eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 حاج قاسم سلیمانی🥀 ترکیبی امام حسین وشهدای کرمان بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً یا صاحب الزمان اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ♦️شبیه کربلا کردند از خون باز کرمان را ♦️منافقها به خون آذین نمودنداهل ایمان را ♦️هراسانند از نام تو و از زائرانت هم ♦️ببین حاجی ز پا افتادن سرو خرامان را ♦️به روز سالگرد آسمانی گشتنت اینجا ♦️به خونابه نشاندند این چنین چشمان یاران را ♦️خبرها حاکی از پرپر شدنها بود یا زهرا ♦️به میلادت ببین هنگامه سرخ شهیدان را ♦️هنوز از انتقام سخت می گوییم و می خواهیم ♦️بگیر از لشکر صهیون تقاص خون ایران را ♦️کجایی حاج قاسم تا بخوانی شعر عاشورا ♦️شبیه کربلا کردند از خون باز کرمان را ⬅️عزیزان درایام سالگرد سردار دلها حاج قاسم سلیمانی قرارداریم که درسالگرد ایشان تعدای از بهترین عزیزان وشفتگان حاج قاسم به شهادت رسیدند اما جاج قاسم امروز مهمان زیاد داری عده ای از بهترین عزیزان جهت زیارت شما وبه عشق شما از سراسر کشور به کرمان آمدند به عشق شما به شهادت رسیدند حاج قاسم از مهمانات خوب پذیرای کنید ازهمه شون نزد مادر پهلو شکسته وارباب بی کفن شفاعت خواهی کنید انشاء الله روح سردار عزیزمان وهمه شهدا کرمان ازاین مجلس محفل فیض ببرد گریز داشته باشیم دراین خصوص ▪️شهید سلیمانی سلام ما رو به ارباب بی کفن ابا عبدالله الحسین علیه السلام برسان تصاویری از پیکر اربا اربای شهید سلیمانی پخش شده دیدم بدن شهید سلیمانی تکه تکه شده یا الله اما حاج قاسم زائرین شما هم مثل خودتان درکرمان پرپر شدند اما عرض روضه من این باشه ثوابش برسه به روح همه ی شهدا مخصوصا شهید قاسم سلیمانی وشهدای عزیز کرمان اما عکسی منتشر شده از دست سردار سلیمانی وقتی نگاه کردم دیدم انگشتر به دست شهید سلیمانی است تا انگشتر رو دیدم یاد انگشتر امام حسین علیه السلام در کربلا افتادم سردار سلیمانی تو شهید شدی اما انگشترت در دست شما بود اما ... لا یوم کیومک یا ابا عبدالله اومد تو گودی قتلگاه یه چیزی ببره چشمش افتاد به انگشتر چه کرد ؟ بمیرم برات حسین جان .... حسین جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری ⬅️ آخه بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس یا یه نشونی مثل انگشتر یادتون میاد تا عکس اون دست حاج قاسم که انگشتر داشت پخش شد همه مطمئن شدن شهید شده... اما فدای اون آقایی بشم که نه سر در بدن داشت نه لباسی به تن داشت آخ نه انگشتری داشت وقتی بی‌بی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد... ♦️آخ گلی گم کرده ام میجویم او را ♦️به هر گل میرسم میبویم او را آخ ♦️گل من یک نشانی در بدن داشت ♦️یکی پیراهن کهنه به تن داشت یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده آخ ▪️گل گم گشته ات خواهر منم من ▪️سرور سینه ات خواهر منم من) ▪️خوب شد خاتم به دستت بود ▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی ▪️خوب شد دخترت کنارت نیست ▪️تا بگوید به ناله،، بابایی ⬅️میخوام بگم حاج قاسم اگه بدنت اربا اربا شد اگه دست از بدنت جدا شد دیگه دخترت نبود کنار.بدنت ناله بزنه ☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..... ♦️《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 "عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟ عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟ بی‌بی فرمود : سکینه جان ♦️[[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه آخ بمیرم خودشو انداخت رو این بدن بی سر شروع کرد با بابا درد دل کردن (یادتونه چطور همه دخترای حاج قاسم تسلا میدادن ) اما چه کردند با این نازدانه ابی عبداله نوشتن اجتمعت عدة من الاعراب حتی جروها عن جسد ابیها ریختن تو گودال هم این دختر زدن هم عمه رو زدن یه کاری کردن لحن دختر عوض شد صدا زد یا ابتاانظر الی عمتی المضروبه و رؤوسنا المکشوفه بابا پاشو دارن عمه مو میزنن دیگه بقیه شو معنانکنم هر جا نشستی صدا بزن ای حسین لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @rozehdaftari
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بشنوید صحبتهای مردی که چندین نفر از اعضای خانواده اش شهید شدند.... همینقدر مظلوم همینقدر مقاوم 💔 @rozehdaftari
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🏴# مصائب ام کلثوم سلام الله علیها ▪️زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسید اسب امام به سوی خیمه گاه آمد ‌ دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) از خیام بیرون آمد و در حالی که دست بر سر اسب می‌کشید با گریه می‌گفت: «ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ‌ای جد بزرگوار، ‌ای ابوالقاسم، ‌ای علی (ع)، ‌ای جعفر، ‌ای حمزه، ‌ای حسن (ع)، این حسین (ع) است که عریان به خاک افتاده است سر از پشت جدا و عمامه و ردایش از تن خارج کرده‌اند سپس با اسب بر او تاخته‌اند. _ ▪️در کوفه نیز در حالی که گریه راه گلویش را بسته بود و به سختی می‌گریست به سخن ایستاد و گفت: ‌ای مردم کوفه، بد به حالتان چه کردید؟ به حسین (ع) خیانت کردید و او را تنها گذاشتید و آنگاه او را کشتید و اموالش را به غارت بردید و زنانش را به اسیری گرفتید؟ مرگ بر شما، آیا می‌دانید چه کردید و چه گناه بزرگی را مرتکب شده‌اید؟ هیچ می‌دانید که چه خونهایی را ریختید و چه زنان شریفی را داغدار و چه اموالی را به یغما بردید و لباس چه دختران و زنانی را به تاراج بردید؟ مهر و محبت از دلهایتان برداشته شده است؟ شما بهترین مردان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را کشتید؛ با این حال حزب خدا پیروز است و حزب شیطان شکست خورده و زیان کار. آن گاه این اشعار را بر زبان جاری کرد: _ ▪️برادرم را کشتید پس وای بر مادرانتان که به زودی دچار آتشی خواهید شد که گرمایی سوزان دارد. خونهایی را ریختید که خدا، قرآن و محمد (ص) آن را محترم شمرده و حرام کرده بودند. شما را به آتش دوزخ مژده باد که فردا به یقین در آن جاویدان خواهید ماند. من همه عمرم در سوگ جانسوز برادرم و ستمی که بر او رفته است می‌گریم بر آن انسان والایی که پس از پیامبر(ص) از بهترین مردان روزگار بود. من بر او اشک خواهم ریخت و همواره بر او خواهم گریست و دانه‌های درشت و بی شمار اشکم از گونه هایم خشک نخواهد شد. _ ▪️چون کاروان اسرا نزدیک شام رسیدند ‌ام کلثوم به شمر فرمود:ما را از دروازه‌ای وارد کن که مردمان کمتری در آن اجتماع کرده باشند و بگو سرهای شهدا را از میان محمل‌ها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا (ص) ننگرند. اما شمر بر خلاف فرموده ایشان عمل کرد و فرمان داد تا سرهای شهدا را در میان محمل‌ها جای دهند و ایشان را از دروازه ساعات که مردم بیشتری در آن جمع شده بودند وارد نمودند. منبع:اللهوف فی قتلی الطفوف-ص۸۲ و91و101 @rozehdaftari
از کودکی رنج   بسیار دیدم من مادرم را در پس دیوار دیدم دورو بر گُل   صد خار دیدم مجروح او را از نوک مسمار دیدم من با زینب توو کوچه با برادرا دویدیم صدای مادرمونو شنیدیم بابامونو کشیدن،آه کشیدیم در کربلا غم   دیدم مکرّر چی بگم از غروب عاشورا برادر هر داغ دیدم   صبور بودم جای تو کاش زیر سم ستور بودم دیدم ای وای یه عده ای رفتن به سوی گودال شد تن تو توو اون شلوغی پامال رفتن یه عده ای سراغ خلخال با دیده‌ی تر   دیدم برادر موندی به زیر دست و پا صد پاره پیکر دیدم شکسته آیینه‌ی تو دیدم با مرکب اومدن روسینه‌ی تو ای وای داداش حرامیا به سوی تو دویدن اشکای ام کلثومت رو دیدن خندیدن و سر تورو بریدن @rozehdaftari
🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭 🖤😭روضه دفتری حضرت🌴قاسم😭ع 🌸به رویِ انور صاحب🌸 الزمان مهدی منتَظر صلوات 🌸به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات🌸 🌸به یمن مقدم آن منتقم که در عالم🌸 🌸کند حکومت الله مستقر صلوات🌸 السلام🤲علیک🤲یا🤲صاحب🤲الزمان 😭🌴جهان به راه تو در انتظار مهدی جان 🌴😭ستاده با قد خم اشکبار مهدی جان 😭🌴ز دوری تو دل عالمی ز غم خون است 🤲🌴بیا،بیا که تویی غمگسار مهدی جان🤲 🤲🌴دل رمیدهٔ ما میل کربلا دارد 🌴🤲قسم بحق تو ای شهریار مهدی جان🤲 یاصاحب‌الزمان‌الغوث‌الامان🤲🤲 🌴( السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین السلام علیک یا مظلوم و ابن المظلوم السلام علیک یا قاسم ابن الحسن و رحمة الله و برکاته) 🌴🖤🍃 😭یاقاسم‌ابن‌الحسن🤲🤲 3 🌴🍃منم قاسم حسن را نور عینم 🌴برادر زاده مولا حسینم 🌴منم قاسم ز آل مصطفی یم 🌴فروغ دیدگان مجتبی یم 🌴🖤🍃 🌴🤲دلارو روونه کنیم کربلا..ان شاالله قسمت و روزیمون بشه ،،به همین. زودی، دسته جمع کربلا عرض ادب کنیم.. بیایید با پای دل از راه دور بریم کربلا.. بریم کنار قبر شهدای کربلا.. .اول یه سلامی به مولامون ابی عبدالله بدیم.. السلام علیک یا اباعبدالله.. یا حسین 🤲3 😭مجلس و محفل به یاد  قاسم الحسن، شهید 13سالهٔ کربلاست.. امروز برا غریبی و مظلومی قاسم ابن الحسن اشک بریزیم..امروز بریم یتیم نوازی..یتیم نوازا کجا نشستند.. امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. 🖤😭وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت😭🖤 دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند 😭🖤قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد😭 لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🌴🍃(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد 🌴🖤🍃😭 عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید😭 😭بگم و ناله بزنی😭 بدن قاسمو سنگ باران کردن.😭 آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.😭 عمو به فریادم برس😭 🌴افتادم از پشت فرس 🌴عمو به فریادم برس 🌴🖤🍃😭 عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.. ابی عبدالله دوید سمت میدان😭😭 (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.😭🖤 😭🖤آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.😭🖤 🌴🍃یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه.😭😭 🌴🍃ای یادگار روی قشنگ برادرم😭🖤 🌴🍃جان کندنت به روی زمین نیست باورم 🌴🍃پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود 🌴🍃پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم 🌴🍃در استخوان خرد جناق تو دیده ام 🌴🍃تصویر درب خانه و مسمار و مادرم😭 🌴🍃یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور😭 🌴یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم😭 🌴🍃(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.🤲🤲 🌴یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) 🌴🖤🍃😭 نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. 🌴🍃با شاخهٔ گل آیید 🌴🍃از خیمه سرا بیرون 🌴🍃آید به حرم قاسم 🌴🍃با پیکر غرق خون 🌴🍃آه و واویلا ای بنی هاشم 🌴🍃کشته شد قاسم 2 🌴حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.😭 🤲یاحسین🤲🤲 @rozehdaftari
حضرت زینب سلام الله آی بمیرم،ای كاش یكی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست،این منظره ها رو نمی دید،آخ تا رسید كنار گودال قتلگاه،هر چی صدا زد،دادش جواب زینب و بده،حسین چشما رو باز نكرد،تا قسم داد حسین جان،جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز كرد،زینب برگرد برو به خیمه،می گه دیدم زینب داره می ره،اما عقب عقب می ره،هی به سر می زنه،هی فریاد می زنه،حسینم و دارن می كشند، أَمَا فِیكُمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم،نانجیب روی زینب و زمین زد،گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می كشند،گفت :كار حسین و زودتر تموم كنید،یه وقت زینب ببینه،سری به نیزه،اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه،وقتی شام غریبانیه،بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد،عجب خوابیدنی،خواب به چشمش اومد یا نه،بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد،این بچه ها سرشون رو دامن بی بی،همه از حال رفتند،یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید،مادر اومدی،اما دیر اومدی،یه جمله رو می خوام عرض كنم،گفت زینب جان،من از صبح اینجا بودم،خودم همه ی منظره ها رو دیدم ،اونوقتی كه می خواست سر از بدن حسین جدا كنه،سر رو دامن خودم،هر چی فریاد زدم،بُنَیَّ ، ** حدود ساعت سه ،من عقیله دختر حیدر چنان مرغی كه پرپر می زند، بر خاك و خاكستر حدود ساعت سه،من پریشان آمدم با سر ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر حدود ساعت سه، دیدمت بر خاك و خاكستر ولی عریان نه پیراهن نه عمامه،نه انگشتر ** آنطرف از دور دیدم سارقی كرده كمین چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها كاش تنها آن حرامی با گلویت كار داشت می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها با قد خم مادرت آمد عیادت كرده ای یاد پهلو یاد میخ در به خیلی چیزها داخل گودال حالش را رعایت می كنی چون كه حساس است مادر به خیلی چیزها صلی الله علیك یا مظلوم یا اباعبدالله شب عاشوراست امشب،كربلا غوغاست امشب ** چه خبره امشب تو خیمه ها،آی ،نوكرا،فدایی های ابی عبدالله،بیاید بریم تو خیمه،با حضورمون با ناله زدنمون،با گریه كردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم،اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه،اینقدر سكینه خوشحال می شه،آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه ،لشكر برا كی داره می آد،تا صدای پای دو تا مركب اومد،مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر،تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند،برا حسینت لشكر اومده،اینقدر زینب خوشحال شد،به حبیب كه گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده،شروع كرد گریه كردن،گفت:مگه من كیم؟الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم،آی كربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال كنید،ناله بزنید یاحسین.......... ** كه ای خفته خوش به بستر خون دیده باز كن احوال ما ببین و سپس خواب ناز كن ای وارث سریر امامت،به پای خیز ما را سوار بر شتر بی جحاز كن ** دلی در خون نشسته دوست داری بگو قلبی شكسته دوست داری تو را ای عشق بی سر دوست دارم مرا با دست بسته دوست داری ** نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده سر پیراهنت هم جنگ بوده ولی شرمنده زینب دیر فهمید كه انگشتر به دستت تنگ بوده @rozehdaftari
سلام بزرگواربفرمایید⬇️⬇️ ✨﷽✨ روضه_حضرت_ام_البنین🥀 گریز حضرت فاطمه زهرا(س)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند.😭 داغشو به دل حسین گذاشتند.. درایام فاطمیه وعزا داری بی بی دوعالم فاطمه زهرا قرار داریم گریز داشته باشیم به روضه حضرت زهرا (ص)😭 حالادلها آماده شد بریم مدینه اما دلها بسوزه بر فاطمه الزهرا (س) که فرمود علی جان شبانه غسلم بده کفنم کن شبانه بدنم را به خاک بسپار چه کرد امام علی به وصیت زهرا😭 امام علی بدن زهرا راشبانه غسل داد کفن نمود شبانه تشیع کرد فقط هفت نفربدن بی بی را تشیع کردند اما در دل شب دید صدای ناله ای به گوش می رسه به امام حسن میگه حسنم بابانگاه کن صدای گریه کیه بابا ، گفت صدای خواهرم زینبه که پشت سر مادرناله می زنه ،چه می گفت عزیزان بی بی زینب ای میگه خدا مادرم را کجا می برند گمانم برای شفا می برند😭 منو خونه داری منو سوگواری کجا می برند مرو مادرم درتشیع فاطمه زهرا فقط هفت نفر شرکت داشتند امام علی کنار قبر رسید😭 بدن بی بی را کنار قبر گذاشت عزیزان فاطمه که محرمی جز علی نداشت حسن وحسین هم کوچک بودندچگونه تنهایی این بدن به خاک بسپارد😭 ناگهان دید دستی از قبر نمایان شد شبیه دست پیامبر علی جان امانتم پس بده😭 ای بیابان گل زاشکت جاری است افرین براین امانت داریت 😭 یا رسول الله از رخت شرمنده ام فاطمه جا ن داده ومن زنده ام 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
|⇦•می نویسم برای... وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ می‌نویسم برای آن بانو که زند صبر پیش او زانو بانویی که به‌راهِ زینب بود شاهدِ اشک و آه زینب بود بانویی که شکسته شد بالش و نگفتند شرحی از حالش دخترِ فاطمه‌ست این خانوم نام او هست ، حضرتِ کلثوم مثل زهرا شریف و با عزّت مثل حیدر غیور و با غیرت خلق و خویش به مرتضی رفته غربتش هم به مجتبی رفته با برادر به کربلا رفتُ قاضریه به نینوا رفتُ شد علمدارِ خواهرش زینب سپر و یار خواهرش زینب کربلا پابه‌پایِ زینب بود گریه‌هایش برایِ زینب بود روضه‌هایی عجیب را دیده بدنی را هجا هجا دیده ... بدنِ پاره‌پاره‌ای را دید رویِ نیزه ستاره‌ای را دید شاهد کشتنِ برادر بود شاهد ناله‌هایِ خواهر بود کعبه نی خورده او به‌جایِ همه ضربه هی خورده او به‌جایِ همه چادرش چنگ خورده چندین بار به‌سرش سنگ خورده چندین بار بعد روزِ دهم اسارت رفت زیور آلاتِ او به غارت رفت بر سر و روش بی‌امان میزد دست او بسته و سنان میزد سر بازار بردنش ای وای بینِ اغیار بردنش ای وای شمر و خولی تمسخرش کردند بس‌که پست و کثیف و نامردند : ابراهیم لآلی *امام باقر علیه السلام فرمودن: جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیچاره میکنه ، بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ...حسین ...* @rozehdaftari
1. مینویسم برای.mp3
7.45M
|⇦می نویسم برای... و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی✾• @rozehdaftari
┄┅┅✿💠❀﴾﷽. ﴿❀💠✿┅┅┄ سلام بزرگوار بفرمایید👇👇👇 متن روضه حضرت ابالفضل عباس (ع) السلام علی الحسین و علیٰ علی ابن الحسین و علیٰ اولاد الحسین و علیٰ اصحاب الحسین همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است چرا که حضرت مشکل گشا اباالفضل است دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب اگر که معنی دست خدا اباالفضل است به جله جمله ی یا کاشف الکروب قسم که استجابت صدها دعا اباالفضل است نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین کسی که شد همه چیزش فدا اباالفضل است از ابتدا به من آموخت مادرم تنها دوای درد گرفتارها اباالفضل است چه ترس دارد از آتش چه ترس از دوزخ اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است فردای محشر وقتی مادر ما فاطمه با پهلوی شکسته وارد محشر میشه… پیغمبر صدا میزنه عزیز دلم…برا شفاعت محبین و عاشقات چی آوردی…؟ یه وقت می بینند مادر من و شما از زیر چادر دستای بریده عباس رو بیرون میاره… خود امام زمان گفته است می‌آید به مجلسی که در آن ذکر یا اباالفضل است بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است گفت روزای آخر روضه هر دهه فاطمیه، یا شبای آخر…روضه ابالفضل میخونن… علتش هم اینِ، روضه ی دست شکسته رو باید دست بریده جمع کنه… همه ی ما یه جوری عاشق ابالفضلیم… یه نوحه رو از بچگی زمزمه می کنیم و گریه می کنیم سقای دشت کربلا (اباالفضل)۳ دستش شده از تن جدا (اباالفضل)۳ اباالفضل یه گریه کن داره برا همه عالم بسه… گفت روز اربعین تا اومدن…زینب یه نگاه کرد دید سکینه داره میره سمت علقمه…گفت عزیزم همه جای عالم گریه کن بابا دختره…یه نگاه کرد گفت: عمه تو برا بابام گریه می کنی… رباب برای علی اصغر گریه میکنه…نجمه برا قاسم گریه میکنه…لیلا برا علی اکبر گریه میکنه…عمه! عموم ابوالفضل کربلا کسی رو نداره…می خوام برا عموم اباالففضل گریه کنم… هر کی بخواد از بالای بلندی روز زمین بیافته زود دستش رو جلو میاره… دست و جلو میاره صورت آسیب نبینه… حالا آقایی که تیر تو چشمشه… دست بریده از روی بلندی رو زمین افتاد…یه جور صدا زد یا اَخا! اَدرک اَخا… همونجور که امام حسن توی کوچه رو این خاکا می‌گشت گوشواره مادر رو پیدا کرد…راوی میگه…دیدن حسین این خاکا رو کنار میزنه…دیدن یه چیزی رو برداشت…اومدم جلو دیدم دست بریده عباس…صدا حسینت بره امشب کربلا…حسین گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است نگران حرمم آبرویم در خطر است قامت خم شده را هرکه ببیند گوید بی علمدار شده دست به کمر است داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی چون ملائک بدنت پر شده از بال و پرت دستشو انداخت زیر کتف عباس بالا آورد…دید این لبا مثل ماهی به هم میخوره… صورت نگم چه صورتی… صورت متلاشی شده…گفت: آقا من فقط ازت یه خواهش دارم اونم اینه…تا زندم نفس میکشم منو سمت خیمه نبر…آخه من به سکینه وعده ی آب دادم… اگر روضه از شرمندگی اباالفضل بخوای بخونی حرف زیاده… گفت همچین که مشک رو گرفت، دستش رو بریدن…باز میگفت یه دست دیگه دارم…با دندون که مشک رو گرفت…شرمندگی عباس از اونجایی شروع شد که حرمله تیر به مشک زد… حس کرد این مشک داره هر دقیقه خالی تر میشه…. @rozehdaftari
اوخشاما فراق پدر آتاسی اولانلار قدرینی بیلین یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا اونا سجده قیلین اونا باش اگین یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا   😭😭 یارالیام یارالیام بابام ئولوب عزالیام بابا اوین صفاسیدی بابا اوین چراغیدی دردیمه درمان،آی بابا آدوه قربان،آی بابا * روح روانیم آی بابا        جسمیده جانیم آی بابا آچ او قرا گوزلرووی         شیرین زبانیم آی بابا ***   غم لباسین سویمارام           آغلاماقدان دویمارام سنین داغن گورمشم گجه گوندوز آغلارام 🖤🖤🖤 انیس و درد و محنتم اسیر دام فرقتم قسم او چکدیگون زحمته بابا سنن خجالتم بیر باخوشوا حسرتم بابا مني حلال ایله @rozehdaftari
... همیشه یاد رویت می کنم من گلاب هستی و بویت می کنم من اگر صد دلبر جانی بگیروم فدای تار مویت می کنم من ای عزیزوم یادت ای دوست یادت ای دوست نمیری تا نبینوم داغت ای دوست غریبی سخت مرا دلگیرو داره فلک بر گردنوم زنجیرو داره فلک از گردنوم زنجیرو بردار که غربت خاک دامن گیرو داره داد........... اخ الهی در غریبی کس نمیرد وگر ,میرد ولی بی کس نمیرد اخ غریبی درد بی درمان غریبی غریبی خاریِ دوران غریبی اخ ای خوش ان روزا که با هم می نشستیم قلم در دست و کاغذ می نوشتیم قلم بشکست و کاغذ بر غبا رفت غم روز جدایی می نوشتیم دادوبی داد........ سرم درد می کنه حالی نداروم شدم بیمارغمخواری نداروم اگه مادر به بالینوم بیایه ازین بیماریا باکی نداروم بخوابم تا در که خوابِت ببینوم اخی بیا پهلوم نشین ,پهلوت نشینوم که شاید روی ماهت رو ببینوم بیاپهلوم نشین مثل همیشه غمت توازدلوم بیرون نمی شه ای بسوزی ای فلک جانم ........ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari