دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا... اُفتاد
پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم
عاقبت سایه ی مرگ آمد و بر ما اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند...
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد
یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم
به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به #ناموس #علی تا اُفتاد...
..آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد!
😰😭
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
😰
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد.،
#غریب_حسن
#حسن
👉💐@rozekade 💐👈
جای تقیّه نیست پیمبر #شهید شد
در اصل از جفای دو همسر شهید شد
نام #خدیجه روی لبش بود دائماً
حتماً به جرم عشق به مادر شهید شد
بعد از #غدیر_خم که #علی شد امام خلق
احیاگر ِ ولایت #حیدر شهید شد
از اوّلی و دوّمی و دخترانشان
بغضی رسید و صاحب منبر شهید شد
بعد از صفر مصیبت اعظم شده شروع
محسن به دست امّت کافر شهید شد
زد دوّمی لگد به در ِ نیمه سوخته
یک سوّم سلاله ی کوثر شهید شد
#قنفذ ، #مغیره ،ثانی و چل مرد بی حیا
جوری زدند #حضرت_مادر شهید شد
تیر #سقیفه روز دوشنبه رها شد و
با شعبه های آن، #علی_اصغر شهید شد
شیعه نکن جفا به پیمبر، مگو: (وفات)
جای تقیّه نیست پیمبر شهید شد
👉💐@rozekade 💐👈
#زهرا_جان
هركس كه مدِّ نام تو را بيشتر كشيد
از كوثر زلال تو لاجرعه سر كشيد...
شٲن نزول سورهی كوثر سه آيه شد
قنداقهی تو را چو پيمبر به بر كشيد...
در گوش راست اشهدٲنَ محمداً
ذكر علی ولیست به گوش دگر كشيد...
از روز اول آمده در پشت در علی
رويای وصل #فاطمه نُه سال اگر كشيد....
...نُه سال بعد، فاطمه نزد #علی نشست
مردی حسود نقشهای از خير و شر كشيد
يك #كوچه فرض كرد كه با اينكه تنگ بود
آتش به دست، در وسطش "چل نفر"كشيد!
در ذهن خويش نقش لگد را به باد داد
در ذهن باد طرح دری شعله ور كشيد.،
#الا_لعنة_الله_علی_القوم_الظالمین
از در درآمدی و در از پشت بسته شد....
#محسن به جسم خويش برايت سپر كشيد....
هرچه تلاش بيشتری كرد بیگمان
ديوار، جسم #فاطمه را بيشتر كشيد!
#كوثر سه آيه داشت كه ديوار سنگدل
با رسم كوفی وخط ميخی به در كشيد.،
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
👉💐@rozekade 💐👈