|⇦•تو عزا بودم... #سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدجواد احمدی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو عزا بودم به خدا من دل نگرونِ مرتضی بودم بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون نمی بارید، کوچه ها پر از مه شد پیش من غرورِ حسن، زیر دست و پا له شد شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت بی حیا طنابش رو، دست شوهرم انداخت پَره معجرم سوخت، همه پیکرم سوخت الهی که خیر نبینن، دلِ شوهرم سوخت شعله ور بودم میدونستن بی معرفتا پشت در بودم در خطر بودم چل تا مردِ بی حیا و یک نفر بودم خونمو توی شهرم، رو سرم خراب کردن من رشید بودم اما، پیکرم رو آب کردن شوهرم رو بردند وخونه ام و‌ بهم ریختن بالم و‌ شکستند و لونه ام و بهم ریختن چشام هی می باره، تمومی نداره چش رو هم میذارم اگه غمِ مُحسنم بذاره بالمو بستم دو سه ماهی میشه که دیگه از هم خستم سینه پر درده نفس از سینه میره و برنمیگرده زینبم که بیداره، توی تب که میسوزم پیرهن حسین و با، آه و گریه میدوزم میبینم غروبی که، زینبم پریشانه پیرهن حسینم نیست، روی خاکا عریانه دیده هام یه دریاست، فکر روز فرداست کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست ــــــــــــــــــ ‼️#اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج #كربلايي_محمدجواد_احمدی #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #فاطمیه

#شور_امام_زمانی #ولادتی #سینه_زنی محتاج نگاه مهدیم هر دم در پناه مهدیم اگه مادرش قبول کنه سرباز سپاه مهدیم بی کران مهدی جاودان مهدی ادرک ای مولا الامان مهدی با حضور تو دنیا میشه منور آخرین ذخیره ی حضرت داور منتظر میمانم تا ظهورت آقا بشنوم از دهانت انابن الحیدر یا مهدی ادرکنی 🌹🌹🌹🌹🌹 از مغرب سحر خواهد رسید از جاده خبر خواهد رسید ان یار سفر رفته ی ما اخر از سفر خواهد رسید عاقبت اقا می رسد از را روی دوشش هست علمه سقا به دردما تنها تو دوای دردی تو که خالی دستامون و رد نکردی ببین حالا که دلامون شکسته است تو دلت میاد اقا که بر نگردی 🌹🌹🌹🌹🌹 خورشید جهان نما تویی بر قلب سیه صفا تویی دست من به دامن شما حضرت گره گشا تویی العجل مهدی بی بدل مهدی نام تو شیرین چون عسل مهدی خاکم و ولی با عشق تو زر می شم تا میاد اسم تو زیر و زبر می شم گداییه تو عاقبت به خیریه گدای تو شم از همه من سر می شم 🌹🌹🌹🌹🌹 رو لبم گشته مندرج یا رب به ثامن الحجج رحمی کن به منتطران تعجیل کن در امر فرج سر یزدانی جان و جانانی امپراطوره کل دورانی به دل مشتاقم تنها تو درمونی برا منه آواره آقا سامونی توی رویا میبینم که میای آقا با جمع نوکرات کربلا مهمونی شعر و سبک #رضا_نصابی #احمدرضا_اسماعیل_نژاد