‍ ‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات شور حضرت زهرا شعررضا نصابی به نفس کربلایی سجاد هژبری سه ماهه ای ماهه علی نتابیدی سه ماهه که راحت زهرا نخوابیدی سه ماهه داری تو از علی میگیری رو سه ماهه راه میری دست میگری به پهلو وقتی که تو قنوت عجل وفاتی می خونی معلومه که دیگه پیشه علی نمی مونی واای. تورو بابهونه فدک زدن کنارم بودی تورو‌کتک زدن از دنیا سیری. معلومه میری عزیزه علی. عزیزم عزیزم. عزیزه علی. حرفی بزن زهرا سکوتت و بشکن مثل قدیما باز بگو بخند با من چی کار کنم زهرا بگو تو‌با این غم هر دفه پامیشی می خوری زمین بازم با گریه های شب چشم های تو گرفته خو هر باری می بینی من و زهرا میگیری رو واای غرور حسن تو‌کوچه لطمه دید وقتی بی حیا به سمت تو رسید گریونه حسن. محزونه حسن عزیزه علی. عزیزم عزیزم عزیزه علی رضا نصابی

هدیه به حضرت زهرا صلوات. شور لطمه زنی احساسی خسته و بد حالی شعر رضا نصابی مجید مراد زاده جواد بوربور به نفس کربلایی محسن صائمی

هدیه به حضرت زهرا صلوات شور احساسی روضه ای کلیپ تصویر ی اجرا شده حسینیه دیوانگان کاشان جوون من شعر رضا نصابی به نفس کربلایی محسن صائمی اجرا جدید

سبک های فاطمیه. هدیه به حضرت زهرا شادی روح پدر من حقیر. صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

❖ ﷽ ❖ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ #شب_اول_فاطمیه_اول حضرت زهرایی. تو #چهارشنبه_۲۳_آبان_۱۴۰۳ شعر رضا نصابی مجید مراد زاده #هیأت_شاه_نجف_نهاوند #کربلایی_بهروز_سوری

#واحد_سنگین زهرا. ی نیمه جونه من #به نفس. استاد حـــاج_عبـــاس_واعظـــی به قلم رضا نصابی مجید مرادزاده

#روضه_واحد_شور_جانسوز_فاطمیه #سبک_جدید #زهرای_نیمه_جون_ ✅بنداول زهرای نیمه جون من ای یاس قدکمون من بمون کنار مرتضی (ع) دردوبلات به جون من 🔘 زهرا. روزی که دست من و بستن غرور مو زدن شکستن اشکای تو یادم نمیره زهرا روزی که با اون همه آزار موندی میونه در و دیوار جاداشت که حیدرت بمیره 🔘 نقش زمین شدی میون اون همه اتیش و دود برات بمیرم عزیزم کل تن تو شدکبود یادم نمیره وقتی که افتادی زیر دست وپا یادم نمی ره فاطمه تا فضه رو زدی صدا گوشواره زهرا روزی که دست من و بستن غرور مو زدن شکستن اشکای تو یادم نمیره زهرا روزی که با اون همه آزار موندی میونه در و دیوار جاداشت که حیدرت بمیره 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم فاطمیه پر پر شدی تو فاطمه(س) لاغر شدی تو فاطمه (س) علته درد و غصه ی حیدر شدی تو فاطمه (س) بانو ظاهرا امروز بهتری تو دست و به دستاس می بری تو می کنی کار خونه زهرا (س) بانو می زنی شونه موی زینب(س) حالت عوض شده چه امشب یه وقت نزاری من و تنها بلندشو زهرای علی بهارم و نکن خزون جوون من زوده برات که قامتت بشه کمون تنگه دلم برای تو چرا ازم رو میگیری یه دست به بازو میگیری یه دست به پهلو میگیری روزی که دست من و بستن غرور مو زدن شکستن اشکای تو یادم نمیره زهرا(س) روزی که با اون همه آزار موندی میونه در و دیوار جاداشت که حیدرت بمیره 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم مقتلی برات بمیره خواهرت جداشد ازقفا سرت خنجرزدن به حنجرت جلو چشای مادرت داداش دیدم تو رو از روی اون تل تا افتادی میون مقتل دریای خون شد ته گودال داداش وقتی تن تو رو دریدن اسبا روی تنت دویدن شدجسم اطهرت لگدمال یه جای سالمی نبود برادرم توی تنت باهرچی گیرشون اومد نانجیبا میزدنت شمشیرو سنگ ونیزها شد کفن روبدنت میون گودال بلا غریب گیر آوردنت حسین حسین غریب مادر #شعرای_آیینی #کربلایی_رضانصابی #کربلایی_مجید_مرادـزاده #به-نفس -استاد -حاج -عباس -واعظی

شیعیان در طول تاریخ چون صاحب حکومت و قدرت سیاسی نبودند همیشه در تقیه، شکنجه، فرار و قتل بودند. از ائمه تا شیعیان آنان توسط دشمن به شهادت می رسیدند. قتل عام شیعیان مظلوم پاراچنار غصه تکراری ماست. تا صاحب قدرت نشوند این جنایات ادامه خواهد داشت. حداقلی ترین کارکرد حکومت شیعه همین تامین امنیت و ابراز علنی عقاید تشیع است. تسلیت به آقا صاحب زمان عجل. الله شهادت شیعیان. مظلوم پاراچنار رضا نصابی

یا ضامن آهو ادرکنی...🥺❤️‍🩹 #امام_رضا

#شور #حضرت_زهرا س سه ماه ای ماه علی نخوابیدی شعر رضا نصابی 🎤کربلایی صادق گل محمدی #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات شعر رضا نصابی زمینه واحد. شور  حضرت زهرا دلخوشیم داری     می کشی حیدرو بزن کنار یه کم  گوشه ی معجرو به قلب من نکن       خنجر غم. فرو از محرمت‌ نگیر.     تو لا اقل که رو اینا دارن بغضه من و سینه ها تو جا نزار من و تو شهر کینه ها بعد خدا فقط      تنها دارم تورو تنها نزار من. و.     از پیشه من نرو فاطمه جان مرو      فاطمه جان مرو بگو به حیدرت    بگو‌به محرمت‌ بگو تو از کوچه بگو تو از غمت بعد کوچه حسن  بارو نیه چشاش بگو چی دیده که بغض داره تو صداش بگو شب ها چرا از خواب که می پره اسم تو رو‌فقط. با گریه می بره بگو‌. به چرا حسن به غم اسیر شده چند روزی میشه که اون گوشه گیر شده فاطمه جان مرو.    فاطمه جان مرو نمی ره از یادم. هجوم مردم و‌ نمی ره از یادم.  اتیش و هیزم و نمی ره از یادم جلو چشم. من تو پشت در بودی. به در لگد زدن تو پشت در بودی .  وقتی لگد زدش رد شد ش از رو در. تو خونه اومدش رضا نصابی