🕊﷽🕊
⚫️ #روضه_حضرت_ام_البنین
🔘 #دفتری_ام_البنین 2
💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
#اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
🔹باغ گل یاس سلام علیک
🔹مادر عباس سلام علیک
🔹سایه نشین حرم آفتاب
🔹غرق شده در کرم آفتاب
🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی
🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی
🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد
🔹ارث ادب را زتو عباس برد
⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله..
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده..
مادرش هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..
عباسم ناراحت میشه..
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت..
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه..
من عاشق عباسم..
(من برای پول نیومدم)
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد..
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..
(چی شده)
(چرا گریه میکنید؟)
امان امان
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد..
به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..
وارد نمیشم..
(همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره)
❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..
همه تعجب کردند..
میخواد چه کنه این مادر..
خانم زینب آمد در آستانه ی در..
به نقل تاریخ دختر هفت، هشت ساله..
تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند..
بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در..
خانم زینب تو آستانه ی دَره..
میدونی این مادر چه کرد..
از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم..
خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم..
فقط اومدم یه جمله بگم..
اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم..
من اومدم کنیزت باشم خانم جان..
💔آخ..
بمیرم برا دردای دل ام البنین..
با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد..
دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند..
میومد بقیع..
چهار تا صورت قبر درست میکرد..
ناله میکرد گریه میکرد.
ولی فقط میگفت حسین..
حسین..
حسین..
🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین..
می گفت دو تا علت داره..
🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند..
اما حسینم مادر نداره..
🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت..
براش مادری کرد..
صداش زد پسرم..
حالا می خوام جبران کنم..
به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم..
💔 حسین جان ای آبروی دو عالم
💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان
💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان
💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا
💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا
💔 کند گریه خواهر تو به هر شب
💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب
🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر..
سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3
🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_ام_البنین
🔘 #دفتری_ام_البنین_س 2
💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
#اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
🔹باغ گل یاس سلام علیک
🔹مادر عباس سلام علیک
🔹سایه نشین حرم آفتاب
🔹غرق شده در کرم آفتاب
🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی
🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی
🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد
🔹ارث ادب را زتو عباس برد
⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله..
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده..
مادرش هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..
عباسم ناراحت میشه..
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت..
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه..
من عاشق عباسم..
(من برای پول نیومدم)
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد..
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..
(چی شده)
(چرا گریه میکنید؟)
امان امان
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد..
به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..
وارد نمیشم..
(همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره)
❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..
همه تعجب کردند..
میخواد چه کنه این مادر..
خانم زینب آمد در آستانه ی در..
به نقل تاریخ دختر هفت، هشت ساله..
تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند..
بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در..
خانم زینب تو آستانه ی دَره..
میدونی این مادر چه کرد..
از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم..
خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم..
فقط اومدم یه جمله بگم..
اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم..
من اومدم کنیزت باشم خانم جان..
💔آخ..
بمیرم برا دردای دل ام البنین..
با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد..
دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند..
میومد بقیع..
چهار تا صورت قبر درست میکرد..
ناله میکرد گریه میکرد.
ولی فقط میگفت حسین..
حسین..
حسین..
🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین..
می گفت دو تا علت داره..
🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند..
اما حسینم مادر نداره..
🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت..
براش مادری کرد..
صداش زد پسرم..
حالا می خوام جبران کنم..
به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم..
💔 حسین جان ای آبروی دو عالم
💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان
💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان
💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا
💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا
💔 کند گریه خواهر تو به هر شب
💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب
🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر..
سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3
🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
💜💙❤️🧡💛💚
☑️طریقه سرچ آسان.☑️
#دفتری_پیامبر ص
#دفتری_حضرت_زهرا_س
#دفتری_علی_ع
#دفتری_حسن ع
#دفتری_حسین ع
#دفتری_سجاد ع
#دفتری_باقر ع
#دفتری_صادق ع
#دفتری_کاظم ع
#دفتری_رضا ع
#دفتری_جواد ع
#دفتری_هادی ع
#دفتری_عسکری ع
#دفتری_امام_زمان عج
#دفتری_پنج_تن
#دفتری_ورودیه
#دفتری_وداع
#دفتری_شام_غریبان
#شام_غریبان
#دفتری_عباس ع
#دفتری_علی_اکبر ع
#دفتری_قاسم ع
#دفتری_علی_اصغر ع
#دفتری_خدیجه س
#دفتری_زینب س
#دفتری_ام_البنین س
#دفتری_رقیه س
#دفتری_سکینه_س
#دفتری_معصومه_س
#دفتری_فاطمه_صغری
#دفتری_ام_کلثوم س
#دفتری_مسلم ع
#دفتری_طفلان_مسلم_ع
#دفتری_حر
#دفتری_حمزه
#دفتری_اربعین
#دفتری_تخریب_بقیع
#دفتری_هشت_شوال
#دفتری_توسل
#دفتری_ناحیه
#دفتری_ورودیه
#ورودیه محرم
#پیشواز محرم
#سبک_دهه_محرم
#هفتم_امام
#دفتری_سلیمانی
#کرامت (نام بزرگواران)
#دودمه (نام بزرگواران)
#دودمه_امام_حسین ع
#دوبیتی (نام بزرگواران)
#صلوات_مجلس
#دعای_آخر_مجلس
#خطبه_شروع_سخنرانی
#سلام_آخر_مجلس
#سخنرانی(نام موضوع)
#سخنرانی_حضرت_زهرا س
#سخنرانی_محرم
#سخنرانی_دهه_محرم
#سخنرانی_اهل_بیت ع
#سخنرانی_حضرت_علی ع
#کرامت_حضرت_عباس ع
#کرامت_حضرت_ام_البنین س
#کرامت_امام_رضا ع
#کرامت_حضرت_زینب_س
#کرامت_حضرت_رقیه س
****
#روضه_پیامبر ص
#روضه_حضرت_زهرا_س
#روضه_حضرت_علی_ع
#روضه_امام_حسن ع
#روضه_امام_حسین ع
#روضه_امام_سجاد ع
#روضه_امام_باقر_ع
#روضه_امام_صادق_ع
#روضه_امام_کاظم ع
#روضه_امام_رضا ع
#روضه_امام_جواد ع
#روضه_امام_هادی ع
#روضه_امام_عسکری ع
#روضه_امام_زمان عج
#روضه_حضرت_عباس ع
#روضه_حضرت_علی_اکبر ع
#روضه_حضرت_قاسم_ع
#روضه_حضرت_علی_اصغر ع
#روضه_حضرت_زینب س
#روضه_حضرت_ام_البنین س
#روضه_حضرت_رقیه س
#روضه_حضرت_ام_کلثوم س
#روضه_فاطمه_صغری س
#روضه_حضرت_معصومه س
#روضه_اربعین
#روضه_شهید_سلیمانی
#روضه_حضرت_خدیجه س
#روضه_حضرت_مسلم ع
#روضه_رحلت_امام ره
#ختم_پدر
#ختم_مادر
#ختم_برادر
#ختم_خواهر
#ختم_جوان
#ختم_فرزند
#سینه_زنی_ختم_مادر
#سینه_زنی_ختم_پدر
#سینه_زنی_ختم_برادر
#سینه_زنی_حضرت_علی_ع
#سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
#سینه_زنی_امام_حسن_ع
#سینه_زنی_امام_حسین_ع
#سینه_زنی_امام_کاظم_ع
#سینه_زنی_حضرت_معصومه س
👆👆سینه زنی ها با نام بزرگواران نامگذاری شده به این صورت
👆#سنتی #ساده_خوانی #شور #سنگین #پیشنهادم #ترکی هم میتونید کنارش سرچ کنید👇👇
زمزمه ها مولودی ها هم همینطور👇👇
#زمزمه_حضرت_علی_ع
#زمزمه_امام_حسین_ع
#زمزمه_امام_زمان_عج
#زمزمه(نام بزرگواران)
#مناجات
#مناجات_شعبانیه
#صلوات_شعبانیه
#مناجات_امیرالمومنین_ع
#دعای_ندبه
#آل_یاسین
#دعای_سمات
#حدیث_کسا
#دعای_کمیل
#دعای_توسل
#دعای_مجیر
#دعای_افتتاح
#دعای_ابوحمزه
#دعای_عهد
#دعای_صباح
#دعای_جوشن_کبیر
#دعای_جوشن_صغیر
#زیارت_عاشورا
#زیارت_امین_الله
#زیارت_جامعه_کبیره
#دعای_عرفه
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#زیارت_اربعین
#ترکی
#تخریب_بقیع
#اسارت
#اربعین
#دعای_علقمه
#نماز_شب
#تعقیبات_نماز
#مولودی_پیامبر ص
#مولودی_امام_حسن_ع
#مولودی_امام_حسین
#مولودی_حضرت_عباس_ع
#مولودی_امام_سجاد
#مولودی_امام_عسکری ع
#مولودی_امام_هادی ع
#دوبیتی_امام_هادی ع
#سخنرانی_امام_هادی ع
#زیارتنامه_امام_هادی ع
♡☆♡☆♡☆♡
#مولودی_حضرت_علی_ع
(#مولودی_حضرت_علی_ع #ترکی)
(#مولودی_حضرت_علی_ع #مدح)
#دوبیتی_حضرت_علی_ع
#صلوات_حضرت_علی_ع
#سخنرانی_عید_غدیر
#عید_غدیر
#سرود_عید_غدیر
#نادعلی
#عروسی
#عید_قربان
#سال_نوروز
#سرود_عید_غدیر
#عید_الزهرا
#تاجگذاری
#سرود_بعثت
#ورود_حضرت_معصومه_س به شهر قم
#توسل
#مناجات
#جزء(شماره جزء)
#شب_قدر
#نرم_افزار
#کتب_مقتل
✍ان شاالله مطالب بیشتر در کانال بارگذاری خواهد شد..
ممنون از همراهی شما بزرگواران🙏✌️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari