هدایت شده از کانال رسمی نوای آشنا ( محمد_مبشری)
#شب_قدر
#امام_زمان_ارواحنا_فداه
دیدن روی تو بر دیده جلا می بخشد
قدم یار به هر خانه صفا می بخشد
بدتر از درد جدایی به خدا دردی نیست
خاک پاهای تو گفتند دوا می بخشد
از پس پرده ی غیبت هم اگر باشد ،باز
دست تو هرچه طلب کرد گدا می بخشد
شب احیاست ببین مرده ی عشقت هستیم
کو نگاه تو که جان بر تن ما می بخشد؟
شب قدر است ولی ما همه پستیم آقا
گوش چشم تو به ما قدر و بها می بخشد
رو سیاهیم ولی دست به دامان توأیم
تو اگر واسطه باشی که خدا می بخشد
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
پس اگر خواست ببخشد همه را می بخشد
در جواب به علیٍ به علی گفتن ما
مادرت تذکره ی کرب و بلا می بخشد
#محمد_مبشری
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مناجات
#سیدرضا_مؤید
اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم
این است گوهری که به دریا نمی دهم
گر لحظه ای وصال حببم شود نصیب
آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم
عمری بود که گوشه نشین محبتم
این گـوشه را به وسعت دنیا نمی دهم
در سینه ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم
تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم
دامان او ز دست تمنا نمی دهم
سرمایه ی محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
یک ذره از محبت زهرا نمی دهم
امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست
این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم
در سایه ی رضایم و همسایه ی رضا
این سایه را به سایه ی طوبی نمی دهم
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را
شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را
نظر بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم
که می شوید به اشک دیده زخم شوهر خود را
امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت
به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را
به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت
چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را
ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد
از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را
ز تو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر
تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را
به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند
ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را
تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم
نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را
بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت
که گیرم در بغل نعش علی اکبر خود را
غذای آخر تو شیر بود و یاد من آمد
که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را
زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن
که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
درگاه شاعران روضه نشینان
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ماه_رمضان #امام_علی
دیوانه ی تو هــر که شد عاقل نمی شود
یک لحظه هم ز عشق تو غافل نمی شود
مـــولا جـواز نوکریم چــون به دســت تو
امضاء و مهر خورده که باطل نمی شود
باشــد رضـای حــضــرت حـقّ آرزوی ما
امــا بــدون حـبّ تو حـــاصل نمی شود
حتی هوای قاتل خود را تو داشتی
چیزی میان عدل و تو حائل نمی شود
حالا که این غزل شده مشغول مدح تو
پس ناتـمام مـانده و کامـل نمی شود...
🔸شاعر:
#محسن_زعفرانیه
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت
مُژه ات تیر کجی بود و برای پرتاب
چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همه انگار که ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت
حفره ای بود پر از خون وسط سینه ی من
مِهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت
تا که سلمان وسط ظُهر پس از نام نبی
أَشْهَدُ أَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت
مثل خونی که به رگ های بدن جریان داشت
شیعه گی نیز پس از این جریان شکل گرفت
با تو هرجای خرابی شده آباد ترین
بی تو در شهر،خرابات مُغان شکل گرفت
با علی اصغر تو روز جهانی عطش
با علی اکبر تو روز جوان شکل گرفت
سر مولا که سری گشت میان سرها
نقشه ی قتل علی در رمضان شکل گرفت
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ماه_رمضان #شب_قدر
بیا که عبد مطیع خدا شدن خوب است
شبی به خاطر او سر به را شدن خوب است
تمام حرف همین است که گنه نکنیم
ز آن چه نفس بخواهد جدا شدن خوب است
شده به یک سحری صاف کن دل خود را
به آیه های خدا با صفا شدن خوب است
به دل حقیقت محبوب را تو پیدا کن
ز عشق های مجازی رها شدن خوب است
چرا به پیش خلائق تو خم کنی سر خود ؟
شبی مقابل دلدار تا شدن خوب است
صدای اهل قبور است می رسد بر گوش
که : آی بنده رفیق دعا شدن خوب است
از این دو دیده به غیر از گنه نشد حاصل
ببند چشم ، که اهل بکا شدن خوب است
ببین که قافله ی عمر می رود از پیش
مرو به خواب که دور از خطا شدن خوب است
مگر که بخت کند رو ،طبیب را بینی
به درد بندگی اش مبتلا شدن خوب است
در این لیالی رحمت اگر خدا خواهد
مسافر حرم کربلا شدن خوب است
🔸شاعر:
#رضا_رسول_زاده
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ماه_رمضان #شب_قدر
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی
در شب قدر،خدایا همه را می بخشی
ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند
سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی
گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف
می کنی باز مدارا همه را می بخشی
به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن
تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی
مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست
به تولّی و تبرّی همه را می بخشی
شیعه ی حیدر و آتش ،چقدَر بی معناست
مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی
دست خالی نرود هیچ کسی از این جا
تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی
آن قدر لطف و عنایت به همه داری که
نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی
یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد
شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی
به خدایی تو سوگند که در وقت سحر
وسط گریه و نجوا همه را می بخشی
پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم
تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی
من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس
به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی
🔸شاعر :
#محمد_فردوسی
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ماه_رمضان #شب_قدر
خيز، اى بنده محروم و گنهكار بيا
يک شب اى خفته غفلت زده بيدار بيا
بس شب و روز كه در زير لَحَد خواهى خفت
دَم غنيمت بشمار امشب و بيدار بيا
شب فيض است و در توبه و رحمت باز است
خيز، اى عبد پشيمان و خطاكار بيا
پرده شب كه بود آيت ستّارى من
دور از ديده مردم، به شب تار بيا
اين تويى، بنده آلوده و شرمنده من
اين منم، خالق بخشنده ستّار بيا
مگشا دست نيازت به عطاى دگران
دل به من بسته و بگسسته ز اغيار بيا
فرصت از دست مده، مى گذرد اين لحظات
منشين غافل و بى حاصل و بيكار بيا
🔸شاعر:
#استاد_حبیب_الله_چایچیان
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ماه_رمضان #شب_قدر
بگذار تا بميرم در اين شب الهی
ورنه دوباره آرم رو روی روسياهی
چون رو كنم به توبه، سازم نوا و ندبه
چندان كه باز گردم گيرم ره تباهی
چون رو كنم به احياء، دل زنده گردم اما
دل مرده ميشوم باز با غمزه گناهی
گرچه به ماه غفران بسته است دست شيطان
بدتر بود ز ابليس اين نفس گاه گاهی
ای كاش تا توانم بر عهد خود بمانم
شرمنده ام ز مهدی وز درگهت الهی
تا در كفت اسيرم قرآن به سر بگيرم
چون بگذرم ز قرآن اُفتم به كوره راهی
من بندگی نكردم با خويش خدعه كردم
ترسم كه عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی
با اينكه بد سرشتم با توست سرنوشتم
دانم كه در به رويم وا ميكنی به آهی
ای نازنين نگارا تغيير ده قضا را
گر تو نميپسندی تقدير كن نگاهی
دل را تو ميكشانی بر عرش ميكشانی
بال ملک كنی پهن از مهر روسياهی
دل را بخر چنان حُر تا آيم از ميان بُر
بی عجب و بی تكبّر از راه خيمه گاهی
امشب به عشق حيدر ما را ببخش يكسر
جان حسين و زينب بر ما بده پناهی
آخر به بيت زينب بيمار دارم امشب
از ما مگير او را جان حسن الهی
در اين شب جدايی در كوی آشنايی
هستم چنان گدايی در كوی پادشاهی
🔸شاعر :
#محمود_ژولیده
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan