کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
با هر صدای کوبۀ در بعد سی سال
جان و دلت با شوق، پشت در میآید
گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم
تنها چراغ خانهام آخر میآید!
گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت
«دارد زمان انتظارت سر میآید...»
سی سال پای قاب عکسی صبر کردن
این عشقها تنها به یک مادر میآید
صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص
گفتند دارد باز هم پیکر میآید
عصر است؛ در بخش شناسایی جوانی
با برگهای و چشمهایی تر میآید
از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال
یک پیکر از قنداقه کوچکتر میآید
آه از صدای روضهخوان ظهر تشییع:
«اکبر به میدان میرود اصغر میآید...»
بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز
با چشم تر دارد زنی دیگر میآید...
📝 #سعید_تاج_محمدی
🌐 shereheyat.ir/node/2040
✅ @ShereHeyat
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای
به استعاره تن نمیدهد صلابتت که تو
فقط شبیه خویش، بیمثال ایستادهای
چه با شکوه ایستادنیست ایستادنت!
که در هجوم زخم، بیملال ایستادهای!
ذلیل مردگان چه خوابهای نحس و شوم که...
برای تو... ولی تو لا یزال ایستادهای!
ز پا نشستنت خیال خام هر مُعَبّریست
چرا که تو فراتر از خیال ایستادهای
همیشه تکیه کردهای به تیغ غیرتت وطن!
که سالهای سال در جدال ایستادهای
و ایستادهای و استوار ایستادهایم
میان صحنهایم و پای کار ایستادهایم
وطن! اگر مقابلت جهان بایستد چه باک!
به خون خود قسم که جاننثار ایستادهایم
که هر چه میکشیم از کنار ایستادههاست
و گرنه ما که بر سر قرار ایستادهایم
گذاشتیم زیر پا غرور غرب و شرق را
که روی قلههای اقتدار ایستادهایم
شکوفه باریات دوانده ریشه در رگان ما
به کوری خزان، چهل بهار ایستادهایم
که صبح دولتت هنوز مانده جلوه کردنش
به شوق دیدنش به انتظار ایستادهایم
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🌐 shereheyat.ir/node/3547
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#رباعی
🔹تا صبح ظهور🔹
این صبر و صلابت و صفا، زهراییست
دلهای تمام شهدا زهرایی ست
یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهراییست
با روبهکان ز صولت شیر بگو
با دشمن اهل شر ز شمشیر بگو
تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید
کوبندهتر از همیشه تکبیر بگو
تا نام حسین بر لب مردم ماست
در معرکهها شکست دشمن پیداست
معنای بلند لعن بر شمر و یزید
«امروز شعار مرگ بر آمریکاست»
در اوج صلابت است این پرچم پاک
دور است نگاه اجنبی از این خاک
هیهات که تن به ترس و ذلت بدهیم
یاران حسین را ز تحریم چه باک؟
در لشکر نور، انقلابی هستیم
پر شور و شعور، انقلابی هستیم
ثابت قدم و غیور، انشاءالله
تا صبح ظهور انقلابی هستیم
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/3548
✅ @ShereHeyat
مدافعان_حرم
خوشا سری كه سرِ دار آبرومند است
به پای مرگ چنین سجده ای خوشایند است
چه دیده است در آن سوی پرده ی هستی
كسی كه روی لبش وقت مرگ لبخند است
به سن و سال ، به نام و نشان نگاه مكن
شناسنامه ی سرباز نقش سربند است
زبان مشترك نسل های ما عشق است
ببین سلاح پدر روی دوش فرزند است
ز جاهلان سخن ناشناس بی مقدار
بپرس قیمت خون عزیزشان چند است ؟!
مدافعان حرم پای جانفشانی شان
بدان كه چیزی اگر خورده اند ، سوگند است
خوشا به حال شهیدان كه سربلند شدند
كه مرگِ غیر شهادت ز خویش شرمنده است
بند پنجم
رسید نوبت دردانهی دلش، پسرش
گل محمدی اش، شاخسار پر ثمرش
نگاه کرد به مادر: "اجازه می خواهم"
کشید دست نوازش به گوشهی جگرش
بلند گفت: "که من راضیم برو پسرم"
گرفت مصحف و پاشید آب پشت سرش
"خوشا به حال شماها که مرد میدانید"
بهیاد خونِ خدا خون فشاند چشم ترش
خدا قبول کند از من این امانت را
فدای اصغر و اکبر، فدایی قمرش
فدای شاه شهیدان، برو برو پسرم
مباد باز بمانی ز یاری پسرش
به راه لشکر اسلام جان و دل دادم
چه غم اگر که نماند ز خادمی اثرش
شکوه مادری و ذکر یا رب و یارب
به جان و دل همه در راه حضرت زینب (س)
بند اول
حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست
که مرد بی مدد عشق در جهان تنهاست
کجاست خانهی سبزی بدون دستی گرم
که باغبان و پرستار و مرهم گلهاست
زن از نخست، اگر مادر است، اگر همسر
همیشه مظهر آرامش است و عطر صفاست
زنان لطافت تاریخی حکایاتند
که قصه گرچه غم انگیز، صبر زن زیباست
شبیه ساره صبور است و مثل مریم پاک
شبیه آسیه در مصر منجی موسی ست
اگر به هیئت بلقیس سرزمین سبا
وگر به هیئت هاجر نماد سعی صفاست
بدون فاطمه (س) دنیا برای مولا هیچ
بدون فاطمه (س) پیغمبر خدا تنهاست
بدون زینب کبری (س) کدام خطبهی ناب
طلایه دار پیام بلند کرب و بلاست
زمان رسیده به تکرار مادرانهی عشق
بگو به نام خدا شرحی از ترانهی عشق
بند دوم
بخوان به نام خدا داستان ایمان را
حدیث زینبی مادران ایران را
بخوان به نام خدا از شکوه بت شکنان
که روح تازه دمیدند باغ و بستان را
پس از حماسهی گردآفرین دوباره بخوان
غرور صف شکن این زن مسلمان را
به سمت لشکر طاغوت بی سلاح دوید
که جاودانه کند شوکت سلیمان را
اگر چه مادر و همسر ولی به راه "ولی"
گرفته در کف اخلاص گوهر جان را
بخوان حکایتی از صبر "اشرف السادات"
کهیادگار بماند زنان دوران را
شکوه شیر زنی، مادری صبور و شکور
نماد عشق و بصیرت، غرور شعر و شعور
بند هشتم
حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست
که بر سر شهدا، دست حضرت زهراست
چو کوه در وسط قبر نوجوان شهید
اگر چه در جگرش داغ عصر عاشوراست
چو کوه چادر خاکی به سر، دل مادر
به جستجوی نشانی ز خاک کرب و بلاست
چنان شکوه دماوند در غم فرزند
چنین صلابت نستوه، ناب و بی همتاست
گذاشت صورت فرزند را به سینهی قبر
به خاک گفت که این نوجوان حبیب خداست
کنون که بار امانت به خاک می سپرد
به سربلندی دردانهاش سرش بالاست
چه شیر کوه زنی، مثل مادرش زهرا(س)
صبور و شکرگزارست و در دلش غوغاست
شکوه زینبی و صبر اشرف السّادات
نماد و جلوهی ایثار مادر شهداست
گلم رسید، سرافراز و روسپیدم کرد
به شانزده غزلش مادر شهیدم کرد
بند نهم
اگر چه در غم روی تو نیستم تنها
چنان که خواسته بودی گریستم تنها
تو در کنار منی هر نفس، خدا اینجاست
نه، صادقانه بگویم که نیستم تنها
گرفته دست مرا هر زمان به مرحمتی
هر آن زمان که به یادت گریستم تنها
تو خواستی که نبیند غم مرا دشمن
تو خواستی که چو زینب بایستم تنها
تو خواستی که ببینی که من سر افرازم
که یاد اوست همه هست و نیستم
تنها بخوان دوباره بخوان روضه خوان، هلاک شدم
به یاد حضرت ارباب زیستم تنها
شکسته پا و زمینگیر و خستهام مادر
محرم است ببین دلشکستهام مادر
در شعله و شور عشق
پروانه صفت بودن
تا کرب و بلا می رفت
آن بال که بگشودند
از آن همه خون صحرا
شد باغ شقایق ها
در معرکه می رفتند
با نغمه یا زهرا
حسین وای
دیدند گلستان را
در شعله چو ابراهیم
گفتند خداوندا
آماده این راهیم
هر کس که سعادت داشت
بر جبهه ارادت داشت
این خانه مصفا بود
تا بوی شهادت داشت
حسین وای
دیدند شکوفا شد
گلهای اجابت زود
معراج دعاهاشان
در صبح دوکوهه بود
آن سینه پر احساس
شد مست شمیم یاس
تا علقمه می رفتند
با پرچم یا عباس
حسین وای
بر غنچه لبهاشان
لبیک حسینی بود
امید دل آنها
لبخند خمینی بود
در معرکه ها رفتند
تا پیش خدا رفتند
با تشنه لبی آخر
تا کرب و بلا رفتند
حسین وای
گفتند که ما رفتیم
از کرده خود شادیم
این نهضت خونین را
در دست شما دادیم
تا زنده به ایمانیم
تا در خط قرآنیم
با لطف امام عصر
در راه شهیدانیم
حسین وای
داغ عروج تو ، نشد باور ما
سوخته برای تو ، دل رهبر ما
برو پیش ارباب ای گل پرپر
شدی اربا اربا چون علی اکبر علی اکبر
آه دلم سوخته برات ، می خونم حسین
واسه دستای جدات، می خونم حسین
واسه غمت داره ، چشامون می باره
قلب همه مردم ، برات سوگواره
به آغوش ارباب تو شدی مهمان
فراقت سنگینه آه برا ایران برا ایران
وای دم فاطمیه ست ، دلا پر غمه
سوختی توی شعله ها ، برا فاطمه
بغض غمت هر چند ، توی گریه هامه
غصه نخور راهِ ، تو داره ادامه
برامون شد روضه ، این تن خونبار
بلند شو حاج قاسم ، ای سپهسالار
آه دلم از غم تو ، شده زیر و رو
روضه این جمله شده ، کجایی عمو ....
آه دلم سوخته برات ، می خونم حسین....
(دامن کشان رفتی ، دلم زیرو رو شد
چشم حرامی با ، حرم روبرو شد
بیا برگرد خیمه ، ای کس و کارم
منو تنها نگذار. ای علمدارم علمدارم
آب به خیمه نرسید فدای سرت
حسین قامتش حمید فدای سرت)

0:00
/ 0:00



سید و مولا حسین، آرام دل ها حسین
زمزمه عاشقان، یاحسین و یاحسین
ندارم غیر تو فکر و خیالی
بنفسی انت و اهلی و مالی
روضه های مقتل را، مثل باران می گرییم
در غم تو اين شبها، با شهیدان می گرییم
اشک ما مرثیه خوان فرات است
مولای ما قتیل العبرات است
با ولایت می مانیم، شور ما از عاشوراست
ای عاشقان بسم الله، راه قدس از کربلاست
تنها نگذارم در میدان، ولی را
مولايم رهبرم سِيد علی را
كل يوم عاشورا، كل ارض كربلا
وارث خون حسين، مهدي زهرا بيا
يار مظلومان كي ميرسي از راه
العجل العجل يا حجةَ الله
#شعر_پایداری
#غزل
🔹شهید باش🔹
یک عمر زنده باش ولیکن شهید باش
هر دم پی حماسه و عزمی جدید باش
حتی اگر تمام جهان غرق تیرگیست
چون ماه در سراسر شب روسفید باش..
یک لحظه از امید دلت را تهی مکن
اما ز هرچه غیر خدا ناامید باش
چون سرو، سرفراز میان ستمگران
در خلوت و نماز ولی مثل بید باش..
بر دست اهل صدق بزن بوسه چون نسیم
بر قامت نفاق چو توفان، شدید باش..
در ماتم حسین علی گریه کن ولی
در فکر محو این همه شمر و یزید باش
📝 #افشین_علا
🌐 shereheyat.ir/node/4831
✅ @ShereHeyat
https://eitaa.com/shohada1399