eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍⏺دودمه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام⏺↘️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ای پراکنده شده پیکر تو دور و برم ، پسرم ای پسرم اربا اربا شده از داغ تو بابا جگرم ، پسرم ای پسرم ‍ ‍⏺دودمه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام می زنم من دست بر هم می زنی تو دست و پا ، حیدر کرب و بلا خاک عالم بر سر این روزگار بی وفا ، حیدر کرب و بلا ‍ ‍⏺دودمه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام ای پراکنده شده پیکر تو دور و برم ، پسرم ای پسرم اربا اربا شده از داغ تو بابا جگرم ، پسرم ای پسرم ‍ کانال سبک و شعر
علیه‌السلام 🔹بعد از تو...🔹 دلتنگی همیشۀ بابا علی علی! سردارِ لشکر من تنها علی علی! قدری بمان، به دل نگران‌های این حرم مهلت بده برای تماشا علی علی! باید «وَ إن یکاد» بخوانم که دور باد چشمان بد از این قد و بالا علی علی! یک سوی خیره چشم همه: این پیمبر است یک سوی باز مانده دهان‌ها: علی... علی این گونه پا مکش به زمین، می‌کُشی مرا بنگر نفس نفس زدنم را علی علی از هم گسست رشتۀ تسبیحم آه... آه... از هم گسست... ارباً... اربا... علی... علی... جز آب چشم و آتش دل بعد از این مباد بعد از تو خاک بر سر دنیا علی علی... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3052@ShereHeyat
 شعر مداحی بالا بلند بابا محمود کریمی ای ماهی غرق خونم ای باغ گل خزونم پاشو که منم مثه تو نیمه جونم 🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 بالا بلنده بابا گیسو کمنده بابا اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده بابا 🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 از من مگه دل بردی حال پدرو ندیدی کشتی منو بسکه رو خاک پا کشیدی تازه جوون بابا دردت به جون بابا حالا دیگه کی بشه عصای غرق به خون بابا 🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 بالا بلنده بابا گیسو کمنده بابا اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده بابا 🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 بالای سرت می شینم جون کندتو می بینیم آتیشه به جای دل تو عمق سینه ام رفتی همه امیدم رفتی یل رشیدم حال دلمو باید بپرسی از محاسن سفیدم 🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 بالا بلنده بابا گیسو کمنده بابا اگه تو بری تو این غریبی دل به کی ببنده 
میخواستم چراغ شبهام باشی میخواستم همیشه باهام باشی میخواستم عصای دستام باشی ای علی اکبرم وقتی رفتی از حرم یادم اومد مادرم ای قد و بالات و برم حالا اومدم بالا سرت چی شده گلم با پیکرت منم و نفس نفس زدن تو و نفسهای اخرت **** میخواستم یار امامت باشی ای یوسف عزیز امت باشی فردا تو پناه عمت باشی پیر شدم با رفتنت لحظه افتادنت پیش چشم کشتنت آه اربا اربا شد تنت وقتی به تو میرسم علی میبینی که بی کسم علی بیا و یه کم آروم بگیر تو رو به علی قسم علی **** میخواستم برام پر و بال باشی تا فردا برام کمک حال باشی افتادم کنار گودال باشی پاره پارست این بدن پیش چشمم جون نکن دست و پا اینقدر نزن دلبر رعنای من پسرم و کشتن ای خدا تموم تنش جدا جدا چی جوری بلند شم از زمین تا ببرمش به خیمه ها
ای گل آلالهٔ من گشته اي از کینه پرپر دیده بگشا بر روی من ولدی علیّ اکبر ای تمام حاصل من سوزد از داغت دل من آه و واویلا، واویلا ای که در بین خلایق اشبَهُ الناسی به جَدّم بسکه داغ تو عظیم است از غمت خمیده قَدّم لاله گون شد پیکر تو غرق خون شد پیکر تو آه و واویلا، واویلا ای رُخِ غرقِ به خونت تا قیامت آفتابم چون کنار تو رسیدم دادم از کف صبر و تابم شد خَموش از غم چراغم عمه ات آمد سُراغم آه و واویلا، واویلا در غمت تا روز محشر آسمان بادا سیه پوش بعدِ تو ای اکبر من شمع صبرم گشته خاموش صیدِ اعدا گشته ای تو اِرباً ارباً گشته ای تو آه و واویلا، واویلا
یم فاطمی در سرمدی، گل احمدی، مه هاشمی ز سرادقات محمدی طلعت ظهور جلالتی به سما قمر، به نبی ثمر، به فاطمه در ، به علی گهر به حسن جگر، به حسین پسر چه نجابتی چه اصالتی به ملک مطاع ، به خدا مطیع ، به مرض شفا به جزا شفیع چه مقام بندگیش منیع به چه بندگی و اطاعتی خم زلف او چه شکن شکن به مثال نقرة خام تن سپری بکتف و کفن به تن بچه قامتی چه قیامتی ز جلو نظر سوی قبله گه ، ز قفا نظر سوی خیمه گه که نمود شه بقدش نگه ، به چه حسرتی و چه حالتی ز قفا دو زن شده نوحه گر، یکی عمه گفت و یکی پسر که نما به جانب ما نظر، به اشارتی و نظارتی
، رحمت واسعۀ حی تعالاست حسین سایۀ رحمت حق بر سر دنیاست حسین @hosenih ماهمه عبد خدا، اوست اباعبدالله ما عبیدیم همه سرور و مولاست حسین زینت دوش نبی، نور دو چشمان علی ضربان دل صدیقۀ کبراست حسین تا دم آخر خود فکر گنهکاران بود ایهاالناس ببینید چه آقاست حسین همۀ خواسته اش بود که دستی گیرد ورنه از دست کسی آب نمی خواست حسین @hosenih چون پدر داغ پسر دید خودش می‌میرد کشتنش نیزه و شمشیر نمی خواست حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه
تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم مثل تو درد گرفته همه ی بال و پرم گرچه من عین حسن زهر نخوردم اما پاره پاره شده حالا همه جای جگرم @hosenih ترسم این است که زن‌های حرم جان بدهند گر ببینند که افتاده ای از پا پسرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده ای علی اکبر، علی اصغر شده ای در نظرم خبرش پخش شده پخش شدی روی زمین خبرش پخش شده ریخته ای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم چقدر کینه به دل داشته اند از پدرم بغلت می‌کنم و از بغلم میریزی آه بابا چه کنم با تو و این دردسرم @hosenih با چنین ریخت و پاشی که شدی ممکن نیست که تو را یک نفری تا دم خیمه ببرم دارد از سمت حرم عمه ی تو می‌آید ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شد جوانم غرق خون در پیش چشمان ترم ارباً اربا اکبرم @hosenih کاش تا این جسم خونین را نبیند خواهرم ارباً اربا اکبرم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ گرفته بر سر دامن سر جوانش را و داده است ز کف طاقت و توانش را برای اینکه ببیند جوان خود را خوب نشست و پاک نمود اشک دیدگانش را @hosenih رسید بانویی و از زمین بلندش کرد به دست خویش نگه‌داشت او و جانش را صدای خنده شان تا رسید نفرین کرد ز سوز سینه‌ی خود جمع دشمنانش را برای این که بگوید دوباره یک بابا گرفت خون میان لب و دهانش را @hosenih مردد است که تا خیمه‌ها که را ببرد تن جوانش را... یا قد کمانش را ؟ ... و ساعتی پس از این روی نیزه می‌بیند سر عزیز خودش را سر جوانش را ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت آن داغدیده را یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند تا تقویت شود دل محنت کشیده را یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند تا برکنندش از دل، خار خلیده را القصه هرکس به طریقی ز روی مهر تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را آیا که داد تسلیت خاطر حسین چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟ آیا که غم‌گساری و اندُه‌بری نمود لیلای داغدیدۀ محنت‌کشیده را بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد آتش زدند لانۀ مرغ پریده را
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند @hosenih شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛