❣﷽❣
🥀 #روضه_حضرت_زینب_س 3
❤ #دفتری_زینب س 3
🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
❤️(#دعای_فرج)
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥
🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🌾کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🌾کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🌾میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..
امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم...
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم،
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)
⬅️سوز⬅️
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅
(زمزمه کن)➡️
🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب..
کدوم روضه رو بخونم نام بیبی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد
♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند ))
🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
آخ ..
یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...
⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
بگم و التماس دعا
⬅️ سوز و اوج⬅️
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
(دشتی)
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
✨ حسینت کو✨
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
خواهر برادر و خیلی دوست داره..
الهی نبینی اونچه که زینب دید..
صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂
🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است
🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است
🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر
🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است
🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بیبی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁
✨ یا حسیـــــــن✨
کانال روضه دفتری👇👇
@rozehdaftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅#روضه_حضرت_ام_البنین_ع
♻️#دفتری
🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات
🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات
🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت
🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات
السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله
السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام
السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین
▪️من مادر سالار غیرت در زمینم
▪️من غصهدار فاطمه، امّالبنینم
▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم
▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم
(میخوای بدونی عباس کیه؟)
▪️عباس من مشکلگشای عالمین است
(اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن)
▪️عباس من مشکلگشای عالمین است
به من نگومریض داری..
به من نگو جوون گرفتار دارم...
دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه....
▪️عباس من مشکلگشای عالمین است
(بگم)
▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است
▪️من مادری کردم برایش از وجودم
▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم
(اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... )
▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا
▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا
▪️او را ارادتمند زینب پروریدم
▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم
⬅️قربان ام البنین...
وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد......
ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین.....
علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه.......
علی جان ببین عباسم چقدر رشیده.....
اما بمیرم ...
امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...
آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا.......
دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره......
( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...)
◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟....
نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده.....
آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی....
⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه .....
قریان ادب ام البنین......
قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت......
دپرزسر حسین میگردونه......
آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان.....
(دشتی)
🔘الا مادر به قربون جمالت
🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت
آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی
🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت
⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر......
آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر
(چیه مادر)
مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه.....
(چیه مادر)
مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی...
( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست)
همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه.....
( چرا مادر)
مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش....
لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه....
⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد...
آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد...
(کجا بود)
اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن....
اون موقعی که تیر به مشک زدند...
تیر به چشم زدند ...
دو دست از بدن جدا شد...
مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن...
بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد:
اخا ادرک اخا......
برادر... برادرت رو دریاب
امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل...
فرمود..
الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی...
عباسم کمرم شکست
💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3
💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3
⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني
🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني
⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو
🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني
هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین......
@rozehdaftari
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی..
#روضه و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کجا بودی ای سرِ زخمی
کجا بودی صبحِ اُمیدم
کجا بودی من بدونِ تو
با گریه شب ها میخوابیدم ..
شاید من رو نشناسی ای بابا
آخه سنِ من خیلی رفت بالا
یه روز من رو پاهات ، الانم تو
بخواب رویِ پاهام لالا لالا ..
*مرحوم دربندی میگه پاهاشو دراز کرد سر رو گذاشت رو پاهاش*
لالایی چرا گردنت زخمه؟..
لالایی چرا صورتت زخمه؟..
لالایی نگو اینو میدونم
برا چی بابا رو لبت زخمه؟..
کجا دیدی دختری باشه
رو دستاشم یک سری باشه
کجا دیدی رو سر دختر
جلو باباش روسری باشه
*مگه بابات نامحرمه ؟.. نه عمه موهام کمی نامرتبه ..*
یادم رفته با دیدنش غم هام
یادم رفته شیرین زبونی هام
ان شالله بابامم یادش رفته
یه روزی بلند بود چقدر موهام
*من اگه محرم نبود اینو نمیگفتم به خود بی بی قسم..*
دیگه من موهامُ نمی بندم
واسه دندونامه نمی خندم
کجا بودی بابا تو راهِ شام
میدیدی که زخمامُ می بندم
نبودی من غصه ها خوردم
تو رفتی من ضربه ها خوردم
نبودی اون شب تک و تنها
کتک از اون بی حیا خوردم دیگه مردم
رقیه ات حالا خیلی غمگینه
به سختی جلو پاشو میبینه
صداش میکنن برنمیگرده
گوشام بعد از اون ضربه سنگینه
*عرض روضۀ منو التماسِ دعا .. دختربچه باباییِ .. سر وقتی اومد تو خرابه دست انداخت تو موهایِ سر بابا .. گفت عمه این موهایِ بابای منه؟.. دست انداخت به سر و صورت .. گفت عمه این سر و صورت بابایِ منه ؟.. اما یه وقت دید عمه عقب عقب رفت رقیه .. تا دستش خورد به لبایِ بابا گفت عمه این لبای بابای منه؟.. ( تعجب کرد.. ) دست انداخت به دندونای سر بریده .. کی چوب به لبات زده بابا .. غوغایی کرد تو خرابه دستاشو مشت کرد اینقدر زد تو دهن خودش .. لب و دهان خون آلود شد ..
هی گفت بابا بابا .. اینقدر گفت بابا یه وقت خانوم هرچی تکونش داد دید بچه صدا نمیزنه .. امام سجاد اومد جلو دست گذاشت رو قلبش گفت عمه کارش تموم شد عمه .. دیگه صدا نفسش بالا نمیاد عمه .. هی تکونش داد دید جواب نمیده .. آخ لباس و کنار زد دید همۀ صورتش غرقِ خونه ...* #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها@rozehdaftari
4_5965053191472023603.mp3
2.91M
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی..
#روضه و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾•
گر دُخترکی پیش پدر ناز کند#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
گِرِهِ کربُ بَلای همه را باز کند@rozehdaftari
❇️ گروه مجمع الذاکرین اهلبیت(علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
🔹 درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/77201857C160ebf881a
📣📣📣📣📣
#قسمت_اول ..
#دعای اُم داوود _ ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها _
صَدَقَ اللّٰهُ الْعَظِيمُ الَّذِى لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ ذُوالْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ، الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ، الَّذِى لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ، الْبَصِيرُ الْخَبِيرُ، شَهِدَ اللّٰهُ أَنَّهُ لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لَا إِلٰهَ إِلّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرامُ وَأَنَا عَلَىٰ ذٰلِكَ مِنَ الشَّاهِدِينَ
اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ، وَلَكَ الْمَجْدُ، وَلَكَ الْعِزُّ، وَلَكَ الْفَخْرُ ، وَلَكَ الْقَهْرُ، ولَكَ النِّعْمَةُ، وَلَكَ الْعَظَمَةُ، وَلَكَ الرَّحْمَةُ، وَلَكَ الْمَهابَةُ، وَلَكَ السُّلْطانُ، وَلَكَ الْبَهاءُ، وَلَكَ الامْتِنانُ، وَلَكَ التَّسْبِيحُ، وَلَكَ التَّقْدِيسُ، وَلَكَ التَّهْلِيلُ، وَلَكَ التَّكْبِيرُ، وَلَكَ مَا يُرىٰ * پناه میارم به تو از اون چیزهایی که از من دیدی و ازش چشم پوشاندی ..* وَلَكَ مَا لا يُرىٰ، وَلَكَ مَا فَوْقَ السَّماواتِ الْعُلىٰ، وَلَكَ مَا تَحْتَ الثَّرىٰ، وَلَكَ الْأَرَضُونَ السُّفْلىٰ* هر چه قدر دور و برم رو نگاه میکنم میبینم همه گرفتارن .. یادش بخیر سال های قبل معتکفین دور هم جمع میشدیم دعا میکردیم ..* وَلَكَ الْآخِرَةُ وَالْأُولىٰ، وَلَكَ مَا تَرْضىٰ بِهِ مِنَ الثَّناءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّكْرِ وَالنَّعْماءِ
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ جَبْرَئِيلَ أَمِينِكَ عَلَىٰ وَحْيِكَ، وَالْقَوِيِّ عَلَىٰ أَمْرِكَ، وَالْمُطاعِ فِى سَمَاوَاتِكَ وَمَحالِّ كَراماتِكَ، الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِماتِكَ، النَّاصِرِ لِأَنْبِيائِكَ، الْمُدَمِّرِ لِأَعْدائِكَ؛ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مِيكائِيلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ * در روایات اومده میکائِيل مامور ارزاقِ منو و توِ .. رزقِ منو کربلا بنویس .. رزقِ منو عرفات بنویس .. رزق منو اربعین بنویس .. رزقِ منو دیدار آقاجانم بنویس ..آقاجان دیگه بیا ..* وَالْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِكَ، وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعِينِ لِأَهْلِ طاعَتِكَ
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ إِسْرافِيلَ حامِلِ عَرْشِكَ، وَصاحِبِ الصُّوْرِ الْمُنْتَظِرِ لِأَمْرِكَ، الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خِيفَتِكَ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرِينَ، وَعَلَى السَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّيِّبِينَ، وَعَلَىٰ مَلائِكَتِكَ الْكِرامِ الْكاتِبِينَ، وَعَلَىٰ مَلائِكَةِ الْجِنانِ، وَخَزَنَةِ النِّيرانِ، وَمَلَكِ الْمَوْتِ وَالْأَعْوانِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ *یه عده ای روزه هستن دیگه کامتون باز نمیشه .. اگه کربلا بودید چی میگفتید .. دستاتونُ بالا بیارید : الهی العفو ...
خدا رحمت کنه همه گذشتگانُ .. خیلیا سالِ گذشته بودن الان زیرِ خاک خوابیدن شاید بعضیامون به نیمۀ شعبان نرسیم شاید بعضیامون به شبِ قدر نرسیم حسین .. الهی بالحسین الهی العفو .. هر بلایی سرم میاد به خاطر گناهانمِ .. کارام جور نمیشه به خاطرِ گناهانمِ .. از رفیقام جاموندم به خاطرِ گناهامِ الهی العفو ..*
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ أَبِينا آدَمَ بَدِيعِ فِطْرَتِكَ الَّذِى كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِكَتِكَ، وَأَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ أُمِّنا حَوّاءَ، الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ، الْمُصَفَّاةِ مِنَ الدَّنَسِ، الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْإِنْسِ، الْمُتَرَدِّدَةِ بَيْنَ مَحالِّ الْقُدْسِ
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ هابِيلَ وَشَيْثٍ وَ إِدْرِيسَ وَنُوحٍ وَهُودٍ وَصالِحٍ وَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَيَعْقُوبَ وَيُوسُفَ وَالْأَسْباطِ وَلُوطٍ وَشُعَيْبٍ وَأَيُّوْبَ وَمُوسىٰ وَهارُونَ وَيُوشَعَ وَمِيشا وَالْخِضْرِ وَذِى الْقَرْنَيْنِ وَيُونُسَ وَ إِلْياسَ وَالْيَسَعَ وَذِى الْكِفْلِ وَطالُوتَ وَداوُدَ وَسُلَيْمانَ وَزَكَرِيَّا وَشَعْيا وَيَحْيىٰ وَتُورَخَ وَمَتّى وَ إِرْمِيا وَحَيْقُوقَ وَدانِيالَ وَعُزَيْرٍ وَعِيسىٰ وَشَمْعُونَ وَجِرْجِيسَ وَالْحَوارِيِّينَ وَالْأَتْباعِ وَخالِدٍ وَحَنْظَلَةَ وَلُقْمانَ؛
#قسمت_دوم ..
#دعای اُم داوود _ ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها _
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيْتَ وَرَحِمْتَ وَبارَكْتَ عَلَىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَوْصِياءِ وَالسُّعَداءِ وَالشُّهَداءِ وَأَئِمَّةِ الْهُدىٰ
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدالِ وَالْأَوْتادِ وَالسُّيَّاحِ وَالْعُبَّادِ وَالْمُخْلِصِينَ وَالزُّهَّادِ وَأَهْلِ الْجِدِّ وَالاجْتِهادِ، *دیگه قول میدم از امروز دیگه خوب بشم ،دیگه قول میدم از امروز چشمامُ کنترل کنم ..*وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَيْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَواتِكَ، وَأَجْزَلِ كَراماتِكَ، وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ مِنِّى تَحِيَّةً وَسَلاماً، وَزِدْهُ فَضْلاً وَشَرَفاً وَكَرَماً حَتّىٰ تُبَلِّغَهُ أَعْلىٰ دَرَجاتِ أَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ وَالْأَفاضِلِ الْمُقَرَّبِينَ،
اللّٰهُمَّ وَصَلِّ عَلَىٰ مَنْ سَمَّيْتُ وَمَنْ لَمْ أُسَمِّ مِنْ مَلائِكَتِكَ *خدایا درود فرست بر هر فرشته و انبیاء و مرسلی که من اسمشُ بردمُ و نبردم * وَأَنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَأَهْلِ طاعَتِكَ، وَأَوْصِلْ صَلَواتِى إِلَيْهِمْ وَ إِلىٰ أَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ إِخْوانِى فِيكَ، وَأَعْوانِى عَلَىٰ دُعائِكَ .*چند روز پیش روزِ پدر بود، خدا رحمت کنه همه پدرها رو اگه در قیدِ حیاتن خدا حفظشون کنه .. وقتی پدر میره تکیه گاهِ زندگیت میره،یاد کنیم همه رو..*
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَيْكَ، وَبِكَرَمِكَ إِلىٰ كَرَمِكَ، وَبِجُودِكَ إِلىٰ جُودِكَ، وَبِرَحْمَتِكَ إِلىٰ رَحْمَتِكَ، وَبِأَهْلِ طاعَتِكَ إِلَيْكَ؛ وَأَسْأَلُك اللّٰهُمَّ بِكُلِّ ما سَأَلَكَ بِهِ أَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْأَلَةٍ شَرِيفَةٍ غَيْرِ مَرْدُودَةٍ، وَبِما دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَيْرِ مُخَيَّبَةٍ،
همه اینا مقدمه شد برا اذکار :
يَا اللّٰهُ يَا رَحْمٰنُ يَا رَحِيمُ يَا حَلِيمُ يَا كَرِيمُ يَا عَظِيمُ يَا جَلِيلُ يَا مُنِيلُ يَا جَمِيلُ يَا كَفِيلُ يَا وَكِيلُ يَا مُقِيلُ يَا مُجِيرُ يَا خَبِيرُ يَا مُنِيرُ يَا مُبِيرُ يَا مَنِيعُ يَا مُدِيلُ يَا مُحِيلُ يَا كَبِيرُ يَا قَدِيرُ يَا بَصِيرُ يَا شَكُورُ يَا بَرُّ يَا طُهْرُ يَا طاهِرُ يَا قاهِرُ يَا ظاهِرُ يَا باطِنُ يَا ساتِرُ
يَا مُحِيطُ يَا مُقْتَدِرُ يَا حَفِيظُ يَا مُتَجَبِّرُ يَا قَرِيبُ يَا وَدُودُ يَا حَمِيدُ يَا مَجِيدُ يَا مُبْدِئُ يَا مُعِيدُ يَا شَهِيدُ يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ يَا قابِضُ يَا باسِطُ يَا هادِى؛
يَا مُرْسِلُ يَا مُرْشِدُ يَا مُسَدِّدُ يَا مُعْطِى يَا مانِعُ يَا دافِعُ يَا رافِعُ يَا باقِى يَا واقِى يَا خَلَّاقُ يَا وَهَّابُ يَا تَوَّابُ يَا فَتَّاحُ يَا نَفَّاحُ يَا مُرْتاحُ يَا مَنْ بِيَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ يَا نَفَّاعُ يَا رَؤُوفُ يَا عَطُوفُ يَا كافِى يَا شافِى يَا مُعافِى يَا مُكافِى يَا وَفِىُّ يَا مُهَيْمِنُ يَا عَزِيزُ يَا جَبّارُ يَا مُتَكَبِّرُ
يَا سَلامُ يَا مُؤْمِنُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا نُورُ يَا مُدَبِّرُ يَا فَرْدُ يَا وِتْرُ يَا قُدُّوسُ يَا ناصِرُ يَا مُؤْ نِسُ يَا باعِثُ يَا وارِثُ يَا عالِمُ يَا حاكِمُ يَا بادِى يَا مُتَعالِى يَا مُصَوِّرُ يَا مُسَلِّمُ يَا مُتَحَبِّبُ يَا قائِمُ يَا دائِمُ يَا عَلِيمُ يَا حَكِيمُ يَا جَوادُ يَا بارِئُ يَا بارُّ يَا سارُّ يَا عَدْلُ يَا فاصِلُ يَا دَيَّانُ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ؛
يَا سَمِيعُ يَا بَدِيعُ يَا خَفِيرُ يَا مُعِينُ يَا ناشِرُ يَا غافِرُ يَا قَدِيمُ يَا مُسَهِّلُ يَا مُيَسِّرُ يَا مُمِيتُ يَا مُحْيِى يَا نافِعُ يَا رازِقُ يَا مُقْتَدِرُ يَا مُسَبِّبُ يَا مُغِيثُ يَا مُغْنِى يَا مُقْنِى يَا خالِقُ يَا راصِدُ يَا واحِدُ يَا حاضِرُ يَا جابِرُ يَا حافِظُ يَا شَدِيدُ يَا غِياثُ يَا عائِدُ يَا قابِضُ
يَا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلىٰ فَكانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلىٰ قَرُبَ فَدَنا، وَبَعُدَ فَنَأَىٰ، وَعَلِمَ السِّرَّ وَأَخْفىٰ
#قسمت_پایانی ..
#دعای اُم داوود _ ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
يَامَنْ إِلَيْهِ التَّدْبِيرُ وَلَهُ الْمَقادِيرُ، وَيا مَنِ الْعَسِيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ يَسِيرٌ، يَا مَنْ هُوَ عَلَىٰ مَا يَشاءُ قَدِيرٌ، يَا مُرْسِلَ الرِّياحِ، يَا فالِقَ الْإِصْباحِ، يَا باعِثَ الْأَرْواحِ، يَا ذَا الْجُودِ وَالسَّماحِ، يَا رادَّ مَا قَدْ فاتَ، يَا ناشِرَ الْأَمْواتِ، يَا جامِعَ الشَّتاتِ؛
يَا رازِقَ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ، وَيا فاعِلَ مَا يَشاءُ كَيْفَ يَشاءُ، وَيا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، يَا حَىُّ يَا قَيُّومُ، يَا حَيّاً حِينَ لا حَىَّ، يَا حَىُّ يَا مُحْيِىَ الْمَوْتىٰ، يَا حَىُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَرَحِمْتَ عَلَىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَارْحَمْ ذُلِّى وَفاقَتِى وَفَقْرِى وَانْفِرادِى
وَوَحْدَتِى، وَخُضُوعِى بَيْنَ يَدَيْكَ، وَاعْتِمادِى عَلَيْكَ، وَتَضَرُّعِى إِلَيْكَ؛
أَدْعُوكَ دُعاءَ الْخاضِعِ الذَّلِيلِ الْخاشِعِ الْخائِفِ الْمُشْفِقِ الْبائِسِ الْمَهِينِ الْحَقِيرِ الْجائِعِ الْفَقِيرِ الْعائِذِ الْمُسْتَجِيرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ، الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ، الْمُسْتَكِينِ لِرَبِّهِ، دُعاءَ مَنْ أَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَرَفَضَتْهُ أَحِبَّتُهُ، وَعَظُمَتْ فَجِيعَتُهُ، دُعاءَ حَرِقٍ حَزِينٍ ضَعِيفٍ مَهِينٍ بائِسٍ مُسْتَكِينٍ بِكَ مُسْتَجِيرٍ
اللّٰهُمَّ وَأَسْأَلُك بِأَنَّكَ مَلِيكٌ وَأَنَّكَ مَا تَشاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ، وَأَنَّكَ عَلَىٰ مَا تَشاءُ قَدِيرٌ . وَأَسْأَلُك بِحُرْمَةِ هٰذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ، وَالْبَيْتِ الْحَرامِ، وَالْبَلَدِ الْحَرامِ، وَالرُّكْنِ وَالْمَقامِ، وَالْمَشاعِرِ الْعِظامِ، وَبِحَقِّ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ
يَا مَنْ وَهَبَ لِآدَمَ شَيْثاً، وَلِإِ بْراهِيمَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ، وَيَا مَنْ رَدَّ يُوسُفَ عَلَىٰ يَعْقُوبَ، وَيا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ أَيُّوْبَ، يَا رادَّ مُوسىٰ عَلَىٰ أُمِّهِ، وَزائِدَ الْخِضْرِ فِى عِلْمِهِ، وَيا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَيْمانَ، وَلِزَكَرِيَّا يَحْيىٰ، وَ لِمَرْيَمَ عِيسىٰ، يَا حافِظَ بِنْتِ شُعَيْبٍ، وَيا كافِلَ وَلَدِ أُمِّ مُوسىٰ أَسْأَلُك أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبِى كُلَّها، وَتُجِيرَنِى مِنْ عَذابِكَ، وَتُوجِبَ لِى رِضْوانَكَ وَأَمانَكَ وَ إِحْسانَكَ وَغُفْرانَكَ وَجِنانَكَ.
وَأَسْأَلُك أَنْ تَفُكَّ عَنِّى كُلَّ حَلْقَةٍ بَيْنِى وَبَيْنَ مَنْ يُؤْذِينِى؛ وَتَفْتَحَ لِى كُلَّ بابٍ، وَتُلَيِّنَ لِى كُلَّ صَعْبٍ، وَتُسَهِّلَ لِى كُلَّ عَسِيرٍ، وَتُخْرِسَ عَنِّى كُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ، وَتَكُفَّ عَنِّى كُلَّ باغٍ، وَتَكْبِتَ عَنِّى كُلَّ عَدُوٍّ لِى وَحاسِدٍ، وَتَمْنَعَ مِنِّى كُلَّ ظالِمٍ، وَتَكْفِيَنِى كُلَّ عائِقٍ يَحُولُ بَيْنِى وَبَيْنَ حاجَتِى وَيُحاوِلُ أَنْ يُفَرِّقَ بَيْنِى وَبَيْنَ طاعَتِكَ وَيُثَبِّطَنِى عَنْ عِبادَتِكَ.
يَا مَنْ أَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدِينَ، وَقَهَرَ عُتاةَ الشَّياطِينِ، وَأَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرِينَ، وَرَدَّ كَيْدَ الْمُتَسَلِّطِينَ عَنِ الْمُسْتَضْعَفِينَ، أَسْأَلُك بِقُدْرَتِكَ عَلَىٰ مَا تَشاءُ، وَتَسْهِيلِكَ لِما تَشاءُ كَيْفَ تَشاءُ أَنْ تَجْعَلَ قَضاءَ حاجَتِى فِيما تَشاءُ.
اللّٰهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، فَارْحَمْ ذُلِّي وَفاقَتِي وَاجْتِهادِي وَتَضَرُّعِي وَمَسْكَنَتِي وَفَقْرِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ..
فلک بر هم زدی سامان زینب
چه میخواهی مگر از جانِ زینب
تو که عشقِ مرا از من ربودی
چه کردی با سر و سامانِ زینب
رحمت به این اشک ها و گریه ها ... آخ داداش،لحظۀ آخرِ که میّت میخاد از دنیا بره، همۀ خاطراتش جلو چشمش میاد، داداش :
معجرم سوخت سرم سوخت حرم سوخت حسین
تو نبودی به خدا بال و پرم سوخت حسین
بینِ غوغا نفسِ نوحه گرم سوخت حسین
درآوردی سر از بالایِ نیزه
نیفتی خواهر از بالاِ نیزه
بگو دستِ کسی از اهلِ کوفه
ندیدی معجر از
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀 #روضه_حضرت_زینب_(س)
گریز اباالفضل(ع)(2)
🔸بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🔸بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🔸برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🔸بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
♦️کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
♦️کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
♦️به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
♦️کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
♦️به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
♦️کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
♦️بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
♦️کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
♦️میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
♦️کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
⬅️امشب دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..شب وفات حضرت زینبه عزیزانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای میدونم گرفتاری حاجت داری مریض داری جوان داری امشب ازبی بی زینب درخواست کنید حاجت روا میشید شفای همه مریض ها انشاءالله
امشب مجلس زینبه از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم...
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم،
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)
⬅️سوز⬅️
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
آخ میون همه دلها امون از دل زینب
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات بانوی محترم ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت عباس (ع) بهره امواتمان باشه
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند
داغشو به دل حسین گذاشتند.
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@rozehdaftari