eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.3هزار دنبال‌کننده
48 عکس
44 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای قوم کثیف یهود،به تلافی لرزش ناشی از ترس گلوله ،شماهم از وحشت بلرزید... اینها همه آه این کودکان است و لرزش‌های فک کوچکشان که جهان را لرزاند...😭 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم 🌹 🔥 ❤️ السلام علیک یا اباعبدالله 🚩🇮🇷🇵🇸 @rozehdaftari
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⚫️ ✔️بر أحمد و بر آل محمّد صلوات ✔️بر هشت و چهار نور سرمد صلوات ✔️هر کس صلوات می فرستد یکبار ✔️ده بار خدا بر او فرستد صلوات 🔷( ) ♻️الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم ♻️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🔅آخرش این خاک ایوانش طلایی میشود 🔅گنبد و گلدسته های با صفایی میشود 🔅این حرم با۴ گنبد میشود بیت الحسن 🔅هر کسی اینجا بیاید مجتبایی میشود 🔅پنجره فولاد اینجا چه قیامت میکند 🔅واقعاً اینجا عجب دارالشفایی میشود ⬅️ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺪﯾﻨﻪ، ﺷﯿﺦ ﺍﻣﺮﯼ ‏(ره)ﺍﯾﺸﻮﻥ، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﭘﺪﺭﺷﻮﻥ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻮﺭائمه بقیع ﺭﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ خراب ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻔﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﺸﻪ، ﮔﻔﺖ : ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﺮﻫﺎ رﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ.. (حتما تو عکس ها دیدید گنبد و بارگاه بوده ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺷﺼﺖ ﯾﺎ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ) ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ، ﺗﮏ ﺗﮏ ﻣﺎﺭﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ، همه تون رو میکشیم.. ﺍﯾﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺰﺭﮒ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﺧﻮﺍﺏ ﺁﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ حسن ﻣﺠﺘﺒﯽ ع ﺭﻭ ﺩﯾد.. ﺁﻗﺎ تو ﻋﺎﻟﻢ ﺭﻭﯾﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻓﻼﻧﯽ، ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﺪ، ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ، ﺍﯾﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ : گفتم ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ، ﺍﮔﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ، تکه تکه ﮑﻨﻨﺪ، محاله ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺟﺴﺎﺭﺗﯽ کنیم ، ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ازتون میخوام خودتون اینکارو بکنین .. آخه اگه اینا بخوان خراب کنند ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﻣﺎ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.. ﻟﺬﺍ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺍﺷﮏ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ،آجرهای ﺍﯾﻦ بارگاه رو ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻥ ﺷﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﭼﺸﻤﻤﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﻪ 🔅نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت 🔅نقشه را مادر دهد بَه چه بنایی میشود 🔅گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن 🔅پرچم سجاد دارد دل هوایی میشود 🔅آخرش من مطمئنم این گره وا میشود 🔅این حرم زیباترین تصویر دنیا میشود (مهدی نظری) ⬅️سالروز تخریب قبور ائمه بقیعو..هتک حرمت به قبور ائمه است... عرض تسلیت داریم خدمت آقامون مولامون حجه ابن الحسن..آقا جان آجرک الله...قربون دل داغدارت آقا.. دل همه ما پر میزنه.. برا 4 قبر ویران بقیع .. برا زیارت 4 امام غریب بقیع (این شعرم بخونم دلمون هوایی بشه.. درد دل کبوتر حرم امام رضا ع و کبوتر بقیع) 🔘آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا 🔘تو که پرواز میکنی تو حرم امام رضا 🔘من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم (چرا) 🔘سرمو بجای گنبد روی خاکا میزارم (آی کبوتر حرم امام رضا ع) 🔘اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه (اما) 🔘اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه 🔘اونجا خادما با زائر آقا مهربونند 🔘اینجا رائرا رو از کنار قبرا میرونند ⬅️یه امام رضا داره مملکت ما.. ببینید چه حرمی داره ..چه صحن و سرایی.. چقدر زائر داره آقا ..چقدر خادم داره... شبهای حرم امام رضا مثل روز می مونه (اینقدر که شمع و چراغ داره) اما قربون ائمه بقیع برم ..نمیدونم الان یه زائرم دارند یا نه.. قربون قبرای خاکی بقیع ..آخ نه شمعی نه چراغی نه زائری نه خادمی نه بارگاهی.. 🎆دلت مدینه است.. بزا دلتو یه جای دیگه ببرم 🔷هر چه خواندم در بقیع از سینه عقده وا نشد 🔷هر چه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد 🔷سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی 🔷هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد (کدوم روضه یا صاحب الزمان عذر میخوام آقا جان) 🔷کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضرب دست 🔷بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وا نشد 🔷از همان شب که علی تابوت زهرا شانه برد 🔷زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد زینبش میگفت (چی میگفت زینب) 🔷زینبش میگفت من دیدم میان شعله ها 🔷 مادرم افتاد پشت درب و دیگر پا نشد ♻️(دیگه چی میخوام بگم ..) آی حاجت دارا..جوون دارا...آی آبرو دارا.. آی مریض دارا..بگم و التماس دعا... 🔷سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت 🔷هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد 🔷هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید 🔷هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد 🎆 آخ حسین جااان 3(نوای دل زینب بود) الهی برادر داری خدا برات نگه داره ..الهی نبینی برادرت زمین بیفته.. الهی نبینی اونچه که زینب دید 🎇 .. 🔳سر پیراهن تو دعوا شد 🔳توی قتلگاه چقدر بلوا شد 🔳پای حرمله به خیمه وا شد 🔳غوغا شد 2 🔳داره خیمه حرم میسوزه 🔳میبینی بال و پرم میسوزه 🔳آخ داداش جگرم میسوزه 🔳میسوزه 2 🎇صل الله علیک یا مظلوم ..یا غریب .. یا ابا عبدالله هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو ... هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات) @rozehdaftari
‍ ‍ ◾️◾️◾️🥀🥀🥀◾️◾️◾️ ﷽ (ع) امام حسین(ع) 🕊بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات 🕊بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات 🕊برندبه های جمعه های منتظران 🕊بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌴 🌴 🥀مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 🥀گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 🥀در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 🌾می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 🌾دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌾بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌾دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل 🌾با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌾عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌾تا برات کربلایم را کند امضا حسین 🌾با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌾می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین 🌾 🥀 گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🌴 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌴 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب 🌾(هر روضه ای میشه خوند) صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. (دشتی) ◾️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ◾️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ◾️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ◾️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. 🥀خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو ... 👌 دعای فرج ◾️◾️◾️👇👇👇◾️◾️◾️@rozehdaftari
‍ ‍ ‍ روضه جانسوز شب نهم " یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن" عباس "بابُ الحسینِ" هر وقت میری کربلا،قبل از اینکه بری حرم ابی عبدالله،اول میری حرم اباالفضل اجازه می گیری بعد وارد حرمِ سید الشهدا میشی،اینکه شب تاسوعا،قبل از شب عاشوراست،دلیلش همینِ،امشب عباس اومده وسط،به من و تو بگه:هر حرفی داری به من بزن،هر حاجتی داری بگو،من باب الحوائجم،فردا شب دیگه همه برا حسین گریه کنن،فردا شب دیگه کسی حاجت نیاره،فردا شب دیگه کسی مریض نیاره،درد نیاره،گرفتاری نیاره،فردا شب شبِ آخرِ حسین و زینبِ،امشب هر کار داری،تو می دونی و عباس،حالا با این حالت بگو: " یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن،...." *امام زمان می فرمایند:مجلسی که به نام عَموم باشه خودم رو میرسونم...شب تاسوعایی نمیشه دعامون این نباشه: "اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن...." میگه:شاگردای علامه بحرالعلوم دیدن روز تاسوعا،علامه عمامه از سرش برداشته،پا برهنه تو بین الحرمین،هی به سر میزنه،هی میگه:"علی العباس واویلا.." گفتن:آقا! شما عالمید،مو سفید کردید،این همه شاگرد،چرا اینجوری عزاداری می کنید؟ علامه فرمود:برید کنار،شما ندیدید اونی که من دیدم..چی دیدی آقا؟ میگه: دیدم روز تاسوعا حجة بن الحسن،سرِ برهنه،هی به سر میزنه،هی میگه:"علی العباس واویلا.." حالا دستت رو بذار رو سرت،اگه 9 شب دست رو سرت نذاشتی،امشب بذار،اصلاً یادت باشه،از امشب به بعد،دست رو سر گذاشتن از عباس به بعد باب شد،تا عباس بود کسی دستش رو روی سرش نذاشت،این دست رو سر گذاشتن یعنی:چه خاکی به سرم شد،چه بلایی سرم اومد... زینب تا دید عباس رفت،دو تا دست رو سرش گذاشت.... "یاصاحب الزمان،اَلغوثُ اَلاَمان......." اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد فَلَك نگاه خود از آفتاب بردارد به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد *تو سخترین لحظات فقط کافیِ،بگی: یا اباالفضل..آدم بی اختیارم میگه،انگار ما اینجور بزرگ شدیم... فقط من و تو اینجوری نیستیم ،ابی عبدالله هم کربلا هر وقت گیر می کرد،می گفت: یا اباالفضل..عباس کجاست؟...* {خروشِ رود و دریا، یا اباالفضل.. پناهِ اهلِ دنیا، یا اباالفضل.. به حق دستایی که قلم شد بگیر این دست ها را یا اباالفضل..} "سقای دشتِ کربلا،اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل" سیدمهدی میر داماد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️@rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام صادق (ع) به قتلگاه (امام حسین) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️سلام من به مدینه به غربت صادق ♦️سلام من به بقیع و به تربت صادق ♦️سلام من به مدینه به آستان بقیع ♦️سلام من به بقیع و کبوتران بقیع ♦️سلام من به مزار معطر صادق ♦️که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع ♦️سلام من به شب ماه فاطمی بقیع ♦️سلام من به گل یاس هاشمی بقیع ⬅️ان شاءالله خدا قسمت و روزیتون کنه،اما من یه توصیه به خیلی از دوست ها و رفقا دارم، اگه مدینه قسمتت شد،دعا کنید روز برسید مدینه،کسی که نیمه های شب می رسه مدینه، بذار برات توصیفش کنم اون دل شب چه خبره،اون هایی که نرفتن ،همچین که اتوبوس وارد شهر مدینه شد،از دور قبة الخضراء رسول خدا پیداست، همه بلند می شن دست رو سینه میذارن،السلام علیک یا رسول الله،هنوز سلام گفتن زائر تموم نشده، همه دارن یه جوری نگاه میکنن،دارن دنبال یه گمشده میگردن،دنبال چی میگردی زائر مدینه؟میگن داریم ببینیم بقیع پیدا میشه یا نه،باید بگیم خیلی نگرد،تو همه ی مدینه یه جا تاریکه،اونم بقیعه، می خوام بیام مدینه کنج بقیع خیمه ی غم بپا کنم من زانو بغل بگیرم تنگ غروب مادرم رو صدا کنم من ای مهربونم،تازه جوونم مجلس امام صادق علیه السلام ناخداگاه میره به سمت روضه ی مادرش، خود امام صادق این طور بوده،ما پیرو این آقاییم، مگه نگفت: شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا ،مگه ما از زیادی گل اونها نیستیم،مگه نگفت: عجنوا به ماء محبتنا ،خود امام صادق این جوری بود، اومد پیش حضرت نشست،حضرت فرمودند،نبودید چند وقت ، سر درس غیبت داشتی،گفت:آقا جان اولاد دار شدم،دستم بند بود،حضرت گفت:خدا چی بهت داده،گفت:آقا جان دختر دار شدم،حضرت فرمود:خدا رحمتش رو بر تو نازل کرده،اسم دخترت رو چی گذاشتی؟خوشحال با غرور گفت:آقا چه اسمی بهتر از اسم مادر شما زهرا، تا گفت:اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن حضرت رفت تو هم،ناراحت شد،گریه کرد،گفت:آقا چرا گریه میکنی،من حرف بدی نزدم، آقا فرمود:مواظب باش بهش بی احترامی نکنی. خود امام صادق فرمود:خدا رحمت کنه شیعه ای که برای مادر ما بلند گریه کنه، من دوجمله روضه بخونم حرفم تمام،خونه رو آتیش زدن،نیمه ی شب،عموم روایات میگن، حدود هفتاد سال سن حضرت بوده، به ابوالائمه به شیخ الائمه معروف بوده، من یه سئوال میکنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی، همچین که ببینی که موی سفید داره احترامش میکنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میکنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی که با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میکشه،نانجیب خودش سوار بر اسب، امام رو پا برهنه و پیاده تو کوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میکنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا، همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند کرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال کردن چرا نزدی،چرا کار رو تموم نکردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب کرده میگه بنداز شمشیرت رو، به دست و پای امام صادق افتاد، به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب کن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه کرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت کردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما دلم می خواهد گریزی هم داشته باشم به گودی قتلگاه بهره امواتمان باشه حالا من یه اشاره کنم شما ناله بزن - آی کربلا رفته ها مگه امام حسین (ع) در گودال قتلگاه به شهادت نرسیدن ،پس باید محل دفن حضرت هم همون جا باشه. میدونی چرا بین گودال و ضریح مطهرفاصله هست. یه عده اومدن گفتن براین پیکر اسب بتازانید . تو گودال که نمیشه .پیکر مطهر حضرت رو از گودال بیرون آوردن ، بردند یه محل صاف و هموار ، سادات منو ببخشید ، یا امام زمان ، ده اسب تازه نعل شده براین پیکر تاختند... نعل اسبها رو به عنوان تبرک و معافیت از مالیات از پای اسبها جدا کرن بعدها هم با افتخار درخونه هاشون نصب کردن که ما همونهاییم بر پیکر عزیز زهرا اسب دواندیم(,یاحسین). حسین آرام جانم .حسین روح وروانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد قبور ائمه بقیع شب جمعه روضه امام حسین(ع) السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه .. ♦️بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را ♦️درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را ♦️بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد ♦️شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد ♦️درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا ♦️نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا ♦️نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین ♦️حرم به دست حرامی خراب گشته بیا ♦️این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده ♦️چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده ♦️بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار ♦️گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان شده ⬅️ایام تخریب بقیعِ است میگن .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونه‌شُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینه‌ش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همه‌تون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن .. اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .اما عزیزان درشب جمعه قرار داریم گریزی دراین خصوص داشته باشیم بهره همه امواتمان باشه امشب شب جمعه است شبی که همه رفتگان من و شما چشم انتظار یک فاتحه هستند کسانی که بین من تو زندگی می کردند اما جایشان خالیست انشاالله روحشان امشب بر سر سفره اهل بیت مهمان بشه اما شب جمعه بی بی دو عالم فاطمه زهرا این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭😭😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین 🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔹به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔸به روی نیزه ها بینم سر تو حسین آرام جانم حسین روح روانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀 شب جمعه امام حسین (ع) امام علی(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ ⬅️شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشاالله دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است اما عزیزان در آستانه شب قدر قرار داریم شب نوزدهم نزدیک است و معلوم نیست تا سال دیگه زنده باشیم که در شب‌های قدر شرکت کنیم یانه امشب شب جمعه است خیلی ها حاجت دارند خیلی ها گرفتارند خیلی ها مریض دارند انشاالله درهر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای به آبروی امیر المومنین حاجت راوا بشید روضه امام علی برات بخونم همه اموات فیض ببرند میگن مولا علی (ع) شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔸گلی گم کرده ام میجویم او را 🔸به هر گل میرسم میبویم او را 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... ▪️آخ گل گم کرده ات خواهر منم من ▪️سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه شب جمعه امام حسین (ع)🥀 گریز روضه حضرت عباس(ع)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ *- اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد *شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسین قسم بده به پهلوی شکسته مادرش انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله امشب آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...." یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند ... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .... یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس و محفل فیض ببرند شب جمعه بهره امواتمان باشه عزداران این جا امام حسین با صورت به زمین افتاد درعلقمه هم وقتی دستهای عباس را قطع کردند وباعمود اهنین به سرش زدند اخ بمیرم برات قمر بنی هاشم همچنان با صورت به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم دلم خون دلم خون ایهاولناس گرفته علقمه بوی گل یاس 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌾🌾🌾🌾@rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام حسین برگشت از کربلا بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.😭😭 ♦️بهشت عاشقان کربلایت ♦️بسوز هر دلی مولا برایت ♦️حسین فاطمه ای گشته اشک ♦️فدای آن سر از تن جدایت ⬅️آه کربلایهای مجلس آه زائرین ابا عبدالله خوش به حالتان که رفتید کربلا اما عزیزان وقتی چشمت به حرم اقا ابا عبدالله آقا قمر بنی هاشم افتاد ناخدا گاه اشکت جاری شد دستت رفت روی سینه گفتی السلام علیک یا ابا عبدالله گفتی آقاجان ممنومنم که مرا دعوت کردی ورفتی از نزدیک کنار حرم ابا عبدالله کنار حرم آقا قمر بنی هاشم نجف کنار حرم اقامان امیرالمومنین وزمانی که خواستی برگردی و خدا حافظی کنید ضمن اینکه اشک از چشمانت جاری بود گفتی اقاجان ممنونتم هستم اما عزیزان من یک خواهری را سراغ دارم که وقتی می خواست از برادرجدا بشه و خداحافظی کنه گفت برادر حسین جان به سوی شام وکوفه چه ظالمانه می برند نمی روم برادرولی مرا رابا تازیانه می برند سرتورا به نیزه نشانده دشمن علی نمی روم ولی مرا به بهانه نمی برند حسین آرام جانم حسین روح روانم التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت عباس (ع) برگشت از کربلا بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل العباس آه کربلایهای مجلس آه زائرین ابا عبدالله خوشا به حالتان که از نزدیک رفتید کنارحرم ابا عبدالله کنار حرم قمر بنی هاشم نجف کنار حرم آقامان امیر المومنین السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل گر دوای دردخواهی روکن درخانه او ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭 عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭 وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭 مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم نشد که قطزه ابی برای او ببرم😭 اما وصیت سوم برادر حسین جان سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭 بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭 صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم سلام من را برسان نزد مادر پیرم بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭 جمله آخر همه اموات فیض ببرند چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد 😭 کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد علی الخصوص یتیمی که باب او مرده بهارخرمی او همیشه پژمرده التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
🥀 گریز اباالفضل (ع)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.واردنمی شم (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم... فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند میومد بقیع چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین..حسین 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم. یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما جمله آخرو التماس دعا امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل آخ همه دار و ندارم را بگیرید ولی عباس را از من نگیرید بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز(امشب) امیدمو ناامید برنگردون.... لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀
مداحی شهادت حضرت حمزه سید الشهدا علیه السلام خواهر حضرت حمزه علیه السلام بر سر بالین برادر پس از جنگ احد زمانیکه خواهر حضرت حمزه علیه السلام از راه رسید، پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به پسر او زبیر فرمود: برو مادرت را برگردان تا اینجا نیاید و برادر خود را با این حال نبیند، شاید طاقت نیاورد، زبیر پیش مادر رفت و گفت: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می خواهد که شما برگردید. صفیه خواهر حمزه علیه السلام گفت: ای پسر! شنیده ام که برادرم حمزه را شهید کرده اند و بدن او را مثله ساخته اند، به خدا سوگند که اگر بالین او بیایم اظهار ناراحتی نخواهم کرد و این مصیبت را در راه خدا خواهم پذیرفت. زبیر آمد و سخن مادر را به عرض پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم رسانید حضرت به او اجازه داد تا آمد و برادر را دید و به جهت وی از خداوند طلب بخشش نمود اما خود را از گریه نتوانست نگاه دارد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هم از گریه او به گریه افتاد و فاطمه علیها السلام هم می گریست. حضرت فرمود: ما اَصابَ بِمِثلِکَ اَبَداً. هرگز مصیبت زده ای مثل تو نخواهم دید. یعنی مصیبت هیچ کس نزد من برابر مصیبت تو نخواهد بود. پس فاطمه علیها السالم و صفیه را بشارت داد که جبرئیل آمده می گوید: حمزه علیه السلام را در میان اهل آسمان اسدالله و اسد رسوله نوشته اند.(روضه الشهداء، ص۸۸) اشاره گریز: آمدن حضرت زینب میان گوی قتلگاه 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @rozehdaftari
                     ﷽ (ع) (ع) 🌾ای حریمت رشک جنّات النّعیم خطّ تو خطّ صراط‌المستقیم نسل طاها، زادۀ والمرسلات نجل بسم الله رحمان الرّحیم مشعل اِنّا هدیناه السّبیل طلعت مرآت اللهُ الحکیم... با تجلاّی تو از ظلمت چه باک در تولاّی تو از آتش چه بیم دور صحنین تو با صوت ملیح این ندا پیوسته خیزد از نسیم: یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم 🌾شهر ری که از تو گرفته احترام قبر تو کعبه، حرم بیت‌الحرام بر رواق و قبر و خدّامت درود بر مزار و صحن و زوّارت سلام فیض جوشد از حریمت روز و شب نور خیزد از مزارت صبح و شام کاروان دل شده لبّیک‌گو دور صحنین تو می‌گردد مدام تا قیامت بر تمام اهل ری سایۀ گلدسته‌هایت مستدام هر که آید در کنار تربتت می‌رسد بوی بقیعش بر مشام یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم 🖌 🌾*حتی نوادگانِ تو صاحب حرم شدن .. از غربت امام حسن همین بس میگن حضرت عبدالعظیم حسنی ولی هرکی زیارتش بره حسین رو زیارتش کرده .. ایام زیارت سیدالکریم برو حرمش دسته های عزاداری همه میان می ایستن ، زائرا عزادارا گریه کن ها میان اما شبِ هفتم صفر برو پشتِ دیوارِ بقیع .. یه زائرم نداره آقامون .. 🌾کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .. 🌾بریم سر سفرۀ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا ؟..* 🌾حمزه که جانِ عالم و آدم فدایِ او لب باز می کنم که بگویم رثای او ◼️مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود ◼️شیر خدا و شیر نبی فارس العرب در انتهای جادۀ مردانگی، ادب ◼️هم یکه تاز عرصۀ جنگ و نبردها هم آشنای بی کسی اهل دردها ◼️هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود ◼️شب های مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانۀ او از سخاوتش ◼️او صاحبِ تمام صفات حمیده بود دل را به نورِ حضرت حق پروریده بود ◼️الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش یعنی زبانزد همه می شد عبادتش ◼️در آسمانِ مکۀ دلها ستاره بود بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود ◼️بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمانِ روشن آن روز تارِ تار ◼️آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت ◼️حمزه در آن میانه که گرم قتال شد کم کم برای حملۀ دشمن مجال شد ◼️آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند تا نیزه ای به سینۀ آن نازنین زدند ◼️حمزه که رفت قلبِ رسولِ خدا شکست خورشیدِ چشم های رئوفش به خون نشست 🌾لبریزِ زخم بود و جراحت دلِ نبی از دست رفته بود همه حاصلِ نبی 🌾میدان خروشِ نالۀ واویلتا گرفت عالم برایِ غربتِ حمزه عزا گرفت 🌾جانم فدایِ پیکرِ پاک و مطهرش جانم فدایِ زخم فراوانِ پیکرش 🌾اما هنوز غربتِ آن روز مانده بود داغی عظیم بر دلِ عالم نشانده بود 🌾خواهر کنارِ جسم برادر رسید و بعد آهی ز داغِ لالۀ پرپر کشیده و بعد 🌾پیمانه هایِ صبرِ دلِ او که جوش رفت انقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت 🌾آری دلم گرفته ز اندوهِ دیگری دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری 🌾زینب غروبِ واقعه را غرقِ خون که دید از خیمه تا حوالیِ گودال میدوید 🌾*تا پیغمبر بالایِ بدنِ حضرتِ حمزه رسید امیرالمومنین مطلع کرد پیغمبرُ ، آقاجان صفیه خانم خواهرِ حضرتِ حمزه داره میاد سمتِ پیکرِ برادرش .. فرمود علی جان هر کاری میتونی بکن اما خواهر نباید پیکرِ برادرشُ اینطور ببینه .. (آره والا ..) اگه پیکرِ برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالاسرِ بدن بیاد .. 🌾به هر طریقی که شد اما صفیه خانم اومد بالاسرِ برادر تا پیکرُ دید شروع کرد روضه خواندن ..* 🌾گمان نمی کنم این روحِ پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه هایِ پخش شده همان عمویِ رشیدِ پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده اگر خدای نکرده برادرم باشد چرا عبایِ پیمبر نمیگذارد تا دوباره روشنیِ دیدۀ ترم باشد 🌾*اما این خواهرم برا اون خواهر روضه خواند ..* 🌾فدایِ خواهرِ مظلومه ای که نالان گفت کنارِ کشتۀ گودال مو پریشان گفت گمان نمیکنم این زیرِ نیزه افتاده حسینِ فاطمه یعنی برادرم باشد @rozehdaftari
یك روز، زهرا (ص) صدا زد: علی جان! مدتی است كه صدای بلال را نشنیده ام. چرا دیگر بلال اذان نمی گوید؟ فرمود: فاطمه جان! همین امروز می روم بلال را پیدا می كنم و به او می گویم تا اذان بگوید.علی(ع) آمد طرف مسجد، بلال را پیدا كرد. فرمود: بلال! دختر پیغمبر(ص) می خواهد اذان بگویی. صدا زد: آقا جان! به خدامن عهد كرده ام بعد از پیغمبر(ص) بالای مناره نروم. نمی توانم جای خالی پیغمبر(ص) را ببینم اما چه كنم می گویی فاطمه (س) می خواهد، چشم. بروید به بی بی بگویید همین امروز می روم اذان می گویم. آقا آمد طرف خانه، فرمود: زهرا جان! بلال وعده كرد كه امروز اذان بگوید. فاطمه(س) صدا زد: فضَه! بسترم را ببر جلوی در اتاق و در اتاق را باز بگذار! تا من صدای بلال را بشنوم. آی سیدها! چرا مادرتان خودش بستر را نبرد. یك زن هیجده ساله،یك زن جوان چرا خودش این كار را نكرد؟ بمیرم چون پهلویش شكسته بود. زهرا(س) سینه اش آزرده بود. علیله و مریضه بود. این را زنها می فهمند، نه من می فهمم نه شما. آی زنها! زنی كه بچه شش ماهه اش سقط شده تا مدتی علیله و مریضه و ناراحت است. همین طور كه بی بی در بستر خوابیده بود یك دفعه صدای بلال در مأذنه بلند شد: الله اكبر. الله اكبر. صدای ناله زهرا(س) بلند شد. صدای بلال بلند شد: أشهد ان لا اله الا الله، صدای ناله زهرا(س) بلندتر شد. مصیبت آن وقتی شد كه بلال گفت: أشهد ان محمدا رسوا الله. آی خدا! مردم آمدند پای مناره گفتند: ای بلال بس است دیگر اذان نگو. صدا زدند: بلال! آخه زهرا(س) غش كرد، فاطمه (س) غش كرد.من می گویم: بی بی جان! زهراجان! در میان خانه در بستر خوابیده ای موذن رفته بالای مناره با این عزت دارد نام بابایت را می برد و تو به یاد بابایت می افتی، غش می كنی، آی من بمیرم برای آن بچه هایی كه چهل منزل سر بریده حسین (ع) را بالای نی دیدند. آی حسین! آی حسین!... خدایا!به آبروی امام زمان(عج) به بدیهای ما نگاه نكن! خدایا! آن كارهایی كه ما كردیم و سبب شده تا نعمتهایت را از ما بگیری آن گناهان را بیامرز! @rozehdaftari
روضه شهادت حمزه سیدالشهدا (ع) در جنگ احد بدن حضرت حمزه (ع) را قطعه قطعه کردند. بدن را مثله کردند. خبر رسید که صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) دارد می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند. یا رسول الله! کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...   منبع: " گریزهای مداحی ، ص 60 ، نوشته محمد هادی میهن دوست ، چاپ سبحان ، نوبت ششم 1387 ، انتشارات صبح پیروزی. " حضرت حمزه سیدالشهدا(ع)-زبان حال صفیّه(خواهر حضرت)   گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ ×× فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: ×× گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ لطیفیان @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ به نام پادشاه عالم عشق که نامش هست، نقش خاتم عشق 🔻بهترین آرایش‌ها در زندگی: حقیقت برای لب‌ها بخشش برای چشم‌ها نیکوکاری برای دست‌ها لبخند برای صورت و عشق برای قلب است از آنها خوب استفاده کنیم و به زندگی زیبایی ببخشیم… 🌸 سلام هر کس شود بخاک ری از معرفت مقیم باشد پناه مرحمت سیّدالکریم از بسکه صحن و گنبد او با صفا بود باشد بسان عرش خدای جهان عظیم ▫️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ▫️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ☘️ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ لَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ ۖ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلًّا ظَلِيلًا و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، بزودی آنها را در باغ‌هایی از بهشت وارد می‌کنیم که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ همیشه در آن خواهند ماند؛ و همسرانی پاکیزه برای آنها خواهد بود؛ و آنان را در سایه‌های گسترده (و فرح بخش) جای می‌دهیم. 👈 قرآن کریم؛ سوره نساء، آیه‌ ۵۷ ✅ یکى از اهالى رى خدمت  امام هادى(علیه السلام) مشرف شدند.  حضرت فرمودند : کجا بودى؟ عرض کرد : به زیارت حسین بن علی (علیه السلام) رفته بودم. 🔸حضرت فرمودند : 👌 بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنى ، همچون کسى باشى که حسین بن على(علیهما السلام) را زیارت کرده باشی. 📚 میزان الحکمة حدیث 7984 🏴 ۱۵ شوال شهادت حضرت حمزه عموی رسول خدا و وفات حضرت عبدالعظیــم حسنی (علیهم السلام) تسلیت.
. |⇦•جان ما یا حمزه... و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── که پا می‌کوبه زمین آسمون میشه‌ بی‌قرار تا عمو میگه ذکر حق دشمنا میگن الفرار عمو قوت قلب بابامه عمو حمزه امّید دنیامه عمو محرم بی‌کسی‌هامه یا حمزه جان ما یا حمزه، ای تنها قطعه قطعه شد پیکرش غرق خون از پا تا سرش وای من از حال پدر وای من حال خواهرش بمیرم تنش اربا اربا شد عموی رشیدم چقد تا شد تنش زخمی بی‌کسی‌ها شد یا حمزه..‌ «جان ما یا حمزه، ای تنها» داغ حمزه بعد از اُحد شعله رو قلب ما گذاشت هرکسی داشت یه گریه کن حمزه یک گریه کن نداشت کجان گریه‌کن‌های ثارَالله بشن با دل فاطمه همراه بخونن همه با غم و با آه یا حمزه «جان ما یا حمزه.. ای تنها» هر کجا حرف از غربته می‌کشه ما رو بی‌صدا یاد زخم کرب و بلا یاد اون شاهِ سرجدا حسین جان فدای لب تشنه‌ ات بمیریم برای لب تشنه‌ ات برا روضه‌های لب تشنه‌ ات آقاجان... «ای شاهِ لب تشنه، آقا جان» شاعر: ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 @rozehdaftari
ShahadatHazratHamze1401[03].mp3
6.46M
|⇦•جان‌ ما یا حمزه..... و سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ میثم مطیعی ●━━━━━━─────── سنگ مزارت، کوه احد است که هنوز صدای شمشیر برنده ات را در گوش دارد. آینه را سنگ ها اگرچه صد تکه کنند، هر پاره از بدنش رسالت آفتاب را فریاد خواهد کرد و شهادت خاک را قداست می بخشد؛ و شاهد آن، تربت پاک توست که تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام از آن بود و مزارت که زیارتگه روشن اندیشان است. @rozehdaftari
. |⇦•سر تعظیم به درگاه... وفات علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور أرضی ●━━━━━━─────── سر تعظیم به درگاه تو خم مانده هنوز نام تو در صف ارباب کرم مانده هنوز زائران حرم‌ات زائر شش گوشه شوند متحیر ز مقام تو قلم، مانده هنوز در طواف تو شوم زائر بین‌الحرمین در مسیر تو قدم پشت قدم مانده هنوز گندم ری به دعای تو شده خرج حسین نسل در نسل در این خاک علم مانده هنوز صحن زیبای تو هر روز شود زیباتر راستی جد تو بی‌صحن و حرم مانده هنوز بوسه از خاک حرم جوشش عرفان من است شکر حق روزی من دست عزیز حسن است سائل معرفت اینجا به مقامات رسید بافقی آمد و اینجا به ملاقات رسید سائلی‌ هم اگر اینجا گذری رد شد و رفت در کَرَم خانه نشست و به کرامات رسید از ضریح تو سحر بوی خدا می‌آید بوی سیب حرم کرب و بلا می‌آید السّلام ای شَه لب تشنه‌ی بی سر می‌رسد از حرمت ناله‌ی مادر گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است می‌گذارد لب خود را روی حنجر خواهرت را ته گودال کنار تو زدند خاک گودال نشسته روی معجر از تَنَت با چه مکافات جدایش کردند جای پا مانده به روی همه پیکر زینب پرده‌نشین همسفر شمر شده چه گرفتار شده دختر حیدر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 @rozehdaftari
59505سر-تعظیم-به-درگاه-تو-خم-مانده-هنوز.mp3
5.41M
|⇦•سر تعظیم به درگاه..... علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی @rozehdaftari
. |⇦•الگوی اهل سرّ ویقین.. شهادت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── هم يکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها هم آشناي بي کسي اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود خورشيد آسماني و روشن ضمير بود شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحب تمام صفات حميده بود دل را به نور حضرت حق پروريده بود الگوي اهل سرّ و يقين بود طاعتش يعني زبانزد همه مي شد عبادتش در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبه اي خسته اميدي دوباره بود *جناب حمزه طبق عادت رفته بود شکار ابوجهل فرصت رو مغتنم شمرد به پیامبر ناسزا گفت. وقتی جناب حمزه برگشت یکی از زنهای مکه آمد گفت نبودی ابوجهل به برادر زاده ات فحش داد.رفت مسجدالحرام بالاسر این ملعون وایستاد. کمانش رو‌ چنان بر سر این ملعون زد که کمان شکست. التماس کرد، لباس حمزه رو‌گرفت گفت: تو رو‌خدامن اشتباه کردم ... فرمود: من بر دین برادر زاده ام..یکبار دیگه اگه جرأت داری این کار و بکن.. * * آمدن شکمبه شتر برداشتن سر پیغمبر ریختن. پیغمبر خیلی ناراحت شد..آمد خدمت ابوطالب فرمود:عمو!حَسب من در بین شما چگونه است ..ابوطالب حرفی نزد به حمزه اشاره کرد بلند شو برادر! رفتن داخل مسجدالحرام گفت برید اون شکمبه ی شتر رو بیارید.همه اشون رو نشوند به حمزه فرمود:دونه دونه سر وصورت اینا رو‌ چرب کن. حمزه مقابل اینها ایستاده بود دونه دونه سیبلای اینارو با شکمبه ی شتر چرب می کرد. بعد ابوطالب عرضه داشت..ای رسول خدا حَسب تو بین‌ ما اینجوریه..تا زمانی که جناب حمزه زنده بود پشت پیغمبراکرم به حمایت اون گرم بود. و وقتی هم ایمان آورد در منابع تاریخی هست خدا اسلام‌ و مومنین رو به او عزّت داد. تطمیع ها و پیشنهادهای به تو زن‌ خوب میدیم‌ مال میدیم بعد اسلام آوردن حمزه است..و وقتی به شهادت رسید پیغمبر یک‌ حامی بزرگ رو از دست داد..وگریه می کرد در منابع تاریخی اهل سنت هم هست هیچ وقت مثل اون روز پیغمبر را گریان ندیدیم..پیغمبر چنان شدید برای جناب حمزه گریه می کرد..خیلی براش سخت گذشت...* بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت از آسمان و خاک زمين خونِ تازه ريخت حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد کم کم براي حمله ی‌ دشمن مجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشيد چشمهاي رئوفش به خون نشست لبريز زخم بود و جراحت دل نبي از دست رفته بود همه حاصل نبي ميدان خروش ناله ی‌ وا غربتا گرفت عالم براي غربت حمزه عزا گرفت جانم فداي پيکر پاک و مطهرش جانم فداي زخم فراوان پيکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آري دلم گرفته ز اندوه ديگري دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد از خيمه تا حوالي گودال مي دويد ناگاه ديد در دل گودال قتلگاه درخون تپيده پيکر سردار بي سپاه پس با زبان پُر گله آن بضعه ی‌ بتول رو کرد بر مدينه که يا أيها الرسول اين کشته ی‌ فتاده به هامون حسين توست اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 @rozehdaftari
. |⇦•حمزه‌ که‌ جانِ عالم.. و توسل شهادت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── حمزه که جان عالَم و آدم فداي او لب باز مي کنم که بگويم رثاي او ... مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود در غيرت و شُکوه و شهامت نمونه بود شيرِ خدا و شير نبي فارسَ العرب در انتهاي جاده یِ مردانگي ، ادب هم يکه تاز عرصه یِ جنگ و نبردها هم آشناي بي کسيِ اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود خورشيد آسماني و روشن ضمير بود شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحبِ تمام صفات حميده بود دل را به نور حضرت حق پروريده بود الگوي اهلِ سرّ و يقين بود طاعتش يعني زبانزد همه مي شد عبادتش در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد کم کم براي حمله ی‌ دشمن مَجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشيد چشمهايِ رئوفش به خون نشست لبريز زخم بود و جراحت دل نبي از دست رفته بود همه حاصل نبي ميدان خروشِ ناله ی‌ واويلتا گرفت عالم براي غربت حمزه عزا گرفت جانم فدايِ پيکر پاک و مطهرش جانم فدايِ زخم فراوان پيکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آري ، دلم گرفته ز اندوه ديگري دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد از خيمه تا حوالي گودال مي دويد ... *تا پیغمبر بالای سر پیمر حمزه رسید امیرالمومنین پیغمبر رو‌مطلع کرد آقاجان!صفیه خانوم‌ خبر رو شنیده داره میاد سمت پیکر برادرش..گفت علی جان! هرکاری میتونی بکن.. اما خواهر نباید پیکر برادرش رو اینجوری ببینه. رسم همینه اکه پیکر برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالا سر بدن بیاد..با هر زوری شد صفیه خانوم اومد بالای پیکر، تا پیکر و دید شروع کرد روضه خوندن‌....* گمان نمی‌کنم این روحِ پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟ اگر خدای نکرده برادرم باشد! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ فدای خواهر مظلومه‌ای که نالان گفت : کنار کشتۀ گودال، مو پریشان گفت : گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسینِ فاطمه، یعنی برادرم باشد ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 @rozehdaftari
5. حضرت حمزه ع.mp3
8.84M
|⇦• حمزه که جان‌ِ عالم ..... سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── ابن سعد درباره او می نویسد: «او مردی میان قامت بود؛ نه بسیار بلند قد و نه کوتاه». حمزه در میان جوانان قریش در دلاوری و ارجمندی بی نظیر و در راست قامتی، آزادمنشی و ظلم ستیزی سرآمد همگان بود. حمزه در عین زیبایی اندام در درون سینه اش قلبی تپنده از شهامت و سلحشوری داشت. @rozehdaftari
. ◾ (ع) ◾بنداول در عزای کریمی شور ماتم به پا شد شهرری زین مصیبت همچو کرببلا شد در دلم شور ماتم گشته همچون محرم(۲) وامصیبت از این غم(۳) ◾بنددوم زاده‌ی مجتبی در شهرری تا مقیم است کار ما سائلان شهرری با کریم است گر چه در شور و شینیم زائران حسینیم(۲) وامصیبت از این غم(۳) ◾بندسوم شاهِ عبدالعظیم و زاده‌ی با کرامت کرده بر ما ز احسان از کرامت عنایت ما که در این حریمیم در سحر چون نسیمیم(۲) وامصیبت از این غم(۳) .👇 @rozehdaftari