دعای ام داوود و روضه ی حضرت زینب کبری سلام الله علیها ⬆️👌⬆️
🕊﷽🕊
🕌 #روضه_امام_کاظم_ع 1
🕌 #دفتری_کاظم ع 1
🕊براحمدوخلق مهربانش صلوات
🕊برحیدر وصبر بیکرانش صلوات
🕊ازفاطمه مجتبی ومظلوم حسین
🕊تاحضرت صاحب الزمانش صلوات
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#السلام_علیک_یا_موسی_بن_جعفر_ایها_الکاظم_یابن_رسول_الله_یاحجه_الله_علی_خلقه...
(همه بگن)
♦️#یاوجیهاعنداللهاشفعلناعندالله
(آقا مون موسی بن جعفر باب الحوائجه...
آی حاجت دارا...مریض دارا...
خوب جایی اومدی گدایی)
♦️#یاوجیهاعنداللهاشفعلناعندالله
🖤 آخ دلم میل هوای یار داره
🖤که او موسی بن جعفر نام داره
🖤آخ همون شاهی که جان داد توی زندان
🖤 بدان باب الحوائج نام داره
همه زمزمه کنن...
♦️یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر..
🍁آقا برس به دادم ..از غم بده نجاتم
♦️یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🍁آقا ببین غریبم.. آقا ببین اسیرم
♦️یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
⬅️حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین ..
حرم باصفای آقا موسی بن جعفر.. چه صفایی داره کاظمین...
وقتی نگا می کنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جوادالائمه،،دلت جلا می گیره..
چقد امروز جای همه مون خالیه کاظمین..
خوشا به حال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند،، دارند حرمشو طواف میکنند..
انشاالله به زودی زود قسمت و
روزی همه مون بشه از نزدیک عرض ارادت کنیم ..
(بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم)
انشاالله هیچ کسی از در خونه ی امام کاظم ناامید برنگرده..🙏
آی حاجت دارا.. مریض دارا.. گرفتارا... جوون دارا...امروز بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو..زندانی غریب بغداده..
(الهی هیچ کس غریب نباشه)
⬅️ عاشقای موسی بن جعفر...
دو نفر مرگ خودشونو از خدا طلب کردند..
سادات مجلس منو ببخشن...یکی مادرتون زهرای مرضیه بود...
یه وقت حسنین و زینبین رو صدا زد..فرمود می خوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا...
(یا زهرا..)2
بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر می خوای برا شفات دعا کنی؟
(آره مادر)
⬆️(اوج)..اینجا بود که بی بی فرمود:
◾️#اللهمعجلوفاتیسریعا
▪️خدا دیگه مرگ فاطمه رو برسون..
🔷یکی ام میوه دلش امام کاظم ع بود..
می فرمود:خدااا..
دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون...
هر روز وقت غروب زندانبان آقا رو اذیت می کرد...
آخ..
🥀ندارد یوسف صدیق زندانی که من دارم
🥀ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم
🥀به جنت مادرم زهرا پریشان کرده گیسو را
🥀پریشان گشته از حال پریشانی که من دارم..
⏪دیگه اواخر عمر لحن مناجات آقامون عوض شد...
(چی می گفت آقا؟)
نیمه های شب اینطور با خدای خودش مناجات می کرد:
ای خدایی که گیاه رو از بین آب و گِل نجات می دی..
ای خدایی که شیرو از بین خون جدا می کنی..
بچه رو از رحم مادر نجات می دی..
دیگه موسی بن جعفر رو از زندان خلاص کن..
خلصنی یارب 2
🔅 به یارب یارب شب زنده داران
🔅 به امید دل امیدواران
🔅به آه سینهٔ طفلان گریان
🔅خلاصم خدا از کنج زندان
⬆️(اوج)...می فرمود خدااا....دیگه مرگ موسی بن جعفرو برسون..
چقد زود دعای آقامون مستجاب شد...
⏪آی آبرو دارا...گرفتارا...
یه وقت دیدن در زندان باز شد... چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه..از زندان بیرون میارن...
یه مرتبه دیدن خدااا...
⬆️(اوج).. چقد بدن آقا سنگینه.. خدایا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه..
تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره...
ای (غریب آقااا)3
☑️ شیعیان اومدن...بدن امام رو احترام کردن...کفن کردن... تشیع جنازهٔ باشکوهی برگزار کردن..
اما آی کربلائیااا..آی حسینیااا..
🔺 #لایوم_کیومک_یا_ابا_عبدالله🔻
⚫️ دلها بسوزه برا جد غریبش حسین...
وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا) بیارید..
میخوام بدن بابای غریبم رو کفن کنم..
آخ..
🔘مگر به کربلا کفن
🔘به غیر بوریا نبود
🔘مگر حسین تشنه لب
🔘عزیز مصطفی نبود
♦️#الالعنهاللهعلیالقومالظالمینوسیعلمالذینظلمواایمنقلبینقلبون..
🔶حالا از سویدای دلت به نیت
🔹 سلامتی و فرج امام زمان...
🔶شفای همه بیماران..
🔹هدایت و خوشبختی جوونامون..
🔶 عاقبت به خیری مون..
سه مرتبه صدا بزن
♦️#یا_حسین
@rozehdaftari
بزرگواران عزیز پیداش کردم
منظورم این دعا بود که در سفره حضرت رقیه یا سفره حضرت ابالفضل
خوانده میشه
به این صورت که همرو جمع میکنن دور سفره واز مستمع میخوان که دستشونو تو سفره بزارن وآخر مجلس این دعا خونده میشه وبعد از این دعای پایانی خوانده میشه
الهی عترت اطهاره خاطر
قیزی صدیقه کبرایه خاطر
امیرالمومنین ساقی کوثر
آچار هر مُشکیلی مولایه خاطر
( رقیه ،ابالفضل)آدینا سفره سالوبلار
قبول ایله اُ مَه سیمایَ خاطر
خداوندا شِفا وِر هر مریضه
مریضه جان وِرن صُغرایه خاطر
الهی مُشکیلیم آچ اُز الینه
طنابه باغلانان قولارا خاطر
قوناخلاردان قبول ائت بو عزانی
الهی زینب کبرایه خاطر
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام موسی بن جعفر(ع)(2)
#روضه شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود
🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود
🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام
🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود
🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا
🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود
🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم
🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود
🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را
🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود
🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!!
🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود
🔸از بس زدند خورد شده استخوان من
🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود
🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا
🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود
🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم
🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود
🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است
🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود
🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا
🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود
🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است
🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود
⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم.
حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)
شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭
وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم
آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود
حسین آرام جانم حسین روح وروانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀
@rozehdaftari
هدایت شده از مولودی مجمع الذاکرین اهلبیت ع
974.6K
#مرثیه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی🎤
زباغ زندگی من به جز نشانی نیست
خزان رسیده چو من هیچ باغبانی نیست
زپا فتادم و در این محیط ظلمانی
به دستگیری من دست مهربانی نیست
من آن کبوتر عشقم که در زمانه مرا
به غیر این قفس تنگ آشیانی نیست
خدایا که بیایید و بنگرید همه
در این قفس به جز از مشت استخوانی نیست
به هر کجای تنم جای تازیانه بود
به تا رو پود وجودم دگر توانی نیست
انیس هر شب من حلقه های زنجیر است
مرا به جز غل و زنجیر همزبانی نیست
به میهمانی بابا خوش آمدی پسرم
عزیز تر زتو در خانه مهمانی نیست
@rozehdaftari
548.4K
#نوحه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی🎤
شاعر:حاج احمد واعظی
در کنج زندان دلگیر و خسته
چون مرغ غمگین و پرشکسته
برخشت نمناک زمین
سر میگذارم
چشم انتظارم
ذکر دعایم،این است هرشب
الغوث الغوث خلصنی یا رب
من بسته بر زنجیرها
جان می سپارم
چشم انتظارم
من روزه دار و در هر شبانه
افطار کردم،با تازیانه
پیمانه هم لبریز شد
طاقت ندارم
چشم انتظارم
با یاد مادر خون شد سبویم
سندی چو می زد،سیلی به رویم
پیمانه هم لبریز شد
طاقت ندارم
چشم انتظارم
@rozehdaftari
اشعارصلوات،دعا، پندیات ،نوحه،روضه دفتری متن وصوت از ابتدا تا انتهای مجالس ترحیم.
@khatme14
#رباعی_شهادت_امام_کاظم_ع
#امام_کاظم_ع
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
شدروزوشب ذکرلبت خَلِّصنی یارب
ذکـر منـاجـات شبت خَلِّصنی یارب
ناله زدی درهرقنوت وسجده هایت
مابین هـر یک یاربت خَلِّصنی یارب
عمری به پشت درب های بسته بودی
ازظلم سندی بن شاهک خسته بودی
ورد لبت معصومه جان بودو رضاجان
از بس به فرزندان خود دلبسته بودی
ای قلب عالم سوخت آقـا جان برایت
تـو نـاله ها کـردی و نشنیدند صدایت
زنجیر از مظلومیت خـون گـریه میکرد
یاحضرت موسی بن جعفرجان فدایت
روزه بـودی خـون دل افـطار تو
لحظــه لحظـه داده انـد آزار تو
جز غُل و زنجیر ودلتنگی و زهـر
هیـچ کس آنجـا نگشته یـار تو
چشـم انتظاری گفت مـولایم بیاید
هــر دم رضـا می گفت آقـایم بیاید
تاخواستگار از بهرمعصومه می آمد
مـی گفت بگذارید کـه بـابـایم بیاید
ای میــوه ی قلب پیمــبر دردمندم
ذُریّـــه ی زهـــرا و حـیدر دردمندم
هجررخ صاحب زمان بیچاره ام کرد
یاحضرت موسی بن جعفردردمندم
تیره گشته روز و ماه و سال من
در قفس بشکسته پـر و بال من
غـــیر تــازیـانه و دشـنام خصم
کس نپرسیداست اینجاحال من
مـرا در بند هـم زنجیر کردند
و بـا زخـم زبان تحقیر کردند
زبس به مادرم دشنام دادند
مـرا ایـن نـانجیبان پیر کردند
پیغمبرازمظلومیت درپیچ وتاب است
قلب جهان شیعه ازداغت کباب است
فـــرزنــد زهـرا کـن دعـا مهدی بیـاید
باب الحوائج تودعایت مستجاب است
ای مـادر تو فـاطمه هم مادر ما
ای سایهٔ لطفت همیشه برسرما
تامهدی ازپرده ی غیبت به درآید
باب الحوائج، حفظ فرما رهبر ما
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
@rozehdaftari