eitaa logo
مرگ و رستاخیز
54.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
6.2هزار ویدیو
8 فایل
🍂امیرالمؤمنین علیه‌السلام:درشگفتم ازکسی که مرگ رافراموش می‌کنددرحالیکه داردمردگان رامی‌بیند! مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ؛ https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کاملا واقعی و مستند از 🔰 این گزارش رو (ع) از لحظاتی که انسان میخواهد از بدنش شود ارائه کرده اند. 👈 اگه میخواهید بدونید چه اتفاقاتی براتون می‌افته این گزارش رو بخونید: 🔰 با ورود ، اعضاء و جوارحشان‌ شده‌ و رنگ و بدن‌ آنها تغيير میکند. 🔰 آنگاه مرگ‌ لحظه‌ به‌ لحظه‌ شروع‌ میکند به‌ زياد شدن‌ و آنها را فرا می‌گیرد‌. 🔰 تا اینکه‌ از كار می افتد ولی هنوز و از كار نيفتاده‌ است. 🔰 با ديدگانش‌ و با گوشهايش‌ ، عقلش‌ نيز تمام‌ و صحيح‌ است‌ و ادراكاتش‌ بجا و به‌ موقع‌ است‌. 🔰 مرگ كم‌كم‌ پيش‌تر میآيد تا جائی كه‌ بر او هم‌ غلبه‌ ميكند و گوشش‌ به‌ پيروی از زبانش‌ كه‌ قدرت‌ خود را از دست‌ داده‌ بود، از قدرت‌ میافتد و خود را از دست‌ ميدهد. 🔰 و در اينحال‌ در ميان‌ كه‌ اطراف‌ او گرد آمده‌اند، بطوری است‌ كه‌ نه‌ با زبان‌ میتواند سخنی بگويد و نه‌ با گوش‌ سخنی بشنود. 🔰 ولی با كه‌ هنوز از كار نيفتاده‌ است‌ دائماً در چهرۀ اطرافيان‌ خود ميكند و پيوسته‌ ديدگان‌ خود را به‌ اينطرف‌ و آنطرف‌ ميگردند. 🔰 و آنچه‌ را كه‌ آنها میگويند، حركت‌ زبانهای آنها را با چشم‌ ولی برگشت‌ صدای آنها را با گوش‌ . 🔰 و مرگ‌ پيوسته‌ قدم‌ جلوتر میگذارد و با او بيشتری پيدا می‌كند. 🔰 تا آنكه‌ او نيز بدنبال‌ گوشش‌ می‌شود. 🔰 و جانش‌ از كالبدش‌ ميرود. 🔰و بصورت‌ در بين‌ اهل‌ خود در میآيد. 🔰 بطوريكه‌ تمام‌ اهل‌ و نزديكان‌ او از او به‌ می افتند و از كنار او می‌شوند. 🔰 و آن‌ مردۀ مسكين‌ نيز با گريۀ خود به‌ گريۀ آنان‌ كمك‌ دهد، و آنان‌ را كه‌ در سوگ‌ او به‌ ناله‌ و فغان‌ سخنانی را به‌ او خطاب‌ مینمايد پاسخ‌ گويد. 🔰 سپس‌ او را بر ميدارند بسوی كه‌ برای او کنده‌اند، و او را در ميان‌ زمين‌ به‌ میسپارند و از او دور میشوند و از زيارت‌ و ديدار او ميگردند. 📚 نهج البلاغه 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
🍃🌸 🚩عزرائیل چگونه میگیرد؟ مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت ✅حضرت‌ سليمان‌ ديد از شدّت‌ ترس‌ رويش‌ زرد و لبانش‌ كبود گشته‌، سؤال‌ كرد: ای‌ مرد مؤمن‌! چرا چنين‌ شدی؟ سبب‌ ترس‌ تو چيست؟ مرد گفت‌: عزرائيل‌ بر من‌ از روی‌ كينه‌ و غضب‌ نظری‌ كرده‌ و مرا چنانكه‌ می ‌بينی دچار دهشت‌ ساخته‌ است‌. ✅حضرت‌ سليمان‌ فرمود: حالا بگو حاجتت‌ چيست‌؟ عرض‌ كرد: يا نبیّ الله‌! باد در فرمان‌ شماست‌؛ به‌ او امر فرمائيد مرا از اينجا به‌ هندوستان‌ ببرد، شايد در آنجا از چنگ‌ عزرائيل‌ رهائی‌ يابم‌! حضرت‌ سليمان‌ به‌ باد امر فرمود تا او را شتابان‌ بسمت‌ كشور هندوستان‌ ببرد. ✅روز ديگر كه‌ حضرت‌ سليمان‌ در مجلس‌ ملاقات‌ نشست‌ و عزرائيل‌ برای‌ ديدار آمده‌ بود گفت‌: ای عزرائيل‌ برای‌ چه‌ سببی‌ در بندۀ مؤمن‌ از روی كينه‌ و غضب‌ نظر كردی‌ تا آن‌ مرد مسكين‌، وحشت‌ زده‌ دست‌ از خانه‌ و لانۀ خود كشيده‌ و به‌ ديار غربت‌ فراری‌ شد؟ ✅عزرائيل‌ عرض‌ كرد: من‌ از روی‌ غضب‌ به‌ او نگاه‌ نكردم‌؛ او چنين‌ گمان‌ بدی‌ دربارۀ من‌ برد. داستان‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ حضرت‌ ربّ ذوالجلال‌ به‌ من‌ امر فرمود تا در فلان‌ ساعت‌ جان‌ او را در هندوستان‌ قبض‌ كنم‌. قريب‌ به‌ آن‌ ساعت‌ او را اينجا يافتم‌، و در يك‌ دنيا از تعجّب‌ و شگفت‌ فرو رفتم‌ و حيران‌ و سرگردان‌ شدم‌؛ او از اين‌ حالت‌ حيرت‌ من‌ ترسيد و چنين‌ فهميد كه‌ من‌ بر او نظر سوئی‌ دارم‌ در حاليكه‌ چنين‌ نبود، اضطراب‌ از ناحيۀ خود من‌ بود. باری‌ با خود می ‌گفتم‌ اگر او صدپر داشته‌ باشد در اين‌ زمان‌ كوتاه‌ نمی ‌تواند به‌ هندوستان‌ برود، من‌ چگونه‌ اين‌ مأموريّت‌ خدا را انجام‌ دهم‌؟ ✅ليكن‌ با خود گفتم‌ من‌ بسراغ‌ مأموريّت‌ خود می ‌روم‌، بر عهدۀ من‌ چيز دگری‌ نيست‌. به‌ امر حقّ به‌ هندوستان‌ رفتم‌ ناگهان‌ آن‌ مرد را در آنجا يافتم‌ و جانش‌ را قبض‌ كردم‌. 📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی. .دفتر اوّل‌ «مثنوي‌» طبع‌ ميرخاني‌، ص‌ 26 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•