eitaa logo
روضه خانگی
97 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
برای هماهنگی برگزاری روضه به صورت حضوری یا به صورت تلفنی با شماره زیر تماس حاصل فرمایید. ۰۹۳۳۵۷۷۹۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
ختمی فوق العاده مجرب جهت روایی این ختم در اجابت حاجت بینظیر است 🌸🍃جهت هرمطلبی سه روزاول به طریق زیر عمل کند حمد را7باربخواند 700صلوات بفرستد 80بار سوره الم نشرح رابخواند 1001 بار سوره توحید 7بارحمدرابخواند 100 صلوات بفرستد سه روزنگذردکه حاجت رواشود🍃🌸 📚صحیفة المهدیه ص68 ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ ذکر درمان ۷۲ نوع درد ▫️ 🎤استاد فرحزاد ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر قرآن نمی‌خوانید حتماً این کلیپ را ببینید ! ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
✅ دعا برای و آشتی با اعضای و اهل بیت ♨️ اگر در خانه کسی قهر و ناسازگاری باشد این آیه را وقت نماز صبح نوشته در منزل مخفی کند صلح و آشتی شود ✨بسم الله الرحمن الرحیم وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ اللهم اصلح بین 💫 اسم اشخاصی که قهر کرده اند بنویسد بحب 💫 نام طالبین صلح را ذکر کند 💫 یا الله یا الله یا الله بحق هذه الحروف برحمتک یا ارحم الراحمین 📚 گلهای ارغوان ج 1 ص 94❤️💚 ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژگی گرگ اینه که وقتی پدر و مادرش پیر میشن تا زمانی که زنده هستند در و مادرش رو تو خونش محافظت می‌کنه و هر روز وعده‌های غذایی براشون میاره این گرگه ...! دیگه حرفی باقی نمیمونه... ❤️ ❤️ ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهشت و جهنم الان هست⁉️ 🎙 ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه صدای اذان رو میدونستی⁉️ خدا میگه، خود را به خدا واگذار کن☝🏼 ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحـــــــــــــــــمن الرحیم 🔹عطسه از کجا بیرون می آید⁉️ 🌷امام صادق صلوات الله علیه: عطسه از كجا بيرون آيد؟ گفتم(راوی): از بينى، فرمود: به خطا رفتى، گفتم: قربانت از كجا بيرون آيد؟ فرمود: از همه بدن چنانچه منى از همۀ بدن بيرون آيد گرچه از اِحْلِيل (يعنى آلت مردى) خارج شود، سپس فرمود: آيا نبينى كه چون انسان عطسه زند همۀ اعضاء بدنش تكان خورد؟ و كسى كه عطسه مي زند هفت روز از مرگ در امان است. 🌱 📚الکافي ج ۲، ص ۶۵۷ ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
♥️🍃 به یاد داشته باشید که : سختیها، محبت الهی اند ، زیرا که انسان، پشت درهای بسته به فکر ساختن کلید میفتد.. ‌ ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈• ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
👌 بخونید جالبه ✅مرد بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده. مرد هم خراب مرام شد و یک شب از دیوار قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیقش رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت زود باش زنجیرها را باز کن که الآن نگهبان ها می رسند. دوستش گفت می دانی چه خطرها کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. سپس زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند، مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند، مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. مرد زندانی فریاد زد نگهبان ها، نگهبان ها، بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد! تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟ مرد گفت پنج سال در حبس شما باشم، بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم. ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
من واقعا دلم به حال نسل آینده و کتاب تاریخی که باس حفظ کنن میسوزه... توافق ژنو توافق وین توافق لوزان تفاوت تعلیق و توافق و توقف! تفاوت فرجام و برجام و قطعنامه زمان ورود و خروج برجام و رسیدن به فرجام تفاوت عراقچی و تخت روان چی! چندتا لاریجانی و چند تا عراقچی داشتیم و وظیفه هر کدوم چی بود؟! والا ما یه کاپیتولاسیون داشتیم هنوزم دقیق یادم نیس چی بود، هنوز با اپیلاسیون قاطی میکنم😁 ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🔴این گوش کوب ها علامت آخر الزمان است‼️🤔 صادق سیدشجاع از آن خالی بندهای درجه یک بود. می‌گفت در شهر یک جور تلفن آمده که سیم ندارد. هر‌جایی بروی، دنبالت می‌آید و با هر کس بخواهی، می‌توانی صحبت کنی. می‌گفت دیگر حتی لازم نیست توی مرکز مخابرات روستا یک ساعت منتظر بنشینی تا چاق سلامتی هر روزه سکینه خانم با خواهر تازه عروسش در ده بالا تمام شود. آن وقت، حتی اگر خانه عذرا این‌ها هم زنگ بزنی و فقط فوت کنی، کسی هو چینی نمیکند و پته ات را روی آب نمیریزد. مش غلام باقر آبادی اولین کسی بود که یکی از این‌ها را خرید. دو تا گوسفند در عوضش داده بود. دوتا گوسفند جای یک گوشت‌‌‌کوب بزرگ و سیاه با دکمه‌های نارنجی. دکمه بزرگ‌تر را که میزد، صدای بوق آرامی توی گوش می‌پیچید، اما کسی آن ور خط نبود. فقط صدای خش و خش می‌آمد. مثل اینکه آدم فضایی‌ها بخواهند با آدم زمینی‌ها حرف بزنند. آقا رحمت تلفنچی می‌گفت: این گوشت‌کوب‌ها نشانه آخر الزمان است. ابزار شیطان است. خود شیطان حرف‌ها را می‌برد و می‌آورد، و‌گرنه صدا فقط از لای سیم‌ها رد می‌شود. لابد پس فردا کاری می‌کنند عکس ناموس آدم هم از توی این‌ها رد شود. من حرف آقا رحمت را چشم بسته قبول داشتم. او هم در‌عوض می‌گذاشت دو زار بیشتر با تلفن صحبت کنم؛ بدون این‌که پای حرف‌هایم گوش بایستد و جیک و پوکم را کف دست آقاجانم بگذارد. صبح‌ها می‌رفتم دانشگاه و شب‌ها توی خیاط‌خانه بیگدلی، آستین پیراهن چرخ می‌کردم. آن‌قدری که پاهایم روی پدال چرخ خیاطی خواب برود یا یکی داد بزند "نامسلمون نصفه شبه، خاموش کن اون بی‌صاب موندتو" . دلم می‌خواست خیلی زود بتوانم یک گوشت‌کوب خوب بخرم تا برای دو دقیقه شنیدن دلتنگی‌های مادر و سه دقیقه عاشقانه‌های عذرا، یک ساعت توی صف تلفن کارتی معطل نمانم. تا هر دقیقه یکی روی شیشه نکوبد که "ای بابا تمومش کن دیگه. مریضمون مرد" سال‌ها از آن روزگار می‌گذرد. نیم ساعتی مانده که درب مطبم باز شود و مریض پشت مریض هجوم بیاورد داخل. از سرطان، سر‌ درد، سرگیجه و تنگی نفس در سینه. دیگر هیچ چیزی مثل قبل نیست. گوشت‌کوب‌های تازه تر، حتی دکمه هم ندارد. خانه مادری‌مان، مادر ندارد و عذرا چهار تا توله دارد که دو تایشان به بابایشان رفته و ابروهایشان پیوندی است. آن دو تای دیگر را هنوز ندیده ام. درست از وقتی که اسباب برده اند به شهر مادری‌شان و من هم برگشته ام به همان شهری که در آن درس خوانده بودم. صفحه گوشی لمسی روشن می‌شود و پیامی می‌آید: "برای اینکه بدانی همسر آینده ات متولد کدام ماه است، عدد یک را ارسال کنید". گوشی را پرتاب می‌کنم توی کشوی میز. صدای آقا رحمت تلفنچی -که لابد کفن اش هم زیر خروار ها خاک پوسیده- توی گوشم صدا می زند: این گوش کوب ها نشانه آخر الزمان است.... ✍ارسال مطالب بدون ذکرمنبع اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/rozekhanee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•