eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
358 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل،قصیده،رباعی،همه دچار حسن که هست شعرمن اینجابه افتخار حسن به نام حیّ تعالی ،یاعلی مددی شروع میکنم اینجا به اعتبار حسن درست نیمه ماه صیام، دست خدا گرفت کودک خود را زکردگار حسن فقط به کوری چشمان دشمنش ، مولا گذاشت نام خودش رابه انحصار حسن زمان کشتی اوبا حسین بین همه فقط سرود پیمبر شده نثار حسن جمل به رعشه فتاد از صدای تکبیرش ببین چه ولوله ای کرده ذوالفقار حسن چه گویم از وجنات امامِ خون خدا که الکن است زبانم ازاین وقار حسن خوشابحال جذامی شهر پیغمبر نشست بر سرسفره دمی کنار حسن بگو به جمع کریمان کریم یعنی او که هست رسم کرامت به یادگار حسن هرآنکه گفت زصلح اش بگو نگاه کند قیام کرب و بلا شد ز ابتکار حسن ‌بخوان به نام پدر تا پسر کند اعجاز که قاسم است رجزخوان کارزار حسن چه رمزوراز عجیبی نهفته در نامش تمام من شده غمخار آن مزار حسن خوشابحال کسی که میان منصب ها شده است نوکر پابستِ بی قرار حسن 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
همدم یار شدن دیده ی تر می خواهد پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست قدم اول این راه جگر می خواهد بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت: بشنود هرکه ز معشوق خبر می خواهد هرکه عاشق شده خاکستر او بر باد است عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد هنر آن نیست نسوزی به میان آتش پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد در ره عشق طلا کردن هر خاک سیاه فقط از گوشه ی چشم تو نظر می خواهد ظرف آلوده ی ما در خور سهبای تو نیست این ترک خورده سبو رنگ دگر می خواهد زدن سکه ی سلطانی عالم، تنها یک سحر از سر کوی تو گذر می خواهد تا زمانی که خدایی خدا پا بر جاست پرچم حُسن حَسن در همه عالم بالاست -- در کرمخانه ی حق سفره به نام حسن است عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است بی حرم شد که بدانند همه مادری است ورنه در زاویه ی عرش مقام حسن است بس که آقاست به دنبال گدا می گردد ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم این مسلمانی ایران ز کلام حسن است هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید غربت از روز ازل باده ی جام حسن است حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین هرحسینیه که بر پاست خیام حسن است او چهل سال بلا دید بماند اسلام صبر شیرازه ی اصلی قیام حسن است ما گدائیم ولی شاه کریمی داریم هرچه داریم ز تو یار قدیمی داریم -- تاخدا با همه ی حُسن خود املایت کرد چون جلالیت خود آیت عظمایت کرد تا که در صورت تو عکس خودش را بکشد همچونان روی نبی این همه زیبایت کرد تا که قرص قمر ماه علی کامل شد پرده برداشت ز رخسار و هویدایت کرد تا ثمر داد نهالی که خدا کاشته بود باهمه جلوه تو را شاخه ی طوبایت کرد ریخت آب و سر مشک از کف هر ساقی رفت بسکه مستانه و مبهوت تماشایت کرد تا که اثبات شود بر همگان ابتر کیست پسر ارشد صدیقه ی کبرایت کرد تاشوی بعد علی میر بنی هاشمیان صاحب صولت و شخصیت طاهایت کرد بسکه ذات احدی خاطر لعلت می خواست شیر نوش از جگر حضرت زهرایت کرد با تو سرچشمه ی کوثر شده زهرا یاهو -- انقطاع تو زِ هر سوز و گدازت پیدا فاطمی بودنت از عشوه و نازت پیدا سر سجاده تو گوشه ای از عرش خداست سیر عرفانی ات از حال نمازت پیدا هرکه آمد به در خانه ی تو آقا شد هرچه جود و کرم از سفره ی بازت پیدا گریه دار است چرا زمزمه ی قرآنت حزن زهرای ات از صوت حجازت پیدا آتشی بر جگرت مانده که پنهان کردی ولی آثارش ازین سوز و گدازت پیدا وارث پیر مناجاتی نخلستانی این هم از ناله شبهای درازت پیدا محرم مادری و از سر گیسوی سپید درد پنهانی و یک گوشه ی رازت پیدا کاش مهمان تو و چشم پر آبت باشم روضه خوان حرم وصحن خرابت باشم -- روح تطهیر کجا وسوسه ی ناس کجا دلبری پاک کجا خدعه ی خناس کجا خون دلها وسط تشت به هم می گفتند جگری تشنه کجا سوده ی الماس کجا در چهل غمی که جگرت را سوزاند ضرب دیوار کجا برگ گل یاس کجا خانه ای سوخته و دست ز کار افتاده ورم دست کجا گردش دسداس کجا ای کفن پاره شده علقمه جایت خالی بوسه ی تیر کجا دیده عباس کجا داغ عباس چه آورد سر اهل حرم غارت خیمه کجا جوری اجناس کجا چون دل سوخته و جگرم می سوزد تن و تابوت تو را تیر به هم می دوزد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر
آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود در کوچه‌ای نشست که سر منزل تو بود امشب صدای سبز تو جاری‌ست در فضا پا در رکاب آمدنت مانده صبح زود دست نسیم، پنجره‌ها را گشود و رفت در خانه‌ای که چشم خدا دیده می‌گشود ما پردۀ نگاه، به یک‌سو زدیم باز ماندیم، مات خندۀ آیینۀ ودود این برقِ چشم کیست که در من ترانه ریخت؟ از مشرق کجاست که با من غزل سرود؟ از آن همه شکوه، که در باغ حُسن توست یک ساغرِ نگاه، عنان از دلم ربود ای بر بلند سبز شرافت نهاده پا! چون ذرّه سر به پای تو می‌آورم فرود از بس به روی صخرۀ صبر ایستاده‌ای! گیتی تو را به صبر حسن تا ابد ستود آن قدر، نازک است دل تو که می‌توان غم را به چشم دید و در آن، ناله را شنود جز کعبۀ نگاه تو را ای نماز سبز! بر هیچ قبله‌ای نگذارم سر سجود! وقتی که اشک فرصت بدرود را گرفت بر قامت صبور تو صد آسمان درود 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
یکی از دستبوسان شب و روز تو باران است ز بسکه روی تو زیبا است راهت راه بندان است شبیه میزبان است آنکه بر خوان تو مهمان است که نَقلِ سفره ی تو نُقل جمع مستمندان است تویی که بعد بابایت امید هر پریشانی تویی که کیسه بر دوشی و بابای یتیمانی هلال اول ماه است نقش قوس ابرویت جمال کامل ماه است قرص کامل رویت ندارد صبح محشر نور، پیش شام گیسویت خدا را یافتم از راه چشمان خداجویت عطا و بخشش و لطف خداوند رحیمی تو هدایت را تو معنایی؛ صراط المستقیمی تو تو هستی آنکه شد بسیار در دستان تو هر کم تویی که سیر کردی از طعام خویش سگ را هم تویی که گشته حاتم از گدایی درت حاتم ... ای آنکه بوده معراج تو روی شانه ی خاتم تو در اوجی ولیکن همدم افتاده ها هستی بزرگی آنقَدَر که همنشین با هر گدا هستی فدای خاک پایت! سایه ی روی سرم هستی تو ای شاه عرب! مهمان قلب هر عجم هستی یقینا مرجع تقلید هر اهل کرم هستی تو در قلبم حرم داری؛ که گفته بی حرم هستی؟ به گوشه چشم تو وا شد گره از کار مشکل ها الا یا ایها الساقی اَدر کاساً وَ ناولها به صلحت هر که شک دارد لعین بن لعین باشد گرفته عزت از تو هر کسی اهل یقین باشد یقینا اعتقاد هر مسلمان هم همین باشد که فرزند علی باید معز المومنین باشد تو بودی بیشتر از هر کسی مانند پیغمبر کریم بن کریمی و شدی آیینهٔ ی حیدر شده از قطره قطره فضل تو "القطره" بارانی قسم بر "تین و الزیتون" به صدق قول "بَحرانی" به مروارید "الرحمن"، به آیت های رحمانی چراغ روی یزدانی، تو برهانی، تو قرآنی چنان حیدر که جبرائیل از درسش نشد محروم تویی آموزگار خضر، در فرمایشِ معصوم ... در ایثار و کرامت، تا ابد ضرب المثل هستی حلاوت دارد اسمت، بسکه احلی من عسل هستی ندارد فرق صلح و جنگ تو، خیر العمل هستی علی شیر خدا، تو شیر حیدر در جمل هستی جمل چون خیبر است و هیبتت آیینه ی مولاست همه دیدند راه حل به دست زاده ی زهرا است توکل بر خدا کردی و بردی نام زهرا را در آورده "انا بن الحیدر" تو کفر اعدا را خلاصه کردی اینگونه تولی و تبری را به میدان بازگرداندی جوانی های مولا را به ذکر یا خدیجه راه را تا فتنه طی کردی شتر را نه که پای کفر را آن روز پی کردی برای هر که در دریای غم مانده، تویی ساحل الا ای شهریار جود، ای امید هر سائل ... ز تو هر کس شنیده، عاشقت گشته، مگر بی دل هزاران سعدی و حافظ هزاران صائب و بیدل ... توان درک شانت را ندارد هر سخندانی مگر نازل شود در حد شانت باز قرآنی ... پیاده سمت کعبه رفته ای صحرا به صحرا را گلستان کرده ای در پشت پای خویش هر جا را به هر قطره نشان دادی مسیر وصل دریا را که داریم از تو رسم و سنت این اربعین ها را همه از جام شهد قاسم و عبدالهت مستیم ... نمک پرورده های شورِ احلی من عسل هستیم چنان دست کریمت عاشقان را مبتلا کرده که برق سفره ات شاهان عالم را گدا کرده برای نوکری ات فاطمه ما را سوا کرده دعای خیر تو ما را گدای کربلا کرده خودت میخواستی سهمت ز دنیا مختصر باشد دلت می خواست بازار حسینت گرم تر باشد . 🔸شاعر: ____ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد گرفته هرکس عیدانه‌ی امام‌حسن هزارشکر که نام تو بر زبان من است "حسن" قشنگ‌ترین واژه‌ی جهان من است تمام شهر سر سفره‌ی ضیافت اوست که روزی همه‌ی خلق از کرامت اوست اگر چه خم نشده پیش هیچ‌کس، اما همیشه گردن ما زیر بار منّت اوست کریم قابل تعریف نیست، پس چه عجب! اگر که دشمن او شامل شفاعت اوست عجیب نیست که لبخند و مهربانی و عشق جواب آن‌همه بی‌حرمتی به ساحت اوست "سکوت" حکم خدا و رسول بود، ولی جمل نمونه‌ای از قدرت و شجاعت اوست فقط نه این که کرم کرد و رزق ما را داد نفس کشیدن ما نیز با عنایت اوست مرا به حج چه‌نیازی‌ست تا حسن دارم اگر به کعبه بیایم هدف زیارت اوست وجود عالم امکان به خاطر حسن است خوشا به حال هر آن‌کس که شاعر حسن است همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد تمام زندگی من فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد همیشه گفته‌ام از تو ولی کم است حسن غلام کوی تو آقای عالم است حسن کریم اوست که در اوج بی‌مرامی‌ها نشسته است سر سفره‌ی جزامی‌ها که نیک‌نام‌ترین است و خورده‌اند قسم به نیک‌نامی او کل نیک‌نامی‌ها کج است گردن‌شان پیش او، چرا که شدند به احترام حسن محترم گرامی‌ها غلام آل علی باش چون که می‌ارزد به پادشاهی عالم همین غلامی‌ها در این مقام که شهرت در اوج گمنامی‌ست همیشه در پی گمنامی‌اند نامی‌ها به یک نگاه کریم تو می‌شود شیرین برای دشمن تو اوج تلخ‌کامی‌ها همیشه گرم بماند به حق حضرت عشق به شوق دم زدن از او دم "کلامی" ها " چه مِدحتی بنویسیم در مقام حسن که هم غلام حسینیم و هم غلام حسن" تو را که دیده غم از شوق ریشه‌کن شده است همه اویس شدند و جهان قرن شده است برای هرکه تو را دیده نیست جای گله که هم‌ردیف ترانی همیشه لن شده است زبان شعر کم آورده است هرجایی که از فضائل بسیار تو سخن شده است به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است حرام باشد اگر دست بی‌وضو بزنم به هر نگین که مزین به یاحسن شده است مگر به خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است! تمام شهر برای حسین سینه زدند ولی حسین برای تو سینه‌زن شده است‌... امید ما کرم توست یا امام‌حسن زیارت حرم توست یا امام‌حسن 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن شده است کار شب و روز من ثنای حسن اگر حسینی ام و سینه میزنم ز غمش بدون شک بود از سفره ی عطای حسن به روز واقعه خندان رود به عرصه حشر کسی‌که گریه نموده است در عزای حسن به قاسمش نظر افکند هر زمان که حسین دلش گرفته و دارد به سر هوای حسن تمام آرزو و حاجتم فقط این است که شیعه باز بسازد‌ حرم برای حسن 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تو آمدی که به ظلم و ستم بگویی: نه به اختلاف عرب با عجم بگویی: نه تو آمدی که بگویی به شیعیان آری جلوی فتنه و راه عدم بگویی: نه ز لطف بی عددش هم نمی‌توان حتی به روی سفره ی شاه کرم بگویی: نه پیام آور صلحی شبیه پیغمبر که در مقابل جنگ هر قدم بگویی: نه ز کودکی تو که غمخوار مادرت بودی همین بس است برای حرم بگویی: نه 🔸شاعر: _ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
گذرها را ببندد باز ، چشم ناز و مخمورت تو را ایزد به زیبائیِ مطلق کرده محشورت تو هستی عیدیِ ماه خدا بر بندگان ای ماه مبارک نیست حتی لحظه ای این ماه،بی نورت به خانه ، روی بازت می پذیرد میهمان ها را دمی هم درب بسته ره ندارد بین منشورت تو موسی نیستی ، اما کلیمی هر کجا باشی خدا هم دوستت دارد ، تکلم کن ، زمین طورت کتاب رحمتی و بخش بخشت درس بخشایش هرآنکه سفره داری کرده بی شک هست مامورت خلایق پیش تو ای حُسن ، تعریفی دگر دارند که مور تو سلیمان و سلیمان ها همه مورت تو آرامی ، ولی آرامشی که قبل طوفان است نظامِ جنگ در روز دهم بوده به دستورت 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
کریم کشور ایران پس از رضا حسن است کسی که سفره ی او می دهد شفا حسن است مدینه مشهد بعدی شیعه خواهد شد و بعد ، ذکر درون اذان ما حسن است پس از بنای حرم هر دوشنبه وقت اذان نوای قاری نقاره خانه ها حسن است به وقت خواهش دل های بی قرار بقیع همان کسی که گدا می زند صدا حسن است یمین معرکه قاسم ، یسار عبدالله « ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است » 🔸شاعر: ====================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حسین گفت:برادر! حدیث طوبی را بخوان دوباره برایم به یاد مادرمان بیا دوباره بگو از دلیلِ خَلق جهان بیا دوباره بگو از شکوه باورمان! از آن درخت که رنگ خزان نخواهد دید به باغبانی ذریه ی مطهرمان کجاست مادرمان تا که افتخار کند به شور قاسممان و به نور اکبرمان چه شاعرانه در این خانه نجمه و لیلا گذاشتند دو آیینه در برابرمان بیا دمی به تماشای خویش بنشینیم که جلوه کرده در آیینه نیم دیگرمان قسم به زینب کبری که زینت پدرست علیِ اکبر و قاسم شدند زیورمان زبرجد است و به یاقوت سرخ می آید کنار هم چه شکیل اند درّ و گوهرمان وضوی عشق به اهل سما می آموزند شبیه کودکیِ از خدا سراسرمان... حدیث شوکتشان را کشیده ایم به دوش چنانکه دوش نبی بوده است منبرمان پسرعموی هم و بیقرار هم هستند درست مثل پدر پیش جد اطهرمان درست مثل من و تو به پیشگاه علی.... ببین چقدر ادب می کنند محضرمان به پشتوانه اولاد خویش مثل پدر چه باک اگر که نباشد زره به پیکرمان من و تو پیش هم انگار مرتضی هستیم چنانکه اکبر و قاسم شُبیر و شبَّرمان به ذوالفقار قسم تیغمان دودم شده است که یاعلی ست دم این دوتا دلاورمان دوچشمه ای که به تفسیر نور می جوشند به کوری همه ی دشمنان ابترمان یکی به ناز رسانده به جاممان انگور یکی به شوق، عسل ریخته به ساغرمان ستاره های حرم نور چشم عباس اند چه عاشقانه رفیق اند با برادرمان کنار دست علمدارمان قسم خوردند که تا همیشه بمانند یارو یاورمان و گفته اند: که آیین سروری این است غلام فاطمه ایم و علیست سرورمان همین که دیدمشان در کنار هم گفتم هزارشکر که آماده است لشکرمان یکی، نقاب شود قامتش برای حرم یکی، رکاب بگیرد برای خواهرمان به فتح قله ی احلی من العسل رفته بدون واهمه پرمی زند کبوترمان شکسست بغض زمان و شکست قلب زمین حسین گفت رسیده ست روز آخرمان و گفت: آه برادر! یکی دوساعتِ بعد بیا به دیدن جسم به خون شناورمان میان اشک من و خط به خطّ نامه ی تو رسید رایحه ی آشنای مادرمان حسین پلک زد و نامه ی حسن را بست... 🔸شاعر: ====================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دردم دوا قرضم ادا، هر بار گفتم یا حسن(ع) حاجت گرفتم از خدا، هر بار گفتم یا حسن(ع) در گیرو دار زندگی صد بار خوردم بر زمین_ اما نیفتادم ز پا، هر بار گفتم یا حسن(ع) https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
آیینه ی جمال جمیل خدا حسن سر تا به پا حقیقت در حق فنا، حسن دوم فروغ نور چراغ هدیٰ حسن آن ابتدای اول بی منتها حسن جان کرامت است و کرم را بها حسن مهرش کنار چشمه ی چشمش روان شده کوه کرم، اَريكه ی آتش فشان شده "حکمش مدار دایره کُنْ، فَكانْ"۱ شده خِجلت زده سپهر، کران تا کران شده بر سفره اش نشسته امیر و گدا، حسن خاک درش به فرق شهان تاج افتخار گوید تبارک اللَّه از این خلق، کردگار چون روی او بدیدم و آن زلف تابدار "آمَنْتُ بِالَّذي خَلَقَ اللَيلَ وَ النَّهار"۲ سيّد، زَكِيّ، تقی و امین، مجتبی، حسن افتاده دل به دام سیه زلفِ در شکن کز عطر او رسیده نصیبی به هر خُتَن ما را چه جای صحبت از آن شاه پُر مِحَن کو بر دلش نشسته دو صد داغ در وطن وِرد لب غریب به هر کوی یا حسن! نقاش جان! به صفحه خاکش حرم بکش دستی برآر و خط عدم روی غم بکش ما را در آستانه ی او محتشم بکش پشت فلک ز حُسْن حرم نیز خم بکش هرچند ساکن است در اوجِ سما، حسن مست شراب جامِ ازل، شاه لَمْ يَزَل نامش هزار مرتبه "احلی مِنَ العَسَل" شمشیرِ شيرِ معركه ی شیر با جمل خيزَد دوباره بانگِ فَفِرُّوا إلَي الجَبَل تا پا نَهَد به معرکه ی اشقیا، حسن او را جمال طلعت شمسش زبانزد است مه رو، کشیده ابرو و گیسو مُجَعّد است در بُهت رفته عالم و آدم مُردّد است کاحمد حسن وَ یا حسن آیا محمّداست؟ یا مجتبی محمّد! و یا مصطفی حسن! ای نور دیدگان علی، فاطمه، نبی! کز مصطفی و حیدر و زهرا، لبالبی! گر آفتاب روی تو پیدا شود شبی؛ جز مهر تو مباد دگر هیچ مذهبی آیینه ای به آیتِ شمس الضّحي، حسن! محبوس عشق و پادشه فتحِ باب، تو! سوره به سوره آیه ی اُمُّ الكِتاب، تو! ای رمز و راز ادعیه ی مستجاب، تو! کس را نکرده ای پسِ این در، جواب، تو! دستی ز ما بگیر، شه ذوالعطا! حسن! عشق تو بود و چشم و شراب طهوری ات ما را گرفت جذبه ی آفاق نوری ات با این دلم چه ها که نکرده ست دوری ات ای کوه صبر! جان به فدای صبوری ات کز صبر توست قائم، دين خدا، حسن! آن دم که خصم، گرم به لافِ گزاف بود صلح تو ذوالفقار برون از غلاف بود کآنگونه با دورویی و کین در مصاف بود دین بی تو زخم خورده ی صد انحراف بود صلح تو بود آینه ی کربلا ، حسن! 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن خوشم که یک رگِ من می رسد به او ، مادر! به لطفِ تو شدم امشب غزلسُرای حسن کریمِ طایفه یعنی که با سگی ولگرد عجیب نیست که قسمت شَود غذای حسن در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است خوشا به حال کسی که شده گدای حسن ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست نگاه کن که اجابت شده دعای حسن چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش چقَدْر روضه ی زهراست روضه های حسن میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست چه رازهای مگویی ز ردپای حسن چه دید در دلِ کوچه که بود تا آخر همیشه بغضِ غریبانه در صدای حسن برای مادرِ او روضه خوان بخوان از او دوباره کرده دل اَبری اش هوای حسن بگو به مادرِ او ما غریب و تنهاییم غریب ها همه هستند آشنای حسن بگو دو غم به دلت ماند حضرتِ مادر کفن برای حسین و حرم برای حسن ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم همیشه مست حسین و همیشه پای حسن... . 🔸شاعر: =========================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
برکت نان بخاطر حسن است، شاطران از قدیم می گویند تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند سائل از شرم در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند 🔸شاعر: ========================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است . 🔸شاعر: =========================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
یک عمر فلک خون به دل و جانت کرد بیدادِ دو زن زار و پریشانت کرد لعنت به زنی که کرد مسموم تو را لعنت به زنی که تیر بارانت کرد . لعنت به کسی که تیر کین زد به تنت شد پاره شبیه جگر تو کفنت زینب که شنید ناله زد وای حسن ای کاش شبانه دفن می شد بدنت 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
یک عمر فلک خون به دل و جانت کرد بیدادِ دو زن زار و پریشانت کرد لعنت به زنی که کرد مسموم تو را لعنت به زنی که تیر بارانت کرد . لعنت به کسی که تیر کین زد به تنت شد پاره شبیه جگر تو کفنت زینب که شنید ناله زد وای حسن ای کاش شبانه دفن می شد بدنت 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
من الازل علی است و الی الابد زهراست به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شوند چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که  ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه به گمانم در این حرم حسن است 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
. فرمود نبی : حسن ز من می باشد فرزندِ من و پاره تن می باشد گر عقل به شکل مرد ظاهر گردد آن مرد بدون شک حسن می باشد 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
  از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکسته تنهاترین سردارِ بی لشگر شکسته سجاده‌اش بر غربتِ او گریه کرده پایِ غریبی‌اش دلِ منبر شکسته بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش او دستگیری می‌کند از هر شکسته   تا زهر را نوشید فرمود: آه مادر راحت شد این آئینه‌یِ یکسر شکسته بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست اما غرورم را کسی دیگر شکسته   یک کوچه‌ی باریک و دو دیوارِ سنگی یک راه بُن‌بست و دو برگ و بر شکسته فهمید فرزند بزرگم ، ناسزا گفت می‌خواست من باشم ولیکن سر شکسته گفتم که با رویم بگیرم ضربه‌اش را رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته   اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را من میزدم بال و پَر و او پَر شکسته از رویِ چادر پایِ خود را بر نِمی‌داشت پایی که قبل از این جسارت ، در شکسته در زیرِ پاها گوشواره خوردتر شد خندید وقتی دید نیلوفر شکسته فهمیدم از اُفتادنِ مادر که بد زد فهمیدم از دیوارِ کوچه ، سر شکسته لایوم کَ یومَک  حسینم گریه کم کن تنها نه من ، از گریه‌ات خواهر شکسته می‌بینمت با مادرم بر شیبِ گودال در لابه‌لایِ نیزه و خنجر شکسته ای کاش می‌شد تا نبینم ساربان هم انگشت را دنبالِ انگشتر شکسته 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ابری و بارانی دو تا چشم ترش بود از داغ کوچه شعله ور بال و پرش بود آن ضربه و آن سیلی و آن دست سنگین آن روضه های سخت نقش باورش بود خون شد دلش از بس که یک عُمْری به فکرِ خون مردگیِ زیر چشم مادرش بود خیلی برای غربت مولا دلش سوخت وقتی معاویه به روی منبرش بود زنجیر واره روی گونه اشک ها داشت آری سپاهی غیر این کِی لشکرش بود؟ با آن همه تنهایی و بی یار بودن ایکاش دنیا! همسر او یاورش بود‌ … گریان حسینش را سر بالین خود دید آن جا که دیگر لحظه های آخرش بود فرمود یا مظلوم! لا یومَ کَیومک می دید گویا خنجری بر حنجرش بود… 🔸شاعر: ________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حُسن شرح خصائل حسن است ماه؛ عکس شمایل حسن است چون کرم لطف کامل حسن است هرکه شاه است سائل حسن است با حسن من نمانده‌ام تنها پس نماندم به‌وقت غم تنها او کریم است؟ نه، کرم تنها کار خدام منزل حسن است شد نثارش درود هر شیعه جود او شد به سود هر شیعه شک‌ندارم وجود هر شیعه همه از باقی گِل حسن است در معانی و در بیان خدا شد زبان حسن زبان خدا معجزات پیمبران خدا قطره‌ای از فضائل حسن است در کرامت به شهرت غایی تا رسیده به عالم آرایی تازه گفتند؛ حاتم طایی از گدایان کاهل حسن است این نه تنها کلام من باشد حرف ما حرف پنج‌تن باشد قبله جایی‌ست که حسن باشد کعبه هم سخت مایل حسن است هرکه آمد به عرصه‌ی پیکار در نهایت گذاشت پا به فرار چاره‌ی‌فتنه‌ی‌جمل این‌بار حکمی از تیغ عادل حسن است هرکسی باحسن در افتاده نسل او تا ابد ور افتاده هرچه برخاک پیکر افتاده بر سرش مهر باطل حسن است کاردشمن مقابلش شد لنگ سرشان بعد مرگ خورد به سنگ آخرکار هرکسی در جنگ سجده‌کردن مقابل حسن است خوش‌به‌حال وصال و اشعارش که به عشق تو بسته شد بارش فاطمه می‌شود خریدارش شاعری را که مقبل حسن است گرچه از دوستان محن دارد در دلش غصه‌ای کهن دارد در نمازش زره به تن دارد "غربت" اوج مقاتل حسن است از زمانه چه‌زود سیرشده بی‌سبب نیست گوشه‌گیر شده درجوانی اگر که پیر شده داغ یک کوچه دردل حسن است در مدینه غریب بود ولی... درد او بی‌طبیب بود ولی... همسرش نانجیب بود ولی... در و دیوار قاتل حسن است. 🔸شاعر: ____________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
(ع) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ به نام دومین امام عالم ،حسن اونیکه به عشقش تو شور و حالم ،حسن عمریه میزنم سنگشو من به سینه میگیره دستمو تو شادی و غم ،حسن ..... کس و کارم ،باغ و بهارم هرچی که دارم ،حسنه من غلامم ،تشنه ی جامم دوم امام ،حسنه ..... قدیم الاحسان شاه کریمان به عشقت میگم جان سنه قوربان حسن۲ ای جانم .......... بند2⃣ زندگیم فدای شاهه کرامت حسن منشا تمامه جود و سخاوت حسن هر چی دارم آقا از صدقه سریته منبع عظیم لطف و عنایت حسن ..... ماهه شبهام ، ذکر رو لبهام هستی تو آقام ،حسن جان عشق نابم،ای تب و تابم بی تو خرابم ،حسن جان ..... پسره زهرا جگره زهرا بسکه زیبایی قمره زهرا حسن۲ ای جانم 💠💠💠💠💠💠 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱 https://eitaa.com/rozeneshinan
بعد از اذان و بعد اقامه به گوشِ من گفتند تویی غلامِ حسین ، نوکرِ حسن وقتی غلام خانه ی این دو برادری دیگر به سوی مردمِ بی پایه رو مزن این را هزار مرتبه تکرار می‌کنم سنگ علی و آل علی را به سینه زن دنیا چگونه معتبر است نزد اهلِ دل دنیا چگونه محترم است نزدِ اهل فن ؟ وقتی ندارد این پسر فاطمه حرم وقتی ندارد آن پسر فاطمه کفن 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————