eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه سرگردان ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزه‌ها! از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزه‌ها   خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزه‌ها   آمدی با سر به دیدارم که برگردد، حسین! دیده‌ی مردم ز محمل‌ها به ‌سوی نیزه‌ها   من فدای حنجر خشکت! که نوشیده است، آب گه ز جام دشنه‌ها، گاه از سبوی نیزه‌ها   از فراق اکبرت، قلب رقیّه آب شد کاش این دختر نگردد روبه‌روی نیزه‌ها!   ای «مؤیّد»! تا بیابم آن سر بُبْریده را می‌روم با پای دل در جست‌وجوی نیزه‌ها
حافظ شهیدان ماجرای کربلا، شرح بلای زینب است عصر عاشورا، شروع کربلای زینب است   شرح صدرش در نمی‌آید به فهمِ اهلِ دل صبر زینب، آیت صبر خدای زینب است   رو «الَم نَشرَح لَک صَدرَک» بخوان کاین آیه را عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است   باغبان گلشن سرخ ولایت، اشک اوست حافظ خون شهیدان، گریه‌های زینب است   پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد بر سر پا، باز با صبر و رضای زینب است   کوفه و روز اسیری دیدن زینب، دریغ! چون در و دیوار کوفه، آشنای زینب است   بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا ورنه کاخ ظلم و بزم می، چه جای زینب است؟   نی همین در شام و کوفه بلکه اندر کوی عشق هر کجا پا می‌گذاری، جای پای زینب است   کودکی زآن کاروان افتاد از محمل به خاک شب کنار بسترش، زهرا به جای زینب است   خطبه‌ی او افتخار ملّت اسلام شد بانگ «اَلاسلام یَعلوا»، در ندای زینب است   پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه‌هاست ای دریغا! در کف دشمن، لوای زینب است   چون توانایی به ترک جان نبودش، سر شکست قتلگاه کوچک محمل، منای زینب است   ای «مؤیّد»! ما کجا و مدح آن شرم‌آفرین؟ آل عصمت را سخن، در اعتلای زینب است
آیینه‌دار ای آینه دار پنج معصوم! در بحر عفاف، دُرّ مکتوم   پرورده‌ی دامن ولایت مظلومه‌ی خاندان مظلوم   قدر تو به ممکنات، مجهول مهر تو به کائنات، معلوم   شیرازه‌ی شرع از تو محکم منظومه‌ی عشق از تو منظوم   تو زینب دوّمی علی را نامند گرت به «امّ‌کلثوم»   آیینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیّدتی! به ما نگاهی   آن وقت که چارساله بودی پیرامُن ماه، هاله بودی   در خانه‌ی شیر حق به خوبی معصوم‌تر از غزاله بودی   دیری نگذشت کز ستم‌ها سرگرم به اشک و ناله بودی   از آن چه به خانه‌ی شما رفت از داغ جگر چو لاله بودی   از قول و غزل، فراتری تو کی حد تو این مقاله بودی؟   آیینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیّدتی! به ما نگاهی   تو محنت بی‌شماره دیدی غم، بیش‌تر از ستاره دیدی   مه­پاره­ی دشت کربلا را در خاک، هزار پاره دیدی   هم بر دل پاره پاره از زهر هم پیکر پاره پاره دیدی   پامال، تن عزیز خود را از مرکب ده سواره دیدی   بر دست حسین، غرق در خون قنداقه‌ی شیرخواره دیدی   آیینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیّدتی! به ما نگاهی   تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیب کربلایی   هم­راز شهید نینوایی دم­ساز غریب کربلایی   بر خرمن هستی ستم­کار سوزنده لهیب کربلایی   در آتش غم، اگر بسوزی با صبر، طبیب کربلایی   آن جا که خطابه، کارساز است توفنده خطیب کربلایی   آیینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیّدتی! به ما نگاهی
اشعاری که دیشب ارسال شد اشعاری منتخب از شاعر آیینی مرحوم سید رضا موید رحمت الله علیه بود که انشاالله سعی می شود برخی دیگر از اشعار ایشان هم ارسال شود.
اشعار شهادت امام هادی علیه السلام
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یاعلی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سردر مشق های سیات یاعلی النقی @hosenih بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت شود آب های جهان اگر که دوات یاعلی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده ای غزل از زبان خدات یاعلی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یاعلی النقی @hosenih منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام می دهمت به شوق لقات یاعلی النقی نبود به بودن تو غمم، بخدا که حر جهنمم که گرفته ام به ولات برگ برات یاعلی النقی بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم تورا سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی ⏹ © به نقل از اشعار آیینی حسینیه
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ علی الدوام‌ نمک گیر دست خوبانم چه سرّی است در این رابطه نمیدانم فقط به دامن آل علی دخیل شدم اگر چه تر شده با هرگناه دامانم سلام حضرت هادی! سلام اربابم! بگیر دست مرا خسته ام پریشانم به زیر دست شما تربیت شدم یک‌ عمر همیشه نان تو بوده به زیر دندانم دلم‌ گرفته برایت غریب جان دادی برای مادرتان باز روضه میخوانم عزا عزا جگر فاطمه شرر دارد علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد @hosenih مصیبت است که از دوستان جدا باشی اسیر هر شبه ی نانجیب ها باشی دلت برای مدینه همیشه پر بزند ولی همیشه‌ گرفتار سامرا باشی دعای اهل و عیالت به پادگان این است که از جسارت سربازها رها باشی دلت‌شکسته ولی بازهم سرت نشکست قرار نیست که با سنگ آشنا باشی قرار نیست تنت را به نیزه ها ببرند قرار نیست که بر روی بوریا باشی میان ناله ی تو کف نمیزند احدی خدا نخواست که بین سرو صدا باشی تمام اهل حرم خانه اند پشت حجاب بفکر غارت پوشیه ها چرا باشی؟! چه روضه ها که نهان مانده است با زینب بزن به سینه ی خود دم بگیر یا زینب.. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه
سلام،به تو که حجّت خدایی گل بهشت مصطفایی غریب شهر سامرایی مقام تو اعلا مولا مولا تَرَنُّم دلها مولا مولا امامِ هادی یا مولا مولا امامِ هادی یا مولا مولا... شدی،پاره جگر به زهر کینه ما و شرار و سوز سینه گِرید به تو یاسِ مدینه قتیلِ اَعدایی مولا مولا عزیز زهرایی مولا مولا تو هستیِ مایی مولا مولا امامِ هادی یا مولا مولا تو و،غریبی و قلب کباب و مرثیه و چَشم پر آب و حکایت بزم شراب و ز داغ تو جان شد بر لب بر لب ولی بُوَد دلها یا رب یا رب حزین و سوزانِ زینب زینب حسین حسین مولا یا ثارالله.
یا حجت بن الحسن ای نور دیده عزای جدّ غریب تو رسیده ای اُمید همه سرت سلامت مهدیِ فاطمه سرت سلامت واویلا واویلا آه و واویلا... مسموم ِ زهر جفا شد امام ِ ما گریان شد از غربتش حیدر و زهرا گرچه از داغش هر دیده پُر آب است غصه ی ما از آن بزم شراب است واویلا واویلا آه و واویلا... گریه کن ِ این دو غم شد هر خاص و عام یک بزم شراب اینجا یکی هم در شام اولاد زهرا با چشمان ِ گریان لبهای خونین و چوب خیزران واویلا واویلا آه و واویلا...
درسامرا ازداغ يارم گشته غوغا كايد صداي ناله ي سوزان زهرا رنگ شفق دارد رخ شمس هدايت هادي دلها جان دهد درشهرغربت ديده فروبسته اميدش يك نگاه است تاكه بيايد مادر ش چشمش براه است تاديده بررخسار نيلي اش گشايد يا يك نظر برچادر خاكي نمايد بيند اگر سيماي اوجان ميسپارد جز اين به قلبش آرزو ديگر ندارد ازسامرايش ميرسد بوي مدينه خود گرچه ميسوز د ززهر جوروكينه زهر جفا كي عمر اورا خاتمه داد جان رازداغ غصه هاي فاطمه داد
علیه‌السلام 🔹من اَتاکُم نَجَی🔹 دلم امشب گدای سامرّاست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیَّ النَّقیّ و یا هادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاکبوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مَهْبِطَ الْوَحْی» و «مَعْدِنَ الرَّحْمَة» دل دریایی و زلال شماست ذرّه با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «مَن عَصاکُم فَقَد عَصَی الله» است که مطیع شما، مطیع خداست.. «قَد نَشَرتُم شَرایِعَ الاَحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولُکُم صِدق، فِعلُکُم حَقٌّ اَمرُکُم مُتَّبَع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نَفَس جاری تو عین دعاست.. مشعل جامعه کبیرۀ تو به یقین رهگشای اهل ولاست.. و خدا در طلیعۀ خلقت عرش خود را به نورتان آراست.. 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3994@ShereHeyat اشعار روضه های مکتوب @rozehayemaktoub3
|⇦•این قبلۀ اربـاب مـراد اسـت... ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج سعيد حداديان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يا رَحْمانُ يا رَحيمُ ، يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ،یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّة   از خِلقت «ما خَلَق» که امری ازلی‌ست مقصود خدا چهارده نور جلی‌ست آن چار محمد دو حسن یک موسی زهرا و حسین و جعفر و چار علی‌ست هنگام سُرور کائنات است امشب          اوقات گرفتن برات است امشب بفرست مُدام بر محمد صلوات زیرا که بهار صلوات است امشب امشب بـه جهان آمـده پیغمبر دیگر؟  یا کعبه گرفته است به بر حیدر دیگر؟  یا از حَسنین است عیـان منظر دیگر؟  دارد به سَـرِ دست، رضـا کوثـر دیگر؟ بُشری که دلِ آل محمّد همه شاد است  این مژده بگوییـد کـه میلاد جواد است تبریک رضا جان... ای بحـر تجلـی گهـرت باد مبارک  ای شاخۀ طوبـا ثمـرت بـاد مبارک  ای شمس ولایت قمرت باد مبارک  میـلاد گرامـی پسـرت بـاد مبارک این قبلۀ اربـاب مـراد اسـت، مـراد است  الحق که جواد است، جواد است، جواد است تبریک رضا جان ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net