4_5958594505551644180.mp3
2.98M
روضهحضرتزینب (س)
غساله گلوب گوز یاشیمی سیلدی گوزومدن
گوز یاشیمی پاک ایتدی ولی دوشدی دوزومدن
سسلندی خانملار داخی من گیتدیم ئوزومدن
معلوم اولونور بو خانمن نیسگیلی چوخدی
یول یول گوریبدی بدنی صاف یری یوخدی
اولسا جان اوسته باجی قارداشی قیدینده قالار
باجی تابوتینی ئوز چینینه قارداشی آلار
هر قدم آتدیقجا قبره طرف وای دیجک
باجینی قبره قویانان صورا لای لای دیجک
(الله هیچ باجینی قارداشسیز المه خانم یانا یانا دیدی حسین ئولورم ابوالفضل گل یامان گونومدی آی قارداش )
حسین
بیر یرده حسین جان ویریرم سایه ده یوخدی
زینب سنه قربان اولا همسایه ده یوخدی
#روضه_حضرت_زینب_سلام الله
@rozehdaftari
🕊﷽🕊
◼️#روضه_امام_حسین_ع
◾️#دفتری_وداع
▪️#دفتری_حسین ع 2
📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات
📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات
📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت
📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات
💠#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیالارواحالتیحلتبفنائکعلیکمنیسلاماللهابدامابقیتوبقیالیلوالنهار💠
🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم
🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم
🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2
🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل
🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم
🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم
🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم
🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم
⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ...
⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا..
دیدن بیبی داره گریه میکنه...
فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا...
فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه...
پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی)
صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا....
(مگه چی میگه زهرا جان)
بابا همش میگه انالغریب...
اناالمظلوم....
اناالعطشان....
اناالعطشان...
یعنی مادر من غریبم مادر...
من مظلومم... من تشنه ام....
من شهیدم....
بابا اینا چیه میگه...
جگرم رو آتش زده...
پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا...
اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند...
آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا...
یه وقت بیبی شروع کرد گریه کردن...
صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟...
نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره...
بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟
نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره.....
بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟
(نه دخترم برادرش حسن هم نیست)
آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ...
پس کی بر حسینم گریه میکنه ...
حسینم گریه کن نداره....
پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور...
عده ای از خوبان امت من جمع میشن...
مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند....
زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،،
مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند...
زهرا جان روز قیامت هم که میشه..
میای شفاعتشون میکنی..
⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ...
اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره...
امروز من بر حسینت گریه میکنم...
که تسلای دل داغدارت باشم...
⚫️روز عاشوراست امروز....
🔴کربلا غوغاست امروز ....
امروز امام زمان عزاداره ....
قربونت برم آقا جان....
امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه....
امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه.....
امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه....
قربون اون آقایی که فرمود...
یا جدا روز و شب برات گریه می کنم..
اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم
فرمود...
لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم....
تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم....
امروز بگو آقاجان سرت سلامت....
آجرک الله فی مصیبت جدک....
آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی......
قربون دل داغدارت برم آقا جان....
(روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا)
عجب روضه جانسوزیه روضه وداع...
سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست...
اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه....
صدا زد کلثوم خداحافظ...
سکینه خدا حافظ....
آخ زینبم خدا حافظ....
همه بیایید دورمو بگیرید...
آخرین دیدار من باشماست...
دیگه شمارو نمیبینم...
همه دورشو گرفتن...
ناله میزنند...گریه میکنند..
یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون...
همه رو آروم کرد..
اما اونی که آروم نمیشه زینبه...
زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه...
زینب نمیتونه از برادر جدا بشه...
🔘گفت با زینب، به آوای حزین
🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین
🔘زینبا روز جدایی آمده
🔘موسم عهد خدایی آمده
🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن
🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن
⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه....
زینبم چرا میلرزی..
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
نبینی داغ برادروو...
زینبم چرا میلرزی خواهر...
⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد...
بدون لحظات آخر عمر حسینه..
(دیگه حسینو نمیبینی)
همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ...
🖤مهلا مهلا....
🖤یا ابن الزهرا....
ادامه روضه👇👇@rozehdaftari
✨ای یادگار مادرم
✨ای مهربان برادرم
✨آهسته رو آهسته رو 2
✨ای جان من جانان من
✨مشکن دل سوزان من
✨آهسته رو آهسته رو 2
(هم ناله شو با زینب)
✨آهسته رو آهسته رو4
✨بر خواهر زارت نگر
✨بر طفل بیمارت نگر
(بگم و التماس دعا)
✨آخ کرده وصیت مادرم
✨در وقت میدان رفتنت
✨ بوسم گلو و حنجره ات 2
🍁ای پاره تن حسینم
🍁خونین بدن حسینم
🍁 آرام جان خواهر
🍁 ای تشنه لب حسینم2
⬅️زینب گفت حسین جان..
وقتی حرکت کردی طرف میدان یاد وصیت مادرمون زهرا افتادم...
میگن امام حسین تا تام مادررو شنید از اسب پیاده شد...
زینبم مگه مادرم زهرا چه وصیتی کرده...
⬅️صدا زد حسین جان.. مادرم وصیت کرده ...
روز عاشورا تو آخرین لحظه وقتی حسینم... بی پناه شد ...
دیگه یاور نداشت...
به طرف میدان میره...
(اوج)
زیننبم مادر... من اون لحظه کربلا نیستم مادر...
مادر عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس
🔴 امان از دل زینب....3
🔴 چه خون شد دل زینب
⬅️اینجا زیر گلوی حسینو بوسید برادرو راهی میدان کرد...
چند ساعت بعد اومد کنار جنازه برادر...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
به خدا سخته...
الهی نبینی اونچه که زینب دید..
(فرود)
⏪ اومد کنار جنازه برادر...
چه جنازه ای..
بی سر، عریان، قطعه قطعه....
چه کرد عمه سادات یه وقت دیدن خم شد لبها رو گذاشت له رو رگهای بریدهٔ حسین.....
💔ديدم غمت ای دلبر ای کاش نمی ديدم
💔تنهایی و بی ياور ای کاش نمی ديدم
💔دنبال تو تا گودال من آمدم و ديدم
💔بالای سرت مادر ای کاش نمی ديدم
✳️بابی انت و امی یا حسین...
✳️جان عالم به فدای لب عطشانت
✳️بلند بگو یا حسیـــــن...
@rozehdaftari
روضه جانسوز دفتری حضرت زینب(س)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
السلام علیکِ یا بنت رسول الله، السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین یا اُخت الحسن والحسین
مسلمانان مرا زینب مگوئید
مرا محنت کِشِ دوران بگوئید
بگوئیدم برادر مرده زینب
برادر مرده داند حال زینب
ای یادگار سه امام زینب
بر قلبِ سوزانت سلام زینب
◾سلام ما به اون خانمی که یه عمر مصیبت دید اما صبر کرد، بلاکِشِ دوران بی بی زینبه، چهار سال بیشتر نداشت که داغِ جدش رسول خدا رو دید صبر کرد، هنوز آب غسلِ پیغمبر خشک نشده بود پهلوی مادرش زهرا رو شکستند جلو چشمانش، به مادرش سیلی زدن اما صبر کرد، هنوز داغ مادرش رو از یاد نبرده بود که فرق شکسته ی باباش امیرالمومنین رو دید، صبر کرد، بمیرم برات زینب یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید اما بازم صبر کرد بی بی زینب روز عاشورا در نصف روز جلو چشمانش تمام عزیزانش رو شهید کردن بازم صبر کرد، تمام دلخوشیش حسین بود😭😭😭اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد خواهرم زینب منم میخوام برم میدان زینب جان خواهرم خدانگهدار، زینب کبری طاقت دوری برادرو نداره، عرضه داشت حسینم ، برا من دیگه کسی نمونده توهم میخوای بری زینب رو تنها بزاری😭😭😭ابا عبدالله فرمود: اینقدر بی تابی نکن زینب تا صدای تکبیر من میاد بدون من هنوز زنده م ابی عبدالله رفت میدان تصور کن زینب درون خیمه تا صدای تکبیر برادرو میشنوه دلش آروم میگیره، اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید حالا میخوای برا زینب کبری گریه کنی بسم الله، داخل خیمه هی بلند میشه و میشینه زمین، میگه حسینم چرا دیگه صدای تکبیرت نمی یاد داداش، در همون حال یکدفعه صدای ذوالجناح بلند شد شاید خوشحال شده زینب، برادرم حسین برگشته ، دوان دوان اومد بیرون یه نگاه کرد ، دید ذوالجناح برگشته اما یال اسب غرق به خونه، زین اسب واژگونه، بی تاب شد،( همه از خیمه ها بیرون دویدن ، ولی سالارِ زینب را ندیدن)😭😭😭یا صاحب الزمان منو ببخش ، عمه جانتون دوان دوان به سمت قتلگاه(از حرم تا قتلگاه زینب صدا میزد حسین، دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین)خدا به داد دل زینب برسه تا رسید بالای تل زینبیه نگاه کرد دید شمر رو سینه ی حسین نشسته خدا چکار کنه😭😭😭یا صاحب الزمان این جمله مدِّ نظرِ منه این حسینِ توست که زِنازاده ها کشتنش من به قربون اون کسی برم که داره از محاسنس خون می چکه، زینب بی تاب شده دستاشو گذاشت روی سر هی صدا میزد وامحمدا ، وا علیا ، چیزی نگذشت دیدن(سری به نیزه بلند است در برابر زینب، خدا کند نباشد سرِ برادرِ زینب)برای تسلای دلِ بی بی زینب ناله بزن یا حسییییین یا حسییییین😭😭😭
علی لعنة الله علی القوم الظالمین
@rozehdaftari
❣﷽❣
🌹#روضه_پنج_تن_آل_عبا
❤️#دفتری_پنج_تن
🌹روضه پنج تن
❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات
❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات
❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین
❇️بر پنج تن آل محمد صلوات
🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع
🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3
⏪نبی در بسترو زهرا کنارش
⏪عزیز قلب او شد بی قرارش
⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن
⏪ برای رفتن بابا دعا کن
✅نمیدونم مدینه رفتی یانه
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،
دل بده با هم بریم مدینه،
بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود،
الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه،
آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد...
🔆بابای خوب و مهربون
🔆 حرفامو از نگام بخون
🔆من التماست می کنم
🔆یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بیبی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا....
آی جوون دارا....
آی مریض دارا ....
آی حسینیا....
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع
🔸بی سرو سامان توأم یا حسین
🔹دست به دامان توأم یا حسین
🔸برسر نی زلف رها کرده ای
🔹با جگر شیعه چها کرده ای
🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
.... #وسَیعلَمُالّذینَظَلَمواأَیمَنقَلَبٍینقَلِبونَ.....
(⭐️شعرا 227⭐️)
⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🍁هدیه به حضرت معصصومه صلوات
@rozehdaftari
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است
🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست
شب دوازدهم ماه محرمه. ..
امروز کربلا چه خبر بود خدایا...
🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب
🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست
دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد...
هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم...
رفتیم به سمت خونه هامون...
مواظب بچه هامون بودیم...
مبادا نیمه شب سردشون بشه...
مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند...
اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن...
بچه های حسین چه حالی داشتند...
داخل یک خیمه نیم سوخته...
الله اکبر...
نميدونم بهشون آب دادند یا نه...
خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه...
🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت
🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست
🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک
🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست
🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی
🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست
از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه...
از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه...
مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب...
صدا زد عمه جان زینب...
ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن...
کفن کردن...
بدنهای نحسشون رو دفن کردند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
روی زمین کربلا...
عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن...
وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند...
اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند...
خانم زینب کبری فرمودند...
خودم بچه ها رو سوار میکنم...
با دستان مبارک...
یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز کرد...
اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد
یا صاحب الزمان ....
یکدفعه نگاه کرد به اطرافش...
یادش اومد از روز ورودش به کربلا...
اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد...
علی اکبر امد...
قاسم امد...
جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن...
دور محمل زینب رو گرفتن...
خانوم رو با احترام از محمل پیاده کردن...
مبادا نامحرمها ببینند....
ناموس خداست...
احترام داره...
یادش اومد از اون روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند...
اما الان تنهای تنها مانده...
نگاه کرد به سمت قتلگاه...
صدا زد حسینم برادرم...
بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر...
ببین دورم رو نامحرمها گرفتند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادر نمیخواستم اما...
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا...
یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
-@rozehdaftari
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه ۲
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید
شب شهادت زین العابدین...
امام سجاده...
دیگه دلت اینجا نباشه...
بریم مدینه...
کنار قبرستان بقیع بنشینیم...
برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم...
وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند...
آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام...
🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید
امان از اون شبی که...
ما رو دم دروازه شام نگه داشتند...
شهر رو آذین بندی کردن...
گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن
تا وارد شهر شام شدیم ..
هرکس هر چی بدست داشت...
به ما میزد...
یکی با سنگ میزد...
یکی خاکستر میریخت...
یکی خارجی میگفت...
ای وای ای وای .....
🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید
🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند
خدا لعنتشون کنه...
🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
-@rozehdaftari
#روضه_بازار_شام
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین
هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین
فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد
باید که زیر نامه اش امضا شود حسین
در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شب های هیئتت شب احیا شود حسین
🔹امام رضا فرمود: مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیی فِیهِ أمرُنَا؛ هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه”لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ؛ قلبش نمی میره، دل مرده نمیشه، حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم، همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم.
در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شب های هیئتت شب احیا شود حسین
پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن
از کودکی تا دم مرگم به روی لب
تنها حسین بوده و تنها شود حسین
ای کاش وقت مردن من وقت احتضار
ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین
▪️۳۴ سال امام زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا می دید گریه می کرد، هی می فرمود: قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائعا؛ یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ “قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً” بابامو تشنه کشتن؛
▪️این روزا قافله داره می رسه شهر شام، شامی که قریب ۴۰ سال، کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن، آخ بمیرم، قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرُ زینت کردن؛
کوچه هاشُ آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک گفتن، لباس نو به تن کردن، شهر رو چراغونی کردن؛ زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن، مگه چه خبره؟
🔸سهل ساعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرُ زینت کردن، می دونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،
پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن، یا صاحب الزمان😭
اگه می خوای ببینی بیا دم دروازه شهر.
▪️کامل بهایی، می نویسد ۵۰۰ هزار نفر به تماشا اومده بودن، آخ بمیرم، همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد؛ از دروازه ساعات تا مجلس یزید چند تا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کردن😭... یعنی آنقدر ازدحام جمعیت ….،مانع شده بود، زن های رقاصه می زدن و می رقصیدن ” سرای بریده بالا نیزه؛ امام زین العابدین تو غل و زنجیر...
وای گفت:
من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من
میخواید بدونید من کیم؟
هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من
آخ یکی طعنه می زنه، از بالای بام یه عده دارن سنگ می زنن؛ خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت می ریزن، یا صاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن... 😭
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً، قاری قرآن محترمه، علی لب های قاری قرآن رو می بوسید؛ اما من یه قاری خاکی می شناسم، تا قرآن خواند، سنگ ها بر اون لب و دندان؛ اخ بمیرم …حسین.
بابا قرآن می خونه
سنگا به اون لب می خوره.. 😭
▪️خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه، اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد، فرمود: انا المظلوم... 😭
▪️من نمی دونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو می زدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد.
یا حسین...😭
@rozehdaftari
⚫️روضه جانسوز#_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _
➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس "
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
*داداش*
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛
وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...."
حسین
لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...."
زخانه ها بوی طعام می آید .....
اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........."
حسین ..........
غم عشقت بیابون پرورم کرد .......
هوای وصل بی بال و پرم کرد ......
ای دل .....ای دل .....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ......
دلم را هر چه میخواهی بسوزان
تنم را هرچه میخواهی بلرزان
ولی در کوچه های کوفه و شام ....
به پیش چشم نامحرم مگردان ...
حسین .........
@rozehdaftari
2.54M
🛑# آیا روضه نیزه زدن سر مقدس حضرت علی اصغر علیه السلام سندیت دارد؟؟؟
🎤پاسخ استاد محمد حسین تابع منش کارشناس و پژوهشگر و مقتل شناس🎧
@rozehdaftari
@zekrroozane ذڪرروزانہ - زیارتناحیهمقدسه۩سماواتی.mp3
17.17M
💠# زیارت ناحیه مقدسه🏴
🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
😭 درد دل ها و ناله های جانسوز آقا صاحب الزمان (عجل الله) در وصف جد غریبش امام حسین (علیه السلام)
أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ - سلام بر آن کشته مظلوم
أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ - سلام بر برادرِ مسمومش
أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ- سلام بر على اکبر
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ- سلام بر آن شیر خوارِ کوچـک
أَلسَّلامُ عَـلَى الاْبدانِ السَّلیبَةِ- سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده
أَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ- سلام بر آن خانواده اى که نزدیک (و همراه سَروَرشان) بودند
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ- سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها
أَلسَّلامُ عَلَى النّازِحینَ عَنِ الاْوْطانِ- سلام بر آن دور افتادگان از وطن
أَلسّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان - سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن
أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاْبْدانِ- سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ- سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش براى خدا) و شکیبا
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر - سلام بر آن مظلومِ بى یاور
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ التُّرْبَةِ الزّاکِیَةِ- سلام بر آن جاى گرفته در خاکِ پاک...
🏴آجرك الله يا بقية الله
أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(علیهم السلام)
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج ✨
@rozehdaftari
#روضه حضرت رقیه سلام الله
– شب سوم محرم ۹۸
خرابه تاریکه
*خسته نشدی اینهمه داد زدی؟گریۀ شما با این سه ساله یه فرقش اینه که شماها که گریه میکنید کنار دستیت آرومت میکنه .. هی بهت آب میده هی حواسش هست تو حالت بد نشه اصلاً بالاتر مادر ما وایساده کنارت هی اشکاتُ پاک میکنه ..
امام سجاد فرمود ما گریه میکردیم با ته نیزه میزدن .. ما گریه میکردیم لگد میزدن .. اما تو امشب راحت داد بزن هرکی رفت خونه صداش گرفت بدونه یه ذره شکل رقیه شده*
خرابه تاریکه تو روشنش کردی
تو هم لبت زخمه تو هم پر از دردی
*چقد شکل هم شدیم بابا .. بابا من که چشمام درست نمیبینه تو منو نگاه کن*
نگام کن که چجوری پیرم کردن
بی امون منو زمین گیرم کردن
نگام کن بابا
زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه
گهواره رو دادم ولی غم اصغرُ نه
*هرکی اهل کنایه بود من لال میشم این یدونه رو نمیتونم توضیح بدم هرکی گرفت داد بزنه*
سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه
گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرُ نه
*فرمودند سرُ انداختن جلوش تا سرُ انداختن عقیلۀ بنی هاشم و بقیۀ مخدرات دویدن جلوی رقیه شاید سرُ نبینه .. خواستن یه کاری کنن حواسش پرت بشه سرُ نبینه ..*
برید کنار میخوام سرُ ببینم
زخمای روز آخرُ ببینم ..
*به خدا قسم امشبُ سالم رد کنی میرسیم به عاشورا ان شاءالله ، اینو حضرت آقای علوی می فرمود :کی میگه نشناخت ؟کی میگه گفت غذا نمیخوام؟ تا دید شلوغ شد خرابه زن و بچه ریختن به هم یه چیزی انداختن رو خاک ، همه چی همون اول دستگیرش شد*
برید کنار میخوام سرو ببینم
زخمای روز آخرو ببینم
جلو چشامو نگیرید که میخوام
پارگیای حنجرو ببینم ..
*سرو بغل کرد:
مَنْ الَّذي أَيتمني بابایی …
همتون کمک کنید یتیم نوازی همینه به خدا شب عاشورا همتون گریه کردید با این ، غریب گیر آووردنت حالا من امشب عوضش میکنم :
یتیم گیر آوردنت .. اینه رسمش؟*
مَنْ الَّذي أَيتمني بابایی
دیگه تو آغوش منی بابایی
اینهمه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه
گهواره رو دادم ولی غم اصغرو نه
سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه
گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرو نه
*حالا حرفای در گوشی ؛ (دختر دارا میدونن) یه حرفای رو دخترا جلوی همه میزنن یه وقتایی بعضی حرفا حرفای درگوشیِ ، عمه نباید بشنوه*
کاشکی میشد بازم برام بخندی
پلکای زخمیتُ دیگه نبندی
خیلی تنم درد میکنه بابایی
از شبی که پرت شدم از بلندی
ببین لبم داره عجب شکافی
نمیشه موی سوختمُ ببافی
هر دفعه گفتم که بابامُ میخوام
بهم زدن یه سیلیِ حسابی
از کوچه ها نگو ،راستی خبر نداری از عمو
بگو اگه دیدیش ،سر رقیه سوخته مو به مو
از مجلس شراب چیزی بهش نگو
👇👇👇
*بابا بهش نگو؛ چیو نگم؟بهش نگو تو جمعیت بودم دیدم یه نامحرم داره خواهرمُ نشون میده .. بابا تاحالا اسم کنیزُ نشنیده بودم .. بابا دیدم نامحرما به ما بد نگاه میکنن .. بابا بهش نگو ؛ عموم غیرت اللهِ .. بهش نگو ریختن روی سر عمم .. خودشُ انداخت رو بچه ها ،بچه هارو نزنن .. با کعب نی و تازیانه و نیزه … حسین .. بهش نگو از بالای ناقه افتادم .. بهش نگو موهامُ کشیدن .. بهش نگو پا برهنه رو خارا دویدم .. بهش نگو لگد خوردم ..*
زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه
گهواره رو دادم ولی غم اصغرو نه
سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه
گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرو نه
دستتُ بیار بالا ، به رقیه .. روزیِ اربعین دستِ رقیه ست .. باب الحسین رقیه ست .. بلند بگو یا حسین …
___________________________________
متن روضه و توسل به حضرت رقیه – شب سوم محرم ۹۸ – قسمت اول
من آفتابِ فاطمه را ماه پاره ام
آغوشِ سیدالشهدا را ستاره ام
غم هایِ ناشنیده و درد نگفته را
بنوشته اند بر جگرِ پاره پاره ام
پروانه ای که بالُ پرش سوخته مدام
یا شمعِ روشنم که سراپا شراره ام
*ان شاءالله حرم رقیه سلام الله علیها ..*
هر روز دل چراغِ عزاخانهی من است
هرشب بُوَد زمین و زمان یادواره ام
مه را غریب رویِ زمین دیده هیچکس!
خورشید را خرابه نشین دیده هیچکس!
طفلم ولی ز کوهِ بلند استوار تر
از هرچه مرد مردتر و سر به دار تر
با آنکه صورتم رویِ خاکِ خرابه است
آیینه ام زِ ماه بُوَد بی غبار تر
جانم شده نثار امامم هزار بار
دنیا ندیده مرد ز من جان نثار تر
مثل امام خویش چراغ هدایتم
بیش از هزار سال سفیر ولایتم
من قبلهی حوائج خلقم خدا گواه است
بازوم بسته بوده و دستم گره گشا است
*نگاه نکنید دستاش کوچیکه .. به خدا بزرگترین گریه های عالمُ باز میکنه .. کافیه امشب بگه ببین بابا اینا برام چجوری گریه میکنن .. بابا اینا عین شامیا نبودن .. سر هر بازار به ما بلند خندیدن بابا ..*
باید نوشت بر رویِ دیوار صحنِ من
سیلی به رویِ طفلِ کتک خورده نارواست
*امشب دیگه تو جلوتر از منی .. اومدی داد بزنی .. برای اون خانومی که چهل منزل دستاشُ بستن .. هی از این محل به اون محل چرخوندنش ..
اجازه بدید زبان حال بگم صدا ناله ت بلند شه .. دیگه این شبِ آخری می گفت عمه خسته شدم .. عمه تا کی به ما صدقه نون و خرما بدن .. ما هی به اینا بگیم بابا حرامِ به ما .. ما بچه های پیغمبریم .. تا کی تو خرابه بشینیم عمه خسته شدم من بابامُ میخوام ..
اینقدر اون شب بهانه گرفت ، زینب هر جور بود آرومش کرد تا گفت بابات رفته سفر گفت عمه میگی بابا رفته سفر میگم باشه ، میگی عمو رفته سفر میگم باشه ، میگی علی اکبر رفته سفر میگم باشه ، اما مگه شیرخواره بی مادر سفر میره .. پس چرا رباب هی دستاشُ تکون میده ..*
___________________________________
متن روضه و توسل به حضرت رقیه – شب سوم محرم ۹۸ – قسمت پایانی
دلم آغوشِ گرم تورو میخواد
خرابه سردِ و دارم میلرزم ..
هوا سردِ ولی عیبی نداره
من از تاریکی ها خیلی میترسم ..
از کسی که ، سرِ تورو رو نیزه بست ، بدم میاد
از اون که دندونِ تورو ، با سنگ شکست ، بدم میاد
عمو ! گوشواره ها رو کرده گوشش
النگوها رو دستش کرده باباش
میده گهواره رو آروم تکونُ
میخونه زیرِ لب ، لالایی داداش ..
میگفت بابا ، دلم میخواد صدا کنی دخترکم
آخه اگه صدات کنم اینا میزنن کتکم ..
*بابا جات خالی بود با دخترت چه کردن .. *
یه شب جاموندم و اومد سراغم
همون مردی که با من خیلی بد بود
الهی که دلش آتیش بگیره
که دل سوزوندنُ خیلی بلد بود
همش میگفت عموت کجاست حالِ تورو نگاه کنه
بگو از علقمه بیاد دستِ بسته تُ وا کنه …
یه جور میزد که انگاری گرفته
منو با مردِ جنگی اشتباهی
یه چیزایی میگم عمه نفهمِ
از اون شب میره چشمِ من سیاهی
از کسی که سرِ تورو رو نیزه بست بدم میاد
از اون که دندونِ تورو با سنگ شکست بدم میاد ..
___________________________________
متن روضه و توسل به حضرت رقیه – شب سوم محرم ۹۸ – قسمت اول
من آن مجاهد نستوه خردسال اسیرم
که شمع محفلِ آزادگی است رویِ منیرم
پیام خونِ خدا خیزد از زبانِ خموشم
که سیدالشهدا را به شهر شام سفیرم
رُخم کبود زِسیلی به چشم دوست چراغم
قدم کمان زِ فراقُ به قلب خصم چو تیرم
پناه هفت سپهرم ، که گفته دُخت یتیمم؟!
شفیعۀ دو سرایم که خوانده طفل صغیرم!
عزیز فاطمه هستم ز عزتم نشود کم
اگرچه در دل شب گوشۀ خرابه بمیرم
چه باک اگر که به سنگم زنند نخل کمالم
چه غم ز سلسلۀ روبَهان که دختر شیرم
مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت
که تا خداست خدا بر تمام خلق امیرم
پیام آور خونِ شهید تا صفِ حشرم
ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم
عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم
خبر نداشت که حتی فرشته نیست نظیرم
یزید داد مرا جا به رویِ خاک خرابه
به ظن آن که شمارد میان خلق حقیرم
👇👇👇
کجاست تا نگرد در همین خرابه ز عزت
پناهِ طفل صغیر و مطاف شیخ کبیرم
*شاهان به شکستگی بیایند اینجا
رخساره به خاکِ دَر بسایند اینجا
آنان که به ملک خود وزیر و شاه اند
اینجاست که حاجت از خدا میخواهند*
به سن کوچک من منگرید که آمدم اینجا
نه دست زائر خود ، دست خلق را بگیرم
اگرچه آمده مشهور نام من به رقیه
به سان فاطمه در عزت و جلال شهیرم
قسم به دامنِ پاک حسین پرور زهرا
که من عزیزم و ذلت ز هیچکس نپذیرم
خدا گواه است کتک خوردم التماس نکردم
مگر نه دختر ناموس کردگار قدیرم
___________________________________
متن روضه و توسل به حضرت رقیه – شب سوم محرم ۹۸ – قسمت پایانی
دستگیر عالمم اما دو دستم بر سر است
من چهل منزل رُخم نیلیُ چشمانم تر است
گر به من گویند بابا را نخوان! سیلی نخور
صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است
*من بابامُ میخوام … بزن ولی من بابامُ میخوام … من دلم برا بابام تنگ شده … آی قربون گریه هاتون .. رحمت به این گریه ها ، رحمت به چشم های خیس .. خوش به حال اونایی که بلند بلند بدون خجالت داد میزنن .. دیگه صداش بالا نمیاد ..
آی بابا .. بابا .. بابا ..
هیچ شعری ، هیچ مصیبتی شب سوم از این بالاتر نیست :
آی بابا .. بابا .. بابا ..
غرورشُ شکستن… اومد زانوهاشو بغل گرفت هی شروع کرد زبون گرفتن ..
آی بابا .. بابا .. بابا …
دخترایِ شهدای مدافع حرم دلشون کنار دل این خانمه .. خوش به حالشون شبیه این دختر شدن .. بابا از دست دادن ، یتیم شدن ، خونشون برا زینب و حسین رو خاک ریخت ..
گره به کار زیاده ، یه زمانی پسر یه آسیبی میبینه خانواده میگه ایراد نداره
(نمیدونم چند نفر میفهمید من چی میگم) ..خدا نکنه دختر یه آسیبی ببینه .. همۀ عشق یه دختر زیبایی شِ .. از شبی که از رو ناقه افتاد ، دیگه این دختر کمر راست نکرد ..*
گیسو نمانده زیر پایت پهن سازم
در کربلا غارت شده فرش حریرم
*روضه بخونم شما هم خوب گریه کنید .. سرُ بغل گرفت یه نگاه کرد :*
گمانم جرم دارد هر که شکل فاطمه باشد
شده با سیلیُ با کعب نی از من پذیرایی
من اگه امشب روضه خانمُ نخونم نمیشه ، یازهرا .. گریه کنا آماده اید روضه بخونم!؟..
سر بریده کآن داره حرف میزنه .. دخترم این اتفاق که با سیلی و تازیانه بریزن یه خانمُ بزنن فقط اینجا نبوده ریشه اش مدینه ست .. (کی؟!)
منو حسن میلرزیدیم .. بابامونو میبردن مسجد .. مادرمون پشت در افتاده بود ..
فقط یه جمله میگم اونم از زبان امام مجتبی ؛ تو اون مجلس هرکی بلند شد یه حرفی زد به امام مجبتی .. یه وقت مغیره بلند شد ، (تا بلند شد) امام حسن گفت تو بشین و اما انت یا مغیره ،أَنْتَ الَّذِی ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ حَتَّی أَدْمَیتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِی بَطْنِهَا ..(یعنی چی؟).. یعنی یادم نمیره مادرمُ گیر .. آوردی انقدر زدی .. مادرم تو خون خودش غلطید ..
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد
*امشب نخونم کی بخونم؟! یه بیت دیگه میخونم از خرابه دوباره میبرمت مدینه .. صدا زد بابا :*
اگر با دست دنبال تو میگردم مکن مَنعم
که با یک ضربه سیلی ز چشمم رفته بینایی
*دوباره کآن سر بریده شروع کرد روضه خوندن .. آی دخترم قبل از اینم این اتفاق افتاده :*
روزی که عدو به کوچه راهم بگرفت
ابر سیهی چهره ماه م بگرفت
با دست به دنبال حسن میگشتم ..
رحمت خدا به این ناله ها من چیزی نخوندم اینجور داری گریه میکنی .. حرف اخرمُ بزنم گفت بابا قبوله قبلا هم مادرتو زدن چشماشم نمیدید قبوله ولی من فرق دارم :
___________________________________
متن روضه توسل به حضرت رقیه – شب سوم محرم ۹۸
نیمهی شب شده و خواب پریشان دارم
همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم
داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم
خواب دیدم که سری را روی دامان دارم
دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند
غرق خون غنچهی لبهاست ، خدا رحم کند
شام هرچند پر از سایهی اهریمن بود
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا به روی دامن بود ..
حسین .. غریب کربلا حسین ..
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا ، به روی دامن بود
چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود
*توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیرهای برید پرسوجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانهی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریدهی بابارو گذاشتن جلو بچهی یتیم ..
حسین ..*
تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد
لیلهی قدر من امشب چقدر زیبا شد
*أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی👇👇👇👇
تربیت شدهی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه سالهس ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همهی حواسش به حجت خداست ..*
بابا …
راضیأم این که نگیری به بغل دختر را
شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را
برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را
بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه :
میتکانم ز سرِ سوخته خاکستر را
حسین ..
این ناله رو رها کن بگو حسین ..
چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته
بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته
حسین …
گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده …
میخوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین ..
مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست
فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه میکنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟
فرمود عباس هم به این غم گریه میکنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه..
این چه غمی هست؟!
فرمود شهادتها حق ماست ، شهادتها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمههای منو ببنده ..
رفقا ما برای چی نمیمیریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم ..
تا که با عمهی خود وارد بازار شدم
مورد مرحمت خندهی اغیار شدم
هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم
متوسل به عموجان علمدار شدم
من نگویم که چهها بر سر من آوردند
چادری را که برایم تو خریدی ، بردند
دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت میکنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام ..
آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور میکنی ..
گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا ..
حسین ..
@rozehdaftari
﷽
#روضه_چهارده_معصومه(ع)
#روضه_های_کوتاه_دعای
توسل_همراه_دعا
#چهارده معصوم ع
#دفتری
#امیرالمومنین_علی(ع)
🥀ای انیس دردمندان یا علی
🥀ای پناه بی پناهان یا علی
🥀یک نظر بنما دم جان دادنم
🥀جان زهرا و محمد یا علی
🥀یه روز خانم فاطمه زهرا صدا زد علی جان مردم مدینه بهت سلام میدن یا نه؟
صدا زد فاطمه جان سلامشون میکنم جواب سلامم رو نمیدن ...
🌾امان امان امان
🌾خدا به اول مظلوم عالم آقا امیرالمومنین قسمت میدیم به اون لحظه ای که سر در چاه میکردناله میکرد
الا ای چاه یارم را گرفتند
گّلم عشقم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
خدا قسمت میدیم در سرازی قیر علی و اولاد علی رو به فریاد دلمان برسان
🥀🥀🥀
#حضرت_فاطمه_زهرا(س)
#هر کی قلب بی قرار داره بیاد
هر کی با فاطمه کار داره بیاد
آخ من گدایم و دلم شکسته است
بر در خانه تو نشسته است
🌾صدا زد جان غسلنی فی الیل/کفنی فی الیل /دفنی فی الیل/یا علی منو شبانه غسل بده شب کفن من شب بدنمو دفن کن
حالا تو دل شب علی داره بدن زهراشو غشل میده
(تورو خدا برا خودت تجسم کن)
🌾اسما بریز آب روان
برروی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
آخ ببین بشکسته پهلو
سیه گردیده بازویش
بریز آب روان رویش
ولی آهسته ولی آهسته آهسته
اسمامیگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی بلند بلند داره گریه میکنه
گفتم آقا جان شما سفارش کرده بودید بچه ها بلند بلند گریه نکنند چرا خودتون دارید بلند بلند گریه میکنید
صدا زد اسما ..دست از دل علی بردار اسما ...اسما فاطمه ام رفت اما درد دلشو به منه علی نگفت اسما
🌾آخ تو میبینی علی را زار و خسته
🌾وای نمیبینی تو پهلوی شکسته
🥀🥀🥀
#امام_حسن(ع)
غریب نوازا کجا نشستند...
اونایی که حسرت بقیعشو دارن کجا نشستند....
اونایی که رفتن و غربت ائمه بقیع رو دیدن کجا نشستند....
(دلتو ییرم قبرستان بقیع کنار اون قبری که بی شمع و چراغه، زائر نداره ، بارگاه نداره، آقام غریبه غریبه...
▪️آخر برات شیعه حرم میسازه
▪️حرم برای تو شه گرمم میسازه
🌾رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور وارد محشر نمیشه ...
فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه میکنند...
🌾خدا به پاره های جگر امام حسن قسمت میدم هر کس هر دردی تو سینه داره دردشو دوا بفرما ..
خدا به غریب مدینه قسمت میدیم هر چه زودتر مارو زائر یقیع بگردان
🥀🥀🥀
#امام_حسین(س)
(دشتی)
🌾لبُم لبریز از جام حسینه
🌾وای عروج دل سر بام حسینه
🌾اگه جراح قلبم رو شکافه
🌾وای به روی لوح دل نام حسینه
🌾آخ حسین را در غریبی سر بریدن
🌾آخ تن پاکش به خاک و خون کشیدن
🌾آخ تنش در کربلا عریان فتاده
🌾وای سرش بر نیزه های کین دشمن
🌾وقتشه برات کربلات امضا بشه
بگو یا امام حسین خیلیا خداحافظی کردند و رفتن کربلا...
هر بار دلم شکست گفتم حسین جان، آقا جان،،،
مگه من دل ندارم ...
مگه من شیعه نیستم،....
آقاجان خیلی بَده شیعه حرم آقاشو نبینه....
آقاجان قِسمت و روزیم کن بیام حرمت از نزدیک گریه کنم،.....
زار بزنم، به سینه بزنم ...
🌾خدا به ابی عبدالله قَسمت میدیم ما رو گریه کن حسین زنده بدار
در این دنیا زیارت حرم آقا و در قیامت شفاعت آقا رو نصیب و بهره ما بگردان
#امام_سجاد_علیه السلام
🌾قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
آتش می دید گریه میکرد.....
گوسفند میدید دارن سر میبرند گریه میکرد...
قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند،
از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند...
جلو اومد ...
بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم....
می نشست شروع میکرد گریه کردن ...
صدا میزد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن....
به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند
#خدا به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده
🥀🥀🥀
#امام_موسی_ابن_جعفر(ع)
🌾آخ دلم میل هوای یار داره
🌾که او موسی ابن جعفر نام داره
🌾همون شاهی که جان داد کنج زندان
🌾بدان باب الحوائج نام داره
🌾خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان
مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
⬇️⬇️⬇️
#امام_سجاد_علیه السلام
🥀قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
⬇️⬇️⬇️🌾آتش می دید گریه میکرد.....
@rozehdaftari
گوسفند میدید دارن سر میبرند گریه میکرد...
قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند،
از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند...
جلو اومد ...
بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم....
می نشست شروع میکرد گریه کردن ...
صدا میزد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن....
به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند
خدا به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده
🥀🥀🥀
#امام_موسی_ابن_جعفر
علیه_السلام
آخ دلم میل هوای یار داره
که او موسی ابن جعفر نام داره
همون شاهی که جان داد کنج زندان
بدان باب الحوائج نام داره
🌾خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان
مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
🥀🥀🥀
#امام_رضا(ع)
#یا_امام_رضا(ع)
🌾قربون کبوترای حرمت امام رضا
🌾قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
🌾تو که آخر گره وا می کنی امام رضا
🌾پس چرا امروز و فردا می کنی امام رضا
🌾دلتو ببرم پنجره فولادی که امید همه شیعیان جهانه.....
هر وقت گره به کار داری امام رضا را صدا بزن....
دست رد به سینه ات نمیزنه...
آقا خیلی کَرم داره خیلی رئوفه...
پنجره فولاد رضا مریضارو شفا میده
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
پنجره فولاد رضا شیعه و سنی نداره
پنجره فولاد رضا جواب بَدهارم میده
آقاجان خوب یا بد زشت یا زیبا
رونده شدم از همه جا
جون همه کبوتراش به من نگو اینجا نیا
🥀🥀🥀
#امام_جواد(ع)
◾️خسته و دلشکسته و زارم
◾️ گره افتاده است در کارم
◾️ جز به کویت کجا پناه آرم
◼️یا جوادالائمه ادرکنی
◾️ای که خون شده از زهر جگرت
◾️به تو و جد و مادر و پدرت
◾️من بیچاره را مران ز درت
🌾یا جوادالائمه ادرکنی
🌾خدا تورو به جوادالائمه قسم میدهم 🌾نسل ما را از دشمنان اهلبیت قرار نده
🥀🥀🥀
🌾امام_زمان(عج(
(دشتی)
🌾گل سرخ و سفیدم کی میایی
🌾الا تنها امیدم کی میایی
#یا صاحب الزمان آقا جان
🌾تو گفتی گل در آی من می آیم
🌾گل عالم تموم شد کی میآیی
🌾بهار اومد گل اومد سنبل آمد
🌾الا تنها امیدم کی میایی
🌾آقاجان نمی دونم خیمه غریبی رو کجا به پا کردی....
آقاجان نمیدونم امروز کجایی...
آقا هر کجا که هستی التماس دعا....
آقاذجان،، منم کنار این خوبا قبول کن ...
🌾خدا قلب امام زمان را از ما خشنود و راضی و خشنود کن
🥀🥀🥀🥀🥀
@rozehdaftari
.
#گریز_حدیث_کسا
#پنج_تن
💞حضرت رضا عليه السلام در ضمن حديثی فرمودند:
👈 «چون باری تعالی آدم را به سبب سجده ملائکه بر او گرامی داشت
و نيز او را در بهشت جای داد،
وی نزد خود گمان کرد که کسی به فضيلت او نبوده لذا خداوند به او وحی فرمود:
❣️به ساق عرش نظر کن!
ديد نوشته شده:
❤️«لا اله الا اللّه
❤️ محمد رسول اللّه « صلی الله علیه و آله و سلم»
❤️علی بن ابی طالب اميرالمؤمنين«صلوات الله علیهما»
❤️وزوجته فاطمه« صلوات الله علیها» سيدة النساء
❤️والحسن « صلوات الله علیه» والحسين« صلوات الله علیه» سيدا شباب اهل الجنه.
💓آدم عرضه داشت:
🍂 اينها کيانند؟
💓پروردگار فرمود:
اينها فرزندان تو هستند و بهتر از تو و همه مخلوقاتم میباشند،
🌹 و اگر آنها نبودند نه تو را خلق میکردم و نه بهشت و نه دوزخ و نه آسمانها و نه زمين را».
📚عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج2 ص274.
#حدیث_کسا
.......................
.
#حدیث_کسا
#پنج_تن
سلام ، سالها قبل یکی از اساتید به من میگفت ، فلانی حدیث کسا « یک خبر » است ، و اگر خیلی با حالت بغض و آه و ناله خوانده نشه ، بهتر و تاثیرگذارتر است ، مگر اینکه بخواهیم وارد گریز روضه بشیم مثلا در فرازهایی که میگوئیم : « یا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى » از کلمه « میوه دل » میشه برای گریزاستفاده کرد ... با نور چشم شما چه کردند ... یک گریز بسیار کوتاه ...
و یا اونجایی که مولا میفرمایند : اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِساَّءِ ... اما بمیرم برای اون آقایی که برای ورود به خیمه هایش کسی اجازه نگرفت ... ای کاش فقط بی اجازه وارد میشدند ...
کلمه « شافِعَ اُمَّتى » هم ، محل مناسبی برای صحبت کردن درباره « شفاعت » است ، آقاجان میدونم گنهکاریم اما امید به شما داریم ...
در جمله « یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ » بی بی دو عالم ، مولا را امیرالمومنین خطاب میکنند که این هم جای صحبت کردن داره ... در دعا خوانی بطور کلی صحبت کردن و #ترجمه_دعا ، گاهی از گریز روضه ، کاربرد بیشتری داره ...
در متن « یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى » از این جملات به سادگی رد نشوید و حتما یکی دو جمله صحبت کنید
« یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى » کلمه پاره تن رسول خدا (ص) باز از اون محل های گریز روضه است
حالا شاید نیازی نباشه یکی یکی به موارد حساس این دعا اشاره کنم ... اما برای تقویت حس عاطفی دعا ، و اینکه بتوانیم بهتر معنا را به مستمع انتقال بدهیم ، نیاز داریم بعضی از فرازهای حساس دعا را با توضیحات خودمان برجسته تر جلوه دهیم ...
جواد افشانی ✍
.
@rozehdaftari
# روضه ختم مادر
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ختم
مادر
کاش باز آیی و من پای تو بوسم
در سجده روم صورت زیبای تو بوسم
آنجا که دمی جای گرفتی و گذشتی
انجا بروم گریه کنان جای تو بوسم
خوشا آنکس که مادر دارد امشب
میان خانه گوهر دارد امشب
یتیمی ناله میزد از فراقش
که چشمانی زخون تر دارد امشب
چو مرغ شب به ناله در خیالش
به روی زانویش سر دارد امشب
امان امان امان ای مادر...
مادر شمع وجود یه خونست.
مادر عشق و گرمای کانون خانوادست
خوش بحال اهل خونه ایی که مادر دارند
مثل پروانه دورش میگردن
میگن مثل مادر تو دنیا دیگه پیدا نمیشه
آی مردم هیچ خونه ایی بودن مادر نمونه ان شاءالله
صفای هر خونه ایی با مادره
فیض ببرند مادرانی که گریه کن حضرت زهرا سلام الله علیها بودن و زیر خاک رفتن.
فرزندان داغدیده. روی حرفم با شماست
یادگاری های مادر رو نگاه می کنین و گریه میکنین..
البته که وجود همه شما هم یادگاری مادره.
اما یکی از قشنگترین یادگاری های مادر چادر نماز مادره...
که همیشه بوی مادر داره
بوب مناجات مادر داره
بوی مهربونی مادر داره..
هرکی داغ مادر دیده ببخشه
هرکی سایه مادر بالاسر نداره ببخشه
آخه بعد از خدا بهترین سایه سایه پدر
مادرم بود.
چه در شادی، چه در غم یاورم بود
تمام هستی من مادرم بود
من از او زودتر می رفتم ای کاش
که دائم سایه اش روی سرم بود
مادره
خاک پای مادر بهشته
لبخند مادر بهشته
صدای مادر
نگاه مادر
وجود مادر بهشته
مادر دارا...اونایی این فرشته ی اسمونی رو تو خونتون دارین، امشب پیشونیشو ببوس بگو تو برام دعا کن مادر، خدا دعای تو رو میخره مادرم...
کار مادر دعا کردنه، کار مادر سوختنه،
یا زهرا،
دیدی مادر دعا میکنه، میگه منو زودتر از بچه هام ببر.
نمیتونم غم و غصه شونو ببینم.
این روزا خونه ی علی تو مدینه چخبره،،
روضه بخونم براتون، یه فرزند طاقت نداره مادر رو آشفته و مریض ببینه،
بیمارت ای علی جان، جز نیمه جان ندارد..
میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد
یه نگاه به صورت زینب کرد، گفت
عزیزم
دیگر حسین را نتوانم بغل کنم
او هم به ناتوانی من گریه میکند
افتادند روی سینه مادر
حسن میگفت چشماتو باز کن
حسین گفت بامن حرف بزن
اما، امان از دل مولا،
گفت ، ای مسیحای علی اعجاز کن
جان زینب چشم خود را باز کن
ماندنت چون شمع آبم میکند
رفتنت خانه خرابم میکند،،،،
یا زهرا..
حسین کریمی نیا
@rozehdaftari
🖤🍃💦🍃🥀💦🥀🍃
🍃💦🍃🥀
💦🍃🥀 ﷽
🍃🥀
🍃
#دشتی...
#پدر_و_مادر
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیگه چاره نداره مشکل من
🥀
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
🥀
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
🥀
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
🥀
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
🥀
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
🥀
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
⬅️#دشتی_خوانی
توک نیستی دلوم شوری نداره
چراغ خونمون نوری نداره
اخ بابا باابا
🥀
بیا بابا بیا تا زودبرگرد
دله من طاقت دوری نداره
🥀
زهجران تو پر پر میزند دل
زدلتنگی به هر در میزند
🥀
چوبلبل در فراق رویت ای گل
به دیوار قفس سر میزند دل
🥀
فلک دادو فلک داد و فلک داد
فلک از کودکی دست غموم داد
فلک نگداشت ک من سامان بگیرم
کلید شهر ماتم را به من داد
🥀
خدا مادرم را کجا میبرند2
گمانم برای شفا میبرند
منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم2
نماز شبت شد قضااا مادرم
گرفتم برایت عزاااا مادرم
منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم 2
گهی چادرت راااا بسر می کنم 2
گهی جاااانب در نظر میکنم
منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2
نسیم وفاااا از سحر میرود 2
صفای مدینه سفر میرود
منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2
خداایا گلم زیر گل میرود 2
زدیده رود ز دل میرود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدا یا گل من که نیلی نبود
جواب پیمبر که سیلی نبود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدا حافظ ای یااااس نیلوفری
گمانم مرااااا هم رهت میبری
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه
خدایا گلم زیر گل میرود 2
زدیده رود کی زدل میرود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدایا گل من که نیلی نبووود
جواب پیمبر که سیلی نبوووود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
⬅️#دشتی خوانی ختم
فلک دیدی چ خاکی برسروم کرد
زهجرون عزیزون بدتروم کرد
ک از روزی مو چشمونم گشودم
غم دوری بچشمون تروم کرد
🥀
فلک دیدی ب حال مو چها کرد
مرا هم از عزیزووم جداکرد
میون منزلی خرم ک بودیم
نصیب هرکدوممون دوتا کرد
🥀
مو تاب دوری از جونوم نداروم
ندارم طاقت هم خونوم نداروم
دوتامون توی غربت بی نصیبن
دوتامون توی شهر خود غریبن
🥀
بسیل اشک ازدوری بنالم
زدوری عزیزونوم بلالوم
من اشفته حیرونم ندونم
ک تاکی باید از غصه بنالوم
🥀
تش هجرون نشسته روی سینم
عزیزوم گشته اواره غمینم
نصیبوم سرزنشهای مصیبت
شده غم روز اول همنشینم
🥀
اسیر محنتم ازادیم نیس
خراب غصهام ک شادیم نیس
مو بادرد وستمها خوگرفتم
ک بار اخری دگر ازادیم نیس
🥀
عزیزونوم شدن اواره ای وای
دل تنگوم شده بیچاره ای وای
عجب بخت سیاهی شد نصیبوم
ندارم یکتنی غخواره ای وای
🥀
زبس اشک از دوچشمونم رون کرد
جگر از درد هجرون غرق خون کرد
سوای دوری از روی عزیزام
کلام دشمنون دردم فزون کرد
🥀
زبس بادوری وغم خو گرفتم
زچشمونم زگریه سو گرفتم
شووروز افراق وغم بنالوم
مثه مادر ب غم پهلو گرفتم
🥀
طلای ناب دورهم نشستن
نباشد بوتر از قلبی شکستن
خوشانروزی ک باهم مینشستیم
بدان اقبال ک از خوبون گسستن
🥀
زاحوال خرابم نی خبردار
اگ باشه بسوزه برمن زار
بپاشین برجگر ابی روان تا
شود قلب شکستم معدن یار
@rozehdaftari
4.04M
﷽
#مجلس کامل ختم مادر▪️▪️▪️
#شروع و پایان مفید و مختصر
#اربعین مادر🌑🌑🌑
#تلاوت قران
#پندیات
#مقام مادر
#گریز به حضرت زهرا(س)
#و سینه زنی
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
@rozehdaftari
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
4_5897536593341713293.m4a
4.83M
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
﷽
#مقدمه_برای_مجلس
#ختم_پدر_مادر
#سبک_عجب_رسمیه
#همراه_با_توضیح
#ویس_دوم
#بند_اول◾️
رحمی خدایا رفت از برمن
نور دوچشم و تاج سر من
آخر چه سازم باور ندارم
ازدیده پنهان شد پدر من
#گوشواره
بابا کجایی از ماجدایی
به دیدن من ازجه نیایی
😭😭
#بند_دوم◾️
برشام تارم همچو هلالی
دارم عزیزم در دل ملالی
طاقت ندارم از این غم تو
مانده بخانه جای تو خالی
#مادر کجایی ازما جدایی
#به دیدن من ازچه نیایی
#بند_سوم◾️
سایه تو کم شد از برما
بشکسته از غم بال و پرما
بعداز تو.خانه ماتمسراشد
جز تو نباشد کس یاورما
#مادر کجایی از ما جدایی
#بدیدن من ازچه نیایی
😭😭
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#اجرای_سبک
1400/2/16
@rozehdaftari
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈
.
#ختم_جوان
#جوان
#ختم_فرزند
🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری
🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات
🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی
🍁سقای شهیددست جدا راصلوات
🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن
🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات
🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی
🍁جمع شهدای کربلا را صلوات
🌿(#دعای_فرج)
السلام علیک یا اباعبدالله..
یا حسین یا حسین یاحسین..
◾️همه گل دامن گلشن نشانند
◾️اخ من نشاندم گلم رادردل خاک
◾️اخ گلم را ، نه دلم را خاک کردم
◾️چو گل بهرش گریبان چاک کردم
ای مادر .. مادر مادر...
♨(دشتی)
وای...
🔘گریبان ازغمت صدچاک کردم
🔘زدیده اشک ماتم پاک کردم
🔘منم آن باغبانی کز سردرد
🔘بدست خودگلم درخاک کردم
⬅️آخ پسرم میوه دلم...جگر گوشه مادر ..
مادر...دلم برات تنگ شده عزیزم...
ان شاالله داغ جوون نبینی..داغ جوون خیلی سخته.. خیلی سنگینه..
قربون دل تو مادر که داغ جوون دیدی..
⏺امان امان 3
🔺ای پسرجان ربودی قرارم
(آه امان از دل مادر)
🔺رفتی و کرده ای داغدارم
🔺من چگویم ازاین داغ هجران
🔺روز وشب بهر تو اشکبارم
🍁آخ عزیزم امان از جدایی..
🔺داغ تو آتشی زد بجانم
🔺سوخت ازداغ تواستخوانم
🔺تا ابد من پسر نغمه خوانم
🔺مرگ تو کرد مرا ناتوانم
🍁آخ عزیزم امان از جدایی...
آخ مادر مادر مادر...
🔺ازبرایت رنج وسختی کشیدم
🔺چون گل لاله ایی پروریدم
🔺باغبان بودم ولی خیری ندیدم
🔺آخ داغ مرگ جوانم را بدیدم
🍁ای عزیزم امان از جدایی..
🔺نورچشمم چشام سونداره
🔺بی تو گلزار برام بو نداره
🔺مادرت کور شده درعزایت
🔺زانو و بازو نیرو نداره
🍁ای عزیزم امان از جدایی..
♼سوال کرد از امام صادق آقا جان الذ الذائذ...
(آقا جان لذت بخش ترین لذت ها چیه؟)
فرمود اگه فرزندی داشته باشی..بزرگش کنی (یه فرزند خوب)
جلو چشم پدر و مادر راه بره..پدر و مادر نگاه به قد و بالای جونش کنه..
((لذت بخش ترین لذتها تو دنیا اینه..سختی کشیده بزرگش کرده..لحظه به لحظه بزرگ شدنشو دیده ..نگاه میکنه به جوونش کیف میکنه))
گفتن آقا جان سخت ترین مصیبت ها چیه..
فرمود اگه همون جوون جلو چشم پدر و مادر از دنیا بره..
امان 3..
امان از دل داغدار مادر...
♻️آی مادرایی که جوون دارین..جوون خوش قد و بالا دارین..الهی نبینی داغ جوونتو.. وای نبینی...بخدا خیلی سخته..
آخ بگو مادر ...
آخ
🔳یه چندروزه که رویت را ندیدم
آخ مادر...
🔳شدی خاموش و ای شمع وجودم
آاااخ مادر...
🔳یه چند روزه دم در مینشینم
🔳که شاید روی ماهت را ببینم
ای مادر ای مادر...
🔷امان امان2
🔶دلتو ببرم کربلا.. امروز ناله بزن برا حسین ع..
☑️میخام بگم(نام صاحب مجلس) اگه داغ عزیزتو دیدی...همه اومدن زیر بغلاتو گرفتن..همه تسلیت دادن ..آرومت کردند..
نمیدونم وقتی خبر مرگ عزیزتو بهت دادتد چه حالی داشتی...
⬅️ما ای حسینیا. .ای کربلائیا..
میدونی حسین چه کرد..
تا صدای ناله علی اکبر بلند شد...دیدن ارباب بی کفن حسین ..چند مرتبه رو زمین نشست بلند شد..دیگه پاها توان نداره...هی صدا میزد میوه دلم علی اکبرم...
آخ (ولدی علی )3
اومد کنار بدن علی اکبر..
سر علی رو به دامن گرفت دلش طاقت نیاورد..
سر علی رو به سینه چسباند دلش آرام نشد..
یه وقت دیدن عزیز زهرا خم شد.. صورت به صورت علی اکبر...
هی صدا میزنه ..
میوه دلم پسرم...آخ علی اکبرم پسرم...
⚫️ای بی وفازمونه (وای زمونه)2
⚫️علی من جوونه آخ (جوونه) 3
⚫️خاکت به سردنیا که دنیامو گرفتی
⚫️خاکت به سر که سرو رعنامو گرفتی
☑️((میتونید اینجا تمومش کنید))☑️
🔲چه گذشت به دل حسین...
میگن اینقدر صورت به صورت علی گذاشت ..اینقدر طول کشید..لشکر گفتن حسین کنار بدن علی جون داده..
🔰اما یه وقت دیدن یه خانمی داره میدوه...
(عمه بچه برادرو خیلی دوست داره..)
هی به سرو سینه میزنه..
هی صدا میزنه وا حبیبَنا... وأُخَیٌا ... وابنَ أُخَیٌا...
وای برادرم... وای عزیز برادرم...
اومد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی اکبر...
بگو #یاحسین...
◼️پر از هجران و لبریز دردم
◼️میون قلبمه یاد تو هر دم
◼️تو دونی که چقدر از ماتم تو
◼️به روی قاب عکست گریه کردم
🔲هر چقدر ناله داری به سوز جگر حسین ع به اشک ابی عیدالله... صدای ناله تو بلند کن بگو
🔆#یا_حسین...
.@rozehdaftari