eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
1.4هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
0 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بیمارها دارالشفا را می شناسند اینجا تمام دردها را می شناسند اینجا غریب و آشنا فرقی ندارد اینجا غریب و آشنا را می شناسند @hosenih از هر دری در ماند هرکس آمد اینجا درمانده ها باب الرضا را می شناسند در این حرم حتی خدا نشناس ها هم ... گاهی می آیند و خدا را می شناسند ما چند سالی هست که مشهد می آییم دیگر تمام شهر ما را می شناسند بس که همیشه بودم اینجا دست و پاگیر دیگر من بی دست و پا را می شناسند ساده بگویم گنبدت را دوست دارم بی چیزها تنها طلا را می شناسند @hosenih چه احتیاج است احتیاجم را بگویم ؟ اهل کرم فقر گدا را می شناسند هرکس که رفته کربلا از این حرم رفت با نام مشهد کربلا را می شناسند ⏹ © به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور ! شمس الشموس @hosenih غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم ، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم ، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای @hosenih ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم ⏹ ©به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بس که پر کرده فضای صحن را فرياد ها نيست پيدا در حريمت های و هوی باد ها کوربيناشد، فلج پا شد،گداروزی گرفت پشت هم رخ می دهد اينجا از اين رخداد ها @hosenih جمله ای تکرار شد ، هرصحن را پرکرده است: (کار من با گوشه ی چشم تو راه افتاد) ها می شود حس کرد از فيروزه کاری های صحن حسرت ديوار ها را بر دل شمشاد ها از شفای درد پشت پنجره فهميده أم نرم شد از اشک زائرها دل فولاد ها دختری آمدبه گوهرشاد ، گوهرشاد شد ياعلی موسی الرضا گفتند گوهرشاد ها ضامن آهوشدی ، صياد آهو را رهاند شک نمی کردند در خوش قولی أت صيّاد ها شاعری پرسيد:من هم سهم دارم در حرم؟ پاسخش را داد آقا با حسن خوشزاد ها @hosenih هرکسی دعبل نخواهد شد ولی اين شعر هم می تواند حک کند نام مرا در ياد ها پايتخت کشور دلهاست شهر مشهد و مانده حسرت در دل تهران و عشق آباد ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل را مقیم درگه جانان نوشته اند ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند @hosenih تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو ما را کنار چشم تو مهمان نوشته اند دل ذره ذره می شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته اند روز ازل که قرعه به نام تو می زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته اند دل می تپد به سینه ز فکر حمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند @hosenih از آن شبی که دل ز دل ما ربوده ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته اند ما از محرم و صفر و فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته اند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حمدُ لله که مائیم گرفتار رضا عاشق صحن گهر شادِ گهربارِ رضا آرزو داشتم از کودکی ام تا حالا که پناهنده شوم بلکه به دربار رضا زائرش زائر عرش است به نقل از معصوم نظری کرده خداوند به زوار رضا خود من با پسرم با پدرم با پدرش نسل در نسل ، تمامیم بدهکار رضا هر چه گفتیم بلافاصله مضمون جوشید برکتی داده خداوند به اشعار رضا عطر مخصوص حرم عطر بهشت است بهشت دوست دارم بخرم عطر ز بازار رضا تو کشاندی دل ما را وسط صحن غدیر یا امیر ابن امیر ابن امیر ابن امیر @hosenih تو بگو دست به دامان که جز او بزنم رو به در گاه که جز ضامن آهو بزنم باز کردی گرهء کور مرا صد دفعه شرم دارم به کسی غیر شما رو بزنم آرزو داشتم از کودکی ام مثل پدر جلوی پنجره فولاد تو زانو بزنم من دو تا آرزو از مادر خود بردم ارث ادب این است ، دَم از ارثیۀ او بزنم اول از زائر تو کفش بگیرم تحویل دوم اینکه حرمت با مژه جارو بزنم بطلب تا شب جمعه دمِ ایوان شما یاد ایوان نجف باشم و یاهو بزنم بهترین نوع سفر سمت امامِ هشت است عشق زوار بلیطیست که بی برگشت است @hosenih هوس رفتن حجِ فقرایی کردم هوس پنجره فولاد و گدایی کردم هوس اذن دخول از سوی بست طوسی و خروج از طرف شیخ بهایی کردم هوس خوردن آبِ یخِ سقاخانه داخل کاسۀ برّاقِ طلایی کردم عکسهای حرم از هر جهتی زیبا بود هوس دیدنِ تصویر هوایی کردم پیرمردی به حرم خواند دو خطی روضه بعد روضه هوس خوردن چایی کردم هر که پرسید ز من آدرس صحن عتیق طرف قلب خودم راهنمایی کردم آخر از بس که دلم را به تو آقا دادم صحن های حرمت را به دلم جا دادم @hosenih تو که بر نوکر خود رحمت وافر داری شک ندارم که مرا خوب به خاطر داری نمی افتد ز قلم نام کسی با اینکه بی حساب عاشق و دیوانه و زائر داری حرمت امن ترین مأمنِ موجودات است بی سبب نیست اگر این همه طائر داری جلوی پنجره فولاد تو فهمیدم من که فراوانیِ خواننده و ذاکر داری بس که دارای مضامین وسیعی هستی بی حد و حصر ، نویسنده و شاعر داری به وفور از ادبیاتِ زمان دعبل شعر تا حوزهء اشعار معاصر داری عاشقان سجده به درگاه تو جایز گفتند شعر دربارهء تو سعدی و حافظ گفتند @hosenih زائرانِ تو زیادند که هر جا صف بود موقع بازرسی پشت سر ما صف بود وقت بوسیدن درهای حرم صحن به صحن دست بر سینه سوی گنبد آقا صف بود انبیا هم همه بودند حرم ، پشتِ سرِ خضر و نوحِ نبی و یوسف و عیسی صف بود تا کمی آب بنوشند ز سقاخانه تشنه هم بلکه نبودند ، وََ اما صف بود دستمان مثل همیشه به ضریحش نرسید بس که در دور و برِ مضجع مولا صف بود بسته های متبرک به حرم را خادم پخش می کرد و عجب بین گداها صف بود نمک و پارچۀ سبز و نخود بود و نبات هدیه بر گنبد و ایوان طلایش صلوات @hosenih نامش و جلوه اش و چهره اش انگار علیست بهترین نام در این گنبد دوار علیست نوهء علم و کمال و پدر جود و جواد پسر فاطمه و حیدر کرار علیست علمش از جعفر و خُلقش حَسن و خَلق حسین صورتش فاطمه و سیرت و کردار علیست چارده نور به سیمای رضا منعکس است چارده نور که یک قسمت از آن چار علیست جان عالم به فدای پدر شمس شموس که قیامت که شود شاخص و معیار علیست باید از شاه نجف شاه خراسان آید هست سِرّی به خدا مخزن اسرار علیست هشتمین نور امامت دهمین معصوم است مهربان بودن او از نسبش معلوم است @hosenih به جهانی ندهم این دل طوفانی را دل دیوانه که می دانم و می دانی را شوم افسرده اَقلّاً دو سه ماهی یکبار گر نبینم حرم شمس خراسانی را نور باران شده طوری که نبینید شما هیچ جای دگر این سبک چراغانی را جاذبه دارد و این جاذبه اش سبک علیست کرده دیوانۀ خود این همه ایرانی را با نگاه کرمش در گذر از نیشابور به طلا کرد بدل قیچیِ سلمانی را دوست دارم شده یکبار حرم تا به حرم من پیاده روم این جادهء طولانی را نوکری در حرمت علتِ بالیدنِ من قول دادی که بیایی تو سه جا دیدن من ⏹ © نقل از کانال رسمی "حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سلام ای ماه خوبی ها! سلام ای هشتمین سکوی معراج بشر تا عالم بالا. امام مهربان آقا، علی، موسی الرضای ما. دلم تنگ است آقاجان! وجودم شیشه ای نازک، گناهانم چنان سنگ است آقاجان! تو می دانی گرفتارم، گره روی گره دارم و این دنیای کژ رفتار پر آزار بی مقدار، والله مرا برده سر دارم. سر دارم، عزیزا با نگاهی التماس آمیز، سوی گنبدت فریاد می آرم: الا ای ضامن آهوی صحراها! الا ای کشتی امید دریاها، الا ای سید و سرور، رضا، آقای آقاها! نجاتم ده، براتم ده، به جان جد عطشانت -حسین بن علی- آب حیاتم ده! @hosenih بشر بیمار شد مولا، شفایی نیست. به جز مهر تو در عالم دوایی نیست. به درب خانه ات دیگر گدایی ام، گدایی نیست.برای من و آن کودک که زیر سایبان بمب خوابیده، کنار بارگاهت، آن سرای امن، جایی نیست؟! یکی انگار در من با خودم قهر است. به کامم زندگی بی بودنت زهر است. فراموشی بدخیمی بلای مردم شهر است، گویی یادشان رفته "رضا" دارند. کنار تو، کنار چارده معصوم جا دارند. @hosenih برایت نامه باید سرگشاده باشد ای سلطان. قلم در راه تو باید ابوذرزاده باشد نیز باید نامه بر مانند باد صبحگاهان امتحان پس داده باشد تا بگویم: حضرت "حق" دوستت دارم! رضا ای عشق مطلق دوستت دارم... ⏹ © به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ برده بالا مرا امام رضا از کجا تا کجا امام رضا باز نام شما وسط آمد باز آمد گدا، امام رضا @hosenih در مفاتیح قلب ما حک شد ذکر رفع بلا امام رضا سعی کردم ز تو جدا نشوم بس که داری صفا امام رضا عمدۀ خاطرات زندگیم خاطراتیست با امام رضا ذکر لبهای اوست معصومه ذکر معصومه یا امام رضا در حرم بعد هر شفا دادن حرف نقّاره ها امام رضا برده ای بارها دل از دل ما پای گنبد طلا امام رضا پسر فاطمه گره خورده جان ما با شما امام رضا @hosenih طول و عرض حرم مجال تو نیست وسعتت تا خدا امام رضا هست روی لب هر ایرانی همۀ هست ما امام رضا شب هر جمعه در دعای کمیل یا سریع الرضا امام رضا مشهد و کربلا دل از ما برد او جدا، او جدا، امام رضا او کریم است یک قدم بردار می دهد کربلا امام رضا داده میلیون براتِ کرببلا کرده محشر به پا امام رضا @hosenih اربعین کربلا پیاده نشد غم مخور هست تا امام رضا روی قولت حساب کرده دلم وقت مرگم بیا امام رضا ⏹ © به نقل از کانال "حسینیه؛
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خدای مهربانی‌هاست سلطانی که من دارم فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم کنارش ذره‌ی ناچیز چون خورشید می‌تابد ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم @hosenih نمک پرورده‌ی دریای جودش بوده‌ام عمری پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد به آهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم به لطف گندمی که داده‌ام دست کبوترها دگر خالی نماند سفره‌ی نانی که من دارم @hosenih چه فرقی می‌کند آهو، کبوتر یا که سگ باشم که او بی‌اعتنا باشد به عنوانی که من دارم به وقت مرگ می‌آید به بالینم یقین دارم شروع وعده‌های اوست پایانی که من دارم ⏹ © به نقل از کانال حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بیمارها دارالشفا را می شناسند اینجا تمام دردها را می شناسند اینجا غریب و آشنا فرقی ندارد اینجا غریب و آشنا را می شناسند @hosenih از هر دری در ماند هرکس آمد اینجا درمانده ها باب الرضا را می شناسند در این حرم حتی خدا نشناس ها هم ... گاهی می آیند و خدا را می شناسند ما چند سالی هست که مشهد می آییم دیگر تمام شهر ما را می شناسند بس که همیشه بودم اینجا دست و پاگیر دیگر من بی دست و پا را می شناسند ساده بگویم گنبدت را دوست دارم بی چیزها تنها طلا را می شناسند @hosenih چه احتیاج است احتیاجم را بگویم ؟ اهل کرم فقر گدا را می شناسند هرکس که رفته کربلا از این حرم رفت با نام مشهد کربلا را می شناسند ⏹ © به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سلام ای ماه خوبی ها! سلام ای هشتمین سکوی معراج بشر تا عالم بالا. امام مهربان آقا، علی، موسی الرضای ما. دلم تنگ است آقاجان! وجودم شیشه ای نازک، گناهانم چنان سنگ است آقاجان! تو می دانی گرفتارم، گره روی گره دارم و این دنیای کژ رفتار پر آزار بی مقدار، والله مرا برده سر دارم. سر دارم، عزیزا با نگاهی التماس آمیز، سوی گنبدت فریاد می آرم: الا ای ضامن آهوی صحراها! الا ای کشتی امید دریاها، الا ای سید و سرور، رضا، آقای آقاها! نجاتم ده، براتم ده، به جان جد عطشانت -حسین بن علی- آب حیاتم ده! @hosenih بشر بیمار شد مولا، شفایی نیست. به جز مهر تو در عالم دوایی نیست. به درب خانه ات دیگر گدایی ام، گدایی نیست.برای من و آن کودک که زیر سایبان بمب خوابیده، کنار بارگاهت، آن سرای امن، جایی نیست؟! یکی انگار در من با خودم قهر است. به کامم زندگی بی بودنت زهر است. فراموشی بدخیمی بلای مردم شهر است، گویی یادشان رفته "رضا" دارند. کنار تو، کنار چارده معصوم جا دارند. @hosenih برایت نامه باید سرگشاده باشد ای سلطان. قلم در راه تو باید ابوذرزاده باشد نیز باید نامه بر مانند باد صبحگاهان امتحان پس داده باشد تا بگویم: حضرت "حق" دوستت دارم! رضا ای عشق مطلق دوستت دارم... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خدای مهربانی‌هاست سلطانی که من دارم فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم کنارش ذره‌ی ناچیز چون خورشید می‌تابد ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم @hosenih نمک پرورده‌ی دریای جودش بوده‌ام عمری پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد به آهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم به لطف گندمی که داده‌ام دست کبوترها دگر خالی نماند سفره‌ی نانی که من دارم @hosenih چه فرقی می‌کند آهو، کبوتر هر چه که باشم که او بی‌اعتنا باشد به عنوانی که من دارم به وقت مرگ می‌آید به بالینم یقین دارم شروع وعده‌های اوست پایانی که من دارم ⏹ رواق خاک آلودشبستانی که من دارم کجا و شأن بی پایان مهمانی که من دارم ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم به کار آید همین موی پریشانی که من دارم سر و رویت به هم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم اگر چه خاکی است اما شبیه تشت اصلا نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر ، لب قاری قرآنی که من دارم بنمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ برده بالا مرا امام رضا از کجا تا کجا امام رضا باز نام شما وسط آمد باز آمد گدا، امام رضا @hosenih در مفاتیح قلب ما حک شد ذکر رفع بلا امام رضا سعی کردم ز تو جدا نشوم بس که داری صفا امام رضا عمدۀ خاطرات زندگیم خاطراتیست با امام رضا ذکر لبهای اوست معصومه ذکر معصومه یا امام رضا در حرم بعد هر شفا دادن حرف نقّاره ها امام رضا برده ای بارها دل از دل ما پای گنبد طلا امام رضا پسر فاطمه گره خورده جان ما با شما امام رضا @hosenih طول و عرض حرم مجال تو نیست وسعتت تا خدا امام رضا هست روی لب هر ایرانی همۀ هست ما امام رضا شب هر جمعه در دعای کمیل یا سریع الرضا امام رضا مشهد و کربلا دل از ما برد او جدا، او جدا، امام رضا او کریم است یک قدم بردار می دهد کربلا امام رضا داده میلیون براتِ کرببلا کرده محشر به پا امام رضا @hosenih اربعین کربلا پیاده نشد غم مخور هست تا امام رضا روی قولت حساب کرده دلم وقت مرگم بیا امام رضا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل را مقیم درگه جانان نوشته اند ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند @hosenih تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو ما را کنار چشم تو مهمان نوشته اند دل ذره ذره می شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته اند روز ازل که قرعه به نام تو می زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته اند دل می تپد به سینه ز فکر حمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند @hosenih از آن شبی که دل ز دل ما ربوده ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته اند ما از محرم و صفر و فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته اند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بس که پر کرده فضای صحن را فرياد ها نيست پيدا در حريمت های و هوی باد ها کوربيناشد، فلج پا شد،گداروزی گرفت پشت هم رخ می دهد اينجا از اين رخداد ها @hosenih جمله ای تکرار شد ، هرصحن را پرکرده است: (کار من با گوشه ی چشم تو راه افتاد) ها می شود حس کرد از فيروزه کاری های صحن حسرت ديوار ها را بر دل شمشاد ها از شفای درد پشت پنجره فهميده أم نرم شد از اشک زائرها دل فولاد ها دختری آمدبه گوهرشاد ، گوهرشاد شد ياعلی موسی الرضا گفتند گوهرشاد ها ضامن آهوشدی ، صياد آهو را رهاند شک نمی کردند در خوش قولی أت صيّاد ها شاعری پرسيد:من هم سهم دارم در حرم؟ پاسخش را داد آقا با حسن خوشزاد ها @hosenih هرکسی دعبل نخواهد شد ولی اين شعر هم می تواند حک کند نام مرا در ياد ها پايتخت کشور دلهاست شهر مشهد و مانده حسرت در دل تهران و عشق آباد ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حمدُ لله که مائیم گرفتار رضا عاشق صحن گهر شادِ گهربارِ رضا آرزو داشتم از کودکی ام تا حالا که پناهنده شوم بلکه به دربار رضا زائرش زائر عرش است به نقل از معصوم نظری کرده خداوند به زوار رضا خود من با پسرم با پدرم با پدرش نسل در نسل ، تمامیم بدهکار رضا هر چه گفتیم بلافاصله مضمون جوشید برکتی داده خداوند به اشعار رضا عطر مخصوص حرم عطر بهشت است بهشت دوست دارم بخرم عطر ز بازار رضا تو کشاندی دل ما را وسط صحن غدیر یا امیر ابن امیر ابن امیر ابن امیر @hosenih تو بگو دست به دامان که جز او بزنم رو به در گاه که جز ضامن آهو بزنم باز کردی گرهء کور مرا صد دفعه شرم دارم به کسی غیر شما رو بزنم آرزو داشتم از کودکی ام مثل پدر جلوی پنجره فولاد تو زانو بزنم من دو تا آرزو از مادر خود بردم ارث ادب این است ، دَم از ارثیۀ او بزنم اول از زائر تو کفش بگیرم تحویل دوم اینکه حرمت با مژه جارو بزنم بطلب تا شب جمعه دمِ ایوان شما یاد ایوان نجف باشم و یاهو بزنم بهترین نوع سفر سمت امامِ هشت است عشق زوار بلیطیست که بی برگشت است @hosenih هوس رفتن حجِ فقرایی کردم هوس پنجره فولاد و گدایی کردم هوس اذن دخول از سوی بست طوسی و خروج از طرف شیخ بهایی کردم هوس خوردن آبِ یخِ سقاخانه داخل کاسۀ برّاقِ طلایی کردم عکسهای حرم از هر جهتی زیبا بود هوس دیدنِ تصویر هوایی کردم پیرمردی به حرم خواند دو خطی روضه بعد روضه هوس خوردن چایی کردم هر که پرسید ز من آدرس صحن عتیق طرف قلب خودم راهنمایی کردم آخر از بس که دلم را به تو آقا دادم صحن های حرمت را به دلم جا دادم @hosenih تو که بر نوکر خود رحمت وافر داری شک ندارم که مرا خوب به خاطر داری نمی افتد ز قلم نام کسی با اینکه بی حساب عاشق و دیوانه و زائر داری حرمت امن ترین مأمنِ موجودات است بی سبب نیست اگر این همه طائر داری جلوی پنجره فولاد تو فهمیدم من که فراوانیِ خواننده و ذاکر داری بس که دارای مضامین وسیعی هستی بی حد و حصر ، نویسنده و شاعر داری به وفور از ادبیاتِ زمان دعبل شعر تا حوزهء اشعار معاصر داری عاشقان سجده به درگاه تو جایز گفتند شعر دربارهء تو سعدی و حافظ گفتند @hosenih زائرانِ تو زیادند که هر جا صف بود موقع بازرسی پشت سر ما صف بود وقت بوسیدن درهای حرم صحن به صحن دست بر سینه سوی گنبد آقا صف بود انبیا هم همه بودند حرم ، پشتِ سرِ خضر و نوحِ نبی و یوسف و عیسی صف بود تا کمی آب بنوشند ز سقاخانه تشنه هم بلکه نبودند ، وََ اما صف بود دستمان مثل همیشه به ضریحش نرسید بس که در دور و برِ مضجع مولا صف بود بسته های متبرک به حرم را خادم پخش می کرد و عجب بین گداها صف بود نمک و پارچۀ سبز و نخود بود و نبات هدیه بر گنبد و ایوان طلایش صلوات @hosenih نامش و جلوه اش و چهره اش انگار علیست بهترین نام در این گنبد دوار علیست نوهء علم و کمال و پدر جود و جواد پسر فاطمه و حیدر کرار علیست علمش از جعفر و خُلقش حَسن و خَلق حسین صورتش فاطمه و سیرت و کردار علیست چارده نور به سیمای رضا منعکس است چارده نور که یک قسمت از آن چار علیست جان عالم به فدای پدر شمس شموس که قیامت که شود شاخص و معیار علیست باید از شاه نجف شاه خراسان آید هست سِرّی به خدا مخزن اسرار علیست هشتمین نور امامت دهمین معصوم است مهربان بودن او از نسبش معلوم است @hosenih به جهانی ندهم این دل طوفانی را دل دیوانه که می دانم و می دانی را شوم افسرده اَقلّاً دو سه ماهی یکبار گر نبینم حرم شمس خراسانی را نور باران شده طوری که نبینید شما هیچ جای دگر این سبک چراغانی را جاذبه دارد و این جاذبه اش سبک علیست کرده دیوانۀ خود این همه ایرانی را با نگاه کرمش در گذر از نیشابور به طلا کرد بدل قیچیِ سلمانی را دوست دارم شده یکبار حرم تا به حرم من پیاده روم این جادهء طولانی را نوکری در حرمت علتِ بالیدنِ من قول دادی که بیایی تو سه جا دیدن من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
نام مارا نوشته اند "غلام" ، نام فامیلمان "امام رضا" به دل ماست روح "امام حسین" ، به تن ماست جان "امام‌ رضا" مادرم جای شعر لالایی ، همه شب از کرامتش میگفت پدرم زیر گوش من خوانده ، لابه لای اذان امام رضا کودکی های من کنار تو بود ، بین این صحن ها بزرگ شدم سالها با کبوتران حرم ، خورده ام آب و نان امام رضا @hosenih کودکی ام چقدر زود گذشت، دل من تنگ شد برای خودم من حسابی عوض شدم اما ، تو همانی همان امام رضا حرم تو همیشه غوغا بود ، آخرین خانه ی امید همه هفتمین قبله گاه زائرها ، هشتمین آسمان امام رضا بین آغوش صحن ها بودند ، زائرانی که گریه میکردند دختری لال ، ناله زد بینِ ، اشک و لکنت زبان امام رضا @hosenih مادرش بین صحن ها افتاد ، پدرش گریه کرد و داد کشید یا امام رئوف ممنونم ، حضرت مهربان امام رضا پیرمردی که اهل باران بود ، چشمه ای داشت بین چشمانش با نوای کریمخانی خواند ، خادم روضه خوان امام رضا من که روی سیاه آوردم، کوله بار گناه آوردم به تو آقا پناه آوردم ، بده برگ امان امام رضا شاعر: @hosenih