eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
481 دنبال‌کننده
376 عکس
659 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹مقاتل را تماماً جست و جو کردم 🔹لُهوف و مَقتَلُ الشََّمس،اَبی مِخنَف،مُقرَّم 🔹با سَحاب رحمت و کبریت احمر رابه دقت زیرو رو کردم 🔸نشستم بین مقتل ها،تمام لحظه ها را 🔸از سر ظهر عطش تا لحظه ی گودال باهم روبرو کردم 🔸گلی را گوشه ی مقتل،گوشه ی گودال بو کردم ☑️به خود گفتم که در کرب و بلا چیزی گمانم سخت پنهان مانده از چشمان هر فردی که راوی شد غم اصحابْ جای خود،نبودِ آبْ جای خود ☑️مصیبت های عباس و علی اکبر و ابن الحسن ها و علی اصغر و طفلان زینب هم به جای خود ☑️به سمت خیمه ی زینب، بدون صاحبش برگشته مرکب هم به جای خود 😔مرور اسم ها در ذهن من کار خودش را کرد 👌پس علتش را عشق پیدا کرد ✅کسی که باابالفضل و علیِ اکبر و کُل بنی هاشم به میدان رفت در واقع *هر نفر که میدان رفت امام زین العابدین درواقع با جانش او را همراهی میکرد* ✅کسی که بودو اما هفتادو دو بار از پیکرش جان رفت، در واقع 🔅کسی که تا غروب روز عاشورا فقط مشغول بر جامه دریدن بود 🔅کسی که درمیان خیمه، مصداق شنیدن کی بود مانند دیدن، بود 💎به دل گفتم تصور کن، روایت کردنش با من 💎به دل گفتم بگو تصویرهای رفتنش با من ❇️دلم، دل را به دریا زد تصور کرد ❇️نشست و نقطه چین های مقاتل را فقط از نام زین العابدین پر کرد 🔰تصور میکنم وقتی جوانان بنی هاشم به سمت خیمه برگشتند 🔰عبا در دست وقتی عون و عباس و خوده قاسم به سمت خیمه برگشتند 💎علی اکبر ارباب وقتی رفت، چشم خیمه سمت زین العابدین برگشت 💎تصور میکنم بدین ترتیب انگاری ورق در مقتل من ظهر روز واپسین برگشت علی اوسطِ ارباب آمد، اذن میدان خواست به بابا گفت باباجان، بخواه از من پدر هم از پسر جان خواست پس از پیغمبر کرببلا آری امام دوم کرببلا هم رفت بگو که زینت سجاده و ذکر و دعا هم رفت تصور کن اگر با کوفیان، پیکار هم باشد تصور کن اگر بغض علی در کار هم باشد تصور کن به دورش لشگرش بسیار هم باشد علی بن حسین بن علی بیمار هم باشد شبیه شمر و خولی کم نبود آنجا بمیرم شهربانو هم نبود آنجا برای هر شهیدی در زمین کربلا قاتل مشخص بود و اینکه حرمله یا شمر یا زجر و سنان اصلا برای کشتن هر کس دم آخر فقط اسم ها بس بود همه یک قاتل، اما قاتلان تو به جرأت صد نفر هستند به پیش خنده های حرمله با شمر و زجر و خولی و اَزْرق تمام زهرها زهرند اما بی اثر هستند 👌پس از کرب و بلا چون آب خوردی اولین دفعه، درون خویش پژمردی 👌تو در واقع همان بیست و سه سال پیش جای آب، سَم خوردی تصور کردم آقایم، شهید آخرین هفتادُ سوم شد در اوج این تصورها سرنخ ناگهان از دست من گم شد به خود گفتم که از کرب و بلا اینگونه جا ماندن خودش روضست علی بن حسین بن علی اما به زیر دست و پا ماندن خودش روضست تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که نسیم از زلف عباس علی سرمست می آمد تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که ابالفضل از کنار علقمه بی دست می آمد تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس وقتی حرمله آماده شد در دشت تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس با تیر سه شعبه،طفل شش ماهه سرش برگشت 😭😭😭😭 تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر اسب هارا نعل کردند و به سمت پیکر ارباب هِی کردند تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب در تشتِ... حسیـــــــن تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب را در تشتِ مِی کردند تو دیدی، آنچه که حتی حسینت هم ندید آن را تو دیدی در میان چشم های دختری، ترس از بیابان را 😭😭😭😭 تو دیدی روضه ی گوش و دهان و نیزه داران را بمان داستان کوفه و شام و لبان خیزران خورده بماند اینکه با هر ضربه اش، دندان تکان خورده بماند اینکه هر دم خنده های حرمله با زجر می آمیخت بماند اینکه دستت بسته بود و بر سرت در شام، آتش ریخت بماند اینکه بعد کربلا بیست و سه ساله درد را دیدی همینکه چشم بستی بر سر جسم پدر، با خنجر و چکمه آن نامرد را دیدی بماند آنکه تو مانند یعقوب نبی، در هجر یوسف گریه ها کردی جهان را کربلا کردی در این قصه ولی یوسف پدر بود و پسر یعقوب دنیا شد برای چشم این یعقوب پیراهن نیامد چونکه بر تن اِرباً اِربا شد همان بیست و سه سال پیش،دنیا ناامیدت کرد همان بیست و سه سال پیش در واقع شهیدت کرد من از این مردم بی عار بدم می آید از مکافات، از آزار بدم می آید ذبح را جلویم آب نداده، سر نبرید تا قیامت من از این کار، بدم می آید سنگ ها از در ودیوار به ما میخوردند تا ابد از در و دیوار بدم می آید پای من بسته نبود، اسب زمینم میزد من از افتادن بر خار، بدم می آید دست من بسته که شد، برده فروشی رفتم من از این دست گرفتار، بدم می آید از شهر شام بدم میاد از ازدحام بدم میاد از کوچه هاش بدم میاد از پشت بام بدم میاد بس که ندیدم روز خوش از این چشام
🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب 🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب 🔹بیا و راحت از غمم کن 🔹نظاره ای به ماتمم کن 💠که جان من به لب رسیده داداش.. 🔺به گیسوی سپید زینب 🔺نظر به قامت خمم کن 💠که جان من به لب رسیده ☑️آه.... حسین 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم 💔.... 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸شب جمعه است , بیا حال مرا بهتر کن 🔸فکر دلواپسیِ قلب منه مضطر کن 🔹گذر عمر منه بی سرو پا بر تو نخورد 🔹عزم دیدار مرا در نفس آخر کن 🔻عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا 🔺فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن 🟢چِقَدَر نام تو بردم به زبانم , یک بار 🟢تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن ... 🌾سهم من از تو فراق تو شده ، غم دارم 🌾منّتی بر سر من نِه , تو غمم کمتر کن 🍁عاشق کرببلا ,عاشق دیدار توأم 🍁هر دو را قسمت من حق شه بی سر کن ❇️کربلا با تو صفا دارد و بی تو سخت است ❇️سختی راه , بر این خسته تو راحت تر کن 👈روضه ی جدّ غریبت شب جمعه باز است 👈باز روضه تو نخوان , فکر دل مادر کن 😭😭 🍃مادری کز تَه گودال صدا زد ,ای شمر 🍃خنجرت را نکش و شرم زِ پیغمبر کن… 😭😭 🌿خنجرت را بکشی , حنجر من می سوزد 🌿فکر بد حالی من , نزد گل پرپر کن 🍂من نه , اصلاً تو بیا فکر حرم باش آخر 🍂فکر زینب کن و فکر دل این خواهر کن ⚡️پیش زینب , به حسینم نزن انقدر لگد ⚡️بدنش ریخت بِهم , رحم بر این پیکر کن 😭😭😭 🔰فکر نیزه نکن و از سر او دست بکش 🔰لااقل قبل بریدن گلویش را تَر کن 💠عصرغارت شده , رحمی تو به ناموس علی 💠رحم بر خیمه و بر کودک و بر معجر کن ⬅️عاقبت می رسد آن منتقم خون حسین ⬅️صبر کن , فکر خودت شمر,در آن محشر کن ✔️این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست ✔️نزد ارباب، دعایی به منه نوکر کن ☑️اسم که میاد، دیگه قاعده ی روضه عوض میشه ☑️اسم کربلا که میاد، اونم تو شب جمعه... این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد 😭😭😭😭 در همین گودال دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 یکسال و نیم گذشت..اما مگه یادم میره. مگه یادم میره شرّی که شمر اینجا به پا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد سرُ جدا کرد 😭😭😭 هرضربه ای که میزد یه صدا از حسین بلند میشد.. شاید ضربه ی اول یارسول الله. ضربه ی بعدی واعلیا واحسنا..واعطشا.. اماضربه ی دوازدهمی یهو لحن صحبت عوض شد.. وا اماه.. 😭😭😭 ☑️روضه بخونم دیگه..آه..شب حضرت زینبِ 🌿دیدم باچکمه به جونت افتاد 🌿گردنت و زد مثل یه جلاد 🍃داداش حلال کن تقصیر من بود 🍃ذبح تو رو شمر این همه طول داد 🌿صد دفعه زیر و رو شدی فقط 🌿به خاطر یه بوسه از گلو 🌱منو صدا نزن با نیزه ای 🌱که رفته توی دهنت فرو 🌿میخوای به من بگی نمونم اینجا 🌿وسط یه مشت بی چشم و رو 🍃دست و پاش و گرفتن 🍃رفتن از پشت موهاشو گرفتن 🌿با کف چکمه هاشون 🌿خون روی لباشو گرفتن 🍃خواهرش سینه میزد 🍃با کف و سوت عزاشو گرفتن 🌿دست و پاشو بریدن 🌿طول کشید تا رگاشو بریدن 🍃حرف میزد با خدا که 🍃نیزه دارا صداشو بریدن 🌿خواهرش التماس کرد 🌿باز گلوی داداشو بریدن 😭 🥺🥺 یک طرف پنجه به گیسویش زد یک طرف چکمه به پهلویش زد رسیدن... 🟣پیرمردها با عصا بالاسرترسیدن 🟣دقیقاً تو نفسای آخرت رسیدن 🟣 نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابِ… 🟤شنیدم یکی میگف که زدنت ثوابِ 🟤یکی گف رد شدن از رو بدنت ثوابِ 🟤داد میزد غارت اعضای تنت ثوابِ 🟠رفتی و همسفرم شد شمر بی رحم مایه ی درد سرم شد وقتی که اینی که خانوم حضرت زینب… 🔘وقتی که خطبه خوند..قدیمی های مجلس..اونایی که بودن تو حکومت امیرالمومنین. گفتن علی زنده شد. صدا صدای حیدرِ.. صدا صدای علیِ.. احدی تکون نخورد از جاش..صدایی از کسی بلند نشد فقط زینب خطبه میخوند.فقط زینب حرف میزد. دست و پاشون داره میلرزه.. الانه که حکومتش زیر و رو بشه. حتی دشمن هم داره گریه میکنه از صحبتهای دختر امیر المومنین.. چیکار کنیم.. ☑️یکی تو جمع بلند شد گفت من بلدم زینب دو سه روزه داداششو ندیده.. سر بریده ی حسینو آوردن.. یهو لحن صحبت کردن عوض شده.. قربونت برم داداش غریبم حسین. دلت اومد دوسه روزه نتونستم ببینمت.. دوسه روزه دلم برات تنگ شده 🥺🥺 میدونی دلم کجا رفت.. این نامردا کارُ بلد شدن. میدونستن چیکار باید بکنن.. هرجاکه احساس خطر میکرد، سر بریده می آوردن. هر جا میخواستن اهل بیتُ ساکت کنن، سر بریده میآوردن. تو خرابه ی شامم دیدن صدای دختر سه ساله سربریده ی باباشو براش آوردن..انداختن جلو رقیه‌.. 🍁وای غم عشقت بیابون پرورم کرد 🍁هوای وصل بی بال و پرم کرد 🍁به مو گفتی صبوری کن صبوری 🍁صبوری طُرفه خاکی بر سرکرد 🍂لب خندون که نداره 🍂بابای عزیزتر از جون که نداره 🍂شب و روز سنگ میخوره نون که نداره 🍂حالا نون هم باشه دندون که نداره 🍂سر و سامون که نداره 🍂لباس درست و درمون که نداره 🍂یتیمی دردیه درمون که نداره 🍂زجر نامرد دین و ایمون که نداره 🍀بازی نمیکنن باهاش میگن مریضه 🍀طفل سه ساله ام مگه موهاش میریزه؟؟ اَداشو هی در میارن ❇️سه غم اومد سراغم هرسه یکبار ❇️غریبی و اسیری و غم یار ❇️وای غریبی و اسیری چاره داره ❇️ولی اخر کُشَد ما را غم یار 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
خدا لعنتش کنه گفت به من بگو چرا آستین جلو صورتت گرفتی؟؟ یزید این مجلسی که تو تشکیل دادی،مجلس نامحرمه یزید، دختر حسین کجا؟؟ بزم شراب کجا؟ دختر حسین کجا اینهمه نامحرم چشم چرون کجا؟؟ همه چشاشون هرزس ببین از نکاهاشون میفهمی گفت خب، بخاطر اینکه حجابتو حفظ کرده باشی، آستین جلو صورتت گرفتی چرا دست دیگتو، پشت گردنت گرفتی؟ یزید این ریسمانی که به گردنم بستن، آزارم میده ✅یه غوغایی شده بلوایی شده همهمه ای شده اگه اجازه بدید اشاره ای روضه رو بگم و ادامه روضه... 🟣یهو یه نامرد سرخ مویی از تو جمع بلند شد یزید اینجور که معلومه خیلی خوشحالی روز پیروزیه منه روز خوشحالیه منه یزید اینجور که معلومه هرچی بخواییم به ما میدی گفت بله یه نگاه کرد به نازدانه حسین وضعیت یجوری شد همه شروع کردن به گریه کردن از یه طرف،زینب روضه خوند از یه طرف حضرت زین العابدین،خانم سکینه با حرفاش یه فضایی ایجاد شد همه شروع کردن گریه کردن یزید گفت الانه که حکومتش زیر و رو بشه چیکار کنم؟ حکومتم داره از دستم میره یکی تو جمع بلند شد گفت من میدونم چیکار باید کرد این زینبی که من میشناسم، جونش به حسین بستس چند روزه حسینُ ندیده داره میمیره خیلی دلتنگ حسینشه یوقت دیدن یه تشتی وارد بزم شد دوتا سر بریده داخل تشته یه دونه سر خوده امام حسینه یه سَرَم، سَر شیرخواره علی اصغره روایت میگه سرا روبروی هم بوده اشک از چشای امام حسین جاری بوده خوده بی حیا... جام شراب، چوب خیزران یه وقتایی هم شراب میریخت رو سر بریده 😭😭😭😭 💔... 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
💔 به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم ⬅️تو گودال رفتی دیگه... ها؟ کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم چشم سرتو ببند یه چند لحظه خودتو تو گودال قتلگاه ببین تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه صدا میزدم مادرت رو یا مظلـــوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلـــوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم 💔 به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من، پیرهنت رو تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت 😭😭😭 به آتیش کشیدن حرم رو،یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو،با غیرت شلوغیه دور و ورم رو،... 💔 زینب و کوچه و بازار،کجا زینب و مجلس اغیار،کجا 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
😭به سمت گودال از خیمه دویدم من 😭شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 😭سر تو دعوا بود ناله کشیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من ✅همهٔ اینها یه طرف حسین جان 😭من که ز آغاز عمر با تو نکردم سفر 😭خیز و ببین یا اخا با که سفر می کنم 🔺 حسین جان من همون زینبم، من همونی ام که وقتی می خواستیم بریم زیارت آقا رسول الله، زیارت مادرم زهرا، امیرالمومنین جلو حسن حسین طرف ابالفضل دست به قبضهٔ شمشیر پشت سر، سایه زینبم کسی نتونست ببینه 🔺حالا بیا ببین دور تا دورمو کی گرفته، یه طرف شمر، یه طرف خولی، یه طرف سنان 👌 آبروی دو عالم.... 😭به گوشهٔ گودال مادر و دیدم من 😭که رفته بود از حال دیر رسیدم من 😭صدا زدی من رو خودم شنیدم وای 😭صدای رگهات بود دیر رسیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من 😭عمامه تو بردن دیر رسیدم من 😭افتان و خیزانُ نفس بریدم من 😭پیراهنُ بردن دیر رسیدم من 😭با بوسه از رگهات به خون طپیدم من 😭میان خاک و خون دیر رسیدم من 👌آبروی دو عالم.... حسین جان ای.. آبروی دو عالم... تماشا کن ای دلاور زینب... عدو برده معجر از سر زینب... ای برادر زینب.. حسین جان ای آبروی دو عالم.... التماس کن آبرو بخر... آبروی دو عالم..... برای در همی حسین یه عده کُشتنت دیدم که پاره پاره شد تموم پیراهنت نشد که نیزه ها رو در بیارم از تنت نگاهمه به علقمه، کجاست برادرم ببینه دست به دست داره میگرده معجرم آبروی دو عالم... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
بر نفس خود دچارم،یابن الحسن اغثنی ☘عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی ☘در غفلت از قیامت ، با شعله جهالت ☘آتش گرفته بارم ، یابن الحسن اغثنی ☘تاریک و روسیاهم ، افتاده قعر چاهم ☘ای شمس روزگارم ، یابن الحسن اغثنی ☘از شرم ناگزیرم ، از شرم سر به زیرم ☘از شرم بی قرارم ، یابن الحسن اغثنی ☘جز رحمت نگاهت ، جز گرمی پناهت ☘آرامشی ندارم ، یابن الحسن اغثنی 🔘ما از دو جهت با شما نسبت داریم آقاجان ☑️جد شما، جد بزرگوار شما پیغمبر اکرم فرمود: انا و علی اَبَوا هذه الامة من و علی، پدران این اُمتیم این امت، فرزندان ما هستن 🔲اگه مارو به فرزندی قبول کرده باشن، ما با شما نسبت داریم از یه باب دیگه بگم… 🟣یابن الحسن جد شما امام صادق فرمود: ⬅️شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا شیعیان ما از باقیمونده گل ما خلق شدن از این جهتم، ما به شما نسبت داریم 🟤مگه شما نفرمودی صله رحم واجبه؟؟ ما از فرزندان جد شما، امیرالمومنین هستیم یه سری هم به ما بزن ☑️بدم… میدونم گنهکارم… میدونم اما از یه باب دیگه میخوام حرف بزنم آقاجان… 🔹به خوبات سر میزنی 🔹مگه بدا، دل ندارن؟ 🔹یه سرم به ما بزن 🔹ای خوب خوبا آقاجون ☘ای ذوالکرم میایی ، بالا سرم میایی ☘هنگام احتضارم ، یابن الحسن اغثنی ☘اصلا فقیر خوانت ، بر لطف بی کرانت ☘خیلی امیدوارم ، یابن الحسن اغثنی ☘مانند والدینم ، گریه‎ کن حسینم ☘این است اعتبارم ، یابن الحسن اغثنی ☘عقده ‎گشایی ‎ام کن ، کرب و بلایی ‎ام کن ☘دلتنگ آن دیارم ، یابن الحسن اغثنی ☘دلتنگ آن دیارم ، یابن الحسن اغثنی اِنقده دلم، تنگ حرم جد غریبت، حسینِ 😔مخصوصاً این روزا، همش فکر میکنم نکنه امسال حرمتو نبینم 😔نکنه امسال نتونم اربعین، پیاده بیام کربلا… ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
امان ز قلب عقیله، چه دید در گودال؟؟ تنی بدون سر و نیزه خورده و پامال 💔 😭😭😭 شب جمعس… صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله یا رحمة الله الواسعه… یا باب نجات الاُمّة… صلی الله علیک یا عطشان 😭😭😭 ☘دوره کرده بودن و توو قتلگاه ☘با حوصله کشتن جد مارو ☘اینور عمه جان ما، جون به لب و ☘آتیش زدن اونور خیمه هارو ☘دور دیدن چشم علمدار و نگم ☘حکایت اسارت زن هارو 😭😭 🍁دختر حیدر و اسارت 🍁یه مشت حرومی و جسارت 🍁رقیه و کابوس غارت 🍁رقیه و کابوس غارت … 🌱خورشید من آمدی شبانه 🌱قدری بغلم کن عاشقانه 🌱کی زیر گلوت را عزیزم 🌱اینطور بریده ناشیانه؟؟ 🌱تقصیر حرارت تنور است 🌱این سوختگیه زیر چانه 😭😭😭 من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته به زور تازیانه 😭😭😭 برخورده به من، چرا نبوده برخورد کسی مودبانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر، تازیانه 😭😭 😭… در شام، شام دختر تو تازیانه بود عمه، تمام خرج سفر را حساب کرد 😭😭😭 🟣من سیر غذا نخوردم اما 🟣خوردم دل سیر، تازیانه.. 🍂شنیدم رفتی تنور خولی و 🍂سوخته موهات، بابای شهیدم 🍂به خدا یه تار موی سوختتُ 🍂من به همه دنیاشون نمیدم 🍂خدا مرگم بده تو کجا آخه، تشت طلا؟؟ 🍂اونجا بودم خمیدم… خوب شدش نبودی و ندیدی که آدم بدا خندیدن به ماها ماهارو بسته بودن به همدیگه صبح تا غروب از بازار تا اینجا خرابه نشین شده فرشته ی توو قصه ها خوابیده رو خاکا دختر حیدر و اسارت… عمه جای همه کتک خورد هزار دفه زنده شد و مُرد وقتیکه دید پیرهنتو برد… همه عالم، پیغمبر به مهربانی و رأفت میشناسن وحشی، قاتل عموی پیغمبر… اومد محضر آقا رسول الله،،، گفت توبه کردم منو ببخش پیغمبر با اون رأفت و مهربانیش، فرمود: توبه تو خدا قبول کنه… اما انقده از جلو چشام دورشو که نمیخوام ببینمت قاتل عموشه، نتونست ببینتش نمیدونم دلتو مدینه ببرم یا کربلا… اون دوتا نانجیب اومدن در خونه ی امیرالمومنین رو زدن اومدیم عیادت فاطمه(سلام الله علیها) همونیکه دست بلند کرد رو خانوم فاطمه ی زهرا… 😭😭😭😭 قاتلای خانم فاطمه ی زهرا، روبرو چشمای امیرالمومنین… لطمه بر این تحمل مردانه ام زدن مَردُم، زن مرا وسط خانه ام زدن 😭😭😭 یه نگاه کرد به علقمه… یه نگاه کرد به گودال داداش غیرتیه من من که همیشه هرجا میرفتم، جوونای بنی هاشم دورمو میگرفتن حالا قاتلت کنارمه… 😭😭😭 اخنس، سنان، خولی، شمر بی حیا… زینب تو با خولی مسافر بازاره کی بین این نامردا هوای مارو داره؟؟… 😭😭😭 💔 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
توکه روح وفا و عشق و احساسی حسین جان از آن ترسم مرا دیگر تو نشناسی حسین جان 😭 شده فصل خزانم،تو کردی نیمه جانم ببین ابرو کمانم،کمان تر از کمانم 😭😭😭 🌿ببین همسفر،ندارم دگر 🌿 نفس در کنج سینه 🌿منه قد کمان،ندانم چِِسان 🌿 روم سوی مدینه ♥ بریزد اشک تنهایی ز چشمم، دانه دانه ز هجده یوسفم یک پیرهن دارم نشانه 🔸دو چشم من پر آب هست 🔸دلم در پیچ و تاب هست 🔸هنوزم بر دو دستم 🔸ببین جای طناب است 🔹همه کوفیان به زخم زبان 🔹دل من را شکستند 🔹مرا نور عین،تو دیدی حسین 🔹 که دستم را ببستند 😭 ♥ خودم دیدم سرت برمحمل من، سایه بان شد خودم دیدم لب تو بوسه گاه، خیزران شد 🍁چرا پیمان گسستی 🍁دل من را شکستی 🍁مرا دیدی تو از طشت 🍁ولی چشمت ببستی 😭😭 🍃به دردم طبیب،امام غریب 🍃 به حالم کن نظاره 🍃منه بی نشان به هفت آسمان 🍃 ندارم یک ستاره ♥ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻یه گودال و اینهمه نیزه 🔺اینهمه شمشیر، اینهمه غارت 🔰یه پیراهن، اینهمه دعوا 🔰اینهمه غوغا، آه از این غربت 🟤سر پیراهن تو جنگیدن، بهت خندیدن 🟤العطش های تورا نشنیدن،بهت خندیدن 🟤روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن 😭😭😭😭😭 ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🔹یه آقا و اینهمه مرکب 🔹روبرو زینب،شد تنش پامال 🔸یه نامرد و خنجر کهنه 🔸روبرو مادر، اومده گودال 😭😭😭 ⬅️نانجیب میزد تورو با کینه نشست رو سینه ⬅️نمیگه خواهر تو میبینه نشست رو سینه ⬅️سینه ی تو چقدر سنگینه نشست رو سینه… ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 😭😭😭😭 🟪یه خواهر که وسط گودال 🟪بین اون جنجال شده آواره ◀️یه خواهر که جلوی چشماش ◀️رو تن داداش، نیزه میباره ❇️زینبت میون نامحرم هاست کجایی عباس?? ❇️پیکر حسین، رو خاک صحراست کجایی عباس?? ♥️… ✔️تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت 😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
همیشه بوسه نشان خوشیست،ایندفعه از اتفاق بدی میدهد خبر،بوسه از اتفاق بدی مثل ظهر،در گودال از اتفاق بدی مثل تیغ،سر، بوسه از اتفاق بد خیزران، لب و دندان که داده اند بین تشت زهر، بوسه ببین که سنگ،بسوی تو میزنند نبی گرفته است مگر ز پیشانیت،بوسه?? به کربلاست که رویانده از لب شمشیر به شانه های ابالفضل، بال و پر ، بوسه به کربلاست که حتی در اوج جنگ و گریز گرفته است پدر، از لب پدر، بوسه ♥️… 😭😭 به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه ♥ به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه به کربلاست که تیغِ وضو گرفته به خون تمام جسم تورا غرق کرد در بوسه ✔️روایت میگه 1950 زخم،خورده بود حضرت سیدالشهدا توو روز عاشورا 😭😭😭 ☑️اما شیخ جعفر شوشتری میگه به تعداد آیه های قرآن ، بدن امام حسین زخم داشت خودت تجسم کن… 😭😭 🔸کربلا، به هرکسی که به این خاک پا گذاشته است 🔸میاورد به تبرک، از این سفر… بوسه 🔘روضه بخونم دیگه... ها؟! بزا برم به بالای تل خاک غم دوباره ای برادر،برات بگیرم دم ☑️رفتی تو گودال،همه حرفایی که زد از گودال بود از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... مگه یادم میره،اون لحظه ی عجیب مقتل مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 💔 💔 مگه یادم میره مُردم سَرِ کوچه و بازار مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی مگه یادم میره بزم شراب، خودت که بودی 💔 💔 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas