eitaa logo
درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
518 ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن 🔸شاعر: ____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت میرسد جواب اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم 🔸شاعر : __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت میرسد جواب اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم 🔸شاعر : _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ای جلوه گاه نور سلام ای امام من زیبا جواب میدهی آقا سلام من کی میشود بمن تو بگویی؛ غلام من من دلخوشم که هست به وصفت کلام من من نام عسگری چو بخوانم حسن شوم با تو دوباره ذاکر جانم حسن شوم خوبیِ نوکریِ تو این است یاحسن نوکر شود ز هیبت ارباب،بت شکن دل میبری ز دست، به زلف شکن شکن جان پروریِ تو شود احیای روح من فصل تو چیست؟ موسم هم عهدی است و بس اسلام را بقا ز اباالمهدی است و بس با تو به مهدیِ تو چه نزدیک میشویم بی تو خدا گواه که تاریک میشویم با تو پر از تبسم و تبریک میشویم بی تو جدا ز هر عمل نیک میشویم ای که امام دین و امام هدایتی ما را به افتخار قدومت عنایتی ای مقدم تو در دل اهل ولا امید میلاد با صفای تو موعود را نوید ایام تو برای جهان موسمی جدید در روزگار تو شود آیات حق پدید ای نسل تو عصارۀ نسل ابوالبشر صُلب تو جایگاه مبارک ترین پسر ای معدن شجاعت و ای کوه اقتدار فصل تو هست فصل شکوفاییِ بهار مِهر از تو برده جلوه و ماه از تو شرمسار نام حسن مبارکت ای صاحبِ وقار ای که بهشت با همه آفاق مست توست بخشش هر آنچه هست ز انفاق دست توست این برترین سرور و سرود ولادت است مولای ما امام هُمام سعادت است ما را به محضر تو اماما، ارادت است نامت طلایه دار جهاد و شهادت است ای سبک زندگیِ تو روح مبارزه دوران تو نویدِ فتوح مبارزه تو آمدی که جام غدیر آید از پِی اَت راه علی و نام غدیر آید از پی ات مفهوم انسجام غدیر آید از پی ات تا آخرین امام غدیر آید از پی ات بابا در انتظار تو غرق نگاه بود زهرا در انتظار تو دیده براه بود خُلق خوشت معلم اخلاق انبیاست روی مهِ تو آینۀ جمع اولیاست تقوای تو معادل تقوای اتقیاست اخلاص تو خلاصۀ اخلاص اوصیاست قرآن به وصفت حضرت تو غرق آیه شد اسلام در پناه شما زیر سایه شد تو مایۀ سروری و غرق مصائبی از سختیِ زمانه قرین نَوائبی با اینکه شیعه را تو امامی تو صاحبی آری تمام عمر، تو از دیده غائبی راضی به هر قضای الهی شدی ولی چون عترت حسین ندیدی بلا، بلی از دشمنان اگر چه تو آزار دیده ای آیا چو عمه کوچه و بازار دیده ای خود را اسیر تهمت بسیار دیده ای در اوج غصه، خندۀ کفار دیده ای اهل حرم اسیر به زندان ندیده ای رأس بریده گوشۀ ویران ندیده ای شام بلا کجا و غم سامرا کجا طشت طلا کجا و غم ماجرا کجا فکر غم و مصیبت و داغ و بلا کجا هجده سر بریده به نِی برمَلا کجا آیا حرمسرای تو محنت کشیده اند اهل حریم تو همه تهمت شنیده اند وای از ورود کوفه و توهینِ بر امام وای از هجوم سنگ به زنها ز روی بام وای از زنان هرزه و مردان بد کلام وای از نگاه های کنیزی ز بزم شام آقا سرت سلامت از این حرفهای زشت ایدل خموش باش از این ماجرای زشت 🔸شاعر: _________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن 🔸شاعر: ____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خوب است كه مادر دلِ نَر داشته باشد دور و بَرِ خود چند پسر داشته باشد خوب است كه مادر نرود جز به ره عشق چون فاطمه احساس خطر داشته باشد خوب است برای مددِ زادۀ حیدر از نسل علی سایۀ سر داشته باشد می گفت به فرزندِ یَلَش مادر عباس: بایست علمدار جگر داشته باشد خوب است كه در لشگرِ خود زادة زهرا بالای سرِ خیمه قمر داشته باشد وقتی خطری مایۀ تهدید امام است اینجاست كه بایست سِپر داشته باشد روزی كه امان نامۀ كفّار بیاید دل باید از این فتنه خبر داشته باشد حیف است كه خون با عَرَقِ شرم نریزی تا اهلِ حرم دیدۀ تر داشته باشد با فاطمه گویم كه منم دل نگرانت جانِ پسرانم به فدای پسرانت 🔸شاعر: ____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
همینکه مادر زهرا شدی، تو یکتایی نشانِ بندگیِ توست، ٱم زهرایی ز دامن تو چو حَوراءُالانسیه آمد دلیل شد که تو هم خود، ز جنسِ حورایی که میتوان به مقام تو دست یابد که تو زوجةُ النَّبوي ، رازدار طاهایی تویی تو مادر کوثر، تویی تو شاهد وحی تو افتخار زمین، فخر آسمانهایی تو مَحرم همۀ آیه های قرآنی تو اولین زن مؤمن به ماه بطحایی چه میتوان ز شباهات تو به مولا گفت تو سِرّ ٱم ابیها تو یارِ مولایی به کوری دگران ٱم مؤمنین هستی تو مادر همۀ شیعیان دنیایی به اوج غربت اسلام و غربت احمد تو پشتوان رسول خدا به غمهایی میان آن همه دشمن ز مشرکین قریش تو یار دین پیمبر شدی به تنهایی دلت به شِعب ابیطالب آزمایش شد نشان به فاطمه دادی که اصل تقوایی تمام کرب و بلا را به تجربه دیدی تو آشنای عطش، غصه دارِ فردایی تمام هستیِ خود را نثار دین کردی براستی که کنیز خدای یکتایی به وقت رفتن تو، دستِ خالی اَت میگفت: نیازمندِ عبای رسول عظمایی کفن برای تو از جانب بهشت آمد حسین، شد کفنش بوریای صحرایی کنار پیکر پاره نبودی، ای مادر که داشت زمزمۀ یابُنَیَّ غوغایی هزار و نهصد و پنجاه زخم را زینب در آن قیامت گودال، دید زیبایی 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن 🔸شاعر: ____________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حج از حجاز عازم دشت بلا شده حاجیّ عشق راهی کرب و بلا شده این حاجیان سلاله ی زهرای اطهرند یک کاروان نور، سفیر خدا شده اینها فدائیان تولّای حیدرند ذبح عظیم، راهی دشت منا شده پنهان کنید از عرفه خیمه گاه را این خیمه گاه بازدِهش نینوا شده نور خدا به ظلمت شب بار بسته است یعنی که وقت هدیه ی خون خدا شده ای محرمان رکاب بگیرید عمّه را زینب پیمبر سفر کربلا شده رؤیت شده ستاره ی دنباله دار عشق از آسمان به سوی زمین راه وا شده اطفالِ خردسالِ زبان بسته را ببین حالا زبانشان به عمو آب وا شده 🔸شاعر: _______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 تا دوش تو سَریر مُقام رقیه بود عالم شبانه روز به کام رقیه بود تا روی زانوی تو سه ساله قرار داشت آغوش تو دوام و قوام رقیه بود هرجا که صحبت از عمو عباس می شنید بر عالمی تفاخُر نام رقیه بود گاهی به لَحن با نمک و بچه گانه ای بازیِ تو به خنده سلام رقیه بود بالا نشین قافله بر شانه های تو یعنی فراز عرش به نام رقیه بود تنها ز جانبِ عمو عباس هم نبود این همنشینیِ تو مرام رقیه بود می گفت العطش، ولی این هم بهانه بود نام تو ذکر و وردِ کلام رقیه بود وقتی ستون خیمۀ تو بر زمین فتاد تازه شروع روز قیام رقیه بود دیگر ز مشک، آب سراغی نمی گرفت انگار حرف، آب حرام رقیه بود وقتی به خیمه دست عدو بازِ باز شد حکمِ فرار، حکمِ امام رقیه بود بر گوش او عدو که دو تا گوشواره دید عمه به فکر حُسن ختام رقیه بود 🔸شاعر: با روضه نشینان بروز باشید ⬇️ https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
بخدا سخت ترین لحظه ی عمرم این بود که شبیه دل زینب جگرم خونین بود دستِ بسته، دلِ شب، در پیِ استر، گریان چون اسیریِ حرم، خاطره ای غمگین بود یاد غمهای رقیه، جگرم را سوزاند و همین روضه برای دل من تسکین بود وسط شعله ی آتش، نفسم بند آمد وای بر قاتل زهرا، به لبم نفرین بود ناصبی بود و به مادر، بد و بیرا میگفت بد دهن بود و فقط بر لب او توهین بود ریسمان بسته چو مولام، کشیدند مرا این جفا از خلفا، یک عمل ننگین بود تن خود را سپرِ اهل حرم میکردم در دفاعِ حرم فاطمه سهمم این بود با وجودیکه اهانت به نهایت دیدم باز هم تلخ ترینَش، به نظر شیرین بود هیچکس زیر سم اسب تنم را نَفِشرد یاد گودال ولی سینه ی من سنگین بود نیزه و خنجر و شمشیر و سنانم نزدند کِی چو جدم، تنم از خون سرم رنگین بود اهل بیتم که گرفتار اراذل نشدند عمه افسوس، اسیر سپهی بی دین بود وای از دغدغه ی عمَّتِیَ المضروبه چشمِ شامی چقدَر سوی حرم بدبین بود 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
🏴 اشعار ======================== قدری به سینه آه برایم بیاورید پیراهن سیاه برایم بیاورید اخبار بین راه برایم بیاورید تربت ز قتلگاه برایم بیاورید دارد حسین می‌رود انگار کربلا دارد دل رسول خدا می‌شود مذاب می‌ریزد اشک روضه ز چشم ابوتراب شد نوحه‌های فاطمه هم‌ نالۀ رباب کودک چقدر می‌خورد از نهر آب، آب دارد عجیب قصۀ غمبار، کربلا این نالۀ دمادم زهرای اطهر است زینب بدان که کرب و بلا پر ز لشگر است تا چند روز بعد، حسینِ تو بی سر است آن‌روز روز غارت خلخال و معجر است بدتر ز روضۀ در و دیوار، کربلا گریان توست مادر تو ای حسین من بر نیزه می‌رود سر تو ای حسین من گردد اسیر، خواهر تو ای حسین من گردد یتیم، دختر تو ای حسین من تا شام و کوفه همره اغیار، کربلا عباس من! تو دور و بر کاروان بمان همراه زینب و کمک بانوان بمان پشت و پناه لشگر و پیر و جوان بمان پیش حسین من به تمام توان بمان بی تو نداشت سید و سالار، کربلا این قافله به سوی شهادت روانه است شب‌نامه‌های مردم کوفه بهانه است از غربت حسین هزاران نشانه است در انتظار زینب من تازیانه است زینب کجا و کوچه و بازار، کربلا 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————