eitaa logo
مدح و روضه (روضه کده)
80 دنبال‌کننده
40 عکس
73 ویدیو
8 فایل
👉💐@rozekade 💐👈
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب سوم-بخش سوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ دوتامون لبامون پر از خونه موهام مثل موهات پریشونه حالا مثل تو من یه دندونه شکسته دارم دوتامون موهامون پر از دوده قراره جدایی مگه بوده یتیمی برا من هنوز زوده سنی ندارم حق داری نشناسی موهام سفید شده این روزا لرزش دستام شدید شده ازبین دخترا من خسته تر شدم زودتر بیا بریم که دردسر شدم نمی‌پرسم انگشترت چیشد نپرسی ازم معجرت چیشد ببین قسمت دخترت چیشد توی خرابه تو شام صد دفعه کربلا دیدم بلا دیدی بابا بلا دیدم سرت رو تو طشت طلا دیدم حالم خرابه امشب بیا خودم مادر بشم برات خاکا رو پاک کنم از صورت و لبات حالا که اومدی بیشتر پیشم بمون لبهاتو می‌بوسم قرآن برام بخون (حالا اینجا گفت برات مادر میشم، حالا به باباش یه حرف دیگه میزنه گفت) سر روی نیزه بابام میشی (میای با هم بازی کنیم؟ تو بابای من باش منم دختر تو بشم بیا با هم بابا بازی کنیم) سر روی نیزه بابام میشی همون مهربون که میخوام میشی تو همبازی این روزام میشی می‌بینی تنهام خیال کن نریخته موهای من ببین سالمه ابروهای من دیگه خسته نیست زانو های من بشین روپاهام من فرض میکنم آغوش داری و من رو تو آغوش گرمت میذاری و تو فرض کن منم گوشواره دارم و اصلا نگا نکن این گوش پارمو (همچین که این سر و گذاشت روپاهاش دیدی بچه هارو از پدر مادراشون یاد گرفتن آخه وقتی میخوان بخوابن میرن یه بالشت میارن به بابا میگن پاهاتو دراز کن بالشت میذارن رو پاها دراز میکشن میگه بابا منو تکون بده حالا همچین که این سرا آوردن بغل کرد بابا یادته شبا میومدم روپاهات میخوابیدم برام لالایی میخوندی برام غصه تعریف میکردی حالا منم پاهامو دراز میکنم سرتو رو پاهام ‌میذارم میخوام برات لالایی بخونم لالا لالا گلم لالا بابای خوشگلم لالا اینقد حرف زد. راوی میگه یه مرتبه هم دیدم از موها شروع کرد هی نوازش می‌کرد، همه جارو یکی یکی سوال می‌کرد بابا موهات چرا سوخته؟ همچین که رسید به این لب ها گفت: بابا دیکه از این ‌نمیگذرم موهات سوخته بود حرف نزدم پیشونیت شکسته بود حرف نزدم صورت هجده زخم کاری نوشتن داشته از همه گذشتم ولی از این نمیگذرم بابا آخه همه‌ی این زخمایی که تو صورتت هست تو سرت هست من ندیدم نمیدونم کجا این زخما پیش اومده برات اما بابا دیروز یه صحنه ای دیدم باور نمی‌کردم حالا فهمیدم چیشده حالا که من اونجا بودم این صحنه رو دیدم منم خودما مثل تو میکنم چی دیروز می‌دیدم چوب یزید بالا میره دستای عمم بالا می‌رفت چوب که پایین میومد قدم نمیرسید ببینم به کجا میخوره حالا فهمیدم اون نامرد با این لبهات چیکار کرده... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم -روضه.mp3
7.85M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب چهارم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب چهارم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ به حشر هم قدم که مینهند هنوز بی سر است قیامتیست لحظه ی ورود حضرت حسین (میدونی سر این آقا کجاست که میگه بی سر وارد محشر میشه؟ بی‌بی دوعالم میاد لحظه‌ای که وارد محشر میشه عجیبه این روایت اونجا بی‌بی وسیله آورده برا شفاعت امتش روایت میگه: اول وسیله‌ای که بی‌بی رو میکنه، پر چادر رو که کنار میزنه یه سر بریده رو دست میگیره صدا میزنه آی گریه کنای حسینم فلذا اینقد زیباست روضه از زبون مادر شنیدن اونجا سر بریده رو رو دست میگیره؛ تو ذهنت تصور کن دیگه نمیتونی آروم بشینی یه مادر سر بریده بچشو رو دست گرفته داره روضه میخونه بُنَیَّه قَتَلوکَ و مِنَ الماءِ مَنَعوکَ دوم وسیله ای که بی بی رو میکنه، همه هم که با این سر بریده کارشون راه نمی‌افته خیلیام میمونم ته پیاله یهو می‌بینی پر چادر رو بی بی کنار میزنه، دوتا دست قلم شده رو دست میگیره آی گریه کنای عباسم حالا نوبت شماست میخوام شمارو شفاعت کنم اینقد این روایت زیباست که میفرمایند: کار بی‌بی که تموم میشه، وسیله هارو رو میکنه همه رو میخره میفرسته بهشت. ملائکه میان میگن بی بی جان، شما میگی اول گریه کنا اول اونایی که تو دنیا گفتن حسین گریه کردن اول اونا باید برن. همه رو بی‌بی راهی می‌کنه، روایت میگه خودش راه میفته میگه همچین که داره تو مسیر میره به سمت بهشت هی برمیگرده پشت سرو نگاه میکنه عرضه میدارد: خانم جان اتفاقی افتاده؟ میگه نه میخوام ببینم یه وقت کسی عقب نمونده باشه؛ مادره دیگه مادره تو کوچه ها هم که زمین افتاد اول گفت: حسن جان تو که چیزیت نشده مادر دل نگرون بچه شه اینی که پشت در قرار گرفت شاید خواهرا حرف منو بهتر بفهمن خیلی حواسش بود اینا میخوان درو هول بدن فشار به شکمش نیاد 🌸🌿🌸 بهانه گیر می‌شوم عمو که آه می‌کشد صدای آه او مرا به قتلگاه می‌کشد غربت او مرا به این وادی خون کشیده است بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل کشته‌ی کربلایی‌ام اذن جهاد می‌دهد غیرت مجتبی‌یی‌ام برای زنده ماندنم عمو بهانه می‌شود برای جان سپردنم گلو بهانه می‌شود سنگ هم از غم عمو بهانه گیر می‌شود و کودک از مصیبتش یک شبه پیر می‌شود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی‌دهد به او برای غارت سرش رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شوم، دونیزه‌است عمه جان (ببین همه دارن میزننش بذار من برم دوتا هم شده کمتر به عمو بزنن باباشم تو کوچه هی میگفت منو بزنین مادرمو نزنین) نگو که کوچکم ببین که بحث غیرتم ‌شده نگو بمان نمی‌شود که کوچه عبرتم شده نگیر خُرده عمه جان که بی قراری‌ام به‌جاست سنان کربلای ما مغیره‌ی قدیم هاست (میبینی سنان با نیزه داره میره تو گودال چرا مثل مغیره است آخه تو گودال همه بیهوا میزدن این نیزه رو برداشت به پهلوی عزیز فاطمه زد آه حسین بلند شد هی صدا زد یا زهرا حالا رسیده تو گودال...) آمدم به قتلگاه اگرچه دیر عمو حسین سپر برات می‌شوم نفس بگیر عمو حسین صدای غربت تو را گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین لشکر کوچکت رسید تا شده نیزه هایشان در بدنِ تو آه آه واشده پای شمر هم رویِ تن تو آه آه نیره به نیزه از تنت هستِ تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق دستِ تو رفته آه آه پشت ورویت یکی شده.... (شیخ جعفر میگه کاری با بدن حسین فاطمه کردند دیگه پشت و روی بدن مشخص نبوده از خیر این بیت میگذرم نمیگم) نیزه شکسته شرم کن نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر لشکر بی حیا نزن خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من چنگ نزن به موی او گیسوی سوخته نبر پیروهنی که میبری فاطمه دوخته نبر نبی به سینه‌ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب ها نعل کجا و پیکرش 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب پنجم -روضه - لااقل این جسم-2.mp3
8.77M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب ششم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب ششم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ لااقل ” این‌ جسمِ عریان‌ مانده ” را .. ، دفنش کنید نامروّت ها کسی این‌ قدر ظالم می شود {خودتو برسون به این کاروان اگه ببینی تصادفی بیرون پیش اومده یه نفر از دنیا رفته حتی اگر کس و کار هم نداشته باشه بالاخره میان میبرنش دفنش می کنن خاکش می کنند آخه میگن بده میت نباید روی زمین بمونه بی بی همچین که اومد وارد خیمه شد دید امام‌سجاد داره گریه میکنه چی شده عزیز برادرم فرمود عمه جان مگه نمیبینی اینا دارند کشته های خودشونو خاک میکنن اما میبینی بابای منو همینطور برهنه بدنشو رها کردن و رفتن نمیدونم این یه بیت و الان بخونم یا نه شاید هنوز دلت آماده نشده پیغمبر وارد شد چی شده دخترم؟ عرضه داشت بابا بچم داره باهام حرف میزنه فرمود دخترم توهم که در رحم مادرت بودی با اون حرف میزدی آرومش میکردی عرضه داشت باباجان آخه آروم که نمیکنه تازه یه حرفهایی هم میزنه که منو به هم ریخته چی میگه دخترم هی دو سه روزه میگه انا الغریب انا الغریب... اما امروز من فاطمه رو به هم ریخته آخه هی میگه أنا العطشان... پیغمبر شروع کرد روضه بخونه گریه کن هم بی بی دوعالم فرمود دخترم حسینت رو اینطور میکشن نمیدونم پیغمبر چطور روضه خوند اما همه میگن بی بی دو عالم شروع کرد بلند بلند برای حسین گریه کردن مادر برات بمیره حالا جا داره این شعر رو بخونم همه باهم گریه کنیم نمیدونم پیامبر چی خوند اما شاید اینو خوند مونده روی زمین پیکر تو رها السلام علی من دفن اهل غرا خواهر تو که نیست رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون برات گرفته عزا گریه میکنی هم با همه وجود گریه کن هر کاری می کنی از عمق وجودت بکن امام صادق فرمودند اگر اشک هم نداری برای امام حسین تباکی کن فرمود برای جدغریب ما آه بکشید بگید حسین.... همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه حالا آماده شد دلت این یه بیت رو بخونم آن ردا و آن عبا آن عمامه بس نبود؟ کهنه پیراهن مگر جزو غنایم میشود؟؟ اما امشب شب امام حسنی هاست امشب شب بچه امام حسنه شب قاسم ابن الحسنه شب شما جوونا و نوجوانوس شما امشب بیشتر گریه کنید چقدر شوق شهادت دارید؟ چقدر دوست دارید رو پای ارباب جون بدید آقا جان خیلی دوس دارم اهلی من العسل بخدا شهید نشیم میمیریم دهعا کنید اگر شهید هم نشدیم تو روضه بمیریم میون این حسین گفتن ها یهو چشام باز کنم ببینم اربابم بالاسرمه ارباب سرمو بغل گرفته حسین... اومد اجازه میدان بگیره آخه مادرش راهیش کرد گفت برو بابات خیلی به من سفارش کرده اومد پیش عمو، عمو به من اجاره بده منم مثل علی اکبر برم برات بجنگم فداییت بشم حسین جان به منم اجازه بده برات فدایی بشه حسین جان ما دست خط از کسی نداریم. دستمون به جایی بند نیست آشنا ندارم آخه شنیدم به قاسم اجازه ندادی دست خط از باباش آورد همچین که گوشه خیمه زانوهاشو بغل کرد چرا عمو منو نمیخره مادر اومد چی شد عزیز دلم گفت عمو به من اجازه نمیده میگه تو باش بالا سر این زنوبچه باش اما بدون عمو نمیتونم زنده باشم مادرش گفت غصه نخور یه بغچه آورد. تا بغچه رو آورد بوی امام حسن پیچید هم مادر گریه کرد هم بچه مادر جان این چیه؟ گفت پدرت فکر اینجاهارو کرده بود میدونست عموت بهت اجازه نمیده یه دستخط نوشت گفت اینو بده به قاسمم به عمو نشون بده همون موقع که به حسین گفت لا یوم کیومک یا اباعبدالله مادرش هم موقعی که میخواست جون بده گفت علی جان خیلی مواظب حسینم باش همه سفارش حسین کردن آی مردم با سفارش اینا داریم گریه میکنیم نامه رو داد دست قاسم عزیز دلم اینو ببر به عمو نشون بده سریع دوید پیش عمو ، عمو یه چیزی آوردم دیگه نه نمیتونی بیاری تا نامه رو باز کرد دید دست خط برادرشه همونچا رو زمین نشست گریه کرد هی میگفت حسنم کجایی غریبی داداشتو ببینی. شیخ جعفر میگه انقدر همو بغل کردن گریه کردن که ارباب غش کرد همچین که نامه رو گرفت یاد غصه های مدینه افتاد نمیدونم همه تا اسم مادر میشنیدن غش میکردن. چی دیدن نمیدونم علی کجا افتاد؟ امیرالمومنین تو مسجد نشسته یهو دید حسن و حسین دوان دوان بابا بیا مادرم از دنیا رفت... علی فاتح خیبر غش کردا نه یه مرد معمولی همچین که نامه رو گرفت. چی نوشت تو نامه نمیدونم؟؟ وقتی ارباب غش میکنه چی تو نامه میبینه؟؟ شاید نوشته حسین جان اگر بودم مثل کوچه ها وای میسادم فقط فرقش اینه اونروز کوچیک بودم نتونستم برای مادر کاری کنم ولی امروز جبران میکردم 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب پنجم -روضه - الحمدالله که مثل علی اکبر.mp3
5.28M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب ششم-بخش سوم- روضه و زمزمه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب ششم-بخش سوم- روضه و زمزمه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ الحمدالله که مثل علی اکبر جونم فدای تو شد ای عمو آخر قدم بذار رو چشمای پر از خونم بیا که بدجوری گلت شده پرپر خیلی زود وارد روضه شدم ببخشید اجازه بهش داد ارباب گفت باشه برو حالا که حسنم گفته رو چشام انقدر تو این خیمه ها گشتن یه زره برای این نو جوون پیدا کنن پیدا نشد شیخ جعفر میگه وقتی اومد سوار مرکب بشه اومدن بلندش کردن قدش به مرکب و رکاب هم نمیرسه رکاب بالا آوردن اما ایستاد گفت حسین جان فقط نگاه کن ببین فرزند حسن چکار میکنه همچین زد تو دل لشکر پیرمردها گفتن فرار کنید این درسته قدش کوچیکه اما پسر حسنه یکی داد زد گفت نه فرار نکنید راهشو من بلدم اول دورش کنید سنگ بیارید با سنگ از دور بزنیدش همچین که از مرکب افتاد بعد بریزید سرش باباش تو جمل مارو بیچاره کرد حالا بیچارش میکنیم داغشو به دل مادرش میذاریم الحمدالله که مثل علی اکبر جونم فدای تو شد ای عمو آخر قم بذار رو چشمای پر از خونم بیا که بدجوری گلت شده پرپر زیرو رو شده تنم با نیزه غرق خون شد بدنم با نیزه عمو جانم با صورت افتادم از روی اسب بی هوا تا زدنم با نیزه نمیتونی بشنوی با من بگو پهلوهام شکسته مثل زهرا بدنم زخمی از سر تا پا زیر ثم مرکب ها افتادم یکی شد تنم با خاک صحرا ای حسین.... یه لشکر پر از داد و هلهله است یه لشکر پر از شور و ولوله است یه لشکر پر از شمر و حرمله است دلشوره دارم شده بغض جنگ جمل شدید حسن دیده دشمن تورو که دید واست نقشه ی تازه ای کشید ای تک سوارم با تیر و نیزه شون شد قامتت نشون از پیکرت عسل میریزه جای خون اسبا یکی یکی رد میشن از تنت ضرب المثل شدی با قد کشیدنت اما حرف آخرم باشه عجب روضه ای شد تو کربلا به یاد غم و رنج کوچه ها بازم تازه شد داغ مجتبی عزا به پا شد یه دشت و یه قاسم یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردنو (یه خواهش بکنم همه خودمونو بزنیما) یه دشت و یه قاسم یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردنو تو خیمه زنا غرق شیون و غوغا به پا شد چرا؟؟ اسم علی رو برد فرق سرش شکست خون لخته ها چه زود راه گلو رو بست پهلوی زخمی و بازوی پر ورم زینب رسید و گفت ای وای وادرم ای حسین...... علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من.... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- -روضه-2.mp3
7.99M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش دوم-روضه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ (امام صادق نشسته روضه خون اومد وارد شد نشست کنار امام صادق آقا فرمود میشه یکم برای ما از جدمون بخونی شروع کرد شعر خوندن روایت میگه بشدت امام گریه میکرد اونطرف هم زن ها به شدت گریه و ناله. یهو پرده کنار رفت یه کنیز یه بچه شیرخوار گذاشت رو دامن امام امام تا این بچه رو دید گریه اش بلند تر شد همه گریه میکردن. امام گریه میکرد. بچه گریه میکرد. پس کسانی که بچه شونو میارن از زمان امام صادق اینطور بوده یا امام سجاد بعد از کربلا از بازار رد میشد دید یه خانوم بچش تو بغلش بچه داره بی تابی میکنه صدا زد خانوم ببخشید فکر کنم این بچه تشنه هست عرض کرد بله آقا مسیر طولانی بود نرسیدم امام فرمود برو سریع بهش آب بده و شروع کرد گریه کردن اون خانوم گفت چشم یا ابن رسول الله اما چرا گریه میکنی فرمود آخه داداش من تو کربلا آب بود و بهش ندادن میدونم تشنه ای مادر ولی من بجز اشک چشام آبی ندارم تو بازم تشنه خوابت برده اما (همچین که تیر خورد ارباب دید این دست فشار داد. دیدی نوزاد دست و فشار میده؟) تو بازم تشنه خوابت برده اما من از داغ لبهات خوابی ندارم بخواب آروم جونم بخواب ای حیدر شیرین زبونم برای اون کویر خشک لبهات تا صبح لالایی بارون میخونم دلم از مردم این شهر خونِ اینا گمراهی رسم و راهشونِ نمیدونم چرا دلشوره دارم گمونم حرمله همراهشونه شنیدم حرمله رحمی نداره یه رد خون همیشه تو چشاشه شنیدم بین تیر هایی که داره یه چندتایی سه شعبه هم باهاشه میگن خیلی دقیق تو هدفهاش نشون گیری هاش ردخور نداره نترس مادر بهت قول میده مادر دیگه اسم کثیفش رو نیاره (این قسمت خیلی توجه کن) نترس مادر عمو عباس هستش تا اون هستش که آزاری ندارن همیشه جنگ با آدم بزرگاس اینا با بچه ها کاری ندارن ایشالا فردا ازاین دشت میریم برات گهواره تازه میگیرم همین حالا دارم از شوق روزی که رو لبهات میگی مادر میمیرم تو هم مثل علی اکبر میمونی که از پشت نقابش نور پیداست بابات وقتی در آغوشت میگیره سفیدی گلوت از دور پیداست بخواب آروم آهسته عزیزم که تنها بابا غم نداریم علی اکبر عمو عباس قاسم خدارو شکر چیزی کم نداریم جوونای بنی هاشم زیادن نترس بابا جونت تنها نمیشه ایشالا فردا از این دشت میریم خدای من چرا فردا نمیشه؟ عمو جونت بهت قول داده فردا بره از خواهرت مشک و بگیره بهت قول داده دریارو بیاره اگه دستاش بره قولش نمیره (خیلی رو این آقا حساب کردیم شاید این حرف برای تاسوعا باشه اما رباب هی لالایی میخوند میگفت علی جان گریه نکن عمو قول داده عمو که قولش ردخور نداره وقتی قول داده آب میاره اما اما... دیدن این بچه داره گریه میکنه ازین خیمه به اون خیمه دیدن فایده نداره ارباب اومد دم خیمه صدا زد خواهرم بور این بچه رو بیار اینا بچه رو ببینن شرم میکنن بچه رو دادن به ارباب وقتی اومد تو بغل ارباب آروم شد بچه رو گرفت تو دل لشکر رفت جلو جلو که صداش به همه برسه بچه رو رو دست گرفت آروم بلندش کرد دیدی بچه رو بلند میکنی این سر برمیکرده؟ همچین که این سر برگشت سفیدی گلو مشخص شد اون نانجیب دید لشکر به هم ریخته میگن چ خبره قرار ما نبود. گفت برو سریع حرمله رو خبر کن حرمله اومد. چیه امیر؟ گفت لشکر بهم داره میریزه یکاری بکن. چکار کنم؟ بابارو بزنم یا بچه رو؟ بچه راحت تره. سفیدی گلو رو نمیبینی؟ نمیبینی زیر گلوش؟ تیر سه شعبه برداشت. همچین که تیر کشید تیر به بچه خورد... بعضیا میگن ارباب بچه رو زیر عبا پنهان کرد هی میره سمت خیام هی میاد سمت دشمن میدونی چرا؟ علت داره؟ دقت کن . اکر شنیدی باید خودتو بزنی امام زمان ببخشید آخه دیدی یه مرغ رو سر میبری تا یه چند دیقه هی دست و پا میزنه تا این تیر خورد ارباب سریع بچه رو زیر عبا پنهان کرد میرفت سمت خیمه میدید بچه دست و پا میزنه برمیگشت دوباره میرفت دوباره دست و پا بر میگشت... آی حسین.... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب هفتم- روضه - نگات میکنم با پریشونی-3.mp3
3.44M
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش سوم- روضه و زمزمه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج مراسم دهه اول محرم سال 98 شب هفتم-بخش سوم- روضه و زمزمه حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ نگات میکنم با پریشونی نه شیری نه آبی نه بارونی گرفتار شدیم تو بیابونی که پره گرگه میدونم چقدر سخته انتظار یه کم چشماتو روی هم بذار عموت برمیگرده دووم بیار خدا بزرگه شرمنده میشم از چشمای پر غمت ای کاش بمیرم و این جور نبینمت تا که دل منو از گریه هات بشه طاقت بیار گلم مادر فدات بشه 🌸🌿🌸 بامن داره حرف میزنه نگات ولی در نمیاد دیگه صدات میلرزونی هر بار با گریه هات دلای مارو کسی قطره ای آب به ما نداد بچم داره جونش به لب میاد خدا واسه هیچ مادری نخواد این ماجرارو سخته که بچه ای یه قطره آب بخواد مادر ولی ازش هیچ کاری بر نیاد رو دستای بابات میزارمت علی میری و به خدا میسپارمت علی 🌸🌿🌸 کجا رفته لبخند آخرت سه شعبه چی آورده به سرت حالا چی بگم من به مادرت ببین بابارو دوباره منو یاری کن علی اصن گریه و زاری کن علی بیا آبرو داری کن علی همین یه بارو ای من به قربون رگهای گردنت باور نمیکنم از من گرفتنت لبهات حالا نیس دنبال آب دیگه لالا لالا گلم راحت بخواب دیگه 🌸🌿🌸 وقتی میگن ذبح یعنی چی؟ میخوام ذبح معنی کنم آخه برای این بچه نوشتن فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ذبح میدونی یعنی چی؟ یعنی یه نفر رو زنده زنده سرش و جدا کنن بهش میگن ذبح دو نفر تو کربلا ذبح کردن. اولی همین علی اصغر بود. تا ارباب رو دست گرفت داشت دست و پا میزد. هنوز بچه زندس. چشما بازه. داره بابرو نگاه میکنه. تا تیر خورد به گلو. دستای بابارو یه فشاری داد.... ذبح بعدی کی بود؟ اون لحظه که شمر اومد نشست رو سینه حسین هنوز ارباب داره نفس میکشه . هنوز ارباب داره حرف میزنه. مناجات میکنه. برای من و شما دعا میکنه خنجر و درآورد.... آی حسین.... 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ رسیده روضه به بازار شام واویلا تمام مرثیه در یک کلام واویلا شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر شکنجه در ملأ بار عام واویلا ز کوچه ها همه بوی شراب می آید رسیده قافله در ازدحام واویلا در ازدحام نظرها،سلاله های علی اسیر و خسته و بی احترام واویلا به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی رسیده مرحله ی انتقام واویلا به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد سری به نیزه ندارد دوام واویلا مقابل دل زینب چگونه می شکنند به سنگ کینه جبین امام واویلا 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی است که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است تقلا می کنم یک بوسه مهمان خودم باشی 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ دویدم دشت را، شد از عبورِ منْ جنون پیدا به پلکی گریه کردم در فراغت، دشتِ خونْ پیدا تَجرد هجمه دارد، یا که ضعفِ تنْ نمی دانم درونِ سینه ام این روزها هست از برونْ پیدا کدامین درد را پیشِ تو پشتِ پرده بفروشم تو ای نزدِ تو، عالم از برون و از درونْ پیدا سپاهِ جلوه ام هر قدر می شد تاختم بیرون بیانْ خاموش، نظر ْساکت، نفسْ مخفی، جنونْ پیدا سه سالی در لباسِ کودکانْ مخفی گذر کردم شدم در کِسوتِ پیرانِ عشقِ تو، کنونْ پیدا چرا ویران نباشد خانه ی من، کآندر آن مجلس دهانت بود زیرِ چوبْ از پشتِ ستون پیدا 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ دو سه روزی است کسی شانه به مویم نزده تشنه ام هیچ کسی حرفِ سبویم نزده با عمو پیشِ خودم قهرِ دروغی کردم چند وقتی ست که او بوسه به رویم نزده آب می ریزم و خونابه از آن می ریزد لطمه این لخته ی خون ها به وضویم نزده؟ زجر پررو شده ، زیرا که مرا تا امروز هیچ کس رو به روی چشمِ عمویم نزده بسکه فریاد زدم ، رفته صدایم انگار ناله ام لطمه به حنجر، به گلویم نزده؟ گریه ام باعث شلاق ِ به عمه شده بود اصلا”او-جان تو- یک بار به رویم نزده راستش از تو چه پنهان که عمو غمگین است تا بپرسد که زده؟ زود بگویم نزده .... میهمانم شدی و باز توانم دادی از تو شرمنده ام ای سر به زمین افتادی 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ ماجرای کوچه چشمان ترم را زخم کرد آه از دردی که قلب مضطرم را زخم کرد روضه خوانی میکنم هر روز و شب در خلوتم روضه‌ی سنگین مادر حنجرم را زخم کرد این مصیبت‌نامه را جُز من نمی داند کسی دستِ نامردی رسید و باورم را زخم کرد حوریه حتی نسیمی بر رُخش دارد ضرر باد، گلبرگ گُلِ پیغمبرم‌ را زخم کرد سال‌ها گریان داغ ضربتِ آن سیلی‌ام ضربه‌ای محکم که رویِ مادرم را زخم کرد با شتاب و ناگهانی رد شد از روی سرم این مصیبت بود از پا تا سرم را زخم کرد آنقدر گفتم به جای مادرم من را بزن این تقلا کردنم بال و پَرم را زخم کرد عرش هم آنروز از غصه تلاطم کرده بود مادرم در کوچه راه خانه را گم کرده بود 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ مجتبایی؟حسنی؟یا که کریم اللهی؟! ای خدا سانِ ملک زاده ی آدم گونه کاش از کوچه و غم های تو عبدالزهرا... مقتلی ثبت کند اِبْن مُقَرَّم گونه گوش که جای خودش سُرخ تر از سُرخ شود بی گُمان از اثر سیلیِ مُحکم، گونه! تحت تاثیر از این ضربه پریشان بشود هم که چشم و مُژه هم دست و سر و هم گونه ربط دارد به تو و عشق تو در باب حسین این که شد ماه صفر نیز مُحرَّم گونه رفته از بین اگر بر اثر سُم گونه از درون زخم شده بر اثر سَم، گونه 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ پیش چشم قاسم و نجمه ، حسن از حال رفت در مدینه آن غریبِ در وطن از حال رفت تا که شد محروم از عطرِ کریم اهل بیت خاکِ مصر و یثرب و شام و یمن از حال رفت روزه بود و تشنه بود و زهر جای آب خورد عاقبت در خانه اش از ظلمِ زن از حال رفت لِعَلیٍّ و لِزهرا و حَسنْ” سوخت دلم» انَّ فِی الجنهِ نهراً مِن لَبَنْ” از حال رفت.، لخته لخته از دهانش خون درونِ تشت ریخت تا که شد خونین عبا و پیرهن از حال رفت.، ظاهرا در بستر اما باطنا در کوچه بود زیر لب میگفت: «مادر را نزن»، از حال رفت.، لحظه ی آخر خبر داد از غریبیِ حسین زینب غمدیده اش از این سخن از حال رفت.، پیکر بی جان او شد تیر باران و حسین وقت در آوردن تیر از بدن از حال رفت.، 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج شعر شهادت حضرت زهرا ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است برای هر تپشِ من تبسمی بس بود برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است قسم به نقطه‌ی فاءِ تو کارِ من گیر است برای نافله‌هایم هجای تو کافی است مدینه سیر شده… شهرِ دیگری برویم چه غم که گفته اگر های‌هایِ تو کافی است برای ساختنم با غمِ مدینه بمان برای سوختنم انزوای تو کافی است بمان که با تو بماند توان به زانویم بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه برای محسنم این لای لایِ تو کافی است برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است صدای آینه‌ی خُرد می‌دهی ای وای به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت که وضعِ سینه‌ات از از وای وایِ تو کافی است نمی‌رسید به من زورشان و فهمیدند برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است… کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب کسی نگفت که برگی برای تو کافی است کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار نزن نزن نزن این ضربه‌های تو کافی است کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است… تو را زدند و لبِ تو نکرد نفرینی که آهی از تو برای خدای تو کافی است 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14
دعای فرج را فراموش نکنیم 🔸اللهم عجل لولیک الفرج شعر شهادت حضرت زهرا ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ از ظلم مردمان دیاری که داشتم از دست رفت دار و نداری که داشتم   نه سال با تو بودم و یک عمر با نبی یادش به خیر ایل و تباری که داشتم   نه سال با تو آب در این دل تکان نخورد رفتی و رفت با تو قراری که داشتم   قدت شکست جای امامت مرا ببخش افتاد روی دوش تو باری که داشتم   پامال گرگ های خزانی شهر شد در پشت درب خانه بهاری که داشتم   دیدم تو را زدند ولی آن میان مرا شرمندۀ تو کرد حصاری که داشتم 🌿🌿🌿🌿 مداحی و روضه (روضه کده) https://eitaa.com/rozekade 💐همراه مداحان💐 https://t.me/maddahhan14  
مرگ حتمی است در قضا و قدر پس چه خوب است از برای خدا ذات همیشه یک جنگ است جنگ بین ره ثواب و خطا جنگ و نبرد بی زره ممنوع لیک ترس از جنگ بود خطا غرض من ز روضه رفتن این باشد دست من گیرد او به روز جزا 👉💐 @rozekade 💐👈
با اشک منتقمش را صدا بزن شاید به حرمت غم عظمی ظهور کرد 👉💐@rozekade 💐👈
را بغض در صدایت گفت تاولِ روی دست و پایت گفت.... ورم زیر چشم هایت گفت دختر شام ناسزایت گفت 😰 گریه ی شهر را ببین !.، 👉💐@rozekade 💐👈
با ی کشیده ی گوشش چه می کنند از های گرانش که بگذریم دروازه کودکان بدی داشت لااقل از ازدحام پیر و جوانش که بگذریم 👉💐@rozekade 💐👈
می شود را تجسم کرد با کمی فکر , رویِ این مطلب: تا تو بودی سفر به خیر گذشت ای نگهبانِ محملِ ... 👉💐@rozekade 💐👈