هدایت شده از روضه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
◾️السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِی
🔺 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ
🎤 حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
معاویه ی ملعون ، یه مجلسی گرفت ، هم پیالگان و هم کیشان خودش رو دعوت کرد
عمروعاص ، مروان ، مغیره....
همه که مشغول مِیگُساری شدند
معاویه گفت : جَمعِمون جَمعِه
یه نفر بین ما کمه
گفتند امیر
کی بین ما غائبه
گفت: حسن بن علی غائبه
امیر
مجلس ما کجا ، حسن بن علی کجا
نانجیب گفت دعوتش می کنیم
جلوش به باباش ناسزا میگیم
لذت مجلسمون مضاعف میشه
من هنوز این رو نتونستم هضم کنم
مرحوم طبرسی می نویسد : دعوت رو قبول کرد
گفتند وقتی حسن بن علی وارد شد ، اجازه نمی دهیم بنشینه
از همون دم در جسارت رو شروع کردند
معاویه جسارت کرد
با حلم حسنی جواب رو داد
عمروعاص....
امام حسن جواب داد
مروان.....
امام حسن جواب داد
اما تا نوبت رسید به مغیره
صدا زد « مَهْ یٰا مُغَیرِه »
تو دیگه ساکت شو
اَنتَ الّذِی ضَرَبتَ اُمّی
الله اکبر
▪️عمری ز دیدار مغیره رنج بردم
▪️خون دلی بس سختر از زهر خوردم
▪️من خود به چشم خود دیدم وحشیانه
▪️بر مادرم میزد مغیره تازیانه ....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_روضه شهادت امام حسن 14-7-1398-1579669203.mp3
10.13M
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز به کربلا
السلام علیکم یا أئمّةَ البَقیع
▪️کاش گَردی شوم و از کَرَمت
▪️بنشینم به کنار حَرَمَت
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز به کربلا
السلام علیکم یا أئمّةَ البَقیع
▪️کاش گَردی شوم و از کَرَمت
▪️بنشینم به کنار حَرَمَت
(این رو استاد سازگار در غالب آرزو گفته
والا این حقیر به ایشون عرض کردم ، حرمی نداره که می خواهی شما کنارش بنشینی)
▪️کاش چون ماه به شب های دراز
▪️داشتم با حرمت راز و نیاز
▪️کاش چون اشک کنارت افتم
▪️به روی خاک مزارت افتم
▪️روی جان ها همه بر تربت تو
▪️سوز دل ها همه از غربت تو
حالا آماده ای
با یه چشمت بر ابی عبدالله گریه کنی
با یه چشمت بر امام حسن
▪️غربت آن نیست که از داغ جوان
▪️قد بابا شود از غصه کمان
▪️غربت آن نیست که از ضربت سنگ
▪️چهره از خون جبین گردد رنگ
▪️غربت آن نیست که سر، بر سرِ نی
▪️ره کند با سپه دشمن طی
پس غربت چیه
▪️غربت آن است که مردی مظلوم
▪️شود از کینه ی همسر مسموم
پیغمبر فرمود :
چشمی که برای حسنم گریان باشه
قیامت گریان وارد محشر نمیشه
▪️غربت آن است که بعد از کشتن
▪️بارش تیر ببارد بر بدن
این تعبیر زیارت جامعه أئِمّةُ المؤمنینِ
با تاریخ کاری ندارم
فرمود:
قَد شُکَّتْ اَکفٰانُه بِالسِّهٰام
هفتاد چوبه ی تیر زدند
چه کرد این تیر ها؟؟؟
زیارت میگه کفن امام رو سوراخ سوراخ کرد
پاره پاره کرد
ابی عبدالله دونه دونه تیر هارو بیرون آورد
بدن غرق خونِ
کفن غرق خونِ
بدن برادر رو میان قبر گذاشت
یه دستی به محاسنش کشید
گفت:
غارت زده به کسی نمی گند که مالش رو به غارت برده باشند،
به منی می گند که برادری مثل تو رو از دست دادم
بعد فرمود : حسن جان ، دیگه حسین محاسنش رو خضاب نمی کنه
موهام رو دیگه خضاب نمی کنم
بریم کربلا
اگه ابی عبدالله خضاب نکرده
پس چرا در زیارت ناحیه ، حضرت سلام میده
السَّلامُ عَلَی الشَّیْبِ الخَضِیبِ
حسین.....
از سال ۵۰ هجری تا کربلا ندید حسین خضاب کنه
اما کربلا محاسنش خضاب شد
کجا
اول کنار مقتل علی اکبر
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلیٰ خَدِّه
یا الله
دومین جا وقتی بود که شیرخواره اش رو به دست گرفت
هنوز سخنش تمام نشده بود
دیدند
فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ اِلَی الاُذُنِ
این خونها رو به آسمان پاشید
قسمتی رو هم خضاب کرد
اما خضاب سوم
کاری کرد که باعث شد ابی عبدالله با صورت به زمین بخوره
ایستاد لحظه ای استراحت کنه
فَوَقَفَ یَستَرِیحُ سٰاعَةً ، فَرَمیٰ بِسَهْمٍ
چه تیری زدند؟؟؟
لَه ُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ فِی قَلبِ الحُسَین
این خون قلبش رو گرفت
محاسنش رو باهاش خضاب کرد
اینجا دیدند
دیگه نتوست دوام بیاره
فَسَقَطَ الحُسَین عَنْ فَرَسِه عَلیٰ خَدِّهِ الْاَیْمَن
حسین....
بِأبِی المُستَضعَفُ الغَریب یا ابا عبدالله
▪️ای مصحف ورق ورق،روح پیکرم
نه نه رفتم جلوتر
بگذار برگردم همین جا
تا باصورت خورد زمین
مهلتش ندادند
فَحَمَلُوا عَلَیهِ مِنْ کُلِّ جٰانِبٍ
از چهار طرف محاصره اش کردند
فِرقَةٌ بِالسُّیوف
فِرقَةٌ بِالسِّنان
فِرقَةٌ بِالرِّمٰاح
فِرقَةٌ بِالحَجٰارَة
اما امام باقر دو دسته دیگر هم اضافه کرد
فرمود
فِرقَةٌ بالخَشَبِ وَ العَصٰا
حسین .....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
98.03.24_3.mp3
12.57M
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
▪️سالیانیست ز عاشق شدنم..
▪️به لب خلق سخن افتاده
▪️بارها گفته ام و میگویم
▪️دل من دست حسن افتاده
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
▪️سالیانیست ز عاشق شدنم..
▪️به لب خلق سخن افتاده
▪️بارها گفته ام و میگویم
▪️دل من دست حسن افتاده
▪️وسط قاب دوچشمان ترم
▪️عکس یک منظره پیداست..بقیع
▪️نیمه شبها به نیابت ز حسین
▪️دل من زائر یکجاست..بقیع
إنَّ الحُسَین یَزُورُ الحَسَن فِی کُلِّ جُمْعَة
هر روز جمعه میومد زیارت برادرش امام حسن
حالا من و تو هم از این نیمه شب جمعه، بریم زیارت قبرستان بی شمع و چراغ بقیع
▪️السلام ای حرم بی زائر!
▪️السلام ای که غریب وطنی!
▪️آی اقا چقدر میچسبد...
▪️وسط صحن شما سینه زنی!
▪️دسته ها راهی صحنت باشند..
▪️نوحه خوانها همگی دم بدهند
▪️یکطرف ذکر حسن یا حسن و..
▪️یکطرف پاسخ جانم بدهند..
▪️همگی خیره به گنبد باشیم
▪️چشمهامان بشود پیمانه
▪️یکنفر پرچم یا ام بنین..
▪️بزند برروی سقاخانه
▪️حیف اینها همه خواب است و خیال
▪️حیف اینها همه خواب است و خیال
▪️ظلمت از نور خدا میترسد
▪️دور قبر تو پر از سرباز است
▪️دشمن از اسم شما میترسد
▪️یک نفر خون جگر میخورد و..
▪️یک نفر گریه و نجوا دارد
▪️جامه خاکی زائرهایت..
▪️ارث از چادر زهرا دارد..
کدوم چادر؟
من خودم با این یه بند خیلی گریه کردم
ببین با چه ظرافتی ، روضه رو باز هم نکرده
▪️یک نفر خون جگر میخورد و..
▪️یک نفر گریه و نجوا دارد
▪️جامه خاکی زائرهایت..
▪️ارث از چادر زهرا دارد..
▪️چادری که شرف عصمت بود
▪️در کشاکش، ز سر ماه افتاد
خوبه که بعضی ها نفهمیدند
آره اینجا تماشا خوبه
▪️چادری که شرف عصمت بود
▪️در کشاکش، ز سر ماه افتاد
▪️فاطمه در وسط آتش و دود
▪️پشت در بود که با در افتاد..
▪️چادری که شرف عصمت بود
▪️در کشاکش، ز سر ماه افتاد
▪️فاطمه در وسط آتش و دود
▪️پشت در بود که ناگاه افتاد..
فَرَکَلَ الْبابَ بِرِجْلِهِ
وَ رَدَّهُ عَلَیّ
وَ أنا حٰامِلٌ
فَسَـقَطْتُ لِوَجْهِی
▪️دست مولا به طناب افتاد و..
▪️دست زهرا ز قلاف افتاده..
▪️از در سوخته و مسمارش
▪️بین پهلو شکاف افتاده
ناله بزن یا زهرا .....
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا فاطمه
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا فاطمه
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
1402.06.03_1.mp3
45.06M
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
#گریز_به_کربلا
#شب_جمعه
▪️آه ای خدا، بیا و خطای مرا ببخش
▪️ای با وفا دوباره منِ بی وفا ببخش
▪️مثل همیشه جرم مرا تو ندیده کن
▪️رسوا مکن مرا ، مرا بی صدا ببخش
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#شب_جمعه
قسمت اول
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
#گریز_به_کربلا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
کُنتُ بِئْسَ الْعَبْد
و أنْتَ نِعْمَ المَولیٰ
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک
فَلْیَحْسُنِ العَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یٰا کَرِیم
الکَرِیم اِذٰا وَعَدَ وَفٰا
تو وعده دادی هر که در خونه ات بیاد ، جوابش رو بدی
الکَرِیم اِذٰا قَدَرَ عَفٰا
تو خدایی هستی که می تونی بنده هات رو بسوزونی
اما اونها رو مورد عفو و رحمتت می کنی
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
یک سال هم اگه در خونه ات نیام
بازم تو رزق منو میدی
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
اصلا فیض رسوندن تو، به بنده هات یه لحظه هم قطع نمی شه
خاک بر سر منی که بلد نیستم بندگی کنم
والا تو حتی توی گناه هم روزی منو دادی
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله حق شناس رو
داستان حضرت ابراهیم رو با اون گبری که همسفر شد، نقل می کرد و گریه می کرد
همینکه فهمید همسفرش کافره ، گوشه سفره رو جمع کرد
ایشون میفرمود ، ندا اومد: ابراهیم ، هفتاد ساله که دارم روزیش رو میدم
یه بارم به رویش نیاوردم که تو کافری
یه وعده غذا نتونستی باهاش همسفره بشی
▪️از آن روزی که ما را آفریدی
▪️به غیر از معصیت چیزی ندیدی
عَادَتُکَ الإحسٰانُ اِلَی المُسِیئِین
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ
بِالحُجَّةِ اِلهِی اَلعَفو
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
قسمت دوم
▪️آه ای خدا، بیا و خطای مرا ببخش
▪️ای با وفا دوباره منِ بی وفا ببخش
▪️مثل همیشه جرم مرا تو ندیده کن
▪️رسوا مکن مرا ، مرا بی صدا ببخش
به خدا بی صدا می بخشه
حتی ملائکه اش هم نمی دونن
▪️من جرم کردم و تو حیا کرده ای خدا
کَأَنَّک اسْتَحْیَیْتَنی
▪️لطفی کن ای کریم منِ بی حیا ببخش
▪️از تو به من همیشه رسیده خدای من
خَيْرُكَ إلَيْنَا نَازِل
▪️یا دائمَ الکَرَم منِ آلوده را ببخش
حالا می خوی خودت رو معرفی کنی
▪️من سائل همیشه ی شب های جمعه ام
▪️یا بٰاسِطَ الیَدَیْن تو جرم مرا ببخش
خدا رحمت کنه همه گداهای قدیمی رو
انقدر با وفا بودند ، اگه از یه محله گدایی می کردند ، نمی رفتند یه محل دیگه
اما وقتی اون محله میومدند در می زدند
ما بچه بودیم ، در خونه رو باز می کردیم، خیلی راحت میگفت برو به مادرت بگو فلانی اومده
بلد بودند گدایی کنند
انقدر تا غروب توی اینجا توی محله می نشست ، هم با صاحب خونه ها هم غذا میشد ، هم رفتنی کیسه اش رو پر می کرد می رفت
شب جمعه میایی جمکران
بلدیم با آقا حرف بزنیم
این یه ساعت، این دوساعتی که از فیض سحر که خیلی ها محرومند
شما مشرفی محضر خانه ی امام زمان ، ساکت نباشیا
آقا نوشته که ما اومدیم
حالا سر سفره آمدی
حواست پَرت نعمت هاست
از صاحب خونه ، حواست پرت نباشه
خدا رحمت کنه حاج فیروز رو
یه شب ، مداح ها رو دعوت کرده بودند افطار حرم امام رضا
لحظه ی افطاری که شد
این سفره قشنگ و رنگین رو همه دیدند
محو شدند
حاج فیروز برگشت یه نگاه به گنبد کرد
گفت
▪️گر شبی در محفل جانانه مهمانت کنند
▪️گول نعمت را نخور،مشغول صاحب خانه باش
هیچ کس افطار نکرد
همه گریه می کردند محضر امام رضا
اینجا سحر میایی
چه ما شعر بخونیم چه نخونیم
چه توسل به آقا کنیم یا نه
اما یادت نره صاحب خانه اسمت رو نوشته داری میایی
▪️من سائل همیشه ی شب های جمعه ام
▪️این رو سیاه را سَفَرِ کربلا ببخش
▪️من را سلاح نیست به جز اشک بر حسین
به خدا اگه بفهمیم این سلاحه
هیچ وقت از خونه بدون صلاح بیرون نمیاییم
در برابر این شیاطین
▪️من را سلاح نیست به جز اشک بر حسین
▪️این رو سیاه را به سیاهِ عزا ببخش
▪️یارب اگرچه این دلِ من کربلایی است
▪️قبل از حسین این دلِ من مجتبایی است
▪️پشت و پناه عالم و آدم بُوَد حسن
گریه هم نکردی ، نکردی
اما این حسنش رو بگو
خیلی آقا غریبه
هیچ کس الان تو مدینه و بقیع نیست بگه حسن
▪️پشت و پناه عالم و آدم بُوَد حسن
▪️نقش نگینِ خاتمِ خاتم بُوَد حسن
▪️جایی نرو برای مداوای درد خویش
▪️بر درد بی معالجه مرهم بُوَد حسن
▪️حَبلُ المَتِین روز قیامت ولای اوست
▪️آری شفیع خلق دو عالم بُوَد حسن
▪️مثل علی ، تجلی آیات محکم است
▪️نور علی عالی و اعلم بُوَد حسن
▪️سینه زن حسین و غم کربلای او
▪️بانی روضه های محرم بُوَد حسن
▪️عمری میان خود هم غریب بود
▪️آن کس که قاتلش شده مَحرَم بُوَد حسن
فرمود :اونایی که برا حَسَنم گریه میکنند، قیامت کور وارد محشر نمی شند
▪️از سوز زهر ، گرچه شده جسم او کبود
▪️اما دلیل سوز دل او مُغَیرِه بود
تاریخ فوت مغیره ی ملعون ، ۵۱ هجریه
یعنی چی ؟
عمری ز دیدار مغیره رنج بردم
▪️او دیده بود همهمه ها را به پشت در
رفتیم مدینه وا
▪️او دیده بود آتش گردیده شعله ور
▪️او دیده بود دست علی و رَدِ طناب
▪️او دیده بود مادر خود را به پشت در
عذر میخوام از امام زمان
▪️یادش نرفته مادر او پا به ماه بود
▪️یادش نرفته مادر او پا به ماه بود
▪️یادش نرفته مادر او بود بی سپر
▪️او دیده بود در وسطِ کوچه می زدند
▪️با هرچه بود مادر اورا چهل نفر می زدند
▪️از خاطرش نرفت غلاف و نشانِ او
▪️شد فاطمه به ضربه ی دشمن شکسته سر
توضیحش رو هم از من نخواه
وقتی فرمود یٰا فِضَّةُ خُذِینِی ، معلومه مادر از بلندی افتاده
این همه داغ دید
این همه برا مادر گریه کرد
▪️اما میان بستر خود از حسین گفت
▪️از کربلا و روضه ی او با دو چشم تر
▪️گفت از غم مصیبت صحرای کربلا
▪️کز داغ او فتاده به قلب جهان شَرَر
▪️خواند از حسین و غصه گودال و ازدحام
▪️افتاده بود در یَمِ خون ، پیکر امام
▪️شبهای جمعه فاطمه آین به کربلا
▪️گوید چنین به آن سرِ بُبْریده از قفا
▪️مادر شنیده ام که تو را با عصا زدند
هیچ وقت از گریه بر حسین خسته نشیا
▪️مادر شنیده ام که تو را با عصا زدند
▪️رأس تو را چرا به روی نیزه ها زدند
▪️مادر شنیده ام که تو را شبیه من
▪️با بغض و کینه ی پدرت، بی هوا زدند
▪️مادر شنیده ام که گروهی به کربلا
▪️بر پیکرت به جای رضای خدا زدند
▪️افتاده بودی و تنِ تو زیر دست و پا
▪️با هرچه بود تشنه لبِ من، تورا زدند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
قسمت سوم
▪️مادر شنیده ام که تنت جابجا شده
▪️خنجر به روی هنجر تو از قفا زدند
خودم خیلی با این بیت آخر گریه کردم
▪️با تو چه کرده اند ، مرتب نمی شوی
▪️با تو چه کرده اند ، مرتب نمی شوی
▪️دیگر حسین سابقِ زینب نمی شوی
▪️با تو چه کرده اند ، مرتب نمی شوی
▪️دیگر حسین سابقِ زینب نمی شوی
گفتم و دعا رو شروع کردم
حواله های سحره
ان شاء الله کربلا حقش رو ادا کنی
خوب شد که ذوالجناح یه گودالی درست کرد
و الا باید از اون سُمّ اسبها توی کل کربلا ، نشونیه بدنت رو پیدا میکردم
خوب شد مُدَوَّر ،روی بدنت اسب تازوندند
والا باید کل مساحت کربلا رو میگشتم
تکه های بدنت رو پیدا میکردم
هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست
برو بپرس
بعضی از روضه ها رو باید بری از کارشناساش بپرسی
اینی که ما دیدیم و تجربه کردیم در تفحص ، هر چقدر بدن ، از اون تاریخ شهادتش فاصله اش طولانی تر باشه
چینشش سخت تره
می فهمی چی میگم
اما آخرش چهارتا استخوان رو کنار هم میچینند ، ....
زینب اینجا ، چیو کنارِ هم بچینه
انگشتات رو بریدند
بدنت رو سه بار زیر سُم مرکب بردند
دستات رو از مچ قطع کردند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
روضه و مناجات_امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف_گری...ز ابوالفضل العباس علیه السلام شب عاشورا 95_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
1.7M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#گریز_به_کربلا
▪️دیدم به خواب آن آشنا دارد میاید
▪️دیدم که بر دردم دوا دارد میاید
▪️دیدم که با شال عزا و چشم گریان
▪️مولای ما صاحب عزا دارد میاید ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#گریز_به_کربلا
▪️دیدم به خواب آن آشنا دارد میاید
▪️دیدم که بر دردم دوا دارد میاید
▪️دیدم که با شال عزا و چشم گریان
▪️مولای ما صاحب عزا دارد میاید ...
▪️تو بانی این روضه ای دریاب مارا
▪️آغوش خود بگشا گدا دارد میاید
هر کی اومده امشب گدایی کنه بگه :
یا صاحب الزمان ....
▪️اینجا صدای گریه و عطر مناجات
▪️بوی شهیدان خدا دارد میاید
▪️آقا سوالی داشتم از سمت گودال
▪️آوای وا اماه چرا دارد میاید ....
حسین جان .... حسین جان .....
بلا نبینی ان شاالله ، کربلا اربعین وعده هممون ...
السَّلامُ علیٰ سٰاکِن کربلا
أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ
سلام بر آن لب های ترک ترک خورده...
أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ
سلام بر اون گریبان هایی که پاره پاره شد ...
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
دید زمین داره میلرزه اومد خدمت زین العابدین،عزیز برادرم چه خبره؟فرمود: عمه جان سر بریده بابامو به نیزه زدن ....
أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ ...
أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ....
دست راستشو یه جا زدن .....،دست چپشو یه جا زدن ...، دیدن حسین داره میاد اما از رو زمین یه چیزی رو بر میداره ... هی میبوید و می بوسه ..." گفتن حتما پاره ی قرآن پیدا کرده ..." دیدن دو دست قلم شده ی قمربنی هاشمه ....
حسین .......
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى ....
بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
AudioCutter_roze.mp3
5.64M
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَي الأَْرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُوَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
روضه اول
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَي الأَْرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُوَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم
حسین جان ما کی از گریه ی بر تو سیری داریم
نیاید آن روزی که ما از گریه بر تو وداع کنیم
یا از گریه ی بر تو و خاندانت خسته شویم
یا خدا آن روز را نیاورد ما تورا فراموش کنیم
به هر بهانه ای دلهایمان را کربلایی میکنیم آقاجان
اَلسَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ
فیض آماده است من هم اسمم را بنویسم ان شالله به حرمت این بانو نام همه مان را بنویسند
سه روز که در اربعین کربلا ماندند
امام سجاد فرمود همه ی عمه هایم و خواهرهایم گریه کردند
ضجّه زدند
ناله زدند
ترسیدم در همین کربلا جان بدهند.
دستور دادم از کربلا برویم
بار سفر را بستند
همه که سوار شدند
دیدند این سکینه آمد کنار قبر بابا
برای آخرین بار
صدا زد
بَکتْ بُکاءً شَدِیداً و حَنَّتْ و أَنَّتْ و أَنْشَأَتْ تَقول
ضجه می زد ناله می زد دو جمله با کربلا حرف زد
فرمود:
أَلٰا یٰا کربَلٰا نُودِعُکَ جِسْمٌ بِلٰا کَفَنٍ وَ لٰا غُسْلٍ دَفِیناً
حسین....
وقتی هم قافله رسید مدینه
زنها دورش را گرفتند
بانو به ما بگو
از کربلا تا مدینه، کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟
فرمود هیچ جا مجلس یزید نمی شد
با لباس پاره پاره مارو توی اون مجلس وارد کردند...
یزید یک نگاه کرد دید دختر با آستینش صورتش رو گرفته
گفت دختر چته؟
چرا داری گریه می کنی؟
فرمود: یزید حیا نمی کنی ؟
نَحنُ بَنٰاتُ الرَّسُول
اهل بیت تو ، پشت پرده ی عصمت و عفاف اند ...
ما دختران پیغمبر در مَلأ عام ....
حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه و توسل جانسوز_ویژه وفات حضرت سکینه سلام الله علیها _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
1.94M
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه دوم
تا دم مرگ این رو دائما ،هر وقت مشرّف میشی به زیارت میگی:
آقاجان، نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ...
به خدا اربعین که اومدن ، آخرین زیارتشون شد
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه دوم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
تا دم مرگ این رو دائما ،هر وقت مشرّف میشی به زیارت میگی:
آقاجان، نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ...
به خدا اربعین که اومدن ، آخرین زیارتشون شد
دیگه نتونستن کربلا برگردن ...
آنقدر کنار این قبور مطهر ناله زدن
سه روز اونقده ضجه زدن ، که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن
دستور دادم سوار بشن
به سمت مدینه حرکت کنیم
همه سوار شدن
اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ....
الله اکبر
روز یازدهم هم، آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ...
چه جوری جداش کردن؟؟
من از شما می پرسم
مگه یه بچه ی 13 ساله ، چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟
اما نوشتن :
فَاجٰتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب، فَجَرُّوهٰا عَن جَسَدِ أبیها ....
به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد
اما خیلی ساده بگم،یعنی
این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن .....
اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه
دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه ،
رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود:
اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا .....
قافله رسید به مدینه
روز جمعه بود، وارد مدینه نشدن
بشیر آمد وارد مدینه شد
هی صدا زد :
یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها
تو خونه هاتون دیگه نمونید ....
چرا ؟؟؟
آخه
قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْراراً .....
فقط یه جلوش رو اشاره کرد
چه جوری کشتنش؟؟
اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ
وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناةِ یُدارُ
قافله به استقبال آمدن
به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ....
چی جوری وارد مدینه شدن ،بماند
هر کی رفت سراغ یه بانویی
زن ها اومدن نزد سکینه .
همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی ،زینب سلام الله علیها
یه پیراهن پاره پاره
یه پیراهن غرق به خون
سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد
سفره ی روضه رو پهن کرد ...
دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ...
اومدن سراغ سکینه ...
گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟
فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد ....
سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب
خوشگذرانی و مِی گُساری بودن
ما رو به طنابی بسته بودن......
آی حسین .........
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
May 11
fa-e-hussein-mirza-mohammadi01-rozeh-lotf-e-hussein.mp3
5.29M
#شب_جمعه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
▪️گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد
▪️او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
▪️مولا به کام غربال مارا نمیگذارد
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_جمعه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
▪️گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد
▪️او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
▪️مولا به کام غربال مارا نمیگذارد
▪️زهرا به دوستانش قول بهشت داده است
▪️بر روی گفته ی خویش او پا نمیگذارد
▪️ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم
▪️باید که سوخت مارا ،زهرا نمیگذارد
وقتی پیغمبر خبر داد به صدیقه طاهره که فرزندت حسین رو میکشند .
پرسید بابا کجا میکشنش؟
فِی أرْضٍ یُقٰالُ لَهٰا کربَلٰا
گریه فاطمه شروع شد
پرسید بابا اون روزی که میکشنش شما زنده ای یا نه؟
فرمود نه دخترم
باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم
من هستم یا نه؟ نه دخترم
گریه فاطمه بیشتر شد
پرسید "یٰا اَبا فَمَنْ یَبْکِی عَلَیه؟!!"
پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!!
به به ، رحمت خدا به این ناله ها ...
امام صادق فرمود: خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین است
یٰا اَبا فَمَنْ یَبْکِی عَلَیه؟!!
پس کی بر حسینم گریه می کنه؟!!
فرمود دخترم : غصه نخور
یه امتی میان مثل مادر بچه مرده ، بر حسین تو زار میزنن ...
"جَیلًا بَعْدَ جَیلٍ"
نسل به نسل اینا میان بر حسین تو گریه می کنن
گریه ی فاطمه بند اومد
گل لبخند به لب های زهرا نقش بست
یعنی چی؟
یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ....
بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛
قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی
منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ....
ممنونتیم بی بی جان ، که با گریه ی بر حسین، تو ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ...
حالا آماده ای یا نه ؟!!
السلام علیک یااباعبدالله .....
حسین .......
خود ابی عبدالله فرمود: أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ
گریه بر منه حسین سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری بشه
حالا میخوای بری کربلا؟!!
کدوم کربلا ؟!!
▪️میروم بینم،درکجا زینب
▪️شکوه از شمر بی حیا دارد ...
بگم کجا بود؟!!
همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ....
اومد بالا بلندی، دختر امیرالمومنین ،
راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت ....
هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ....
دوان دوان، اُفتان و خیزان
از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه ...
هی زمین میخوره و بلند میشه....
هی فریاد میزنه
وا محمدا ..." وا علیا ..." وا أُمّاه ...
اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد ...
فقط صدا میزنه واحسینا ...
آخه دید
وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِه
ناله بزن یا حسین ......
وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِه
مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِه ...
با عجله از گودال قتلگاه برگشت
دید داداش رو محاصره کردن
هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ...
یا الله ...
یه تعبیری امام باقر اینجا دارن
گفتم و دعات کنم
فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السَّنان و بالحَجارةِ و بالخَشبِ و بالعَصا ....
یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن
با عصا جدم رو میزدن .....
بأبی المُسْتَضعَف الغَریب،یا قَتیلَ الله یااباعبدالله ....
السّلام عَلیَ الحُسَین وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین وعَلی اوْلادِ الحُسَین و عَلی اَصحابِ الحُسَین
▪️لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
▪️ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ....
بالحسین ده مرتبه یا الله .....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه امام حسن عسکری علیه السلام.mp3
3.06M
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#گریز_به_کربلا
روضه اول
▪️تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
▪️زود بود، از بهر تو، داغ پدر یابن الحسن
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#گریز_به_کربلا
روضه اول
▪️تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا
▪️تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
میدونی دل آدم کجا میره؟
یه مرتبه یاد گودال افتادم ...
اونجا هم به یتیمان ابی عبدالله کسی تسلیت نگفت ...
▪️زود بود، از بهر تو، داغ پدر یابن الحسن
معمولا فامیلا جمع میشن ، عمو،دایی، عمه و دیگر بستگان
نمیزارن بچه یتیم کنار پیکر پدربی تابی کنه
اما برا امام زمان ما این اتفاق نیفتاد ...
حتی کربلا هم اینجوری نبود ...
اونجا هم عمه ی امام زمان بچه های ابی عبدالله رو سرپرستی کرد ...
▪️قلب باب ات از شرارِ زهر دشمن آب شد
▪️سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن
▪️طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد
▪️طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد
▪️تو نِگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
آخ دلم یه جایی رفت
نگی امشب چرا داره پریشون خوانی میکنه...
به خدا دست من نیست؛
شاعر اینجا گفت«طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد»
دلم با این یه بیت رفت کوچه بنی هاشم
حسین جان ...
▪️طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد
▪️تو نگه کردی و قنفذ ......
▪️کودک 6 ساله بودی بر پدر خواندی نماز
▪️ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن
▪️قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش
▪️از مدینه بین آن دیوار و در، یابن الحسن
یابن الحسن
یابن الحسن
▪️مادر؛کاش بودم تا علی را یار بودم
▪️من جای تو بین در و دیوار بودم
▪️مادر شنیدم بارها از پا فِتادی
▪️دیدی علی تنها بُوَد باز ایستادی
▪️یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا
▪️تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن
یابن الحسن
فرمود عقید، برو به اون کودکی که تو حجره هست بگو بیاد ...
اومدم دیدم یه ماه شب چهارده ، گوشه ی حجره مشغول عبادته
آقامون حجت ابن الحسن بود
تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد
سر بابا رو بغل گرفت ...
تا امام عسکری اون رو دید نفرمود پسرم،
فرمود: یا سید أَهْلَ بَیْتِه إسْقِنِی المَاء .... یعنی تشنمه به من آب بنوشان .....
إسْقِنِی المَاء....
(آخ بمیرم ...)
هر طوری بود نگذاشت بابا لب تشنه از دنیا بره ....
امام جواد هم یه کودک 6،7 ساله بود نگذاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ...
اما لایوم کیومک یااباعبدالله .....
حسین ......
آخ بمیرم
هر چی صدا زد جماعت جگرم داره میسوزه ....
چجوری آبش دادن ؟؟
فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّیُوفِ .....
حسین ........
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
مرثیه امام حسن عسگری علیه السلام ۹۶.mp3
6.09M
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#گریز_به_کربلا
روضه ی دوم
▪️یابن الحسن فدای تو دیده ی ترت
▪️خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت
▪️داغی نشسته بر جگر داغدار تو
▪️در خون نشسته است دل دردپرورت
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#گریز_به_کربلا
روضه ی دوم
▪️یابن الحسن فدای تو دیده ی ترت
▪️خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت
▪️داغی نشسته بر جگر داغدار تو
▪️در خون نشسته است دل دردپرورت
▪️بهر تسلی دل دردآشنای تو
▪️صف بسته اند خیل ملک در برابرت
آقا جان
▪️مارا شریک درد و غم خود حساب کن
▪️ما دل شکسته ایم ز احوال مضطرت
▪️دلتنگ سامرای تو هستیم چون نسیم
▪️مارا ببر به دیدن گلزار پرپرت
▪️قربان آن امام که در آخرین نفس
▪️سیراب گشته است ز دست مطهرت
مثل امروزی
غلام امام عسکری میگه حضرت فرمود اون ظرف دارو رو بیار من بنوشم
ظرف دوا رو آوردم
دیدم دستان مبارکش داره میلرزه
لب و دندانش داره میلرزه
نمی تونه بنوشه
فرمود برو توی اون حجره ، یه آقا زاده ای مثل ماه شب چهارده می درخشه
بگو بیاد
اومدم دیدم توی اون حجره یه آقا زاده ی پنج ساله ، مشغول عبادته
پیغام پدر رو دادم
تا این آقا زاده آمد
دیدم امام عسکری فرمود
یا سید أَهْلَ بَیْتِه
ای بزرگ اهل بیت
إسْقِنِی المَاء
یعنی تشنه لبم
آبم بنوشان
فَإنِّی ذَاهِبٌ إلیٰ رَبّی
میدونم دلت کجاست
اینجا هم آقا زاده ای آمد
پدر تشنه لب و مسمومش رو سیراب کرد
درستش هم همینه
از آداب احتضار یکیش همینه
بالا سر محتضر که رسیدی ، تشنگیش رو رفع کن، سیرابش کن
اما
لٰایَوم کیَومِکَ یٰا ابا عَبدِالله
من یه آقایی رو می شناسم کربلا
هرچه صدا زد
ای مردم جگرم داره میسوزه
نه تنها آبش ندادند
بلکه
فِرقَةٌ بِالسُّیوف
شمشیر زنا محاصره اش کردند
فِرقَةٌ بِالرِّمٰاح
نیزه دارها هم اومدند
فِرقَةٌ بِالنّبال و الحَجٰارَة
سنگ انداز ها و تیراندازها محاصره اش کردند
هرکی با هرچی دستش بود پسر فاطمه رو میزد
این دهانت رو خوشبو کن
ناله بزن یا حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn