سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽ 🔳 ▪️ 🔅بر نور جمال پاک احمد صلوات 🔅برعطر وجود حی سر مد صلوات 🔅بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول 🔅بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات 💥() ((اَلسَلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ یا سَیِدَتَناوَ مَولاتَنا اِنا تَوَجَّهنا)) 🔘آخ غمت خواهر نشسته بر دل من داد بیداد 🔘به یادت چلچراغ محفل من داد بیداد 🔘دوا بودی به دردم بیادورت بگردم 🔘همه حاصلم،شکسته دلم کجایی خواهر من(۲) 🔘 گل بی خار من خواهرکجایی داد بیداد 🔘 نصیب ما شده داغ جدایی داد بیداد 🔘تویی ماه منیرم برات خواهربمبرم 🔘همه حاصلم، شکسته دلم کجایی خواهر من(۲) 🔘 شده خاموش و خواهرخانهٔ ما ای داد بیداد 🔘 تو رفتی خواهر از کاشانه ات ای داد بیداد 🔘همه حاصلم، شکسته دلم کجایی خواهرمن(۲) 💟مجلس و محفل بیاد یه عزیز خواهره..حرف دل خواهرشا بخونمو نالشو بزنی.. 🕊آخ خدا داغ تو را کرده نصیبم 🕊که من در حسرت روی تو باشم آخ عزیز دلم 🕊خدا خواسته که من دور از تو باشم 🕊همیشه مایل کوی توی باشم ⬅️بیاد همه عزبزایی که بین ما بودندو از ما جدا شدند.. بیاد پدر مادرایی که اسیر خاکها هستند.. ان شاالله که روح این عزیز خواهرم فیضشو ببره بگو.. () ⬅️ عزیزُم  جاتو خالی جاتو خالی  ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آخ به دل داغ گُلی درخاک دارم ⬅️روضه برات بخونم نالشو بزنی.. امروز اشک چشمت رو هدیه کن به روح این عزیز خواهر.. ☀️میخوام بگم دست همه تون درد نکنه..اگه (نام بانی)داغ خواهر دید..همه اومدن زیر بغلاشو گرفتن..تسلیت دادند..سرسلامتی گفتن..آرامتون کردند..نازنین بدن خواهر رو غسل دادین. کفن کردین. آخ تشیع کردین.. ⏪اما من بمیرم برای اون خانمی که تو دل شب علی بدنشو غسل داد.. (ناله داری یانه) 🔹بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته  🔹به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  🔹بریز آب روان تا من بشویم مخفی از دشمن  🔹تنش از زیر پیراهن ولی آهسته آهسته  🔹ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش  🔹تو خود ریز آب بر رویش ولی آهسته آهسته ⬅️نمیدونم اون لحظه ای که بدن عزیز خواهرو غسل و کفن میکردند خواهرش بود یانه؟ عزیزاش بودند یا نه؟ اما من بمیرم برا دل امیرالمومنین چه کشید امیرالمومنین.. (اولین مظلوم عالم علیه) 🔹آخ چو امشب مي‌كُند منزل گل ياس علي در گِل 🔹ببار اي ديده خون از دل ولي آهسته آهسته ⬅️آخ نمیدونم چطور با عزیزت خداحافظی کردی؟ خ..گفتی دیگه هر وقت دلم برات تنگ بشه میام مزارتو غرق بغل میگیرم.. لحظه آخر صورتشو بوسیدی یا نه؟ گفتی عزیز دلم میری دلم برات تنگ میشه؟ آخ وعده دیدارمون قیامت.. ☑️میدونی بچه های فاطمه چطور با مادر وداع کردند؟ میدونی حسین چطور وداع کرد؟ زینبش چطور وداع کرد؟ ⬅️امیرالمومنین نازنین بدنِ حبیبهٔ خدارو تو دل شب غسل داد.. حنوط کرد.. کفن کرد..اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته..یتیمان فاطمه رو صدا زد.. (هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ)  یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید..آخرین دیدارتون با مادره.. حسنین اومدند..خودشونو روی سینهٔ مادر انداختند..ناله میزنند.. (کَلِّمینی یا اُماه) آخ دیدن امام حسن خودشو انداخت رو سینه مادر..هی میگه من حسنم مادر.. ابی عبدالله صورت کف پای مادر گذاشت...مادر من حسینم مادر..مادر اگه باهام حرف نزنی دق میکنم مادر.. زینبین دور بدن مادر..هی ناله میکردند.. 🔹ای مادر جوونم جوون قد کمونم 🔹ای یاس ارغوانی وای وای وای 🔹داری میری پناه من 🔹ای تنها تکیه گاه من 🔹مادر بی گناه من 🔹وای وای وای علی مرتضی میفرمایند:خدارو شاهد میگیرم، یه لحظه دیدم، ندای کفن زهرا باز شد. زهرا دستاشو از کفن بیرون آورد.. حسنین رو تو آغوش گرفت. 🔘 یه وقت هاتفی ندا داد، یاعلی. یا علی یتیمان زهرا رو از رو بدن مادر بلند کن.. ملائکهٔ آسمان طاقت ندارند این منظره رو ببینند. 🌿ناله داری صدای نالتو بلند کن آخ ناله بزن بیاد شب اول قبر.. اون لحظه که همه میرن تک و تنهایی. ⬅️بگمو نالشه بزنی.. میخوام بگم ملائکه آسمان نتوانستند ببینید حسین روی سینه ی مادر افتاده داره گریه میکنه.. دلشون طاقت نیاورد..میخوام بگم چه حالی پیدا کردند کربلا. لحظه ای که دیدند. ⚫️(الشِمرُ جاٰلِسٌ عَلیٰ صَدرِه) ⚫️شمر رو سینه حسین. بمیرم برا خواهرش زینب. چه کشید این خواهر غم دیده تو کربلا.. (آه..ناله داری) 🔺به سمت گودال از خیمه دویدم من 🔺شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 🔺سر تو دعوا بود ناله کشیدم من 🔺سر تو رو بُردن دیر رسیدم 🔺یک گوشه گودال مادر رو دیدم من 🔺که رفته بود از حال دیر رسیدم من ❤️هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری از سویدای دل ناله بزن یا حسیـــــن.... 🌟هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌟 کانال روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊‌ ⬛️ ⚫️ 🔺بهشت رفتن اگر مایلی ز باب نجات 🔻بفرست بهر حسین شاه کربلا صلوات 🔻رخسار شهید کربلا را صلوات 🔺سالار قیام نینوا را صلوات 🔻جان ها به فدای نام والای حسین آ🔺ن نور دو چشم مصطفی را صلوات ☑️((السلام‌علیک‌یااباعبدالله)) ☑️ ▪️فلک از کف ربودی پدرم را ◾️ شرار غم زدی این پیکرم را ▪️گلم‌را ای فلک بردی ز دستم ◾️به هجران تو ای بابا نشستم ▪️چو شمعی سوزم و سازم هماره ◾️ندارم از فراقت راه چاره ▪️عزیز جان من بابا کجایی ◾️چرا کردی زما بابا جدایی ▪️مرا با خون دل تو پروری ◾️ برایم رنج و زحمت ها کشیدی ▪️نخواهی رفت از این قلب زارم ◾️خدا داند زداغت داغدارم ▪️ دعای خیر کن بابا برایم ◾️که هم درمانده ام هم بی قرارم ▪️پدرجان سینه ای بی تاب دارم ◾️به یادت دیدهٔ پر آب دارم ▪️بیا بار دیگر در خانه بابا ◾️دلی از غصه چون خوناب دارم ⬅️حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا... ز آن نالم که بابا در برم نیست صفا و سایهٔ او بر سرم نیست یادش بخیر روزایی که بابا داشتم،سایه بابا بالا سرم بود، ای عزیز بابا... مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه پدرم نیست ⏪همه عالم باشند اما تو نیستی بابا، دلم تنگه،ای بابا... آخ چرا از من جدای جون بابا ز تو نایدصدای جون بابا بابا... گره افتاده در کارم پس از تو بگو با من کجای جون بابا ⬅️همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم، دلخوشیم بود بابا دارم، ای بابا بابا.. ببین بی تو دلم را غم گرفته به درد ما دوایی جون بابا آخ منو این جای خالی وامصیبت چنین آشفته حالی وامصیبت چه باید کرد و با داغ تو بابا بگو با من کجای جون بابا ⬅️ بگم آی مردم دستتون درد نکنه، همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین، تشریح کردین، وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا می‌زد به عزت و شرف لا اله الا الله، آی مردم بلند بگید لا اله الا الله، همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین، می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه، شام غریبان امیرالمومنین، اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه امروز برای غربت علی گریه کن، امروز برای غربت علی ناله بزن، ⬅️⬅️ بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شبب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید، کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند، میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده ( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه ) یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه، همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه، هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا ( دختر بابا رو خیر دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه بابامش مظلوم باشه... هی زیر لب میگفت.... بابای خوبم بابای مظلومم ⬅️ بابای خوب و مهربون ⬅️حرفامو از چشام بخون ⬅️من التماست می کنم ⬅️یه شب دیگه پیشم بمون2 اما بدن علی رو شبانه غسل دادن، شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن، ⬅️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان، قربون غربتت برم علی جان بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن، تو تابوت گذاشتن، جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن، آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن... اما آی حسینیا... میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی.. آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که... رو خاک گرم کربلا تشییع کردند.. اما تشییع جنازه اش ویژه بود... ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها.. رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند الهی نبینی داغ برادرتو،... الهی سایه داداشت بالا سرت باشه... مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه..... یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها روکنار زد... نیزه شکسته هارو کنار زد... هی میگفت... ▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را ▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا ▪️گل من یک نشانی در بدن داشت ▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت 🔺 حسینم به کجایی 🔻 که مُردم زجدایی هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین..... ⏬لطفا در هنگام نشر صلوت حذف نشه تشکر🙏 🔹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات) کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 ⚫️ 1 ▪️در کمال وقارو زیبایی ▪️حاج قاسم شدی تماشایی ▪️پدر کفر را در آوردی ▪️با ولای علی به تنهایی ▪️مالک اشتر سپاهِ ولی ▪️ای که چون ذوالفقار مولایی ▪️خون و یادت همیشه جاوید است ▪️تا ابد در قلوب شیدایی ▪️سخت ما انتقام میگیریم ▪️از حسودان کور دنیایی ▪️میرسد روز مرگ اسرائیل ▪️میرسد لحظه صف آرایی اما ▪️مثل قاسم تنت شده خونی ▪️همچو اکبر اربااربایی ▪️دست هایت بریده شد، آری ▪️مثل عباس مثل سقایی ▪️بدنت سوخته میان شرر ▪️این هم ار داغ های زهرایی ▪️خوب شد خاتمت به دستت بود ⬅️(امان امان ... قربون آقایی برم وقتی ساربان همراهی کرد کاروان رو رسیدند کربلا... ابی عبدالله پول داد لباس داد به ساربان... هر چی خواست ابی عبدالله داد.. اینا خانواده کرمند اما همچین که داشت میرفت ..یه وقت زینب (س) نگاه کرد، دید ساربان نگاش به انگشت و انگشتر حسینه... اما چکار کرد صبر کرد تا غروب عاشورا وارد گودال شد دید دیر رسیده چیزی دیگه برا غارت نمونده ...دید زیر نور مهتاب انگشتر آقا داره برق میزنه امان امان... هر کاری کرد انگشتر از انگشت بیرون نیومد😭😭😭 🔹یا حسین یا حسین.... ⬅️بگو یا حسین تا این دلت قرار بگیره قربون دل داغدارتون بشم ... ناله بزن ناله بزن بیاد غریب کربلا 🔸حسین.... ⬅️بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس... فدای اون آقایی بشم وقتی بی‌بی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد... 🔳آخ گلی گم کرده ام میجویم او را 🔳به هر گل میرسم میبویم او را آخ 🔳گل من یک نشانی در بدن داشت 🔳یکی پیراهن کهنه به تن داشت یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده آخ 🔳گل گم گشته ات خواهر منم من 🔳سرور سینه ات خواهر منم من) ▪️خوب شد خاتم به دستت بود ▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی ▪️خوب شد دخترت کنارت نیست ▪️تا بگوید به ناله،، بابایی ⬅️میخوام بگم حاج قاسم اگه یدنت اربا اربا شد اگه دست از بدنت جدا شد دیگه دخترت کنارت ببینه دیگه دخترت نبود کنارت بدنت ناله بزنه ☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..... 🔲《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 "عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟ عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟ بی‌بی فرمود : سکینه جان 🔲 [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه ناله داری ناله بزن یا حسین.... یا حسین..... 🦋هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🦋 کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari