#شب_قدر
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_علی_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
امشب ای خالق یکتا همه را میبخشی
در شب قدر خدایا همه را میبخشی
خیلی ها الان خوابن،
خیلی ها الان جای دیگه هستند
تو که اومدی باهاش مناجات کنی
ببین چقدر دوست داره،
به ملائکه اش مباهات می کنه
ببینید همه خوابند
اما این بنده ی من
از اول شب اومده با من کار داره
به یه دونه ناله ی اینا من بلا رو از یه منطقه و شهری دور میکنم ،
اینجوری در خونه خدا بیای قدر خودت و ناله هاتم میدونی
ای کریمی که همه ریزه خور خوان تو اند
سفره ات هست مهیا همه را میبخشی
گرچه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف
میکنی باز مدارا همه را میبخشی
به علی احمد و زهرا وبه حسین وبه حسن
تو به این حرمت اسماء همه را میبخشی
حسین .....
به خدایی تو سوگند که در وقت سحر
وسط گریه و نجوا همه را میبخشی
پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم
تا ببینم که چه زیبا همه را میبخشی
فردا من به همه میخوام نشونی خونه ات رو بدم،
به همه بگم دیشب مهمون کسی بودم که خیلی خوب منو خریده ،
به همه بگم شماها که رفتید خوابیدید
من بیدار موندم
نشونی خیمه مهدی رو هم به ما دادند
خیلی نا امید نباش
بگم نشونیش کجاست؟!
من زمین خورده ام اما نه شبیه عباس..
یا فارس الحجاز
بابا زمین خورده رو که کسی نمیزنه
تو دست زمین خورده هارو زود میگیری
من زمین خورده ام اما نه شبیه عباس
به زمین خوردن سقا همه را میبخشی
الهی العفو ...........
من زمین خورده ام اما نه شبیه عباس...
هرکی بخواد از بالای بلندی رو زمین بیاد
اول دستاش رو سپر میکنه
صورتش زخمی نشه....
اما همینکه عمود آهن رو زدن.....
به چشمش بود تیری و چو با صورت زمین میخورد
دوباره تیر با شدت به چشم او فرو میرفت
حسین ........
شب زیارتی ابی عبدالله است،
قمر بنی هاشم هم باب الحسینه
وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابهَا
آقا اجازه میدید از باب الحسین وارد بشم
هر حرمی یه ادب زیارتی داره
اون شاعر عرب نوشت
حرم عباس هم یدونه ادب داره
ادب زیارتش اینه
اونجا کسی نام سکینه رو نبره....
آخه این آقا شرمنده میشه.....
بی تو ساقیِ حرم من چه کنم
پیش زینب کمرِ خم چه کنم ....
داداش ...
جواب سکینه رو من چی بدم
مشک خالی رو به دست کی بدم.....
بالحسین الهی العفو .......
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
mirza(73).mp3
9.37M
#ماه_رمضان
#روضه_امام_علی_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
دل شکسته ی من انس با علی دارد
دل از همه بُگسَسته ، تا علی دارد.....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#روضه_امام_علی_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
دل شکسته ی من انس با علی دارد
امشب دلاتون خوب شکسته ها
آماده هستا
اَنا عِندَ قلوبِ المُنکسِرَه
خود خدا فرموده
دل شکسته ی من انس با علی دارد
از روزی که خانومت رو بین در و دیوار گذاشتند
پهلوشو شکستند
اما دل مارو هم شکستند
تا قیامت ، دل ما شکسته ی غم فاطمه و بچه هاشه
دل شکسته ی من انس با علی دارد
دل از همه بُگسَسته ، تا علی دارد.....
منم ز شهر ولایت ،ز کوی سوختگان
شناسنامه ی من مهر یا علی دارد....
خدا مدال علی دوستی به ما دادست
به غیر کشور شیعه کجا علی دارد.....
به روز حشر برای ، شفاعت امت
علی حسین و رسول خدا علی دارد....
*پیغمبر فرمود: قیامت کلیدهای بهشت و جهنم و میدم دست علی ،
امیرالمومنین میاند کنار آتش جهنم می ایستند ،
اینو سنی ها نقل کردند ،
فَرائدُ السِمطَین جوینی مینویسه
شراره های آتش رو میکنند به مولای من و تو ،
میگند آقاجان کنار برو
نور تو باعث میشه شعله های من خاموش بشه.....
بعد حضرت اشاره می کنند آرام بگیر
اشاره میکنند فلانی دشمن منه ، "فَخُذِیه"
او رو تو آتش بینداز ،
فلانی از دوستان منه رهاش کن ،
خدایا یعنی میشه ما جزو آزاد شدگان از آتش باشیم؟
آره که میشه
دهه ی آخر مگه نفرمود : "عِتقٌ مِن النّار"
دلم هوای دعای مجیر کرد،
بزار بگم زمزمه کن
سُبْحَانَكَ یَا اللهُ تَعَالَیْتَ یَا رحمان أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
اگه امشب نام مارو ننویسی کجا برم ؟!!
اصلا امشب اینجوری باهات حرف میزنم
تا نبخشی ازین خیمه بیرون نمیرم....
بدن بابا رو دفن کردند،
امام مجتبی، متصدی دفنه
اولین ضربه رو که زد
دید یه قبر آماده ایه ،
یه لوحی روش هست نوشته شده
"هذا قبر اخی علی ابن ابیطالب"
این قبریه که نوح نبی برا علی کنار گذاشته ،
لذا تو زیارت نامه ش میگی
"السلام علی ضجیعیک آدم و نوح"
تمام اینها رو امیرالمومنین به امام مجتبی گفته بود،
بالای لحد و خواستند کنار بزنند،
بالای این لوح دیدن انبیاء اولوالعزم نشستند
همه دارند به پیغمبر تسلیت میگند
پایین لوح که پایین پای قبر بود
ابی عبدالله کنار زد،
اصلا این سرش چیه نمیدونم؟!!
دید چهار زن بهشتی دور مادرش فاطمه رو گرفتند
اونا دارن به مادرش تسلیت میگند
نیمه شبه دیگه کجا بریم؟
نمی دونم چه سریه،
اون شب دفن مادر هم
ابی عبدالله نیمه شب اومد پایین پای مادر،
شروع کرد پاهای مادر رو بوسه زد،
اینجا هم نیمه شب حسین اومد پایین پای علی،
بازم مادرش رو زیارت کرد...
آخ هر دیدی یه بازدیدی داره....
نیمه شب ، هودج هایی از آسمان اومدند کنار گودال....
این مادر اومده زیارت شبانه ی پسرش رو پس بده،
حسین جان نیمه شب اومدی،
نیمه شب اومدم دیدنت....
از بالای سر....
سر که نداشت،سر بالای نیزه بودا...
از بالای بدن که رگ های بریده نمایان بود
پیغمبر آمد با انبیاء اولوالعزم ....
از پایین گودال هم فاطمه آمده بود با چهار زن بهشتی
هر چه گشت دید نعلینش رو پیدا نمی کنه
عمامه ش رو به غارت بردند...
لباسی که فاطمه تهیه کرده بود به تنش نیست...
واویلا ... واویلا ....
هر چی گشت یه جای سالم تو بدن پیدا کنه ،نکرد...
آخ یه لحظه تصور کن
این زیارت زهرا بعد از لگد مالی سُم اسب هاست....
آخ ازین بدن دیگه چیزی باقی نمانده بود....
نیمه شب مادر اومد
غروب فرداش هم خواهرش اومد
گفت داداش:
ته گودال فقط ، پیکر تو مانده و من (۲)
همه رفتند ، فقط مادر تو مانده و من ....
حسین .....
شب زیارتی مخصوصه ارباب هستا
یه بیت دیگه ازین شعر بخونم و از همه التماس دعا
داداش...
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ....
تو و عباس که رفتید از آن روز به بعد
زخم های بدن دختر تو مانده و من....
حسین .....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Shab23_Ramazan96_d.mp3
6.76M
#شب_قدر
#ماه_رمضان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
شب بیست و سوم ماه رمضان
آقا موسی بن جعفر
یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند
فرمودند
پیغمبر اکرم اینطور فرمودند
ألا إنَّ فاطِمَه بَيتُها بَيتي وَ بابُها بابی...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_قدر
#ماه_رمضان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
شب بیست و سوم ماه رمضان
آقا موسی بن جعفر
یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند
فرمودند
پیغمبر اکرم اینطور فرمودند
ألا إنَّ فاطِمَه بَيتُها بَيتي وَ بابُها بابی
فَمَن هَتَکـَه فَقَد هَتَک َ حِجابَ الله
سالها پای منبر و روضه بزرگ شدید
نیازی به ترجمه ندارید
آی مردم
خونه ی زهرا خونه ی منه
در خونهاش هم در خونه ی منه
چرا اینجوری فرمود
چون در سوره ی احزاب فرمود
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ
إِلَّآ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ
اگه خونه ی زهرا خونه ی پیغمبره
ما یه سوال داریم
چرا بدون اجازه صاحبخانه وارد شدند....
بعد راوی میگه
موسی بن جعفر به اینجا که رسید
فَبَکیٰ ابوالحسن بُکاءاً طویلاً
شروع کرد گریه کردن
مدت مدیدی گریه کرد
دیدم وسط گریه ها ، سه مرتبه میگه
هُتِک َ وَ اللهِ حِجاباً
هُتِک َ وَ اللهِ حِجاباً
هُتِک َ وَ اللهِ حِجاباً
یعنی حُرمت مادر ما رو نگه نداشتند
شب معراج که پیغمبر
به معراج رفتند
وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت،
مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردند
وَ امّا إبنَتُک فَتُظلَم
و تُحرَم و یُؤخَذُ حَقُّها
به دخترت ظلم میشه
حقش رو میبرند
اونا از ارثش محرومش میکنند
وَ یُدخَلُ علیٰ حَریمِها بِغَیرِ إذنٍ
بدون اجازه وارد خونهاش میشند
الله اکبر
ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ
یعنی وقتی وارد خانه میشوند
فاطمه مانع میشه
اجازه نمیده اینها وارد شند
چه میکنند
تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْب
تُضْرَبُ وَ هِيَ حَامِلٌ
الله اکبر
از همون شب معراج
به پیغمبر اکرم خبر دادند
دخترت وقتی بارداره
کتکش میزنند
این ضربه کاری میکنه
که دخترت با همین ضربه از دنیا میره
الله اکبر
آخ بمیرم
شب جمعه است
همه روضهها باید به کربلا منتهی بشه
فاطمه رو هم مهمان کنیم
یاری کن فاطمه رو با گریه بر ابی عبدالله ...
ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام
حضرت فرمود
أمٰا تُحِب أَن تَکونَ مِمَّن یُسعِدُ أُمِّی فَاطِمة
آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی...
آمادهای یا نه
ابوبصیر میگه من گریه کردم
با خودم تعجب که من زمان مادر شما نبودم
چه جوری میتونم مادرت رو یاری کنم
فرمود ابا بصیر
از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه
هان
شب بیست و سوم
می خواهی فاطمه رو یاری کنی یا نه
گریه ی من و تو ، یاری فاطمه است...
السلام علیک یا اباعبدالله
شب زیارتی ارباب بی کفنه
آمادهای بریم کربلا یا نه
مادرت گفت بُنَیَّ دل ما ریخت به هم...
آی حسین...
مادرت گفت بُنَیَّ دل ما ریخت به هم
چقدر نام تو غوغاست ابا عبدالله
دیگه چی
جمله آخر و نشستمها
مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
سر چی دعوا میکردند
أخنس میگفت عمامه اش مال منه
بَجدل میگفت انگشتر و انگشتش مال منه
خولی میگفت سر بریده اش مال منه...
آی حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab25_Ramazan96.mp3
12.98M
#ماه_رمضان
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
روضه شب بیست و پنجم
السلام علیک یا اباالحسن
یا موسی بن جعفر
ایهاالکاظم یابن رسول الله
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
روضه شب بیست و پنجم
السلام علیک یا اباالحسن
یا موسی بن جعفر
ایهاالکاظم یابن رسول الله
اما اونی که من و تو بیشتر باهاش مأنوسیم
یا باب الحوائج
دستمون خالیه آقا...
هنگام شهادت موسی بن جعفر حضرت معصومه ده سال بیشتر نداره
اگه اون نقل هفت سال زندان درست باشه یعنی این دختر از سه سالگی باباشو ندیده ،
از سه سالگی هر قافله ای که میومد مدینه،
قاصدی رو میفرستاد برید بپرسید
از بابام خبر دارند یا نه؟؟
چهار تا زندانبان موسی بن جعفر داشت دونه دونشون توبه کردند
هارون ملعون دید اینجوری نمیتونه امام رو خارکنه ،
رفت یهودی آورد سندی بن شاهک یهودی رو اورد
تو اون چهار تا زندانبان لحن مناجات موسی بن جعفر همش حمد و سپاسه ،
از اینکه یه جای خلوتی به من دادی تونستم باهات مناجات کنم
اما وقتی زندانبانش رو عوض کرد دیدند لحن مناجاتشم عوض شد
هی میگه
یَا مُخلّصَ الشَّجَرِ مِن بَینِ رَملٍ وَ ماءٍ وَ تینٍ
ای خدایی که درتت و از بین آب و گل و خاک در میاری ،
خَلّصنِی مِن یَدِ هارون
یه تیکه مناجاتی بگم آمین بگو
سبحانک یالا اله الا انت
به موسی بن جعفر
خلصنا من النار یارب
امشب خواهرا به نیت دختر چشم انتظارش ناله بزنند
شما ها هم به نیابت از امام رضا ناله بزنید،
نوزده تا دختر داشته باشی اما دم جون دادن یه دونش بالا سرت نباشه ،
السلام علی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ
« مطموره » به جایی میگن که مدوره ،نه میتونی پاهاتو دراز کنی نه میتونی روز و شب رو تشخیص بدی،
نمیدونم چقدر تو این مطموره نگه داشتنش،
یعنی چی؟
مطموره یعنی گودال
اما این گودال از گودال قتلگاه تنگ تر بود
ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ
اون غل و زنجیر استخونهای ساق پا رو خرد کرده بود
عبارات دقیقه این صلوات امام ،از امام عسکری به ما رسیده ،
اگه تو عرب بخوان یه چیزی رو تو هاونگ بکوبند و له کنن
دیگه به حالت اولیه برنگرده
میگه
نحن رضضنا
این تعبیر تو مقتل دو جاست یکی مال گوداله
اسب که تازوندند
گفتند
نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ
ندیدی زین العابدین دیگه نتونست بدن بابا رو جمع کنه
گفت یه قطعه بوریا بیارید
دومیش مال موسی بن جعفره
اگه این استخوانهای ساق پا جوری خوردشده باشه
که دیگه به گوشت و بافت و عضله بند نشه
یعنی دیگه با کف پا نمیتونست راه بره رو زمین
یا صاحب الزمان
نه نه امشب امام رضا رو صدا بزنیم
یاامام رضا
آجرک الله فی مصیبت ابیک
آهسته گزارید روی تخته تنش را
الله اکبر،
امام ما رو روی تخت پاره بیارن
وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ
آهسته گزارید روی تخته تنش را
چرا
تا میخ اذیت نکند پیروهنش را
اصلا بگزارید روی خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را
سلیمان بن جعفر دید
یه بدنی رو دارن غریبانه میبرن سمت مقابر قریش،
مرحوم مقدس اردبیلی تو حدیقة الشیعه میاره
پرسید اگه این از قریشه
چرا غریبانه داره دفن میشه ،
بدن کیه؟؟
گفتند موسی بن جعفره ،
به خدا آتیشت میزنه
گفت بدنو نگه دارید
زودتر رفت خونه
نُه تا دختر داشت
بهشون گفت همتون رو لباس سیاه بپوشید
این آقا اینجا دختر نداره ،
هر کی دختر نداره گریه کن نداره ،
نگو تو دلت حسین اینهمه دختر داشت ای کاش نداشت
میگم برات اونم
نُه تا دختر لباس سیاه به تن کردند
گفت یه جوری دنبال تابوت گریه میکنید
مردم فکر کنند شما یتیم شدید و بابا از دست دادید
خب؟
هفت تا کفن قیمتی خرید
۲۵۰۰ دینار گل و گلاب و عطر قیمتی خرید
اینجوری بدن رو به سمت قبرستان هدایت کرد
این هفت کفن روضه ی گودال حسین است (۲)
ای کاش نیارند برایش کفنش را
نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
چرا پیرهن نداشت
پیرهنهای عربی مثل پیراهنهای ما نبوده
از اینجا دکمه ش باز میشد بندی داشت ،
خب اگه از اینجا باز میشد چجوری درآوردنش؟
بدن که بی سر باشه پیراهن راحت در میاد
حسین......
شب های آخره وا
نمی خوایی صدای ناله ات رو باز کنی
حسین....
به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیزمصطفی نبود
مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
مگر که کهنه پیرهن به پیکرش روا نبود
حسین من .... حسین من ....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
AudioCutter_Mirzamohamadi_Rozeh_Shab28_Ramazan96(2).mp3
8.85M
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
روضه شب بیست و هشتم
خدایا به تو پناه میبرم
از اینکه ماه رمضان تموم بشه ، اما گناهان من آمرزیده نشده باشه...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
روضه شب بیست و هشتم
أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ وَ لَکَ قِبَلِی ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِی عَلَیْهِ
خدایا به تو پناه میبرم
از اینکه ماه رمضان تموم بشه ، اما گناهان من آمرزیده نشده باشه
به تو پناه میبرم
ازاینکه امشب سحر برسه
من هنوز گناهام بخشیده نشده باشه
پیغمبر فرمود
هر شب جمعه ی ماه رمضون خود خدا نه ملائکه ش،
سه مرتبه مومنین روزه دارو ندا قرار میده
هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ سُؤْلَهُ
ایا گدایی هست بیاد
ما جوابشو بدیم
هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ
آیا کسی هست توبه کنه
من قبول کنم
هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ
آیا کسی هست استغفار کنه
من ببخشمش
اگه امشب برای این اومدیها
باید لبیک بگی
دست گداییتو بالا بیار
شب جمعه ی آینده حسرت امشبو میخوری
تازه اگه زنده باشی میفهمی ،
شب جمعه ی آینده
شیطان از غل و زنجیر اومده بیرون...
دست گداییتو بالا ببر
خواهرا عنایت کنن اگ بچه ی کوچک دارند دستاشو ببرن بالا،
خدا به آبروی این بچه های معصوم به ماها نگاه کنه
پیرمردا دستاشونو ببرند زیر محاسنشون، مثل پیرمرد کربلا که دست برد زیر محاسنش....
نمیدونم تاحالا دیدی یا نه که یه پیرمرد گریه کنه
اصلا مو به تنت سیخ میشه
میگی هر جوری شده نزارم گریه کنه
آخ
دست برد زیر محاسنش ابی عبدالله
به پهنای صورت داره گریه میکنه...
رفقا
پیامبر فرموده بود
تو همین خطبه ی شعبانیه
وَقّروا کِبٰارَکُم
بزرگترهاتونو احترام کنید
از این به بعد هرجا پیرمرد دیدی احترام کن
بگو ب عشق پیرمرد کربلا که
بَکیٰ بُکاءاً عالیاً
کنار بدن علی اکبرش بلند بلند گریه میکرد
اما همه به اشک این پیرمرد میخندیدند
پیرمردها محاسن سفیدشون رو دست بگیرند
های فریاد بزن
الهی العفو....
بلا نبینی ان شاء الله
الهی العفو....
چی میشه این شب جمعه رو امانت برا ما نگهداری،
به کی بدیم امانت نگهداره امشب...
بده به اون خانمی که ۵۰ سال امانت مادرشو نگه داشت
فهمیدی چی گفتم
بده به اون خانمی که ۵۰ سال یه پیراهن از مادر برا حسینش به امانت نگه داشت
یا زینب
خانمم ....
بی بی جان که جرات کرده دستت را ببندد
یاصاحب الزمان
روضه ی عمه جانتونه که خون براش گریه میکنید
عمه ی من سفیر خون خداست
همدم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده بجا نافله
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قران و لب و چوب بود
یا الله...
یا مزن ...
دختر قرآن و بزم می کجا....
آی حسین.....
بسم الله الرحمن الرحیم
چقدر دلت میخاست امشب کربلا بودی
معطلت کردم که نیمه شب برسه
شاید صدای مادرش فاطمه رو بشنوی
هی میگه بُنَیّ بُنَیّ....
قَتَلوک َ وَ مِنَ المٰاءِ مَنَعوک َ ....
بسم الله الرحمن الرحیم
آخرین قسمهارو میدی که به عید فطر برسی
اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء....
پهن شد سفره ی احسان همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند باهمه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم
جان آقای خراسان همه را بخشیدی
یاامام رضا....
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1_1004263444.mp3
19.89M
#ماه_رمضان
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
این روزها که زمزمهی یار میکنم
خیلی هوای دیدن دلدار میکنم
من که همه رو دیدم، چی میشد تو ماه رمضان یه جلوه هم تو رو میدیدم...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم
لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر
خودمم از پذیرایی خودم خسته شدم اما تو هنوزم که هنوزه داری ازم پذیرایی میکنی
کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ
من اینم...
اصلا هنری غیر از گناه کردن ندارم
فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
تو هم اینی...
اصلا هنرت بخشیدنه...
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی
وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
تازه داشتم بهت عادت میکردم،
چه زود داری از بین ما میری...
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ
وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ
صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي هَذَا الْعَامِ وَ فِي كُلِّ عَامٍ
وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام..
بِالْحُجَّة الهی العفو...
این روزها که زمزمهی یار میکنم
خیلی هوای دیدن دلدار میکنم
من که همه رو دیدم، چی میشد تو ماه رمضان یه جلوه هم تو رو میدیدم...
در ماه مغفرت نشد آقا ببینمت
بر بیلیاقتی خود اقرار میکنم
یکبار هم نشد بنشینم کنار تو..
بر عکسش بودهها،
هر کی شک داره توبه کنه،
آقا بارها کنار ما تو روضهها نشسته
یکبار هم نشد بنشینم کنار تو
از بس که بر معاصیم اصرار میکنم
این تَحبِسُ الدُعا شدنم بیسبب که نیست
از بس که رو به سفرهی اغیار میکنم
حالا یه ذره آرزوهاتو عوض کن...
گفتم به خود که حداقل ای کریم شهر
یک شب کنار سفرهات افطار میکنم
اما حرف من اینه،
شماهم هر جور میخواید حرف بزنید با آقا
فهمیدهام به درد تو آقا نمیخورم
زیرا خلاف امر تو رفتار میکنم
من نوکر تو هستم و خاک بر سرم...
من نوکر تو هستم محتاج لطف تو
خود را به تو همیشه بدهکار میکنم
دل را که حجم معصیت آنرا گرفته است...
فقط یه جا میتونم سبکش کنم..
با اشکهای روضه سبک بار میکنم
بی معطلی ببرمت همونجایی که
هر شب براش گریه کردی..
یاد لبان تشنه و یاد سه شعبه و
زخم عمیق سیدُ الاَحرار میکنم
فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً
روضه خیلی سخته،
من خواهشم اینه عمامهها رو بردارند علما..
فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً
وَ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ،
فَأَتاه حَجَرٌ في جَبْهَتِ الحُسَین
هر چه کرد نتونست خون رو با دست مبارکش بند بیاره،
پیراهن مبارکُ بالا زد
اینجا بود
فأصابَ له سَهمٌ مُحَدَّدٌ لَه ثَلاث شُعَب، مَسمومٌ، فَوَقَعَ في قَلبِ الحُسَین...
آخ رو مرکب خم شد بلکه بتونه تیر رو بیرون بیاره نتونست،
خم شد از پشت سر تیر رو بیرون آورد
فَانْبَعَثَ الدَّمُ کالمِیزاب
خون داره فوّاره میزنه،
دیدن حسین دیگه ضعف بر او غالب شد، نتونست رو مرکب دوام بیاره
میگه
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ
وَ عَلَى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ
آخ
فَسَقَطَ الحُسَین...
گریه برای غربت شِیبُ الخَضیب
یا بر لطمههای لشکر اَشرار میکنم
هر شب برای پیکر مانده به روی خاک
گریه کنار زخمیِ مسمار میکنم
آقاجان
به هیچ چیز ماهم نظر نکردی نکن،
اما هر شب کنار مادرت
برا ابیعبدلله گریهها کردیم
یک یا بُنَیَّ گفت و زمین نوحهخوان شده
این نغمه را چو فاطمه تکرار میکنم
بُنَیَّ قَتَلوکَ وَ مِنَ المٰاءِ مَنَعوک ...
مادر آب کجایی پسرت آب نخورد....
حسین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab30_Ramazan96(2).mp3
13.99M
#مناجات_و_روضه
#ماه_رمضان
#روضه_وداع
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
خداحافظ، خداحافظ ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات_و_روضه
#ماه_رمضان
#روضه_وداع
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
خداحافظ، خداحافظ ...
چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم،
چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم،
چقدر زود داری از ما جدا میشی ...
من به خودم امید ندارم،
دو روز دیگه
شیاطین از غل و زنجیر میاند بیرون
اگه بمیرم ،
ماه رمضان سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟
کجا برم
با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ...
ممنونم اگر نروی ...
هم داری با ماه رمضون وداع می کنی،
هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد،
وداع علی با زهرا ...
ممنونم اگر نروی ...
حالا ببرمت وداع کربلا ؟
کمی آهسته تر؛زپیش من برو عزیز مادرم
مرا همره ببر عزیزمادرم،که من هم خواهرم
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِیهِ الصِّیَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّیَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ...
وداع ابی عبدالله از مدینه...
اومد کنار قبر پیغمبر ،
خوابش برد،پیغمبر
فرمود حبیبی حسین ...
جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی
ما دیگه غمی نداریم،
شکایت هاشو کرد،
حضرت فرمود "أُخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ"
اما حسین
"كأَنّی أَراكَ مُرَمّلاً بِدِمائِكَ"
دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ...
می کشنت،
اما تشنه لب
از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکسته اش
میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ...
آخ عجب خداحافظی کرد...
وَاغْفِرْ لی تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ
شب زیارتی مخصوصشه امشب
فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُكَ یا رَحْمنُ یا عَلاّمُ
دست گداییتو بالا بیار
حیفه امشب کسی حواسش پرت باشه وا
به وداع این خواهر و برادر
به وداع فاطمه و علی
به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا
ده مرتبه بگو:الهی العفو ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Mirzamohamadi_Rozeh_Shab-Eyd-Fetr_Ramazan96.mp3
4.32M
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ ...
اَشْهَدُ اَنَّکَ تَسْمَعُ کَلامِی َاَشْهَدُ اَنَّکَ تَرُّدُ سَلامی...
تو داری ما رو میبینی،
مگه نفرمود از عرش حسین داره گریه کن هاش رو میببنه
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ..
کربلا رفته ها این جمله رو کجا میگید؟
بهت میگن برو زیارت وداع
زود برگرد همه معطلند
میای،
به قهقرا داری عقب عقب برمیگردی،
چشمت به گنبدِ
هی میگی آقا نکنه سفر آخرم باشه
به به..
قربون این حال قشنگت..
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ..
شهدا رو مهمان کن،
جای همشون سلام بده،
جون دادند، حرمش رو ندیدند
السّلام عَلیَ الحُسَین وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین وعَلی اوْلادِ الحُسَین و عَلی اَصحابِ الحُسَین
حالا ابیعبدلله به هممون نظر کرده،
في یَمینِ العَرش
روضه نمیخونیم که
لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ
یعنی چی؟
یعنی اگه آقا داره نگاهمون میکنه تو هم سرت رو بالا کن
بلکه دیدی...
چی رو؟
اون سر مبارکی که....
نه روضه نگم....
سرت رو بالا بیار، یعنی هرکی در خونه ارباب بیاد دیگه سر به زیر نیست
ارباب باوفا منو دعا کن
از عرش خدا منو صدا کن
ارباب باوفا منو دعا کن
از عرش خدا منو صدا کن
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
به به...
به به...
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
-1099817216_1336987361.mp3
10.04M
#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_اسارت
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه
اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_اسارت
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه
اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ
روضه خیلی سخته،
لذا بسیاری از بزرگان ما،
به همینجا اکتفا میکردند که زینب وارد این مجلس شد...
حق داشتند. ..
بعضیا حتی استبعاد میکردند
اجازه هم نمیدادند محضرشون کسی روضه رو ادامه بده.
من امشب اینجوری میخوام بگم، من بیغیرتام که روضه رو ادامه میدم،
و الّا باید تو این روضه جون داد...
از کسانی که خیلی احتیاط میکرد
در محضرشم اجازه نمیداد روضهخوانا، شعرا روضهی اسارت زینب کبری رو بخونند
مرحوم آیت الله سید محسن اعرجی بود مخصوصا ظهر عاشورا که میشد،
اجازه نمیداد روضه رو مکشوفه بخونند
یه سال عاشورا دیدند دیر اومد جلسه،
اما وقتی رسید دیدند چشماش کاسه ی خونه،
یه کاغذ شعری تو دستشِ
تا وقتی نیومده بود جلسه
ذاکرین، شعرا، خطبا به حرمت سید به خودشون اجازه ندادند روضه بخوانند.
ظهر عاشورا که اومد منزل ،
اعمالش رو انجام داد
خوابش برد
تو عالم رویا مادرش فاطمه رو زیارت کرد
حضرت فرمود
سیدمحسن
چرا نمیزاری روضه زینبم رو بخونند،
گفت مادر باور نمیکنم با دخترت چنین معامله ای کرده باشند
حضرت فرمود
بدتر از این رو کردند...
بعد دیدند سید محسن داره میاد
چشماش کاسه خونه،
یه کاغذ شعری دستشه
قصیده ابن عَرندس حلّی رو آورد بخونه،
عصر عاشورا
اینجاش رو اشاره کرد
این معاویه یه دختری داشت به نام رَمله ،
تو این مجلس که مجلس برادرش یزید، پشت پرده قرار داشت
ابن عرندس نوشته
وَ رَملَةٌ في ظِلّ القُصورِ مَصونَه
یُناطُ عَلی اَقراطِها الدُّرِ وَ الْتَبر
یعنی پشت پرده تو مصونیت کامل به سر میبره دختر معاویه
کسی هم به طلا و جواهرات و زینتاش تعرض نمیکنه
اماا....
و آلُ رَسولِ اللّه تُسبیٰ نِسائُهُم
وَ مَن حَولَهُنَّ السِتْر یَهتِکُ و الخِدْرُ
دیدن دختر ابیعبدلله با آستین پاره صورتش رو گرفته
آی حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1744445187_-507334714.mp3
35.02M
مناجات ابتدایی دعای جوشن صغیر
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز
زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم
لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر
کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک
فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
پیغمبر فرمود
سه دستهاند که از ابلیس
و جنود ابلیس در امانند
الذاكرونَ للّه ِِ
الباكُونَ مِن خَشيَةِ اللّه
و المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ
هر سه ویژگی تو جمع شما سحرخیزان هست
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی
وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ
چه ماه خوبی بودی،
به بهانه تو ما با قرآن بیشتر مأنوس شدیم..
وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ
صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ
وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام..
دست گدایی رو میبریم بالا،
مثل همیشه
صاحب خانه رو واسطه قرار بدیم
بِالْحُجَّة الهی العفو...
یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز(٢)
زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز
من به امید آمدم، روبرنگردان از گدا
حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز
صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم
خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز
با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی
در مسیر نوکری ام، عبد کم کارم هنوز
ماه رمضان بره منم تو رو فراموش میکنم
دوباره تو میشی تریداً، وحیداً، فریدا
دائما داری هوایم را ولی افسوس من
باز هم رفتم به بیراهه گناهکارم هنوز
خوشبحال بندهای که زیرلب نجوا کند...
این مال امام زمانیها هست
که این شبا دنبال یوسف فاطمه میگردند
خوشبحال بندهای که زیرلب نجوا کند...
چی میگه..
از فراغت ای طبیبا سخت بیمارم هنوز
نیمه شب ها فرق داره گریه و حال دعا
من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز
نمیخوای به مهمون سی شبهات یه سر بزنی؟
سی شبه در خونت اومدیم آقا...
روبراهم کن برس آقا به فریادم که من
بیقرار کربلا صحن علمدارم هنوز
گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر...
هان، باورت شد نمیتونی بری کربلا؟
گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر..
پابرهنه میشدیم
خاک میریختیم روسر و رومون،
هر کی هم تعجب میکرد
میگفتیم آقامون رو خاک مالی کردند و کشتند ...
گریههای من دم باب الحسین یادش بخیر
همچو ابرم از غم دوری ، میبارم هنوز
بیسبب دل رفت تا صحن و سرای کاظمین
یاد آن مولای زنداییِ بییارم هنوز
قربون حرم خوشگلت...
گوشهی زندان به خاک تیره سر بُگذاشته
من اسیر آن امام زار و تب دارم هنوز
کاش از معصومه اش بر او پیامی میرسید
از غریبی گل زهرا عزادارم هنوز
خدا رحمت کنه مرحوم آیتالله احمدی میانجی رو
ایشون میفرمود شب آخر
رو کرد به سِنْدی بن شاهِک
فرمود دلم برا بچه هام تنگ شده
اجازه بده من یه سری برم دیدنشون...
همه روضه هامون به روضه ابیعبدلله باید ختم بشه
بدنش رو غریبانه داشتن میبردند سمت مقابر قریش،
سلیمان بن ابیجعفر از چهرههای ذی نفوذ بغداد بود
دید یه بدنی رو غریبانه دارن میبرند
فهمید بدن موسی بن جعفر هست،
گفت بدن رو نگهدارید،
غریب به دوهزار پانصد دینار خرج تشییع جنازه کرد،
گل خرید،
عطرهای قیمتی خرید،
هفت تا کفن قیمتی آماده کرد،
اومد خونه نُه تا دختر داشت سلیمان،
به همشون لباس عزا به تن کرد،
فرمود این آقا خیلی دختر داره اما یدونهشونم الان اینجا تو بغداد نیستند،
شما پشت سر پیکر این آقا
جوری به سرو صورت بزنید
نگند این آقا گریه کن نداره
آخ
با جمعی از مؤمنین و مومنات
با تلّی از گل،
بدن حضرت رو تشییع کردند
گلباران کردند
درستشم همینه
از اینجا تا قبر حضرت اونقدر رو بدن گل ریختند
از اون تاریخ این محله شد به
سوق الریاحین،
یعنی بازار گلها
درستشم همینه،
بدن پسر زهرا باید گلباران بشه
آخ لایوم کیومک یا حسین
کربلا هم بدن ابیعبدلله رو گلباران کردند
فرقةٌ بالسيوفِ
فرقةٌ بالرِّماحِ
فرقةٌ بالنّبال
تیر اندازا
نیزه اندازا
شمشیر زنا
آخ بمیرم....
فرقةٌ بالخَشَبِ والعَصاء
آخ به همین اکتفا نکردند ..
امام باقر فرمود:
وَ لَقَد اَوْطَئوهُ الخَيل بَعد ذلك
میخوام بگم؛
یا حضرت معصومه
شما نه جون دادن باباتو دیدی،
نه دفن باباتون رو
اما کربلا یه دختری کنار خیمهها
میگه خودم شنیدم،
عمر سعد فریاد میزد
مَن ینتَدِبُ بالحُسَینِ
کیه بر حسین اسب بتازونه...
حسین....
-1687806206_-1962289836.mp3
45.22M
🔻گزارش صوتی دعای ۴۵ #صحیفه_سجادیه
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
مناجات وداع....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
مناجات وداع
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم
لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم
اهل بیت ما این عبارت رو اینگونه معنا فرمودند لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه
یعنی اگه تو کمکم نکنی من نمیتونم دست از گناه بردارم،
اگه تو کمکم نمیکردی نمیتونستم طاعتت رو بجا بیارم
ازت ممنونم امسال هم باهمهی بدیهامون ما رو سر سفرهی ضیافتت مهمان کردی
حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر
کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ
اعتراف در خونه ات چقدر شیرینه
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک
فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی
وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
خداحافظ...
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ
تازه بهت عادت کرده بودم، وداع با تو خیلی برا ما سخته...
وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ
صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ
وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام..
به حق حضرت زهرا که
شب آخریه همیشه سفره رو مادر
جمع میکنه
الهی العفو...
شب آخریه
حنجرهتو خرج کن...
چه زود ماه مناجات مان رسید به سر
امان از این شب آوارگی، شب آخر
چه زود وقت خداحافظی رسید ای دوست
بیا که اشک بریزیم پیش یکدیگر
معمولا تو وداع
همه باهم گریه میکنند،
شب وداع پر از حسرت و پر از دردیم
که هیچ وقت نبودیم قدر دان سحر
چه ساده این رمضان هم گذشت وجا ماندیم
هزار حیف نبستیم کوله بارِ سفر
به خدا بچه که بودیم خوب یادمه
دهه آخر ماه رمضان که میشد
بعضیا که اهل دل بودند
اصلا یه حال دیگهای بودند،
ماها نمیفهمیدم،
پرس و جو که میکردیم
میگفتند تو این دهه اگه نشونهی خیمهاش رو به ما دادند
معلومه ماه رمضان مون مقبول واقع شده، اگه نشونیش رو ندادند چه خاکی به سر بریزیم
آقاجان من میخوام بالاتر از این بگم،
از شب اول تو میدونی ما هم گفتیم
چقدر بیآبرو هستیم،
اما توقعمون اینه صاحبخونه یه سری به ما بزنه...
محبتی بکن و ما را ببخش شرمنده
دل امام زمان را شکستهایم اگر
مگه نگفتی
شب آخر به اندازه کل ماه رمضان میبخشی، امشب بیا مهمونات رو مفتی ببر...
حالا داری گزارش کار میدی
محبتی کن و ما را ببخش شرمنده
دل امام زمان را شکستهایم اگر
ولی در این رمضان هر زمان که تشنه شدیم
نفس کشیده و گفتیم یا علی اصغر
گرسنهام که شدیم از سهساله ای خواندیم
ولی گرسنه نماندیم مثل آن دختر
دل شکسته ما را نگاه کن یا رب
تو را به جان علی از گناه ما بگذر
از اینجا بهبعد من فقط شعر میخونم، تو چجوری ارتباط برقرار میکنی ،خودت میدونی
وداع ،با رمضان چون وداع با یار است
همیشه سخت و غم انگیز و دلهره آور
وداع، علت بغض گلوی هر عاشق
وداع ،علت موی سفید هر نوکر
وداع ،آه بلندیست در دل زخمی
وداع ،زخم عمیقیست در میان جگر
حالا آمادهای یا نه
شب آخرِ
تو را قسم به وداع علی و فاطمهاش
به خدا باهمهی نفس دارم میخونما
تو را قسم به وداع علی و فاطمهاش
به لحظهای که حسن خیره مانده بود به در
به لحظهای که علی زار میزد و میگفت
چه زود میروی از دستم ای گل پرپر
قسم به آن شب سختی که دست لرزانش
رسیده بود به بازوی زخمی مادر
به گریه گفت فدایت شدم عزیز دلم
شکسته بال و پرت را، غلاف آن خنجر
علی مرد نبردهای سخت و، طاقت فرسا بود فقط تو احد 90 تا زخم و جراحت تو بدن مبارکش بود
هیچ جا دیده نشد علی با دیدن یه زحمی به هم بریزه
اما من نمیدونم اون زخم کبودی بازو چی بود
تازه از زیر پیراهن غسل میداد
فقط یه لحظه لمسش کرد
فَبَکیٰ بُکاءاً طویلاً...
بحق حضرت زهرا ظهور را برسان
کجاست منتقم خون آل پیغمبر
این یه وداع بود....
تو را به حق رباب و وداع شش ماهه
تو را به حق وداع خیام با اکبر
به آن زمان که به خون میتپید قلب حسین
تو را قسم به وداع برادر و خواهر
فَنادیٰ یا زَینب
اِيتِينِي بِثَوبٍ عَتِيق
خواهرم اون پیراهن کهنه رو بیار
این زن و بچهها از خیمههابیرون اومدند همه دور ابیعبدلله حلقه زدند
هر کی یه جملهای گفت
زبان حال و قال مشترکشون این بود،
رُدَّنا إلیٰ حَرَمِ جَدِّنا
روضه وداع خیلی سخته
ولی روضهای هست که
حضرت زهرا
به علامه مجلسی سفارش کرد
اُذکُر مُصِیبةَ الوِداعِ وَلَدِیَ الشَّهید
انشالله حق روضهاش ادا بشه
هر کدومشون رو یجوری آروم کرد
دونه دونه شون رو برگردوند به خیمه ها
هدایت شده از روضه
روضه روز نهم ماه رمضان.mp3
4.98M
#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
روضه ی روز نهم ماه رمضان
السلامُ عَلیکم یا اَئِمةَ البَقیع
السلامُ علیکَ یا حَسنَ بنَ عَلي
کاش گردی شوم و از کرمت
بنشینم به کنار حرمت
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#ماه_رمضان
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
روضه ی روز نهم ماه رمضان
السلامُ عَلیکم یا اَئِمةَ البَقیع
السلامُ علیکَ یا حَسنَ بنَ عَلي
کاش گردی شوم و از کرمت
بنشینم به کنار حرمت
کاش چون ماه به شبهای دراز
داشتم با حرمت راز و نیاز
کاش چون اشک کنارت اُفتم
به روی خاکِ مزارت اُفتم
روی جانها همه بر تربت تو
سوز دلها همه از غربت تو
غربت آن نیست که از داغ جوان
قد بابا شود از غصه کمان
غربت آن نیست که سر بر سَرِ نی
ره کند با سپه دشمن ، طِی
غربت آن نیست که از ضربت سنگ
چهره از خون جبین گردد رنگ
پس غربت چیه؟
غربت آن است که مردی مظلوم
شود از کینهی همسر مسموم
غربت آن است که بعد از کشتن...
آخ بمیرم
بارش تیر ببارد به بدن
جلو چشم ابیعبدلله...
جلو چشم قمربنی هاشم...
جلو چشم علی اکبر...
نانجیب دستور داد بدن رو تیرباران کنند
هفتاد چوبه تیر بر این بدن زدند،
که زیارت جامعهی ائمة المومنین تعبیرش اینه
قَد شُکَّت اَکفانُهُ بِالسِّهام
یعنی تیرها باعث شد کفن سوراخ سوراخ بشه
آخ بمیرم...
بدن برادر رو میخواد دفن کنه
دونه دونه این تیرها رو بیرون کشید
بدن غرق خون حسنش رو میان قبر گذاشت
یه جمله اینجا فرمود
گفت داداش
غارت زده به اونی نمیگن که مالش رو به غارت بردن، غارت زده به من حسین میگند برادری مثل تو رو از دست میدم
آمادهای یا نه؟
این یه برادره...
ابیعبدلله کنار پیکرش اینجوری فرمود....
من یه برادری هم علقمه میشناسم تا دیدن ابیعبدلله داره میاد،
همه دارن تماشا میکنن
دیدند...
فَوَقَفَ الحُسین مُنحَنیا
خم شد....
یه جمله هم اینجا فرمود
صدا زد
الآن إنکَسَر ظَهري
حسین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه روز ششم ماه رمضان.mp3
7.25M
#مناجات
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
روضه روز ششم
تا یوسف اشکم سر بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت
مدح تو جز از ایزد دادار نیاید
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_رمضان
روضه روز ششم
السلام علیک یا ابا الحسن
یا علی بن موسی ایها الرضا
تا یوسف اشکم سر بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت
مدح تو جز از ایزد دادار نیاید
خود را به تو بستم که منم نوکر کویت
از نوکری ام گر که تو را عار نیاید
یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک
بر دیدن این دل شده ، یکبار نیاید
فرمود هرکه به زیارتم بیاد سه جا به دیدنش میام
چشم سر رو ببند چشم دلت رو باز کن
از باب القبله داری مشرف میشی
بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله
أ أدخل یا الله
أ أدخل یا رسول الله
أ أدخل یا ملائکة الله
حالا رسیدی کنار ضریح امام رضا
چی میخوای بگی
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید
به به زائر امام رضا شدیا
قربون این زیارتتون
آخر به کجا روی کند ای یم رحمت
گر بر در تو شخص گرفتار نیاید
پیغمبر فرمود
هرکه به زیارت جگر گوش ام در خراسان بیاد
خدا گناهانش رو میبخشه
غم و غصهاش رو برطرف میکنه
آمادهاید یا نه
فرمود اباصلت
از مجلس مأمون که آمدم بیرون
اگه دیدی عبا به سر انداختم دیگه با من حرف نزن
اباصلت میگه من منتظر ماندم
یه وقت دیدم امام رضا داره میاد
اما عبا به سر کشیده
دیگه سخنی نگفتم
از مجلس مامون تا حجره
چند قدم بیشتر راه نبود
اما دیدم ۵۰ مرتبه امام رضا نشست روی زمین و بلند شد....
دیگه ننوشتهاند صدا میزد آخ جگرم....
یا شاید میگفت وای مادرم....
بریم کربلا
خود امام رضا فرمود
ان کُنتَ باکِیاً لِشَیء
اگه میخوای بر کسی و بر چیزی گریه کنید
فَابکِ لِلحسین
اینجا امام رضا ۵۰ مرتبه
نشست روی زمین و بلند شد
تا برسه کنار حجره...
کربلا هم عمه ی امام زمان
۵۰ مرتبه آمد کنار گودال و برگشت
هرچه گشت بدنی رو پیدا نکرد
آخرالامر از آن حلقوم بریده صدایی به گوش رسید
إلَیَّ أُخَیَّه...
حسین....
ای ز دوره خردسالی یاورم
یاد داری در کنار مادرم
ماه رخسارت ز من دل می ربود حسین
تا برد خوابم نگاهم بر تو بود
داداش
خاطرات رو داره مرور میکنه
یاد داری پس از عروسی من
آمدی تو به دیده بوسی من
آمدی لیک خواب بودم من
از غم تو در اضطراب بودم من
روضه رو خوندند
حالا اومده تلافی کنه
داداش
دین احسانت بود بر گردنم
آمده وقت تلافی کردنم...
چجوری می خواد تلافی کنه
اون روز
داداش
بین زینب و آفتاب حائل شد
نگذاشت آفتاب ، صورت خواهر رو بسوزونه
گفت داداش
عفو کن ای یادگار مادرم
سایه بانی نیست جز موی سرم
به به
به به انشالله کربلا بگیا
حائل شد بین بدن و آفتاب
اما مگه نانجیبها گذاشتند
اینجا دیدن سکینه میگه
یا أبَه أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروبَة
بابا پاشو ببین دارن عمه ام رو میزنند
عفو کن ای یادگار مادرم
سایه بانی نیست جز موی سرم
داداش یادته
یک شب میخواستم برم زیارت پیغمبر
بابام علی ، اول قنبر رو فرستاد
برو چراغهای حرم رو کم کن
خودش جلوی من ،
تو و داداش حسنم دور من رو گرفتید
داداش حسنم از بابام پرسید
ما که به زیارت میریم روز میریم
اما چرا زینب شبها میره
با این تشریفات باید ببریمش
امیرالمومنین فرمود حسن جان
همه کارها برای اینه
مبادا نامحرمی قد و بالای زینب رو ببینه
حالا اومده کنار گودال
داداش
غافل از خواهر نگردیدی دمی
تا نباشد گرد من نامحرمی
حال ، بین ،نامحرمان دور منند
خنده بر زخم درونم میزنند
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن، خواهرت
حسین....
صلی الله علیک یا اباعبدالله
گذرم تا به در خانهات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانهات آباد حسین
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn