eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
زبانحال حضرت زینب (س) در شهادت حضرت رقیه (س) سبک : یخیلیب عباسیم... آنا جان یازهرا بو شهر غربتده منی قویدی تنها رقیم ئولدی قره گوز جیرانیم ال اوزدی زینبدن کول اولدوم واویلا رقیم ئولدی   لای لای رقیه وای۳لای لای رقیه سارالوب سولموشدی بو بزم ماتمده  نه نوعی صحراده چمن اولسیدی بالامون اندامین بوکردیم گوز یاشلی  الیمده غربتده کفن اولسیدی کفنون اوستونده یازاردیم بو آهو  قالوبدی چوللرده ئولوبدی اللرده  گتیرردیم نعشین کناره قبرونده  قویاردیم تپراقه وطن اولسیدی گئجه لر آغلاردی دئیردی آی عمه  کوسر اکبر گورسه منی معجرسیز اونا یاز بیر نامه دئین گلمه شامه  باجون تپراقلاردا یاتوب بسترسیز سایارام گویلرده گوزل اولدوزلاری  چیخار گون اما من گوزوم باغلانماز  ندور آیا چاره م هر آخشام بیدارم  یوخوم گلمور قارداش علی اصغرسیز دوداقینان ئوپدوم دئدیم یات یورقونسان  بیبون اولسون قربان غزالیم لایلای سوروسوندن آیری دوشن جیرانیم وای  خداحافظ یورقون مارالیم لایلای بو اوزون یوللاردا سینق محمللرده  قرانلوق چوللرده ایاقدان دوشدون  اوخیاردوق نوحه دئینده من قارداش  دئیردون سن بیکس یارالیم لایلای ائله کی طشت ایچره یارالی باش گلدی بالام دوردی یردن دئدی جان بابا نئچه لحظه باخدی یارالی مهمانه دوداقلارین گورجک دئدی یا زهرا ائله بیل پروانه ئوزون ووردی شمعه یتیشدی مقصوده کول اولدی یاندی دوداقیندان ئوپدی یخیلدی جان وئردی توکولدی گوز یاشیم مثال دریا قره معجر باشدا آخاندا گوز یاشی دیردیم زهرادی گوزل سیمادن دیه بیللم اما چیخاندان یثربدن بالام چوخ غم چکدی ننم زهرادن او قد @rozehdaftari
حضرت عباس(ع)🥀 گریز امام جواد(ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 🔸🔸🔸🔸🔸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته اید انشاءالله حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاءالله همه اموات فیض ببرند الخصوص اموات بانوی محترم حالا دلت اماده شد بریم کربلا السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم 🔸بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل 🔸تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل 🔸هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او 🔸دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل 🔸گر دوای دردخواهی روکن درخانه او 🔸ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل 🔸تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت 🔸همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل 🔸قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل 🔸یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان 🔸دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل ⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب انشالا خدا کنه کسی درمجلس ما نباشه که داغ برادر دیده باشه صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭 عباسم برادر آیا وصیتی دارید 😭 صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم ⬅️وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم😭 راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭 ⬅️وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭 🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم 🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم 🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم 🔸نشد که قطره آبی برای او ببرم😭 ⬅️اما وصیت سوم برادر حسین جان سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاءالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭 یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندمیدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمده انشاءالله حاجت روابشید از همين جا دلت را روانه ي آن حجره اي کن که امام جواد ميان حجره افتاده، از سوز زهر به خود مي پيچد، امّا کشنده تر از اين زهر، زهر بي وفائي همسرش بود، بميرم برات آقا محرمي نداشتي، چه کشيد جواد الائمه، آن ساعتي که ديد ام الفضل در حجره را بست کنيزانش را جمع کرد گفت: شادي کنيد تا کسي صداي ناله ي امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالاي بام مقابل آفتاب بيندازيد، امّا کبوترها مي آمدند بالهاشون را بهم مي دادند تا آفتاب به اين بدن نتابد، امّا عاشقان امام جواد، اين بدن ديگر برهنه نبود، اين بدن ديگر بي سر نبود، اين بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر اين ناله ها، اي دلهاي آماده، بميرم براي عزيز فاطمه حسين، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه اين بدن کيه درد دل مي کني؟ فرمود: سکينه جان اين بدن بابايت حسين، همه صدا بزنيد حسين وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 روضه سفره_حضرت_ام_البنین(ع) گریزحضرت عباس (ع) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن اما دست عالمی رو گرفته.بانوی محترمی که به عشق مادر اباالفضل سفره پهن نمودی انشاءالله برای هرحاجتی این کار راانجام دادی حاجت روا بشیدچون آقا اباالفضل ومادرش هیچ کس را دست خالی رد نمی کنند آقا اباالفضل خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده مجلس سفره ام البنین است برات روضه ام البنین بخونم همه اموات فیض ببرند ⬅️ ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره.. (دلتو آماده کن) همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه. آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست.. همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه.. هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی.. اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه.. اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭 امروز بریم کنار قبر بی‌بی ام البنین.. 💔قربون مقامت برم بی‌بی جان.. انشاءالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا ی دردای دل این مادر اشک بریزیم. ☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم. امیرالمومنین وارد منزل شد.. دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه.. (امان از دل امیرالمومنین) صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی. صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم.. (چی شده) آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭 (هاا ناله داری یا نه) (چرا فاطمه نگم) مگه از اسم فاطمه بدت میاد (نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم 🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭 یاد مصیبتای مادر میافتن. تن و بدن بچه ها میلرزه. زینبم ناراحت میشه محزون میشه. دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم. آقا فرمود پس از این به بعد ام‌البنین صدات میزنم . 💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها. من که پسری ندارم. فرمود ام البنین. خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر.. ولی گل سر سبدشون یه پسره.. ( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه.. ♥️ ای وای 3 (آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭 ⬅️همین قدر برات بگم.. همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت 4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد. مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد می گفت زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید. من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم. دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات بانوی محترم ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت عباس (ع) بهره امواتمان باشه ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند داغشو به دل حسین گذاشتند. حسین آرام جانم ..حسین روح روانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 🔷 4 ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پرمیزند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح وشامم گفتگوی کربلا 🌟درصف محشرکه سرمی آورم بیرون زخاک 🌟میکندچشمم به هرسو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقدشش گوشه گیرم دربغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تابرات کربلایم راکند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد مارا دراین دنیاوآن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این مغازه کیه؟ گفتند: مغازه اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب ✔️(هر روضه ای میشه خوند)✔️ صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹 @rozehdaftari
💚🌴🌑🍃💚🍀🌴🌑💚 🌑🍃🌴🌑🍃💚 🍀🌴💚 ﷽ مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س) 😭😭😭 ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم با یاد غصه های تو از حال میروم با یاد غصه های تو خون گریه میکنم داغ اسیری ات کمرم را شکسته است بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم حتی خدا برای تو روضه بپا کند با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ... از سوزِ های های تو خون گریه میکنم بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ... از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ... هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا از داغ کربلای تو خون گریه میکنم از داغ همسفر شدنت با حرامیان ... میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم ی اربعین ⬅️ خواهر کنارقبر برادر محمود بیات معروف به سبک دشتی✨ ی مارضایی🌴 روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم) بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم) 😭😭😭 چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی) دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2 چهل روزه غم چهل ساله دیدم 😭😭😭 غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم) سر پر خون تو همراه من بود 😭😭😭 به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2 همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2 تن پاک توراگم کرده بودم2 میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2 ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2 اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم) توهم نشناسی ای گل خواهرت را 😭😭😭 زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2) ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2 😭😭😭 روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته، 💚 یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه، آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ، 😭😭😭 ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ... 😭😭 جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید سرشو طرف آسمون بلند کرد، گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول بفرما درقتلگاه جسم برادر بروی دست بگرفت کای خدای من این جان زینب است 😭😭 قربانی تواست بکن از کرم قبول کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است الله علیک یا اباعبدالله دعای فرج @rozehdaftari
🔴قابل توجه مداحان عزيز با توجه به اينكه هر مداحي براي اينكه بتواند مجلسي گرم داشته باشد نيازمند ارائه مطالب و اشعار به روز ميباشد ولي در طول مجلس بايد از روايات و داستانهايي هم براي جذاب تر شدن مجلس استفاده كند ما اينكار را براي شما راحت تر كرديم كلي روايت و داستان از ائمه و بزرگان دين آماده كرديم تا ديگر هيچ مداحي وقت گرانمايه خود را صرف ورق زدن كتابهاي مختلف نكند با عضويت در كانال زير در مجالس بدرخشيد https://eitaa.com/khatme14
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ⚜️يا صاحب الزمان عج⚜️ 💔من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم 🌤از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم! 💔همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس 🌤من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم 💔رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند 🌤من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم! 💔همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن 🌤از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم! 💔سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست 🌤من از بی مهری این ابرهای تار میترسم! 💔تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم 🌤از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم! 💔طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است 🌤از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم! 💔شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد 🌤من از بیماری آن دیده خونبار میترسم! 💔به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من 🌤مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم! 💔دلت بشکسته از من، لکن ای دلدار رحمی کن 🌤که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم! 💔هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم 🌤ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم! 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
قسم به سوره‌ی "والفجر" یار می‌آید سپیده دم پس از این شام تار می‌آید زغال، روی سیاهش سیاه‌تر شده است خزان گذشته و کم کم بهار می‌آید زبور شاهد ما شد "لَقَدْ کَتَبْنا "را بخوان که وارث این روزگار می‌آید نوشته است که: مستضعفین به پاخیزید ز مشت‌های گره کرده کار می‌آید غباری از پس هر حادثه پدیدار است اگر غلط نکنم آن سوار می‌آید اَلا به ذکر کسی که به نامش آرامش به سینه‌های شده بی قرار می‌آید قسم به واژه‌ی "خَیْرٌ لَکُمْ" علی خواهان! "بَقِیَّةُ الله" با ذوالفقار می‌آید چقدر خواندن "اَمَّن یُّجیب" اثر دارد که استجابتِ این اضطرار می‌آید زمان آمدنش وقت "مَطْلَعِ الْفَجْر" است و ناگهان به سر این انتظار می
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کجا بودی ای سرِ زخمی کجا بودی صبحِ اُمیدم کجا بودی من بدونِ تو با گریه شب ها میخوابیدم .. شاید من رو نشناسی ای بابا آخه سنِ من خیلی رفت بالا یه روز من رو پاهات ، الانم تو بخواب رویِ پاهام لالا لالا .. *مرحوم دربندی میگه پاهاشو دراز کرد سر رو گذاشت رو پاهاش* لالایی چرا گردنت زخمه؟.. لالایی چرا صورتت زخمه؟.. لالایی نگو اینو میدونم برا چی بابا رو لبت زخمه؟.. کجا دیدی دختری باشه رو دستاشم یک سری باشه کجا دیدی رو سر دختر جلو باباش روسری باشه *مگه بابات نامحرمه ؟.. نه عمه موهام کمی نامرتبه ..* یادم رفته با دیدنش غم هام یادم رفته شیرین زبونی هام ان شالله بابامم یادش رفته یه روزی بلند بود چقدر موهام *من اگه محرم نبود اینو نمیگفتم به خود بی بی قسم..* دیگه من موهامُ نمی بندم واسه دندونامه نمی خندم کجا بودی بابا تو راهِ شام میدیدی که زخمامُ می بندم نبودی من غصه ها خوردم تو رفتی من ضربه ها خوردم نبودی اون شب تک و تنها کتک از اون بی حیا خوردم دیگه مردم رقیه ات حالا خیلی غمگینه به سختی جلو پاشو میبینه صداش میکنن برنمیگرده گوشام بعد از اون ضربه سنگینه *عرض روضۀ منو التماسِ دعا .. دختربچه باباییِ .. سر وقتی اومد تو خرابه دست انداخت تو موهایِ سر بابا .. گفت عمه این موهایِ بابای منه؟.. دست انداخت به سر و صورت .. گفت عمه این سر و صورت بابایِ منه ؟.. اما یه وقت دید عمه عقب عقب رفت رقیه .. تا دستش خورد به لبایِ بابا گفت عمه این لبای بابای منه؟.. ( تعجب کرد.. ) دست انداخت به دندونای سر بریده .. کی چوب به لبات زده بابا .. غوغایی کرد تو خرابه دستاشو مشت کرد اینقدر زد تو دهن خودش .. لب و دهان خون آلود شد .. هی گفت بابا بابا .. اینقدر گفت بابا یه وقت خانوم هرچی تکونش داد دید بچه صدا نمیزنه .. امام سجاد اومد جلو دست گذاشت رو قلبش گفت عمه کارش تموم شد عمه .. دیگه صدا نفسش بالا نمیاد عمه .. هی تکونش داد دید جواب نمیده .. آخ لباس و کنار زد دید همۀ صورتش غرقِ خونه ...* https://eitaa.com/khatme14
4_5965053191472023603.mp3
2.91M
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• گر دُخترکی پیش پدر ناز کند گِرِهِ کربُ بَلای همه را باز کندhttps://eitaa.com/khatme14
‍ ‍ 🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🥀🥀🥀🥀🥀 🔹 ای یادگار سه امام زینب 🔹 بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... چهار پنج سال بیشتر نداشت داغ جدش رسول خدا رو دید... اما صبر کرد ... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمان زینب به مادرش سیلی زدند...اما صبر کرد.. بلاکشه دورانه زینب... هنوز ..داغ مادرش رو از یاد نبرده بود...فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید... بمیرم برات خانم.... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید.. اما بازم صبر کرد... روز عاشورا هم در نصف روز....تمام عزيزانش رو شهید کردند... اما... تمام دلخوشی زینب حسین بود... امان از اون لحظه ای که حسین هم صدا زد زینبم... خواهرم منم دیگه رفتم... زینب جان... خواهرم... خداحافظ. .. صدا زد ... حسینم داداش برا من که دیگه کسی نمونده... تمام دلخوشی من تو بودی... تو هم میخواهی بری زینبت رو تنها بگذاری... حسین.. صدا زد خواهرم... تا صدای الله اکبر من میاد...بدون من هنوز زنده ام ... ابی عبدالله رفت میدان... زینب کبری. ..داخل خیمه ...تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میشه... حالا میخواهی برا زینب گریه کنی بسم الله... امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه زمین.... میگه حسین...بردار... زینبت به فدات بشه حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... میگه بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد...دید ذوالجناح اومده اما حسین نیومده.. بی تاب شد زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به طرف گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب...فقط دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا....واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔹 حسین آرام جانم 🔹 حسین روح و روانم @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا