@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
1.1M
❣﷽❣
🔲 #سینه_زنی #اسارت
🔲 #سبک کنار قدم های جابر
بساط عزا گشته بر پا
ز داغ عزیزان طاها
خزان شد گلستان حیدر
ز جور و ستمهای اعدا
تنِ کودکان ، سوزد از تب
شده روزشان تیره چون شب
امان از دل ، عمه زینب
امان از دل ، عمه زینب
🔲واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا
ز آه و فغان یتیمان
بود حال زینب پریشان
شده روی نیزه نمایان
سر بی تن جان نثاران
رباب از غم، داغ اصغر
کند شیون و، می زند سر
نگر نجمه از هجر قاسم
دگر نا ندارد به پیکر
🔲واویلا …
شده کاروان اسیران
روان جانب شام ویران
رود دخت حیدر رساند
به عالم پیام شهیدان
دلش پر ز خون،گشته از غم
بود دیده تر،، قامتش خم
ز بعد حسین و،ابوالفضل
شده خسته و سیر از عالم
🔲واویلا …
کشد هر دم از سینه اش آه
رقیه از این راه جانکاه
پر از آبله گشته پایش
کند یادتو گاه و بیگاه
تنش خسته و نا توانه
دلش خون ز جور زمانه
چکد اشک چشمش چو شبنم
برای توگیرد بهانه
🔲واویلا…
ز لبهای محبوب یزدان
رسد صوت آیات قرآن
غبار غریبی و ماتم
نشسته به رخسار طفلان
بود روی نی، ماه زینب
چراغ شب، راه زینب
شده «سیدش» دیده گریان
ز درد و غم و آه زینب
🔲واویلا…
(استادهمایونی)
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
1.16M
❣﷽❣
🔸#زمزمه_حضرت_زینب_س
🥀#اسارت #کوچ از قتلگاه
🔸#آقای_کربلایی_سلطانی
🥀#سبک ؛ شبانگاهان
مران یکدم ساربان زینب
بی برادر گشته دراین صحرا
به خون غلتان درزمین بلا
مانده ابدان یوسف زهرا
امانم ده دربغل گيرم
اندراین گودال پیکر او را
ببوسم رگهای گردن را
چون سفارش کرد مادرم زهرا
بده مهلت درد دل گویم
با برادر ای .. ساربان اشتر
ببین زینب بی کس وکاره
رحمی آخر کن ساربان اشتر
نمیخواهم همسفر باشم
با حرامی ها ای حسین جانم
بدون تو ای برادر جان
للحظهای زنده که نمیمانم
پاشو داداش یاریم بنما
ترا جان مادرت زهرا
به زور وضرب کتک داداش
میبرند م از پیش تو حالا
دگر سیرم بی شما آخر
ازهمه ی این عالم دنیا
خداداند درد زینب را
میروم اما بادل پرخون
شود بامن همسفر اینجا
شمروحرمله،دشمن ملعون
خدایا داد مرابستان
از این لشگر قوم نامردان
ای خدای من۲
✍( مریم صالحی مرزیجرانی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
834.1K
❣﷽❣
🎆#زمزمه_امام_حسین_ع
🌑#اسارت
🎆#کوچ از قتلگاه
🌑#روضه_حضرت_زینب_س
سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به نسیم و به خارهای
سپردمت به غبار و به نیزه های شکسته
در آن شلوغی گودال
در آن حرارت سوزان
(زبان حال بی بی زینبه)
به باد گفتم اگر شد مرتبت کند
به خاک گفتم اگر شد گل مرا توبپوشان
به آب گفتم اگر شد برس به آتش خیمه
بجای بوسه ی من برگلوی آن سه عطشان
به آفتاب سپردم که پیروهن به تنش نیست
تن عزیز خدارا به روی خاک مسوزان
حسین ...
گفت داداش
🏴یا جلورو سنگباران سرت طفلان نبینند
🏴یاعقب رو تاکه سیلی خوردن طفلان نبینی
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
576.9K
❣﷽❣
🕊#سینه_زنی_حضرت_زینب ( س )
🌾#اسارت #شام
🌾#پیشنهادم👌👌
🕊به سبک امیری حسین و نعم الامیر
ملائک ز نجوای تو نوحه خوان
به صورت زنند از غمت حوریان
اسیری تو داغ صاحب زمان (۲)
🕊مولاتی یا زینب سلام علیک
شده اشک دیده چراغ شبت
به قربان چشمان پر کوکبت
تو روح نمازی که گفته حسین
دعا کن مرا در نماز شبت ( ۲)
🕊مولاتی یا زینب سلام علیک
فلک چه بلای عظیم آفرید
خدایا چه بر روز زینب رسید
رود دخت زهرا به بازار شام
رود دخت حیدر به بزم یزید ( ۲)
🕊مولاتی یا زینب سلام علیک
به اشکت بخندند اگر شامیان
اگر تازیانه زند ساربان
تو ای دختر عصمت این داغ توست
که زینب کجا جمع نامحرمان ( ۲)
🕊مولاتی یا زینب سلام علیک
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
828.1K
❣﷽❣
◾️#سینه_زنی #اسارت
◾️#کوفه #شام
◾️#آقای_صالحی
رفته در کوفه و شام
کاروان عزا دار
برسر نیزه باشد
راس شاه و علمدار
کاروان رفته منزل به منزل
زینب از غم زند سر به محمل
◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا
در ره کوفه و شام
شد بلند آه طفلان
بس کتک خورده بودند
بچه های شهیدان
بازوی زینب و تاریانه
سپر بچه ها عاشقانه
◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا
سید الساجدین شد
روی ناقه ی عریان
با غل و کند و زنحیر
وای از این ظلم دوران
داغ او تازه شد شام ویران
خارجی خوانده شد اصل قرآن
◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا
زینب و خطبه هایش
کرده رسوا عدو را
گفته پیش ستمگر
"ما رایت الا جمیلا"
گر چه داغش به دلها اثر کرد
عاقبت خون پاکش ثمر کرد
◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا
زنده گردیده اسلام
از قیام حسینی
شور نهضت بپا شد
از پیام خمینی
خون ماشد بجوش از محرم
امتی در خروش از محرم
◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا
زنده ایم با ولایت
این بود یک سعادت
رهرو کربلا و
خط سرخ شهادت
در دفاع از حرم بی امانیم
منتظر بهر صاحب زمانیم
◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
کانال روضه دفتری - @rozeh_daftari.mp3
978.3K
❣﷽❣
◾️#سینه_زنی
◾️#اسارت #کوفه #شام
زنوک نی برادر نگاهی کن بخواهر
تکلم کن عزیزم ببین ـ حال دخــتر
هلال زینب ـ نظر کن امشب
که هستم در تب حسینا
◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا
سرت شد سایه بانم
تو نور دیده گانــــم
بخوان قرآن حسینم
تو ای ــ مهربانـــــم
ببین چشمانم ـ عزیـــز جانـــــم
به تـــــو گریانم حسینا
◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا
زحال من عیان اســـــت
دو چشمم خونفشـانست
میان سیــــــنه مـــــن
چه قلبــی ـــ نهان است
سرت خونین است
دلم غمگین است
نوایم اینست حسینا
◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا
(عیسی دین محمدی)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
726.3K
❣﷽❣
🏴#سینه_زنی #اسارت
🏴#زمینه #شور
🏴#هفتم_امام_حسین_ع
🏴#سبک ؛ منم باید برم
یه هفته میشه که ،خون شده قلب مادرت
یه هفته میشه که ، میباره چشم خواهرت
یه هفته زینبت، طعم غریبی و چشید
بدون تو داداش، دیگه یه روز خوش ندید
یه خواهرم ولی، نداره طاقت این دلم
یه خواهرم ولی، آتیش زدن به حاصلم
یه خواهرم ولی،غم تو گشته قاتلم
🏴حسین حسین حسین
🏴غریب کربلا حسین
نداره قافله ، دیگه شبه پیمبری
نمونده واسه ی ،لیلا، علیِ اکبری
دلش پر از غمه ، هرکی میون قافله است
ولی رباب(س)هنوز، به فکر تیر حرمله است..
تو حسرت بگه لالایی واسه اصغرش
هنوز تو فکرشه اون گریه های آخرش
تا”حرمله“ میاد، میافته یاد حنجرش
🏴حسین حسین حسین
🏴غریب کربلا حسین
رقیه دخترت، تو حسرت یه نازیه
اگه نیگاش کنی(صداش کنی)، از روی نیزه راضیه
شکایتا داره، از سیلی خوردن ازعدو
زیر لگد میگه،فقط:«کجایی ای ”عمو”»
تو که نباشی این، دشمنا بی حیا ترن
با اهل بیت تو، کوفیا بی وفاترن
از گوش دخترت، گوشواره هاشو میبرن
🏴حسین حسین حسین
🏴غریب کربلا حسین
(#عبدالزهرا_هاشمیان)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣﷽❣
◾️#کوفه #سینه_زنی
🔳#زنجیرزنی #اسارت
◾️#دروازه_کوفه
◾️#سبک ؛ شعله بر دل مزن
پشت دروازه ی کوفه چه غوغا شده
حضرت ساجدین غریب و تنها شده
کنج ویران شان
شده زندان شان
◾️وای از این غم
از ستم وارد کوفه اسیران شدند
وارد کوفه با دیده ی گریان شدند
همه در شور و شین
بهر داغ حسین
◾️وای از این غم
کوفیان بر همه زخم زبان می زدند
سنگ کینه به اهل کاروان می زدند
زینب دلغمین
شده محمل نشین
◾️وای از این غم
بین شهر کوفه جان همه بر لب است
زین همه ظلم و کینه خون دل زینب است
کوفیان صف زدند
بین شان کف زدند
◾️وای از این غم
مردم کوفه از بس که پلید و بدند
بین سرها همه چنگ و نی و دف زدند
زده زخم زبان
در نهان و عیان
◾️وای از این غم
بین شهر کوفه بر همه بیداد شد
زین همه مصیبت خون دل سجاد شد
اشک او شد روان
قامتش شد کمان
◾️وای از این غم
(#حاج_رضا_یعقوبیان)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و #اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد #حجت_الاسلام_میرزامحمدی
⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖
السلام علیک یااباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ......
حسین .....
برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن ....
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین .....
حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت .......
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم"
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین .....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari
❣﷽❣
🔊 #روضه_اسارت
◾️#اسارت #شام
◾️#آقای_خمسه
◾️ ورود کاروان اسرا به شام
شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲
بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان)
خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید
اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن،
کف زدن،( بزن)
کف زدن پای سر (دست بزن)
کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست)
دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست
آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن
کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست
نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید
یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن
باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن
آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد
در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده
تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن
بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟
حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
➖ #روضه_امام_سجاد_ع
➖ #روضه_اسارت_اهل_بیت ع
➖ #اسارت #شام
➖ #آقای_سماواتی
شده عنان گیر دلم قصه ویرانه شام
زآنچه با آل علی گشت به کاشانه شام
از ازل کاش نمی گشت بنا خانه شام
که بلا موج زنان گشت ز پیمانه شام
هر زمان یاد ز دروازه ساعات کنم
به خرابی سخن ازپیر خرابات کنم
بهردیدار اسیران حبش خیل تتار
آمد از شام تماشایی ، هشتاد هزار
همه آکنده دل از کین رسول مختار
همه را بغض نبی کین علی آمده کار
همه مزمار ونی وچنگ ودف و تار زدند
کوس شادی سر هر کوچه و بازار شدند
سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی
ز جلو آن سر و هجده سر ببریده ز پی
⬅️ (( سوال کردن از امام زین العابدین تو این سفر با این همه مصیبت کجا به شما خیلی سخت گذشت سه بار فرمود الشام از الشام ، کربلا تیرها به بدن ها اصابت میکرد اما شام به جگرها می خورد - سر بریده حجت خدا را به هم نشان می دادن میگفتن هذا راس خارجی ))
◀️(( آنقدر پشت دروازه ساعات نگهشون داشتند تا شهر و آذین بستند))
سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی
ز جلو آن سر و هیجده سر ببریده ز پی
محمل پرده گیان آمده اندر پی وی
چه بنات النعش افتاده به دنبال جدی
بسته سر سلسله قوم چه در سلسله بود
از بلا سلسله بر گردن آن سلسله بود
گاهی از خیل یهود آتش کین بر سرشان
گاهی از سنگ ستم خسته شده پیکرشان
بسته اندر غل و زنجیر تن سرورشان
در برابر بسر نیزه سر اکبرشان
پیر زالی بسر غرقه از سنگ جفا
وامصیبت که شکست آینه عرش خدا
(#میرزا_یحیی_مدرس_اصفهانی)
💠(( اول سنگشان زدن ، خاک و خاکستر به سرشان ریختند مقابلشان زدن و رقصیدن امان از دل زینب خیلی که تو شهر گرداندن خسته شدند یه جایی رو زمین نشاندن سراها را به شاخه آویزان کردند روضه من همین جمله است نگهبان سر ها میگه از خستگی سرم را به قبضه شمشیر گذاشتم از گوشه چشم نگاه می کردم دیدم یه دختر بچه ای آرام بلند شد اومد مقابل سر بریده بابا دستهای کوچکش دراز کرد سر رو بغل بگیره قدش نمیرسه میگه دیدم شاخه خم شد سر بابا رو بغل گرفت صورت بابا رو می بوسه سرهم دختر رو داره میبوسه حسین جان))
با زبانی پر گلایه مقتل تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🏴 #سینه_زنی_اربعین
🔘#زمزمه_اربعین
🔘#اسارت
🏴 #سبک :من ایرانم تو عراقی
سلام شاهِ من، نَیِّرِینَم
ای حسینم، ای حسینم
سلام ماهِ من، نورِ عینم
ای حسینم، ای حسینم
اومد آخر خواهره غمخواره تو
سر میذارم رو خاکه مزاره تو
کاش می مردم من اینجا کناره تو
مظلوم حسینم
یادمه گودال، با خنجرش رسید
از قفا دیدم سره تو رو برید
با خودش آورد رو نیزه ها کشید
مظلوم حسینم
🔘 ای حسین جانم
🔘 غریب حسینه من
نداره غمه، من حسابی
چه عذابی، چه عذابی
کشیدم منو، اضطرابی
چه عذابی، چه عذابی
از کجا باید، بگم اَخا برات
از غم کوفی، یا شامیا برات
از یهودی ها، بگم چیا برات؟
عذاب کشیدم
طعنه ها خیلی، منو شکسته و
بردنم داداش، با دسته بسته و
خواهرت حالا، به غم نشسته و
عذاب کشیدم
🔘 ای حسین جانم
🔘حسین حسین حسین
میدونی چیا، من کشیدم
سختی دیدم، سختی دیدم😭
نبودی داداش، می بریدم
سختی دیدم، سختی دیدم
بعدِ چِهِل روز، اسارت اومدم
با خمیده قد و قامت اومدم
من بدونِ یک، امانت اومدم
ببخش حسین جان😭
یاسه تو تنها، گذاشتم اومدم
بین شامی ها، گذاشتم اومدم
تو خرابه جا، گذاشتم اومدم
ببخش حسین جان
🔘 ای حسین جانم
🔘غریب حسینه من
من ایرانم و، تو عراقی
چه فراقی، چه فراقی
بگیر از دلم، یه سراغی
چه فراقی، چه فراقی
دوری و دوستی، سرم نمیشه و
هیچ کجا واسم، حرم نمیشه و
از تو دورم باورم نمیشه و
دارم میمیرم
کربلا واسم ضروریه حسین
اربعین اوضام چهجوریه حسین
کارِ من امسال صبوریه حسین
دارم میمیرم
🔘ای حسین جانم
🔘حسین حسین حسین
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
با تضمین از #آقای_باقی_زاده
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈